فهرست مطالب
فصلنامه علوم حدیث
سال بیست و پنجم شماره 1 (پیاپی 95، بهار 1399)
- تاریخ انتشار: 1399/03/01
- تعداد عناوین: 8
-
-
صفحات 3-28
در میان روایات تفسیری، روایات تاویلی به جهت معرفتی جایگاه ویژه ای دارند. این روایات - که بازگو کننده دلالت های غیر ظاهر کلام الهی هستند - کمتر بررسی معناشناختی شده است و بیشتر تحت تاثیر انگاره فراعرفی بودن، تحلیل محتوایی آن ها خارج از توانایی بشر تلقی می شود. چنین رهیافتی نه تنها شیعه را در موضع اتهام تعطیلی عقل در فهم کلام الهی قرار داده، بلکه راه دستیابی به بخش وسیعی از معارف قرآن را نیز مسدود کرده است. نظر به اهمیت ارایه تحلیل های خردپذیر از این روایات، جستار حاضر با هدف کشف ارتباطات مفهومی بین معانی باطنی ابتدا به بررسی مفهوم بافت ظاهر و پنهان پرداخته و سپس با ارایه نمونه های عینی در سه حوزه مفهومی «حیات و ممات»، «نعمت» و «نبا عظیم» نشان می دهد که معانی باطنی فاقد ارتباط مفهومی نبوده، بلکه در بافت پنهان دارای ارتباطات معنایی منطقی هستند که شبکه های مفهومی گسترده ای را شکل می دهند.
کلیدواژگان: بطن، معانی باطنی، بافت پنهان، شبکه مفهومی، روایات تاویلی -
صفحات 29-61
در منابع روایی با مفاهیمی مواجه می شویم که با اضافه شدن به واژه نفس، القاکننده کارکردهای نفس در حوزه های مهار، تنظیم، نظارت، نگهداری، و تغییر خود هستند. هدف پژوهش حاضر تحلیل مفاهیم مضاف نفس در روایات و تبیین سازه خودنظمجویی با روش پژوهش مفهومی- محتوایی است. یافته ها نشان داده که خود در منابع اسلامی انسان به اعتبار عامل تشخص بخش غیرمادی بوده و خودنظم جویی با تحلیل مفاهیم مضاف به «خود» (هفده مفهوم) و مفاهیم تحقق دهنده (دو مفهوم) قابل تبیین است. عام ترین مضاف های نفس اصلاح النفس و تزکیه النفس است که توسط دو برنامه فرایندی مجاهده النفس و ریاضه النفس پیگیری شده، و با ابزار نظارهالنفس، کف النفس، و ضبط النفس قابل دستیابی است. سازوکار تحقق، تمام مفاهیم مذکور به واسطه سه مفهوم هسته ای «شناخت»، «مهار»، و «انگیزه متعالی» است که از تحلیل دو مفهوم عقل و تقوا به دست می آید.
کلیدواژگان: نفس، خودنظمجویی، عقل، تقوا، روان شناسی اسلامی، شناخت، مهار، انگیزه -
صفحات 62-87
در این تحقیق با بررسی یکی از ویژگیهای منشی هدایتگر اخلاقی که درصدد راهنمایی دیگران به انجام کار خوب و ترک کار بد است؛ یعنی خوشخلقی- تندخلقی، به تحلیل نقش آنها در متقاعدسازی مخاطب پرداخته شده است. بررسی متون نقلی و تحلیل منطقی، این نتیجه را به دست داده است که هر یک از منش خوش خلقی و تندخلقی، در متقاعدسازی مخاطب نقش دارند. برای خوشخلقی طبق اطلاعات به دست آمده از متون و مشارکت کنندگان در تحقیق، 25 کد رفتاری متقاعدکننده برشمرده شده و در میان مصادیق متعدد تندخلقی، پنج رفتار «واکنش اعراضی»، «عبوست»، «عدم مدارا»، «عتاب» و «مهار خشم»، از منظر آیات و روایات مورد تحقیق قرار گرفته است. این تحقیق بیانگر آن است که خوشخلقی و تندخلقی - هر یک - از دو مسیر مرکزی و پیرامونی، به متقاعدسازی مخاطب منجر میشوند.
کلیدواژگان: هدایتگر اخلاقی، متقاعدسازی، خوشخلقی، تندخلقی -
صفحات 88-113
برخی عالمان شیعی - که به اخباریان معروفاند - عقاید مختلفی درباره آیات و روایات دارند. یکی از باورهایشان این است که منکر حجیت همه آیاتاند و استدلال به قرآن را مشروط به در دست داشتن تاییدی از سوی اهل بیت: میدانند و تفسیر قرآن را مخصوص اهل بیت: میدانند. در رد باور آنها، استدلالها و کتب زیادی نوشته شده است، اما برآیند این مقاله، یکی از بهترین نقدهای این عقیده اخباریان محسوب میشود.در این مقاله با تکیه بر روایات تفسیر عصری و اثبات عصری بودن آنها، به استخراج قواعد برآمده از آنها پرداخته شده است. این قواعد عبارتاند از: لزوم پیوند تفسیر با قواعد زبانشناختی عربی، لزوم پیوند تفسیر با دیگر آیات قرآن، لزوم اعمال قواعد علوم قرآنی در تفسیر - که ارجاع متشابهات به محکمات، و لزوم توجه به زمان نزول آیات از جمله مکی و مدنی بودن آنها از مصادیق این قاعده است -، لزوم استفاده از قرینه روایات اهل بیت:، عدم جواز تاویل به مصداق یا ذکر بطون برای آیات و لزوم استفاده از عقل و قوانین عقلی در تفسیر.از رهگذر این قواعد نتیجه میگیریم که اهل بیت: به وسیله اشاره به این قواعد تفسیری، راه را برای تفسیر قاعده مند دیگران نیز بازکردهاند.
کلیدواژگان: تفسیر، تفسیر عصری، قواعد تفسیری، اخباریان -
صفحات 114-143
در روایتی از پیامبر 6 اولین شب جمعه ماه رجب، به لیله الرغایب موسوم شده و برگزاری نمازی خاص در این شب سفارش شده است. بر پایه این روایت، از دیرباز اعمال خاص اولین شب جمعه ماه رجب مورد توجه بسیاری از متشرعان بوده و هست. از حدود قرن هفتم به بعد، در اصالت روایت، نامگذاری این شب به لیله الرغایب و برگزاری نماز آن، تردیدها و انتقاداتی شکل گرفت و گسترش یافت. تعداد قابل توجهی از حدیث پژوهان اهل تسنن در اثبات بی اعتباری این روایت کوشیده و برگزاری نماز رغایب را بدعت خوانده اند، اما شیعی مذهبان کمتر به مناقشه در این روایت پرداخته و بسیاری از آنان بر اساس قاعده تسامح به استحباب یا جواز برگزاری نماز رغایب حکم کرده اند. بررسی ها نشان می دهد که اگر چه طرق موجود از این روایت، متقن نیست، اما شواهدی گواه بر آن است که منابعی در قرون نخستین و پیش از قرن چهارم به نقل آن پرداخته اند و انتقادات وارد شده، بر محتوای این روایت استوار نبوده و دلالت روایت خالی از اشکال است.
کلیدواژگان: لیله الرغائب، نماز لیله الرغائب، اعتبارسنجی روایات -
صفحات 144-168
مهمترین رویکرد دانش مصطلح الحدیث، جداسازی احادیث معتبر از غیر معتبر بوده و در این زمینه، اصطلاحات خاصی وضع شده که از جمله آنها، «شاذ» و «منکر»، بیانگر معیوب بودن حدیث است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای تحلیل تعاریف و کاربرد اصطلاحات مذکور در آثار علمای متقدم و متاخر امامیه به دنبال واکاوی تطور معنا و استعمال اصطلاحات مذکور بوده و نتایج زیر را ارایه میدهد: 1. بیشترین کاربرد «شاذ» در روایات فقهی و بیشترین کاربرد «منکر»، در روایات اعتقادی است؛ 2. متاخران بدون دلیلی مقبول، قید «وثاقت راوی» را به تعریف متقدمان از اصطلاح «شاذ»- که دارای دو قید «تفرد در نقل» و «مخالفت با مشهور» بود- اضافه نموده اند؛ 3. اصطلاح «منکر» نزد قدما مربوط به حوزه عقیدتی راوی و ناظر به ذکر روایاتی است که مباحث اعتقادی را مخالف با آنچه معقول و در نزد دیگران بود، بیان میداشت، اما متاخران علاوه بر مخالفت با عقل و مشهور، شخصیت راوی و مفرد بودن روایت را نیز در اطلاق «منکر» به حدیث، مدنظر داشته اند، ولی هنگام استعمال و نقد روایت به همان شیوه قدما عمل کرده اند.
کلیدواژگان: شاذ، منکر، علمای متقدم، علمای متاخر، امامیه -
صفحات 169-189
از دیدگاه شهید مطهری;، بر اساس روایات، حکم اولی ازدواج موقت، کراهت با هدف منع از تنوعطلبی (ذواقیت) و هوسرانی است؛ ولی در برخی دیگر از روایات، به عنوان حکم ثانوی، یعنی به قصد احیای سنت متروک اسلام، به آن ترغیب شده است. هر کدام از این نوع روایات در فضای خاص خود صادر شده است و بی توجهی به فضای صدور موجب تناقضنمایی روایات در این باب و برداشت احکام گوناگون از آن می گردد. این نوع نگاه به حکم متعه در کتاب صاحب جواهر و نیز روایات باب متعه کتاب الکافی دیده می شود و به نظر می رسد که در میان فقها، تنها کلینی در الکافی و صاحب جواهر، حکم اولی متعه را بر خلاف دیگر فقها، منع (کراهت) می دانند که دیدگاه شهید مطهری; نیز مبتنی بر همین نوع نگاه فقهی روایی است.
کلیدواژگان: ازدواج موقت (متعه)، صاحب جواهر، الکافی، شهید مطهری -
صفحات 190-194