فهرست مطالب

پرتو خرد - سال دوازدهم شماره 1 (پیاپی 21، بهار و تابستان 1400)

نشریه پرتو خرد
سال دوازدهم شماره 1 (پیاپی 21، بهار و تابستان 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/06/01
  • تعداد عناوین: 5
|
  • محمدسالم محسنی* صفحات 5-22
    چیستی حق یکی از مباحث مهم فلسفه حق بوده و درباره آن نظریات مختلف مطرح شده است که از جمله آن ها دیدگاه علامه طباطبایی بر مبنای نظریه اعتباریات است. وی بر اساس طبقه بندی ادراکات انسانی به حقیقی و اعتباری، برخی از مصادیق اعتباریات را بیان کرده و «حق» را نیز جزء آن ها برشمرده است. در بررسی چیستی حق بر اساس نظریه اعتباریات، این نتیجه به دست آمد که حق به معنای اختصاص است و چون اختصاص دو قسم تکوینی و اعتباری است، حق نیز به دو نوع تکوینی و اعتباری تقسیم می شود؛ اما آنچه در دانش حقوق کاربرد دارد نوع دوم یعنی حق های اعتباری است. بنابراین حق در کاربرد حقوقی خود به معنای اختصاص و از اعتباریات بعد از اجتماع است. آثار نظریه اعتباریات در تبیین ماهیت حق این است که اولا ساختار طبقه بندی حق با تقسیم مشهور حق به طبیعی و وضعی تفاوت پیدا کرده و حقوق اعتباری در نظریه اعتباریات شامل هر دو قسم حقوق طبیعی و وضعی می شود؛ ثانیا بین حقوق اعتباری و حقوق تکوینی ربط و پیوند برقرار بوده و حق های اعتباری به نحوی بر حقایق و واقعیات ابتنا دارد. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.
    کلیدواژگان: ماهیت حق، نظریه اعتباریات، اختصاص، حق تکوینی، حق اعتباری
  • محمدقاسم مبارز* صفحات 23-52

    کلام سیاسی در جهان اسلام جزء علوم نوپایی است که اندیشه و عقیده دینی یک فرد مسلمان یا مذهبی از مذاهب اسلامی در باب مسایل سیاسی را به صورت نظام مند بحث و منعکس می کند. ازاین رو بررسی و تحلیل اندیشه های سیاسی اهل سنت به عنوان مذهب غالب در جهان اسلام که در بیشتر مقاطع تاریخی حکومت را در دست داشته اند، در قالب این علم ضروری می نماید. علی رغم این سخن مشهور که مهم ترین مسئله سیاسی یعنی حکومت جزء فقه اهل سنت است نه اصول و عقاید، اما نگارنده ضمن باور به این نکته که پایه های حکومت در کلام و متن اندیشه های اهل سنت ریشه دارد، در این گفتار سعی کرده است ریشه ها و زمینه های اعتقادی و مبانی خلافت در اندیشه سیاسی اهل سنت را بازخوانی نماید. مفاهیم اساسی چون عدالت صحابه، مرجعیت سلف، مسئله کسب، نفی اختیار، تقدم نقل و ضرورت نقلی حکومت و... اموری هستند که خلافت و اقتدار را در طول تاریخ در متن کلام اهل سنت تمهید نموده است. در این نوشتار تلاش شده است با استفاده از این مفاهیم، چیستی کلام سیاسی و مبانی خلافت در اندیشه اهل سنت مورد خوانش و تفسیر قرار گیرد.

    کلیدواژگان: کلام سیاسی، خلافت، جماعت، عدالت، سلف، اهل سنت
  • احمد علی واحدی زاده* صفحات 53-80
    در سده های اخیر بین متفکران عرب زبان، افرادی مدعی بازسازی روش و اصول مکتب اشاعره هستند و به گونه ای از اصول و مبانی آن، دفاع می کنند. ازاین رو، شاید بتوان بر آنها اشاعره معاصر اطلاق کرد؛ زیرا جریان فوق در نوع فکر و روش اندیشه و نیز مبانی و مدعیات با اشاعره قدیم، اشتراکات و تشابه های فراوان دارد. اشاعره معاصر جریانی پر نفوذ و دارای شخصیت های مهم است که در مخالفت با اندیشه غرب و درگیری با سلفیان وهابی خود را ملهم از روش اشاعره قدیم می داند که در کشاکش بین معتزله و اهل حدیث راه میانه را برگزید. به هر روی، معرفی اشاعره معاصر به مثابه یک جریان با نفوذ اهل سنت ضروری است؛ زیرا جریان فوق در جهان تشیع ناشناخته مانده یا آن گونه که می باید به آن پرداخته نشده است در صورتی که این جریان به لحاظ فکری از جریان های معتدل اهل سنت محسوب می شود که با تکیه بر اصول و میراث اسلامی با دیدگاه های بیگانه به خصوص تفکر و فرهنگ غرب و جریان هایی به اصطلاح نوگرا به شدت مخالف است و در عین حال با ظاهرگرایی که امروزه در قالب وهابیت ظهور کرده، نیز درگیری دارد و سلفیه به مثابه مذهب را بدعتی آشکار می داند.
    کلیدواژگان: اشاعره معاصر، نوگرایی، سلفی گرایی، جریان وهابیت
  • محمدحنیف طاهری*، حامد جلالی صفحات 81-110
    این جستار، مبانی پارادایمی «عقلانیت فلسفی» در فلسفه دکارت و ملاصدرا را می پژوهد. منظور از عقلانیت فلسفی، چشم انداز عقلانی نسبت به تحلیل فلسفی مسایل بنیادین هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی و انسان شناسی است که مبتنی بر روش، اصول و پیش فرض های خاص است. دکارت پدر فلسفه جدید است و عقلانیت مدرن به معنای خاص آن، میراث فلسفه اوست. صدرا پایه گذار «حکمت متعالیه» است که امروزه از مهم ترین مکاتب فلسفه اسلامی به شمار می رود. تحلیل بنیادهای عقلانیت فلسفی، محور پارادایم فلسفی هردو فیلسوف بنیانگذار هم عصر، اما با رویکردهای متفاوت است. دکارت عقل جزیی (راسیونل) را مبنای عقلی فلسفه اش قرار داد، صدرا، پارادایم فلسفی خود را بر پایه عقل کلی (شهودی) بنا کرد. «عقلانیت فلسفی» دکارت که ابزاری، عرفی و مفهومی است، متمرکز بر امور جزیی است و دستاورد آن، اپیستمولوژی، طبیعت گرایی، تجددگرایی و عقلانیت خودبنیاد است. «عقلانیت فلسفی» صدرا که کلی، شهودی و مبتنی بر وحی است، اولویت اش متافیزیک، تیولوژی و عقلانیت خدابنیاد است. «کوگیتو»، بنیاد «عقلانیت عرفی» دکارت و «اصالت الوجود»، بنیاد «عقلانیت قدسی» صدرا است. این دو نوع عقلانیت، از نظر روش، معنا، هدف و غایت، دلالت های خود را دارند؛ چون دارای بنیادها، پیش فرض ها و ویژگی های خاص هستند. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است.
    کلیدواژگان: عقل جزئی، عقل کلی، عقلانیت فلسفی، کوگیتو، اصالت الوجود
  • حسن رضا خاوری* صفحات 111-151
    بیدل در زمانه ی عسرت به چه کار می آید؟ شعر و تفکر بیدل سخن قدسی است که آدمی را به سوی تفکر معنوی راه می برد؛ همچنین طرز و طراز زندگی انسانی را یادآوری و پاسبانی می کند. در عصر بدترین بدی ها، ره بردن به تفکر معنوی و کسب هدایت از آن آسان نیست اما باید یاد آن را زنده نگه داشت و از آن آموخت. زیبایی دلکش و جذبه ی شعر همواره خواننده را در قبضه ی خود می گیرد و به خلوت خود فرامی خواند. در دعوت شعر بیدل، خواننده با محاکات انکشاف هستی مواجه می شود که با اعتماد و اعتصام به آن می تواند از چنگ استیلای عصر بدی دوری گزیند. رهروان هستی با پیکربندی مجدد امکان های شعری بیدل می توانند آفرینش رهیافتی نو را تجربه و دنبال کنند. تحلیل مطالب فوق در دو بخش کلی ساماندهی شده است: در بخش اول، پرسش امکان های شعری در عصر عسرت بر مدار گفت وگو با نظرات فلسفی تقریر یافته است. سپس در بخش دوم، تحلیل امکان های تفکر معنوی بیدل بر محور سه گوهر انسانی ارایه شده، که عبارت اند از: دل و خرد و سخن. پرورش و انکشاف سه گوهر ذاتی مذکور اهمیت کانونی دارد؛ چون بنیان انکشاف حقایق به شمار می آیند و امکان محاکات و پیکربندی مجدد را تمهید می نهند.
    کلیدواژگان: دل، خرد، سخن، محاکات، انکشاف هستی، عبدالقادر بیدل دهلوی