نشریه مطالعات کمی در مدیریت
سال یازدهم شماره 4 (پیاپی 43، زمستان 1399)

یکی از دلایل رسوایی شرکتهای بزرگ آمریکا، ضعف در گزارشگری مالی میباشد که از مهم- ترین آنها ضعف در گزارش معامالت با اشخاص وابسته است. وجود معامله با اشخاص وابسته یکی از نشانه های حسابداری متهورانه میباشد. بر همین اساس هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر مدیریت سود بر رابطه بین اشخاص وابسته و درماندگی مالی است. در این پژوهش 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1390-1398 بررسی و جهت آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیونی پروبیت در قالب یک مدل و دو فرضیه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان میدهد که بین"معامالت با اشخاص وابسته" با "درماندگی مالی" رابطه معنیداری مشاهده نشد، ولی مدیریت سود بر این رابطه تاثیر معنیداری میگذارد. سایر نتایج پژوهش نیز نشان میدهد بین اهرم مالی و نرخ تورم با درماندگی مالی رابطهی معنادار و مستقیم وجود دارد.

در این پژوهش، هدف آن است که با ارایه تعریف عمومی از فساد اداری و سلامت اداری- سازمانی، عوامل بروز فساد و ارتقای سلامت مالی در قراردادهای پیمانکاری دولتی، بررسی شود. در پژوهش حاضر، ادارات جنوب استان آذربایجان غربی به عنوان جامعه آماری انتخاب که حجم نمونه 302 نفر با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. از پرسش نامه محقق ساخته، استفاده شد. نتایج پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون نشان داد که به ترتیب، اطلاع رسانی الکترونیکی، وضعیت اقتصادی کارکنان و عوامل انسانی، بیشترین تاثیر را در ارتقای سلامت مالی دارند و عوامل نظارت و ارزیابی مستمر، شرایط انعقاد قرارداد و مستندسازی فرآیندکار، بعد از عوامل مذکور قرار دارند. نتیجه پژوهش حاضر بیانگر آن است که باید مراحل قراردادهای پیمانکاری از آگهی مناقصه تا اتمام پروژه، مستندسازی شود و از طریق اطلاع رسانی الکترونیکی در اختیار عموم قرار گیرد تا از بروز هر نوع فساد و کجروی در قراردادهای پیمانکاری دولتی ممانعت به عمل آید و نظام ارتقای سلامت مالی، تحقق یابد.

مروزه، سازمانها برای رشد و پایداری خود باید از استراتژی مناسب جهت پیشرفت و حفظ بقای خود بهره گیری نمایند. شهرداری ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. محدودیت مهمی که شهرداریها با آن روبرو هستند، محدودیت منابع و امکانات جهت اجرای پروژه های عمرانی است. یکی از راه های کاهش این مشکلات، استفاده از پیمانکارانی است که در سطح مناسبی از کارایی قرار دارند. در این مطالعه، با استفاده از روش تاپسیس فازی، ارزیابی و رتبه بندی پیمانکاران در دو حالت انتخاب پیمانکار بر اساس معیارهای کالسیک معیارهای منتخب مطالعات پیشین  و انتخاب پیمانکار با در نظر گرفتن معیارهای مهندسی مقاومت پذیری انجام شده است. رشد 74 % میانگین شاخص نزدیکی به حالت ایده آل در حالت در نظر گرفتن مجموعه معیارهای مهندسی مقاومتپذیری، نشاندهنده نقش کلیدی معیارهای مهندسی مقاومتپذیری در انتخاب پیمانکاران برتر است. همچنین از میان این معیارها، کارگروهی موثرترین معیار در انتخاب پیمانکار بوده است.

هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین انعطاف پذیری مالی و سیاستهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است و فرضیه های آن بر مبنای فرضیه های مقاله انگلیسی راپ و همکاران  2013 تدوین گردیده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1389 لغایت سال 1393 بوده و نمونه مورد بررسی، از طریق روش حذف سیستماتیک از جامعه آماری، انتخاب شد. با توجه به شرایط معین، تعداد 155 شرکت به عنوان نمونه آماری این پژوهش، انتخاب شدند. گفتنی است با استفاده از رگرسیون چندمتغیره، مدل داده های ترکیبی و روش حداقل مربعات تعمیم یافته برآوردی  EGLS  به آزمون فرضیه های تدوین شده پرداخته شد. روش آماری مورد استفاده در این پژوهش، روش داده های ترکیبی میباشد. در این مطالعه برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Eviews  و Excel بهره گرفته شده است. با توجه به فرضیه های پژوهش ارتباطی معکوس و معنادار بین ارزش انعطاف پذیری مالی شرکت با سه عامل پرداخت سودنقدی توسط شرکت و اهرم مالی شرکت و تغییرات موجودی نقد آن وجود دارد. نتایج بررسیهای پژوهش حاکی از این موضوع است که شرکتهایی که انعطاف پذیری مالی را با ارزشتر در نظر میگیرند، سود سهام کمتری را پرداخت میکنند و بازخرید سهام را به سود سهام ترجیح میدهند. نسبت های اهرمی پایینتری دارند و تمایل به انباشته کردن وجه نقد بیشتر دارند

هدف از این تحقیق شناسایی رابطه عوامل جمعیت شناختی با تعهد سازمانی میباشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی میباشد. جامعه آماری تحقیق نیز کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اراک هستند که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مودی و همکاران  1976 استفاده شده است که میزان آلفای کرونباخ آن برابر با 0/783 میباشد. جهت تجزیه و تحلیل داده های حاضر در بخش استنباط های آماری از روش آزمون t برای نمونه های مستقل، روش آنالیز واریانس  ANOVA و رگرسیون خطی ساده یک متغیره برای بررسی فرضیات پژوهش با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و Excel استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که سن، تحصیلات، سابقه کاری و وضعیت تاهل افراد نمونه مورد بررسی تفاوتی وجود ندارد. این در حالی است که زنان دارای تعهد بیشتری نسبت به مردان بوده و میزان درآمد در تعهد افراد نقش دارد.

این پژوهش با هدف بررسی تاثیر خرد سازمانی بر اخلاق حرفه ای با نقش میانجی فرهنگ سازمانی در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران انجام شد. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی، از نظر روش گرداوری داده ها توصیفی- همبستگی و همینطور از نظر نوع داده کمی بود. جامعه آماری پژوهش اساتید هیات علمی واحدهای دانشگاه های آزاد شهر تهران بودند که با استفاده از محاسبه حجم نمونه در معادالت ساختاری و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای، تعداد 700 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد که همگی اعضای هیات علمی تماموقت بودند. به- منظور گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد خرد سازمانی اشمیت و همکاران 2012 اخلاق حرفه ای کادوزیر  2002 و فرهنگ سازمانی دنیسون  2000 استفاده شد. به منظور سنجش روایی از روایی محتوا و سازه و همین طور به منظور سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج بیانگر پایا و روا بودن ابزار اندازه گیری بود. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی انجام شد. توصیف آماری داده ها از طریق میانگین، انحراف معیار و... از طریق نرم افزار v24-SPSS و استنباط آماری داده ها از طریق مدلسازی معادالت ساختاری و به کمک نرم افزار 80.v8-LISREL انجام پذیرفت. نتایج نشان داد، درجه تناسب مدل ارایه شده با توجه به مولفه های پژوهش مناسب بود؛ خرد سازمانی بر اخلاق حرفه ای با نقش میانجی فرهنگ سازمانی تاثیر داشت؛ خرد سازمانی بر فرهنگ سازمانی تاثیر داشت (0.87)؛ خرد سازمانی بر اخالق حرفه ای تاثیر داشت (0.55) ؛ فرهنگ سازمانی بر اخلاق حرفه ای تاثیر داشت . (0.51)

در این پژوهش به بررسی ارتباط بین تفکر استراتژیک و استراتژیهای مدیریت دانش پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان سازمان صنعت، معدن و تجارت استان کردستان میباشد که از این جامعه 148 نفر مورد بررسی قرار گرفتند. جهت سنجش تفکر استراتژیک از پرسشنامه لیدکا با 30 سوال و استراتژیهای مدیریت دانش با 8 سوال استفاده شده است. پایایی پرسشنامه ها، با استفاده از آلفای کرونباخ و روایی آزمون نیز از شیوه اعتبار صوری تایید شد. داده های پژوهش حاضر از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، نتایج کلی حاصل از آزمون فرضیات اصلی و فرعی پژوهش موید و نشانگر تایید کلی روابط مورد فرض پژوهش و وجود رابطه مثبت و معنادار بین تفکر استراتژیک و استراتژی های مدیریت دانش است. نهایتا اینکه پیشنهادهایی در پایان پژوهش ارایه شده است.

پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رویه های مدیریت منابع انسانی مبتنی بر دانش بر عملکرد مالی با نقش سرمایه فکری و نوآوری  انجام پذیرفته است. روش انجام پژوهش توصیفی از نوع توصیفی همبستگی بوده است، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان بانک تجارت در شهر تهران که 5500 نفر بوده که نمونهای به حجم 380 مطابق فرمول کوکران انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که نتایج حاصل از تحلیل همبستگی و الگوی معادالت ساختاری بین متغیرهای پژوهش نشان داد که مدیریت منابع انسانی مبتنی بر دانش بر نوآوری در بانک تجارت، مدیریت منابع انسانی مبتنی بر دانش بر سرمایه فکری در بانک تجارت، نوآوری بر عملکرد مالی بانک تجارت تاثیر دارد. همچنین، سرمایه فکری بر عملکرد مالی بانک تجارت و مدیریت منابع انسانی مبتنی بر دانش برعملکرد مالی با نقش میانجی نوآوری در بانک تجارت تاثیر دارد.