فهرست مطالب

دانش حسابرسی - سال بیستم شماره 4 (پیاپی 81، زمستان 1399)

نشریه دانش حسابرسی
سال بیستم شماره 4 (پیاپی 81، زمستان 1399)

  • تاریخ انتشار: 1400/01/14
  • تعداد عناوین: 15
|
  • نجمه رستگاری*، غلامحسین مهدوی صفحات 5-37

    هدف این پژوهش بررسی اثر تعدیل کنندگی اهمیت صاحب کار بر رابطه بین تغییر موسسه حسابرسی شامل تغییر اجباری و اختیاری موسسه حسابرسی و تمرکز بازار حسابرسی در بازه زمانی 1397-1390 است. برای شناسایی تمرکز بازار حسابرسی از شاخص های تمرکز بازار مانند نسبت تمرکز، شاخص هرفیندال-هیرشمن و شاخص آنتروپی استفاده شد. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از الگوی داده های ترکیبی نشان داد که اهمیت صاحب کار بر رابطه بین تغییر موسسه حسابرسی و تمرکز بازار حسابرسی اثر تعدیل کنندگی دارد و سبب مستقیم شدن رابطه شد. هم چنین، نتایج نشان داد که بین تغییر اجباری و اختیاری موسسه حسابرسی و هر سه شاخص تمرکز بازار حسابرسی شامل نسبت تمرکز، شاخص هرفیندال-هیرشمن و شاخص آنتروپی رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. یعنی، با افزایش (کاهش) تغییر اجباری و اختیاری موسسه حسابرسی، تمرکز بازار حسابرسی کاهش (افزایش) می یابد. افزون بر این، بین متغیرهای کنترلی اندازه و تمرکز صاحب کار و تمرکز بازار حسابرسی رابطه مستقیم و معنی داری مشاهده شد. بنابراین، اهمیت صاحب کار و تغییر موسسه حسابرسی عاملی موثر بر توزیع بازار بین موسسه های حسابرسی و در نتیجه، تمرکز بازار حسابرسی است.

    کلیدواژگان: اهمیت صاحب کار، تغییر موسسه حسابرسی، تمرکز بازار حسابرسی، نسبت تمرکز، شاخص هرفیندال-هیرشمن و شاخص آنتروپی
  • محمدرضا نیک بخت*، امید محمودی خوشرو صفحات 38-56

    شناخت کیفیت حسابرسی برای استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری به دلیل ارزیابی عملکرد، پیش بینی سود آوری و تعیین ارزش واقعی شرکت بسیار حایز اهمیت است. هدف از این پژوهش برآورد مدلی برای شناخت معیارهای کیفیت حسابرسی با استفاده مدل AHP فازی و سپس استفاده از آزمون T-Test برای تبیین مدل سیستمی کیفیت حسابرسی به گونه ای که بتواند مدل اولیه را بهینه نماید. برای این منظور از 17 متغیر تاثیر گذار بر گرفته از ادبیات و پیشینه پژوهش در قالب سه گروه (ورودی، فرایندی و خروجی) در طی سال 1395 در گستره سازمان حسابرسی و موسسات عضو جامعه حسابداران رسمی ایران انجام گرفت. نتایج حاصل نشان می دهد که کاربرد مدل منطق فازی معیارهای با اهمیت کیفیت حسابرسی را رتبه بندی می نماید. ارزیابی عملکرد الگوهای منطق فازی و آزمون T حاکی از تایید این الگو است، به طوری که معیارهای میانگین سوابق، تخصص صنعت، حجم کار شرکا، جابجایی شرکا و تجدید ارایه صورت های مالی بیش ترین تاثیر اهمیت بر کیفیت حسابرسی مورد تبیین قرار گرفت. این شش معیار در مجموع بیش از 76 درصد اهمیت کیفیت حسابرسی را به ترتیب در گروه معیارهای ورودی، معیارهای خروجی و معیارهای فرایندی را ارایه نمودند.

    کلیدواژگان: آزمون T، رویکرد سیستمی، کیفیت حسابرسی، منطق فازی
  • منصور محمدی، محمد کاشانی پور *، نظام الدین رحیمیان، محمدحسین رحمتی صفحات 57-85

    تهدیدهای استقلال، شرایط و عواملی هستند که استقلال حسابرس را از بین می برد یا انتظار می رود باعث تضعیف آن شود. در صورتی که استقلال حسابرس تحت تاثیر عوامل تهدید کننده قرار گیرد، مقبولیت و اعتماد عمومی به حرفه حسابرسی و همچنین قابلیت اطمینان نسبت به گزارش های مالی حسابرسی شده کاهش می یابد. با توجه به گستردگی بخش عمومی کشور، نقش حسابرسان فعال در این حوزه به منظور حفاظت از منافع عمومی بسیار پررنگ بوده و به منظور جلب و افزایش اعتماد عمومی، فعالیت ها و تصمیم گیری های حسابرسان این حوزه باید با رعایت استقلال و بی طرفی انجام شود. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل بالقوه تهدید کننده استقلال حسابرسان دیوان محاسبات کشور است. رویکرد این پژوهش آمیخته (ترکیبی) و مقطع زمانی انجام پژوهش پاییز سال 1398 بوده است. همچنین، داده های مورد نظر در بخش کیفی از طریق بررسی ادبیات پژوهش، اسناد و مدارک مرتبط با استقلال موسسات عالی حسابرسی و مصاحبه با خبرگان و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شده است. نمونه آماری پژوهش متشکل از خبرگان منتخب دیوان محاسبات بوده که تعداد 16 نفر در بخش کیفی به روش اشباع نظری و تعداد 30 نفر در بخش کمی به روش هدفمند انتخاب شده اند. به منظور تحلیل داده های حاصل از بخش کیفی از روش تحلیلتم و برای تحلیل داده های بخش کمی از تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. یافته های پژوهش در مجموع بیانگر شناسایی چهارتم اصلی تهدید کننده استقلال حسابرسان دیوان محاسبات کشور شامل تهدیدهای فردی، تهدیدهای سازمانی، تهدیدهای فراسازمانی و تهدیدهای محیطی است. ضمن اینکه هریک از این تم های اصلی دارای تم های فرعی و دسته های مفهومی مشخصی نیز می باشند.

    کلیدواژگان: استقلال حسابرس، عوامل تهدید کننده استقلال، حسابرسی بخش عمومی، دیوان محاسبات کشور
  • حسن خسروی*، عادل آذر، مرتضی موسی خانی، مهدی مرتضوی صفحات 86-107

    هر سازمانی برای داشتن عملکرد مناسب و کسب نتایج مورد انتظار باید برنامه ای مدون داشته باشد و نیل به اهداف بدون داشتن برنامه مشخص غیر ممکن و بسیار هزینه بر و زمان بر است.یکی از ارکان اصلی برنامه های سازمانی ارزیابی عملکرد است، در تحقیق پیش رو برای طراحی مدل ارزیابی عملکرد نظام ذی حسابی کشور با استفاده از  رویکرد تحقیق کمی مدلی طراحی شده است  که برای انجام تحقیق  جامعه آماری مورد نظر  شامل  خبرگان حوزه ارزیابی عملکرد و روسای دستگاه های اجرایی در زمینه نظارت بر کار ذی حسابان در حوزه نظام ذی حسابی کشور(وزارت امور اقتصادی و دارایی) می باشد .تعداد نمونه آماری در مرحله دلفی با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی  12 نفر تعیین شده است و برای ارزیابی نتایج حاصل از روش  دلفی فازی  استفاده شده است و در مرحله کمی با استفاده از روش سرشماری  137 نفر از کارشناسان حوزه نظام ذی حسابی کشور(وزارت امور اقتصادی و دارایی) انتخاب شده اند  که با استفاده از ابزار پرسشنامه اطلاعات جمع  آوری شده است و با استفاده از تحلیل عاملی و تکنیک حداقل مربعات جزیی و نرم افزار Smart PLS   تجزیه و تحلیل صورت گرفته است که  در پایان پس از تعیین مقولات، طبقات کلی مدل عملکرد نظام ذی حسابی در قالب 3 بخش ارزیابی عملکرد، عوامل مداخله گر و عملکرد نظام ذیحسابی مورد شناسایی قرار گرفتند و مدل مد نظر طراحی و تایید شد.

    کلیدواژگان: ارزیابی عملکرد، نظام ذیحسابی، طراحی مدل، دلفی، تحلیل عاملی
  • مجید منتشری*، داریوش فرید صفحات 108-127

    حرفه حسابرسی طی چند سال گذشته شاهد افزایش شکایت ها علیه حسابرسان و میزان خسارت های ناشی از این شکایت هاست. پیامدهای نامطلوب حاصل از این شکایت ها برای جامعه حسابرسی بسیار گران است و پایه این حرفه را با مشکل مواجه خواهد کرد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه پویای بین کیفیت حسابرسی، اندازه حسابرسی و ریسک دادرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نمونه این پژوهش با استفاده از روش حذف سیستماتیک و با اعمال محدودیت ها تعداد 84 شرکت طی سال های (1387-1396) انتخاب شد. فرضیه ها با استفاده از تکنیک آماری خودرگرسیون برداری بیزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان دهنده رابطه معناداری بین اندازه حسابرس و ریسک دادرسی با کیفیت حسابرسی موجود می باشد. همچنین ریسک دادرسی رابطه بین اندازه حسابرس و کیفیت حسابرسی را تعدیل و باعث بهبود کیفیت حسابرسی شرکت ها خواهد شد.

    کلیدواژگان: ریسک دادرسی، کیفیت حسابرسی، اندازه حسابرس، رویکرد خودرگرسیون برداری بیزی
  • رضا جامعی*، علی نظری نامبانی، محمد اسماعیلی صفحات 128-148

    کیفیت حسابرسی از جمله موارد با اهمیتی محسوب می شود که صحت اطلاعات ارایه شده و کیفیت گزارشگری مالی را بهبود بخشیده که در این راستا تفاوت سود حسابداری و درآمد مشمول مالیات می تواند حاوی اطلاعاتی درباره دستکاری سود و برنامه ریزی برای اجتناب از پرداخت مالیات باشد. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی کیفیت سود در رابطه بین مابه التفاوت (سودهای حسابداری و مالیاتی) و کیفیت حسابرسی می باشد. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، تعداد 124 شرکت از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1389 تا 1397 به روش نمونه گیری حذف سیستماتیک انتخاب شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین مابه التفاوت (سودهای حسابداری و مالیاتی) و کیفیت حسابرسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد، زمانی که متغیر میانجی کیفیت سود وارد مدل می شود رابطه معناداری بین مابه التفاوت (سودهای حسابداری و مالیاتی) و کیفیت حسابرسی وجود ندارد. به عبارت دیگر از طریق متغیر میانجی کیفیت سود، بین مابه التفاوت (سودهای حسابداری و مالیاتی) و کیفیت حسابرسی رابطه معناداری وجود ندارد.

    کلیدواژگان: کیفیت حسابرسی، مابه التفاوت (سودهای حسابداری و مالیاتی)، کیفیت سود، محافظه کاری حسابداری
  • مسعود طاهری نیا*، عبدالله ساعدی صفحات 149-171

    سرمایه مسیر شغلی تصویری از یک انسان رشد یافته را نشان می دهد که از آمادگی لازم برای انجام وظایف یک شغل برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل سرمایه مسیر شغلی در حرفه حسابرسی با استفاده از رویکرد ساختاری تفسیری انجام پذیرفت. این پژوهش بر پایه پژوهش های آمیخته و به صورت کیفی و کمی در پارادایم قیاسی استقرایی است که از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران و خبرگان حوزه حرفه حسابرسی (شامل: مدیران موسسات حسابرسی معتمد بورس و اوراق بهادار، مدیران سازمان حسابرسی و استادان حسابرسی) تشکیل می دهند که براساس روش نمونه گیری هدفمند 24 نفر از آنها انتخاب شدند. در بخش کیفی ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته است که روایی و پایایی آن به ترتیب با استفاده از ضریب CVR و آزمون کاپای کوهن مورد آزمون قرار گرفت. همچنین در بخش کمی پژوهش ابزار گرآوری اطلاعات پرسشنامه که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد مورد سنجش قرار گرفت. لازم به ذکر است که داده های بدست آمده در بخش کیفی، از طریق نرم افزار Atlas.ti و روش کدگذاری تحلیل شد. از طرفی در بخش کمی پژوهش نیز با استفاده از نرم افزار مطلب (Matlab) و رویکرد ساختاری تفسیری مدل نهایی پژوهش تدوین و ارایه شد. نتایج پژوهش در برگیرنده شاخص ها و مولفه های سرمایه مسیر شغلی و ارایه مدل سرمایه مسیر شغلی در حرفه حسابرسی است. به این ترتیب، یافته های پژوهش مشتمل بر شناسایی پانزده شاخص سرمایه مسیر شغلی که در چهار سطح و در قالب مدل نهایی تشریح شده است.

    کلیدواژگان: سرمایه مسیر شغلی، حرفه حسابرسی، رویکرد ساختاری تفسیر
  • رضا غلامی*، محسن پرسال صفحات 172-197

    هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی بر رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و مدیریت سود است. دوره پژوهش از سال 1390 تا 1396 و نمونه آماری متشکل از 127 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور، تاثیر کیفیت حسابرسی بر رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و مدیریت سود، سنجیده شد. کیفیت حسابرسی از طریق سه مولفه اندازه موسسه حسابرسی، دوره تصدی حسابرس و اظهارنظر حسابرس اندازه گیری شد. نتایج نشان می دهد که اندازه موسسه حسابرسی و اظهارنظر حسابرس، به طور معناداری رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و مدیریت سود را تضعیف می کند؛ اما دوره تصدی حسابرس تاثیر معناداری بر این رابطه ندارد. به عبارتی، کیفیت حسابرسی از دو جنبهاندازه موسسه حسابرسی و اظهارنظر حسابرس رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و مدیریت سود را تضعیف می کند. همچنین، نتایج تکمیلی پژوهش، حاکی از آن است که بین شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام به عنوان شاخصی از عدم تقارن اطلاعاتی با مدیریت سود، ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بررسی ها نشان داد که اندازه موسسه حسابرسی و اظهارنظر حسابرس، ارتباط منفی و معناداری با مدیریت سود دارند، اما دوره تصدی حسابرسی، ارتباط مثبت و معناداری با مدیریت سود دارد.

    کلیدواژگان: شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام، کیفیت حسابرسی، عدم تقارن اطلاعاتی، مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی
  • محمود نظرپور*، سید حسین نسل موسوی، میرسعید حسینی شیروانی صفحات 198-226

    مالیات در ایران به لحاظ تامین مالی و ابزار سیاستگذاری از جایگاه مناسبی برخوردار نمی باشد. بین عملکرد مالیات و سطح بالقوه آن، شکاف وجود دارد که یکی از دلایل اصلی ایجاد آن، وجود پدیده فرار مالیاتی است. در این میان، شناسایی فرار مالیاتی اشخاص حقوقی و ارایه راهکارهایی به منظور شناسایی و مقابله با آن به دلیل درآمدزایی عمده این پایه مالیاتی از اهمیت بالایی برخوردار است. از طرف دیگر وقتی مامورین مالیاتی جهت حسابرسی به پرونده مالیاتی اشخاص حقوقی مراجعه می کنند با حجم زیاد اطلاعات مواجه می باشند که در بعضی مواقع ظرف مهلت کمتر از یک روز باید پرونده ها را حسابرسی نمایند که نبود فرصت کافی و عدم تفکیک پرونده های پرریسک و کم ریسک و... باعث کاهش کیفیت حسابرسی مالیاتی می گردد و مقدمه افزایش فرار مالیاتی مودیان را فراهم می کند. در این پژوهش به منظور پیش بینی و مبارزه با فرار مالیاتی، تعداد 28 نسبت مالی مربوط به تعداد 1186 شرکت طی سال های 1393 تا 1395 که از سایت سازمان بورس اوراق بهادار استخراج گردید به عنوان ورودی مدل، مبنای آموزش و تست روش های ترکیبی شبکه بیزین و الگوریتم SVM قرار می گیرد. بعد از ارایه مدل، خروجی مشخص می کند که شرکت دارای فرار مالیاتی می باشد یا خیر. سازمان مالیاتی می تواند با استفاده از مدلهای این پژوهش، قبل از حسابرسی مالیاتی مودیان، تشخیص دهد که مودی دارای فرار مالیاتی می باشد یا خیر و میزان ریسک مودی را تعیین نماید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که به ترتیب، روش های الگوریتم ترکیبی، الگوریتم SVM و شبکه بیزین از دقت و کارایی بیشتری در کشف و شناسایی فرار مالیاتی برخوردار هستند.

    کلیدواژگان: حسابرسی مالیاتی، الگوریتم SVM، شبکه بیزین، فرار مالیاتی، ریسک مالیاتی
  • مهدی مران جوری*، رضیه علی خانی صفحات 227-245

    غالب تحقیقاتی که در رابطه با کیفیت خدمات حسابرسی صورت گرفته، بر ویژگی های دموگرافیک حسابرسان نظیر جنسیت، میزان شهرت و روابط فردی با مدیران شرکت ها و قانون گذاران متمرکز بوده است و در زمینه ارتباط بین سرمایه انسانی حسابرسان با تحریف صورت های مالی، مطالعات محدودی صورت گرفته است. با توجه به اینکه تحریف صورت های مالی که منجر به تجدید ارایه صورت های مالی می شود، نگرانی درباره قابلیت اعتماد به محیط گزارشگری مالی را به همراه دارد، این پژوهش درصدد است ارتباط بین سطح تحصیلات حسابرسان با احتمال تجدید ارایه صورت های مالی را با تاکید بر نقش تعدیل کننده تجربه حرفه ای حسابرسان بررسی نماید. در پژوهش حاضر با استفاده از داده های کتابخانه ای، ابتدا ارتباط بین سطح تحصیلات حسابرسان و احتمال تجدید ارایه صورت های مالی سپس نقش تعدیل کننده تجربه حرفه ای حسابرسان مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی بوده و در زمره تحقیقات توصیفی- همبستگی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1392 لغایت 1396 است که پس از حذف سیستماتیک، تعداد 78 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردید. به منظور بررسی ارتباط بین متغیرهای پژوهش از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد بین سطح تحصیلات حسابرسان و احتمال تجدید ارایه صورت های مالی شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین تجربه حرفه ای حسابرسان، رابطه منفی بین سطح تحصیلات حسابرسان و احتمال تجدید ارایه صورتهای مالی را تقویت می کند.

    کلیدواژگان: تجدید ارائه صورت های مالی، تجربه حسابرس، تحصیلات حسابرس
  • امید محمدی، ابراهیم گیوکی*، محمدتقی کبیری، آذر مسلمی صفحات 246-271

    حسابرسی نقش بسیار حیاتی را در تضمین یکپارچگی گزارشگری مالی ایفا می کند، به طوری که انجام حسابرسی با کیفیت بالا می تواند افزایش سطح اعتماد عمومی و ایجاد اعتماد به نفس سرمایه گذاران در تصمیم گیری های خود را به همراه داشته باشد و از طرفی، مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت، به معنای مجموعه وظایف وتعهداتی است که شرکت باید در جهت حفظ، مراقبت و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت می کند، رعایت کند. به همین منظور ما در این پژوهش به تبیین رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت و کیفیت حسابرسی مستقل می پردازیم که تعداد 117 شرکت در یک دوره 7 ساله بین سالهای 1391 تا 1397 به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده است. برای انجام این پژوهش از رگرسیون داده های پنلی با نرم افزار Eviews استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که متغیر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت تاثیر مثبت و معناداری برروی سه متغیر اندازه موسسه حسابرسی، دوره تصدی حسابرس و تخصص حسابرس در صنعت دارد. در کل نتایج پژوهش نشان می دهد شرکت هایی که مسئولیت پذیری اجتماعی را رعایت می کنند، صورت های مالی حسابرسی شده آنها ازکیفیت بالاتری برخوردار خواهد بود و سرمایه گذاران با اطمینان خاطر بیشتری در این شرکتها اقدام به سرمایه گذاری می نمایند.

    کلیدواژگان: مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت، کیفیت حسابرسی مستقل، اندازه موسسه حسابرسی، دوره تصدی حسابرس، تخصص حسابرس در صنعت
  • محمد نورمحمدی*، مهدی صفری گرایلی صفحات 272-297

    هویت در حرفه حسابرسی، فرآیندی روانکاوانه و مبتنی بر ابعاد ادراکی است که با ارتقای سطح اعتماد و انگیزه های فردی و اجتماعی شکل و به مرور به افزایش اثربخشی نقش حسابرس کمک می نماید. رویکردهای رهبری در ایجاد هویت حرفه ای نقش تعیین کننده ای دارند و حسابرسان را نسبت به حفظ منافع ذینفعان، متعهدتر و پاسخگوتر می نماید. براساس وجود سبک رهبری و هویت در حرفه حسابرسی، کیفیت های عملکردی حسابرسان به دلیل برانگیختن انگیزه های معنوی تقویت شده و باعث می گردد در قضاوت های حسابرسی اثربخشی بیشتر از خود نشان دهند. هدف این پژوهش بررسی تاثیر رهبری زهرآگین و هویت تیمی منسجم بر تردید حرفه ای حسابرسان می باشد. نمونه آماری این پژوهش شامل 192 نفر از حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و موسسات حسابرسی بخش خصوصی است که با روش نمونه گیری تصادفی اتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه استاندارد می باشد. برای تحلیل داده ها نیز، از نرم افزار PLS و از روش حداقل مربعات جزیی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد سبک رهبری زهرآگین حسابرس بر تردید حرفه ای حسابرسان تاثیر منفی و معناداری دارد، درحالی که هویت تیمی منسجم بر تردید حرفه ای حسابرس تاثیر مثبت و معناداری دارد.

    کلیدواژگان: رهبری زهرآگین، هویت تیمی منسجم، تردید حرفه ای حسابرس
  • محسن صالحی نیا*، پروین حسینی صفحات 298-316

    حق الزحمه حسابرسی عاملی مهم در کیفیت حسابرسی و در نتیجه کیفیت گزارشگری مالی می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر حق الزحمه عادی و غیرعادی حسابرس بر بازگشت اقلام تعهدی (به دو فرم اقلام تعهدی خوب و خطای برآورد اقلام تعهدی) می باشد. در این پژوهش برای تفکیک حق الزحمه حسابرس به دو بخش عادی و غیرعادی از رویکرد لین و همکاران (2018) و برای تفکیک اقلام تعهدی به دو جزء اقلام تعهدی خوب و خطای برآورد اقلام تعهدی از مدل آلن و همکاران (2013) استفاده شده است. به منظور آزمون فرضیه ها، تعداد 82 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1396-1391 به عنوان نمونه انتخاب شده و با استفاده از روش داده های ترکیبی بررسی شدند. روش آزمون فرضیه ها نیز رگرسیون چندمتغیره با روش برآورد حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) می باشد. نتایج حاصل از آزمون های آماری موید این است که حق الزحمه عادی حسابرس بر جزء اقلام تعهدی خوب تاثیر مثبت و معنادار دارد در حالی که تاثیر حق الزحمه عادی بر خطای برآورد اقلام تعهدی معنادار نمی باشد. همچنین نتایج نشان داد حق الزحمه غیرعادی حسابرس بر خطای برآورد اقلام تعهدی تاثیر منفی و معناداری دارد، اما تاثیر حق الزحمه غیرعادی حسابرس بر اقلام تعهدی خوب معنادار نمی باشد.

    کلیدواژگان: بازگشت اقلام تعهدی، حق الزحمه عادی حسابرسی، حق الزحمه غیرعادی حسابرسی، خطای برآورد اقلام تعهدی، اقلام تعهدی خوب
  • مریم امیدوار، حمیدرضا وکیلی فرد*، بیژن عابدینی صفحات 317-355

    بخش دولتی به خصوص در کشور ما با توجه به گستردگی و تاثیرگذاری، یکی از بخش های مهم در نظام مالی کشور محسوب می شود که باوجود آسیب های فراوان در این بخش ازجمله بروز اختلاس ها و تخلفات متعدد یک دهه اخیر، لازم و ضروری است تا به صورت جامع به شاخص های کیفیت حسابرسی در بخش عمومی پرداخته شود. پژوهش حاضر به طراحی و تبیین مدلی از کیفیت حسابرسی بخش عمومی بر اساس روش تحلیل تم پرداخته است. روش انجام این پژوهش به صورت آمیخته اکتشافی، در دو بخش کیفی و کمی می باشد رویکرد بخش کیفی تحلیل مضمون (تم) و ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساخت یافته با 14 نفر از افراد باسابقه و باتجربه شامل مدیرکل، نخبگان شاغل در دیوان محاسبات و مقامات عالی رتبه دیوان محاسبات کشور بوده است که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند پس از بررسی کتب، مقالات و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان دیوان محاسبات، تعداد 773 کد اولیه در مرحله کدگذاری باز احصاء شد و سپس 261 کد گزینشی توسط محقق از آن ها استخراج شد و یافته های بخش کیفی در قالب 34 تم فرعی و 13 تم اصلی به عنوان عوامل موثر در کیفیت حسابرسی بخش عمومی تدوین شد. در بخش کمی جهت آزمون مدل، 8 فرضیه بر اساس تم های اصلی تدوین و برای آزمون آن ها پرسشنامه ای بر اساستم های فرعی طراحی شد. جامعه آماری پژوهش در این قسمت مدیران و همتراز آن، معاونین و همتراز آن، سر حسابرسان و حسابرسان ارشد دیوان محاسبات بوده که تعداد 278 نفر با استفاده از جدول مورگان به عنوان نمونه انتخاب گردید. آزمون فرضیه ها با روش همبستگی اسپیرمن و رتبه بندی عوامل موثر بر کیفیت حسابرسی با آزمون فرویدمن و با استفاده از نرم افزار SPSS 23 صورت پذیرفت. نتایج بخش کمی پژوهش نشان می دهد متغیرهای عوامل سازمانی، عوامل انسانی، داده ها و معیار استاندارد، برنامه ریزی، فرآیند حسابرسی و گزارشگری استاندارد تاثیر مثبت و معناداری بر کیفیت حسابرسی دارند. عوامل مداخله گر تاثیر منفی و معناداری بر کیفیت حسابرسی دارد و نیز کیفیت حسابرسی تاثیر مثبت و معناداری بر ایجاد ارزش افزوده برای دستگاه اجرایی و جامعه دارد.

    کلیدواژگان: کیفیت حسابرسی، عوامل مداخله گر، تحلیل تم
  • مریم بهادری، قدرت الله طالب نیا*، محمدحسین رنجبر، مهناز برخورداری احمدی صفحات 356-390

    از یک نظام بودجه ریزی ناکارآ نمی توان انتظار استفاده مناسب از منابع، عملکرد اثربخش و تحقق حکمرانی خوب را داشت. نظام بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد به منظور رفع مشکل بودجه ریزی سنتی معرفی شد. هدف تحقیق حاضر ارایه مدل ریاضی بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد (PBB) با رویکرد حل مساله برنامه ریزی خطی فازی در شرکت گاز استان هرمزگان با توجه به داده های واقعی سال 1397 شرکت برای تخصیص بودجه بهینه سال 1397 و پیش بینی بودجه بهینه سال های 1398-1399 است. در این راستا ضمن بهره گیری از رویکرد بهترین و بدترین معیار (BWM) برای تعیین وزن اهدف، برنامه های اجرایی و محصولات، از یک مسئله برنامه ریزی خطی با محدودیت های نامعادله، پارامترها و مقادیر سمت راست فازی در بازه اعداد ذوزنقه ای برای تبدیل مساله اصلی به یک مسئله بهینه سازی بازه ای استفاده شده است. این رویکرد اجازه می دهد محدودیت ها تا آنجایی که با درجه پذیرش تصمیم گیرنده همپوشانی نداشته باشد، نقض شوند. از مزایای این مدل، قابلیت افزایش یا کاهش محدودیت های مدل جهت مقابله با نادقیق بودن پارامترهای تصمیم گیری است. نتایج حاکی است مدل مزبور می تواند ضمن کاهش پیچیدگی نظام PBB، شاخص انحراف بودجه را از طریق تخصیص بهینه بودجه، بهبود وضعیت تخصیص منابع در دسترس و هزینه‏کرد مصارف در چارچوب اهداف و برنامه‏های اجرایی بهبود دهد. همچنین نتایج نشان می دهد مدل مزبور با پیش بینی و تخصیص بودجه بهینه سال های آتی، موجب افزایش اثربخشی فعالیت های عملیاتی، بهبود عملکرد سیستم بودجه ریزی و در نتیجه افزایش مسئولیت پاسخگویی در شرکت گاز استان هرمزگان شود.

    کلیدواژگان: بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد (PBB)، هزینه یابی برمبنای فعالیت (ABC)، رویکرد بهترین و بدترین معیار (BWM)، مساله برنامه ریزی خطی در حالت قطعی، مساله برنامه ریزی خطی فازی