فهرست مطالب

مجله علوم پزشکی رازی
سال ششم شماره 3 (پیاپی 17، پاییز 1378)

  • تاریخ انتشار: 1379/06/02
  • تعداد عناوین: 9
|
  • مینو بزرگ زاده* صفحات 180-193
    احتمال خطر هر اقدام تشخیصی-درمانی پرتوشناختی که بروی بیمار انجام می گیرد به عوامل متعددی بستگی دارد. این عوامل عبارتند از ماده حاجب، شخص بیمار، نوع اقدام انجام شده و مهارت پزشک. برای کاهش قسمتی از احتمال خطر که به ماده حاجب مربوط می شود، بهتر است در بیمارانی که در معرض خطر بیشتری قرار دارند از مواد حاجب ید دار تزریقی غیر یونی (LOCM) استفاده نمود. درصورتیکه اختلاف قیمت این مواد با سایر مواد حاجب قابل اغماض باشد، بهتر است در همه بیماران مورد استفاده قرار گیرند. در مواردی که می توان از روش تشخیصی-درمانی دیگری بدون تزریق استفاده کرد (بخصوص در بیمارانی که در معرض خطر بیشتری قرار دارند)، بهتر است آن روش را مورد استفاده قرار داد.
    کلیدواژگان: مواد حاجب یددار تزریقی، مواد حاجب یونی، مواد حاجب غیریونی
  • منیژه پورجواد* صفحات 194-200
    کاهش ترشح استروژن در اکثر خانم هایی که یائسه هستند می تواند منجر به بروز عوارضی بشود که برخی از آنها توسط استروژن درمانی برطرف می شوند. چون نقش استروژن درمانی در افزایش خطر بروز سرطان پستان مورد بحث است، تصمیم گرفته شد که این مسئله مورد بررسی قرار گیرد. لذا 122 زن یائسه ای که سن شروع یائسگی آنها 55-46 سال بوده، در محدوده سنی 61-46 سال قرار داشتند، مورد مطالعه قرار گرفتند. این افراد ابتدا به سه گروه تقسیم شدند: گروه اول شامل 55 نفر بود که بمدت 3-1 سال تحت هورمون درمانی جانشینی قرار گرفتند (گروه مورد مطالعه). گروه دوم شامل 55 نفر بود که استروژن درمانی نشدند (گروه شاهد). گروه سوم بیماران مبتلا به سرطان پستان بودند (12 نفر). همگی این افراد حد (Level) سرمی استرادیول در یک آزمایشگاه و با شرایط یکسان اندازه گیری شد. در این تحقیق حد (Level) سرمی استرادیول در گروه اول افزایش یافته و در مقایسه با گروه دوم اختلاف معنی داری را نشان داد (P<0.001) که این اختلاف 75.62% بود. بنابراین می توان گفت که استروژن درمانی بعد از یائسگی حد (Level) استرادیول سرم را افزایش می دهد. همچنین حد (Level) سرمی استرادیول در بیماران یائسه مبتلا به سرطان پستان نسبت به خانم های یائسه سالمی که استروژن دریافت نکرده بودند نیز 85.65% بیشتر بود (P<0.001). نتیجه ای که از این تحقیق حاصل می شود این است که در خانم های یائسه مبتلا به سرطان پستان، حد (Level) استرادیول سرم از خانم های یائسه سالمی که تحت استروژن درمانی قرار گرفته یا قرار نگرفته اند، بیشتر است.
    کلیدواژگان: هورمون درمانی جانشینی، استروژن درمانی جانشینی، استروژن، استرادیول، یائسگی، تغییرات یائسگی
  • سید حسین حسنپوراونجی*، محمد غفرانی صفحات 201-204
    در این مقاله گزارشی اجمالی از نشانگان (syndrome) نادر منکس (menkes) که احتمالا اولین گزارش این مورد در ایران است، در پسری 5/1 ساله، ساکن تهران ارائه می گردد. نامبرده در سن 7 ماهگی، در بهمن ماه 1375 جهت مهار کردن تشنج و بررسی هیپوتوفی و عقب ماندگی ذهنی- حرکتی در بخش اعصاب مرکز آموزشی و درمانی کودکان مفید بستری گردید. بر اساس شرح حال و علائم بالینی ، تشخیص نشانگان فوق در مورد او مطرح گردید که با مقدار کم مس و سرولوپلاسمین سرم مورد تائید قرار گرفت.
    کلیدواژگان: بیماری منکس، کمبود مس، اختلالات متابولیسم مس، بیماریهای زائل کننده مغز، سرولوپلاسمین
  • لادن حقیقی* صفحات 205-209
    در این بررسی کارایی و عوارض نیفدیپین و سولفات منیزیم در متوقف کردن دردهای زودرس زایمانی مقایسه شد. 74 خانم که برای نخستین بار آبستن شده بودند یک قلو حامله بودند سن بارداری آنها بین 23-36 هفته بود و دردهای زایمانی داشتند به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شده، تحت درمان با نیفدیپین (34 نفر) و سولفات منیزیم (40نفر) قرار گرفتند. هر دو گروه از نظر سن تقویمی، سن بارداری و گشودگی (Dilatation) گردن رحم مشابه بودند.
    نتایج موید این مسئله بود که تفاوت چشمگیری بین کارایی سولفات منیزیم (70%) و نیفدیپین (5/76%) در متوقف کردن دردهای زودرس زایمانی و به تاخیر انداختن زایمان حداقل بمدت 48 ساعت وجود ندارد. میزان بروز عوارض مادری نیز در دو گروه فوق اختلاف چندانی نداشت. میانگین فاصله زمانی بین شروع دارو و توقف دردهای زایمانی در گروهی که به آنها نیفدیپین تجویز شده بود کمتر از گروهی بود که به آنها سولفات منیزیم تجویز شده بود (98/2+-03/3) ساعت در گروه نیفدیپین . 8/7+-23/4 ساعت در گروه سولفات منیزیم) (0/04=p) بنابراین با توجه به اینکه سرعت اثر نیفدیپین بیشتر و تجویز آن آسانتر از سولفات منیزیم می باشد و تفاوت چشمگیری بین کارائی و عوارض این دو
    کلیدواژگان: آبستنی، عوارض آبستنی، درد زودرس زایمان، زایمان زودرس، نیفدیپین، سولفات منیزیم
  • علیرضا سالک مقدم*، حمید مصطفوی، ملیحه کم گویان، محسن ایمانی، مهدی شکرابی صفحات 210-222
    بیماری اسکیزوفرنی شدیدترین بیماری تضعیف کننده قوای ذهنی است و به عنوان یک بیماری روانی مزمن مطرح می شود. میزان شیوع بیماری در جوامع مختلف بین 7/0-1 درصد است و از اهمیت زیادی برخوردار است. به همین دلیل مطالعات مختلفی در این زمینه صورت گرفته و می گیرد. یکی از این مطالعات، بررسی علل بروز بیماری است. از آنجا که عوامل ژنتیکی از عوامل مداخله گر در بروز یا افزایش استعداد ابتلا به بیماری هستند بررسی آنها می تواند در شناخت، تشخیص و پیشگیری از بیماری موثر باشد. در میان عوامل ژنتیکی، می توان از مجموعه اصلی سازگاری بافتی (MHC) انسان (HLA) نام برد. ارتباط بسیاری از بیماری ها با HLA مورد بررسی قرار گرفه است که از این میان نشانگان (syndrome) بهجت با HLA-B5 و اسپوندیلیت آنکیلوزکننده (ankylosing) با HLA-B27 بیشترین ارتباط را نشان داده اند و حتی در تشخیص این بیماری ها از تعیین HLA استفاده می شود. با توجه به این ارتباطات و همچنین مطالعات انجام شده در کشورهای دیگر بر آن شدیم که ارتباط بیماری اسکیزوفرنی را با منظومه HLA(system) در بیماران ایرانی مورد بررسی قرار دهیم. فراوانی آنتی ژنهای HLA نوع II،I(class) در 45 بیمار اسکیزوفرنیایی شامل 20 زن، با میانگین سنی 29، 25 مرد، با میانگین سنی 35 سال مورد مطالعه قرار گرفت. بیماری این افراد توسط روانپزشک تائید شده بود و همه آنها از نظر جسمی بر اساس معیارهای بالینی و آزمایشگاهی سالم بودند نمونه گیری از بین بیماران درمانگاه شهید اسماعیلی دانشگاه علوم پزشکی ایران در شهر تهران انجام شد. تعداد آنتی ژن های مورد مطالعه 52 مورد بود. تعیین آنتی ژن ها با استفاده از واکنش میکرولنفوسیتوتوکسیتی ( ترازاکی 1946) انجام شد.
    نتایج این مطالعه نشان می دهد که افراد شاهد و بیمار در فراوانی آنتی ژن های B15،Bw6،B51،B5،Aw18،A9، DQ1،DR11،DRS،Cw3 به طور معنی داری (0/05>p) با هم اختلاف دارند . از بین این موارد خطر نسبی (RR) در آنتی ژن های Cw3،Bw6 بیشتر از یک بود ( به ترتیب 6/4 و 67/29 و در بقیه موارد کمتر از یک بود. بنابراین می توان گفت که آنتی ژن های Bw6 ( با ضریب سببی EF برابر با 72/0) و Cw3 ( با ضریب سببی EF برابر با 13/0 ) بیشترین ارتباط مثبت را نشان می دهند و آنتی ژن های دیگر شاید در برابر بیماری نقش محافظتی داشته باشد.
    کلیدواژگان: اسکیزوفرنی، مجموعه اصلی سازگاری بافتی، آنتی ژن های HLA، ژنتیک پزشکی، بیماریهای ایمن شناختی، واکنش میکرولنفوسیتوتوکسیسیتی
  • رویا ستاره شناس*، فرید کرمی صفحات 223-228
    بیمار خانم 50 ساله ای است که با شکایت درد پهلوها به بیماستان فیروزآبادی مراجعه کرد. در فراوانگاری (ultrasonography) و برش نگاری رایانه ای (ct scanning) شکم توده ای که به ظاهر درمجاورت تخمدان راست قرار داشت، مشاهده شد. در نهایت بیمار با تشخیص احتمال تومور تخمدانی تحت عمل جراحی Hysterosalpingo- oophorectomy قرار گرفت. در حین عمل مشاهده شد که توده مزبور در روده بند mesentery روده باریک قرار دارد که برداشته شد. توده خارج شده کپسول دارو توپر با قطر 15 سانتیمتر بود. در بررسی میکروسکوپی تشخیص سارکوم سلول دوکی با درجه کم مطرح شد. یافته های حاصل از رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمیایی با تشخیص لیومیوسارکوم مطابقت می کرد.
    کلیدواژگان: سرطانها، تومورهای عضله صاف، تومورهای حفره شکمی، لیومیوسارکوم
  • سیدفتح الله موسوی بفرویی*، پیروز صالحیان، بابک بهنام صفحات 229-238
    به منظور تعیین حساسیت (sensitivity) و ویژگی (specificity) نشان توموری (tumor marker) در گردش (circulating) کارسینوم سلول فلسی (squamous cell) در تشخیص تومورهای اولیه سر و گردن و انواع دست اندازنده (metastatic) کارسینوم سلول فلسی (SCC) و غیر آن (Non- SCC) که شیوع زیادی دارند، مطالعه حاضر طراحی و اجرا شد. مطالعه در مدت یکسال و بر روی 89 بیمار مبتلا به تومورهای سر و گردن ( غیر از تومورهای تیروئید) صورت گرفت.
    پس از تکمیل پرسشنامه انجام دادن آزمایشهای بالینی و به کارگیری امکانات پرتوشناختی (Radiologic) مورد نیاز، بیماران تحت اقدامات تشخیصی بالینی و آسیب شناختی و نیز تحت اقدامات درمانی قرار گرفتند تمام روش های معمولی و اختصاصی آسیب شناسی بافتی برای تشخیص نهایی به کار گرفته شد. از 89 مورد فوق، 2/56% مبتلا به تومورهای سلول فلسی و 8/43% مبتلا به تومورهای غیر سلول فلسی (Non- SCC) با 21 تشخیص آسیب شناختی متنوع بودند. خون بیماران به منظور اندازه گیری نشان (Marker) دکر شده گرفته شد. سپس با استفاده از روش های ایمونواسی و بیوشیمیایی و آنزیمی مقدار آن به دست آمد و نتایج حاصل مورد مقایسه آماری با تشخیصهای آسیب شناختی قرار گرفت.
    نتایج حاصل نشان می دهد که میزان نشان توموری کارسینوم سلول فلسی (SCC tumor marker) در کارسینوم سلول فلسی سروگردن نسبت به تومورهای دیگر سر و گردن به طور کاملا معنی داری (0/0001>p) افزایش می یابد. میزان این نشان توموری در گروه تومورهای بدخیم نیز بیشتر از گروه تومورهای خوش خیم است (0/05>p) ذکر این نکته ضروری است که با توجه به تشخیص آسیب شناختی نهائی 73% از تومورهای سر و گردن بدخیم (malignant) و 27% خوش خیم (benign) می باشند .
    کلیدواژگان: نشان تومورهای در گردش، نشان توموری، تومورهای سرو گردن، آنتی ژن SCC
  • شهاندخت نجم آبادی*، احمد کاظمی صفحات 239-245
    در این مطالعه که به صورت مقطعی و توصیفی انجام گردید، 820 شیرخوار کوچکتر از 2 سال ساکن در مناطق 2،5، 6،9 و 18 شهرداری تهران مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه گیری به صورت طبقه ای خوشه ایتصادفی صورت گرفت. در این تحقیق مشخص شد که شروع تغذیه با شیر مادر تنها در 7/29% از شیرخواران ظرف یکساعت اول بعد از تولد بوده است. آغوز (colostrums) به 94% از شیرخواران خورانده شده بود. در کودکان بزرگتر از 6 ماه میزان تغذیه انحصاری با شیر مادر در 6 ماهه اول بعد از تولد 6/59% بود. 5/15% از کودکان بزرگتر از 6 ماه نیز در 6 ماهه اول بعد از تولد به صورت غالب از شیر مادر استفاده کرده اند.
    بیش از 59% از شیرخواران بزرگتر از یکسال از تغذیه با شیر مادر بهره مند بوده اند تغذیه با شیر مادر بعد از یکسالگی دارای روند نزولی واضحی بود و درصد زیادی از کودکان در 16-18 ماهگی از شیر مادر گرفته شدند.
    در 3/87% از شیرخواران مورد بررسی، تغذیه کمکی در بین ماه های چهارم تا ششم شروع شده بود و شایعترین سن شروع غذاهای کمکی پایان پنج ماهگی و اوائل 6 ماهگی بود.
    کلیدواژگان: تغذیه، تغذیه شیرخواران، تغذیه با شیرمادر، تغذیه انحصاری با شیرمادر، تغذیه غالب با شیرمادر، تغذیه کمکی
  • فروغ هاشمی*، پروانه ناصرالاسلامی صفحات 246-252
    مناطق سازمان دهنده نقره دوست هستک (Argyrophilic nucleolar organizer regions (Ag NOR) حلقه هائی از دی ان آی ریبوزومی (rDNA) درون هستک و پروتئین های وابسته به آنها هستند که اخیرا مورد توجه و بررسی قرارگرفته اند. با استفاده از یک روش رنگ آمیزی با املاح نقره که بر روی برشهای بافتی تهیه شده از قطعه های پارافینی شده (paraffined) انجام می شود، مناطق فوق به صورت نقاط سیاه رنگی به قطر حدود 5/0 تا 1 میکرون درون هستک ظاهر می شوند.
    در این مطالعه نقاط AgNOR در ضایعات مختلف تیروئیدی مورد شمارش قرارگرفتند. برای این کار نمونه های تهیه شده از تیروئید 73 بیمار شامل 16 مورد تیروئید طبیعی ، 19 مورد گواتر، 21 مورد ادنوم و 17 مورد کارسینوم مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین انحراف معیار تعداد نقاط AgNOR در تیروئید طبیعی 45/1 21/0 ، گواتر گره دار (Nodular) 60/1 29/0 ، آدنوم 79/1 42/0 ، کارسینوم ( به طور کلی) 78/1 38/0 کارسینوم پستانچه ای (papillary) 59/1 31/0، کارسینوم کیسکی (follicular) 10/2 12/0 و کارسینوم میان توئی (medullary) 22/2 32/0 بود.
    بررسی یافته های به دست آمده نشان می دهد که میانگین تعداد نقاط AgNOR در تیروئید طبیعی از همه موارد کمتر است و به ترتیب در کارسینوم پستانچه ای (papillary) گواتره گره دار (Nodular) کارسینوم ( به طور کلی)، آدنوم، کارسینوم کیسکی (Follicular) و کارسینوم ماین توئی (Medullary) افزایش می یابد. در مقایسه آماری به کمک آزمون تی استیودنت (students t test) مشخص شد کهشمارش نقاط (AgNOR) در آدنوم و کارسینوم به طور معنی داری بیشتر از تیروئید طبیعی می باشد ( در هر دو مورد 0/05>P ) ولی اختلاف سایر گروه ها معنی دار نمی باشد (P< 0.05). به علاوه با توجه به همپوشانی (Overlap) قابل توجهی که بین گروه های فوق مشاهده می شود، به نظر می رسد که استفاده از شمارش نقاط AgNOR بر روی برش های تهیه شده از قطعه های پارافینی شده (Paraffined) ضایعات تیروئید، از نظر تشخیصی، در افتراق ضایعات خوش خیم و بدخیم زیاد کمک کننده نمی باشد.
    کلیدواژگان: مناطق سازمان دهنده نقره دوست هستک، بیماریهای تیروئید، تشخیض آزمایشگاهی
|
  • Minoo Bozorgzadeh* Pages 180-193
    The risk of radiologic procedures is determined by different factors including contrast media, type of disease, procedure and skill of the physician. To reduce the contrast media-related risk, it is wise to use low osmolar contrast media (LOCM) in high-risk patients. When there is negligible cost difference between LOCM and other contrast media, it is wise to use LOCM for all patients.
    If an alternative procedure could avoid use of contrast media, it should be preferred (especially in high risk patients).
    Keywords: Intravascular iodinated contrast media, Ionic Contrast Media, Non, ionic Contrast Media
  • Monireh Poorjavad* Pages 194-200
    Low levels of endogenous estrogens in postmenopausal women lead to several clinical problems. Some of these problems can be resolved by estrogen replacement therapy. The role of estrogen therapy in increasing the risk of breast cancer has not been well known yet. So, it was decided to study this controversial issue. In this study, 122 postmenopausal women, ranging in age from 46 to 61 years, were evaluated. They were divided into three groups. (1) 55 cases who received hormone replacement therapy (HRT) for 1-3 years (study group) (2) 55 individuals who did not receive HRT (control group) (3) 12 cases with known breast cancer. In el! of them, serum levels of estradiol was measured in the same laboratory, with the same method. The serum estrogen level was higher in the first group (75.62%, P
    Keywords: Hormone replacement Therapy, Estrogen Replacement Therapy, Estrogen, Estradiol, Menopause, Postmenopausal Period, Climateric, Breast Neoplasm
  • Seyed Hossein Hassanpoor Avanji*, Mohammad Ghofrani Pages 201-204
    We described the first case of Menkes syndrome in an Iranian infant in Tehran. He was admitted for control of seizure and assessment of developmental delay in Mofid' s Children Hospital in .January 1997.
    Clinical symptomatologies a/l favored the diagnosis of Menkes disease which was confirmed by low serum copper and ceruloplasmin levels.
    Keywords: Menkes Disease, Copper Deficiency, Copper Metabolism, Degenerative Brain Diseases, Ceruloplasmin
  • Ladan Haghighi* Pages 205-209
    In this study a comparison was made between the efficacy and side effects of nifedipine and magnesium sulfate in inhibition of preterm labor. 74 cases in preterm labor were randomized to either oral nifedipine (n = 34) or intravenous magnesium sulfate (n = 40). All cases were primigravid with singleton pregnancies and gestational ages of 23-36 weeks. Both groups were similar in terms of age, gestational age and cervical dilatation. There was no significant difference between effectiveness of magnesium sulfate (70%) and nifedipine (76.5%) in arresting labor and delaying delivery more than 48 hours. Also the difference between maternal complications was not significant in these groups. But, the time needed to stop preterm labor was shorter with nifedipine (2.98 ± 3.02 hours) than magnesium sulfate (4.8 ± 4.23 hours) (P = 0.04). So, as the administration of nifedipine is easier and its effect appears faster than magnesium sulfate and the difference between efficacy and side effects of these drugs is not significant, it can be concluded that nifedipine is an appropriate alternative to the magnesium sulfate in meneqement of preterm labor.
    Keywords: Pregnancy, Complication of Pregnancy, Preterm Labor, Preterm Delivery, Nifedipine, Magnesium Sulfate
  • Alireza Salek Moghaddam*, Hamid Mostafavi, Malihe Kamgooyan, Mohsen Imani, Mehdi Shekarabi Pages 210-222
    Schizophrenia is the worst illness that affects human mentality and is considered as a chronic mental disorder. According to the report of WHO, the overall prevalence rate of schizophrenia is 0.7-1% in any population. Due to this high rate of prevalence, many studies have been conducted in this field.
    As incidence and severity of this illness are influenced by genetics, as an intervening factor, studies which are conducted to clear this issue seem necessary.
    Despite many reports of association of HLA antigens and schizophrenia in other countries, nothing was known in Iran. So, we decided to conduct this study. In this study, the frequencies of 52 antigens of class I and II were determined in 45 schizophrenic patients and were compared with those of control group. Of these 45 patients, 20 cases were female, with a mean age of 29 years and 25 cases were male, with a mean age of 35 years. All these patients were physically healthy. To determine the frequencies of the aforementioned antigens, microlymphocytotoxicity method was employed. The results show that the difference of frequencies of A9, AW19, 85,815,851, 8w6, CW3, DR5, DR11 and DQ1antigens is significant (P
    Keywords: Schizophernia, Major Histocopatibility, HLA Antigens, Medical Genetics, Immunological Diseases, Microlymphocytotoxicity reactions, Susceptibility
  • Roya Setareshenas*, Farid Karami Pages 223-228
    A 50 years old woman came to Firuzabadi General Hospital with both flanks pain. By ultrasonography and abdominal or scanning, a mass was found near the right ovary. With the possible diagnosis of ovarian tumor, the patient underwent hysterosalpingo-oophorectomy. In the operative field, the mass was found in the mesentery of small intestine and was removed. It was an encapsulated, solid and firm mass with a diameter of 15 centimeters. microscopic study showed a low-grade malignant spindle cell tumor. The findings of immunohistochemical staining were compatible with leiomyosarcoma.
    Keywords: Cancers, Smooth Muscle Tumors, Abdominal Cavity Tumors, Leiomyosarcoma
  • Seyed Fatollah Moosavi Bafrooei*, Pirooz Salehian Dardashti, Babak Behnam Pages 229-238
    For determining the sensitMty and specificity of serum level of circulating sec tumor marker, for diagnosis of head and neck primary tumors and metastatic types of see and non-See tumors, the present study was conducted. 89 patients with head and neck tumors (thyroid tumors were excluded) were studied during a one year period.
    When the questionnaires were completed and radiologic measures and clinical tests were performed, the patients underwent the clinical and pathologic diagnoses and received medical therapy. All the regular and special methods of histopathology were applied for final diagnosis. Of 89 cases, 50 (56.2%) proved to have squamous cell carcinoma and 39 (43.8%) proved to have non-See tumors with 21 different pathologic types.
    To measure the above mentioned marker, blood samples were obtained from the cases and were tested by immunologic, biochemical and enzymatic mothods. Then the results were compared with results of pathologic diagnosis. The final result shows that the level of see tumor marker increases significantly (P
    Keywords: Circulating Tumor Marker, Tumor Marker, SCC, Ag, Head, Neck Neoplasms
  • Shahandokht Najm Abadi*, Ahmad Kafashi Pages 239-245
    In this descriptive cross-sectional survery, 820 children less than 2 years old were studied. The study was conducted in west of Tehran where the public health is supervised by Iran University of Medical Sciences and Health Services. Cases were selected by random stratified cluster sampling. It was shown that only 29.7% of infants were breast-fed within the first hour of life. 94% of children received colostrum. The rate of exclusive breast-feeding in first 6 months of life was 59.6%. Also, the feeding pattern of 15.5% of children was predominant breast-feeding in the first 6 months of life. Breast-feeding was continued in more than 59% of children older than 12 months. The rate of breast-feeding declined predominantly in the second year of life, especially in 16-18 months of age. In 87.3% of children, supplementary foods were introduced at 4-6 months of age. The most common age of introducing supplementary foods was end of 5th month and beginning of 6th month.
    Keywords: Nutrition, Infant Feeding, Breast, Feeding, Exclusive Breast, Feeding, Predominant Breast, Feeding, Supplementary Feeding
  • Forough Hashemi*, Parvaneh Nasseroleslami Pages 246-252
    Argyrophilic nucleolar organizer regions (AgNORs) are loops of ribosomal DNA in the nucleolus and are associated with acidic proteins that have a high affinity for silver.
    In this study, the mean AgNOR counts were evaluated in specimens. Seventy three specimens were examined, including 16 normal thyroids, 19 nodular goiters, 21 follicular adenomas and 17 thyroid carcinomas (11 papillary, 4 follicular carcinomas, and 2 medullary carcinomas). The specimens were stained, using modified AgNOR staining method.
    It has been shown that mean AgNOR count increases from normal thyroid (1.45 ± 0.21) to papillary carcinoma, nodular goiter (1.60 ± 0.29), thyroid carcinoma (total) (1.78 ± 0.38), follicular adenoma (1.79 ± 0.42), follicular carcinoma (2.10 ± 0.12) and medullary carcinoma (2.22 ± 0.32) (mean ± SD). But, statistical analysis of the above findings, using unpaired Student's t test showed that mean AgNOR counts in adenoma and carcinoma are significantly higher than normal thyroid (P
    Keywords: Thyroid Diseases, Argyrophilic Nucleolar Organizer Regions, AgNOR, Diagnosis, Laboratory Diagnosis