فهرست مطالب

نشریه مدیریت بهره وری
پیاپی 4 (بهار 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/01/23
  • تعداد عناوین: 8
|
  • دکتر فریدون رهنمای رودپشتی، ایوب ظهرابی، حیدر محمدزاده سالطه صفحات 7-36
    مدیریت فرایند تصمیم گیری است و تصمیم گیری نیازمند اطلاعات است. از میان اطلاعات گوناگونی که مدیران برای اخذ تصمیمات خود بدان نیازمندند ، اطلاعات مالی جایگاه ویژه ای دارد ، چرا که اکثر تصمیمات مدیران یا مستقیم و یا بطورغیرمستقیم پیامدهای مالی دارند که وضعیت مالی موسسه را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین مباحث و تکنکهای حسابداری بعنوان ابزاری مهم می تواند مدیریت واحد اقتصادی را در تصمیمات مربوط به تامین ، تخصیص و کنترل منابع اقتصادی یاری دهد ؛ که ارتقاء دانش و توانمندی بکارگیری این ابزار، خود مقوله ای بسیار مهم در آموزش مدیران است.
    محوراصلی این تحقیق بررسی میزان تاثیر آموزش حسابداری بر تصمیم گیری های مدیران می باشد ؛ در واقع هدف، بررسی نحوه آموزش این مباحث به مدیران و اینکه مباحث مربوطه تاچه حد متناسب با نیازهای مدیران در جهت رفع نیازهای اطلاعاتی مرتبط با تصمیم گیری هایشان می باشد. براساس نتایج این تحقیق درشرکتهای مورد بررسی مباحث مربوط به صورتها مالی ، تجزیه و تحلیل بهای تمام شده و حجم فعالت و سود و بودجه بندی جامع مورد استفاده قرار میگیرد ٬ ولی در مورد سایرمباحث حسابداری، کاربردها جزئی ومحدود است.
    در این تحقیق سعی شده است براساس نتیجه مربوط به نظر سنجی از مدیرانی که دوره مربوطه را گذرانده اند نسبت به شناسایی عوامل و موانع بکارگیری این مباحث در شرکتهای مورد بررسی اقدام شود و پیشنهاداتی در جهت رفع موانع احتمالی موجود در سرراه استفاده از مباحث حسابداری مورد نیاز مدیران در شرکتهای تحت تابعه ارائه شود. انتظار میرود با استناد به نتایج این تحقیق زمینه های لازم جهت استفاده از مباحث حسابداری و بخصوص حسابداری مدیریت در کلیه شرکتها ایجاد شود.
    تحقیق حاضر همچنین میزان اهمیت هر یک از مباحث مطروحه را از دیدگاه مدیران شرکتهای تحت بررسی، مشخص نموده و تغییر زود به زود مدیران،عدم آشنایی کارکنان قسمت حسابداری و عدم آشنایی مدیران با مباحث تکنیکهای حسابداری را محدودیتهای اساسی در بکارگیری عملی این موارد دانست.
    کلیدواژگان: حسابداری مدیریت، مدیران غیر مالی، آموزش حسابداری
  • دکتر سید مهدی الوانی صفحات 37-64
    در شرایط کنونی، از نظر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، امکان تحقق اهداف دولتها در زمینه توسعه، بدون مشارکت و همیاری تمام آحاد جامعه وجود ندارد. سازمانهای غیردولتی یا بخش سوم زاییده یک چنین نیازی برای مشارکت جامعه و دولت هستند. این سازمانها بدون آنکه بدنه دولت را حجیم و فربه سازند، می کوشند تا از طریق همکاری مردمان با هم و با دولت و بخش خصوصی، در بسیاری از زمینه ها بسترساز توسعه و رشد جامعه باشند. در مقاله حاضر، کوشش شده تا ضمن بیان مفهوم و ماهیت و انواع سازمانهای غیردولتی، نقش آنها در توسعه تشریح گردد و مدیریت اثربخش این سازمانها توصیف شود.
    کلیدواژگان: نقش مجری، سازمان غیردولتی، نقش شریک و همکار، نقش تسهیل کننده
  • دکتر مجید باقرزاده، محمدرضا اعتباری صفحات 65-83
    دنیا پس از سال ها تجربه به این نتیجه رسیده است که اگر کشوری بخواهد در اقتصاد پیشتاز باشد و در عرصه رقابت عقب نماند باید از منابع انسانی کاردان، متخصص، ماهر، با انگیزه، نوآور و خلاق برخوردار باشد. اگر نتوانیم نیاز های رفاهی و معیشتی نیروی کار، نظام شایسته سالاری عدالت و انصاف را براساس یک نظام جامع ارزیابی عملکرد در سازمان ها عملی سازیم به افزایش بهره وری امیدی نمی توان داشت. واژه کیفیت زندگی کاری بطور مکرر بعنوان یک شاخص کیفیت تجربیات انسانی در محل کار مورد استفاده قرار گرفته است. مدیران بطور روز افزونی این انتظار درست را دارند که بهره وری در سازمان می بایستی تسهیلاتی را ایجاد نماید که کیفیت زندگی کاری اعضاء سازمان حفظ گردد. مفهوم کیفیت زندگی کاری بیانگر اهمیت و احترام قائل شدن برای مردم در محیط های کاریشان است.
    در این مقاله به ارتباط بین بهره وری و کیفیت زندگی کاری پرداخته شده است. این دو مقوله بخش مهمی از هفت معیار ارزیابی عملکرد کلی هر سازمان می باشند که نیاز به ارزیابی و اندازه گیری دارند. بدین منظور، ابتدا تعاریف مختلفی در زمینه بهره وری و کیفیت زندگی کاری ارایه شده و در ادامه با استفاده از مطالعه موردی انجام گرفته در یک شرکت تولیدی به بررسی ارتباط بین این دو مقوله پرداخته می شود. نتایج حاصل از این مقاله، وجود رابطه معنی داری را بین بهره وری کل، بهره وری نیروی کار و کیفیت زندگی کاری را در شرکت مذکور مشخص ساخته و میزان همبستگی و ارتباط بین آنها را نشان می دهد.
    کلیدواژگان: بهره وری، بهره وری نیروی کار، بهره وری کل، کیفیت زندگی کاری، تکنیکMCP، PMT
  • دکتر سلیمان ایران زاده، علی صادقی صفحات 85-116
    درمحیط بسیار متغییرامروز، درک شرایط و پیش بینی روندهای اصلی آن تنها راهی است که سازمانها می توانند با استفاده از آن برای قرار گرفتن درجایگاهی بهتر نسبت به رقبا سود برند ، و این میسر نمی شود مگر در سایه استفاده از مدیرانی که دارای سطح بالایی درمهارت تفکر استراتژیک هستند.
    در این تحقیق سعی شده تا با استفاده از نظریه هوشهای چندگانه که از جمله مطرح ترین نظریه های هوش در سالهای اخیر می باشد، و با توجه به اهمیت فراوانی که این نظریه برای توانایی های گوناگون انسانی و تفاوتهای فردی قائل شده است ، سازمانها را در انتخاب مدیرانی با توانایی های بالا در هوشهای مرتبط با تفکر استراتژیک یاری دهیم تا بتوانند به کمک آن از مزایای حاصل در جهت ایجاد یک مزیت رقابتی بی بدیل سود برند.
    با توجه به هوشهای چندگانه گاردنر فرضیات تحقیق اینگونه طراحی گردیدند:بین مهارت تفکر استراتژیک و هوشهای زبانی / کلامی1 ، منطقی / ریاضی2 ،بدنی/ جنبشی3، بصری / فضایی4، موسیقیایی / موزون5 ، هوش درون فردی6 ، هوش میان فردی7 رابطه وجود دارد.
    بر اساس نتایج حاصله از آزمون فرضها ، بین سه هوش از هوشهای هفتگانه گاردنر (بصری/ فضایی، منطقی/ ریاضی، میان شخصی) و قدرت تفکر استراتژیک ارتباط معنا داری مشاهده شد.
    1 - Verbal/Linguisti
    2 - Logical/Mathematical
    3 - Bodily/ Kinesthetic
    4- Spatial
    5- Musical
    6- Interpersonal
    7- Interpersonal
    کلیدواژگان: تفکر استراتژیک، هوشهای چندگانه، هوش زبان، کلامی، هوش منطقی، ریاضی، هوش بدنی، جنبشی، هوش بصری، فضایی، هوش موسیقیای، موزون، هوش درون فردی، هوش میان فردی
  • دکتر محمد علی رهبری عصر صفحات 117-138
    این پ‍ژوهش یک الگوریتم را برای حل مشکل محاسبه مسیر های حرکت غیر بهینه ابزارهای برشی در حضور موانع موجود در برنامه نویسی ماشین های کنترل عددی ابداع و مورد استفاده مدیران تولید قرار میدهد. برای انجام این کار، ابتدا یک مسیر بهینه و بدون برخورد با موانع، ما بین نقاط داده شده (مبداء و هدف) و در یک فضای R2 (x،y) تعیین می شود. وقتی که یک قطعه کار در حد فاصل یک سری از نقاط تعیین شده قرار می گیرد، ثابت شده است که یک مسیر بهینه بین این نقاط فقط از طریق یک سری خطوط مستقیم که این نقاط را به هم متصل می سازند می تواند تشکیل شود، به شرطی که نقاط انتهایی خطوط مابین، گوشه های یک چند ضلعی متناسب (مانع کنترل کننده مسیر) رابا اضلاع بسته قطع کند. در این پژوهش فقط یک هدف و یک مانع (barrier) برای حل مسئله در نظر گرفته شده است. این روش از طریق برنامه های نرم افزاری مناسب قابل اجرا ست.
    کلیدواژگان: مدیریت برنامه نویسی ماشین های کنترل عددی، چند ضلعی، مسیر های بهینه، مانع کنترل، نقاط کنترل، کوتاه ترین مسیر، رویت پذیری نقاط، مسیر ها ی بدون تداخل، تقویت کلی وموضعی
  • دکتر هوشنگ تقی زاده، غفار تاری صفحات 139-162
    هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر اندازه شرکت در بقای شرکت های تولیدی کوچک و متوسط در ایران در فاصله سال های 1361- 1385 می باشد. برای جمع آوری داده ها از پایگاه داده وزارت صنایع و معادن استفاده شده و با استفاده از نرم افزار TDA [1] به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است.
    برای تجزیه و تحلیل اکتشافی داده ها از مدل برآورد کننده حد محصول (کاپلان- مایر) و برای آزمون فرضیه ها از مدل نیمه پارامتریک رگرسیون Cox استفاده شده است. در نتیجه این تحقیق، رابطه مثبت و معنی داری بین اندازه ابتدایی و بقا به دست آمده است.
    همچنین در این تحقیق مقایسه ای بین توابع بقای شرکت های کوچک و متوسط صورت گرفته و نتیجه گیری شد که احتمال بقای شرکت های متوسط (10 تا 99 نفر کارکن) از شرکت های کوچک (زیر 10 نفر کارکن) بیشتر است.
    [1] - Transition Data Analysis
    کلیدواژگان: اندازه ابتدایی، طول عمر، بقا، شرکت های تولیدی کوچک و متوسط
  • دکتر ناصر فقهی فرهمند صفحات 163-180
    در ارزیابی و سنجش عملکرد سازمان، بکارگیری دیدگاهی مجموعه نگر ضرورت تام دارد، چون برای قضاوت و نتیجه گیری صحیح به تمامی ابعاد مورد نظر باید توجه شود و نمی توان تک بعدی عمل کرد. ضرورت ارزیابی عملکرد سازمان ها آن قدر روشن است که در آن شکی نیست و بدین دلیل فرضیه این تحقیق نیز در این راستا چنین طرح شده که می توان با تعیین معیارهای ارزیابی عملکرد و طراحی الگوی مربوطه، وضعیت عملکرد شرکت های تولیدی را سنجیده و مقایسه و بهبود داد. در این زمینه، پرسشنامه ای پس از مصاحبه و کسب نظریات متعدد از مدیران، کارشناسان و اساتید مدیریت تحت این عنوان که چه معیارهای مهمی در ارزیابی عملکرد یک شرکت تولیدی موثر هستند، طراحی و در نهایت به این موضوع پی برده شد که برای این ارزیابی، چه معیارهایی باید مورد توجه قرار گیرند و هر کدام از این معیارها، چه درجه اهمیتی را دارا می باشند. بطور خلاصه این بررسی به دنبال آن بوده که الگویی طراحی و اطلاعات هر شرکت در آن ثبت و سپس براساس محاسبات لازم ارزش نهایی محاسبه شود تا فاصله آن با ارزش مطلوب مشخص شود. در نهایت الگویی بسیار ساده، راحت و کاربردی با استفاده از 8 معیار سنجش عملکرد با استفاده از نظرات صاحب نظران طراحی و در 6 شرکت جامعه آماری در دو دوره تست و ارزیابی شد که در دور اول عملکرد هرشرکت مورد مطالعه مشخص گردید و براساس تحلیل نتایج حاصله از آن نسبت به ارائه توصیه های کارشناسی اقدام و به این نتیجه رسیده شد که هر چقدر توصیه های حاصل از مدل در دوره های بعدی بیشتر بکار گرفته شود، وضعیت عملکرد شرکت نسبت به قبل وضعیت بهتری را پیدا می کند.
    کلیدواژگان: مدیریت عملکرد، ارزیابی عملکرد، بهبود عملکرد، معیارهای ارزیابی، مدل عملکرد
  • دکتر علیرضا کازرونی، مجید فشاری، حسن طاهری صفحات 181-200
    هدف اصلی این مطالعه، بررسی رابطه علی بین متغیرهای صادرات، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و تولید ناخالص داخلی برای 11 کشور منتخب منطقه خاور میانه و شمال آفریقا طی سال های 1995- 2005 می باشد. تکنیک اقتصاد سنجی مورد استفاده در این پژوهش آزمون علیت پانل بوده و علیت در قالب مدل خودرگرسیون برداری بررسی گردیده است. نتایج مطالعه حاکی از آن است که بین متغیرهای صادرات و سرمایه گذاری مستقیم خارجی یک رابطه علیت یک طرفه از سوی سرمایه گذاری مستقیم خارجی به صادرات برقرار بوده و سرمایه گذاری مستقیم خارجی نیز علیت گرنجری تولید ناخالص داخلی در این گروه کشورها می باشد. همچنین نتایج تخمین مدل نشان می دهد که هیچ گونه رابطه علی از سوی متغیر صادرات به تولید ناخالص داخلی برقرار نبوده و صرفا رابطه علی از سوی تولید ناخالص داخلی به صادرات می باشد.
    کلیدواژگان: سرمایه گذاری مستقیم خارجی، صادرات، تولید ناخالص داخلی، کشورهای منطقه منا