فهرست مطالب

نفس - سال ششم شماره 4 (زمستان 1398)

فصلنامه نفس
سال ششم شماره 4 (زمستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1399/11/13
  • تعداد عناوین: 6
|
  • بررسی و مقایسه عملکرد ریوی بین دو روش صعود به شیوه محاصره ای و آلپی به قله دماوند
    ناهید اشکریز، بختیار ترتیبیان صفحه 1
    مقدمه و هدف

    صعود و اقامت در ارتفاع بالا موجب تغییرات فیزیولوژیک در بدن می شود و یکی از اساسی ترین تغییرات در دستگاه ریوی و برروی حجم ها و ظرفیت های ریوی صورت می گیرد. هدف تحقیق حاضر بررسی تغییرات دوره ای عملکرد ریوی طی صعود به روش محاصره ای و آلپی به قله 5671 متری دماوند بود.

    روش شناسی

    بدین منظور 14 نفر کوهنورد مرد سالم داوطلب (سن = 93/5 ± 85/23 سال، قد = 91/5± 5/175 سانتی متر، وزن = 20/8± 35/71 کیلوگرم) شرکت نمودند. اندازه گیری حجم ها و ظرفیت های ریوی(عملکرد ریه)، به وسیله دستگاه اسپیرومتر پرتابل در نه مرحله پایه، BC (3100 متر) روز اول، C1 (3650 متر) روز اول، BC (3100 متر) روز دوم- بعد از شبمانی، C1 (3650 متر) روز دوم، C2 (4100 متر) روز دوم، C2 (4100 متر) روز سوم - بعد از شبمانی، C3 (5000 متر) ، قله (5671 متر) ، طی سه آزمون ریویVC(ظرفیت حیاتی) ، FVC(ظرفیت حیاتی قوی) و MVV (تهویه ارادی ماکزیمم) اندازه گیری شد. داده های به دست آمده به وسیله آزمون t-test زوج شده و ANOVA repeated (در سطح معنی داری 05/0 ≤ P) با یکدیگر مقایسه شدند.

    یافته ها

    نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای FEV1,FEV1%,FIV1,PEF,FEF25-75%,TV,MVV در دو روش صعود محاصره ای و آلپی تفاوت معنی داری وجود نداشت، ولی بین متغیرهای PIF,FET,VC,FVC,FIV1 در دو روش صعود محاصره ای و آلپی تفاوت معنی داری وجود داشت، که این تفاوت ها می تواند مربوط به شیوه های صعود باشد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج می توان گفت که در روش آلپی، این تغییرات می تواند ناشی از صعود سریع و بدون هم هوایی (سازگاری) باشد اما در روش صعود محاصره ای تفاوت مشاهده شده در متغیرهای ریوی مذکور ممکن است به علت حضور طولانی مدت در ارتفاعات دماوند و سازگاری های ناشی از آن ارتفاعات باشد.

    کلیدواژگان: عملکرد ریوی، روش محاصره ای، روش آلپی، صعود به دماوند
  • بررسی مقایسه ای اثربخشی پلورودز با نیترات نقره و بلئومایسین سولفات در بیماران مبتلا به افیوژن بدخیم پلور: یک کارآزمایی بالینی تصادفی
    حمیدرضا نصرتی، اردا کیانی، اسماعیل ایدنی، عدنان خسروی، مهدی کاظم پور دیزجی، حمیدرضا جماعتی، فاطمه رضوی، شراره سیفی، عاطفه عابدینی صفحه 2
    مقدمه

    پلورال افیوژن بدخیم در اغلب بیماران با سرطان پیشرفته اتفاق می‌افتد و بروز آن با پیش‌آگهی ضعیف و مورتالیتی و موربیدیتی قابل توجه همراه است. معمولا این افیوژن‌ها به شیمی درمانی سیستمیک پاسخ نمی‌دهند و درمان اغلب به صورت علامتی است که نیاز به روش‌های درمانی جدید می‌باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی تزریق داخل پلور با نیترات نقره و مقایسه با اثربخشی تزریق داخل پلور با بلیومایسین سولفات در درمان پلورال افیوژن بدخیم ناشی از بیماری زمینه ای کانسر ریه، پستان و مزوتلیوم اجرا شده است.

    متد

    این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی تصادفی شده آینده ‌نگر یک سوکور بر 40 بیمار مبتلا به پلورال افیوژن بدخیم یک‌طرفه مقاوم به درمان با بیماری زمینه ای کانسر متاستاتیک بدخیم ریه طی سال 1398 در بیمارستان مسیح دانشوری انجام شده است. نیترات نقره با دوز 30 میلی‌لیتر از محلول 0.5 درصد در بیماران گروه اول و بلیومایسین سولفات با دوز 60 میلی‌گرم بصورت محلول رقیق‌شده در50 میلی‌لیتر نرمال سالین 9/0درصد در بیماران گروه دوم، از طریق کاتتر به داخل فضای جنبی تزریق شد. بیماران بعد از 6، 24 ساعت و یک ماه و سه ماه بعد از تزریق از نظر پاسخ به درمان و بروز عوارض جانبی ارزیابی شدند.

    یافته‌ها

    پاسخ کامل به درمان 3 ماه بعد از تزریق، در گروه بلیومایسین سولفات 26/5 درصد و در گروه نیترات نقره 61/47 درصد بوده است که این اختلاف بین دو گروه از نظر آماری معنی دار بوده است (p=0.0001). به عبارت دیگر میزان عدم عود پلورال افیوژن در رادیوگرافی قفسه سینه 1 و 3 ماه بعد از تزریق بلیومایسین سولفات نسبت به گروه نیترات نقره کمتر بوده است. بروز عارضه تب 1 ساعت بعد از تزریق و میزان شدت درد در گروه نیترات نقره بیشتر از گروه بلیومایسین سولفات بوده است. میزان دیس پنه 1 ساعت (p=0.002) و 6 ساعت (p=0.02) بعد از تزریق در گروه بلیومایسین سولفات نسبت به گروه نیترات نقره بیشتر بوده است.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که کموتراپی داخل پلور با نیترات نقره در درمان بیماران با پلورال افیوژن بدخیم ناشی از کانسر ریه، پستان و مزوتلیوم نسبت به بلیومایسین سولفات پاسخ به درمان موثرتری داشته است، اما عوارض درمان (بروز تب و شدت درد) در گروه نیترات نقره بیشتر از بلیومایسین سولفات بوده است.

    کلیدواژگان: نیترات نقره، بلئومایسین سولفات، افیوژن بدخیم پلور
  • اثرنیکوتین بر بیان گیرنده CXCR4 ومولکول های چسبان CD49D، CD11a، CD18 و CD62L درسطح سلولهای CD34+ خون بند ناف انسان
    لعیا تکبیری اسگویی، کاظم پریور، اسماعیل مرتاض، مرضیه ابراهیمی صفحه 3

    .استعمال سیگارمی تواند اثرات مضر گسترده ای روی سلامت افراد داشته باشد ونیکوتین بعنوان یکی ازاصلی ترین ترکیبات موجود دردود سیگاردرخط مقدم پژوهش های انجام گرفته قراردارد. هدف تحقیق حاضرروشنگری درزمینه اثرنیکوتین بربیان گیرنده کموکاینی CXCR4 ومولکول های چسبان درسطح سلول های بنیادی – پیشسازخونی می باشد. برای این منظورپس ازجدا سازی سلول های تک هسته ای خون بندناف این سلول ها به مدت 24 ساعت با سه دوز10 نانومول، 1میکرومول و100 میکرومول نیکوتین تیمارشدند. سپس با تکنیک فلوسیتومتری میزان بیان مارکرهای CXCR4، CD49d ، CD11a، CD18و CD62L درسطح جمعیت سلولی CD34+ که معرف سلول های بنیادی – پیشسازخونی هستند مورد اندازه گیری قرارگرفت. طبق نتایج بدست آمده نیکوتین باعث کاهش میزان بیان گیرنده کموتاکتیک CXCR4 گشت، درحالیکه میزان بیان دیگرمارکرها به غیراز CD62L افزایش نشان داد. نتیجه گیری اینکه درمحیط برون تنی نیکوتین می تواند باعث تغییرالگوی بیان گیرنده کموکاینی CXCR4 ومولکول های چسبان CD49D ، CD18و CD11a گردد.

    کلیدواژگان: نیکوتین، خون بند ناف، سلول های بنیادی -پیشسازخونی، CXCR4، مولکول های چسبان
  • اثر تمرین ورزشی بر سطوح پروتئین ای کادهرین و بتاکاتنین بافت ریه موش های صحرایی مبتلا به آسم
    اکرم ارزانی، شادمهر میردار صفحه 4
    زمینه و هدف

    گلیکوپروتیین ای کادهرین و بتاکاتنین نقش مهمی در چسبندگی بین سلولی و تقسیم و تمایز اپی تلیال راه های هوایی و در نتیجه عملکرد سد اپی تلیالی دارند. ورزش ممکن است بهبود اثرات ناشی از بیماری آسم بر بافت ریه شود. از اینرو هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین ورزشی بر سطوح ای کادهرین و بتاکاتنین بافت ریه موش های صحرایی مبتلا به آسم بود.

    روش شناسی

    25 موش صحرایی به 5 گروه کنترل، تناوبی، مقاومتی، ترکیبی و سالین تقسیم شدند. گروه های آسمی هر جلسه پس از تمرین به مقدار یک میلی لیتر به صورت زیرصفاقی محلول اووالبومین را دریافت کردند. همچنین سه بار در هفته و به مدت 20 دقیقه در معرض افشانه اووالبومین قرارگرفتند. گروه تناوبی (3بار در هفته، MCT80-60% ، 30 دقیقه)، گروه مقاومتی (3بار در هفته، 1RM60% در 3 ست 10 تایی) و گروه ترکیبی (تناوبی+مقاومتی) به مدت 8 هفته به تمرین پرداختند. اندازه گیری سطوح ای کادهرین و بتاکاتنین به روش وسترن بلات انجام شد. تجزیه و تحلیل با استفاده از ANOVA و آزمون LSD در سطح 05/0 P≤ انجام شد.

    یافته ها

    نتایج حاکی از کاهش سطوح بتاکاتنین و ای کادهرین گروه های تمرینی نسبت به گروه کنترل بود. به علاوه، افزایش معناداری سطوح بتاکاتنین و ای کادهرین گروه کنترل نسبت به گروه سالین مشاهده شد. از طرفی سطوح IgE بافت ریه گروه های تمرینی نسبت به گروه کنترل و سالین افزایش معناداری (0001/0=P) را نشان داد.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد شدت و یا مدت بالای تمرین ورزشی نمی تواند اثرات التهابی بیماری آسم را پس از فعالیت بدنی مهار کند و با کاهش بتاکاتنین و ای کادهرین، موجب اختلال در عملکرد بافت ریه می شود.

    کلیدواژگان: ای کادهرین، بتاکاتنین، ایمونوگلوبین E، آسم، ورزش
  • بررسی تغییرات ریوی افراد سیگاری و غیر سیگاری مبتلا به هپاتیت C مزمن با تصویربرداری و اسپیرومتری
    شبنم طبسی، سید علی جواد موسوی، سید موید علویان، عایشه عنایتی، علی جباری صفحه 5

    ویروس هپاتیت C عامل عفونی شایعی است که تخمین زده می شود حدود % 3 جمعیت جهان به آن آلوده باشند. هپاتیت C مزمن همراه با چندین تظاهر خارج کبدی از جمله درگیری بافت بینابینی ریه می باشد. این مطالعه به منظور تعیین میزان عوارض ریوی در بیماران مبتلا به هپاتیت C مزمن در دو گروه سیگاری و غیر سیگاری انجام شد. 73 بیمار مبتلا به هپاتیت C مزمن مراجعه کننده به مرکز تحقیقات گوارش وکبد و مرکز هپاتیت، وارد مطالعه شدند و برای تمامی بیماران تست عملکردی ریوی-اسپیرومتری (PFT) و CT اسکن با وضوح بالا (HRCT) انجام شد. از 73 بیمار وارد مطالعه شده، % 2/56 بیماران سیگاری و% 8/43 نفر غیر سیگاری بودند. از 34 بیمار با HRCT غیرطبیعی، 22 نفر (% 7/64) آنها سیگاری بودند. نتایج PFT در % 6/94 از بیماران شواهدی از بیماری انسدادی و یا بیماری تحدیدی ریه نشان نداد. نتایج اسپیرومتری از نظر FEV1 و FVC و% 75-25FEF به ترتیب در %5/5، %5/5 و 9%/32 از بیماران کاهش یافته بود. تغییرات ریوی مشاهده شده در HRCT، با آنزیم های کبدی مختل و Viral load ارتباط معنی داری داشت (02/0P=). تغییرات ریوی مشاهده شده در HRCT و نتایج اسپیرومتری با جنس، مصرف سیگار، مرحله درمان ارتباط آماری معنی داری نداشت (05/0P>). هپاتیت C مزمن می تواند موجب ایجاد تغییرات فیبروتیک در ریه شود و HRCT دقت بیشتری نسبت به PFT در ارزیابی تغییرات ریوی در بیماران مبتلا به هپاتیت C مزمن دارد. شدت درگیری ریه در بیماران مبتلا به هپاتیت c مزمن با مرحله و شدت پیشرفت بیماری مرتبط نیست. مصرف دخانیات تاثیر دردرگیری ریوی ندارد. HRCT در مراحل ابتدای شروع درگیری ریوی نسبت به اسپیرومتری حساس تر است. به نظر می رسد تغییرات بافتی مقدم بر تغییرات عملکرد ریه باشد.

    کلیدواژگان: هپاتیت C مزمن، بیماری بافت بینابینی ریه، CT اسکن با قدرت تفکیک بالا(HR CT)، اسپیرومتری سیگار
  • نقش تاب آوری در شرایط بحران کرونا بر بهزیستی روان شناختی در دانشجویان شهر مشهد با میانجی گری جهت گیری مذهبی
    داود فرهنگ، محمدجواد اصغری ابراهیم آباد، بهرام علی قنبری هاشم آبادی صفحه 6

    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تاب آوری در شرایط بحران کرونا بر بهزیستی روان شناختی در دانشجویان شهر مشهد با میانجی گری جهت گیری مذهبی است. روش پژوهش حاضر روش همبستگی بود. جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش شامل تمام دانشجویان مرد و زن 18 تا 40 ساله در شهر مشهد بود. روش نمونه گیری در پژوهش مورد نظر به صورت نمونه گیری در دسترس انجام شد. هر آزمودنی به ترتیب پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی ریف، نگرش سنج مذهبی گلریز و براهینی (1353) و تاب آوری کانر و دیویدسون را که به صورت آنلاین در اختیار آن ها قرار گرفت، تکمیل کردند. در مرحله ی نخست به قصد تحلیل داده های بدست آمده، از روش های آمار توصیفی برای بدست آوردن شاخص های توصیفی متغیرها در پژوهش استفاده شد. در مرحله ی بعدی برای بدست آوردن ارتباط بین متغیرها از همبستگی پیرسون استفاده شد. هدف این بود که برای بررسی برازش مدل و تعیین جایگاه متتغیرهای مستقل، وابسته و میانجی، از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شود و  تحلیل داده ها بر اساس نرم افزار  AMOSو SPSS-24 انجام شود. اما به دلیل طبیعی نبودن توزیع داده ها مدل برازش نشد و در نتیجه اجازه استفاده از تحلیل مسیر وجود نداشت. یافته ها حاکی از این بود که که بین تاب آوری و بهزیستی روان شناختی، در شرایط بحران کرونا ارتباط معناداری وجود ندارد که البته این نتیجه متفاوت از اغلب پژوهش‌های پیشین بود و این تفاوت با در نظر گرفتن شرایط بحرانی و غیرقابل پیشبینی که ویروس Covid19 بوجود آورده، تحلیل می شود. بین نگرش مذهبی و بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین نگرش مذهبی و تاب آوری هم رابطه معناداری وجود ندارد.