فهرست مطالب

مجله آموزش پرستاری
سال نهم شماره 6 (پیاپی 44، بهمن و اسفند 1399)

  • تاریخ انتشار: 1400/02/05
  • تعداد عناوین: 8
|
  • فریده دخیلی، عبدالمجید بحرینیان*، حجت الله فراهانی صفحات 1-10
    مقدمه

    با توجه به شیوع اعتیاد به اینترنت و پیامدهای منفی آن و نظر به اهمیت مهارت های اجتماعی وخودکارآمدی، مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش مهارت های اجتماعی در اعتیاد به اینترنت دانشجویان علوم پزشکی با میانجیگری متغیر خودکارآمدی انجام شد.

    روش کار: 

    پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دختر و پسر پزشکی دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه آزاد تهران در سال تحصیلی 1398-1397 بودند که از افراد داوطلب واجد شرایط 120 نفر به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه های مهارت های اجتماعی کرامتی (1386)، خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران (1982) و اعتیاد به اینترنت یانگ (1999) بودند. برای تحلیل داده ها از مدل سازی ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزیی (PLS) و نرم افزار (SPSS) نسخه 24 استفاده شد.

    یافته ها:  

    میانگین و انحراف معیار متغیرهای مهارت های اجتماعی 010/8 ± 33/45، خودکارآمدی487/13 ± 28/59 و اعتیاد به اینترنت867/18 ± 16/82 بود. نتایج نشان داد که رابطه مستقیم و معناداری بین مهارت های اجتماعی با اعتیاد اینترنت (492/0- =r) و خودکارآمدی با اعتیاد به اینترنت (463/0- =r) وجود داشت (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد که خودکارآمدی نقش میانجی در رابطه بین مهارت های اجتماعی با اعتیاد به اینترنت دانشجویان بازی می کند.

    نتیجه گیری: 

     با توجه به تاثیر مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی بر میزان اعتیاد به اینترنت دانشجویان علوم پزشکی، به نظر می رسد با تقویت مهارت های اجتماعی و روحیه خودکارآمدی می توان اعتیاد به اینترنت دانشجویان علوم پزشکی را کاهش داد.

    کلیدواژگان: مهارت های اجتماعی، اعتیاد به اینترنت، خودکارآمدی، دانشجویان علوم پزشکی
  • سیما پورتیمور، منیر نوبهار*، حسن بابامحمدی صفحات 11-36
    مقدمه

    آموزش عالی تاثیر شگرف و به سزایی در گسترش همه جانبه و پایدار کشورها و در تربیت و پرورش نیروی انسانی شایسته دارد. ارزشیابی و آگاه شدن از وضعیت برنامه درسی شرایطی را مهیا می کند تا موارد قوت، ضعف، مشکلات و نیازهای جدید برنامه مشخص و اطلاعاتی را جهت بهبود یافتن آن فراهم نماید. با توجه به پژوهش های انجام شده در خصوص مقایسه ساختار برنامه کارشناسی پرستاری ایران با سایر کشورها، این پژوهش با هدف مرور مطالعاتی انجام خواهد شد که مقایسه تطبیقی برنامه درسی کارشناسی پرستاری ایران و سایر کالج دانشگاه های جهان انجام داده اند.

    روش کار

    در این پژوهش مروری روایتی، با استفاده از کلمات کلیدی مرتبط با کارشناسی پرستاری (Bachelor of Nursing)، برنامه درسی (Curriculum)، کارشناسی (Bachelorchr('39') s degree)، ایران (Iran)، مقایسه تطبیقی (Comparative Study)، سایر کشورها (Other (Country، طی سال های 2010 تا 2020 از نوع تحقیق توصیفی- مروری بر اساس روش مرور روایتی در پایگاه های اطلاعاتی علمی معتبر Science Direct،PubMed ، Web of Science،Scopus ، Scholar Google، IranMedex، SID و Magiran جستجو شد. مطالعات انجام شده به روش مقایسه ای تطبیقی با استفاده از الگوی بردی به عنوان معیار ورود به مطالعه در نظر گرفته شدند. نامه های تحریریه، مطالعات مروری، پژوهش های با نحوه اجرای نامشخص، مقالاتی که متن کامل آن ها در دسترس نبودند و چکیده مقالات کنگره ها، از مطالعه حذف گردید. بنابراین تعداد 15 مطالعه مرتبط از میان 16300 مطالعه شامل کشورهای ترکیه، اردن، چین، کره جنوبی، سنگاپور، ژاپن، مالزی، هند، لبنان، امارت متحده عربی، انگلستان و اسکاتلند، آمریکا، کانادا و استرالیا انتخاب شدند.

    یافته ها

    یافته های این مطالعه نشان داد تقویت ارتباطات انسانی، آموزش براساس استانداردهای جهانی، بهره مندی از نظریه های پرستاری، به کارگیری دانش مبتنی بر شواهد و تاکید بر حوزه تحقیقات، استفاده از راهبردهای جدید دیجیتال و روش های شبیه سازی در آموزش، تبیین دیدگاه های تخصصی در پرستاری، بهبود مدیریت پرستاری جهت رشد و تعالی ارزش های حرفه ای می تواند زمینه ساز ارتقاء حرفه پرستاری و به تبع بهبود نقش پرستاران در ارتقاء کیفیت خدمات پرستاری در عرصه های مختلف در سطح جامعه و دستیابی به کیفیت زندگی بهتر مددجویان باشد.

    نتیجه گیری

    اگر چه براساس بررسی انجام شده طبق مدل بردی برنامه آموزش کارشناسی پرستاری ایران در مقایسه با سایر کشورهای جهان از جایگاه نسبتا مطلوب برخوردار است، اما بازبینی فلسفه، استراتژی های آموزشی و سیاستگذاری ها در نظام سلامت کشور، جهت رفع نقاط ضعف باید مورد بازبینی قرار گیرد تا بتوان با برطرف نمودن مشکلات به برآورده نمودن نیازهای جامعه با حداکثر بهره وری و کارآیی پرستاران دست یافت.

    کلیدواژگان: مطالعه مروری روایتی، برنامه درسی، کارشناسی، پرستاری، ایران
  • ابراهیم حاتم پور*، علی مصطفایی، ظریفه سهرابی صفحات 37-48
    مقدمه

    اختلال اضطراب اجتماعی یکی از اختلال های مهم در دوره نوجوانی است که بر جنبه های مختلف زندگی فردی، اجتماعی، تحصیلی و روانی دانش آموزان تاثیر گذار است. آموزش ذهن آگاهی یکی از درمان های موثر در این اختلال است. هدف از پژوهش حاضر اثر بخشی برنامه آمورشی ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده حساسیت اضطرابی و علایم اضطرابی در نوجوانان دارای نشانه‏های اختلال اضطراب اجتماعی در شهر ارومیه در سال 1397 می‏باشد.

    روش کار

    در این مطالعه نیمه آزمایشی، نمونه‏ای 32 نفری از دانش آموزان شهر ارومیه انتخاب شدند.  ابتدا با روش نمونه گیری خوشه ای ، 5 مدرسه در ناحیه 2 آموزش و پرورش شهر ارومیه انتخاب شدند، سپس با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از بین 450 دانش آموز، 32 دانش آموزی که نمره بالای 60 در مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان و کودکان لیبوویتز کسب کرده بودند،  در سال 1397 انتخاب شدند، به صورت تصادفی ساده و در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزار تحقیق پرسش نامه‏های مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان و کودکان لیبوویتز،  پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن، پرسش نامه حساسیت اضطرابی و پرسشنامه اضطراب بک بود. گروه آزمایش در طی 8 جلسه آموزش  ذهن آگاهی را دریافت کردند و گروه کنترل آموزش دریافت نکردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری مورد بررسی قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج به دست آمده نشان می‏دهد که پس از اجرای آموزش ذهن آگاهی، تفاوت آماری معناداری در میانگین استرس ادراک شده (01/0<p)، حساسیت اضطرابی (01/0<p) نشانه های اضطراب (01/0<p) بین گروه آزمایش و کنترل مشاهده شد.

    نتیجه ‏گیری:

     بنابراین آموزش ذهن آگاهی با کاهش سوگیری‏های شناختی و هیجانی، پردازش اطلاعات را تحت تاثیر قرار می‏دهد که سبب کاهش استرس ادراک شده، حساسیت اضطرابی و نشانه های اضطراب در بین دانش آموزان می‏شود، لذا پیشنهاد می‏گردد تا برنامه‏های آموزشی ذهن آگاهی در مدارس برای دانش آموزان اجرا شود و مشاوران مدرسه در این زمینه آموزش‏هایی را دریافت کنند.

    کلیدواژگان: ذهن آگاهی، اضطراب اجتماعی، استرس ادراک شده، حساسیت اضطرابی، نشانه های اضطراب
  • حبیبه خیاط جدیدی، سید جلال یونسی*، مهشید ایزدی، نورعلی فرخی صفحات 49-59
    مقدمه

    عزت نفس و مفهوم خود ارزشمندی از اساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت فرد است .این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی هیپنو تراپی شناختی-رفتاری بر عزت نفس دانشجویان دارای القا پذیری بالا،انجام شد.

    روش کار

    این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان ساکن خوابگاه دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران در سال تحصیلی 98-99 است. با توجه به داشتن ملاک ورود به پژوهش، از روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس استفاده شده بدین صورت که از بین دانشجویان داوطلب، با بکارگیری مقیاس القای هیپنوتیزمی اشپیگل، (نمره تست HIP آنها 5 و بالاتر) 24 نفر از دانشجویان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند و به پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت در قبل و بعد از دوره هیپنوتراپی شناختی-رفتاری پاسخ دادندو داده ها بصورت خود گزارش دهی جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان دادکه روش درمانی هیپنوتراپی شناختی رفتاری باعث تغییر عزت نفس دانشجویان گروه آزمایش از (58/91±4/23) به (03/5±41/30) نسبت به گروه کنترل در پیش آزمون (60/3±58/23)  و پس آزمون (24/3±83/23) شده است که این مقدار از نظر آماری معنادار بود (001/0>p)، در بررسی خرده مقیاس ها نتایج نشان داد. اثرات دوره هیپنوتراپی شناختی-رفتاری بر ابعاد عزت نفس (عمومی (001/0>p)، تحصیلی (001/0>p)، خانوادگی (001/0>p)، و اجتماعی (001/0>p) دانشجویان دارای تلقین پذیری هیپنوتیزمی بالا معنی دار است (001>p).

    نتیجه گیری

    از یافته های این پژوهش نتیجه گرفته شد، علاوه بر اینکه هیپنوتراپی شناختی-رفتاری،نقش عمده ای در افزایش عزت نفس دانشجویان دارد، میتواند یکی از بهترین روش ها برای خودشناسی وراه یابی به نا خودآگاه بوده که فراگیری آن توسط مشاوران و درمانگرانی که با دانشجویان سروکار دارند توصیه میگردد.

    کلیدواژگان: تلقین پذیری، دانشجویان، عزت نفس، هیپنوتیزم، هیپنوتراپی شناختی-رفتاری
  • الناز طالبی، منیر نوبهار*، حسن بابامحمدی صفحات 60-72
    مقدمه

    برنامه درسی قلب هر برنامه آموزشی و از عناصر کلیدی برای انتقال دانش، نگرش و مهارت به دانشجویان است. مقایسه برنامه های درسی موجود با یکدیگر باعث ارتقای محتوا و کیفیت برنامه آموزشی شده و به بهبود آن کمک خواهد نمود. این پژوهش با هدف مقایسه برنامه کارشناسی پرستاری در ایران و دانشگاه آلیس لی سنگاپور انجام شد.

    روش کار

    این پژوهش توصیفی تطبیقی (مقایسه ای)، در سال  1399، در دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام شد که در آن عناصر اصلی و شاخص های مهم برنامه درسی دانشکده های پرستاری ایران و دانشگاه آلیس لی سنگاپور به صورت هدفمند انتخاب شده و بر اساس الگوی بردی مورد بررسی، تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    بر اساس یافته های پژوهش، تفاوت هایی در شرایط پذیرش دانشجو، سطوح مختلف تربیت پرستار، محتوای برنامه درسی و تکنیک های مورد استفاده در ارزیابی وجود دارد. دانشگاه آلیس لی کشور سنگاپور از حیث شروع آموزش مدرن و تاسیس مقطع کارشناسی پرستاری از ایران جلوتر است، هم چنین پذیرش دانشجو در آن به شکل غیرمتمرکز، همراه با انجام مصاحبه و بررسی وضعیت سلامت داوطلبان انجام می گیرد. پرستاری در ایران چهار ساله بوده، اما در کشور سنگاپور پرستاری یک دوره سه ساله تمام وقت است و تنها دانشجویان با عملکرد مطلوب،  فرصت دستیابی به پرستاری ممتاز (Nursing Honours) در سال چهارم را دارند.

    نتیجه گیری

    استفاده از نقاط قوت و تجربیات آموزشی دانشگاه آلیس لی سنگاپور و تاکید بر نقاط قوت موجود در ایران، موجب بهبود و ارتقاء کیفیت آموزش پرستاری در ایران خواهد شد. در نتیجه در این راستا پیشنهاد می شود، ضمن بررسی کوریکولوم از نظر محتوایی، به تربیت پرستاران در رده های مختلف تحصیلی به عنوان راهکاری در جهت رفع مشکل کمبود نیروی پرستاری توجه شود.

    کلیدواژگان: مطالعه تطبیقی، برنامه آموزشی، کارشناسی پرستاری، ایران، سنگاپور
  • سحرالسادات ترابیان، نورالله محمدی*، چنگیز رحیمی، غلامرضا سیوندزاده صفحات 73-84
    مقدمه

    توجه به حالات روانشناختی بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر به دلیل تاثیر نیرومند بر سیر و پیش آگهی و درمان بیماری بسیار مهم است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گشتالت درمانی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر صورت گرفت.

    روش

    پژوهش حاضر جزء طرح های آزمایشی تک موردی با خط پایه چندگانه ناهمزمان بود. در این پژوهش 2 نفر از بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به مطب های روان پزشک، درمانگاه پردیس، بیمارستان فقیهی و درمانگاه شهید مطهری شهر شیراز از شهریور تا آذر ماه سال 98 به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (2001) پیش آزمون اجرا شد. سپس برای بیماران به مدت 8 جلسه گشتالت درمانی اجرا شد. در پایان برای هر دو بیمار پس آزمون اجرا شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و شاخص های آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان داد که میانگین راهبردهای منفی تنظیم هیجان در مراحل مختلف خط پایه برای هر دو بیمار کاهش و میانگین راهبردهای مثبت تنظیم هیجان در مراحل مختلف خط پایه برای هر دو بیمار افزایش یافت) 001/0>.(P

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده اثربخشی گشتالت درمانی در بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر بود. بنابراین، یافته های پژوهش حاضر نیاز به مداخله های روان درمانی جامع با رویکرد گشتالت برای این بیماران را نشان می دهد.

    کلیدواژگان: سندروم روده تحریک پذیر، گشتالت درمانی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان
  • سمیرا دباغی ظریف، مهناز علی اکبری*، احمد علیپور صفحات 85-93
    مقدمه

    سندرم روده تحریک پذیر یک اختلال گوارشی شایع است که یکی از علل مهم کاهش کیفیت زندگی و سلامت روانی افراد جامعه می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر سلامت روان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر انجام شد.

    روش کار

    پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران زن مبتلا به اختلال گوارشی مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی کبد و گوارش شهر تهران در شش ماه اول سال 1397 بودند. تعداد 24 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی ساده در گروه های آزمایش و کنترل تخصیص داده شدند. آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس روی گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای به مدت دو ماه اعمال شد و گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه در نظر گرفته شدند عبارت بودند از: مقیاس سلامت روانی (1973)، مقیاس کیفیت زندگی (1998) و پرسشنامه علایم روده تحریک پذیر (2005). برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری به کمک نرم افزار SPSS-22 استفاده شد.

    یافته ها

    میانگین و انحراف معیار سلامت روان در گروه آزمایش و کنترل در پیش آزمون به ترتیب 97/7+98/103 و 67/7+30/102 و در پس آزمون 82/4+8/127 و 11/7+4/101 به دست آمد که بیانگر تفاوت معنادار بود (05/0 >p). میانگین و انحراف معیار کیفیت زندگی در گروه آزمایش و کنترل در پیش آزمون به ترتیب 24/4+22/34 و 19/04+4/35 و در پس آزمون 26/2+5/52 و 23/1+4/35 بود که در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنادار داشت (05/0 >p).

    نتیجه گیری

    نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر سلامت روان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر موثر است. پیشهاد می گردد با تکیه بر آموزش این مولفه و تقویت آن میزان استرس را در زنان کاهش و میزان سلامت روان و کیفیت زندگی را در آنان افزایش داد.

    کلیدواژگان: استرس، ذهن آگاهی، سلامت روان، سندرم روده تحریک پذیر، کیفیت زندگی
  • طاهره پناهی، فاطمه شهابی زاده*، علیرضا محمودی راد صفحات 94-108
    مقدمه

    با توجه به شیوع افسردگی در دیابت و اهمیت خود ارجاعی های منفی (نگرانی و نشخوار فکری) در شدت افسردگی، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با و بدون شفقت ورزی بر نگرانی، نشخوار خشم و خودانتقادگری در بیماران دیابتی افسرده غیر بالینی انجام شد.

    روش کار

    پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی دارای دو گروه مداخله (گروه اول؛ درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بدون مداخله شفقت ورزی و گروه دوم؛ درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با شفقت ورزی) و یک گروه کنترل با پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری را کلیه بیماران دیابتی افسرده غیر بالینی در مراکز بهزیستی شهر مشهد در سه ماهه بهار 1399 تشکیل داد که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 33 نفر انتخاب و سپس تقسیم بیماران به سه گروه و گماردن مداخلات به صورت تصادفی سازی ساده (توالی و پنهان سازی تخصیص تصادفی) صورت گرفت. داده ها با پرسشنامه نشخوار خشم Sukhodolsky, Golub & Cromwell، نشخوار خودانتقادگری Smart, Peters, & Baer و نگرانی Pennsylvania جمع آوری و با تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 25 تحلیل شد.

    یافته ها: 

    نتایج نشان داد در هر دو گروه مداخله، نمرات کسب شده نگرانی، نشخوار خشم و خودانتقادگری در دوره پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش یافت (001/0<p) و این تاثیر در طول زمان (پس تست و پیگیری) پایدار بوده است (05/0>p).

    نتیجه گیری:

     درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به تنهایی به عنوان یک مداخله موثر، می تواند در مراکز درمانی در جهت کاهش پردازش های خود ارجاعی منفی (نگرانی و نشخوار) بیماران دیابتی با آسیب پذیری افسردگی به کار برده شود.

    کلیدواژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، شفقت ورزی، نشخوار، خشم، خودانتقاد گری، نگرانی، دیابت، افسردگی
|
  • Farideh Dakhili, AbdolMajid Bahrainian*, Hojjatollah Farahani Pages 1-10
    Introduction

    Considering the prevalence of Internet addiction and its negative consequences and the importance of social skills and self-efficacy, the present study was conducted to determine the role of social skills in Internet addiction of medical students through self-efficacy.

    Methods

    The present study was a descriptive-correlation of structural equations. The statistical population of this study included all male and female medical students of Tehran Azad University of Medical Sciences in the academic year 2018-2019, from which 120 qualified volunteers were selected by convenience sampling. The research instruments were Keramatichr('39')s (2007) Social Skills Questionnaire, Scherer et al. (1982) General Self-Efficacy Questionnaire, and Youngchr('39')s (1999) Internet Addiction. Structural modeling, partial least squares algorithm (PLS), and software (SPSS) version 24 were used to analyze the data.

    Results

    Mean and standard deviation of social skills variables were 45.33 ± 8.010, self-efficacy was 59.28 ± 13.487 and internet addiction was 82.16 ± 18.867. The results showed that there was a direct and significant relationship between social skills with Internet addiction (r = -0.492) and self-efficacy with Internet addiction (r = -0.463) (P <0.01). The results also showed that self-efficacy plays a mediating role in the relationship between social skills and studentschr('39') Internet addiction.

    Conclusion

    Considering the effect of social skills and self-efficacy on medical students chr('39')Internet addiction, it seems that by strengthening social skills and self-efficacy, medical studentschr('39') Internet addiction can be reduced.

    Keywords: Social skills, internet, self-efficacy, Medical Students
  • Sima Pourteimour, Monir Nobahar*, Hassan Babamohamadi Pages 11-36
    Introduction

    Teaching has a great impact on the comprehensive and sustainable development of countries and in educating and training human resources. Evaluation the status of the curriculum provides the conditions for the strengths, weaknesses, problems and needs of the new program to provide a clearer set of information for it. According to the researches on comparing the structure of Iran bachelor of nursing program with other countries, this research was done with the aim of reviewing the studies that have made a comparative comparison of Iran bachelor of nursing curriculum and other colleges of universities in the world.

    Method

    The present study is a narrative review study. Keywords related to bachelor of nursing, curriculum, bachelorchr('39')s degree, Iran, comparative study, other countries, during from 2010 to 2020, descriptive review research based on the narrative review method will be searched in the reputable scientific databases Science Direct, PubMed, Web of Science, Scopus, Scholar Google, IranMedex, SID and Magiran.

    Results

    The findings of this study showed the strengthening of human communication, education based on global standards, benefit of nursing theories, application of evidence based knowledge and emphasis on research, use of new digital strategies and simulation methods in education, explanation of perspectives specializing in nursing, improving nursing management for the growth and excellence of professional values can pave the way for the promotion of the nursing profession and consequently improve the role of nurses in improving the quality of nursing services in various fields at the community level and achieving better quality of life for clients. The studies performed by comparative method using Berdy model were considered as inclusion criteria. Editorial letters, review and unspecified implementation studies, articles whose full text was not available, and abstracts of congresses were excluded from the study. Thus, 15 related studies were selected from 16,300 studies including Turkey, Jordan, China, South Korea, Singapore, Japan, Malaysia, India, Lebanon, United Arab Emirates, United Kingdom, Scotland, United States, Canada and Australia.

    Conclusion

    Although based on a review according to the Brady model Iranchr('39')s nursing education program has a relatively favorable position compared to other countries in the world, but the review of philosophy, educational strategies and policies in the countrychr('39')s health system should be reviewed to address weaknesses so that solving problems to meet the needs of society with maximum productivity and efficiency of nurses.

    Keywords: Narrative Review Study, Curriculum, Bachelor, Nursing, Iran
  • Ebrahim Hatampour*, Ali Mostafai, Zarife Sohrabi Pages 37-48
    Introduction

    Social anxiety disorder is one of the most important disorders in adolescence that affects various aspects of personal, social, educational and psychological life of students. Mindfulness training is one of the most effective treatments for this disorder. The aim of this study was the effectiveness of mindfulness training program on perceived stress, anxiety sensitivity and anxiety symptoms in adolescents with symptoms of social anxiety disorder in Urmia in 2018.

    Methods

    In this quasi-experimental study, a sample of 32 students from Urmia was selected. First, 5 schools in the 2nd education district of Urmia were selected by cluster sampling method, then by purposive sampling method, out of 450 students, 32 students who scored above 60 on the Leibovitz Adolescent and Children Social Anxiety Scale. They were selected, selected in 1397, randomly divided into two groups of control and experimental. The research instruments were Leibovitz Adolescents and Children Social Anxiety Scale, Cohen Perceived Stress Questionnaire, Anxiety Sensitivity Questionnaire and Beck Anxiety Inventory. The experimental group received mindfulness training during 8 sessions and the control group did not receive training. Data were analyzed using SPSS software version 23 and multivariate analysis of covariance.

    Results

    The results show that after performing mindfulness training, there was a statistically significant difference in the mean of perceived stress (p <0.01), anxiety sensitivity (p <0.01), anxiety symptoms (p <0.01) Was observed between the experimental and control groups.

    Conclusion

    Therefore, mindfulness training affects information processing by reducing cognitive and emotional biases, which reduces perceived stress, anxiety sensitivity and anxiety symptoms among students, so it is recommended. Mindfulness training programs should be implemented in schools for students and school counselors should receive training in this field.

    Keywords: Mindfulness, Social Anxiety, Perceived Stress, Anxiety Sensitivity, Anxiety Symptoms
  • Habibeh Khayatjadidi, Seyed Jalal Younesi*, Mahshid Izadi Pages 49-59
    introduction

    Self-esteem and the concept of self-worth are the most fundamental factors in the optimal development of a person’s personality. The objective of this study was to determine the effect of education using cognitive-behavioral hypnotherapy on the self-esteem of students with high induction

    Method

    This is a quasi-experimental study with pretest and posttest and a control group. The statistical population included all students living in the dormitory of Tehran University of Social Welfare and Rehabilitation Science with a high hypnotic induction. Sampling was carried out according to the inclusion criteria and based on the available sampling method. Of the volunteer students, employing Spiegel hypnosis induction scale, students with high induction criteria (HIP test score above 5) and lack of engagement on psychological and psychiatric treatments were screened and 24 students were randomly assigned into two groups of experimental (12 students) and control (12 students) and completed Coopersmith self-Esteem Inventory (CSEI) before and after the course and data are collected by self-reporting method. For data analysis, a statistical test of multivariate analysis of covariance and univariate analysis of variance test was used.

    Findings

    The findings showed that the cognitive-behavioral hypnotherapy treatment method changed the self-esteem of the students in the experimental group from (23.91±4.58) to (30.41±5.03) compared to the control group in the pretest (23.58±3.60). 23) and post-test (23.83±3.24) which was statistically significant (p <0.001), showed results in the study of subscales. The effects of cognitive-behavioral hypnotherapy on the dimensions of self-esteem (general (p <0.001), academic (p <0.001), family (p <0.001), and social (p <0.001)) of students with High hypnotic induction is significant (p <0.001).

    Conclusion

    according to the findings of this study, it was concluded that cognitive-behavioral hypnotherapy has a major role in order to promote the self-esteem of students.

    Keywords: induction, students, self-esteem, hypnotism, cognitive-behavioral hypnotherapy
  • Elnaz Talebi, Monir Nobahar*, Hassan Babamohamadi Pages 60-72
    Introduction

    Curriculum is the heart of any educational program and the key elements of higher education for transferring knowledge, attitude, and skills to students. Comparing different educational systems will improve the content and quality of the educational program and will help to improve it .The aim of this study was to compare nursing program in Iran and Alice Lee University in Singapore.

    Methods

    This descriptive-comparative study was conducted at Semnan University of Medical Sciences in 2020, in which the main elements and important indicators of Iranian nursing school and Alice Lee University in Singapore were purposefully selected and analyzed based on the Beredy model.

    Results

    According to the research findings, there are differences in student admission conditions, different levels of nurse training, curriculum content, techniques used in the assessment. The Alice Lee University of Singapore is ahead of Iran in terms of starting modern education and establishing a bachelorchr('39')s degree in nursing. Nursing in Iran is four years, but in Singapore, nursing is a three-year full-time course, and only students with good performance have the opportunity to achieve Nursing Honors in the fourth year.

    Conclusion

    Utilizing the strengths and educational experiences of the Alice Lee University of Singapore and emphasizing the existing strengths in Iran, will improve and enhance the quality of nursing education in Iran. As a result, in this regard, it is suggested, while examining the curriculum in terms of content, to pay attention to the training of nurses in different educational levels as a solution to solve the problem of shortage of nursing staff.

    Keywords: Comparative Study, Educational Program, Bachelor of Nursing, Iran, Singapore
  • Sahar Torabian, Noorallah Mohammadi*, Changiz Rahimi, GHOLAM Sivandi Pages 73-84
    Introduction

    Attending to psychological state in patients with irritable bowel syndrome because of strong influence on incidence, progression and prognosis and Treatment of this disease is very important. The present study investigated the effectiveness of gestalt therapy on cognitive emotion regulation strategies in patients with irritable bowel syndrome.

    Methods

     This research is a single case experimental design with non-concurrent multiple baseline design. In this study 2 patients with irritable bowel syndrome who attended psychiatric clinics, Pardis clinic, Faghihi hospital and Motahari clinic in Shiraz city from September to December 2019 who were selected by purposive sampling method. Cognition Emotion Regulation Strategies Questionnaire (2001) were administrated as a pretest. Then, patients received 8 sessions of gestalt therapy. In the end, the post-test was administrated on two patients and, descriptive and inferiorities statistical index were used for data analysis by SPSS software.

    Results

     The results of the present study indicated that the mean scores of negative cognitive emotion regulation strategies baseline decreased at different stages for both patients and the mean scores of positive cognition emotion regulation strategies baseline decreased (p<0.001).

    Conclusion

    The results of this study indicate the efficacy of gestalt therapy on improving cognition emotion regulation strategies in patients with irritable bowel syndrome. Therefore, the findings of the present study indicate the need for a comprehensive psychotherapy with gestalt approach program for these patients.

    Keywords: Irritable Bowel Syndrome, Gestalt Therapy, Cognition Emotion Regulation Strategies
  • Samira Dabaghi, Mahnaz Aliakbari*, Ahmad Alipoor Pages 85-93
    Introduction

    Irritable bowel syndrome is a common gastrointestinal disorder that is one of the important causes of reduced quality of life and mental health in society. The aim of this study was to determine the effectiveness of mindfulness training based on stress reduction on mental health and quality of life in women with irritable bowel syndrome.

    Methods

    The present study was an experimental study with a pretest and posttest design with a control group. The statistical population of this study included all female patients with gastrointestinal disorders referred to specialized liver and gastrointestinal clinics in Tehran. 24 subjects were selected by convenience sampling method and randomly assigned to experimental and control groups. Stress-based mindfulness training was applied to the experimental group in 8 sessions of 90 minutes for two months and the control group didn’t receive any intervention. The questionnaires that were considered to collect information from the sample group were: Mental Health Scale (1973), Quality of Life Scale (1998) and Irritable Bowel Symptoms Questionnaire (2005). Univariate analysis of covariance was used for statistical analysis using SPSS-22.

    Results

    The mean and standard deviation of mental health in the experimental and control groups in the pre-test were 103.98+7.97 and 102.30+7.67, in the post-test were 127.8+4.82 and 101.4+4.72 which showed a significant difference (p<0.05). The mean and standard deviation of quality of life in the experimental and control groups in the pre-test were 34.24+24.24 and 35.4+4.19 and in the post-test were 52.2+2.26 and 35.4+1.23 which was significantly different from the control group (p<0.05).

    Conclusion

    The results of this study showed that stress-based mindfulness training is effective on mental health and quality of life in women with irritable bowel syndrome. It is suggested that by relying on education of this component and strengthening it, reduce the amount of stress in women and increase the level of mental health and quality of life in them.

    Keywords: Irritable bowel syndrome, Mental health, Mindfulness, Quality of life, Stress
  • Raihyane Panahi, Fateneh Shahhabizadeh*, Alireza Mahmoodirad Pages 94-108
    Introduction

    Due to the prevalence of depression in diabetes and the importance of negative self-referrals (worry and rumination) in the severity of depression, this study aimed to evaluate the comparative effectiveness of acceptance and commitment-based therapy with and without compassion on worry, anger rumination, and Self-Critical Rumination in Non-clinical depressed diabetic Patients.

    Methods

    The present study was a clinical trial with two intervention groups (first group: acceptance and commitment treatment without compassion intervention and second group: acceptance and commitment therapy with compassion) and a control group with two months follow-up. The statistical population consisted of all non-clinical depressed diabetic patients in the welfare centers of Mashhad in the spring of 2020. Using purposive sampling, 33 people were selected and then patients were divided into three groups and Interventions were assigned randomly. Data were collected by Sukhodolsky, Gotub & Cromwell Anger Rumination Questionnaire, Smart, Peter & Baer Self-Criticism Ruminant Questionnaire and Pennsylvania worry and analyzed by repeated measures analysis of variance in SPSS software version 25.

    Results

    The results showed that in both intervention groups, the scores obtained on worry, rumination of anger and self-criticism in the post-test period decreased compared to the pre-test (p 0.05).

    Conclusion

    Acceptance and commitment based therapy as an effective intervention can be used in medical centers to reduce negative self-referral processes (worry and rumination) of diabetic patients with depression vulnerability.

    Keywords: Acceptance, Commitment Therapy, Compassion, Anger, Rumination, Self-Criticism, worry, Depression, Diabetes