نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه هوش فرهنگی و سازگاری اجتماعی دانشجویان
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه هوش فرهنگی و سازگاری اجتماعی دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی -همبستگی از نوع مدل یابی ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانشجویان واحد گرگان دانشگاه آزاد در سال تحصیلی 1400-1401 بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری اجتماعی (SAQ) سهرابی و سامانی (1390)، پرسشنامه هوش فرهنگی (CIQ) آنگ و همکاران و مقیاس خود کارآمدی عمومی (GSE-10) شواتزر و جروسلم (1991) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج بیانگر معناداری اثرمستقیم هوش فرهنگی بر خودکارآمدی (002/0=P) و اثر مستقیم خودکارآمدی بر سازگاری اجتماعی (008/0=P) بود. اما اثرمستقیم هوش فرهنگی بر ساگاری اجتماعی معنادار نبود (05/0<P). همچنین نتایج بیانگر اثر غیرمستقیم هوش فرهنگی بر سازگاری اجتماعی با میانجی گری خودکارآمدی بود (004/0=P). این نتایج نشان می دهد که خودکارآمدی با توجه به نقش هوش فرهنگی می تواند تبیین کننده سازگاری اجتماعی دانشجویان باشد.