فهرست مطالب

نشریه پژوهش های عرفانی
پیاپی 3 (بهار و تابستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/06/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • ذکریا بهارنژاد* صفحات 1-15
    در این مقاله، دو نظر از نظریات ابداعی و اختصاص ابن عربی بررسی شده است: 1. تفکیک میان مقام ذات و الوهیت (اسما و صفات) خداوند. از آنجا که عرفان و به خصوص عرفان ابن عربی مبتنی بر نظریه تجلی و ظهور است، دیدگاه او در ساختار همین نظریه قابل فهم و درک است؛ به عقیده وی، ذات حق به هیچ نحوی از انحا، در عالم ظهور و تجلی نکرده  بر این ساس هم هیچ راهی برای درک ذات خدا در اختیار بشر نیست. ذات او نه تنها در ازل «کنز مخفی» بود، بلکه هم اکنون نیز از نظرها نامریی است. طبق این نگاه به ذات  حق است که ابن عربی مخالف اثبات وجود خدا از طریق براهین عقلی است و معتقد است که ذات حق را تنها از راه شهود باطنی می توان فهمید، لیکن از طریق شهود نیز هیچ کس نمی تواند نسبت به ذات حق احاطه یابد. این دیدگاه ابن عربی مخالف نظر اهل نظر (متکلمان و حکما) می باشد که تلاش بسیاری انجام داده اند تا از طریق براهین مختلفی همچون جهان شناسی، وجودشناسی، اتقان صنع، برهان صدیقین و مانند آن، وجود خدارا اثبات کنند. 2. همچنین ابن عربی بر اساس محور قرار دادن نظریه تجلی و ظهور بر این باور است که «علم تابع معلوم» است و مقصود وی از «معلوم» وجود خداوند است و می گوید مادام که خداوند خود را در عالم ظاهر وآشکار نساخته است، ما نمی توانیم به وجود او پی ببریم، زیرا علم و آگاهی ما تابع تجلی و ظهور اوست .این دیدگاه وی نیز در تقابل با دیدگاه متکلمان و حکماست، زیرا آنها بر این باورند که انسان به صورت نظری و با قطع نظر از ظهور و تجلی خداوند، می تواند وجود او را اثبات است، نتیجه این دیدگاه اهل نظر این است که «معلوم تابع علم» است و انسان به صورت انتزاعی توانایی اثبات وجود خدارا دارد. روش نویسنده در نوشتن این مقاله، روش جمع آوری اطلاعات بر اساس متون ابن عربی و توصیفی است.
    کلیدواژگان: ابن عربی، الوهیت، ذات، حق، اسما و صفات، عالم، تجلی
  • مائده حسینی زاده*، مسعود صادقی صفحات 17-39
    در آثار مربوط به تصوف می توان دو رویکرد در مواجهه با مرگ را تشخیص داد: در رویکرد نخست مرگ به عنوان واقعیتی انکارناپذیر پذیرفته بوده و با توجه به عظمت و اهمیت آن سعی در آمادگی برای مرگ و یاد مرگ در دنیاست. در رویکرد دوم عارف از این مرتبه فراتر می رود و مرگ را به عرصه زندگی می کشاند و با تجربه فنا (مرگ پیش از مرگ) از تعاریف و چارچوب های تعریف شده برای مرگ عبور می کند. محمد و احمد غزالی نمایندگان مهم این دو رویکرد هستند. امام محمد غزالی که بزرگ ترین نماینده اخلاق عرفانی است، بر مبنای دنیاگریزی و آخرت اندیشی به مسیله مرگ می پردازد و با توجه به نگرش اخلاقی خود وجه هلاکت آن را پررنگ می سازد و بر آماده شدن برای مرگ تاکید می ورزد. اما محوریت عشق در اندیشه عرفانی احمد غزالی، باعث شده وی به مرگ نیز از این زاویه بنگرد. عشق در نگاه احمد غزالی عامل حرکت انسان برای دیدار با حق است و سالک در این مسیر به فنای عاشقانه دست می یابد. از سوی دیگر از بعد معرفت شناختی دستیابی به مراتب بالای معرفت جز با مرگ تعینات حاصل نمی شود. این دو بعد به طور هماهنگ در اندیشه او با یکدیگر پیوند یافته و در مفهوم عشق تنیده شده اند.
    کلیدواژگان: مرگ اندیشی، زهد، آخرت، اخلاق، عشق، معرفت
  • علی درستکار*، قدرت الله خیاطیان، عظیم حمزئیان صفحات 41-61

    حقیقت انسانی و مرتبت انسانیت که از آن به مقام انسان کامل یا حقیقت محمد (ص) یاد می شود، از فروعات اندیشه وحدت شخصی وجود است؛ بدین معنا که اصل و حقیقت وجود، منحصر در حق سبحانه و تعالی است و دیگر وجودات عالم واقع، جملگی ظهورات و شیون حق و بلکه همه از تجلیات آن وجود واحدند. انسان کامل، به واسطه جامعیت، دربردارنده تمامی حقایق الهی و کونی است. این جامعیت و سعه وجودی، از یک طرف مرهون اراده ازلی الهی است، اراده ای که انسان را مقصود و منظور نهایی آفرینش هستی و محل ظهور تام اسما، صفات، احکام و اعتبارات خداوندی قرار می دهد و از طرف دیگر، با توجه به اینکه در چینش نظام هستی، انسان در آخرین مرتبه از تنزلات مظاهر و در پایین ترین مرتبه از مراتب ظهورات الهی قرار دارد، به حکم «کل مرتبه سافله شامله لعلیاها»، تمامی مظاهر عالیه را جامع و شامل و همه مراتب و تجلیات را از عرش تا فرش، به یک حقیقت وحدانی و به نحو احدیت جمع داراست.  این مقاله، به روش توصیفی مقایسه ای به بررسی جامعیت وجودی انسان، به عنوان شاخصه ای اساسی در عرفان شیعی و با تکیه بر عرفان ابن ترکه و ملاصدرا پرداخته است که1. هر دو بر وجود خصوصیتی در حقیقت انسانی و سرشت اعتدالی انسان تاکید دارند و 2. معتقدند که حکم ازلی و اراده الهی، در سایه حرکت حبی مقدس، بر کون جامع بودن انسان تعلق گرفته است و... .

    کلیدواژگان: جامعیت، سعه وجودی، انسان کامل، ابن ترکه اصفهانی، ملاصدرا
  • سحر ذکاوت*، خشایار قاضی زاده صفحات 63-85
    رحل دوره ایلخانی از نمونه های ارزشمندی است که در موزه ی متروپولیتن نگه داری می شود و دارای نقش مایه های اصیل ایرانی- اسلامی است که به لحاظ نمادشناسی اساطیری و مفهوم شناسی اسلامی حایز اهمیت می باشد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی نقش مایه های تزیینی رحل ایلخانی با استناد به مفاهیم اسطوره شناسی و عقاید اسلامی و تفسیر روابط نقش مایه ها با کارکرد مذهبی رحل می باشد. برای نیل به هدف، از شیوه ی توصیفی- تحلیلی در پژوهش استفاده شده و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی می باشد. سوالات پژوهش عبارتند از: 1- چه نقوشی و با چه پیش زمینه ی فکری در تزیینات رحل به کار رفته است؟ 2- چه روابط مفهومی بین کارکرد و تزیینات آن وجود دارد؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که نقوش تزیینی رحل ایلخانی شامل نقش سرو، طرح محراب، نقوش خطی با محتوای مدح و صلوات پیامبر (ص) و ایمه ی اطهار می باشد و با زبانی نمادین باورها و فرهنگ اسلامی را در خود جای داده است.
    کلیدواژگان: رحل ایلخانی، نقوش تزئینی، سرو، طرح محراب، خط، چلیپا
  • اکرم فقهی نجف آبادی*، فاطمه طباطبایی صفحات 87-104
    در متون عرفانی، همواره از هم اکنونی امرهای آخرت، قیامت بودن خود پیامبر و مشاهده حقیقت قیامتی در این دنیا سخن گفته شده و در اغلب این کتب، از قیامت های صغرا، وسطا و کبرا نام برده شده است. با این اوصاف، از منظر عارفان، قیامت حقیقتی طولی و محیط به دنیاست و امرهای آن در همین دنیا قابل درک و مشاهده است. این سخنان، با اندیشه غیر عرفانی که قیامت و آخرت را در امتداد دنیا و در عرض آن می داند، تفاوت عمیقی دارد که بازگشت آن به تفاوت دیدگاه هستی شناسی آنهاست. در این پژوهش کوشش شده تا دیدگاه عرفا به قیامت و چگونگی تحقق امرهای آن در همین دنیا، تبیین گردد. در این مسیر تعاریف، توصیفات و اقسام قیامت در متون عرفانی، مطرح و قیامت در دو سیر نزول و صعود و به عنوان حقیقتی که در دو ساحت آفاق و انفس تحقق می یابد، بررسی می شود.
    کلیدواژگان: قیامت، موت، فنا، توحید، آفاق و انفس
  • آیلار ملکی*، رضا حسینی فر صفحات 105-124
    در آیات 88 و 89 سوره شعراء، منفعت حقیقی و نهایی انسان مطرح می شود. می فرماید: «یوم لا ینفع مال و لا بنون» (شعرا: 88) «إلا من اتی الله بقلب سلیم» (شعرا: 89). «قلب سلیم» قلب دور از آفات ظاهری و باطنی و تهی از مطلق شرک است که در اولین گام با رهایی از آفات «خودی» حاصل می شود. عارف با سیر انفسی در این نشیه در نفس خویش به مقامی نایل می شود که یوم قیامت انفسی خویش را پیش از تجربه یوم قیامت آفاقی، درک کرده و سپس در یوم لقا و قیامت آفاقی به منفعت نهایی نایل می گردد. در این مقال مفاد آیات 88 و 89 سوره شعراء که برای اختصار با عنوان آیه «قلب سلیم» معرفی می شوند، بر اساس آموزه های عرفانی تبیین شده و مفاهیم مذکور در این آیات در ساحت انفسی عارف نگریسته می شوند.
    کلیدواژگان: قلب سلیم، زخارف دنیوی، منفعت، لقا، سیر انفسی