فهرست مطالب
نشریه جستارهایی در ادب عربی
پیاپی 1 (بهار و تابستان 1398)
- تاریخ انتشار: 1399/06/15
- تعداد عناوین: 7
-
صفحات 7-26
سوره فجر هشتاد و نهمین سوره قرآن و سورهای مکی است که افزون بر مضامین اجتماعی، اخلاقی، اعتقادی، عبادی و غیره در سبک و قالبی متین، مخاطب را به سوی تفکر هدایت کرده و او را به سرنوشت انسان و نتیجه اعمال وی، متوجه میکند. در جستار حاضر با نگاه درونمتنی، براساس سبکشناسی و با روش توصیفی - تحلیلی به واکاوی افقی متن این سوره در چهار سطح فکری، آوایی، زبانی و ادبی پرداخته شده است. از جمله مهمترین یافتههای پژوهش میتوان به این موارد اشاره کرد: سبک عبارات یعنی کوتاهی جملات، نظم آهنگ برآمده از سجع واژگان، جناس، تکرار واکهها، پرسش تنبیهی با سویه «الم تر...»، با رویکرد هشدار و اندرز گرفتن از سرگذشت پیشینیان و توجه دادن به حیات واقعی سازواری دارد. از نظر «آوا معنایی»، صوامت و صوایت سوره با مضامین نهفته در آیات و پیامهای این سوره همگون میباشند. سبک استفاده از آرایههایی مانند مراعات نظیر، طباق فاصلهها و نبرهای آیات، مایه انتقال رسای مفاهیم گشته است همچنین فرایندهای زبانی در سطوح زبانی و ادبی به زیبایی متن افزوده و در جذب و اقناع مخاطب اثرگذار گشته است.
کلیدواژگان: سوره فجر، سبک شناسی، آوا معنایی، سطح زبانی، توازن نحوی -
صفحات 27-50
از جمله وجوه بلاغت قرآن کریم، بهکارگیری انواع بلاغی و آرایههای ادبی است بهنحوی که شنونده با دیدن شیوههای متنوع بیانی با ذایقهای سرشار از لذت، معارف الهی را درمییابد. سوره إسراء همسو با دیگر سورهها از فنون بلاغی بهره جسته، با تصویرگریهای ادبی، جلوهایی از زیبایی سخن را به ارمغان آورده است. در این پژوهش با نگاه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانهای برخی از آرایههای ادبی سوره إسراء برای پاسخ به این پرسش مورد بررسی قرار گرفت که آیا میتوان از پنجره نکات ادبی سوره، گامی به سوی کشف غرض آن برداشت؟ با تحلیل نمونهای از وجوه بلاغت و محسنات معنوی روشن گردید که توجه به بلاغت سوره، نقشی مهم در کشف غرض الهی دارد و افزون بر فهم درون آیهای، در مواردی فهم برون آیهای و کشف ارتباط آیات را نیز تسهیل مینماید.
کلیدواژگان: علوم بلاغی، سوره إسراء، کشف غرض الهی، ارتباط آیات -
صفحات 50-72
واژه نوستالژی یا دلتنگی برای گذشته از حوزه روانشناسی وارد ادبیات شده است. پیشینه حس نوستالژی به قدمت جامعه انسانی است و در حیطه ادبیات از دلنگرانی شاعر درباره موضوعات گوناگون نشات میگیرد. گاه این حس، شیرین و گاه تلخ و مایوسکننده است که شاعر با حسرت از ناکامی در دست یافتن به آرزوهای خود و خویشاوندان و اوضاع کنونی میهن سخن میگوید. فاروق جویده شاعر مصری نیز که فضای نامناسب جامعه خویش و فقر و بدبختی مردم را مشاهده و لمس نموده، با نوعی حسرت و تلخکامی نسبت به گذشته، این موضوعات را در اشعار خویش به تصویر کشیده است.
در این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی جلوههای نوستالژی در سرودههای فاروق جویده، شاعر معاصر مصری میپردازیم. از مهمترین مولفههای نوستالژی در اشعار وی میتوان به یادآوری خاطرات خوش گذشته، عشق و دوری از معشوق، آرمانشهر، نوستالژی سیاسی و نوستالژی غم و درد پیری اشاره کرد. یافتههای تحقیق حاضر نشان میدهد که عشق و وطن از پررنگترین موضوعات نوستالژیک در اشعار جویده است. او گاه در قالب عاشق و شیفته محبوب خود و گاهی نیز در هییت ملیگرایی اسلامی ظهور میکند که غم و رنج میهن، عذابش میدهد. اشعار وی با زبانی شیوا و ساده بیان شده و تنها زمانی که از اوضاع کشور سخن میگوید، با لحنی بیمحابا و زبانی تند عقاید و دیدگاههای خود را بیان میکند.کلیدواژگان: شعر معاصر عربی، نوستالژی، مصر، فاروق جویده، عشق به وطن -
صفحات 73-94
تحلیل گفتمان انتقادی یک رویکرد زبانشناسی و نقدی است که براساس آن مسایل قدرت و سلطه به گفتمانهای متفاوت با اهداف خاص منجر میشود که دو جنبه صورت و معنای متن را بررسی میکند. ساختهای ایدیولوژیک در تحلیل گفتمان، دارای معانی فراتر از صورتهای زبانی است. امام سجادg دیوان را بعد از فاجعه کربلا در انتقاد از اوضاع خفقانآور سیاسی و فرهنگی آن دوره و در بیان مظلومیت اهل بیت پیامبرb سروده است. این پژوهش اشعار منسوب به امام سجادg را با روش توصیفی-تحلیلی تحلیل گفتمان انتقادی و براساس رویکرد نورمن فرکلاف به عنوان روش خاص تحقیق در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، بررسی میکند. از مهمترین نتایج حاصل از این تحقیق، تبیین آشفتگیها و ظلمهای جامعه است. گفتمان در اشعار منسوب به امام سجادg چند جنبه مرتبط دارد که در تغییر اوضاع فرهنگی و سیاسی نقشی اساسی داشته است. محور اصلی تمام این تحولات، غنای فرهنگی بر اساس هویت اسلامی می باشد.
کلیدواژگان: تحلیل گفتمان انتقادی، نورمن فرکلاف، اشعار منسوب به امام سجاد (ع) -
صفحات 95-116
چند صدایی یکی از اساسیترین مفاهیم موجود در آرای نقادانه میخاییل باختین میباشد. براساس این نظریه، صدای هر یک از شخصیتها در سایه دموکراسی حاکم بر رمان، شنیده میشود. مراد باختین از چند صدایی بودن رمان، نفی سلطه صداهای منفرد است. در آثار پلیفونیک مورد نظر باختین، هر یک از صداها و شخصیتها بهتنهایی امکان گفتن و شنیدهشدن را خواهند داشت و هرگز یک صدا و آوا آنچنان برجستگی نمییابد که آواهای دیگر را خاموش کند. نجیب محفوظ، نویسنده مصری در رمان میرامار برای ترسیم سیمای تاریخی، سیاسی و اجتماعی مصر در دهههای 50 و 60 با استفاده از چندین شخصیت روایتگر، جهانی چند آوا خلق کرده است. در این رمان، شاهد رهایی شخصیتها از قید آراء نویسنده هستیم، شخصیتها با جهاننگریهای متفاوت با یکدیگر گفتگو میکنند و در این میان صدای راوی نیز همسطح و همسویه با تمام صداها شنیده میشود. برآیند این جستار که با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی جلوههای چند صدایی در رمان مذکور پرداخته، نشاندهنده آن است که بهرهگیری از فنونی چون تعدد زاویهدید، جریان سیال ذهن، بینامتنیت، چند زبانی و گفتمان دوسویه ابزارهایی هستند که نویسنده در ساخت این سمفونی از آنها بهره جسته و اثر خود را در ردیف رمآنهای چند آوا قرار داده است.
کلیدواژگان: میخاییل باختین، نجیب محفوظ، میرامار، چند صدایی -
صفحات 117-144
مرثیههای عصر انحطاط به تبع اوضاع ادبی حاکم بر آن دوره، دچار تغییراتی محسوس گشته و جلوهای متفاوت نسبت به دورههای پیشین یافته است. هدف این پژوهش بررسی چند و چون مضامین عاشورایی در این دوره به لحاظ محتوا و ساختارهای زیباشناسی است؛ به اینمنظور نویسندگان در این جستار با پیشگرفتن روش توصیفی- تحلیلی در تحلیل این قصاید، کوشیدهاند پس از بررسی ضعف و کاستیها در محتوای این قصاید، توانایی شاعران را در خلق تصاویر ادبی با کمک صورخیال در عصر جمود فکری، تبیین کنند. بررسیهای انجام شده نشان میدهد مضامین نهفته در این مراثی همان مفاهیم موجود دورههای پیشین است و جز در برخی موارد، در ساختار و محتوای این قصاید نشانی از نوآوری دیده نمیشود. برای دست یافتن به این تحلیل، پس از استخراج ابیاتی از قصیدههای برگزیده جلد پنجم ادبالطف -که مضامین عاشورایی در آن نمودی چشمگیر دارد- از نمودار بهره بردیم تا خواننده میزان استفاده شاعران این دوره از ذوق ادبی خویش در راستای ایجاد تصاویر زیبا و پویا بهمنظور پرورش مفاهیم دینی، عبادی و سیاسی عاشورا دریابد. ارایه تصاویر زیبا در این مرثیهها، حضور عنصر عاطفه و خیال در تبیین و برجسته نشان دادن واقعه کربلا، استفاده از قصاید بدون مقدمه -که خاص شاعران این دوره محسوب میشود- از جمله مهمترین نتایج این پژوهش است. از دیگر نتایج به دست آمده میتوان به امید شاعران به شفاعت و رستگاری در قیامت بهعنوان وجوه تمایز سوگنامههای حسینی نسبت به دیگر سوگنامهها اشاره کرد.
کلیدواژگان: رثای حسینی، ادب الطف، تحلیل محتوایی و ساختاری -
صفحات 145-160
شعرا و ادبای عرب به گونههای مختلف از آموزه های قرآنی بهرهمند شده و کلامشان را به واژگان و مضامین آن مزین کردهاند. محمد مهدی جواهری از جمله این شاعران است که در خانوادهای مذهبی پرورش یافت و از همان اوان کودکی با قرآن مانوس بود، تا آنجا که قرآن را نخستین منبع شکلگیری شخصیت ادبی خویش معرفی میکند. در آموزههای قرآنی جواهری، موضوعات و مفاهیم بسیاری از آیات قرآن مطرح شده است که نشان میدهد شاعر کوشیده با الهام از قرآن و رهنمودهای آن بر شیرینی کلام خود بیفزاید. این مقاله با روش توصیفیتحلیلی آموزههای قرآنی را در دیوان جواهری بررسی و تحلیل میکند. براساس نتایج حاصل از این تحقیق جواهری در حوزههای لفظ، معنا ،مفاهیم و آموزههای قرآنی از قرآن کریم تاثیر پذیرفته است و آموزههای قرآن کریم را در دیوان خود به اشکال مختلف شامل شیوههای مستقیم، غیرمستقیم (تلمیحی و مضمونی)، ترجمه و تلخیص به کار برده است.
کلیدواژگان: قرآن، شعر، جواهری، تاثیر، آموزه های قرآنی، توحید، قیامت
-
Pages 7-26
-
Pages 145-160