فهرست مطالب

پژوهشنامه مالیات
سال بیست و هفتم شماره 89 (بهار 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/02/11
  • تعداد عناوین: 6
|
  • امیرحسین منتظر حجت*، مسعود خدا پناه، حسن فرازمند، حمیده دلفی صفحات 7-24

    چکیده
    مهم ترین منبع تامین درآمد دولت در ایران درآمدهای حاصل از صادرات نفت خام و فراورده های حاصل از آن است. در لایحه برنامه ششم توسعه بر کاهش وابستگی بودجه دولت به نفت و افزایش سهم مالیات تاکید شده تا منابع کسب درآمد مالیاتی افزایش یابد. رویکرد جدید دولت در رابطه با افزایش درآمدهای مالیاتی، تغییر تمایل به پرداخت مالیات در جامعه است که خود از عوامل متعددی تاثیر می پذیرد. استان خوزستان در سال1394 و پس از آن توانسته است با کسب جایگاه دوم کشوری (پس از تهران) در پرداخت مالیات، درآمد سرشاری را عاید دولت نماید. این افزایش چشمگیر در پرداخت مالیات می تواند به عوامل متنوعی بستگی داشته باشد و شاید شادی مودیان مالیاتی یکی از این عوامل باشد. شادی عامل اثر گذاری است که در تحقیقات پیشین توجه کمتری به آن شده است و در عین حال یکی از محرک های درونی افراد است که می تواند در کنار سایر عوامل، تمایل به پرداخت مالیاتی آنها را متاثر کند. در این مطالعه با استفاده از چهار نوع رگرسیون خطی و روش حداقل مربعات معمولی اثر شادی بر تمایل به پرداخت مالیاتی فعالان بخش خصوصی اهواز (مرکز استان خوزستان) در سال 1396 برآورد شده است. نتایج نشان داد که اثر شادی بر تمایل به پرداخت مالیاتی به لحاظ آماری معنی دار است اما از لحاظ اقتصادی تاثیر آن کوچک اما مثبت است.

    کلیدواژگان: شادی، تمایل به پرداخت مالیاتی، معمای فردگرایی، اقتصاد رفتاری
  • مهدی یزدانی* صفحات 25-49

    توسعه صادرات در بسیاری از اقتصادها به عنوان یک هدف اصلی برای اقتصاد تعریف می شود و یکی از رایج ترین سیاست ها جهت حمایت از صنایع نوزاد در جهت صادرات بین المللی، اعطای معافیت های مالیاتی است که این سیاست در اقتصاد ایران نیز دنبال شده است. این مقاله سعی در ارزیابی درجه موفقیت این سیاست در اقتصاد ایران دارد. برای این منظور از داده های خرد در سطح گروه های کالایی مختلف بر اساس کدهای تعرفه ای HS طی دوره زمانی 1396-1376 و روش رگرسیونی در فضای داده های تابلوئی استفاده خواهد شد. بر اساس نتایج حاصل از برازش الگوی صادرات غیرنفتی، متغیر لگاریتم نرخ ارز حقیقی اثر منفی بر صادرات غیرنفتی دارد. همچنین لگاریتم شاخص قیمت کالاهای صادارتی و لگاریتم سهم تسهیلات پرداختی به صادرات از کل تسهیلات پرداختی سیستم بانکی، دارای اثر مثبت بر این متغیر است. این در حالی است که بر اساس ضریب برآوردی متغیر مجازی مربوط به سیاست اعطای مشوق های مالیاتی برای تک تک گروه های کالایی HS، این سیاست در اکثر کدهای تعرفه ای HS دارای اثر مثبت و معنادار است.

    کلیدواژگان: صادرات، مشوق مالیاتی، کدهای تعرفه ای HS، داده های تابلوئی
  • سید نظام الدین مکیان*، مجتبی رستمی، ابوطالب کاظمی صفحات 51-72

    مالیات ها از سویی یکی از منابع مهم درآمد و از سوی دیگر از مهم ترین ابزارهای مالی دولت محسوب شده که می تواند نقش تعیین کننده ای در رشد و توسعه اقتصادی ایفا کند. به دلیل اینکه بخشی از درآمدهای مالیاتی قابل وصول نبوده و به عبارتی درآمد مالیاتی ازدست رفته (مخارج مالیاتی) تلقی می شود، شناسایی مقادیر مالیاتی از دست رفته به عنوان گامی در راستای تحقق کامل درآمدهای مالیاتی کشور است. از آنجا که درآمد مالیاتی از دست رفته یا به عبارتی مقادیر مخارج مالیاتی فاقد داده های رسمی می باشد؛ لذا، هدف اول این مطالعه بدست آوردن توزیع آماری این مقادیر می باشد که به محقق کمک خواهد کرد تا محتمل ترین عملکرد و رفتار مخارج مالیاتی را در دوره مورد بررسی خود بدست آورد. هدف دوم بررسی تاثیر درآمدهای از دست رفته (مخارج مالیاتی) بر کمبود منابع مالی رشد اقتصادی ایران برای مقطع زمانی 91-1388 (به عنوان یک نمونه از مقادیر اولیه برای شبیه سازی توزیع داده ها) با استفاده از روش ضرایب تصادفی بیزین می باشد. یافته های این مطالعه علاوه بر نشان دادن توزیع احتمال مورد نظر دلالت بر این دارد که طی دوره مورد بررسی میانگین مخارج مالیاتی هرسال متفاوت بوده اما، این تفاوت تصادفی است: بدین معنی که میانگین های مخارج مالیاتی در دوره های زمانی مختلف تفاوت معنی داری با هم ندارند. همین طور تاثیر مخارج مالیاتی بر رشد درآمد سرانه منفی و اندک بوده است. همچنین، تاثیر مخارج مالیاتی هرسال بر رشد اقتصادی در سال های مختلف متفاوت بوده و شدیدترین تاثیر منفی در سال 1389 بوده است.

    کلیدواژگان: مخارج مالیاتی، رشد اقتصادی، آنالیز واریانس بیزی
  • حجت ایزدخواستی* صفحات 73-103

    در طراحی نظام مالیاتی در بخش املاک و مسکن، افزایش کارایی و تخصیص بهینه منابع در حوزه شهری، بازتوزیع درآمد و ثروت، کاهش انگیزه سوداگری و افزایش درآمدهای مالیاتی دولت های ملی و محلی باید مدنظر قرار گیرد. بر این اساس، با گسترش پایه های مالیاتی و کاهش معافیت ها، امکان کاهش بار مالیاتی بودجه دولت بر اشخاص حقیقی و بنگاه های تولیدی وجود دارد و مانع از انحراف تصمیمات سرمایه گذاری به فعالیت های سوداگری خواهد شد. بنابراین، طراحی و پیاده سازی یک نظام کارآمد و عادلانه مالیاتی در بخش املاک و مسکن بر اساس الگوهای برتر جهانی که در آن دوره زمانی نگهداری دارایی، دامنه شمولیت، مبنای ارزش گذاری، نرخ مالیات، آستانه معافیت ها و معافیت های منطقه ای مدنظر قرار گیرند، امری ضروری است. در این پژوهش، ابتدا اثرات مالیات بر بازدهی و عایدی سرمایه مسکن در چارچوب الگوی تعادل عمومی بر قیمت و تلاطم های بازار مسکن تحلیل می شود. سپس، به برآورد ظرفیت بالقوه مالیاتی در بخش املاک و مسکن پرداخته می شود. نتایج حاصل از الگوی ریاضی بیانگر این است که افزایش نرخ مالیات بر بازدهی سرمایه مسکن  منجر به افزایش قیمت مسکن می شود؛ اما وضع مالیات بر عایدی سرمایه، قیمت مسکن و تلاطم های ناشی از آن را کاهش می دهد. همچنین نتایج بیانگر این است که عملکرد مالیات در بخش املاک و مسکن منطبق با ظرفیت بالقوه آن نبوده است.

    کلیدواژگان: مالیات بر املاک و مسکن، عایدی سرمایه، تقاضای سوداگری، الگوی تعادل عمومی
  • سید حسین غفاریان * صفحات 105-135

    از آنجایی که رشد اقتصادی بر بسیاری از شاخصهای اقتصادی از قبیل اشتغال، فقر، توزیع درآمد، سلامت و غیره اثر می گذارد، بررسی عواملی که بر رشد اقتصادی اثر گذار هستند، از اهمیت بالایی برخوردار می باشند. اهمیت این مسئله در کشورهای در حال توسعه که به طور چشمگیری با این مشکلات مواجه هستند دو چندان می شود. با توجه به فراگیر شدن مالیات بر ارزش افزوده در کشورهای در حال توسعه و کمبود تحقیقات در خصوص آثار این نوع مالیات بر متغیرهای اقتصادی خصوصا رشد اقتصادی، نیاز به چنین مطالعاتی را برجسته تر می کند. در این مقاله با بکارگیری پنلی از 62 کشور در حال توسعه و روش GMM-system اثر مالیات بر ارزش افزوده را بر رشد اقتصادی و منابع آن شامل رشد تجمع سرمایه و رشد بهره وری مورد بررسی قرار دادیم. نتایج حاصله منطبق با تحقیقات پیشین بود و حاکی از تاثیر مثبت و معنی دار مالیات بر ارزش افزوده بر رشد اقتصادی و منابع آن بود.

    کلیدواژگان: مالیات بر ارزش افزوده، رشد اقتصادی، تجمع سرمایه، رشد بهره وری، کشورهای در حال توسعه
  • فاطمه میرجلیلی*، پریسا مهاجری، تیمور محمدی، علی نصیری صفحات 137-158

    هدف این مقاله، ارائه روشی برای اندازه گیری شکاف مالیات بر ارزش افزوده به تفکیک شکاف تمکین و سیاستی در سطح استان های کشور است. منظور از شکاف سیاستی فاصله ای است که مقنن و سیاستگذار میان پایه ایده آل مالیات بر ارزش افزوده و الگوی قانونی آن ایجاد کرده است. منظور از شکاف تمکین فاصله ای است که از طریق فرار مالیاتی و تقلب میان الگوی قانونی و عملکرد مالیات بر ارزش افزوده ایجاد می شود. برای ارزیابی شکاف مالیاتی در سطح استان های کشور باید راهی برای شناسایی داد و ستد میان مناطق و بخش های اقتصادی و ارزیابی میزان معافیت ها و اعتبار مالیاتی قابل کسر از مالیات متعلق و آستانه شمول مودیان در نظام مالیات بر ارزش افزوده طراحی می شد. به این منظور از روشی بالا به پائین که از مسیر تولید به شناسایی ارزش افزوده هر بخش در هر منطقه می پردازد و همچنین از جداول داده ستانده منطقه ای استفاده شده است که به طور خاص برای اهداف این مقاله مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که شکاف سیاستی در استان های 31 گانه کشور به طور متوسط 2/35 درصد و شکاف تمکین 7/33 درصد است. یعنی، از هر 100 ریالی که در الگوی مالیات بر ارزش افزوده ایده آل و بدون اختلال قابل وصول بود، تنها 1/31 ریال وصول شده است. این نتایج، فقط از حیث درآمد از دست رفته مالیات بر ارزش افزوده حائز اهمیت نیست، بلکه از حیث اختلالی که در فرآیند تولید ایجاد می کند و فاصله ای که از توصیه سیاستی لم دایموند- میرلس (1970) ایجاد شده نیز در خور توجه است. توصیه سیاستی مقاله حاضر بازنگری سیاستی در قانون مالیات بر ارزش افزوده و فراخوان های آن و همچنین، تمرکز امکانات اجرایی نظام مالیاتی در استان هایی است که بیشترین شکاف تمکین را دارند.

    کلیدواژگان: مالیات بر ارزش افزوده، شکاف سیاستی، شکاف تمکین، اعتبار مالیاتی
|
  • Amirhosein Montazer Hojjat* Pages 7-24

    The main source of government revenue in Iran is revenue from crude oil and its products export. In the Sixth Development Plan bill, the government's emphasis on reducing the dependency of the state budget on oil and increasing the tax share to increase the tax revenue sources. The new government's approach to increasing tax revenues is a change in the taxpayers’ willingness to pay taxes in the community, which is influenced by several factors. In 1394, Khouzestan province has been able to pay revenue to the state by acquiring a second-place state (after Tehran) in paying taxes. This dramatic increase in tax revenues can depend on a variety of factors, and perhaps the happiness of taxpayers is one of those factors. Happiness is a factor of influence that has received less attention in previous research, and at the same time it is one of the intrinsic stimuli of individuals that can, along with other factors, affect the tendency to tax them. In this study, using four types of linear regression and ordinary least squares method, the effect of happiness on taxpayers' interest in Ahvaz private sector (Khuzestan province) is estimated in 1396. The results showed that the effect of happiness on the desire to pay taxes is statistically significant, but economically, its impact is small but positive.

    Keywords: Happiness, Willingness to Pay Tax, Individualistic Paradox, Behavioral Economics
  • Mehdi Yazdani* Pages 25-49

    In many economies, the export promotion is defined as the main paradigm for the economy and tax exemptions is one of the prevailing policies in order to protect infant industries and this policy has been employed in the Iranian economy, too. The paper tries to evaluate the success degree of this policy in the Iranian economy. In this regard, the micro-data in various commodity groups based on HS tariff codes during 1997-2017 and panel data regression method has been used. According to the estimated results of the non-oil export model in HS commodity groups, the log real exchange rate has a negative effect. Also, the log price index for export commodities and the log facilities to export as a ratio of total facilities in the banking system have positive effects on export. Moreover, the estimated coefficients of dummy variable related to tax incentives policy for each HS commodity groups are positive and significant in HS tariff codes.

    Keywords: Export, Tax Incentive, Tariff HS Codes, Panel Data
  • Seyed Nezameddin Makian * Pages 51-72

    Taxes constitute the main sources of government revenue on one hand and, on the other hand, are one of the most important financial policy tools and can play a key role in economic growth and development. Therefore, it is important to identify tax payment potential as a step towards achieving these revenues. However, part of the tax revenue cannot be collected for legal and illegal reasons. In other words, this part of taxes may be lost (tax expenses). The purpose of the present study is to investigate the effect of these lost income (tax expenditures) on Iran's economic growth. For this purpose, the period of 2009-2012 was used as a sample data for a simulation to predict this tax expenditure, which the country is still suffering. To this end, the Randomized Bayezian Coefficients are applied. The findings indicate that the estimation of tax expenditure in the economy is different from one period to another period. However, the impact of tax expenditures on growth is low and also negative. The greatest impact on growth was in 2010.

    Keywords: Tax Expenditures, Economic Growth, Bayezian Analysis of Variance
  • Hojjat Ezakhasti* Pages 73-103

    In designing the tax system in the housing and real estate sector, increasing the efficiency and optimal allocation of resources in the urban area, redistribution of income and wealth, reducing the incentive for speculation and increasing tax revenues of national and local governments should be considered. Accordingly, with the expansion of tax bases and reduction of exemptions, it is possible to reduce the tax burden on the state budget on individuals and manufacturing enterprises, and will prevent the diversion of investment decisions into trading activities. Therefore, the design and implementation of an efficient and fair tax system in the real estate sector based on the prevailing global patterns, in which the period of asset holdings, the range of inclusion, the basis of valuation, the tax rate, the threshold of exemptions and regional exemptions is necessary to be considered. In this study, the effects of the tax on the return and gain of capital in the framework of the general equilibrium model on prices and market volatility are analyzed. Then, the potential tax capacity in the real estate and housing sector is estimated. The results of the mathematical model indicate that increasing the tax rate on the return on capital, will lead to higher housing prices, but the tax on capital gain, housing prices, and volatility will be lowered. The results also indicate that the tax performance in the housing and real estate sector was not consistent with its potential capacity.

    Keywords: Real Estate Tax, Capital Gain, Trading Activities, General Equilibrium Model
  • Seyed Hossein Ghafarian* Pages 105-135

    Since economic growth affects many economic indexes such as employment, poverty, distribution of income, health, etc., investigating the factors influencing economic growth is of great importance. This would be even more important in developing countries, which face such problems as poverty, unemployment etc. Considering the fact that the VAT is becoming more popular in developing countries and the dearth of research on the effects of this type of tax on economic variables, especially economic growth, the need for this study is felt to shed lights on the related issues. In this paper, using a panel of 62 developing countries and the GMM-system method, we examined the effect of VAT on economic growth and its sources, including growth of capital accumulation and the growth of productivity. The results were consistent with previous research, indicating a positive and significant effect of VAT on economic growth and its sources.

    Keywords: Value Added Tax (VAT), Economic Growth, Capital Accumulation, Productivity Growth, Developing Countries
  • Fatemeh Mirjalili* Pages 137-158

    This paper aims to propose a method for measuring the value added tax gap decomposed into two main components: compliance and policy gaps. By definition, policy gap is the difference between the potential tax revenue and what can be collected according to tax code. In comparison, the compliance gap is defined as the difference between full compliance with tax code and the actual compliance. Compliance gap covers revenue losses stems from tax evasion and tax fraud. In order to assess the tax gap at the provincial level of the country, it is vital to find a way to verify inter-regional and inter-sectoral flows of trade and account for exemptions, credits and thresholds according to VAT tax code. To do this, we employed a top-down method that uses the production data and also regional input-output tables which calculated specifically for this paper.
    The results indicate that the policy and compliance gaps in the 31 provinces of the country are in average 35.2% and 33.7% respectively. That is, only 31 Rials were collected from every 100 Rials that can be collected in the ideal VAT model in which production efficiency satisfies.

    Keywords: Value Added Tax, Policy Gap, Compliance Gap, Tax Credit