کنشهای روایی بر اساس روش گرمس؛ مطالعه موردی دو اثر
هدف از این مقاله نشان دادن روش گرمس، یکی از اندیشمندان ساخت گرای مکتب نشانه معناشناسی پاریس است که به خصوص بر ساختار روایتها تاکید کرده است. در این مقاله، ابتدا ساختار روایی روایت را از نظر گرمس معرفی خواهیم کرد و درصدد پاسخ به این پرسشها بر خواهیم آمد که: روایت چیست؟ و روایت حداقل کدام است؟ به صورت موردی ساختار روایی و پیرنگ را در کتاب آواره بی خورشید، بررسی کنیم و سپس به این پرسش اساسی پاسخ گوییم: آیا این کتاب یک روایت است؟ و آیا از منطقی منسجم (انسجام درونی) پیروی می کند و چرا؟ آیا در این اثر یک الگوی ثابت (سه پاره ابتدایی، میانی و انتهایی) وجود دارد؟ آن گاه در بخش دوم تلاش خواهیم کرد به تحلیل ساختاری یک اثر نقاشی با بهره گیری از نظرات گرمس بپردازیم.
گرمس ، روایت ، پیرنگ ، روایت حداقل ، ساختار روایی ، انسجام درونی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.