فهرست مطالب

مدیریت بهره وری - پیاپی 1 (تابستان 1386)

نشریه مدیریت بهره وری
پیاپی 1 (تابستان 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/05/05
  • تعداد عناوین: 8
|
  • دکتر سلیمان ایران زاده، حسین عماری صفحات 11-29
    مدیریت در عصر حاضر مستلزم مهارتهای گوناگون از جمله تفکر استراتژیک، مشتری گرائی و… است. البته این مهارتها با توجه به نوع فعالیت های سازمان و محیط آن اولویت بندی می شوند. در این پژوهش ابتدا با بررسی گروه کانون3، مهارتهای تاثیرگذار بر موفقیت مدیر بازاریابی در صنعت کاشی و سرامیک تعیین و بعد از انجام پیمایشی در صنعت ، تعدیلات لازم در متغیرها اعمال شده است. نهایتا، با در نظر گرفتن ترکیب بهینه مهارتها، مدل مناسبی برای گزینش مدیران بازاریابی در صنعت فوق، ارائه شده است.
    3- Focus group (customer panel)
    کلیدواژگان: تفکر استراتژیک، مشتری کانونی، مشتری گرائی، مشتری مداری
  • دکتر هوشنگ تقی زاده، غفار تاری صفحات 31-57
    در این مقاله به بررسی ویژگی های سازمان های یادگیرنده در یک سیستم تولیدی پرداخته شده است. بدین منظور، ابتدا ضمن مرور نظریه های موجود در مورد سازمانهای یادگیرنده، ویژگی های سازمانهای یادگیرنده مورد مطالعه قرارگرفته است. سپس برای سنجش وضعیت سازمان مورد مطالعه از نظر ویژگی های سازمانهای یادگیرنده، پرسشنامه ای طراحی و تدوین شده است. پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه، اطلاعات لازم جمع آوری و میانگین نمره هریک از ویژگی ها برای سازمان مورد مطالعه محاسبه شده است. در ادامه با استفاده از نمودار راداری وضعیت سیستم مورد نظر نسبت به ویژگی های سازمانهای یادگیرنده بررسی شده و پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت سازمان ارائه شده است.
    کلیدواژگان: یادگیری سازمانی، سازمان یادگیرنده، ویژگی های سازمان یادگیرنده
  • فرج الله رهنورد صفحات 59-82
    در دنیایی که به سرعت و به طور مستمر در حال تغییر است، الزامی است که سازمان ها نرخ بازگشت کلیه دارایی های خود را به حداکثر برسانند. یکی از دارایی های کمتر بکارگرفته شده دانش است که در افراد و گروه های سازمانی نهفته است. می توان سازمانی را خلق کرد که سیستم ها، ساختار، و فرهنگ مناسبی را برای باروری دانش داشته باشد و این همان چیزی است که مدیریت دانش در پی آن است. تشریح مفهوم مدیریت دانش و شناخت ابعاد آن، این فکر را القاء می کند که باید با رویکرد کلی در پی ایجاد سازمان دانشگر بود.
    در این مقاله یکی از ابعاد سازمان دانشگر یعنی فرهنگ دانایی و چگونگی سنجش آن واکاوی شده است. فرهنگ دانایی بیان کننده ارزشها و باورهایی است که فعالیتهای مدیریت دانش را در یک سازمان ایجاد، تسیهل و تشویق می کنند. یافته های پژوهش با استفاده از ابزار سنجش فرهنگ دانایی در سه موسسه آموزش عالی مورد مطالعه گویای آن است که باورها و ارزش های مشترک با محوریت دانش در حد متوسط حضور دارند. هرچند سطح فرهنگ دانایی در سه موسسه یکسان نیست، اما همگی آنها باتوجه به مولفه های سنجش فرهنگ دانایی از سطح پایینی از انگیزش، آزادی عمل افراد، تعاملات اجتماعی، اعتماد سازی، حمایت مدیریت ارشد، تعهد و مانند اینها برخودارند. بنابراین، لازم است سازوکارهای مناسب در جهت بالندگی فرهنگ دانایی در چنین موسسه هایی برداشته شود.
    کلیدواژگان: فرهنگ دانایی، مدیریت دانش، خلق دانش، تسهیم دانش، و کاربرد دانش
  • دکتر علی اکبر فرهنگی صفحات 83-103
    در این مقاله رابطه میان کنشی بین فرهنگ عمومی و مدیریت دولتی بررسی و از زوایای مختلف مورد مطالعه قرار می گیرد ؛ از طرفی مدیریت دولتی در بستر فرهنگ جامعه شکل گرفته و عمل می کند و از طرف دیگر فرهنگ عمومی یک جامعه با توجه به ساز و کارهای حاکم بر مدیریت دولتی آن شکل می گیرد.
    فرهنگ هر جامعه به مثابه یک درخت با ریشه ها، تنه، شاخ وبرگ و میوه خاص خود شکل گرفته واز فرهنگ سایر جوامع متفاوت است. مفاهیم ارزشی و اساسی هر فرهنگ در ریشه ها؛ ساختارها و مفاهیم در تنه یا ساقه درخت؛ و جلوه های بیرونی فرهنگ در شاخ و برگ ها خود را نشان می دهند. با این تمثیل یا استعاره به راحتی می توان مفهوم پیچیده فرهنگ را که از سال ها پیش در نوشته های نظریه پردازان علوم اجتماعی آمده است تببین و جایگاه مدیریت عمومی را با آن مورد ارزیابی قرار داد.
    بر این اساس مدیریت دولتی هر جامعه نیز به مثابه اجزای درخت فرهنگ همان جامعه و با ویژگی های بومی و خاص خود پدید می آید. به طور قطع این درخت در خاک خاصی متشکل از عواملی چون عوامل جفرافیایی - اکولوژیکی، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل حقوقی، عوامل امنیتی و نظامی و عوامل تکنولوژیکی شکل می گیرد و بالنده می شود. نظام اداری چنین است که پدید آمده، توسعه می یابد و جهت گیری می کند. با درک این عوامل می توان نظام اداری کارا و موثرتری را پایه گذاری و از آن در جهت تمشیت امور عمومی جامعه استفاده نمود.
    کلیدواژگان: فرهنگ، مدیریت دولتی، فرهنگ سازمانی، درخت فرهنگ، نظام ‏جغرافیایی اقلیمی، نظام سیاسی، نظام اقتصادی، نظام اجتماعی، نظام حقوقی، نظام اداری، نظام فناوری
  • دکترمحمود علمی، دکتر کامران صداقت، میرعلی اصغر چاوشی صفحات 105-120
    از جمله معضلات اساسی جامعه ما در جهت دست یابی به توسعه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی ضعف وجدان کاری یا تعهد کاری در میان بخش قابل توجهی از شاغلین کشور است و این موضوع به عنوان یک مسئله اجتماعی مطرح شده است زیرا ضعف تعهدکاری به عنوان واقعیتی بالفعل (شیوه ای از رفتار) در جامعه وجود دارد که از دید عاملان اجتماعی به ویژه حاملان ارزشهای رسمی جامعه به عنوان مسئله اجتماعی مطرح شده است که قابل حل می باشد. از سوی دیگر کاوش درباره پایگاه وجودی نیروی تعهد کاری در سلسله مراتب ادراکی شاغلین و پی بردن به ساز و کار تاثیرگذاری آن مقدمه ای ضروری برای هر گونه برنامه ریزی و اجرای سیاستهای مناسب در جهت ارتقای تعهد کاری است. به نظر می رسد ایجاد تقویت و تسریع تعهد کاری در عرصه های مختلف جامعه پی آمدهای مثبت فراوانی داشته باشد. بر همین اساس هدف از این مطالعه بررسی ارتباط تعهدکاری با رضایت شغلی کارکنان شرکت سهامی بیمه ایران استان آذربایجانشرقی می باشد. تحقیق حاضر با مطالعه روی 55 نفر از کارکنان شرکت سهامی بیمه ایران مرکز استان آذربایجانشرقی انجام گرفته است، روش تحقیق پیمایشی از نوع همبستگی بوده و از نظر زمانی یک مطالعه مقطعی می باشد. گردآوری داده ها به صورت میدانی و تکمیل پرسشنامه انجام گرفته است و از طیف لیکرت برای اندازه گیری رضایت شغلی و تعهدکاری استفاده شده است. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمونهای Corellation و Anova t-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بررسی ها نشان داد که متوسط سن کارکنان 63/718/33 بوده و 8/77 درصد از کارکنان شرکت بیمه مذکر و 2/22 درصد مونث بودند، 7/71 درصد کارکنان متاهل و 3/28 درصد مجرد بودند. کارمندان با عناوین رئیس اداره، معاون مسئول دایره و کارشناسان مشخص گردیدند که بیشترین درصد مربوط به کارشناسان بود (6/42). از نظر میزان تحصیلات، کارمندان دارای مدرک دیپلم و لیسانس، بیشترین درصد را به خود اختصاص داده بودند (2/35) ، از نظر وضعیت استخدامی کارمندان رسمی بیشترین درصد را دارا بودند (9/50%). بر اساس نتایج به دست آمده متوسط میزان تعهدکاری کارکنان شرکت بیمه 3/10 51/50 و متوسط میزان رضایت شغلی کارکنان 44/7 28/59 بود نتیجه اینکه بین تعهدکاری و رضایت کارکنان همبستگی مستقیم وجود دارد (000/0=p) به این معنی که با افزایش رضایت شغلی کارمندان تعهد کاری آنها نیز افزایش پیدا می کند.
    کلیدواژگان: تعهد شغلی، تعهدکاری و رضامندی شغلی
  • دکتر اسدالله خدیوی، ارسلان اشرفیان صفحات 121-146
    پژوهش حاضربا هدف ارائه مدلی برای مدیریت منابع انسانی مدیران مدارس آموزش و پرورش شهرستان عجب شیر صورت گرفته است. با توجه به اهداف پژوهش سوالات آن عبارتنداز:مولفه های مدیریت منابع انسانی مدیران مدارس کدام ها هستند؟
    بر اساس مولفه های مذکور چه مدلی را می توان ارائه کرد؟
    آیا بین نظرات اساتید وکارشناسان در خصوص مدل پیشنهادی تفاوت وجود دارد؟
    درجه تناسب مدل پیشنهادی از نظر اساتید وکارشناسان به چه میزان است ؟
    روش پژوهش حاضر توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری آن را کلیه اساتید رشته مدیریت آموزشی وعلوم تربیتی دانشگاه های تبریز به تعداد30 نفر وکارشناسان آموزش وپرورش شهرستان عجب شیر به تعداد 150نفرتشکیل می دهند. برای انتخاب گروه نمونه از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی استفاده شده است و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان به تعداد 28 نفر از اساتید و106 نفر از کارشناسان برآورده شده است.
    با توجه به مبانی نظری و مطالعات جهانی؛ مولفه های مدل مدیریت منابع انسانی شناسایی و استخراج شده اند و پس از استخراج مولفه ها؛ زیر طبقات هر مولفه نیز بطور جداگانه مشخص شده است برای پاسخ به سوالات ؛ دو پرسشنامه 49 و 21 سوالی تدوین شده و پس از اطمینان از روائی و اعتبار آنها (94/ و 95/) اطلاعات لازم گرد آوری شد. برای پاسخگویی به سوال یک از آزمون T تک نمونه ای استفاده گردیده که شش مولفه استخراج شده از پیشینه مورد تایید قرار گرفتند؛ برای پاسخ به سوال 2 ازتحلیل عاملی استفاده شده است که مولفه ها پس از بررسی اساتید و کارشناسان به ترتیب ارزش های ویژه به نام های: 1 - تجزیه وتحلیل شغل2- برنامه ریزی نیروی انسانی 3- مدیریابی 4- استخدام نیروی انسانی 5- نگهداری نیروی انسانی 6- ارزشیابی عملکرد نیروی انسانی نامگذاری و مورد تایید قرار گرفتند.
    برای آزمون سوال 3 از Tمستقل استفاده شد، مشاهده گردید که بین نظرات دو گروه (اساتید و کارشناسان) تفاوتی وجودندارد و برای پاسخدهی به سوال چهار از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده که نتایج نشان داده است که مدل مذکور با اعتبار 94%و میانگن نمره 4/9 از 10 مورد تایید قرار گرفت.
    کلیدواژگان: مدیریت منابع انسانی، تجزیه و تحلیل شغل، برنامه ریزی نیروی انسانی، ارزشیابی عملکرد
  • دکتر صادق ملکی، داود مشکاتی صفحات 147-163
    این پژوهش با عنوان بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی مدیران با اثربخشی آنان در مدارس راهنماییو متوسطه شهرستان سراب در سال تحصیلی84 -1383 اجرا شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 290 نفر معلم و 27 نفر مدیر بوده و با استفاده از جدول مورگان تعداد165نفر معلم و24 نفر مدیر به عنوان نمونه آماری انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. روش نمونه برداری به صورت طبقه ای بوده است. برای گردآوری داده از دو نوع پرسشنامه برای سنجش ویژگی های شخصیتی مدیران و اثربخشی آنان استفاده شده که پایایی آن 94/0می باشد. در این پژوهش 7 فرضیه با استفاده از T تست و ضریب همبستگی مورد آزمون قرار گرفته و نتایج به دست آمده نشان می دهد. بین اثربخشی مدیران با شخصیت خون گرم و خون سردو همچنین مدیران با شخصیت بد گمان و با اعتماد تفاوت معنی داری وجود داشته ولی بین اثربخشی مدیران با شخصیت تفکر عینی -کمتر با هوش وهمچنین بین اثربخشی مدیران زن و مردتفاوت معنی داری مشاهده نگردید.
    کلیدواژگان: شخصیت، اثر بخشی، بدگمان، با اعتماد، تفکر عینی
  • دکتر رسول حجی، دکتر مجید باقرزاده خواجه صفحات 165-192
    بهینه سازی فرایندهای سازمانی و یکپارچه سازی آنها، جوهره جدید تئوری سازمان می باشد. ظهور مفهوم بنگاه توسعه یافته (EE) که سازمان را وادار به اتخاذ راه حل های یکپارچه می نماید، در این راستا است. رویکردهای گوناگونی در بسط این مفهوم مفید بوده اند که در این میان در سال های اخیر رویکرد مدیریت زنجیره عرضه (SCM) موثرترین گام ها را برداشته است. این رویکرد با توجه به محدودیت ها و نقاط ضعف آن نیاز به اصلاح و توسعه دارد. یکی از طرق توسعه این رویکرد، تلفیق آن با سایر رویکردها می باشد. با توجه به نیازمندی های این رویکرد، یکی از موثرترین رویکرد قابل تلفیق می تواند تئوری محدودیت ها (TOC) باشد. لذا سوالات اساسی زیر مطرح است: ‍
    رویکرد مدیریت زنجیره عرضه را به چه صورت می توان با تئوری محدودیت ها تلفیق داد و موارد تلفیق کدامند؟
    آیا رویکرد تلفیقی SCM و TOC نیازمندی های بنگاه توسعه یافته را می تواند تامین نماید و به معماری جدید آن کمک کند؟
    تحقیق حاضر به دنبال توسعه مفهومی رویکردهای بنگاه توسعه یافته، مدیریت زنجیره عرضه و تئوری محدودیت ها بوده و تلاش دارد با تلفیق مفهومی آنان، رویکردی تلفیقی ارائه داده و براساس آن معماری جدید از بنگاه توسعه یافته را مطرح نماید. پس فرضیه های تحقیق به صورت زیر شکل گرفتند:رویکردهای مدیریت زنجیره عرضه و تئوری محدودیت ها را از طریق پایه ها و کاستی های کلیدی هر دو نظریه می توان تلفیق نمود.
    رویکرد تلفیقی SCM و TOC منجر به معماری جدید بنگاه توسعه یافته گردیده و نیازمندی های آنرا برآورد می سازد.
    تحقیق حاضر تلاشی در جهت چگونگی سازگاری دو رویکرد به منظور ارائه راه حل تلفیقی می باشد. این کار با ایده معماری تلفیقی براساس پایه ها و کاستی های هر دو نظریه و با تمرکز بر مفاهیم هریک به جای جنبه های صرفا کاربردی می خواهد به معماری جدید بنگاه توسعه یافته دست پیدا کند.
    در جهت توسعه مفهومی رویکردهای بنگاه توسعه یافته، مدیریت زنجیره عرضه و تئوری محدودیت‎ها، مطالعه گسترده کتابخانه ای و مصاحبه های آزاد با صاحب نظران صورت پذیرفت که به شکل گیری نتایج اولیه کمک نمود. براساس نتایج اولیه و براساس روش دلفی گروهی متخصص در این زمینه که شامل اساتید، مدیران وکارشناسان صنایع بودند تشکیل و مصاحبه هائی هدف دار با آنان انجام پذیرفت. براساس اطلاعات حاصله از مطالعات و مصاحبه ها، فرضیه های اساسی و نتایج احتمالی تبیین گردید. نتایج حاصله به صورت پرسشنامه باز مجددا برای گروه متخصص جهت نظرخواهی مطرح گردید. براساس نظرات جمع بندی شده، پرسشنامه تحقیقاتی به صورت بسته پاسخ تدوین شده و در بین اساتید، مدیران عالی، کارشناسان صنایع و دانشجویان کارشناسی ارشد توزیع و نظرات آنان جمع آوری و جمع بندی شد. داده های حاصله، تلخیص و با روش آماری کای اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته و نتیجه گیری گردید. نتایج تحقیق موارد تلفیق دو رویکرد را روشن نموده و مشخص می‎نماید که رویکرد تلفیقی، نیازمندی های بنگاه توسعه یافته را تامین می‎کند. براساس این رویکرد تلفیقی در جهت معماری بنگاه توسعه یافته، ویژگی های ساختار سازمانی، الگوی مفهومی فرایند تصمیم گیری، ابزار تصمیم گیری، ویژگی های رهبری اثربخش و فرهنگ سازمانی پیشنهاد گردید.
    کلیدواژگان: سیستم تولید، مزیت رقابتی، بنگاه توسعه یافته، سیستم مدیریت تولید، مدیریت زنجیره عرضه، تئوری محدودیت ها، تئوری پایه و کاستی ها