فهرست مطالب

پژوهشهای معرفت شناختی - پیاپی 1 (بهار 1391)

نشریه پژوهشهای معرفت شناختی
پیاپی 1 (بهار 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/03/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مهدی نجفی افرا صفحه 1
    ابن سینا با اینکه مناط احتیاج را امکان می داند، اما از امکان، تساوی نسبت به وجود و عدم را اراده نمی کند، بلکه از آن به واجب بالغیر یا امری که در تحقق وابسته به غیر است، یاد می کند. براین مبنا معتقد است که نه تنها حدوث نمی تواند نیاز به علت را در بقاء و دوام وجودی معنادار سازد، بلکه در پیدایش و حدوث اولیه نیز، ناتوان از تبیین نیاز خواهد بود. لذا با صراحت در برخی آثار، وجود را امر محتاج به علت تلقی می کند، اما وجودی که ضرورت خود را از ناحیه غیر دریافت می کند و این بسیار به امکان وجودی یا فقری ملاصدرا نزدیک بلکه عین آن است.
    کلیدواژگان: علت، معلول، محدث، واجب بالغیر، عدم
  • حامد نامی اصفهانی صفحه 15
    آموزه بداء یکی ازآموزه های اصلی کلام شیعی است، که از دیرباز نظر دانشمندان اسلامی را به خود معطوف داشته است، پاره ای به جهت تعارض این آموزه با علم مطلق الهی به تشکیک و رد آن اهتمام ورزیده اند ، و برخی به تحلیل و توجیه آن همت گماشته اند. در این میان توجه به استعمالات این اصطلاح در کتاب الهی و احادیث ماثور نقشی بنیادین در تحلیل این آموزه دارد ؛ زیرا تنصیص بر این آموزه درگرو فهم عمیق از آموزه های دینی است. گفتار حاضر بر آن است که با نقل آراء اصیل و بنیادین در این باره به نقد و بررسی آنها بپردازد و وجوه ضعف آنها را وانمایاند.
    کلیدواژگان: بداء، نسخ، لوح محفوظ، لوح محو و اثبات، اسماء مستاثره
  • عزیزاله افشار کرمانی صفحه 40
    سهروردی آنچه را در خارج تحقق دارد هویت می نامد. این هویت عین تشخص و فرد بودن است. ذهن پس از یافتن این امر خارجی آن را به دو مفهوم عقلانی وجود و ماهیت تحلیل می کند. سهروردی وجود و ماهیت و سایر مفاهیم فلسفی را انتزاعی عقلانی و یا اعتبار ذهن می داند. و معتقد است ، این مفاهیم فلسفی در جهان واقع هیچ گونه زیادت و مغایرتی با آن هویت ندارند. و همه مفاهیم فلسفی ابزارهای تحلیل عقلانی واقعیت اند و زیادت آن ها بر واقعیت خارجی موجب تسلسل در مفاهیم فلسفی می شود. بنابراین سهروردی به اصالت واقع یا اصالت هویت معتقد است . و ماهیت را هم همانند وجود اعتباری می داند.
    کلیدواژگان: هویت، وجود، ماهیت، وجود بحت، کمال مطلق، صفات تحلیلی، صفات تصویری، تشکیک در وجود
  • مسعود امید صفحه 57
    این نوشتار به دنبال آن است تا مجموعه معانی وکاربرد های واژه مابعدالطبیعه یا متافیزیک را ازنظر کانت مورد تحقیق قرار دهد و تعریف و توصیفی را که درمورد هریک ازآنها صورت گرفته است، بیان کند. یکی از بحث انگیزترین موضوعات فلسفه کانت، معنای مابعدالطبیعه است.با تامل درآثار کانت روشن می شود که به طور کلی کانت واژه مابعدالطبیعه یا متافیزیک را درسه حالت «مطلق» به صورت «مابعدالطبیعه» یا«متافیزیک»، وحالت«مضاف» مانند: مابعدالطبیعه اخلاق، مابعدالطبیعه حقوق، مابعدالطبیعه طبیعت، وحالت «وصفی» ازقبیل: شرح متافیزیکی، جزم گروی متافیزیکی، به کار برده است. از این میان تنها معنای نخست است که مورد نقد کانت قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: کانت، معانی مابعدالطبیعه، معنای مطلق، معنای اضافی، معنای وصفی
  • علی ارشد ریاحی، افسانه صباغان صفحه 72
    در این مقاله سازگاری قول به استحاله تناسخ و اعتقاد به مسخ در حکمت متعالیه مورد بررسی قرار گرفته است به این منظور ضمن تعریف و ذکر اقسام تناسخ، محذوراتی که موجب شده است فلاسفه حکمت متعالیه تناسخ را محال بدانند، جمع آوری شده است و سپس با توجه به آراء این حکما در مورد حقیقت و واقعیت مسخ، مشخص شده است که هیچ یک از آن محذورات در مسخ وجود ندارد و در نتیجه قول به استحاله تناسخ با اعتقاد به مسخ کاملا سازگار است.
    کلیدواژگان: تناسخ، مسخ، صور اخروی، ملکات نفسانی، تجسم اعمال
  • سید صدرالدین طاهری، منا فریدی خورشیدی صفحه 86
    نفس انسانی، در طی قوس صعود، بر مبنای حرکت جوهری و اشتدادی خود، به مرتبه ای دست می یابد که آماده دریافت انواع خطورات می گردد. «خاطر» بر دو نوع است. دسته ای الهی است که از جانب خداوند بر قلب آدمی وارد می گردد که «الهام» نامند و دسته ای نیز از جانب شیطان بر قلب انسان فرود می آید که «القاء» نامند. گاهی الهامات قدسی با واسطه صورت می پذیرد و گاهی نیز بدون واسطه. در الهامات قدسی با واسطه، نیازمند وسائطی هستیم که الهامات را از جانب حق تعالی بر قلب آدمی وارد سازد. یکی از وسائط الهام، «ملائکه» هستند. نقطه مقابل الهام، القاء می باشد که از جانب شیطان صورت می پذیرد. کشمکش میان سپاه فرشته و جنود شیطان، در نفس آدمی، همیشگی است. زمانی که نفس به ذکر خداوند مشغول باشد، شیطان از او دور گشته و الهام فرشته صورت می پذیرد. این در حالی است که شاهد همکاری همه جانبه قوای نفس، تحت سیطره «قوه قدسیه» باشیم. در مقابل، هنگامی که نفس به واسطه شهوانیات، از یاد خداوند غافل گردد، شیطان به واسطه تسخیر «قوه وهمیه»، مجال القاء از راه-های گوناگون را می یابد. کشمکش شیطان و فرشته در نفس آدمی تا جایی ادامه می یابد که یکی از این دو، فاتح کارزار نفس گردند که در اکثر آدمیان، به جهت غلبه شهوت، فاتح اصلی، شیطان و جنود او می باشد.
    کلیدواژگان: نفس، الهام، القاء، وسوسه، ملائکه الله، شیطان
  • مرتضی شجاری صفحه 111
    مولوی در تعبیراتی که از مرگ آورده، گاهی آن را امری ناپسند و گاهی مطلوب و پسندیده توصیف کرده است. از نظر وی حقیقت آدمی، روح اوست که مدتی در بدن محبوس گشته است. کسی که غافل از این معنی است؛ یعنی خود را بدن مادی می پندارد، مرده است. از این رو کسانی که به دنیا دل بسته اند، مردگانی اند که این جهان تنگ و تاریک از نظر آنها فراخ و روشن است. در این معنی، زندگی و مرگ امری تشکیکی است و مراتب آنها، همان مراتب نزدیک بودن به خداوند یا دور بودن از اوست. علم و معرفت که خود نیز دارای مراتب شدت و ضعف است، موجب قرب به خداوند است. از این رو انسانی که دارای معرفت بیشتری باشد، نزدیک تر به خداوند و زنده تر است. مرگ در معنایی دیگر، چیزی است که عارفان، مشتاق آنند و مولوی با تعبیراتی مانند به وصال رسیدن و از حجاب خارج شدن از آن یاد کرده است. این مقاله با بیان تعبیرات مختلف مولوی از مرگ و تحلیل آنها با مبانی عرفانی وی، می کوشد به تصویری که مولوی از زندگی و مرگ داشته است، نزدیک شود.
    کلیدواژگان: زندگی، مرگ، معرفت، وصال، حقیقت آدمی