فهرست مطالب

پژوهش در هنر و علوم انسانی - پیاپی 34 (تیر 1400)

نشریه پژوهش در هنر و علوم انسانی
پیاپی 34 (تیر 1400)

  • جلد دوم
  • تاریخ انتشار: 1400/05/13
  • تعداد عناوین: 9
|
  • محمد افروغ صفحات 1-14

    هنر-صنعت فلزکاری شهر موصل، یکی از مهمترین مکاتب فلزکاری در دوره اسالمی و به ویژه در قرن ششم و قرن هفتم هجری و در زمان فرمانروایی خاندان آلزنگی و به طور خاص، بدرالدین لولو مهمترین حکمران این خاندان بود. هنرمندان و صنعت گران موصلی در این دوره توانستند با بهره گیری و تاثیرپذیری از فنون ساخت و تزیین آثار فلزی که از تمدنهای گذشته و همجوار نظیر تمدن ساسانی و تمدنهای هم عصر، به ویژه تمدن درخشان سلجوقی و مکتب فلزکاری خراسان شده بود، بهترین آثار را با به-کارگیری خلاقیت و نوآوری در ساخت و تزیین با هویت بومی، فرهنگ و آداب موصل تولید کنند. از انواع تولیدات مشهور موصل میتوان به آبریزهای ساخت این مکتب اشاره داشت که یکی از عمده ترین تولیدات در عرصه ساخت ظروف فلزی بوده است. آبریز شجاعبن منعه موصلی، یکی از برجسته ترین آبریزهای مکتب فلزکاری موصل است که به لحاظ فنشناختی و زیباشناختی و ارزش های جامعه شناختی و مردم شناختی، میتواند منبع خوبی برای شناسایی جامعه و طبقه مردم موصل قرن هفتم هجری باشد. این آبریز با پیشرفته ترین فن ریخته گری ساخته و با کیفی ترین شیوه تزیین یعنی ترصیع کاری با نقره، آراسته شده است. روایت های نقش پردازی شده از نوع موضوعات رایج آن روزگار جامعه موصل طبقه اشراف و فرودست  است. موضوعات کنده کاری شده بر بدنه آبریز عبارت است از: ورزش کشتی  موسیقی، رقص، شکار، نبرد و آرایش کردن میباشد. این مقاله از نوع بنیادین و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطالعات هم کتابخانه ای است.

    کلیدواژگان: وصل، فلزکاری، آبریز، شجاع بن منعه موصلی
  • عبدالله میرزایی*، شادی زرنقی صفحات 15-20

    قالی ایران بخش مهمی از اصالت و هویت خود را مدیون طرح و نقش خویش است. طرح ها و نقوش قالی ایران در بستر زمان و متناسب با فرهنگ جوامع تولیدکننده ابداع و برای نسل های بعدی به یادگار مانده اند. طرح قالی چهارفصل یکی از طرح های اصیل قالی ایران است که در دوره قاجار به جامعه قالی ایران و جهان معرفی شد. مساله اصلی پژوهش حاضر فقدان منابع مکتوب در مورد پیشینه طرح چهارفصل است. از این رو هدف از پژوهش مطالعه سیر تاریخی و پیوندهای فرهنگی طرح چهارفصل در قالی ایران است. مطالعات نشان داد طرح چهارفصل در دوره قاجار و توسط میرمصور تبریزی و مبتنی بر اصالت های هنر و فرهنگ ایران ابداع شد. پیوندهای نزدیک طرح چهارفصل با طرح های باغی، ریشه این طرح را به بستر فرهنگی پیش از اسالم می رساند. پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و میدانی و به روش کیفی و به صورت توصیفی تحلیلی به انجام رسیده است.

    کلیدواژگان: میرمصور تبریزی، قالی چهارفصل، قالی باغی
  • نسرین سلجوقی*، هیرو فرکیش صفحات 21-34

    در قرن حاضر ارتباط میان معماری و سینما به عنوان رویکردی جدیدی مطرح است. سینما و معماری به عنوان علوم دارای چهارچوب ساختاری منسجم، علیرغم تمایزاتی که با هم دارند؛ دارای تشابهاتی نیز میباشند؛ که البته متون مختلفی از جنبه انتقادی به بحث پیرامون این موضوع پرداخته اند. در یک نگاه کل نگر می توان به وجود ارتباط تعاملی بین فضای سینما و فضای معماری اشاره کرد. لذا هدف این مقاله شناسایی و تدقیق مولفه های ارتباط دهنده سینما و معماری است. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی–تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای استفاده گردیده است. در این راستا ابتدا به مطالعه روش های نقد سینما و معماری پرداخته شد. سپس نحوه ارتباط سینما و معماری مورد مطالعه قرار گرفت و در نهایت مولفه های مشترک سینما و معماری شناسایی و تدقیق شد. نتایج تحقیق حاکی از شناسایی پنج مولفه مشترک میان سینما و معماری است. پیشنهاد می شود نتایج حاصل از این تحقیق مورد استفاده اندیشمندان حوزه سینما و معماری قرار بگیرد تا بتوانند با ایجاد رابطه تعاملی میان سینما و معماری به ایجاد معماری مفهومی بر پایه سینما تاثیرگذار باشند.

    کلیدواژگان: نقد سینما، نقد معماری، ارتباط سینما و معماری
  • غزاله اکبری*، پژمان دادخواه، امیرحسن ندایی صفحات 35-42

    سایه در فیلم، یک مفهوم تکنیکی و محتوایی است که به بیانگرترین عنصر سینمایی بدل شده و مفهومی گسترده دارد. این مسئله که سایه پدیده ی قابل خوانش بوده و همچنین تحلیل آن از اهمیت و ضرورت باایی برخوردار است، مساله کلیدی این مقاله می باشد. بسیاری از سبک های سینمایی از قابل خوانش بودن این ابزار برای انتقال سریع مفاهیم درونی فیلم به مخاطبانشان استفاده کردهاند. در این مقاله با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی سعی شده است، مفاهیم و کارکردهای ساختاری سایه در فیلم مورد تامل قرار گیرد. بنابراین در این راستا ضمن بررسی کارکردهای معنایی سایه، به تحلیل مفاهیم سایه و کارکرد آن در فیلم نوآر پرداخته شده و در نهایت فیلم شاهین مالت به عنوان نمونه ای مطرح در این سبک، با تاکید بر فرم و اندازه سایه که در برگیرنده مفاهیم پنهان در ارتباط با کاراکترها هستند، تحلیل و بررسی میشود.

    کلیدواژگان: نور و سایه، گرافیگ سایه، فیلم نوآر، فیلم شاهین مالت، جان هیوستون
  • مجید اسدی فارسانی*، اسما احمدزاده صفحات 43-56

    در ارگونومی ساختاری پوشاک، هدف اصلی افزایش بهره ری با عنایت بر سلامتی، ایمنی و رفاه انسان در محیط کار است. طراحی یک دست نمونه لباس های کار برای مصارف مختلف کاری در ایران به صورت یکسان، این مسئله را مطرح نموده است که رابطه طراحی الگو و یا ساختار پوشاک با نوع فعالیت کارگر چگونه است. همچنین با هدف دست یابی به شیوه ای برای اجرای نمونه های کاربردی اقدام در طراحی توسعه محور لباس کار در ایران صورت پذیرد. بنابراین با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی اطلاعات اولیه مورد نیاز جمع آوری گردید و سپس با توجه به رابطه میان نوع فعالیت و نیاز مبتنی بر آن در طراحی پوشاک، با استفاده از روش کیفی به توصیف ویژگی های اولیه پرداخته و سپس با تحلیل پنج نمونه لباس در پنج شغل از مشاغل صنعتی به عنوان نمونه های مورد مطالعه هدفمند، میان نیاز فیزیکی بدن کارگر و طراحی لباس نمونه های نهایی طراحی گردید. در واقع در شیوه توصیفی تحلیلی بکار رفته از شیوه تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که لباس کار در ایران بدون توجه به نوع شغل و تاثیر آن بر بهره وری و نوع نیاز کارگران طراحی میشود. این در حالی است که هر شغل، باید لباس مخصوص به خود را داشته باشد و هر حرکت فیزیکی بدن در مدت زمان کار، رابطه ای مستقیم با الگو یا ساختار لباس کار دارد.

    کلیدواژگان: ارگونومی، ساختار پوشاک، طراحی لباس، لباس مشاغل
  • فائزه خوش صنعتی*، راضیه مختاری دهکردی صفحات 57-64

    لباس هوشمند متناسب با تحولات فکری و علمی بشر در دوران معاصر از جایگاه ویژهای برخوردار شده است. اهمیت این نوع لباسها به گونه ای است که مهندسین و هنرمندان به کمک دیگر متخصصین حوزه نساجی و پزشکی و... همه با هم برای نیازهای مختلف جامعه از این نوع لباسها طراحی میکنند. از این جهت این لباسها به دو صورت کاربردی و زیباشناسانه در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفت. هدف اصلی در پژوهش حاضر این بود که چه ارتباطی میان لباس هوشمند به عنوان متغیر اول و تعامل به عنوان متغیر دوم وجود دارد که ازاینرو با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای و با اتخاذ رویکرد کیفی به روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر دادهه ای متنی و تصویری لباسهای هوشمند در دو حوزه علمی و آثار هنری مورد تحلیل محتوایی قرار گرفته اند که مسئله اصلی یعنی عملکرد هر کدام از لباس های هوشمند از منظر تعامل با مخاطب مورد کنکاش قرار گیرد و پاسخی به سوال اصلی پژوهش باشد که لباس هوشمند دارای چه ویژگی هایی است و نقش تعامل در آن چیست؟ ازا ین رو یافته های پژوهش نشان داد به طورکلی لباس های هوشمند مرتبط با عصر تکنولوژی و یا استفاده از علم الکترونیک و مکانیک نمیباشد و این مقاله صرفا مبتنی بر تحوالت تکنولوژی در عصر حاضر به لباس هوشمند اضافه شده است لباس های هوشمند بر روی حواس انسان تاثیر می گذارند بنابراین آنچه به عنوان نتیجه نهایی در این پژوهش رقم خورد بدین گونه است که لباس هوشمند در تعامل با مخاطب گاهی در روبروی مخاطب و گاه ی بر روی بدن مخاطب قرار می گیرد و در هر دو صورت گاهی به صورت علمی خواسته ای از نیازهای انسانی را پاسخ می دهد و یا در خدمت هنرمند ایده و یا فکر هنرمند را در قالب آن پیام هوشمند ارایه میدهد بنابراین لباس هوشمند لباسی نیست که صرفا در حوزه طراحی لباس قرار گیرد و از سه حوزه طراحی لباس، هنر و علم کمک میگیرد تا در نهایت نیاز خواسته شده را برطرف نماید.

    کلیدواژگان: هنرتعاملی، طراحی لباس، لباس هوشمند، مخاطب
  • مهدی رضایی*، مسعود دلخواه، علیرضا دریابیگی صفحات 65-74

    کارگردانی و هدایت بازیگر در تصویر نسبت به نمایش، از اندازه کمتری برخوردار است و متفاوت است. در حقیقت به دلیل نوع برخورد با مخاطب که گستره ارایه آنهاست با یکدیگر اختلاف ایجاد میکنند. برای تحقیق در این گستره باید هر دو  نمایش، تصویر  جداگانه بررسیشده تا به تفاوتها پی برده شود و این در بدن و بیان و کادر شکل میگیرد و هدایت آنها در جاهایی یکسان و در بسیاری متفاوت است. آموزش و شناسایی جایگاه های برخورد این دو گستره نیازمند دانش و تجربه ی فراوان و تحلیل و چالش و کاوش است تا بتوان در این دو گستره به خطا نرفت.

    کلیدواژگان: بازیگری، کارگردانی، بدن، بیان، تفاوت، تئاتر، سینما
  • سیران چوپان*، فهیمه السادات فدوی صفحات 75-82

    حکمت متعالیه ملاصدرا، رابطه ای است بین وجودشناسی فلسفی و زیبایی شناسی آنتولوژیک، که پیوند این زیبایی شناسی با لغت مبدع وی، یعنی »صنایع لطیفه« مرتبط است. به موازات این مبانی، علیرغم تعابیر متفاوت با فیلسوف نامدار، "هایدگر"، می توان در بطن کلامشان، وجوهات مشترک را استنباط کرد. این پژوهش سعی دارد مواضع این دو فیلسوف را، مورد بررسی قرار دهد؛ بنابراین پرسش اصلی مقاله را در باب آراء ملاصدرا قرار میدهد و بدون ارجحیت یکی بر دیگری، موضوعات متشابه ی را با تاکید بر رویکردی صرفا توصیفی، بیان کند و به این پرسش پاسخ دهد که: چه چیزی در نظام وجود شناسی ملاصدرا، نگاه او را به گفته آنچه خود وی، "صنایع لطیفه" می نامد، معطوف نموده است و نزدیکی این وجودشناسی، با آراء فیلسوف معاصر، هایدگر، چه میتواند باشد؟ در نتیجه، کلام نزدیک به هم این دو فیلسوف از شش جنبه اینکه؛ گرچه ملاصدرا و هایدگر، یگانگی و قرابتی با یکدیگر ندارند، اما هردو از یک نحوه تحقق، سخن به میان آورده اند که در طی فرایند تولید اثر هنری در انسان صورت می پذیرد. ملاصدرا از این شیوه شکل گیری به "کمال نفسانی" و هایدگر از آن به "رسیدن انسان به فهم اصیل از خویش" تعبیر کرده است.

    کلیدواژگان: ملاصدرا، هایدگر، عشق، اثر هنری، صنایع لطیفه
  • ایوب آزاداندیش*، علی پویان صفحات 83-88

    تیاتر مجموعه ای از نظام های نشانه ای است. بنابراین این نشانه ها هستند که نمایش را از یک شکل اجرایی عادی و معمولی به اثری اندیشه ای و مورد نظر مخاطب تبدیل میکنند. نمایش امروز در زندگی و فرهنگ مردم جایگاه ویژه ای پیدا کرده است اگرچه در گذشته بیشتر در جشن ها یا مراسم ها برای توده مردم اجرا میشد اما امروز به یکی از اشکال هنرهای ارتباطی و اندیشه ای تبدیل شده است که رفتارهای انسان امروزی را در اجتماع که پایه های فرهنگی آن جامعه است تحت تاثیر قرار میدهد. در این مقاله نگارنده پس از بررسی تاریخچه و ریشه شناسی این هنر در قسمت دوم این مطالعه نیز، با مد نظر قرار دادن اطلاعات در قسمت های اول به بحث شناخت نشانه در عناصر نمایش اشاره شده و عناصر مختلف را تمرکز بر ارکان واقع گرایی و ریالستیک از منظر نشانه شناسی مرور میکند.

    کلیدواژگان: هنر، نشانه، نمایه، نمایش، تئاتر