فهرست مطالب

توسعه پایدار محیط جغرافیایی - پیاپی 3 (پاییز و زمستان 1399)

نشریه توسعه پایدار محیط جغرافیایی
پیاپی 3 (پاییز و زمستان 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/08/20
  • تعداد عناوین: 6
|
  • حجت ارژنگی، علیرضا محمدی* صفحات 1-17

    شهرنشینی شتابان و فقدان آمادگی شهرها برای پذیرش شرایط نوظهور اجتماعی، در بسیاری از کشورهای در حال توسعه ‏به شکل گیری محیط های شهری با کیفیت پایین منجر شده است. این مسیله، به طور مستقیم بر کیفیت زندگی ‏شهروندان تاثیر گذاشته است. هدف این مقاله، بررسی متغیرهای موثر بر رضایتمندی شهروندان از کیفیت محیط شهری در منطقه 4 ‏شهر اردبیل است. این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و توسعه ای و از نظر روش انجام، از نوع توصیفی- ‏تحلیلی است.‏ از تعداد 382 نفر برای نمونه، پرسشگری به عمل آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از  آزمون های پارامتری ‏t‏ تک نمونه ای و ‏t‏ مستقل، تحلیل رگرسیون چندگانه به روش توام (‏Enter‏)، آزمون واریانس یا ‏F‏ و از آزمون تعقیبی شفه برای بررسی تفاوت بین چند گروه استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که، میزان رضایت ساکنان از کیفیت محیط شهری، در سطح پایینی قرار دارد. به ‏طوری که میزان رضایت از کیفیت محیط شهری پایین تر از میانه نظری می باشد. نتایج آزمون های واریانس و ‏t‏ مستقل نشان دادند که نوع ‏شغل، سطح تحصیلات و مدت اقامت بر میزان رضایت از کیفیت محیط شهری تاثیرگذارند. سایر ویژگی های شخصی بر میزان رضایتمندی افراد از کیفیت محیط ‏شهری (سن و جنسیت) تاثیرگذار نیستند.‏ همچنین متغیرهای محیط سکونتی به مراتب سهم بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها در پیش گویی متغیر وابسته دارند.

    کلیدواژگان: ارزیابی، کیفیت محیط شهری، رضایتمندی، منطقه 4، شهر اردبیل
  • صدیقه لطفی*، مجتبی شهابی شهمیری، عسگری معصوم نیا صفحات 18-31

    در دو دهه اخیر توسعه چندمرکزی توجه زیادی را در ادبیات نظری و اسناد سیاسی به سوی خود معطوف کرده است. طرفداران چندمرکزیتی معتقدند این الگوی فضایی می تواند توازنی را میان اهداف متناقض رقابت پذیری اقتصادی، انسجام اجتماعی و پایداری محیطی در مقیاس های مختلف ایجاد کند. تا به حال، مطالعات زیادی به بررسی اثربخشی و کارایی فرضیات مطرح شده در ارتباط با ساختارهای چندمرکزی پرداختند اما پژوهش های انگشت شماری به بررسی ارتباط میان قیمت زمین و استطاعت پذیری مسکن توجه کردند. در این راستا، ابتدا استان های کشور با دو شاخص پراکنش فضایی و توزیع اندازه شهرها مورد سنجش قرار گرفتند. و سپس با استفاده از رگرسیون دو متغیره ارتباط آنها با شاخص های قیمت زمین، رشد قیمت زمین و استطاعت پذیری مسکن بررسی شدند. یافته های پژوهش از الگوهای فضایی چندمرکزی حمایت می کند. به طوری که میان پراکنش فضایی شهرها و توزیع اندازه شهرها و قیمت زمین ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین پراکنش فضایی متوازن مراکز شهرها در پهنه سرزمین می تواند تا حدودی رشد قیمت مسکن را کنترل کند. به علاوه، بین شاخص های چندمرکزی و استطاعت پذیری مسکن ارتباط نسبتا محکم و معناداری پیدا شده است. بنابراین، به نظر می رسد ساختارهای چندمرکزی می توانند در زمان اوج تاب آوری بیشتری در برابر رشد قیمت مسکن داشته باشند.

    کلیدواژگان: مناطق چندمرکزی، استطاعت پذیری مسکن، پایداری، قیمت زمین، استان های کشور
  • زهره فنی*، آرش قربانی سپهر، زهرا سلطان محمدی صفحات 32-55

    رشد فزاینده شهرنشینی و نبود مدیریت منسجم شهری منجر به ناکارامدی برنامه ریزی در شهرها شده، به طوری که این ناکارامدی در سطح خرد «محله ای» بیشتر نمایان است. در این راستا توجه به توسعه پایدار شهری- محلی زمانی امکانپذیر خواهد بود که شوراهای محله ای برای آن نقش ویژه ای تدبیر کرده باشند. بر این اساس این مقاله با روش پیمایشی- تحلیلی و مطالعات میدانی و کتابخانه ای اقدام به جمع آوری اطلاعات از ساکنین محله امیرآباد جهت سنجش نقش شوراهای محله ای در توسعه پایدار شهری و ارتباط آن با زیست پذیری شهری نموده است. در این راستا محققین جهت مطالعات میدانی اقدام به تهیه پرسشنامه در 25 متغیر از میان شاخص های اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی، مسکن، زیست محیطی و فرهنگی نموده و سپس به توزیع آن در میان ساکنین محله امیرآباد پرداخته اند. لذا جهت تحلیل نظرات ساکنان در زمینه پایداری محله امیرآباد از نرم افزار SPSS استفاده شده است. همچنین پرسش پژوهش بدین گونه تنظیم شده است؛ چه رابطه ای میان شوراهای محله ای و توسعه پایدار آن وجود دارد و این شوراها چگونه می توانند به تحقق اهداف توسعه پایدار محله ای کمک نمایند؟ نتایج پژوهش گویای آن است که شورای محله امیرآباد با تغییر بنیادی ساختارهای برنامه ریزی توسعه محله می تواند به پایداری اکولوژیک، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی محله در راستای توسعه پایدار محله ای کمک شایان توجهی نماید. در نهایت می توان گفت با مدیریت منسجم محله ای، توسعه پایدار محلی برای زیست پذیری امکانپذیر است.

    کلیدواژگان: شهرنشینی، توسعه پایدار شهری-محله ای، شورای محله، امیرآباد، تهران
  • علی اکبر عنابستانی*، علی واعظ طبسی، ابوالفضل سلطانی صفحات 56-69

    با توجه به این که برنامه ریزی توسعه منطقه ای بین برنامه ریزی ملی و محلی قرار دارد، برای ایجاد تعادل بین مناطق کشور باید تمهیداتی اندیشیده شود و یکی از عواملی که این تعادل را بر هم می زند مهاجرت های روستایی است که ایجاد صنایع تبدیلی می تواند مانعی بر مهاجرت شود. با توجه به امتیازی که صنایع تبدیلی کشاورزی در ایجاد اشتغال و درآمد دارد، و به دلیل برخورداری بخش زنجان رود از پتانسیل کشاورزی باید نسبت به مکان یابی صنایع در این بخش مطالعه پهنه بندی صورت گیرد. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به پهنه بندی زمین برای مکان یابی صنایع اقدام شده است، به این نحو که ابتدا لایه ها با استفاده از ضوابط در ArcGIS حریم گذاری شده و سپس با استفاده از دستور Weighted overlay لایه ها در هم ترکیب شده و نقشه نهایی به دست آمده است. شاخص هایی که در این تحقیق به کار رفته است 15 شاخص طبیعی و انسانی می باشد که بنا بر نظر کارشناسان و اساتید به اولویت بندی آن ها پرداخته شده است. در این پژوهش حریم عارضه ها با توجه به ضوابط و معیارهای استقرار صنایع ارایه شده از طرف سازمان حفاظت محیط زیست (معاونت محیط زیست انسانی) تعیین شده و در پایان نقشه مطلوب ترین مکان با در نظر گرفتن برخی از شاخص ها از نقشه ی نهایی با استفاده از نرم افزار ArcGIS به دست آمده است. به این ترتیب که با استفاده از روش VIKOR روستاها را از نظر برخورداری از خدمات روستایی رتبه بندی می کنیم و مناطقی که روستاهای با رتبه بالا در آن قرار دارند و همچنین برخی از شاخص های دیگر از جمله نزدیکی به راه اصلی، راه آهن، نزدیکی به خط انتقال گاز و برق رودخانه زنجان رود و دوری از گسل به عنوان مطلوب ترین مکان انتخاب می شود.

    کلیدواژگان: مکان یابی، صنایع تبدیلی، تحلیل سلسله مراتبی، سیستم اطلاعات جغرافیایی، بخش زنجان رود
  • لطفعلی کوزه گر*، مصطفی رضایی صفحات 70-92

    در نیم قرن اخیر، تمرکززدایی از دولت به عنوان یکی از کلیدی ترین ابزارهای توسعه و به موازات آن یک فرایند دموکراتیک شناخته می شود. مخالفان تمرکززدایی در مقابل معتقدند تمرکززدایی با از بین بردن وحدت داخلی، افزایش درگیری های داخلی و دشوار ساختن اجرای قانون موجب تضعیف دولت و تجزیه کشور می شود و ایده «دولت قوی به مثابه دولت متمرکز» را مطرح می کنند. اما، تمرکززدایی از حکومت مرکزی به حکومت محلی زمینه های تخصیص اختیارات و قدرت به جوامع محلی را فراهم می کند که این کار نه تنها موجب تضعیف دولت نخواهد شد، بلکه مصداق بارزی از اثبات مشروعیت و دموکراسی در عمل است. البته تمرکززدایی نیازمند پیش شرط های قانونی و در عین حال اجرایی است که آثار آن در توانمندسازی دولت در ارایه خدمات عمومی، مشارکت و آموزش اجتماعی، و توسعه اقتصاد محلی نمایان است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تمرکززدایی اگر به درستی طراحی شود، می تواند دموکراسی را بدون تضعیف قدرت دولت افزایش دهد و در عین حال سطحی از قدرت و اختیار را نیز به جوامع محلی واگذار کند. تمرکززدایی خوش ساخت سطوح بالاتری از مشارکت و مشروعیت را گسترش می دهد که این امر موجب کاهش هزینه های برقراری و حفظ نظم، افزایش الزام به اجرای قانون، و کاهش نیاز به کارگیری قدرت توسط دولت می شود که در نهایت تمامی موارد فوق از پیش ران های توسعه محسوب می شوند.

    کلیدواژگان: تمرکززدایی، حکومت ملی، حکومت محلی، توسعه، مشارکت شهروندان
  • حسن حاتمی نژاد*، احمد حاتمی، مزدک احمدی نژاد صفحات 93-111

    توسعه پایدار به طورکلی به تعادل اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی اشاره دارد. ویک چشم انداز بسیار مطلوب را در آینده نوید می دهد. و زیست پذیری، به مجموعه ای از اهداف پایداری اشاره دارد. که مستقیم بر اعضای جامعه تاثیر می گذارند. بنابراین زیست پذیری، راهی به سوی توسعه پایداراست. در همین راستا پژوهش حاضر در پی آنست که با بررسی میزان زیست پذیری، در شهر نورآباد دلفان آن را به سوی توسعه پایدار سوق دهد. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار پرسش نامه و مشاهده مستقیم است. بنابراین ترکیبی از روش کمی و کیفی است. جامعه آماری آن تمام شهروندان شهر نورآباد که در سرشماری سال 1395 برابر با 66417 نفر بوده است. برای تخمین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. و تعداد نمونه مطابق این فرمول 384 نفر برآورد شده است. بعد از مشخص شدن حجم نمونه پرسشنامه ها به صورت تصادفی ساده در بین شهروندان پخش گردید. علاوه بر این محقق به صورت حضوری به مشاهده مستقیم شاخص های موردمطالعه در سطح شهر پرداخته است. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرافزار Spss و آزمون های T تک نمونه ای، آزمون فریدمن تجزیه و تحلیل گردیدند. نتایج این پژوهش نشان داد که در شهر نورآباد ابعاد زیست پذیری به هم هماهنگ و هم اندازه نبوده و بعد زیست محیطی با مجموع 3 شاخص مطلوب و میانگین رتبه 55/2 در وضعیت مناسب بوده و همخوانی بیشتری با معیارهای شهر زیست پذیر دارد. در بعد اجتماعی از مجموع 6 شاخص تدوین شده 2 شاخص آموزش، همبستگی و تعلق اجتماعی در وضعیت مطلوب و چهار شاخص میزان خدمات اوقات فراغت، خدمات بهداشتی و درمانی، امنیت اجتماعی، مشارکت اجتماعی در وضعیت نامطلوب بوده است. میانگین رتبه برای بعد اجتماعی 90/1 بوده است. و در مرحله آخر بعد اقتصادی با 4 شاخص که دو شاخص مسکن و کالای مصرفی در وضعیت مطلوب  و شاخص حمل ونقل و امکانات زیربنایی نیز در وضعیت نسبتا مطلوب و شاخص اشتغال در وضعیت بسیار نامطلوب ارزیابی شده است. نامطلوب بودن شاخص اشتغال در این شهر نه تنها زیست پذیری را به شدت کاهش داده است. بلکه موجب مهاجرت های دایمی و فصلی و مخصوصا قشر جوان در شهر نورآباد شده است. بنابراین میزان ابعاد زیست پذیری در شهر نورآباد با شدت و ضعف همراه است و هرچه از بعد زیست محیطی به طرف ابعاد اجتماعی و اقتصادی حرکت کنیم از شدت زیست پذیری کاسته می شود.

    کلیدواژگان: توسعه پایدار، زیست پذیری شهری، شهر نورآباد دلفان