فهرست مطالب

پژوهش های دانش زمین - پیاپی 44 (زمستان 1399)

مجله پژوهش های دانش زمین
پیاپی 44 (زمستان 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/10/17
  • تعداد عناوین: 14
|
  • میلاد رستمی، محمد مهدی حسین زاده*، رضا اسماعیلی صفحات 1-14

    تغییرات مجرای رودخانه، فرسایش کناره ای و رسوبگذاری کناره ای، فرآیند های طبیعی رودخانه های آبرفتی هستند که باعث تخریب زمین های کشاورزی اطراف و خسارت به تاسیسات انسانی اطراف رودخانه می شود. در این پژوهش با استفاده از مدل تنش برشی لین میزان ضریب ناپایداری کناره رودخانه واز در استان مازندران بررسی شده است. بدین منظور کلیه پارامترهای مورد نیاز با استفاده از مطالعات میدانی، تصاویر گوگل ارث و آزمایش دانه بندی اندازه گیری شد. براساس مدل فوق مقاطع ناپایدار شناسایی سپس برای هر یک از این مقاطع، اندازه پاره سنگ جهت سنگچینی کناره رودخانه به عنوان راهکار مدیریتی تعیین شده است. نتایج نشان داد که مقاطع 6، 2، 8، 3، 5، 7، 1، 4 به ترتیب دارای بیشترین تا کمترین ضریب پایداری هستند. بر این اساس اندازه پاره سنگ در آستانه حرکت و پاره سنگ مناسب جهت سنگچینی کناره و حفاظت از کناره رودخانه متفاوت خواهد بود. همچنین با توجه به شرایط هر مقطع، شیب مناسب کناره جهت عملیات سنگچین کردن متفاوت می باشد. که در این بازه از رودخانه واز مقطع شماره 1 بزرگترین پاره سنگ با اندازه 21/1 متر در شیب 20 درجه و پاره سنگ با اندازه 69/0 متر در شیب 30 درجه مورد نیاز است. مقطع شماره 6 کوچکترین پاره سنگ با اندازه 248/0 در شیب 20 درجه و پاره سنگ با اندازه 115/0 متر در شیب 30 درجه مورد نیاز است.

    کلیدواژگان: رودخانه واز، سنگچین کناره، ضریب پایداری، فرسایش کناره ای، مدل لین
  • فاطمه ارسلانی*، بهلول علیجانی، مهری اکبری، شیرین محمدخان صفحات 15-36

    هدف پژوهش حاضر تعیین غلظت عناصر سنگین موجود در غبار ریزشی شهر تهران، تحلیل فضایی آن و محاسبه شاخص های آلودگی جهت بررسی شدت تاثیر عوامل انسان ساخت است. بدین منظور غبار ریزشی با استفاده از تله رسوب گیر تیله ای 1 MDCOدر 28 ایستگاه شهر تهران در دوره آماری (31/3/1397- 1/10/1396) جمع آوری شد. جهت شناسایی و تعیین غلظت عناصر سنگین (Cd,Cr,Cu,Ni,Pb) موجود در گرد و غبار ریزشی جمع آوری شده، از آنالیز 2XRF، تعیین پراکندگی مکانی- زمانی عناصر سنگین موجود در غبار ریزشی از روش درونیابی کریجینگ، ردیابی مسیر ورود آن به کلان شهر تهران از مدل 3 HYSPLITو تعیین سطح آلودگی آن ها از شاخص های استاندارد (EF) و (Igeo) استفاده شد. پایدار بودن هوا، وارونگی دما و استفاده بیشتر از وسایل گرمایشی در فصل زمستان باعث افزایش غلظت عناصر سنگین در زمستان نسبت به بهار شد. به دلیل الگوی غربی باد، ذرات ریز گرد و غبار که حاوی فلزات سنگین است از غرب تهران به نقاط شرقی تر پراکنده می شود. بدلیل الگوی توپوگرافی تهران و کم شدن سرعت باد در شرق، غلظت این عناصر در شرق بیشتر از غرب می باشد. بیشترین غلظت کروم در نواحی مرکزی به سمت جنوب تهران قرار دارد. یکی از دلایل آن، معادن شن و ماسه واقع در غرب تهران است. براساس مقادیر شاخص غنی شدگی (EF) و شاخص زمین انباشت (Igeo) غلظت فلزات سنگین موجود در گرد و غبار ریزشی در زمستان 1396 و بهار 1397 به ترتیب Cd>Pb>Cu>Cr>Ni می باشد. سرب و کادمیوم منشا انسانی، مس، کروم و نیکل منشا طبیعی دارد.

    کلیدواژگان: تحلیل فضایی، تله رسوبگیر MDCO، شهر تهران، غبار ریزشی، فلزات سنگین
  • یاسر نیک پیمان*، شراره قلی زاده خاصوانی، میثم حاجی زاده، علی سعیدی رشک علیا صفحات 37-46
    جنگ یکی از پیچیده ترین پدیده های اجتماعی است که به دلیل ماهیت، اهداف و ابعاد آن پیامدهای اقتصادی- اجتماعی غیر قابل پیش بینی در جوامع درگیر آن برجای می گذارد. جنگ ذاتا نابود کننده توسعه پایدار است. در سال 1358 هجری شمسی جنگی ناخواسته در طول مرزهای غربی و جنوب غربی ایران از جانب عراق بر ایران تحمیل شد و در تمام این مدت، محیط زیست طبیعی و انسانی کشور مورد آماج تخریب و نابودی قرار گرفت. استراتژی های جنگی نظیر ساختن پل روی رودخانه ها و نهرها، ایجاد موانع جنگی، احداث خاکریزها و سنگرهای بزرگ سطحی و زیرزمینی، همگی باعث برهم زدن اکوسیستم منطقه شده و نیز استفاده از ماشین آلات مهندسی و رزمی و جنگ افزارها باعث صدمات جبران ناپذیر زیست محیطی شده است. درگیر بودن مستقیم بخشی از استان کرمانشاه در جنگ باعث شد تا اولویت های صنعتی، پژوهشی و زیست محیطی به سمت اهداف جنگ معطوف شود و به بیان بهتر، آب و محیط زیست تحت تاثیر شرایط اضطرار از اولویت خارج شد و تمرکز بر حفظ تمامیت ارضی و مرزها معطوف شد. لذا، حکم رانی طبیعی از حالت عادی خارج شده و به اضطرار تبدیل گردیده است. متعاقب آن، خسارات سنگین بر اکوسیستم های آبی و منابع آب در استان کرمانشاه وارد شد. در این مطالعه سعی شده است با بررسی سوابق و پیشینه حکمرانان بالارتبه و میان رتبه مرتبط با حکمرانی منابع آب در ایران و استان کرمانشاه در بازه زمانی هشت ساله جنگ و مقایسه آن با هشت سال پس از جنگ، به بررسی آثار جنگ تحمیلی ایران و عراق بر حکمرانی منابع آب در استان کرمانشاه پرداخته شود.
    کلیدواژگان: ایران، جنگ، حکمرانی منابع آب، عراق، کرمانشاه
  • رضا ارجمندزاده، ابراهیم شریفی تشنیزی*، علی اکبر احمدی، امیر مهدوی، سیما توسلی، رحیم دبیری صفحات 47-70
    حوضه رسوبی ژوراسیک-کرتاسه در ناحیه آغل مسی را لایه های قرمز رنگ سازند گره دو تشکیل می دهد که شامل توالی ماسه سنگ دانه ریز، ماسه سنگ دانه متوسط تا درشت و در نهایت کنگلومرا سرخ اکسیدان (هماتیت دار) می باشد که در بخش هایی احیایی شده اند. کانه زایی در افق های احیایی و در ارتباط با کانال های دیرینه رخداده است. در محدوده رخداد مس - اورانیوم آغل مسی، دو افق اصلی احیایی و چهار زیر افق قابل تشخیص است که هریک، از سه پهنه قرمز اکسیدان، پهنه شسته شده و پهنه احیایی کانه زایی تشکیل شده اند. با توجه به ویژگی-های سنگ شناسی، ژیومتری عدسی وابسته به لایه، گسترش ناحیه ای، ساخت و بافت جانشینی و دانه پراکنده، کانی شناسی ساده، وجود آثار و بقایای گیاهی و تمرکز کانه زایی مس در ارتباط با آن، رخداد مس آغل مسی را می توان تیپ رسوبی لایه ای قرمز با میزبان نهشته های رسوبی1 در نظر گرفت. برای ارزیابی کانی شناسی و نحوه تشکیل رخداد مس- اورانیوم در منطقه، مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی نظیر تهیه مقاطع نازک و صیقلی و مطالعات ژیوشیمیایی نظیر XRF، XRD و ICP-MS انجام شده است. ماسه سنگ های میزبان اورانیوم طبق نمودار فولک از نوع لیت آرنایت بوده و حداکثر میزان اورانیوم در ماسه سنگ ها ppm 96 می باشد.
    کلیدواژگان: اورانیوم، پهنه های اکسیدان و احیایی، سازند گره دو، ماسه سنگ قرمز، آغل مسی
  • مهدی یوسفی*، سید مرتضی موسوی، محمد مهدی خطیب صفحات 71-86
    محاسبه مقادیر هندسی تاقدیس تنگو از جمله پارامتر شکل L، پارامتر نسبت اندازه (R)، کندی چین (b)، ضرایب فوریه و جایگاه آنها در نمودار مربوطه، نشان می دهد که تاقدیس تنگو نامتقارن و دارای شکل جناغی تا سینوسی می باشد. با توجه به متغیر هندسی تاقدیس تنگو به میزان 75/0 و قرارگیری تاقدیس تنگو در رده1A  و همچنین موقعیت آن بر روی بلندای قدیمه هندیجان، این تاقدیس از نوع چین های تحمیلی می باشد که شکل گیری آن به طور مستقیم در اثر حرکت و بالاآمدگی در راستای گسل پی سنگی هندیجان می باشد. نتایج ما نشان می دهد که توپوگرافی ناهموار ایجاد شده در حوضه رسوبی در اثر فعالیت این گسل پی سنگی، عامل اصلی کاهش ضخامت در رسوبات کرتاسه پایینی تا ترشیاری می باشد. در شمال غرب خلیج فارس عملکرد گسل پی سنگی هندیجان در کنترل چینه شناسی منطقه به شکل ایجاد ناپیوستگی رسوبی در مرز بالایی سازند سروک و نبود چینه ای در سازند های ایلام و گورپی نقش اساسی را ایفا کرده است. چین خوردگی آرام در بازتابنده های لرزه نگاری ترشیاری مشخص می کنند که بلندی هندیجان فاز رشد دیگری را در خلال ترشیاری تجربه کرده است. پیشروی رسوبات همزمان با تکتونیک (آغاجری بالایی) در پهلوهای شمال غربی و جنوب شرقی بلندای هندیجان با تجدید فعالیت بلندای هندیجان در ترشیاری آغازی مطابقت دارد و نشانگر فاز اصلی چین خوردگی پس از کرتاسه بالایی می-باشد.
    کلیدواژگان: بلندای قدیمی هندیجان، تاقدیس تنگو، تحلیل هندسی، تکامل تکتونیکی، چین تحمیلی
  • افشین اکبرپور* صفحات 87-108
    کانسار آهن میمون آباد در توالی سنگ های آتشفشانی- رسوبی ژوراسیک و توده های نفوذی ژوراسیک-کرتاسه در شمال زون سنندج-سیرجان رخنمون دارد. کانی سازی آهن بیشتر به صورت مگنتیت است که به اشکال عدسی ، رگه ای، رگچه ای و نواری است. این کانسار دارای بافت پراکنده، توده ای، جانشینی و شبکه ای است. کانی های همراه بیشتر آمفیبول، اکتینولیت، اپیدوت و کوارتز هستند که در بخش هایی با کانی های رسی و کلسیت همراهند. تغییرات اکسید آهن در کانسنگ بین 30 تا 90 درصد است. عنصر آهن با گوگرد همبستگی مثبت و با تیتانیم، منیزیم، منگنز همبستگی منفی نشان می دهد. وانادیم از 17 تا 107 گرم در تن متغیر است. کاهش مقدار  CrوV  در این کانسار، منشا ماگمایی را برای آن مردود می سازد. مجموع مقادیر عناصر نادر خاکی در این کانسار بین 26 تا 283 گرم در تن است. غنی شدگی عناصر کمیاب سبک نسبت به عناصر کمیاب سنگین در کانسار نشانه تفریق است. براساس مقایسه پراکندگی REE، کانسار آهن میمون آباد شبیه کانسارهای آهن رسوبی است. تغییرات عناصر نادر خاکی در مگنتیت نشان دهنده دو منشاء اولیه و ثانوی برای کانی سازی آهن میمون آباد است. به این صورت که آهن ابتدا به شکل میان لایه در سنگ های رسوبی- آتشفشانی ژوراسیک تشکیل شده و توسط سیالات داغ حاصل از توده نفوذی، جابه جا شده و در افق های بالاتر تجمع نموده است. حضور اپیدوت و آکتینولیت فراوان که گاهی با گارنت نیز همراه است نشانه ی یک فاز  پیرو متاسوماتیسم می باشد.
    کلیدواژگان: اسکارن، رسوبی، ژئوشیمی، کانه زایی آهن، کردستان
  • محمد بومری*، عاطفه پیری، عبدالباسط نهتانی فر، حمیدرضا سلوکی صفحات 109-128

    محدوده تک تلار از نظر زمین شناسی در پهنه جوش خورده ی سیستان واقع شده است. قدیمی ترین سنگ ها در محدوده مورد بررسی سنگ های فلیش-گونه همچون شیل، سیلتستون و ماسه سنگ ایوسن می باشند که مورد نفوذ استوک های دیوریت پورفیری وگرانودیوریت پورفیری و دایک های گرانودیوریتی الیگوسن واقع شده است. سنگ -های آذرین از لحاظ ژیوشیمیایی دارای ترکیب دیوریت تا گرانودیوریت و متعلق به ماگماهای کالک آلکالن و شوشونیتی و جایگاه های مرتبط به کمان هستند. نمودار عنکبوتی عناصر جزیی و کمیاب خاکی که به ترتیب نسبت به مورب و کندریت به هنجار شدند نشان می دهند کهREE  و LILE غنی شدگی ولی عناصری از HES تهی شدگی دارند. غنی شدگیLREE  و LILE، وجود آنومالی های منفی Ba،Ti  وZr  و آنومالی های مثبتCe ، Rb، Sm و Th حاکی از شکل گیری نمونه های مورد مطالعه در محیطی مرتبط با کمان آتشفشانی است. استوک-های و سنگ های میزبان آنها در محدوده مورد مطالعه به شدت دگرسان شده می باشند. انواع دگرسانی ها شامل دگرسانی پتاسیک، فیلیک، تورمالینی، آرژیلیک، سیلیسی و پروپیلیتیک هستند. در مناطق دگرسانی، کانی زایی به صورت پراکنده، استوک ورک های کوارتز و رگه های سیلیسی رخ داده است. کانی زایی در محدوده تک تلار بر حسب نوع، شدت و منطقه بندی دگرسانی ها و سبک کانی زایی و همراهی با سنگ های آذرین نیمه نفوذی کالک آلکالن با بافت پورفیری، از نوع اپی ترمال- پورفیری کم عیار است. کانی زایی رگه ای اپی ترمال به صورت رگه های مس، سرب و طلا و تلسکوپی در حاشیه محدوده پورفیری رخ داده است. در محدوده مورد مطالعه سولفیدهای هیپوژن پیریت و کالکوپیریت و کانی های سوپرژن مالاکیت، آزوریت و هیدرواکسیدهای می باشند.

    کلیدواژگان: پهنه جوش خورده ی سیستان، تک تلار، جایگاه تکتونیکی پسابرخوردی، سیستم های اپی ترمال- پورفیری، ماگماهای کالک-آلکالن و شوشونیتی
  • مهدی قادری، نصیر عامل*، محسن موید صفحات 129-144
    آتشفشان سارای در حاشیه شرقی دریاچه ارومیه واقع شده است و یک کمپلکس آتشفشانی- نفوذی مرکب خاموش می باشد. این آتشفشان عمدتا تناوبی از روانه های لیویسیتیتی و فوران های آذرآوری با ترکیب لیویسیتیتی می باشد. دایک های لیویسیت فنولیتی، لامپروفیری، تراکیتی، یک توده کوچک نفوذی سینیتی و چند دایک با ترکیب سینیتی سایر واحد های سنگی آتشفشان سارای را تشکیل می دهند. کانی بیوتیت در مینت ها، مونشیکیت ها، تراکیت ها و سینیت های آتشفشان سارای از کانی های اصلی محسوب می شود و جهت بررسی دقیق تر، به ویژه تشخیص شرایط ژنز آنها، از بیوتیت های موجود در این سنگ ها، آنالیز نقطه ای انجام گرفت. میکا-های دایک های مینتی و مونشیکیتی و سینیت ها ترکیب فلوگوپیتی داشته و میکای تراکیت ها همگی از نوع بیوتیت می باشند. اکثر بیوتیت های مورد مطالعه در محدوده بیوتیت های اولیه مجددا متعادل شده قرار می گیرند. بررسی شیمی کانی آنها نشان می دهد که این مجموعه از یک ماگمای کالک آلکالن و در یک محیط کوهزایی تشکیل شده اند. عدد منیزیومی بیوتیت در لامپروفیرها اغلب بیش از 9/0، در سینیت ها اغلب بین 8/0 الی 9/0 و در تراکیت ها حدود 7/0 می باشد. فوگاسیته اکسیژن ماگما در حین تبلور اکثر بیوتیت ها حدود 9- تعیین می شود. با توجه به تفاوت ترکیب شیمیایی بیوتیت های نمونه های سینیتی و تراکیتی می توان گفت که به احتمال قوی بیش از یک و حتی بیش از دو مخزن تراکیتی- سینیتی مستقل از هم در آتشفشان سارای تشکیل شده اند.
    کلیدواژگان: آتشفشان سارای، شیمی بیوتیت، فوگاسیته اکسیژن
  • غلامرضا احمدزاده*، محمد مبشر گرمی، احمد جهانگیری، قهرمان سهرابی، مرضیه رضایی اقدم صفحات 145-162
    مجموعه ای از منشورهای بازالتی در شمال غرب ایران و در شمال شهر رضی (استان اردبیل) با روند شمال غرب - جنوب شرق برون زد دارند. کانی شناسی اصلی منشورهای بازالتی شامل فنوکریست های پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن (اوژیت) و الیوین با کانی فرعی تیتانومگنتیت و بافت غالب گلومروپورفیریتیک و هیالومیکرولیتی پورفیری می باشد. به لحاظ ژیوشیمیایی ماگمای مولد این سنگ ها دارای سرشت آلکالن و شوشونیتی است. نمودار عنکبوتی نشانگر غنی شدگی LREE نسبت به HREE بوده و بررسی ژیوشیمیایی گویای ژنز مرتبط با گوشته غنی شده است. روند تغییرات اکسیدهای مختلف نسبت به فراوانی SiO2 بیانگر فرایند تفریق عادی است. منشا ماگمای این سنگ ها از ذوب 1 تا 5% گوشته ی اسپینل گارنت لرزولیت با غنی شدگی توسط متاسوماتیسم در منشا با مذاب حاصل از صفحه فرو رو و سیالات و رسوبات همراه آن است. براساس شواهد ذکر شده این الیوین بازالت ها در یک حوضه کششی پشت قوس پس از برخورد در امتداد سوچر زون اللهیارلو در ورای کمان ماگمایی کرتاسه ایجاد شده است.
    کلیدواژگان: منشورهای بازالتی، متاسوماتیسم، سری آلکالن، شهرستان رضی، زون تالش
  • وحیده علیپور، علی عابدینی*، صمد علیپور صفحات 163-180
    ذخیره ی کایولن زاویه، در فاصله 20 کیلومتری شمال باختر شهرستان چالدران، استان آذربایجان غربی، شمال باختر ایران واقع می باشد. مشاهدات صحرایی و مطالعات آزمایشگاهی نشان می دهند که این ذخیره محصول دگرسانی سنگ های آذرین داسیتی پلیوسن است. کایولینیت، مونت موریلونیت، موسکویت- ایلیت، آلبیت، کوارتز، روتیل، هماتیت و گوتیت فازهای کانیایی در این ذخیره هستند. بررسی پارامترهای زمین شیمیایی نظیر مقادیر TiO2، Ba+Sr و Ce+Y+Laآشکار می کنند که تکوین و توسعه این ذخیره در ارتباط با عملکرد دو فرآیند درونزاد و برونزاد می باشد. محاسبات تغییرات جرم با فرض Ti به عنوان عنصر شاخص کم تحرک نشان می دهند که عناصری نظیر Ca،Mg ، Na،P ، Rb، Cs، Sr و Ce در طی فرآیندهای کایولینیتی شدن شسته شده و عنصر U در سیستم تثبیت شده است. این در حالی است که عناصری مانند Si، Al، Fe، K، Mn، Ba، Ta، Nb، Hf، Y، Zr، Ga، V، Co، Ni، Cu و کلیه REEs (به استثنای Ce) متحمل دو فرآیند شستشو و تثبیت گشته اند. تلفیق نتایج به دست آمده از بررسی های کانی شناسی و زمین شیمی تغییرات جرم حکایت از آن دارند که رفتار عناصر در طی توسعه این ذخیره توسط عواملی نظیر تغییرات در شیمی محلول های مسیول دگرسانی (pH و Eh)، حضور در فازهای کانیایی مقاوم، تغییر در شدت دگرسانی و نسبت سیال به سنگ، و حضور کانی های ثانویه که توانایی میزبانی عناصر در ساختارشان را دارند، کنترل شده است. ملاحظات زمین شیمیایی بیشتر آشکار می کنند که تمرکز لانتانیدها در این ذخیره توسط کانی های رسی، هماتیت، گوتیت، روتیل و فسفات های ثانویه صورت گرفته است.
    کلیدواژگان: داسیت، دگرسانی، زاویه، کائولن
  • زهرا بوسلیک، هادی جعفری* صفحات 181-196
    آب زیرزمینی در مسیر جریان خود از محل تغذیه تا محل تخلیه، با مواد مختلفی در تماس بوده و واکنش های متعددی را متحمل می شود. طی این مسیر برخی از مواد در آب حل شده و برخی دیگر در آن رسوب می کنند و کیفیت آب در آبخوان دچار تغییراتی می شود. تعیین و شناخت عوامل موثر بر تغییرات کیفیت آب، می تواند گامی موثر در راستای مدیریت کیفی آبخوان ها باشد. آب زیرزمینی در شمال آبخوان شاهرود، داری تیپ بی کربناته و کیفیتی مطلوب با EC حدود (µs/cm) 671 است، که به تدریج در روندی رو به جنوب کیفیت آب کاهش یافته و در نهایت به آبی شور با تیپ کلراید سدیم و میزان EC (µs/cm) 11210 تبدیل می گردد. پژوهش حاضر به منظور شناسایی منشا یون ها و فرآیندهای مهم کنترل کننده کیفیت آب آبخوان شاهرود صورت گرفته است. به منظور بررسی فرآیندهای ژیوشیمیایی حاکم بر این آبخوان، با استفاده از نتایج آنالیز 120 نمونه آب زیرزمینی برداشت شده در خرداد 1397، نقشه های پراکندگی EC، تیپ آب، غلظت یون ها، و نمودارهای دو متغیره Ca2+Mg2 در برابر HCO3+SO4، Ca+Mg در برابر TDS، Na در برابرCl  وCa  در مقابل HCO3 و نمودارهای تبادلات یونی و شاخص های اشباع کانی های هالیت، ژیپس، کلسیت، دولومیت و آراگونیت ترسیم و استفاده گردید. براساس نتایج این پژوهش فرآیندهای انحلال هالیت و ژیپس، رسوبگذاری کلسیت و دولومیت و تبادلات کاتیونی مستقیم و معکوس، از مهم ترین فرآیندهای کنترل کننده کیفیت آب آبخوان شاهرود هستند. خط تقسیم آب زیرزمینی باعث تغییراتی در روند کلی جهت جریان آب زیرزمینی گردیده و با جلوگیری از نفوذ آب شور وارد شده از بخش های شرقی و جنوب شرقی، به بخش های مرکزی و غربی آبخوان، باعث شده این توده های آب شور، تاثیر چندانی بر هیدروشیمی آبخوان شاهرود نداشته باشند.
    کلیدواژگان: آبخوان شاهرود، انحلال، تبادل یونی، رسوبگذاری، هیدروشیمی
  • بهزاد زمانی قره چمنی*، کامران بختی، محمد حسن پور صدقی صفحات 197-212
    زلزله به عنوان یکی از بلایای طبیعی، از نظر جانی و مالی همواره خطری برای جوامع بشری محسوب می شود؛ به همین دلیل، تلاش برای پیش بینی زلزله به عنوان یکی از راه کارهای مقابله با زلزله همواره مورد توجه بوده است. از طرفی کشور ایران با قرارگیری در کمربند کوهزایی آلپ- هیمالیا که یکی از لرزه خیزترین مناطق جهان است، از نظر لرزه خیزی در وضعیت لرزه خیزی شدید قرار دارد. یکی از موفق ترین پیش نشانگرهای کوتاه-مدت زلزله، سیگنال های الکتریکی لرزه ای (SES) است که روش VAN نامیده شده است. در این ارتباط از اوایل سال 1393 ایستگاه هایی جهت ثبت و پایش سیگنال های الکتریکی لرزه ای در شمال غرب ایران نصب گردیده است. با دریافت و تحلیل این سیگنال ها، می توان بزرگا، رومرکز و زمان زلزله ی قریب الوقوع را تعیین کرد. این پژوهش به بررسی SES دریافت شده در تاریخ 16 مرداد 1394 و چگونگی انجام تحلیل های زمان طبیعی جهت پی بردن به زمان وقوع زلزله ی پیش رو در بازه ی زمانی کمتر از یک هفته می پردازد. نتایج تحلیل های زمان طبیعی نشان داد که این سامانه در تاریخ 12 شهریور 1394 به مرحله ی بحرانی رسیده است و متعاقبا در صبح 13 شهریور 1394 زلزله ی اصلی این سامانه به بزرگای 5/5 ریشتر در منطقه ی ایقوز جمهوری آذربایجان و در فاصله ی 310 کیلومتری از ایستگاه اسپیران به وقوع پیوست. نکته ی مهم در این رابطه این است که در فاصله ی زمانی 6 ماه پیش و 6 ماه پس از این زلزله، هیچ زلزله ی بزرگتر از 5 ریشتری در منطقه مورد مطالعه رخ نداده است؛ که خود تاییدی بر اتفاقی نبودن این پیش بینی است.
    کلیدواژگان: پیش بینی زلزله، تحلیل زمان طبیعی، سیگنال های الکتریکی لرزه ای (SES)
  • نازنین ظاهری عبده وند، ایرج رسا*، شهره حسن پور صفحات 213-234
    کانه زایی Cu-Mo پورفیری در کانسار هفت چشمه واقع در شمال غربی زون فلززایی- ماگمایی ارسباران، شمال-غرب ایران مرتبط با نفوذ توده نفوذی گرانودیوریتی به درون توده پورفیری گابرودیوریتی می باشد. براساس مطالعات کانی شناسی، روابط بافتی و متقاطع رگه های کوارتز سولفیددار، فرایندهای دگرسانی و کانه زایی هیپوژن Cu-Mo در این کانسار به سه مرحله کانه زاییI  وII  همراه با دگرسانی پتاسیک و مرحله کانه زایی III همراه با زون دگرسانی سریسیتی تقسیم بندی شده اند. مقادیر محاسبه شده سیال-δ18O و سیال-δD کانی های بیوتیت در تعادل با سیال گرمابی به ترتیب 3/8+ تا 6+ پرمیل و 76- تا 74- پرمیل نشان گر منشاء ماگمایی سیالات سازنده هاله های دگرسانی پتاسیک احاطه کننده مرحله II کانه زایی می باشد. مقادیر محاسبه شده سیال-δ18O و سیال-δD کانی های سریسیت در تعادل با سیال گرمابی به ترتیب 9/7+ تا 6/5+ پرمیل و 100- پرمیل تا 84- پرمیل نشان-گر مشارکت بسیار کم آب های سطحی با سیالات ماگمایی در تشکیل هاله های دگرسانی سریسیتی می باشد. محدوده تغییرات مقادیر δ34S ایزوتوپ های گوگرد کانه های پیریت و کالکوپیریت در مراحل کانه زایی II و III کانسار هفت چشمه به ترتیب بین 4/5- تا 2/3- پرمیل و 1/3+ تا 7/0+ پرمیل نشان دهنده منشاء ماگمایی گوگرد در کانه های سولفیدی و تغییرات فیزیکوشیمیایی سیالات کانه زا در این مراحل کانه زایی می باشد. مقادیر همگن و محدوده باریک تغییرات نسبت های ایزوتوپی سنگ کل 143Nd/144Nd، 87Sr/86Sr، εNd و 206Pb/204Pb، 204Pb/204Pb و 208Pb/204Pb توده های پورفیری گابرودیوریت و گرانودیوریت به ترتیب 512773/0- 512776/0، 7044/0-7046/0، 6/2+ 7/2+، 82/18-93/18، 60/15-61-15 و 90/38-39 نشانگر تشکیل این توده ها در اثر ذوب بخشی پوسته زیرین ضخیم شده منشاء گرفته از گوشته تهی شده، در رژیم تکتونیکی فشارشی و سپس آغشتگی با مواد پوسته بالایی در طی صعود و تبلور ماگما می باشند.
    کلیدواژگان: ایزوتوپ های پایدار δ18O، δD و δ34S، ایزوتوپ های ناپایدار سنگ کل 143Nd، 144Nd، 87Sr، 86Sr و 206Pb، 204Pb، زون فلززایی- ماگمایی ارسباران، کانسار Cu-Mo پورفیری
  • وحیده ابراهیم نیا*، حمید طالب خواه صفحات 235-258
    به دلیل قرارگیری ایران در منطقه خشک و محدودیت منابع آب آن، مدیریت منابع آب یکی از ضروری ترین موضوعات مورد بحث درکشور است. استان خراسان شمالی نیز در منطقه خشک و نیمه خشک کشور قرار دارد که کمبود منابع آب تجدیدپذیر از ویژگی های آن است. مطالعات انجام شده نشان از این دارد که مدیریت آب در کشورهای مختلف با چالش سیاست گذاری و تصمیم گیری چندپاره و بخشی، اهداف رقابتی و گاه متضاد روبه رو است در پاسخ به این چالش، «رویکرد مدیریت یکپارچه منابع آب» به عنوان راهی برای درگیرکردن ذی نفعان در عملکردهای گوناگون، سطوح قلمرویی متفاوت و در دوره های زمانی چندگانه در مدیریت منابع آب مطرح شده است. در این چارچوب، این مقاله هدف اصلی خود را بر شناسایی این ذی نفعان و اندازه گیری میزان انسجام و یکپارچگی آن ها متمرکز کرده است و برای دستیابی به این هدف از روش «تحلیل شبکه ذی نفعان» در مدیریت منابع طبیعی با به کارگیری نرم افزار UCINET6 استفاده می کند. نتایج تحلیل در این روش نشان از این دارد که شرکت آب منطقه ای و استانداری استان خراسان شمالی دارای بالاترین درجه مرکزیت ورودی بوده و در نتیجه ذی نفع کلیدی محسوب می شوند. نتایج سطح میانی تحلیل مربوط به میان کنش های میان ذی نفعان نشان می-دهد که یکپاچگی و انسجام در زیرگروه حفاظتی بیشتر از سایر زیرگروه ها است و بیشترین کشمکش ها نیز بین نهادهای توسعه ای و نهادهای حفاظتی استان قابل ردیابی است. در تحلیل شاخص های کلان شبکه نیز شاخص تراکم شبکه (معادل با 34 درصد) نشان دهنده سطح پایین یکپارچگی و انسجام سازمانی در کل شبکه ذی نفعان استان است.
    کلیدواژگان: استان خراسان شمالی، تحلیل شبکه، ذی نفعان، مدیریت یکپارچه منابع آب