فهرست مطالب

نشریه مطالعات فرهنگی اجتماعی حوزه
پیاپی 1 (بهار و تابستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/07/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • سید محمدحسین هاشمیان*، حوریه بزرگی صفحات 1-26

    مسئله «جذابیت» در هر فرآیند ارتباطی ، یکی از نخستین دغدغه های دو سوی ارتباط ، یعنی فرستنده و گیرنده پیام است . پیامی که واجد جذابیت باشد ، تضمین کننده استمرار ارتباط و شکل گیری ارتباطی اثر گذار خواهد بود . هر دینی مبتنی بر مبانی اندیشه ای خود ، نظام ارتباطی خاصی را برمی گزیند و به تبع آن ، شیوه ها و اهداف خاص در انتقال پیام تعیین می شود . از این رو ماهیت و الگوی جذابیت در پیام رسانی در هر نظام ارتباطی ، متفاوت است و بسته به مبانی اندیشه ای آن می توان تبیین کرد. در مقاله حاضر تلاش شده است به مدد روش تحلیلی توصیفی و با گزینش مبنای حکمت اسلامی ، در بخش نخست ماهیت جذابیت تعیین گردد . و در بخش دوم نیز مبانی هنر دینی در قالب عناصر و روابط الگوی جذابیت مبتنی بر حکمت اسلامی و حکمت هنر اسلامی بازسازی شده است . هنرمند ، اثر هنری و مخاطب ، سه عنصر محوری این الگو هستند. نتایج پژوهش ، حاکی از آن است که ماهیت جذابیت ، وصول به زیبایی و ادراک آن است ، بنابراین امری متغیر و دارای مراتب متفاوت است . به طور خاص در پیام رسانی هنری دینی ، به میزانی که هنرمند بتواند مراتب بالاتری از زیبایی را در قالب امر محسوس به نمایش بگذارد ، ا ثرش جذابیت بیشتری خواهد داشت در مقابل ، مخاطب نیزبه نسبت سعه وجودی خود ، به میزانی که بتواند زیبایی حاصل از اثر هنری را ادراک کند ، لذت بیشتری خواهد برد و در نتیجه ، پیام برای او جذاب خواهد بود . در این میان ، نوع مدینه ، اعم از فاضله یا غیر فاضله ، یکی از علل مهم  زمینه ساز در چگونگی و نوع خلق اثر هنری و ادراک آن است

    کلیدواژگان: جذابیت، پیام رسانی هنری ـ دینی، مدینه فاضله و غیر فاضله، مراتب نفس انسانی
  • محمد سلیمی*، سید رضا صالحی امیری صفحات 27-62

    شناخت و ارزیابی دقیق و کمی از وضعیت موجود فرهنگ و برآورد میزان تغییر و تحولات آن، از ضرور تهای مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی به شمار می رود که نیازمند الگویی جامع و منطقی از شاخصهای فرهنگی است. نظر به اهمیت الگو در تعیین و طبقه بندی شاخصها و نیز نارسایی های قابل توجه در الگوهای رایج، مقاله حاضر برگرفته از تحقیقی است که در این زمینه به انجام رسیده است. به جهت پیچیدگیهای فرهنگ و نیز بستگی تام موضوع با مبانی نظری، در تحقیق یاد شده، ابتدا مبانی فلسفی، انسان شناختی و جامعه شناختی و همچنین شاخصهای رایج فرهنگی بررسی شده سپس با استفاده از آرای صاحب نظران این حوزه و مبتنی بر روش نظام گرا،الگویی جامع در سه بخش کلی «امور فرهنگی» ، «فعالیتهای فرهنگی» و «مقدورات فرهنگی» برای سه سطح توسعه، کلان و خرد طراحی شده است. به دلیل گستردگی این الگو، در نوشته حاضر، پس از بیان مقدمات و مبانی لازم، تنها به تبیین امور فرهنگی  به عنوان اصلی ترین بخش فرهنگ  بسنده شده و در این خصوص، مولفه های مناسبی برای سطوح توسعه و کلان جامعه و نیز برای سطح خرد  جهت سنجش ویژگیهای فرهنگی افراد، خانواده ها و سازمانها طرح شده است. قابل یادآوری است که برای مولفه های یاد شده مصادیقی بارز و قابل ارزیابی از شاخصها بیان شده و در پایان نیز با توجه به اقتضایات خاص رسانه ملی، بهره گیری از الگوی مذکور در رسانه بحث شده است.

    کلیدواژگان: فرهنگ، رسانه ملی، شاخصهای فرهنگی، الگوی مطلوب شاخصهای فرهنگی
  • حسن خیری* صفحات 63-88

    اندیشه های تابناک شهید سید محمد باقر صدر به رغم انتشار و ترجمه مهجور مانده و اندیشه نظام مند و نظام ساز ایشان درخور توجه ویژه و بهره گیری بیشتر است. ایشان از متن منابع دینی به ارایه نظریه استخلاف مبادرت کرده و برای فکر و اراده آدمی جایگاه ویژه قایل بوده و تحقق قانونمداری و سنت های الهی را تحت عنوان سنت های موضوعی بر پایه خواست و اراده انسانی تبیین کرده و نسخه دینی را تنها نسخه برای حل مسایل پیش روی بشر می داند. در این مقال تلاش شده موقعیت فکر و اراده فرد در شکل گیری و تحول اجتماع و ارتباط آن با سنن الهی از منظر صدر مورد واکاوی قرار گیرد.

    کلیدواژگان: فکر، اراده، حب ذات، جهت دهی دین، اصالت اجتماعی، استخلاف، روابط و مناسبات افراد، مصالح شخصی و اجتماعی، ارزشهای فردی و ارزشهای اجتماعی، نمونه آرمانی، تمدن سازی
  • نعمت الله کرم الهی*، حبیب الله اسداللهی صفحات 89-110

    هدف این مقاله بررسی رابطه دانش دینی، وضعیت ظاهری، شیوه و محتوای سخن مبلغان روحانی مدارس و نحوه نگرش دانش آموزان نسبت به روحانیت است. این تحقیق با روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه اجرا شده است. جمعیت آماری، شامل دانش آموزان دبیرستانی استان چهارمحال و بختیاری، حجم نمونه آماری 352 نفر و روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای است. براساس یافته های پژوهش 79 درصد پاسخگویان دانش دینی مبلغان را بالا می دانند، 7/74 درصد وضعیت ظاهری، 6/73 درصد شیوه صحبت و 3/71 درصد محتوای صحبت مبلغان را مناسب ارزیابی کرده اند. تفاوت معناداری بین ارزیابی پاسخگویان از دانش دینی، وضعیت ظاهری، شیوه و محتوای سخن مبلغان برحسب جنسیت، سال تحصیلی و رشته تحصیلی وجود دارد. میانگین نگرش دانش آموزان نسبت به روحانیت قبل از حضور مبلغان 2/10 و بعد از حضور مبلغان 4/13 است، لذا حضور مبلغان توانسته 2/3 نمره میانگین نگرش دانش آموزان را تغییر مثبت دهد، همچنین دانش دینی، وضعیت ظاهری و شیوه و محتوای صحبت مبلغان رابطه مثبت با نگرش دانش آموزان نسبت به روحانیت دارد.

    کلیدواژگان: مبلّغان مدارس، نگرش، روحانیت، دانش دینی، وضعیت ظاهری، شیوه و محتوای صحبت
  • سید محمدعلی غمامی* صفحات 111-134

    هدف این تحقیق ارایه ی چارچوبی هستی شناختی برای سیاست گذاری در حوزه فرهنگ تحت عنوان «تحول فرهنگی معرفتی» است. بدین معنا که چگونه سیاست، اقتصاد و اجتماع با رویکردی فرهنگی و مبتنی بر معرفت، متحول می شود. این مقاله همانند متفکران قاره ای قایل به تقدم معرفت فرهنگی بر علوم طبیعی و معرفت تجربی است اما بر اساس حکمت صدرایی به تقدم معرفت عقلی بر فرهنگ نیز تاکید دارد. بدین ترتیب معرفت فرهنگی میان دو نوع معرفت قرارگرفته است که خصلت های دوگانه ای را برای آن به وجود می آورد. این خصایص دوگانه و متناقض نما، بسیاری از اندیشمندان قاره ای و تجربه گرا را سرگردان نموده است اما در حکمت صدرایی با توجه به نظریه ی «خیال»، می توان فرهنگ را با خصلت های دوگانه ای تشریح نمود و قایل به اراده ای حقیقی برای انسان بر طبق «حرکت جوهری» بود. رویکرد مختار این متن، تحول فرهنگی معرفتی است که در مقابل رویکردهای صرفا فرهنگی یا صرفا معرفتی و رویکردهایی که فرهنگ را تابع اقتصاد و سیاست و اجتماع یا مستقل از آن ها می دانند، متمایز می کند. درنهایت اصولی برای تحول در عرصه ی فرهنگی مطرح شده است.

    کلیدواژگان: فرهنگ، فلسفه، معرفت فرهنگی، سیاست‌گذاری، حکمت صدرایی، نظریه خیال، تحول
  • سهیلا صادقی*، پویا دریس صفحات 135-160

    این مقاله با برجسته ساختن اهمیت تاریخی نهاد مسجد در فضای عمومی جامعه ایران و با تاکید بر نقش مهم این نهاد در تحولات سیاسی منجر شونده به انقلاب سال 1357، ادعا می کند که در زمینه مطالعات جامعه شناختی نهاد مسجد، خلاء جدی وجود دارد. بر همین اساس، پرسش اصلی مقاله چنین است: چارچوب نظری مناسب برای مطالعه و تحلیل نهاد مسجد به طور خاص، و فضای عمومی جامعه ایران به طورعام، کدام است؟ در ادامه، مقاله با مروری بر ادبیات تحقیقاتی انگلیسی زبان درباره نقش نهاد مسجد در انقلاب ایران، نشان می دهد که پیش فرض های این مطالعات درباره نهاد های مذهبی جامعه ایران، متاثر از نظریه های غالب توسعه غربی و به ویژه، چارچوب های نظری «مدرنیزاسیون» و «ایدیولوژیک» هستند. سپس، مقاله با واکاوی نسبت میان نظریه اجتماعی و نظریه توسعه، بحث می کند که میراث گفتمان «استعمار»، نه تنها به جریان اصلی نظریه اجتماعی شکل بخشیده است، بلکه بر نظریه های توسعه نیز سایه می افکند و آن ها را از فهم انضمامی تاریخی جوامعی که در تکاپوی توسعه غیرغربی هستند، باز می دارد. این مقاله، استدلال می کند که هرگونه تلاش برای خروج از ناکارآمدی نظریه های توسعه رایج در فهم تحولات فضای عمومی جوامع مسلمان و دست یابی به الگویی اسلامی ایرانی برای پیشرفت، نیازمند: الف) شناخت نظریه های توسعه غربی و برقراری گفت وگویی انتقادی با آن ها؛ ب) تمرکز بر نهادها و ظرفیت های مذهبی، فرهنگی و اجتماعی بومی است. مقاله پس از برشمردن برخی ویژگی های نظری الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، پیشنهاد می کند که در چارچوب مفهومی چنین الگوی جایگزینی، پیش فرض های رایج درباره نهاد مسجد در ایران که متاثر از گفتمان های مسلط توسعه غربی هستند، می توانند اصلاح گردند و از این رهگذر، به ما در مطالعه جامعه شناختی انضمامی تاریخی این نهاد یاری رسانند.

    کلیدواژگان: مسجد، الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت، جامعه ایران