فهرست مطالب

پژوهش های عرفانی - پیاپی 5 (بهار و تابستان 1399)

نشریه پژوهش های عرفانی
پیاپی 5 (بهار و تابستان 1399)

  • تاریخ انتشار: 1401/01/27
  • تعداد عناوین: 6
|
  • علیرضا کرمانی* صفحات 1-18

    از منظر بسیاری از عارفان، حضرت ابراهیم (ع) پیامبری اولوالعزم است که درسیری باطنی و با گذر از مقامات سلوکی به بالاترین مراتب کمالی دست یافت.ابتعاد از خلق، اعتزال از پدر و مهاجرت از دیار شرک، رویت جذب هوار ملکوت آسمان و زمین، سلوک عقلی و قلبی که در ضمن احتجاجات او قابل رهگیری است، طی مقاماتی همچون انابه، احسان، فتوت، صدق، تسلیم و فنای در حق،عبور از مرتبه رویت مظاهر و وصول به حق، گذر از مرتبه ایمان به مرتبه یقین و اطمینان، وصول به مقام خلت و یافت مرتبه جمع تشبیه و تنزیه در معرفت بهصفات ثبوتی خداوند و نهایتا بعد از توفیق در همه آزمو نها و ابتلایات و به طورخاص د ل بردیدن از فرزند، نیل به مقام امامت ازجمله مقامات حضرت ابراهیم(ع)است که در متون عرفانی مورد توجه خاص عارفان قرار گرفته است.نویسنده این مقاله سعی دارد با توصیف و تحلیل کلمات عارفان در مواردفوق الذکر، نوع نگاه عارفان به شخصیت و جریانات حیات حضرت ابراهیم (ع) را بررسی کند.

    کلیدواژگان: حضرت ابراهیم(ع)، خلی لالله، عرفان اسلامی، خلت ابراهیمی، مقامات حضرت ابراهیم(ع)
  • محمدهادی توکلی* صفحات 19-31

    قرآن، گاهی خود امر به استعاذه می کند و گاه، از استعاذه انبیاء واولیاء خود یاد می کند، لذا فهم چیستی استعاذه به خداوند مهم است تا در پناه این فهم، چگونگی عمل به امر خداوند درباره استعاذه و نیز چرایی استعاذه انبیاء و اولیاء به خداوند روشن گردد. ظاهرا اولین کسی که در تفسیر کبیرخود به صورت مبسوط و با نظم خوبی به استعاذه، ارکان آن و مسایل پیرامون پرداخته، فخر رازی است؛ طوری که صدرالمتالهین شیرازی، فیلسوف بزرگ جهان اسلام در تفسیر خود- تحت تاثیر فخر رازی - مطالبی را خلاصه وار ازاو نقل کرده است.امام راحل نیز به صورت بسیار دقیق تر از دو اندیشور پیشین و همراه بابیان چندین مطلب تازه، در آداب الصلوه و نیز سرالصلوه مطالب مهمی درباب استعاذه بیان کرده اند که این مقاله سعی دارد آراء امام در این باب رابازشناسی کند.

    کلیدواژگان: استعاذه، مستعیذ، مستعاذ به، مستعاذ له، مستعاذ منه، فخر رازی
  • مهدی فرحناکی مقدم*، محمود یوسف ثانی صفحات 33-52

    آیات قرآن و روایات بیشمار درباره بهشت، نگاه های کلامی، فلسفی و عرفانی را به دنبال داشته است؛ چنانچه در دوره نخست عرفان اسلامی، بهشتب هعنوان سعادت غایی مطرح است، اما در دور ه های بعدی این نگاه به تدریج تغییریافته تا جایی که گاهی بهشت، حتی دوری از وصال حق تلقی میشود. ازآنجاکه در انسان شناسی عرفانی ابن عربی، کمال و مقصود آفرینش، جنبه معرفتی دارد؛بهشت نیز تفسیری انفسی و معرفتی مییابد. در این نگرش، بهشت به عنوان اثرلقای حق و تجلی رحمت تام الهی و به معنای ادراک وحدت حق و خلق، سعه وجودی و ظهور حقیقت روحانی انسان مطرح م یشود. این گفتار در پی بررسی حقیقت بهشت در راستای انسانشناسی ابن عربی برآمده و مراتب بهشت را نیز به تناظر مراتب وجودی انسان تبیین میکند.

    کلیدواژگان: بهشت، ابن نعربی، معاد، عرفان اسلامی
  • سودابه حسین زاده اصل*، حسن مهدی پور صفحات 53-74

    نیل به غایت عرفان -که قرب و فناء فی الله است - از راه مشاهده قلبی وبا ابزار چشم باطنی میسر می شود، ازاین رو نابینایی از این قوه مدرکه قلب، در عدمحصول معرفت الله و قرب حق عامل تعیین کننده ای به شمار می آید. اما نابینایی ازمفاهیم مهم و پربسامد در عرفان است و به نظر می رسد در متون عرفانی، ابعاد معنایی مثبت و منفی دارد. در بعد مثبت، مشتمل بر نابینایی از خود و ماسوای حق است که به بینایی چشم باطنی می انجامد و در بعد منفی، مفاهیمی همچون جهل، ضلالت و غفلت را در برمی گیرد؛ بنابراین نابینایی هم به عنوان مانع سلوک و قرب و هم به عنوان عامل قرب یاد می شود.علت این ابعاد معنایی دوگانه حاکی از وسعت بینش عرفانی، متعلق نابینایی استکه گاهی حب به حق و گاهی حب به ماسوی حق، متعلق نابینایی قرار می گیرند که پیامدی چون قرب یا ضلالت برای سالک در پی خواهد داشت. این مقاله به شیوه توصیفی - تحلیلی و با رویکرد تبیینی وسعت معنایی واژه نابینایی و آثار و پیامد آن در مراتب وجودی و باطنی انسان همچنین متعلق نابینایی و علت آن در متون عرفانی را بررسی می کند.

    کلیدواژگان: نابینایی، بینایی، قرب، ضلالت، عرفان
  • سحر ذکاوت*، علی شهبازی، خشایار قاضی زاده صفحات 75-98

    تجلی در اسلام ب همعنای ظهور ویژگ یها، اسماء و صفات خداوند در بندگان شایسته،هستی و مخلوقات است. مبنای فکری نهفته در هنر نگارگری ایرانی- اسلامی در تفکرات عرفان ایرانی- اسلامی ریشه دارد. در هنر نگارگری ایرانی، عین یگرایی و واقعی تگرایی عناصر بصری وجود ندارد و هنرمند نگارگر درواقع عارفی بوده که به مرتبه شهود و ادراک هستی دست یافته و مفهومی از وحدت در کثرت و کثرت در وحدت و روابط خالق و مخلوقی را در قالب نقوش نمادین و رمزگونه به تصویر کشیده است. پرس شهایی که در این پژوهش طرح می شودعبار ت اند از: 1.مفهوم تجلی در نگارگری ایرانی چگونه بازتاب یافته است؟ 2. انواع نفس درقرآن و عرفان اسلامی چیست؟ 3. کدام نوع از نفس در مرتبه تجلی ذات حق میگنجد و چگونه در نگارگری ایرانی بازتاب و نمود یافته است؟اطلاعات پژوهش به روش کتابخانه ای و اسنادی با رویکرد توصیفی- تحلیلی و تطبیقی جمع آوری شده و سه اثر نگارگری(معراج پیامبر(ص)اثر سلطان محمد، گدا بر در مسجد وگریز یوسف از زلیخا اثر کمال الدین بهزاد)به صورت هدفمند انتخاب شده و مورد بررسیقرار گرفته اند. نتایج نشان م یدهد که انسان، همیشه جزیی از هستی و کاینات و مخلوقی ازآفرید ه های خداوند است و زمانی به تکامل و تعالی میرسد که به ذات حق بپیوندد. این نگاه الهی محور و به دوراز انسان محوری، نوعی تاکید بر مفهوم جاودانگی نفس انسان در پرتو ذات الهی و همچنین، تاکید بر ویژگ یهای الهی در نگارگری و بازتاب مفهوم تجلی است که در آن به مقام و اهمیت نفس مطمینه در قرآن اشاره دارد.

    کلیدواژگان: تجلی، عرفان ایرانی- اسلامی، هنر اسلامی، نگارگری ایرانی اسلامی
  • آیلار ملکی* صفحات 99-110

    انسان موجودی چند بعدی است که حداقل در دو بعد جسمانی و فراجسمانی قابل بررسی است. پیچیدگی های مربوط به شناخت آدمی را باید دروجه غیرجسمانی او جست. کرامت و امتیاز ویژه انسان نسبت به سایر موجودات نیز در همین بعد او قابل بحث است، از سوی دیگر انحطاط و شرارت او نیز خارج از وجه یاد شده نیست. در آرای امام خمینی، مناط انسان بودن را در بعد روحانی آدمی باید جست. در آرای ایشان، گاه از این وجه به «قلب » یاد شده و گاهی ازمفاهیمی همچون «بصیرت « ،» معرفت » و عناوین دیگر استفاده میشود. همچنین از مولفه مهمی به نام «ادراک» با اوصاف ویژ ه ای که منحصر به انسان است نیز یادم یشود که قابل بحث است. دغدغه اصلی این پژوهش - علاوه بر بررسی و تحلیل مناطه ای یاد شده - شرح این مهم است که چه عاملی موجب میشود انسانها ازحیث «انسانیت » و اوصاف انسانی از یکدیگر متمایز شوند و یا دلیل عمده عدم تحقق مناط انسانیت در برخی افراد چیست؟

    کلیدواژگان: انسان، ابعاد وجودی، جسمانی، غیر جسمانی، انسانیت