فهرست مطالب

فصلنامه راهبرد
پیاپی 26 (زمستان 1381)

  • تاریخ انتشار: 1381/12/01
  • تعداد عناوین: 22
|
  • اکبر هاشمی رفسنجانی صفحات 7-48

    بسیار متشکریم که این وقت را در اختیار ما گذاشتید. همان گونه اکه استحضار دارید حدود 15 سال از آغاز تاسیس مجمع می گذرد. فرمان تاسیس مجمع در هفدهم بهمن ماه 1366 پیرو نامه ای که به امضای حضرتعالی و چند تن از مسیولان نظام به محضر حضرت امام نوشته شد، از سوی ایشان صادر گردید. مجمع به فرمان امام دوره ای قبل از ورود به قانون اساسی را داشته و بعد هم که در اصل 112 وارد قانون اساسی شده است. با توجه به اینکه حضرتعالی از جمله کسانی بودید که در تشکیل مجمع مصلحت نظام موثر بودید، لطفا قدری در خصوص تاریخچه، چگونگی شکل گیری، اهداف و مبنای تشکیل مجمع تشخیص مصلحت توضیح بفرمایید؟

  • جلیل امیدی صفحات 51-69

    مفهوم و اقسام مصلحت ; مصلحت را باید از جلمه مسایل مرتبط با نظریه مقاصد شریعت به شمار آورد. نظریه ای که در نقابل با تیوری تعلیل ناپذیری احکام و افعال خداوند، احکام شرعی را معطوف به مقاصدی مطلوب می داند و تفاصیل احکام را طرق تحقق مقاصد عامه شریعت می شمارد. طرفداران این نظریه درباره انواع و اوصاف اهداف و مقاصد موردنظر شارع به تفصیل سخن گفته اند و مقاصد متعددی چون تحقق ارزش های واالای انسانی، حفظ حقوق و آزادی های فردی، تهذیب و تربیت اخلاقی، نظم، امنیت و عدالت اجتماعی و پالایش و پیراستگی فرد از بدیها و پلیدیها برای شریعت شمرده اند;

  • اردشیر امیرارجمند صفحات 70-90

    پس از بازنگری قانون اساسی در سال 1368، به موجب بندهای 1 و 2 اصل 110، دو اختیار و وظیفه جدید بر عهده رهبر قرار گرفت: 1- «تعیین سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام. 2- «نظارت بر حسن سیاستهای کلی نظام». در لابلای اصلاحات انجام شده در قانون اساسی 1368، اختیار رهبر در تعیین سیاستهای کلی نظام و نظارت بر حسن اجرای آنها جلب توجه نکرد و معدودی از حقوقدانان به بررسی اجمالی آن پرداختند، اما پس از اعلام سیاستهای کلی برنامه پنج ساله دوم و سوم توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی کشور، ابلاغ سیاستهای کلی و به ویژه رویه اخیر شورای نگهبان در رابطه با جایگاه سیاستهای کلی تاثیر تعیین کننده اصلاحات انجام شده در بندهای 1 و 2 اصل 110 در تحول شالوده نظام جمهوری اسلامی هویدا گردید

  • محمود عسگری صفحات 93-111

    امنیت از جمله کالاهایی است که برای تولید آن، هر نوع سرمایه گذاری در هر مقطعی قابل توجیه می باشد. با این وجود، امنیت مفهومی است که همواره از تحدید در قالب واژه ها گریزان بوده و چنان ظرفیتی دارد که همبسته با محملها، معنا و صورت خاصی می یابد. هرچند نباید فراموش نمود که دولتها، سهم فراوانی در تعیین مصادیق این مفهوم برای خود قایل هستند. جدا از این مباحث بر اساس تجربیات جوامع بشری می توان اذعان داشت که استفاده از ابزارهای دفاعی/نظامی همواره به عنوان راه کاری موثر مدنظر بوده است. لیکن به نظر می رسد مکانیزم مزبور نتوانسته امنیتی جامع را ایجاد کند

  • قدیر نصری صفحات 112-133

    کسانی که خواهان حسن اداره حکومت در یک جامعه سیاسی هستند با خوبی یا بدی و عیب و حسن اجتماعی افراد آن کار دارند. (ارسطو) ; به نظر می رسد نکته ارسطو پس از گذشت 23 قرن همچنان شاسته توجه است که برای حسن اداره حکومت، توجه به عیب و حسن اجتماعی و نه فردی را ضروری می داند. از نگاه او انسان در اجتماع زاده می شود و برای بهزیستن مجبور به مشارکت در اجتماع می باشد. در واقع مشارکت و همکاری در جامعه موجب دفع خطر و تامین زندگی امن می گردد. برخی نظریه پردازان توجه به عیب و حسن اجتماعی را وظیفه «دولت» می دانند که برای تولید شناسایی مثبت مجبور است ضمن تامین امنیت سخت افزاری و فیزیکی به امنیت وجودی (Ontological Security) و رفاه شهروندان همت گمارد

  • سید حسین ولی پورزرومی صفحات 134-157

    نسبی بودن» بدیهی ترین ویژگی پدیده «امنیت» است. تعابیر و مصداق های بحث امنیت فوق العاده سیال و گوناگون می باشد. با وجود نسبی بودن امنیت و حاکم بودن شرایط و ملاحظات گوناگون امنیتی در نزد افراد و دولت-ملت های مختلف، این اصل قطعیت یافته است که امنیت را دیگر نمی توان تنها در سطح رسمی و دولتی و براساس ملاحظات تنگ نظرانه و سخت افزاری تعریف نمود. البته میزان عدول از این برداشت های رسمی و تنگ نظرانه، در جوامع گوناگون متفاوت می باشد، ولی کمتر کسی پیدا خواهد شد که بتواند همچنان صرفا بر معیارهای کلاسیک و قدیمی در زمنیه امنیت پافشاری نماید

  • سید فتح الله پورموسوی صفحات 134-157

    نظریه پردازان مختلفی چون دوتوکویل و جان استوارت میل تا دورکیم، زیمل و کورنهاوزر، مدتها پیش براهمیت جامعه مدنی و انجمن های دواطلبی، به عنوان جوهره حیاتی دموکراسی تاکید کرده اند. پیرامون ادعا برتوانایی و قابلیت جوامع مدنی در انجام وظایفی که دولتها و بازار در اجرای آن با شکست مواجه شده اند، چیز خاص و جدیدی وجود ندارد. نظریه های پلورالیستی دهه 1960، برنقش گروه های ذی نفع در تجمع و بیان خواست ها و مطالبات عمومی، که از طریق ارایه کانال های بدیل چندگانه ای از مشارکت سیاسی، شهروندان را به دولت متصل می سازد، تاکید کرده اند؟ پلورالیست ها اظهار می کنند که همکاری هایی چون همکاری انجمن های اولیاء-مربیان، گروه های دوره ای محلی و تعاونی های روستایی، از طریق طیف های مختلفی از سازمان های غیررسمی در بخش داوطلبی، راه حل های محلی را برای مشکلات و مسایل اجتماعی ارایه می کنند، که یک مکانیسم بدیل برای اداره حکومت و یک بستر آموزشی برای دموکراسی به شمار می رود

  • فرزاد پورسعید صفحات 200-215

    خازج از جامعه مدنی تحت حکومت هوای نفس، جنگ، برس، فقر، پلیدی، تنهایی، وحشی گری و جهل حاکم است اما در جامعه مدنی تحت لوای حکومت عقل، صلح، امنیت، فراوانی، نعمت، زیبایی، نوع دوستی، ادب، دانش و خیرخواهی فرمان می راند. «توماس هابز، لویاتان» ; اگر جامعه شناسی Sociologyرا به معنای درک «منطق امر اجتماعی» در استقلال و غیرقابل تحویل بودن آن به هرامر و واقعیت دیگری فرض کنیم، در آن صورت جامعه شناسی امنیت نیز در پی شناخت منطق امنیت به مثابه امری اساسا اجتماعی و مستقل از امور دیگر است. بنابراین پرسش اساسی در جامعه شناسی امنیت این است که یک وضعیت امن/ناامن از کدام شرایط و یا بسترهای اجتماعی برخوردار بوده است؟ در عین حال از آنجا که جامعه شناس اساس و کارویژه جامعه را رفع نیازهای انسان از مجرای برقراری روابط اجتماعی (امکان گروهی) می داند، بنابراین امنیت نیز به مثابه امری مستقلا اجتماعی عبارت خواهد بود از امکان و موقعیت مطلوب و بهینه برای برقراری روابط متقارن و متعادل بین انسان و جامعه در جهت ارضاء نیازهای افراد و تامین منافع آنها، امنیت در این برداشت به گفتمان مثبت خود نزدیک شده و صرفا در نبود تهدید تعریف نمی شود، بلکه افزون بر آن مبین وضعیتی است که منافع فرد، جامعه و دولت به گونه ای اجتماعی و در رابطه ای متقابل با یکدیگر تامین می شود

  • آندریاس بنکه صفحات 216-239

    استیفن والت در مقایسه ای که اینک معروف است، در سال 1991 «تجدید حیات مطالعات امنیتی» را پیش بینی کرد. در این مورد حق با او بود، البته علی رغم دلایل اشتباهش، تاکید وی از این عرصه و رشته مبتنی بر بنیادهای استوار ادعایی، همگرایی (Convergence) تیوریک، صحت سیاستگذاری و غلبه اهل علم بر تعهدات ایدیولوژیک در داخل آن. والت برای حفظ این حد اعلای پیشرفت دلگرم کننده، آشکارا علیه گمراه کنندگی رویکردهای «پست مدرن» هشدار می دهد فقط رویکردهایی می توانند این رشته را به ورطه «اطناب و گفتمان لذت جویانه ای بکشانند که از جهان واقعی بریده اند

  • عماد افروغ صفحات 240-263
    گفتگو با دکتر عماد افروغ ; همانگونه که مستحضرید در سال های اخیر در مطالعت امنیتی، گرایش و حوزه ای تحت عنوان «جامعه شناسی امنیت» مطرح گردیده است. به عقیده شما آیا در حوزه جامعه شناسی می توان از «جامعه شناسی امنیت» سخن گفت؟ ; • اینکه ما رشته خاصی تحت عنوان جامعه شناسی امنیت در دنیا داشته باشیم، محل تامل است. اما به هرحال می توان از بحث های مختلف و تیوری های متنوع جامعه شناسی برای تبیین امنیت و ریشه های اجتماعی آن استفاده کرد. اگر خواسته باشیم در مورد جامعه شناسی امنیت بحث نماییم در ابتدا باید به چند نکته توجه کنیم. اول آنکه باید تعریفی از امنیت داشته و اصول آن را بشناسیم و بعد ببینیم که جامعه شناسی در کل، چه در سطح کلان یا میانه یا خرد چه ظرفیتی برای تبیین ریشه ها و پیامدهای امنیت دارد
  • محمدرضا تاجیک صفحات 264-280

    بی تردید، جامعه ایرانی در دوران کنونی حیات تاریخی خود بیش از هر عصر و دوران دیگری، مستعد شگفتن «شکافها و ناسازه ها» و روییدن «نهالهای هویتی و اندیشگی» گوناگون است. در سالیان اخیر، انسان ایرانی یک بار دیگر به تجربه پروسه و پروژه گذار دیگر فراخوانده شده است. چهره زیرین این تغییر و تبدل، از یکسو، درگذار از یک جامعه پوپولیستی به یک جامعه پلورالیستی؛ از یک جامعه سنتی (مبتنی بر قدرت حاکمی) به یک جامعه مدرن (مبتنی بر قدرت انتظامی)؛ از یک گفتمان انقلابی به یک گفتمان اصلاحی؛ از تهدید سخت افزاری به تهدید نرم افزاری؛ از مبارزه کلاسیک به مبارزه جدید؛ از ثبات به تغییر؛ از تمرکز قدرت به توزیع قدرت؛ از انجمن ها و احزاب حقیقی به انجمن ها و احزاب مجازی؛ از جهان اطلاعاتی به جهان وانموده؛ از ایدیولوژی گرایی به گفتمان گرایی؛ از درون گرایی به برون گرایی؛ از خودی گرایی به دگرگرایی؛ از آرمان گرایی به اتوپیاگرایی به زندگی روزه مره گرایی؛ از خط قرمز به خط نارنجی؛ از سیاست به فرهنگ؛ از مواضع شفاف به مواضع کدر؛ از نخبه سالاری به مردم سالاری؛ از ماکروفیزیک قدرت به میکروفیزیک قدرت؛ از ماکروپلتیک به میکروپلتیک؛ و از جانب دیگر صیرورت از چالش رقابت سیاسی به تنفر سیاسی؛ از دگر خارجی به دگر داخلی؛ از توقف فعال به عبور فعال؛ از گفت و شنود به گفت بی شنود؛ از فرهنگ سازی به سیاست بازی؛ از پیشتاز تغییرات به پستاز تغییرات؛ از ارزش گرایی به قدرت گرایی؛ از جذب و محافظه کارسازی به دفع رادیکال سازی؛ از اعتمادسازی به تخریب اعتماد؛ از تولید کالاهای فرهنگی به تخریب کارخانه فرهنگی؛ از نرم افزار به سخت افزار؛ از گفتمان به خشونت؛ تجلی یافته است

  • مهدی محسنیان راد صفحات 283-324

    یکی از ارتباط شناسان معاصر به نام جی بلومر درباره تبلیغات سیاسی در انتخابات می گوید: هر انتخابات، یک رویداد ویژه، غیرقابل تکرار و کاملا قطعی است که در نامزدهای انتخاباتی و توده مردم، بیش از هر زمان دیگری، در معرض حجم وسیعی از ارتباطات سیاسی قرار می گیرند. ویژه بودن انتخابات، غیرقابل تکرار بودن آن و در واقع خصلت منحصر به فردبودن هر انتخابات، سبب می شود که نتوان براحتی نظریه خاصی را در حوزه علوم ارتباطات به عنوان مبنای مطالعه عملکرد تبلیغات سیاسی انتخاباتی خاص- از جمله هشتمین انتخابات ریاست جمهوری ایران- قرارداد و شاید علت آن، خصلت، میان رشته ای بودن تبلیغات سیاسی است که از یک سو به دلیل جایگاه ارتباطات و رسانه ها در آن، به ارتباطات و از سوی دیگر به دلیل رفتارهای سیاسی، به علوم سیاسی وابسته است؛ معمولا نظریه های مستقل هریک از دو حوزه علوم ارتباطات و علوم سیاسی، متمرکز بربخشی از پدیده می شوند نه تمامی آن

  • حمید میرزاده صفحات 325-333

    طی سه دهه گذشته، علم و تکنولوژی پیشرفتی بی سابقه داشته است. این پیشرفت با گسترش نمایان فعالیت های تحقیق و توسعه، هم از نظر وسعت و دامنه و هم از نظر عمق و ژرفایی همراه بوده و تغییراتی را در الگوهای سازمانی این فعالیت ها پدید آورده که حاصلش تخصص بالاتر و همکاری بیشتر بوده است. به علاوه، فعالیت ها از مرحله پژوهش ناب و اساسی و زیربنایی، به مرحله تجاری کردن آنها طی گامهای متعددی صورت گرفته است

  • علیرضا ازغندی صفحات 334-343

    دولت ها در ارتباط با ساخت اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جامعه و با درنظر گرفتن منافع اقشار و طبقاتی که نمایندگی می کنند و نیز با توجه به نوع و ماهیت نظام بین الملل، برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی خویش از جهت گیری های مختلفی پیروی می کنند. در طول تاریخ سیاسی یک قرن اخیر ایران نیز دولت ها عمدتا از دو جهت گیری سیاسی که به نحوی در ستیز با یکدیگر بودند، پیروی کرده اند، یکی سیاست موازنه عدمی یا موازنه منفی که منعکس کننده و بیانگر خواسته ای اکثریت مردم و تامین کننده منافع آنهاست و دیگری سیاست موازنه وجودی یا موازنه مثبت که استراتژی قدرت های خارجی و عناصر و عوامل داخلی آنهاست. تاریخ سیاسی و اجتماعی معاصر ایران به خوبی نشان می دهد، هرگاه دولتی از سیاست موازنه وجودی یا مثبت (مثبت برای دیگران) پیروی کرد، استقلال ملی و اعتبار بین المللی خود را از دست داد

  • سید حسین ولی پورزرومی صفحات 344-360

    واژه هایی نظیر «وحدت» و «همبستگی» بیش از هرجای دیگر، در خاورمیانه کاربرد دارند. «وحدت جهان اسلام»، «امت واحد اسلامی»، «همبستگی عربی» از اصطلاحاتی است که به وفور در ادبیات سیاسی-اجتماعی این منطقه به کار می رود. رسیدن به سطحی از همکاری پایدار و تحقق همگرایی در میان کشورهای خاورمیانه از دغدغه های اساسی منطقه در دهه های گذشته بوده است. مخصوصا در عصری که «منطقه گرایی» به عنوان شقی از بدیهی ترین استراتژی های توسعه و نیز روشی معمول برای جستجوی امنیت پایدار در نزد دولت-کشورها از جایگاه رفیعی برخوردار شده است

  • حسین پوراحمدی صفحات 361-376

    ایالات متحده امریکا به عنوان قدرتمندترین کشور در نظام اقتصاد بین الملل قبل و بعد از جنگ جهانی دوم، در دوران پس از جنگ اقدام به ایجاد تقویت و گسترش نظم هژمونیک چندجانبه گرا نمود. این نظم که با تکیه بر کارکرد رژیم های اقتصادی، سیاسی و حقوقی بین المللی ایجاد شد و رشد کرد با بهره مندی از حمایت های بی دریغ ایالات متحده امریکا از طریق پرداخت هزینه های کارکرد آن به عنوان اصلی ترین عامل رشد و توسعه اقتصادی و سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم محسوب می شود

  • نادر ساعد صفحات 377-388

    در مه 2001 جرج بوش رییس جمهور آمریکا اعلام کرد که دولت وی در مقام دفاع در برابر تهدیدات احتمالی موشکی کشورهایی برای امنیت ملی ایالات متحده، حتی از کشورهایی که موسوم به خطرات عمده نیز نیستند، کاملا مصمم است. وی همگام با سیر عدم پای بندی دولت خود در معاهدات بین المللی خلع سلاح و کنترل تسلیحات، خود اعلام کرد که بدین منظور و در این راستا «ما باید از پشت محدودیت های معاهده موشک های بالستیک که رابطه ای براساس بی اعتمادی و آسیب پذیری متقابل [با اتحاد جماهیر شوروی سابق] را دایمی می سازد، خارج شویم

  • جان گری صفحات 391-407

    افرادی که قبلا، در یادواره مارتین وایت کنفرانس داشتند، اشخاص بسیار برجسته ای بودند، من آمادگی پیگیری مباحثی را که آنها مطرح کردند، ندارم. در میان آنها، هربرت باترفیلد و میشل هاوارد، شرحی از روابط دولت ها با یکدیگر و؛ حکومت ها و مشکلاتشان و طرح یکسان مباحث مربوط به اصول اخلاقی و الزمات عملی را ارایه کردند. هریک اعتقاد داشتند که گرچه اصول اخلاقی و بستر قدرتی که در آن دولت های حاکم ناگزیر به عمل هستند، خواسته هایی ایجاد می کنند که هرگز به طور کامل با یکدیگر سازگار نیستند، اما براساس یک اندیشه ناب و سیاست عقلانی می توان میان آنها سازش برقرار کرد

  • برندا شافر صفحات 408-421

    با استقلال حکومت های جمهوری های جنوب قفقاز -جمهوری های آذربایجان، گرجستان و ارمنستان- همچنین حکومت های تازه در منطقه خزر برای ایالات متحده آمریکا، فرصتی مغتنم و بی نظیر پیش آمده تا به منافع ملی خود در این منطقه دست یابد. آذربایجان، گرجستان و ازبکستان هریک با جهت گیری در مسیر سیاست های مورد تایید آمریکا تمایل شدید خود را به پیوستن به فعالیت هایی که از سوی ایالات متحده برنامه ریزی می شود، نشان داده اند. قزاقستان نیز می کوشد روابط خوب و سودمندی با آمریکا ایجاد کند و به همین ترتیب، ترکمنستان درپی دستیابی به مساعدت های واشنگتن برای ایجاد تعادل در رابطه اش با قدرت های دیگر حاضر در منطقه است

  • خلیل شیکاکی صفحات 422-436

    چه کسی تازی جنگ را رها کرد؟ ; آیا «یاسر عرفات»، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین (PA)، سازماندهی و رهبری انتفاضه دوم را به منظور کسب محبوبیت و مشروعیت و تضعیف اسراییل و پذیرش خواسته های فلسطینیان قبول کرد؟ و یا این قیام پاسخی است از سوی فلسطینیان خشمگین به بازدید «آریل شارون»، رهبر حزب لیکود (و نخست وزیر پیشین اسراییل) در سپتامبر سال 2000، از معبد سلیمان یهودیان که نزد مسلمانان حرم الشریف نامیده می شود و نیز شکست روند صلح اسلو و پایان بخشیدن به اشغال نظامی اسراییلیان؟ اکثر اسراییلیان مورد اول و اکثر فلسطینیان مورد دوم را دلیل اصلی برمی شمارند، در حالی که موضع هر دو به خطاست

  • رسول افضلی صفحات 439-443

    کتاب «سیاست معاصر در خاورمیانه» با هدف ارایه مقدمه ای کلی پیرامون سیاست معاصر در منطقه خاورمیانه نگاشته شده و در قالب هشت فصل تقریبا تمام موضوعات یا مقولات عمده ای که ساختار سیاسی و روابط اجتماعی منطقه را شکل داده اند، مورد بررسی قرار داده است. نگارنده در مقدمه کتاب متذکر شده که در نگارش این کتاب، غیر از دانشجویان رشته علوم سیاسی و علاقمندان به مباحث تخصصی سیاست منطقه، مخاطبان عام یا مبتدی نیز مدنظر بوده اند و از همین رو موضوعات مورد بررسی، بسیار وسیع و گسترده اند

  • عسگر قهرمان پور صفحات 444-452

    اریک کورنل»، نویسنده کتاب، دارای درجه لیسانس تاریخ و فوق لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه استکهلم است و از سال 1990 تا 1995 به عنوان سفیر سوید در ترکیه خدمت کرده است. سوابق دیپلماتیک، دید تاریخی و نگاه سیاسی کورنل را می توان به خوبی در کتاب «ترکیه قرن بیست ویکم؛ فرصت ها، چالش ها و تهدیدها» مشاهده کرد. این کتاب حاوی مطالبی تاریخی، توصیفی و عمدتا مشاهده ای در مورد مهم ترین مسایل داخلی و خارجی این کشور است