فهرست مطالب
نشریه مطالعات نقد زبانی و ادبی
پیاپی 13 (تابستان 1399)
- تاریخ انتشار: 1399/09/15
- تعداد عناوین: 6
-
صفحه 5
یکی از معیارهای نظریه آبراهام مزلو، مساله محوری است که در میان چهره های برجسته ادبی، فردوسی شخصیتی مساله مدار به شمار می رود. بنا به باور مزلو خودشکوفایان مسئله مدار هستند تا خودمدار و در کل توجه زیادی به خودشان ندارند و احساس می کنند که در زندگی خود ماموریتی دارند. چنانچه فردوسی رسالت بزرگی در زندگی داشت که نیروی اصلی اش را برای تحقق آن صرف کرد و خواسته های خود را فدای هدفی بزرگ تر می کند که مایه پرافتخار جامعه و افراد آن حتی برای نسل بعد از آن شده است. نگارنده در این پژوهش سعی بر آن دارد تا با روش تطبیقی- تحلیلی یکی از مهمترین شاخصه های نظریه خودشکوفایی مزلو یعنی مساله مداری را در شخصیت فردوسی بسنجد و به مهم ترین مساله هایی که در اندیشه و شخصیت شاعر نمود دارد در معرض دید خواننده قرار دهد تا از این طریق نشان داده شود که فردوسی را می توان در قالب نظریه آبراهام مزلو، فردی خودشکوفا و در عین حال، مساله محور به شمار آورد و نتیجه ای که از این تطبیق به دست می آید، می تواند ادله محکمی جهت نشان دادن خودشکوفایی و برجستگی شخصیت فردوسی باشد.
کلیدواژگان: آبراهام مزلو، فردوسی، شاهنامه، خودشکوفا، مساله مداری -
صفحه 23
یکی از ارکان اساسی شعر فرم بوده و فرم فراتر از قالب و شکل ظاهری شعر است به همین دلیل غزلهای بسیاری از شاعران علیرغم داشتن شکل ظاهری یکسان، با یکدیگر متفاوت هستند. در واقع فرم به عنوان یکی از ارکان اساسی شعر، مجموعهی پیوستهای از قالب، زبان، تصویر و موسیقی شعر است.
نوآوری در فرم، یکی از هنجارگریزیهایی است که شاعران برای بیان محتوا از آن بهره میگیرند و صاحب سبک خاص شعری و خاصه در غزل میگردد. آرش آذرپیک از غزلسرایان معاصر است که برای ایجاد فضایی تازه در غزل با انواع نوآوریها در فرم غزل، دست به هنجارشکنی در قالب سنتی غزل زده است. انواع نوآوریهای آذرپیک در غزل، در این پژوهش مورد بررسی قرار خواهد گرفت و مشخص خواهد شد که اشعار آذرپیک از لحاظ فرمی هوای تازهای را وارد غزل معاصر کرده است و میتوان او را یک شاعر نوگرا به شمار آورد.کلیدواژگان: هنجارگریزی، فرم، عناصر فرم، آذرپیک -
صفحه 51
در سادهترین تعریف، سبک اشاره دارد به شیوه بیان در نوشتن یا سخن گفتن که توسط فردی معین و برای هدفی خاص، بهکار گرفته می شود. براساس این تعریف، غزالی در منجیات صاحب سبک و ایدیولوژی خاص خود است که از باورهای زبانی و فکری او نشات می گیرد، بهطوریکه آشنایی با سبک هر نویسنده می تواند ما را در بررسی اثر او، یاریگر باشد. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و با رویکرد تحلیل گفتمان، به بررسی ربع منجیات غزالی در کیمیای سعادت پرداخته می شود. بررسی این ربع نشان می دهد که غزالی در نثر ساده و روان این اثر، علاوه بر طرح مباحث عرفانی و سیر و سلوک عملی، به مسایل تعلیمی نیز پرداخته است. سبک او در منجیات، عرفانی، تشویق و ترغیب به آخرتگرایی و سیر به سوی حق است. او در این روند از حد اعتدال و مذهب عدول می کند و همین امر او را صاحب ایدیولوژی و سبک خاص می کند. هدف پژوهش این است که، سبک منجیات غزالی را با رویکرد تحلیل گفتمان ارایه دهد و نشان دهد که این شیوه در بررسی سبک نویسندگانی که آثارشان کارکرد اخلاقی و عرفانی دارد، ابرار مناسبی است.
کلیدواژگان: سبک، غزالی، تحلیل گفتمان، منجیات -
صفحه 69
به کارگیری عناصر طبیعی و آفاقی به عنوان یکی از درونمایههای شعر فارسی از جمله مضامینی است که ایرانیان از گذشته تا به حال بر اهمیت و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی واقف بودهاند. در این پژوهش، نگاه منوچهری دامغانی و سعدی شیرازی- دو نمایندهی توانمند سبک خراسانی و عراقی- به طبیعت با ذکر شواهد شعری به دقت مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت. مهمترین دستاوردی که از این تحقیق به دست آمد آنست که منوچهری شاعری آفاقی است و شادی را در دل طبیعت همراه با صوت دلانگیز پرندگان بر سر شاخههای درختان، شراب و می گساری و بودن با معشوقکان میبیند؛ در حالی که شعر سعدی گرچه آفاقی نیز است اما، بیشتر از امور انفسی و مفاهیمی چون احسان، خردورزی، توجه معشوق به عاشق حکایت می کند.
کلیدواژگان: آفاقی، منوچهری، سعدی، سبک خراسانی، سبک عراقی و طبیعت -
صفحه 80
پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی-تحلیلی پیرامون برخی از فرایندهای واجی در گویش لای زنگانی است. بدین منظور، نگارنده با روش مصاحبه و گفت وگو، به طور گسسته طی مدت قریب به یک سال، به ضبط و فیش برداری مطالب پرداخته است. با توجه به این پژوهش، ده نوع همگونی میان همخوان ها، پنج نوع همگونی میان واکه ها، دو نوع ناهمگونی همخوانی و چهار نوع ناهمگونی واکه ای در این گویش متداول است. تبدیل توالی /-st/ به [ss-]، تبدیل توالی /nd-/ به [nn-] و تبدیل صورت اشتقاقی [-mb] به [-mm] از سایر تبدیل ها رایج تر است. سایشی شدگی، - ر- شدگی و حذف از جمله فرایندهای تضعیفی است که در این گویش قابل مشاهده است. در فرایند تقویت، تبدیل همخوان سایشی به انسدادی و تبدیل همخوان سایشی به همخوان انسدادی- سایشی در این گویش متداول است. از دیگر فرایندهای واجی این گویش، کشش جبرانی است که ناشی از حذف همخوان های چاکنایی /h/ و /?/ است. همچنین در گویش لای زنگانی خنثی شدگی در مورد دو صدای /š/ و /č/ بسیار شایع است و در مورد دو صدای /k/ و /g/ نیز به ندرت اتفاق می افتد.
کلیدواژگان: گویش لای-زنگانی، فرایندهای واجی، ابدال -
صفحه 100
پژوهش پیش رو به بررسی اثرات مثبت تشویق در نارساخوانی متون فارسی پرداخته تا به این پرسشها پاسخ دهد که آیا تشویق میتواند عاملی برای بهبود روانخوانی افراد نارساخوان باشد؟ و آیا روانخوانی فارسی میتواند بر روانخوانی دیگر دروس یا متون موثر واقع شود؟ روش تحقیق در این مقاله تلفیقی از روشهای کیفی (تحلیلی) و کمی (آماری) است و دادهها به شیوه میدانی گردآوری شده است. میزان روان خوانی شرکتکنندگان با روش مشاهده مورد بررسی قرار گرفته و سپس از طریق آزمون t به تحلیل آماری نارساخوانی پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق 10 نفر از دانش آموزان نارساخوان متوسطه اول دبیرستان سیدالشهدا(ع)، در منطقه 9 شهر تهران هستند. متغیر مستقل در این تحقیق عامل تشویق و متغیر وابسته میزان روانخوانی است.تحلیل استنباطی دادهها با استفاده از آزمون t اندازهگیری مکرر و مقایسه میانگین دو گروه مستقل صورت گرفته است و نتایج حاصل از آزمونها در قالب جدول و نمودار ارایه و عملکرد آزمودنیها در هر آزمون به صورت نمودار و جدول ترسیم شده است. نتایج حاصله نشان داده که گروه آزمایش نسبت به گروه گواه پیشرفت چشمگیری داشته است و در نتیجه اثبات میکند که تشویق می تواند در روانخوانی درس فارسی موثر باشد و به تبع آن در دروس دیگری نیز که نیاز به روانخوانی دارد نیز موثر واقع شود.
کلیدواژگان: نارساخوانی، روان خوانی، متغیر تشویق، متون فارسی