فهرست مطالب

تعلیم و تربیت - سال سی و پنجم شماره 1 (پیاپی 137، بهار 1398)

فصلنامه تعلیم و تربیت
سال سی و پنجم شماره 1 (پیاپی 137، بهار 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/03/11
  • تعداد عناوین: 7
|
  • اسماعیل عظیمی*، جواد حاتمی، هاشم فردانش، امید نوروزی صفحات 9-30
    تامل در تدریس، روشی شناخته شده برای یادگیری تدریس است. تامل شکلی است از تفکر که با نگاه به خود در پی بهبود بخشیدن است. از همین رو، رویکردهای اخیر کارورزی به سوی رویکرد تاملی گرایش پیداکرده اند. با این حال مدلهای با جزئیات برای طراحی و اجرای کارورزی تامل- محور در دسترس نیست. در این تحقیق سعی شده است تا یک مدل طراحی آموزشی برای طراحی این گونه محیطها اعتباریابی شود. چارچوب نظری مدل بر اساس نظریه سازنده گرایی اجتماعی بوده است. عناصر مدل با بررسی پیشینه تحقیقاتی و درنظرگرفتن چالش های این گونه محیطها، بر اساس سه عنصر موقعیت آموزشی(شرایط، روش ها و نتایج) و مراحل آن در قالب مراحل تحلیل، طراحی، توسعه، اجرا و ارزشیابی سازماندهی شده است. در این پژوهش، به منظور اصلاح و تائید مدل، از روش اعتباریابی درونی استفاده شده است. اعتباریابی درونی در این تحقیق با دو راهبرد بررسی متخصصان و قابلیت استفاده انجام شده است. در راهبرد اول، متخصصان فناوری، مدل را از منظر تخصص طراحی آموزشی بررسی کردند.در راهبرد دوم، افرادی که باید با استفاده از مدل، آموزشهای خود را طراحی کنند، یعنی مربی- معلمان، یک نمونه طراحی و مشکلات و اعتبار مدل را در عمل بررسی کردند. مشارکت کنندگان در این اعتباریابی شامل متخصصان طراحی آموزشی (5 نفر) و مربی-معلمان (4 نفر) بودند. این اعتباریابی در چهار دور انجام شد. بر اساس نظرات مشارکت کنندگان، مدل اصلاح شد و درنهایت مورد تائید قرار گرفت (میزان توافق: 88%). از این مدل می توان به مثابه راهنما در طراحی محیطهای یادگیری کارورزی تامل- محور برای ارتقای تامل دانشجومعلمان   بهره مند شد. پیشنهاد می شود در پژوهشهای آینده، اعتباریابی بیرونی این مدل انجام شود.  
    کلیدواژگان: تامل، کارورزی، طراحی آموزشی، طراحی محیط یادگیری، روش های آموزشی، اعتباریابی درونی
  • جعفر ترک زاده*، مهدی صادقیان سورکی، رحمت الله مرزوقی، جعفر جهانی صفحات 31-50
    هدف این پژوهش ترکیبی، مشکل شناسی دانش آموختگان پردیسهای دانشگاه فرهنگیان استان چهارمحال و بختیاری با رویکرد پاسخگویی به محیط بوده است. این مطالعه در مرحله اول(بخش کیفی) به کشف چالشها و در مرحله دوم (بخش کمی) به اولویت بندی آنها پرداخته است. مشارکت کنندگان در بخش نخست پژوهش شامل 135نفر در شش گروه و در بخش دوم (مرحله کمی) شامل 125 نفر از دانش آموختگان دانشگاه بودند. ابزار گردآوری اطلاعات بر اساس فرم مقایسات زوجی چالشها تدوین شد. تحلیل انجام گرفته در مرحله نخست پژوهش به این سوال که «مشکلات دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان کدام اند؟» پاسخ داد. در این مرحله تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون انجام شد. یافته های بخش کمی به این سوال که «اولویت هر کدام از شاخصها به چه میزان است؟» پاسخ داده اند. تجزیه و تحلیل داده ها در این مرحله با روش تحلیل سلسله مراتبی صورت گرفت. براساس نتایج حاصل از این مطالعه، مهم ترین چالش های دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان با رویکرد پاسخگویی به محیط به ترتیب عبارت اند از: حوزه نیروی انسانی، حوزه برنامه/ساختار و حوزه آموزشی/پژوهشی/فرهنگی. برای هر کدام از این سه حوزه، شاخصهایی معین شده که اولویت آنها در مجموعه چالش های دانش آموختگان به ترتیب، اساتید، راهبران آموزشی، فرهنگ بومی، نیازسنجی، آموزشهای عملیاتی، محتوا، اجرا و مدیران تشخیص داده شده است. نتایج حاصل لزوم تدوین دستورالعمل و نظام نامه هایی را در بخشهایی که دارای بیشترین اولویت در میان مشکلات دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان است نشان می دهد که در صورت انجام این مهم پاسخگویی به محیط می تواند تحقق پذیرد.
    کلیدواژگان: دانشگاه فرهنگیان، مشکل شناسی، رویکرد پاسخگویی به محیط، عملکرد آموزشی
  • احد نویدی* صفحات 51-71

    برای ارزشیابی طرح شهاب، اطلاعات مورد نیاز از منابع متعدد و با به کارگیری ابزارهای گوناگون(مصاحبه، پرسشنامه و مطالعه اسناد) گردآوری شد و با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در قالب جداول توزیع فراونی سازماندهی شد. پاسخهای آموزگاران، مدیران مدارس و کارشناسان به سوالهای بازپاسخ پرسشنامه ها و نیز پاسخ به سوالهای مصاحبه که بالغ بر 2200 پاسخ انشایی معطوف به جنبه های گوناگون طرح شهاب بود، با دقت کافی مطالعه و با روش های ناظر بر مطالعات کیفی استخراج، طبقه بندی و تلخیص شدند. از مجموعه شواهد موجود چنین استنباط می شود که در سال اول شرایط برای اجرای طرح شهاب چندان مساعد نبوده و در زمینه شناسایی و هدایت استعدادهای دانش آموزان، موفقیتی حاصل نشده است. به عبارت دیگر بافت فرهنگی- اقتصادی موجود برای اجرای طرح شهاب مساعد نیست. همچنین رویکرد متمرکز دستگاه متولی آموزش و پرورش رسمی و تاکید بر اجرای برنامه های از پیش تعیین شده، با رویکرد تعلیم و تربیت مبتنی بر استعداد که در چارچوب طرح شهاب ارائه شده است، سازگار نیست. افزون بر این، منابع نرم افزاری و سخت افزاری کافی برای اجرای مطلوب طرح شهاب فراهم نشده است. در ضمن اکثر کارشناسان، مدیران مدارس و آموزگاران به ابهاماتی در هدف کلی طرح و شیوه اجرای آن اشاره کرده اند. تکمیل فرایند شناسایی استعدادهای برتر و تعریف عملیاتی هدایت استعدادهای برتر روشن نیست. مسئولان آموزش و پرورش استان به اندازه کافی توجیه نشده اند و به اهداف طرح شهاب متعهد نیستند. اکثر کارشناسان، مدیران مدارس و آموزگاران مورد مطالعه پیامدهای منفی گریزناپذیر طرح شهاب را خاطرنشان کرده اند.
    کلیدواژگان: استعداد، دانش آموزان ابتدایی، ارزشیابی برنامه، طرح شهاب
  • سعید رومانی*، غلام رضا حاجی حسین نژاد، علی حسینی خواه، نعمت الله فاضلی صفحات 73-92
    پژوهش حاضر با هدف شناسایی  و واکاوی فرهنگ معلمان ابتدایی استان لرستان انجام شده است. روش تحقیق مردم نگاری و از نوع  توصیفی بوده است. جامعه پژوهش معلمان ابتدایی استان لرستان بودند که از میان آنها با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس  قاعده اشباع نظری 18 معلم مورد مشاهده از نوع مشارکتی و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. این تحقیق به شناسایی و تبیین ویژگی ها و شاخصه های فرهنگی و فرهنگ مشارکت و ارتباط معلمان منتج شد. یافته های تحقیق  با توجه به مشاهدات و بیان اطلاع رسانها نشان داد که معلمان مورد بررسی دارای ویژگی ها و شاخصه های فرهنگی و فرهنگ ارتباط  مثبت و مورد انتقادند. از ویژگی های فرهنگی  مثبت می توان به سخت کوشی، حجب و حیا، حوصله و خوش اخلاقی و از ویژگی های مورد انتقاد می توان به نداشتن  حس همکاری در مباحث آموزشی، وجدان کاری کم و اعتیاد بعضی از معلمان اشاره کرد. از شاخصه های فرهنگی  می توان به فرهنگ پوشش و فرهنگ انتخاب محل خدمت اشاره کرد که به تناسب مدارس و نوع دید معلمان  با سابقه و کم سابقه متفاوت بود. فرهنگ ارتباط و مشارکت معلمان در رابطه با همکاران، والدین و دانش آموزان با توجه به شرایط محیط، سطح سواد و توقعات والدین و دانش آموزان و عوامل گوناگون حاکم بر مدرسه متفاوت بود. نتایج این مطالعه برای شناسایی تفاوتهای فرهنگی و اجتناب از برنامه ریزی  کاملا متمرکز نظام آموزشی به کار می آید.
    کلیدواژگان: شاخصه های فرهنگی، ویژگیهای فرهنگی، فرهنگ روابط، فرهنگ معلمان، مردم نگاری
  • حیدر قمری* صفحات 93-110
    این مطالعه با هدف تبیین وضعیت کتابهای فارسی دوره دبستان از نظر صحت و اعتبار علمی انجام شده است. روش این مطالعه کیفی و نوع آن اسنادی است و بر اساس آن، اسناد مورد نظر، یعنی کتابهای فارسی(خوانداری) شش پایه دبستان بررسی و با توجه به هدف تحقیق، فیش برداری شد. به گونه ای که ابتدا بخشهای ظاهرا ناصحیح آنها استخراج، سپس اشکالات احتمالی با منابع معتبر همچون فرهنگها و دیگر مراجع مطابقت داده شد. شواهدی که با منابع همخوانی و سازگاری داشت، حذف شد و تنها اشکالات ناساز با منابع، در فرایند بررسی حفظ شد و مصداق عدم صحت به حساب آمد. در مرحله بعد، اشکالات و قسمتهای ناصحیح محتوای کتابهای مورد نظر در چند بخش و به ترتیب فراوانی، دسته بندی و تحلیل شد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که بیشتر مطالب کتابهای بررسی شده به لحاظ علمی صحیح است، اما پاره ای از موضوعات صحت لازم را ندارد. مصادیق عدم صحت و اعتبار علمی محتوای این کتابها در زمینه های توضیحات واژگانی، متن درسها، نام نامه، ویرایش، اطلاعات ادبی، کاربرد واژگان، ماخذدهی و در نهایت ساختار کتابها قابل دسته بندی است. افزون بر این، می توان گفت هرچه محتوای درسها تخصصی تر و ادبی تر می شود یا در متنها اطلاعات زبانی و ادبی بیشتری ارائه می شود، تعداد خطا ها نیز افزایش می یابد. باتوجه به اینکه محتوای درسی ناصحیح یا مخدوش، درک و دریافت مخاطبان را دچار اشکال و اختلال می کند و منجر به بدفهمی می شود، بایسته است مدیران، برنامه ریزان و مولفان، زمینه بررسی، اصلاح و بهسازی کتابهای درسی را فراهم نمایند.
    کلیدواژگان: دوره دبستان، صحت علمی، کتابهای فارسی
  • نجم سادات موسوی، مریم شریفیان ثانی*، آذر درویشی، فاطمه قمرزاد شیشوان، غلام رضا قائدامینی هارونی، ساناز صنایع گل دوز صفحات 111-128
    به دلیل افزایش بحرانهای زیست محیطی، ارتقای آگاهی شهروندان درباره مسائل محیط زیست و لزوم یادگیری روش های جدید و مناسب برای حفاظت از محیط زیست از اهمیتی ویژه برخوردار شده است. از آنجا که دوران کودکی مهم ترین و حساس ترین دوره برای یادگیری مفاهیم جدید است، بنابراین مقطع پیش دبستانی مناسب ترین زمان برای آموزش الفبای محیط زیست به کودکان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی سطح نگرش، دانش و مهارت زیست محیطی مربیان پیش دبستانی و آماده سازی آنها برای آموزش کودکان پیش دبستانی طراحی شده است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با چینش پیش آزمون- پس آزمون بدون گروه مقایسه بود. جامعه آماری پژوهش مربیان پیش دبستانی شهر تهران و حجم نمونه شامل 29 مربی بوده است که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. داده ها از طریق سه پرسشنامه محقق ساخته سنجش سطح نگرش، دانش و مهارت گردآوری شده اند. روایی و پایایی هر سه ابزار از طریق شاخصهای نسبت روایی محتوا، شاخص روایی محتوا، ضریب آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی درون طبقاتی بررسی شده است. داده ها با آزمون t دو نمونه وابسته و شاخص اندازه اثر در نرم افزار SPSS تحلیل شده اند. با توجه به نتایج به دست آمده برگزاری دوره آموزشی موجب بهبود نگرش (0/351=Eta2، 0/001=p، 2/93=t)، ارتقای دانش (0/785=Eta2، 0/001>p، 10/12=t) و افزایش سطح مهارت (48/6=Eta2، 0/001>p، 5/15=t) آزمودنی ها شد. نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین تاثیر دوره های آموزشی روی سطح دانش مربیان بوده است و برگزاری دوره های آموزشی زیست محیطی برای مربیان پیش دبستانی ضرورت دارد.
    کلیدواژگان: آموزش محیط زیست، آگاهی های زیست محیطی، مربیان پیش دبستانی، نگرش، دانش، مهارت
  • محمدعلی جمالی فر، سید شمس الدین هاشمی مقدم*، زهره عابدی کرجی بان، علیرضا فقیهی صفحات 129-148
    پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل ایجاد شکاف میان بین سه برنامه درسی قصدشده، اجرا شده و کسب شده در دوره اول متوسطه صورت گرفته است و از نوع توصیفی میدانی و مطالعه اسنادی است. نمونه آماری دو گروه 30 و 50 نفری از برنامه ریزا ندرسی و افراد صاحب نظر و ده گزارش ارزشیابی از برنامه های درسی دوره اول متوسطه بوده که در پنج سال اخیر به اجرا درآمده است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و مطالعه کتابخانه ای و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافته ها نشان داده که به منظور کاهش شکاف میان سه برنامه درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده، ضروری است راهکارهای زیر از سوی برنامه ریزان درسی به کار گرفته شوند: در بعد برنامه درسی قصد شده، متناسب سازی برنامه های درسی با رشد سنی و عقلانی دانش آموزان، تبیین جنبه های کاربردی محتوا، توجه به باورهای اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی و ارزشهای حاکم بر جامعه و پرهیز از مفاهیم بسیار انتزاعی و بسیار دشوار می تواند کارساز باشد. در بعد برنامه درسی اجرا شده، گسترش دوره های ضمن خدمت (حضوری و مجازی) و ارتقای کیفیت آنها و اختصاص دادن زمان کافی برای تبیین برنامه جدید و توجه به تربیت معلمان واجد صلاحیت در دروسی که نیاز به معلم متخصص دارند، در اولویت قرار گیرد. در بعد برنامه درسی کسب شده، آشنا کردن معلمان با شیوه ها و اصول ارزشیابی در طراحی سوالات مفهومی و استاندارد  با توجه به تفاوتهای فردی دانش آموزان می تواند در یادگیری موضوعات درسی موثر باشد.

    کلیدواژگان: برنامه درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده، دوره اول متوسطه
|
  • E. Azimi, Ph.D.*, J. Haatami, Ph.D., H. Fardaanesh, O. Noroozi Pages 9-30

    Reflection on teaching is a known method of learning to teach. Reflection is a form of thinking wherein improvement is sought through self-observation. Recent approaches to teaching practicums have gravitated towards reflective ones. However, there are no exact models for the design and implementation of reflection-based practicum. In this study with a social constructivist perspective, the validity of one such model is explored. The basic elements of the instructional situation, i.e. conditions, methods, and results, along with the implementation stages of analysis, design, development, implementation, and evaluation constitute the chosen model. A group of 5 educational technologists initially studied the model from an instructional design perspective. Then a group of 4 teacher educators, as users of the model, were asked to design a sample teaching situation using the given model. The feedback given by the two groups was used to improve the model in four rounds of validation. The final version of the model gained an approval measure of %88 by the two groups.

    Keywords: reflection, practicum, instructional design, learning environment design, teaching methods, internal validation
  • J. Torkzaadeh, Ph.D.*, M. Saadeghiaan Sooraki, R. Marzooghi, Ph.D., J. Jahaani Pages 31-50
    To improve any learning environment, its problems need to be identified. To do so at the Farhangian University campuses in the province of Chaharmahal and Bakhtiari Province, initially a group of 135 graduates consisting of 6 different subgroups were asked to identify the main challenges facing their university. Then another group of 125 graduates was tasked with the prioritization of the identified problems. A hierarchical analysis of the collected data lead to the conclusion that the most challenging aspects of this university are the areas of human resources, curriculum and structure, and the cultural/educational/scientific domain. More specifically, teachers, administrators, the local culture, needs assessment, teaching of practical matters, content, and implementation were the most challenging areas of difficulty. Hence, it is necessary to author a set of directives in the identified areas in order to make the organization responsive to its clients.

    Keywords: Farhangian University, problem identification, environmental responsiveness, educational performance
  • A. Navidi, Ph.D.* Pages 51-71
    Shahaab, or Identification and Orientation of Superior Aptitudes, Project’s one-year trial required an assessment of its successes and failures through an opinion survey of a group of teachers, administrators, and experts. Respondents answered open questions both orally and in writing on different aspects of the project. The summarized and categorized responses indicate that the necessary conditions for the successful implementation of the project have not been present during the first year of the implementation. The methods and objectives of the project do not seem to be compatible with the existing economic and cultural contexts. The heavily centralized system of education emphasizing the implementation of predetermined programs do not fit the framework of the Shahaab Project. The respondents are not convinced enough of the practicality of the project and hence, have not committed themselves to its goals and objectives, leading to negative outcomes.

    Keywords: diagnosis, aptitude, elementary school students, program evaluation, Shahaab Project
  • S. Roomaani*, G.R. Haji Hosseinnejaad, Ph.D., A. Hosseinikhaah, N. Faazeli Pages 73-92

    In centralized systems of education, the incongruence between the national and local cultures can be problematic. Hence, the identification of the local culture and exploration of its congruency with that governing the national curriculum is a must. To this end, a group of 18 elementary school teachers in the province of Lorestan was both observed and interviewed. The findings are indicative of both positive and negative cultural characteristics in general and in the areas of cooperation and communication in particular. Among the positive characteristics hard working, patience, and good manners stand out, while lacking a sense of cooperation in educational discussions, being low in occupational consciousness, and addiction are among the negative ones. There was a difference between older and younger teachers in terms of cultural concerns on clothing and choice of place of work. Cultures of communication and cooperation varied among teachers depending on their level of education and parental expectations. The findings can be used in making the case for decentralized educational planning.
    Keywords: cultural indices, cultural characteristics, communication culture, teachers’ culture, ethnography
  • H. Ghamari, Ph.D.* Pages 93-110
    Scientific validity or correctness is of paramount importance when it comes to the contents of textbooks used in elementary schools, as the very foundations of learners’ knowledge is constructed therein. Hence, an analysis of these contents from this perspective is necessary in order to guide any corrective measure that the publisher may want to undertake. The Farsi textbooks across the six grades in elementary school were chosen for such an analysis. Seemingly suspicious parts of these textbooks were initially derived and listed, and then checked against valid sources leading to elimination of parts that were evidently correct. The remaining list was categorized and instances of each category counted. Although most of the content is scientifically correct, inaccuracies were observed in the areas of vocabulary explanation, editing, referencing, literary information, and textbooks structure. The more specialized the content, the more frequent are the inaccuracies. Given that such inaccuracies could lead to students misunderstanding the lessons, it is for the authorities to take the necessary steps towards correcting the identified inaccuracies.

    Keywords: elementary school, scientific correctness, Farsi textbooks
  • N. Moosavi, Ph.D., M. Sharifiaan Saani, Ph.D.*, G. Ghaa’Edamini Haarooni, S. Sanaaye’ Goldooz, A. Darvishi, F. Ghamarzaad Shishvaan Pages 111-128
     
    Given the environmental crises, it is necessary to help citizens with the improvement of their attitudes. Attitudes, or predispositions to react cognitively, emotionally, and behaviorally towards their subject, which can be the environment as well, need to be positive in order for the person to have a constructive interaction with that subject (e.g. the environment). Preschool teachers’ attitudes towards the environment would have an impact on their teaching and pupils in such a way that it may shape the children’s attitudes towards the environment in the future. Hence, helping teachers to improve their attitudes in this regard would be helping their current and future students as well. In this research, an accessible group of 29 pre-school teachers willing to help with the trial of a short course on the environment designed to improve the attitudes, was initially assessed on their knowledge, values, and behaviors (skills) in relation to the environment. At the end of the short course on environment, the same instruments were used to gather the same set of data. Comparing the two sets of pre- and post-test data lead to the conclusion that taking the course has resulted in improvements in all three dimensions of participants’ attitudes towards the environment. It is observed that the most improved dimension is the cognitive dimension, as the participants’ knowledge of the environment increased dramatically.


    Keywords: environmental education, environmental awareness, pre-school teachers, attitude, knowledge, skills
  • M.A. Jamaalifar, S. Sh. Haashemimoghadam, Ph.D.*, Z. Aabedi Karajibaan, Ph.D., A.R. Faghihi Pages 129-148
    To identify the causes of the perceived gap between junior high school intended, implemented, and attained curricula, a group of 30 curriculum planners, 50 educational experts, and a set of 10 evaluation studies conducted within the previous 5 years were consulted through the use of a questionnaire and an observation list. Data analyses revealed that bridging the existing gap between the three curricula requires adjusting the intended curriculum to the learners’ levels of development, emphasizing the applicability of the content, attending to the social values and cultural beliefs, and avoiding highly abstract and difficult concepts. As for the implemented curriculum, it is the expansion and improvement of the in-service courses (real & virtual) and the training of specialized teachers for subjects that require specialized knowledge that need to be prioritized. Familiarization of teachers with methods and principles of evaluation and test construction, in the light of individual differences among learners, can help with the improvement of the curriculum outcome.

    Keywords: intended, implemented, and attained curricula, junior high school