فهرست مطالب

پژوهش های دانش زمین - پیاپی 12 (زمستان 1391)

مجله پژوهش های دانش زمین
پیاپی 12 (زمستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/12/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • منصوره شیرنوردشیرازی، ارسیا مقتدری، بهزاد حاج علیلو صفحات 1-14
    ناحیه معدنی گل گهر در50 کیلومتری جنوب غرب سیرجان در استان کرمان و در لبه شرقی زون سنندج- سیرجان واقع شده است. با توجه به شواهد بدست آمده از مطالعات صحرایی، سنگ نگاری، کانه شناسی میکروسکوپی و زمین شیمی، اینچنین به نظر می رسد که کانی سازی از نوع گرمابی جانشینی است. کانی سازی آهن در ترازهای عمقی کانسار از نوع مگنتیتی است و به سمت ترازهای میانی تا سطحی به ترتیب به انواع مگنتیتی-هماتیتی و هماتیتی تغییر می کند. از سوی دیگر دگرسانی سدیمی (آلبیتی) در ترازهای عمیق کانسار همراه با مگنتیت، دگرسانی پتاسیمی (فلدسپار پتاسیم) در ترازهای میانی همراه با مگنتیت و هماتیت و بالاخره دگرسانی فیلیک (سریسیتی) و سیلیسی در بالاترین بخشها با هماتیت مشاهده می شود. شواهد سنگ نگاری و کانه شناسی میکروسکوپی (صیقلی- نازک) به ترتیب حاکی از رخداد دگرسانی های سدیمی تا سیلیسی و پدیده جانشینی از نوع گرمابی است. تشابه الگوی نمودار عنکبوتی عناصرکمیاب خاکی، در سنگ میزبان و کانسنگ آهن نشانه ای بر همزاد و هم منشاء بودن آنها است. در سنگ میزبان بین Cl و SiO2 یک رابطه معکوس وجود دارد در صورتیکه رابطه Clبا آهن در این سنگها یک رابطه مستقیم است. براساس شواهد یاد شده، شاید بتوان این کانسار را با کانسارهای اکسیدآهن گرمابی مقایسه کرد.
    کلیدواژگان: دگرسانی، آهن، گل گهر، سیرجان، عناصر REE
  • فاطمه نوری، محمد لنکرانی، فریبرز مسعودی، سید محمد پورمعافی صفحات 15-28
    مجموعه دگرگونی شاندرمن در غرب استان گیلان و در پهنه ساختاری البرز غربی جای گرفته است. رخنمون-هایی از این مجموعه دگرگونی در ناحیه ماسال- شاندرمن مورد مطالعه قرار گرفته اند که شامل سنگ های دگرگونی با آثار بارزی از تاثیر فازهای مختلف دگرگونی و دگرشکلی می باشند. در آندالوزیت شیست ها، اسلیت-ها، کالک شیست ها، کربنات میلونیت ها و میکاشیست های این مجموعه، فابریک های دگرشکلی نظیر باندهای برشی، میکا ماهی و پورفیروکلاست های پوششی به چشم می خورند. گسترش چنین فابریک های ساختاری، وجود یک پهنه برشی شکل پذیر را در این ناحیه آشکار می سازد. توسعه این ریزساختارها نشان دهنده تغییرات ساختاری شکل پذیر در بازه دمایی 5 00-3 00 درجه سانتی گراد در سنگ های میلونیتی مورد مطالعه است.
    کلیدواژگان: دگرشکلی دینامیک، فابریک های دگرشکلی، پهنه برشی، میلونیت، مجموعه دگرگونی شاندرمن
  • میررضا موسوی، لیلی بسطامی، سیاوش ملکی صفحات 30-44
    سازند تله زنگ یک توالی کربناته به سن پالئوسن تا ائوسن میانی در حوضه زاگرس است. در این مطالعه سازند تله زنگ در برش های سطحی کوه مانشت و چم بور به منظور تعیین محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعات پتروگرافیکی منجر به شناسایی 10 میکروفاسیس گردید که در 4 کمربند رخساره ای شامل پهنه جزرومدی، لاگون، پشته و دریای باز نهشته شده اند. عدم وجود رسوبات توربیدایتی و رخساره های ریفی، تبدیل تدریجی رخساره ها به هم و گسترش رسوبات پهنه جزرومدی نشان دهنده این است که محیط رسوبی دیرینه سازند تله زنگ در برش های مورد مطالعه یک رمپ کربناته از نوع تک شیب است. بر اساس مطالعات صحرایی و تغییرات عمودی رخساره ها، سطوح اصلی سکانسی و سکانس های رسوبی تعیین گردید. سازند تله زنگ در برش کوه مانشت از دو سکانس رسوبی درجه سوم و در برش چم بور از یک سکانس رسوبی درجه سوم تشکیل شده است. سیستم تراکت های پیشرونده (TSTs) عمدتا شامل رخساره های وکستونی تا پکستونی می شوند که به سمت بالا افزایش تدریجی فرامینیفرهای با پوسته منفذدار را نشان می دهند و فسیل های لاگون در آنها کمتر یافت می شوند. سیستم تراکت های تراز بالا ((HSTs از رخساره های گرینستونی مربوط به پشته به همراه رخساره های وکستونی تا پکستونی محیط لاگون تشکیل شده اند و عمدتا شامل فرامینیفرهای با پوسته بدون منفذ می شوند.
    کلیدواژگان: تله زنگ، سکانس رسوبی، محیط رسوبی، میکروفاسیس
  • ربابه انتظاری، سید احمد علوی، محمدرضا قاسمی صفحات 45-67
    سنگ های کربناته جنوب سلماس را می توان به دو گروه واحد های رسوبی و واحد های مرمری دگرگون شده تقسیم کرد. در این پژوهش جهت تحلیل کرنش و تعیین دگرریختی در واحدهای مورد بررسی، علاوه بر مطالعه ساختارها در مقیاس های ماکروسکوپی و میکروسکوپی از روش فرای نیز استفاده شد. بدین منظور از واحدهای مورد بررسی 20 نمونه جهت دار برای مطالعات ریزساختاری مورد استفاده قرارگرفت و از بین آنها 12 نمونه انتخاب شد و برای هر نمونه در سه جهت تقریبا عمود بر هم، مقطع نازک جهت دار تهیه گردید. سپس بر پایه روش فرای و با استفاده از نرم افزار هایGeofry و Fabric8، بیضی کرنش برای هر سه جهت ترسیم گردید و برای ترسیم بیضوی کرنش از برنامه زمین شناسی نوشته شده در نرم افزار Mathematica استفاده شد. مطالعه صحرایی ساختارها در این گستره نشان داد که گسل های عادی دارای راستای چیره شمال باختر- جنوب خاور بوده، گسل های رانده دارای راستای چیره شمال خاور- جنوب باختر و چین ها از نوع چین های باز تا ملایم هستند و محور آنها دارای راستای چیره شمال خاوری-جنوب باختری است. مطالعه میکروسکوپی نشانگر این است که دگرریختی در واحدهای کربناته رسوبی، کم بوده و واحدهای مرمری، دگرریختی شدیدی را متحمل شده اند. میزان دگرریختی و میلونیتی شدن در این گستره از باختر به خاور افزایش یافته است. بیضوی کرنش نهایی به دست آمده از روش فرای و مقادیر k وv نشان دهنده قرارگیری نمونه های رسوبی در محدوده کرنش پهن شدگی است و نمونه های مرمری در محدوده کرنش محصورشدگی واقع شده اند و دگرریختی از نوع تراکشش می باشد. همچنین جهت یافتگی کرنش های اصلی حاصل از بیضوی های کرنش نشان می دهد که محور کرنش بیشینه (e1) دارای روند چیره شمال خاور- جنوب باختر و تقریبا افقی بوده، محور کرنش متوسط (e2) تقریبا افقی و محور کرنش کمینه (e3) تقریبا عمود است. با توجه به مطالعات انجام شده به نظر می رسد که گستره مورد بررسی بیش از یک گامه دگرریختی را متحمل شده و یکی از گامه های شناسایی شده در این پژوهش گامه دگرریختی تراکشش با مولفه برش ناب چیره است.
    کلیدواژگان: کرنش نهایی سه بعدی، روش فرای، سنگ های کربناته دگرریخت شده، سلماس
  • مجتبی یمانی، انور مرادی، محسن برزکار، موسی عباسی صفحات 68-82
    ژئومورفوتوریسم ازحوزه های مطالعات علوم زمین و مطالعات گردشگری است؛ که بر شناخت ژئومورفوسایت ها یا چشم اندازهای ویژه ژئومورفولوژی تاکید دارد. این حوزه با ترکیب نمودن میراث های فرهنگی، تاریخی و اکولوژیکی پتانسیل های بالایی را در راستای برنامه ریزی گردشگری پایدار عرضه می کند. ارائه روش های ارزیابی جامع در تحقق توسعه ارزش های علمی، فرهنگی، اقتصادی و مانند آن ها و اهمیت آن از آن جنبه ضروری می نماید که در کشور ایران به رغم وجود ژئومورفوسایت های متنوع در زمینه ارزیابی قابلیت این چشم اندازها و جنبه های برنامه ریزی آن خلاء یک روند پایدار و نظام مند همواره احساس می گردد. شهرستان سردشت به عنوان نمونه کامل یک منطقه مرطوب که ژئوسایت های در خور توجه و بکری را در آن می توان دید می تواند به عنوان یک ناحیه مستعد به منظور توسعه پایدار گردشگری قلمداد گردد. در این پژوهش سعی بر آن است که با به برگزیده شوند. تاکید مدل های مورد استفاده بر دو موضوع ماهیت علمی و کاربردهای متنوع ژئومورفوسایت ها همراه با ارائه زیر معیارهای مختلف از جمله مهم ترین نتایج به دست آمده است. در ادامه کار با ارزیابی مدل های مذکور بر روی سایت های منتخب براساس پیمایش های میدانی، سایت های آبشار شلماش، آبشار رزگه و چشمه تراورتن ساز گراوان بیش ترین امتیاز را بر طبق مدل های به کار رفته با امتیازهای متفاوت حائز نمودند که به طبع نشانگر اهمیت بیشتر این سایت ها نسبت به بقیه سایت هاست.
    کلیدواژگان: ژئومورفوتوریسم، ژئومورفوسایت، شهرستان سردشت، مدل کامنسکو، مدل رینارد
  • سیما صبوری راد، علی اکبر نظری سامانی، عادل سپهر صفحات 83-94
    بیابان زایی عارضه ای طبیعی است که بیوم های مختلف جهان را به اشکال مختلف تهدید می کند وآثار سوء این پدیده در مناطق مختلف کره زمین قابل مشاهده است. استفاده از سیستم های ارزیابی برای بررسی روند تخریب و اتخاذ راهکار مناسب جهت مقابله با این پدیده امری ضروری و حائز اهمیت است. در این میان انتخاب شاخص هایی که بتواند تصویری روشن و گویا از وضعیت بیابان زایی نشان دهد در تصمیم گیری های مربوطه نقش اساسی دارد. در این پژوهش در ابتدا شاخص های موثر در بیابان زایی بر مبنای DPSIR شناسایی و به وسیله کارشناسان مربوطه نمره دهی شدند. با کمک روش آنتروپی شانون، معیارهای مناسب برای ارزشیابی شاخص ها، وزن دهی وسپس با بکارگیری روش تصمیم گیری رتبه ای TOPSIS موثرترین شاخص های ارزیابی بیابان زایی برای مدیریت و مقابله با آن تعیین شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که برای ارزش یابی شاخص ها معیارهایی همچون نقش بازدارندگی با وزن322/0 دارای بالاترین اهمیت و معیار سهولت پایش و ارزیابی با وزن141/0دارای کمترین اهمیت در بین سایر معیارها می باشد. در میان شاخص های رتبه بندی شده، شاخص های مدیریت اراضی کشاورزی، مدیریت چرا و بطور کلی شاخص های پاسخ Response با میانگین وزنی 56/0در چارچوب DPSIR اهمیت بالایی دارند و بنابراین در مدیریت و مقابله با بیابانی شدن در اولویت قرار دارند.
    کلیدواژگان: شاخص های موثر، بیابان زایی، روش های تصمیم گیری چند معیاره، چارچوب DPSIR
  • علی محمدنژاد، علی اصغر لشگری، منصور سلیمانی صفحات 95-111
    رشد سریع شهرنشینی از دهه های قبل موجب شد تا طرح های جامع و تفصیلی بصورت ابزاری کنترل توسعه شهری در کشور استفاده شود. این طرح ها به تبعیت نظریه جامع- عقلانی در عمل با مشکلات زیادی مواجه شدند و اغلب به تحقق نرسیدند. در دهه های اخیر، برنامه ریزی توسعه شهری با تحولاتی در نظریه و عمل خود مواجه شده است که لازم است نظام برنامه ریزی کشور این گونه تحولات را در تهیه و اجرای طرح های شهری لحاظ کند. یکی از مهمترین روش های میزان موفقیت طرح ها، ارزیابی آنهاست. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به ارزیابی میزان موفقیت طرح تفصیلی منطقه 22 تهران پرداخته شد. روش ارزیابی کمی است. نتایج نشان داد که از 15 کاربری ارزیابی شده در طرح، فقط 4 کاربری بالای 50 درصد محقق شدند که عواملی چون تخلفات ساختمانی و عدم اجرای قوانین، بورس بازی زمین، مسئله مالکیت ها و رشد سریع جمعیت در عدم تحقق طرح مذکور نقش داشتند. در نهایت، راهکارهایی در سطح کلان و خرد برای برنامه ریزی کاربری زمین در منطقه مورد مطالعه ارائه شده است.
    کلیدواژگان: کاربری زمین، ارزیابی، طرح تفصیلی، منطقه 22