فهرست مطالب

پژوهش های مدیریت راهبردی - پیاپی 80 (بهار 1400)

فصلنامه پژوهش های مدیریت راهبردی
پیاپی 80 (بهار 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/09/24
  • تعداد عناوین: 6
|
  • اسماعیل پناهی، وحید آرائی*، مینا جمشیدی صفحات 13-39

    حکمرانی در سطح کلان نشان می دهد که دولت به چه میزان منابع عمومی را برای منافع عمومی مصرف می نماید. بنابراین استان های کشور به عنوان نهاد اجرایی و ناظر بر مصوبات دولتی در سطح هر استان باید از الگوی مناسبی برای حکمرانی توسعه اقتصادی استفاده کنند. مقاله حاضر با هدف ارایه الگوی حکمرانی توسعه اقتصادی در استان آذربایجان غربی انجام شده است. این مقاله از منظر هدف یک پژوهش بنیادی است که با روش پژوهش آمیخته و مبتنی بر استدلالی قیاسی- استقرایی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان نظری (اساتید مدیریت دولتی) و خبرگان تجربی (مدیران استان آذربایجان غربی) است. نمونه گیری به روش غیراحتمالی و به صورت هدفمند صورت گرفته است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه می باشد. جهت تحلیل مصاحبه های تخصصی، روش تحلیل تم بکار گرفته شده است. همچنین شاخص های شناسایی شده با روش دلفی فازی اعتبارسنجی شده است. در نهایت به ارایه مدل نهایی پژوهش با روش ساختاری- تفسیری پرداخته شده است. تحلیل داده های پژوهش در فاز کیفی با نرم افزار MaxQDA و در فاز کمی با نرم افزار Matlab و MicMac انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد، مولفه های «بهبود سیاست های اقتصادی» و «شفاف سازی اطلاعات و اقدامات اقتصادی» به صورت مستقیم بر «مبارزه با فساد» و «پاسخگویی عمومی» تاثیر می گذارند. به همین ترتیب «مبارزه با فساد» و «پاسخگویی» نیز بر «توسعه اقتصادی» و «رضایتمندی شهروندان» تاثیر دارند و از این طریق می توان به «حکمرانی توسعه اقتصادی» دست پیدا کرد. اگر مدیران استان آذربایجان غربی اصول اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ارایه شده را در پیش گیرند نیل به اهداف و دستیابی به منافع حکمرانی توسعه اقتصادی میسر خواهد شد.

    کلیدواژگان: حکمرانی، توسعه اقتصادی، استان آذربایجان غربی، رویکرد آمیخته
  • نیما اسکندری نیا* صفحات 41-58

    نظریه های مدیریت استراتژیک در سال های اخیر با چالش جدیدی رو به رو شده اند. تمامی پارادایم های رایج مدیریت استراتژیک مبتنی بر مفروضات عقلانیت کامل، رفتارهای اقتصادی و مطلوبیت مالی هستند اما لازم است به مفروضات عقلانیت محدود و رفتارهای غیراقتصادی نیز توجه شود زیرا تصمیمات استراتژیک توسط انسان ها اتخاذ و نهایتا توسط انسان ها به اجرا در می آیند. هدف از انجام این پژوهش توسعه نظریه نیواستراتژی در مدیریت استراتژیک است تا از این طریق بخشی از کاربردهای مفروضات علوم رفتاری و شناختی در مدیریت استراتژیک تشریح شود. به منظور انجام این پژوهش از رویکرد تجربی تکرارپذیر تریسی (Tracy, 2020, 208-300) که همزمان از داده های کیفی پدیدارشونده و همچنین از نظریه‎ها و مفاهیم موجود بهره‎برداری می نماید، استفاده شده است. برای جمع آوری داده‎ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 5 نفر از مدیران اجرایی در بخش خصوصی استفاده شده است. این داده‎ها پس از تحلیل، کدگذاری شده و نهایتا از طریق تلفیق با چارچوب‎های نظری دورنما، مطلوبیت گرایی و مفاهیم موجود در زمینه استراتژی عصب پایه و استراتژی رفتاری، منجر به شکل گیری نظریه نیواستراتژی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که وقوع پدیده «عقلانیت محدود» به همراه دو پدیده «توهم چسبندگی مدیریت استراتژیک» و «معکوس سازی نیت» که در این پژوهش معرفی شده اند منجر به وقوع پدیده ای به نام «سندروم فرسودگی استراتژیک» شده که از طریق توجه به فرآیند استراتژیک سازی مطلوبیت‎گرا و اقدام‎گرا می توان این عارضه را درمان نمود.

    کلیدواژگان: نئواستراتژی، سندروم فرسودگی استراتژیک، توهم چسبندگی مدیریت استراتژیک، معکوس سازی نیت، استراتژیک سازی
  • سید رضا رهنمای توحیدی، هوشنگ تقی زاده*، سلیمان ایران زاده صفحات 59-82

    مطابق با نظریه ظرفیت های پویایی، اتخاذ و پیگیری راهبردهای مناسب در قالب ابرفرایندهای منسجم و در هم تنیده شده، می تواند منجر به ایجاد و ارتقای قابلیت های کلیدی و متمایز کننده سازمان گردد. لذا، یکی از ضرورت های ارتقای عملکرد رقابتی، اتخاذ و پیگیری راهبردهای مناسب در راستای بهبود و ارتقای قابلیت های پویایی در سازمان می باشد. هدف از انجام مطالعه حاضر، ارایه مدل ارتقای عملکرد رقابتی در حوزه بازارهای بین الملل با تاکید بر نظریه ظرفیت های پویایی سازمان در صنایع نفت و گاز ایران بوده است. این پژوهش از گونه بنیادی و به لحاظ روش، ترکیبی (کیفی و کمی) است که در دو فاز صورت گرفته است. در فاز اول، مرور نظام مند و استخراج مدل مضامین به کمک ابزار علم سنجی و متن کاوی برای شناسایی جبهه های تحقیق در تحلیل مضمون انجام شد. در فاز دوم، مدل مضامین حاصل شده شامل 27 مضمون و در 7 رده، به صورت پرسش نامه تنظیم و پس از بررسی روایی و پایایی مابین متخصصین فعال در شرکت های تابعه فعال در زمینه صنعت نفت و گاز توزیع شده است. پس از گردآوری داده ها، مدل تحقیق از طریق رویکرد آماری تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار SmartPLS مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های فاز دوم، نشانگر تایید یافته ها به عنوان عوامل موثر بر ارتقای عملکرد رقابتی با تاکید بر نظریه ظرفیت های پویایی سازمانی در صنایع نفت و گاز ایران بوده است.

    کلیدواژگان: راهبردهای ارتقای عملکرد رقابتی، ظرفیت های پویایی، متن کاوی، علم سنجی، صنعت نفت و گاز ایران
  • حبیب زارع احمدآبادی*، کیوان قاسمی، علی صفاری دربرزی، داوود عندلیب اردکانی صفحات 83-108

    برای سازمان هایی که در محیط متغیر و بدون قطعیت به رقابت می پردازند، نوآوری برای رشد، موفقیت و بقای سازمان عامل حیاتی به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر توانمندی های نوآوری فناورانه بر تمایل کارکنان به نوآوری فناورانه در شرکت ذوب آهن اصفهان انجام شده است. برای این منظور پس از بررسی پیشینه پژوهش 11 بعد استخراج گردیدند. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی استفاده شد که با توجه به اینکه تعداد قابل توجهی از فرضیات مورد تایید قرار نگرفت برای پی بردن به دلایل مجدد به صنعت بازگشته و مصاحبه ای با افراد منتخب از سطوح مختلف سازمان شکل داده شد که کارکنان مواردی همچون شایسته سالاری، برنامه ریزی برای مسیر شغلی افراد و هم راستایی کارکنان و مدیران را مطرح کردند که از دیدگاه آنان می تواند بر تمایل کارکنان به نوآوری فناورانه تاثیرگذار باشد. در گام آخر با استفاده از داده های به دست آمده از پرسشنامه و نرم افزار اکسل ماتریس همبستگی استخراج و به عنوان ورودی نرم افزار FCMapper مورد استفاده قرارگرفت. سپس با وارد کردن خروجی FCMapper در نرم افزار Pajek به رسم نقشه شناختی فازی پرداخته شده است. بر اساس یافته های پژوهش بعد توانمندی تحقیق و توسعه، توانمندی برنامه ریزی راهبردی و توانمندی سازمانی دارای بالاترین درجه مرکزیت مورد شناسایی قرار گرفتند. همچنین به منظور بهبود فرضیه های پژوهش چهار سناریو مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

    کلیدواژگان: نوآوری فناورانه، توانمندیهای نوآوری فناورانه، مدل سازی معادلات ساختاری، نقشه شناختی فازی
  • فروزنده عظیمی، حسین وظیفه دوست*، حمیدرضا سعیدنیا صفحات 109-142

    صنعت پوشاک ایران علی رغم پیشینه تاریخی، پس از صنعتی شدن به جایگاه تاریخی خود دست پیدا نکرد و پس از یک دوره رونق، در دو دهه گذشته با چالش های فراوانی مواجه بوده و سهم آن نه تنها در بخش صادراتی بلکه در اقتصاد داخلی کشور نیز کاهش چشم گیری یافته است. از این رو هدف اصلی این پژوهش ارایه الگوی راهبردی برند سازی در صنعت پوشاک ایران است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی - توسعه ای و از نظر روش آمیخته اکتشافی و به لحاظ استراتژی آمیخته (اکتشافی دو مرحله ای کیفی، کمی) قرار دارد؛ در فاز اول با روش کیفی «گرنددتیوری» غیر ساختاری و نرم افزار مکس کیو دا؛ شاخص ها، مولفه ها و ابعاد الگو شناسایی و سپس با روش کمی مورد آزمون قرار گرفته است. اطلاعات به روش اسنادی (فیش برداری) و میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) گردآوری گردید. جامعه آماری شامل اساتید دانشگاهی رشته بازاریابی، خبرگان بازار پوشاک که حداقل 10 سال سابقه فعالیت در یکی از شرکت های معروف و بزرگ پوشاک کشور را دارند و مدیران دولتی مرتبط با صنعت پوشاک می باشد که با روش هدفمند (گلوله برفی) انتخاب و تا اشباع نظری ادامه یافته، حجم جامعه آماری در فاز دوم 100 نفر می باشد که به روش تصادفی در دسترس از میان جامعه پیش گفته انتخاب گردید. بر اساس یافته های پژوهش الگوی مذکور با 4 بعد (1) توسعه زیر ساخت ها با 6 مولفه و 53 شاخص؛ (2) طراحی و توسعه محصول پوشاک داخلی با 2 مولفه و  17 شاخص؛ (3) بازارسازی در صنعت پوشاک داخلی با 6 مولفه و 71 شاخص؛ (4) آموزه های بازاریابی در صنعت پوشاک داخلی نیز با 6 مولفه و 39 شاخص دسته بندی و طراحی گردیده است.

    کلیدواژگان: الگو، برند سازی، صنعت پوشاک، داده بنیاد
  • صبا حیدری، فریز طاهری کیا*، نیلوفر ایمان خان صفحات 143-181

    یکپارچه‎سازی مدیریت دانش مشتری و مدیریت ارتباط با مشتری را شاید بتوان یکی از مهم‎ترین زمینه‎های کسب مزیت رقابتی در هزاره‎ی سوم تلقی نمود، که فرصتی برای استفاده از نیروی انسانی دانش‎محور و مشتری‎محور، با حداکثر اثربخشی در کسب‎وکار و ارزش‎آفرینی برای مشتری را فراهم می‎نماید. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه‎ی گردآوری داده‎ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه‎ی آماری به تعداد 1235 نفر بوده که نمونه‎ی آماری 293 نفری از آن‎ها حسب جدول تعیین حجم نمونه‎ی مورگان استخراج شده است. روش نمونه‎گیری، نمونه‏گیری در دسترس است و برای جمع‎آوری داده‎ها از پرسشنامه استفاده شده است. در این پژوهش با استفاده از مدل‏سازی معادلات ساختاری از طریق نرم‎افزار اسمارت پی‏ال‏اس برازش مدل و تحلیل‎ها صورت گرفته است. نتایج نشان داد که شرایط علی (واکنش بانک به محیط خارجی، پیاده‏سازی استانداردهای بین‏المللی و مسئولیت اجتماعی بانک)، شرایط زمینه‏ای (تغییر رویکرد مدیریت ارشد بانک و آزادسازی و مقررات‎زدایی از سوی دولت) و شرایط مداخله‎گر (فرهنگ توانمندسازی بانک و رقابت پویا) بر یکپارچه‎سازی مدیریت دانش مشتری و مدیریت ارتباط با مشتری تاثیر مثبت و معنادار دارند. از میان راهبردهای ارایه شده بازاریابی یکپارچه، توسعه‏ی فناوری و خدمات نوین بانکداری و اتحاد استراتژیک بر یکپارچه‎سازی تاثیر مثبت و معنادار دارند ولی مدل دلتا تاثیر معناداری ندارد. یکپارچه‏سازی مدیریت دانش مشتری و مدیریت ارتباط با مشتری بر کسب مزیت رقابتی برای بانک، افزایش رضایتمندی مشتریان و تقویت خدمات بانکی در جامعه تاثیر مثبت و معنادار دارد

    کلیدواژگان: مدیریت دانش مشتری، مدیریت ارتباط با مشتری، مزیت رقابتی، صنعت بانکداری