فهرست مطالب
نشریه معرفت فرهنگی اجتماعی
سال سیزدهم شماره 1 (پیاپی 49، زمستان 1400)
- تاریخ انتشار: 1400/11/03
- تعداد عناوین: 6
-
-
صفحات 7-20
مقوله روششناسی از مسایل برجسته فلسفه علوم اجتماعی است و مسئله فردگرایی و جمعگرایی روششناختی از جمله مسایل پرمناقشه این عرصه میباشد. فیلسوفان اجتماعی را در یک صورتبندی میتوان در سه دسته فردگرایی و جمعگرایی روششناختی و تلفیقی دستهبندی کرد که هریک، مدعیات روششناختی خود را با شواهدی قرین ساختهاند. مسئله اصلی این پژوهش بررسی دیدگاه آیتالله مصباح در این صورتبندی است. پرسش اصلی این است که مطالعه اندیشههای اجتماعی آیتالله مصباح ما را به کدامیک از آن سه رویکرد رهنمون میسازد. این مقاله که با روش تحلیل محتوای آثار آیتالله مصباح سازمان یافته، بر این مدعاست که بهرغم دفاع استاد از اصالت فرد و انکار وجود حقیقی جامعه، آرای ایشان را میتوان در رویکرد تلفیقی صورتبندی نمود: به این معنا که ایشان از مسیر فردگرایی و جمعگرایی روششناختی، تاملات نظری خود را در حوزه جامعه و پدیدههای اجتماعی سازمان میدهد. مبادی انسانشناختی شکلگیری جامعه و نقش اراده و اختیار در تکوین شخصیت، موید رویکرد فردگرایانه است، اما تحلیلهای ساختاری و نقش جامعه در شکوفایی شخصیت، شاهدی بر رویکرد کلگرایانه ایشان شمرده میشود.
کلیدواژگان: فرد گرایی، جمع گرایی، عاملیت، ساختار، روش شناسی -
صفحات 21-40
کثرتگرایی روشی بهمعنای پذیرش و کاربست روشهای مختلف و متناسب است. این نوشتار به دنبال شناسایی دیدگاه آیتالله مصباحیزدی درباره کثرتگرایی روشی در علوم انسانی اسلامی و بیان جایگاه کاربرد روشهای مختلف و نیز بیان پیامدهای آن است. روش مورد استفاده، تحلیل محتوا در مقام شناسایی دیدگاهها و دستهبندی آنها و نیز تحلیل منطقی در مقام بیان پیامدهای آن است. آیتالله مصباحیزدی بهعنوان یک فیلسوف به حوزه فلسفه علوم انسانی اسلامی پای میگذارند و در دو محور کلی، مبادی علم و ترابط علوم و نیز طرح دو نوع علم توصیفی و تجویزی، علوم انسانی اسلامی و کثرتگرایی روشی را مطرح میکنند. ایشان ضمن مبنا قرار دادن تناسب روش با موضوع، به جواز بلکه لزوم استفاده از انواع روشهای متناسب با موضوع میرسند و عملا در هر سه بخش مبادی و علوم توصیفی و علوم تجویزی، استفاده از روشهای عقلی، نقلی و تجربی را میپذیرند. از پیامدهای دیدگاه روشی ایشان، لزوم اهتمام به علوم انسانی اسلامی، اهتمام به فلسفه علم هر رشته، پذیرش انواع علوم و خدمات متقابل آنها به یکدیگر، امکان حرکت به سمت میانرشتگی و نیز پذیرش نسبی علوم انسانی مدرن و نقد آن است.
کلیدواژگان: آیت الله مصباح یزدی، کثرت گرایی روشی، مبادی علم، علوم توصیفی و تجویزی، علوم انسانی اسلامی -
صفحات 41-56
تفسیر رفتار معنادار و توجه به روشهای کیفی مربوط به آن در دهه اخیر با استقبال بیشتری از سوی دانشجویان و اساتید علوم اجتماعی روبهرو شده است. در این میان معمولا به نظریههای تفسیری مدرن اکتفا میشود، درحالیکه بهکارگیری نظریههای تفسیری متفکران مسلمان به دلیل تفاوت در مبانی انسانشناختی، ابعاد و زوایای دیگری از تفسیر کنش را به روی پژوهشگر میگشاید و امکان تفسیری متفاوت، عمیق و گسترده را فراهم میآورد. در این پژوهش بازتولید نظریه تفسیری علامه مصباحیزدی را با روش تحلیلی منطقی دنبال کردهایم. این نظریه با بررسی مبانی کنش در عرصههای شناختی، گرایشی و انگیزشی و زمینههای اجتماعی آن ظرفیت تفسیری متفاوتی را فراهم میآورد. تقسیم آگاهی کنشگر به راهبردی و کاربردی و همچنین حضوری و حصولی، تقسیم گرایشهای او به عواطف اولیه و ثانویه و احساسات متنوع و توجه به انواع انگیزه و انگیزههای ترکیبی، پنهان و کتمانشده و اصالتبخشی به جامعه با سه سازوکار آموزش، تقلید و تلقین، از جمله ویژگیهای این نظریه است. مراحل تفسیر کنش براساس این نظریه نیز در شش گام تفسیر آگاهی، گرایش، انگیزه، زمینههای اجتماعی، تطبیق آنها بر رفتار و نقد کنش، صورت میگیرد.
کلیدواژگان: تفسیر کنش، کنش متقابل، نظریه های تفسیری، علامه مصباح یزدی، دانش اجتماعی مسلمین -
صفحات 57-76
یکی از آموزههای اجتماعی بسیار مهم اسلام که نقش کانونی در صیانت از ارزشها، مراقبت و کنترل محیط، مهار ارادههای ناهمسو و برخورد با انحرافات فرهنگی اجتماعی با مرجعیت الگویی شریعت و عقلانیت دارد، فریضه «امر به معروف و نهی از منکر» است؛ فریضهای که به بیان روایات، جریانیابی ضابطهمند آن در گستره حیات جمعی، اجرا و اقامه سایر فرایض دینی را تضمین میکند و متقابلا تعطیلی آن، به تضعیف جایگاه شریعت و تعطیلی سایر احکام آن دستکم در برخی سطوح منجر میشود. این نوشتار سعی دارد آرا و مواضع اندیشمند معاصر فقیه فقید استاد علامه مصباحیزدی را مورد بازخوانی و تحلیل قرار دهد. روش نوشتار، واکاوی محتوای بیانات استاد، مقولهبندی آنها در یک ساختار جدید، توضیح اجمالی هر محور و برجستهسازی وجوه اختصاصی این اندیشه است. ازاینرو همه مطالب منقول مستقیم و غیرمستقیم از سخنان ایشان برگرفته شده است.
کلیدواژگان: امر، نهی، دعوت، جهاد، معروف، منکر، ارشاد -
صفحات 77-92
این پژوهش با رویکرد نظری و تحلیلی، به بررسی و تحلیل علم دینی از منظر علامه مصباحیزدی میپردازد و اینکه در منظر ایشان، علم دینی، به شیوه استنباطی است یا تاسیسی؟ رویکرد تاسیسی، اصالت را به معارف و آموزههای نقلی و پشتوانههای متافیزیکی میدهد که توجه جدی به مبانی و جهانبینی اسلامی در آن ضروری است. یافتههای پژوهش حکایت از این دارد که از منظر آیتالله مصباح، علم دینی علمی است که دادههای آن مخالف نص قرآن و روایات قطعی نباشد؛ علمی که در آنها نظریاتی مبنا قرار داده شود که مورد تایید دین بوده، یا دستکم دین آنها را نفی نکرده باشد. ازاینرو علم در مقام توصیف صرف، دینی و غیردینی ندارد و در مقام توصیه و دستورالعمل نیز میتواند دینی و غیردینی باشد، اما از دایره علم خارج است. در دیدگاه ایشان، علمی دینی است که مبانی آن دینی باشد. مبانی لزوما از طریق استنباط از منابع دینی به دست نمیآید، بلکه ممکن است با برهان فلسفی به اثبات برسد. در اسلامیسازی علم در همه رویکردها، برای استخراج دیدگاه اسلامی، بهناچار باید از استنباط بهره برد. برای تاسیس علم دینی، باید مبانی، اصول، مسایل، مفاهیم، فرضیات، نظریات، روش و... را از گزارههای دینی استنباط کرد.
کلیدواژگان: علم دینی، روش تاسیس، استنباط، آیت الله مصباح -
صفحات 93-108
تفاوت علوم انسانی اسلامی با علوم انسانی موجود، عمدتا مرتبط با بعد مبانی علوم است. بنابراین پژوهش حاضر نیز در راستای همین هدف، به بررسی و تحقیق درباره یکی از مبانی اسلامیسازی علوم انسانی میپردازد که در مباحث انسانشناسی از آن با عنوان هدف نهایی انسان یاد میشود و در مبانی اسلامی، این هدف عبارت است از قرب الهی. در این مقاله این موضوع هم در بعد توصیفی و هم در بعد توصیهای علوم براساس دیدگاه آیتالله مصباحیزدی بررسی میشود.
کلیدواژگان: علم، علوم انسانی، علوم انسانی اسلامی، هدف نهایی، هدف