فهرست مطالب

بلور شناسی و کانی شناسی ایران - سال شانزدهم شماره 2 (پیاپی 32، تابستان 1387)

مجله بلور شناسی و کانی شناسی ایران
سال شانزدهم شماره 2 (پیاپی 32، تابستان 1387)

  • 186 صفحه، بهای روی جلد: 50,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/06/20
  • تعداد عناوین: 12
|
  • رباب حاجی علی اوغلی، محسن موذن، احمد جهانگیری، ج.، بوسکو ر. دروپ صفحات 175-188
    سنگهای آهکی تخت سلیمان متشکل از مرمرها و کالک سیلیکاتها در شمال غرب ایران به همراه انواع سنگهای دگرگون شامل آمفیبولیت، سنگهای متا-اولترامافیک، گنیس گرانیت و شیست های پلیتی رخنمون دارند. سنگهای کالک سیلیکات کامینگتونیت دار در منطقه مورد مطالعه حاصل فرایندهای دگرگونی پسرونده به دلیل بالا آمدگی سنگها در شرایط کاهش فشار و دما هستند. مجموعه کانی های دگرگونی پسرونده در این سنگها عبارتند از پلاژیوکلاز + گارنت + آمفیبول کلسیک + آمفیبول فرومنیزین + کوارتز + کلسیت ± تیتانیت ± اپیدوت. ترکیب شیمیایی انواع کانی های آمفیبول در سنگهای کالک-سیلیکات مورد مطالعه با استفاده از تجزیه EMPA مشخص شد. هورنبلند و کامینگتونیت به ترتیب ترکیب اصلی کانی های آمفیبول کلسیک و آمفیبول فرومنیزین را تشکیل می دهند. کامینگتونیت آمفیبول فقیر از کلسیم است و همزیستی آن با کلسیت و هورنبلند غنی از کلسیم در سنگهای کالک سیلیکات منطقه تخت سلیمان از پدیده های نادر و بسیار جالب در مطالعات سنگ شناختی در زمین شناسی است. دما سنجی براساس ترکیب شیمیایی کانی های کامینگتونیت همزیست با گارنت دمای تشکیل OC600-550 را نشان می دهد. فشار دگرگونی با استفاده از مقدار Al در ترکیب هورنبلند در حدود 6/0 ± 5/6 کیلوبار محاسبه شد. دما و فشار به دست آمده با شرایط رخساره آمفیبولیت با فشار متوسط سازگاری دارد.
    کلیدواژگان: شمال غرب ایران، منطقه تخت سلیمان، سنگهای کالک، سیلیکات، دگرگونی پسرونده، کامینگتونیت، شرایط دما و فشار
  • قادر حسین زاده، محسن موید، علی اصغر کلاگری، بهزاد حاجی علیلو، محسن موذن صفحات 189-206
    توده خارانمای (گرانیتوئیدی) اینچه در شرق هریس در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. این توده به درون واحدهای سنگی قدیمی-تر از جمله استوک نیمه آتشفشانی سوناجیل (ائوسن فوقانی الیگوسن زیرین) با ترکیب میکرودیوریت پورفیری نفوذ کرده است. ترکیب توده نفوذی اینچه از دیوریت، سینودیوریت تا کوارتز دیوریت بوده و در نمودار های سنگ شناسی در گستره دیوریت، سینودیوریت و کوارتز دیوریت قرار می گیرد. کانی های اصلی آن شامل پلاژیوکلاز، هورنبلند و پیروکسن است و به صورت فرعی بیوتیت، فلدسپار قلیایی، کوارتز، الیوین، اپیدوت و تورمالین در آن دیده می شود. بافت غالب این سنگ ها پورفیری است، ولی بافت های دانه ای، تراکیتوئیدی و افیتیک نیز به صورت فرعی دیده می شوند. توده اینچه تحت تاثیر تفریق، تبلور بخشی و هضم و آلایش متحول شده است. تجزیه های شیمیائی نشان می دهند که سنگ های این توده غالبا متاآلومینوس بوده و به سری ماگمائی قلیایی آهکی با پتاسیم بالا تا شوشونیتی تعلق دارند. از نظر محیط زمین ساختی، این توده در موقعیت قوس آتشفشانی پس برخوردی و حواشی فعال قاره ای جایگیری کرده است.
    کلیدواژگان: اینچه، سوناجیل، اکوزداغی، شاخص تفریق، سری قلیایی، آهکی، قوس های پس از برخورد
  • حبیب الله قاسمی، مرتضی درخشی صفحات 207-224
    این منطقه در60 کیلومتری شمال غربی طبس، در کوه های درنجال و در زون ایران مرکزی قرار دارد. سنگهای آذرین مورد مطالعه به صورت نفوذی و با طیف ترکیبی الیوین گابرو، گابرو، دیوریت و مونزودیوریت در سازند کالشانه به سن کامبرین میانی و به شکل خروجی و با ترکیب الیوین بازالتی در قسمتهای زیرین سازند نیور به سن سیلورین قرار دارند. شواهد سنگ شناسی و ژئوشیمیایی حاکی از ارتباط ژنتیکی سنگهای نفوذی و خروجی با یکدیگر، نشات گرفتن آنها از یک ماگمای مشترک، تاثیر نسبتا کم آلایش ماگمایی و نقش موثر فرایند تفریق ماگمایی به ویژه جدایش مکانیکی بلورهای الیوین در روند شکل گیری و تحول این سنگهاست. نمودارها و شواهد مختلف حاکی از ماهیت انتقالی تا قلیایی این سنگها، جایگاه تشکیل درون صفحه قاره ای و نیز شکل گیری آنها از ذوب 12 تا 17 درصدی یک خاستگاه غنی شده گارنت پریدوتیتی در آغاز سیلورین است. این جایگاه با موقعیت محیط کششی (کافت درون قاره ای) ایران مرکزی در خلال پالئوزوئیک زیرین، به ویژه رخداد ماگمایی سیلورین در خلال کافت زایی پالئوتتیس در این منطقه از ایران مرکزی سازگار است.
    کلیدواژگان: سنگ شناسی، ژئوشیمی، پالئوزوئیک زیرین، ایران مرکزی، شیرگشت
  • ناصر تجبر، محمدرضا علی نژاد، پروانه ایران منش صفحات 225-232
    لایه های نازک بسبلور تیتانات استرانسیم با نشاندن سه لایه متوالی 2TiO/SrO/2TiO به روش پایرولیز تهیه شدند. پارامترهای لایه نشانی، از جمله مواد اولیه، دمای بستر، آهنگ شارش محلول و شرایط بازپخت برای بدست آوردن لایه هایی همگن و شفاف، تعیین و بهینه شدند. لایه های نازک تهیه شده دارای ریزساختار دانه ای هستند. طیفهای اپتیکی تراگسیلی و در آشامی نشان دادند که لایه ها امواج فرابنفش را جذب می کنند و در برابر امواج مرئی شفاف اند. بازپخت لایه ها موجب بهبود شفافیت آنها و رشد بلورکها می شود. گاف نواری اپتیکی لایه ها پس از بازپخت (eV 38/3) اندازه گیری شد که با داده های موجود همخوانی خوبی دارد.
    کلیدواژگان: تیتانات استرونسیم، لایه نازک، اسپری پایرولیز
  • علی اصغر سپاهی صفحات 233-248
    با اینکه در مجموعه الوند سنگهای مافیک-حدواسط (گابروها، دیوریت-ها، و تونالیت ها)، اغلب قدیم تر از سنگ های فلسیک (گرانودیوریت ها و مونزوگرانیت ها) هستند، و بین آن ها گسستگی کانی شناسی و ژئوشیمیایی دیده می شود، ولی شواهدی وجود دارد که نشان می دهد ماگماهای مافیک و فلسیک در طول حیات خود گاهی همزمان نیز شکل گرفته باشند. با مطالعات روابط صحرایی سنگها، مجموعه زینوکریست ها، دایک های همزمان با پلوتونیسم، و برونبومهای منشعب از آن ها ضمن اثبات حضور توام دو نوع ماگمای متضاد (مافیک و فلسیک)، به معرفی شواهد حاصل از در هم شدن و آمیختگی آن ها پرداخته شد. ماگماهای گابرودیوریتی گوشته ای از یک سو و ماگماهای آناتکتیک پوسته ای از سوی دیگر به صورت پی در پی و گاهی همزمان با هم به منطقه تزریق شده، و طیف گسترده ای از سنگهای با خاستگاه پوسته ای (آناتکتیک)، گوشته ای، و دورگه را ایجاد کرده اند. در منطقه مورد مطالعه، سنگهای گرانیتی با خاستگاه پوسته-ای اغلب حاوی برونبومهای رستیتی (سورمیکاسه)، زینوکریست های سیلیمانیت، آندالوزیت، کردیریت، و گارنت فراوان هستند و کانی مافیک آن ها تنها بیوتیت است (هورنبلند به هیچ وجه ندارند). در کنار این سنگها گاهی سنگهای میگماتیتی یافت می شوند که مجموعه پورفیروبلاست های درون آن ها از نظر جنس و اندازه دانه ها شباهت کاملی با زینوکریست های داخل گرانیت ها دارد. سنگ های گوشته ای (گابرو- دیوریت- تونالیت ها) اغلب دارای پیروکسن و آمفیبول (هورنبلند) بوده و برونبومهای سورمیکاسه و زینوکریست ها در آن ها نادر است. سنگ های دورگه دارای مجموعه ای از ویژگی های زمین شناسی بینابین سنگهای پوسته ای و گوشته ای هستند. ضمنا ویژگی های ژئوشیمیایی سنگهای دسته های بالا نیز قابل تفکیک اند و شواهد بالا را تایید می کنند.
    کلیدواژگان: درهم شدن، آمیختگی، الوند، برونبوم، دورگه، ماگما، میگماتیت
  • صدرالدین امینی، علیرضا روان خواه، محسن موید صفحات 249-264
    سنگهای آتشفشانی اسیدی، بازی، و توده های نفوذی هرزندات – دیوان داغی به صورت لکه های پراکنده در شمال و شمالغرب مرند (هرزندات) و جنوب جلفا (کوه های قره گوز و دیوان داغی) با راستای تقریبی NW-SE رخنمون یافته اند. مجموعه های یاد شده زیر نهشته های پیشرونده پرمین و با دگرشیبی آذرین پی پوشیده می شوند. ترکیب سنگ شناسی سنگهای آتشفشانی اسیدی درحد داسیت تا ریوداسیت و ریولیت، ترکیب سنگ شناسی سنگهای آتشفشانی بازی در حد بازالت تا آندزیت بازالتی، و ترکیب سنگ شناسی توده نفوذی در حد کوارتزسینیت است. کانی های اصلی سنگهای آتشفشانی اسیدی و توده های نفوذی اسیدی شامل کوارتز، پلاژیوکلاز، فلدسپار پتاسیم، و کانی های اصلی سنگهای آتشفشانی بازی، شامل پلاژیوکلاز، پیروکسن، و در برخی نمونه ها اولیوین است. کانی های فرعی و عارضه ای از بیوتیت، آمفیبول، پیروکسنهای سدیک، آپاتیت، اسفن، و زیرکن تشکیل شده اند. جایگیری توده های نفوذی به صورت دایک، سیل و استوکهای کوچک و کم عمق و به انواع A-type تعلق دارند. بررسی های دقیقتر نشان می دهد که سنگهای آتشفشانی اسیدی همخون با توده های نفوذی بوده و هر دو به انواع A1 تعلق دارند. سنگهای آتشفشانی بازی در نمودارهای تفکیک کننده محیط زمین ساختی بازالتها در دو گستره بازالتهای اقیانوسی و بازالتهای درون قاره ای قرار می گیرند دو احتمال را تقویت می کند: یا (1) از باقیمانده های پوسته اقیانوسی پالئوتتیس اول اند و یا (2) پیش از فورانهای اسید و نفوذ توده های اسیدی در محیطهای پسابرخورد و درون صفحه ای فوران کرده اند. با توجه به سرشت شوشونیتی این بازالتها که بر پایه عناصر نامتحرک تعیین شده و عدم مشاهده شوشونیتها در محیطهای اقیانوسی، احتمال دوم مقبولتر است.
    کلیدواژگان: سنگ شناسی، دیوان داغی - قره گوز، بازالت، شوشونیت، مرند، A، type
  • قاسم قربانی صفحات 265-278
    منطقه مورد مطالعه در حدود 110 کیلومتری جنوب شاهرود و در شمال زون ساختاری ایران مرکزی واقع شده است. برونبومهای کومولیتی زیادی با ترکیب فروپارگازیت گابرویی در میان سنگ های آتشفشانی بازیک ائوسن میانی منطقه مورد مطالعه وجود دارند. آمفیبول ها یکی از کانی های مهم این انباشته های گابرویی و بازالت های میزبانند. بر پایه نتایج حاصل از ریزپردازنده الکترونی، آمفیبول های موجود در انباشته های مورد مطالعه، بر پایه تقسیم بندی لیک و همکاران، در گروه کلسیک قرار می گیرند و از نوع فروپارگازیتند. پلاژیوکلازها به صورت چشمگیری ترکیب غنی از کلسیم نشان می دهند، و منطقه بندی عادی از آنورتیت در مرکز تا بایتونیت در حاشیه دارند. ترکیب کلینوپیروکسن ها بین کلسیک اوژیت و دیوپسید تغییر می کند. بنابر نتایج حاصل از زمین فشار سنج آمفیبول اشمیت، آمفیبول ها در این انباشته های گابرویی در فشار حدود 5/7 کیلو بار، در عمق حدود 26 کیلومتری متبلور شده اند. زمین دماسنجی آمفیبول های این سنگ ها نیز با دماسنجهای مختلف، تغییرات دمایی بین 830 تا 860 درجه سانتی گراد را نشان می دهند. مقادیر پایین HREE و نسبت های La/Yb و Dy/Yb انباشته های گابرویی نشان می دهد که ماگمای مادر آنها احتمالا در درجه های ذوب بخشی نسبتا بالا (16 تا 18 درصد) از یک خاستگاه گوشته ای ریشه گرفته است.
    کلیدواژگان: شیمی کانی ها، زمین دما، فشار سنجی، انباشته های گابرویی، جنوب شاهرود
  • محمدحسن کریم پور، مجید خسروی، محمود پورخسرو، محمدرضا حیدریان شهری، سعید سعادت صفحات 279-294
    منطقه مطالعاتی کجه در 50 کیلومتری شمال غربی فردوس و در زون زمین-ساختی بلوک لوت قرار گرفته است. آهکهای کرتاسه، قدیمی ترین سنگهای این منطقه را تشکیل می دهند. روی آهکهای کرتاسه واحد کنگلومرایی قرار گرفته است که آن را معادل کنگلومرای کرمان می دانند. گدازه و توفهای داسیت ریوداسیت روی کنگلومرای کرمان تشکیل شده اند. فعالیت های آتشفشانی به صورت تراکی آندزیت، آندزیت، بازالت- آندزیت، و توف ریولیتی در مقاطع زمانی مختلف تکرار شده اند. توده های آذرین نیمه عمیق الیگو– میوسن با طیف ترکیبی دیوریت، مونزودیوریت، مونزونیت، کوارتز مونزونیت و گرانیت پورفیری در سنگهای آتشفشانی نفوذ کرده اند. توده های نفوذی و سنگهای آتشفشانی از نوع آهکی- قلیایی غنی از پتاسیم و گاهی شوشونیتی، و توده های نفوذی (به استثنای گرانیت پورفیری) از نوع سری مگنتیت و گرانیت های از نوع A هستند. نمودار عنکبوتی سنگهای آتشفشانی و توده های نفوذی مشابه یکدیگرند. در مقایسه با گوشته، غنی شدگی عناصر Cs، K، Rb، La، Zr و کاهیدگی عناصر Ba، P، Ti مشاهده می شود. دو مجموعه از زون های دگرسان در منطقه رخنمون، به صورت (1) مجموعه زون های سیلیسی (سیلیس- سریسیت-پروپیلیتیک، سیلیس - پروپلیتیک و سیلیس - سریسیت) که به توده گرانیت پورفیری مرتبط اند، و (2) مجموعه دگرسان پروپیلیتیک، سریستیک و آرژیلیک که به توده های نفوذی مونزونیت، کوارتز مونزونیت، و دیوریت ارتباط دارند. کانی سازی مرتبط به گرانیت پورفیری دارای نابهنجاری Mo، Pb، Zn، Ag است، و در کانی سازی مرتبط به کوارتز مونزونیت، مونزونیت، شواهدی از مس پورفیری و عناصر نابهنجار Cu، Pb، Au، Zn، Ag مشاهده شده اند.
    کلیدواژگان: کجه، فردوس، بررسیهای ژئوشیمیایی، دگرسانی، و کانی سازی
  • قدرت الله ترابی، الهام عبدالهی، نرگس شیردشت زاده صفحات 295-312
    گدازه های بالشی، یکی از واحد های سنگی مهم افیولیت نایین را تشکیل می دهند. کانی های تشکیل دهنده گدازه های بالشی افیولیت نائین عبارتند از الیوین کلریتی شده، پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن (اوژیت)، اسپینل کروم دار، مگنتیت، آمفیبول، کلریت، پومپلئیت، اپیدوت، پرهنیت، و کلسیت. نتایج آنالیز شیمیایی سنگ کل این واحدها و نیز بررسی ترکیب کلینوپیروکسنها و اسپینل های کروم دار موجود در گدازه های بالشی، حاکی از شباهت این سنگها به بازالتهای پشته های میان اقیانوسی است. این گدازه ها با ترکیب بازالت تا آندزیت، از ذوب بخشی با دمای بالای یک لرزولیت تهی شده گوشته شکل گرفته اند. بررسی های صحرایی و سنگ شناختی، مطالعه شیمی کانی ها و ژئوشیمی سنگ کل، نشان از تبدیل این سنگها به اسپیلیت در اثر دگرگونی کف اقیانوس دارد. دماسنجی کلینوپیروکسنها نشان می دهد که این کانی ها در دمایی در حدود 1058 تا 1170 درجه سانتیگراد تشکیل شده اند.
    کلیدواژگان: سنگ شناسی، افیولیت، گدازه های بالشی، نائینت
  • شیوا کاهنی، سیداحمد مظاهری، محمدحسن کریم پور صفحات 313-326
    نتایج تجزیه های ژئوشیمیایی مگنتیت موجود در کانسار سنگان خواف، نشان داد که عنصر طلا در بخشهای کانی ساخته به مقادیر بسیار اندک وجود دارد، (با بیشینه ppb32). با رسم نمودارهای مختلف مشخص شد که ارتباط مستقیمی بین میزان طلا، سولفور و آرسن وجود دارد، ولی چنین ارتباطی بین عنصر مس و طلا دیده نشد که نشان دهنده عدم حضور طلا همراه با سولفیدهای مس دار است. همچنین عناصر LREE نسبت به عناصر HREE در ماده معدنی، غنی شدگی نشان می دهد. پیروتیت در دونسل کانی سازی، همراه با مگنتیت و پس از تشکیل آن در محیط برجای گذاشته شده است. همچنین با استفاده از بررسی های دقیق پرتو X و مطالعات بعدی مشخص شد که این دو نسل از لحاظ میزان آهن و سولفور متفاوتند.
    کلیدواژگان: مگنتیت، پیروتیت، سولفید، سنگ آهن، گونه Fe Oxide، عناصر خاکی کمیاب (REE)، XRD
  • نصیر عامل، محسن موید، علی عامری، منصور وثوقی عابدینی، محسن موذن صفحات 327-340
    فورانهای آتشفشانی با سن پلیو-کواترنری در آذربایجان و شمال غرب ایران با خروج گدازه های بازالتی همراه بوده اند. گدازه های بازالتی با ساخت منشوری واحدهای آذرآواری پلیو- پلیوستوسن و ته نشستهای آبرفتی را پوشانده اند. مناطق مورد مطالعه واقع در استان های آذربایجان شرقی و غربی عبارتند از: منطقه منور در شمال تبریز، هریس، اهر، کلیبر، مهاباد، سلماس، ماکو، مرند (کشکسرای)، سراب، و زنوز. واحدهای سنگی مورد مطالعه عبارتند از الیوین بازالت، تراکی بازالت و بازالتهای آندزیتی. در مقاطع میکروسکوپی، بافت میکرولیتیک پورفیری، هیالومیکرولیتیک پورفیری حفره دار و دولریتی دارند. بر پایه نتایج آنالیزهای شیمیائی، ماگمای تشکیل دهنده سنگها دارای ماهیت قلیایی به نسبتNa2O/K2O>1 است. محیط زمین ساختی نمونه های مورد مطالعه در نمودار های مورد استفاده در گستره قوس های آتشفشانی که پس از برخورد بوجود آمده قرار می گیرند. بررسی الگوهای عناصر کمیاب خاکی برای نمونه های مورد مطالعه نشان می دهد که شیب عمومی تغییرات دارای روند نزولی است و نشانگر غنی شدگی سنگهای بازالتی از عناصر نادر خاکی سبک (LREE) و تهی شدگی از عناصر نادر خاکی سنگین (HREE) است. از بی هنجاری های دیگر در نمودارها، ناهنجاری منفی ضعیف عبارتند از Eu، Ta، Nb، و ناهنجاری مثبت و شاخص عناصر U، Th، La، Rb، Ba، Cs، است. بررسی الگوهای پراکندگی عناصر نادر خاکی، نشان دهنده تشکیل ماگما از یک خاستگاه گوشته ای استنوسفری (گارنت لرزولیت) است.
    کلیدواژگان: فوران های بازالتی، آذربایجان، بازالت های پلیو، کواترنر، قلیایی الیوین بازالت
  • علی عابدینی، علی اصغر کلاگری، بهزاد حاجی علیلو صفحات 341-356
    نهشته بوکسیت آغاجری در 15 کیلومتری جنوب شاهین دژ، استان آذربایجان-غربی واقع شده است. این نهشته به صورت عدسی های چینه سان در مرز بین سازندهای کربناتی روته و الیکا گسترش یافته است. فرایندهای بوکسیتی شدن منجر به تشکیل کانی های بوهمیت، دیاسپور، کائولینیت، پیروفیلیت، ایلیت، هماتیت، گوتیت، آناتاز، روتیل، و کوارتز در این نهشته شده-اند. ساز و کار های آهن زایی و آهن زدایی، دو فاکتور مهم توزیع عناصر در این نهشته هستند. سنگهای آذرین مافیک پروتولیت نهشته احتمالی می باشند. یافته های بدست آمده نشان می دهند که عناصر Al، Ti، Fe، Zr، Hf، REE، و Nb از افقهای بالایی به بخش های پایینی سیستم بازمانده با کمپلکس های آلی طی فرایندهای کائولینیتی شدن منتقل شده-اند. سنگهای بستر کربناتی نقش دوگانه ای در توزیع عناصر در این نهشته ایفا کرده اند. این سنگها با خنثی سازی آبگونهای هوازده اسیدی، موجب افزایش ته نشستی اکسیدها و هیدروکسیدهای آهن شده که به نوبه خود بواسطه جذب سطحی، باعث تمرکز قابل ملاحظه Cr، Co و LREE در بخشهای پایینی افق بوکسیتی شده اند. از طرف دیگر کربناتها با تشکیل کمپلکسهای یونی پایدار با HREE باعث زهکشی این عناصر از سیستم بازماندی شده اند.
    کلیدواژگان: بوکسیت، عناصر بی حرکت، لاتریتی شدن، جذب سطحی، آغاجری، شاهین دژ
|
  • R. Hajialioghli, M. Moazzen, A. Jahangiri, G.T.R. Droop, R. Bousquet Pages 175-188
    The calcareous rocks in the Takht-e- Soleyman area (NW Iran) crop out in association with a variety of metamorphic rocks including amphibolites, granitic gneisses, pelitic schists and meta-ultramafic rocks. Retrogressive metamorphism of these rocks occurred during decompressional cooling during exhumation. Cummingtonite-bearing rocks resulted from retrogression of the calc-silicates in the area. Their dominant mineral assemblage is plagioclase + garnet + calcic – amphibole + ferromagnesian – amphibole + quartz + calcite ± titanite ± epidote. Calcic - and ferromagnesian - amphiboles were determined by petrographical observations and EMPA analysis. Hornblende and cummingtonite compositions dominate the analysed amphiboles. Formation of Ca-poor cummingtonite coexisting with calcite and calcic - hornblende in the retrograde calc - silicates of the Takht-e-Soleyman area is a rare petrological occurrence. Thermometric estimates using mineral compositions of cummingtonite co-existing with hornblende is in the range of 550 -600 ºC. Al in hornblende barometry yields a pressure of 6.5 ± 0.6 kbar, corresponding to medium pressure amphibolite facies
  • Gh. Hosseinzadeh, M. Moayyed, A. A. Calagari, B. Hajialilu, M. Moazenzen Pages 189-206
    Incheh granitoid intrusive body is located in east of Heris, East-Azarbaidjan. It intruded the older rock units including the Sonajil sub-volcanic stock (upper Eocene-lower Oligocene) of micro-diorite porphyry composition. The Incheh intrusive ranges in composition from diorite through syeno-diorite to quartz-diorite. The major constituent minerals include plagioclase, hornblende, and pyroxene accompanied by minor amounts of biotite, alkali-feldspars, quartz, olivine, epidote, and tourmaline. These rocks feature dominantly porphyritic texture, however, granular, trachytoid, and ophitic textures are also sporadically present. The Incheh intrusive has been evolved by the influence of magmatic differentiation, fractional crystallization, assimilation, and crustal contamination. Chemical analyses show that the rocks of Incheh intrusive are chiefly metaluminous, and belong to high-K calc-alkaline to shoshonitic magma series. From the viewpoint of tectonic environment, the Incheh body was emplaced in a post-collision volcanic arc and an active continental margin setting.
  • H. Ghasemi, M. Derakhshi Pages 207-224
    This area is located in Derenjal Mountains, 60Km northwest of Tabas in central Iranian structural zone. The igneous rocks occur as plutonic with composition of olivine-gabbro, gabbro, diorite and monzodiorite in Kalshaneh Formation with Middle Cambrian age and as the extrusive rocks with composition of olivine basaltic lavas in lower part of Niur Formation with Silurian age. Petrographical and geochemical evidences show a genetic relationship between the plutonic and volcanic rocks and generation of them from a common magma. Unlike the magmatic differentiation process, the role of magmatic contamination was weak and olivine mechanical separation was the main process in their magmatic evolution. Different diagrams and documents have been shown that these rocks have transitional to alkaline nature and produced in a within plate continental setting by 12-17 percent partial melting of an enriched garnet-pridotite mantle source during the early Silurian. This tectonic setting is agree with an extensional setting (intercontinental rifting) in Central Iran during Lower Paleozoic and specially with Silurian magmatism during Paleo-Tethyan rifting in this part of Central Iran.
  • N. Tajabor, M. R. Alinejad, P. Iranmanesh Pages 225-232
    Strontium titanate polycrystalline thin films were prepared by sequent deposition of three TiO2/SrO/TiO2 layers using spray pyrolysis technique. Deposition parameters such as: precursor solution, deposition temperature, flow rate of solution and annealing conditions were optimized to obtain homogeneous transparent films. Prepared thin films have granular microstructure. The optical transmittance and absorption spectra show that the films are absorber of the ultraviolet and transparent against visible lights. The transparency and grain size of the prepared samples increase by annealing process. The calculated optical band gap (3.38 eV) is in good agreement with the existing data.
  • A. A. Sepahi Pages 233-248
    Despite that, in the Alvand complex, the mafic-intermediate rocks (gabbros, diorites and tonalites) are mostly older than felsic rocks (granodiorites and monzogranites), and mineralogical and geochemical discontinuity is seen between them, there are evidence that indicate they have sometimes been co-existed. With the studies on field relationship of rocks, xenocrysts assemblages, synplutonic dykes and their related enclaves I affirm synchroneous occurrence of mafic and felsic magmas, in some periods, and I present evidence of magma mingling/mixing between them. Gabbro-dioritic magmas of mantle origin from one side and crustal, anatectic magmas from another side were intruded the area repeatedly and sometimes synchroneously, and produced a range of crustal (anatectic), mantle and hybrid rocks. Granitic rocks of crustal origin mostly contain restitic (surmicaceous) enclaves, sillimanite, andalusite, cordierite and garnet xenocrysts and their common mafic mineral is biotite (without any hornblende). Migmatitic rocks containing porphyroblast assemblages resemble the xenocryst minerals of granites occuring near to granites. Mantle type rocks (gabbro-diorite-tonalites) commonly have pyroxene and hornblende as common mafic minerals and surmicaceous enclaves and xenocrysts are not common in them. Hybrid rocks have a set of geological characteristics between crustal and mantle type rocks. Geochemical properties of mentioned rock types are seperatable from each other and confirm deductions outlined above.
  • S. Aamini, A. Ravankhah, M. Moayyed Pages 249-264
    Acidic and basic volcanic and intrusive rocks of Harzandat-Divan Daghy as individual masses, are located in North and Northwest of Marand (Harzandat) and South of Jolfa (Ghareh Gose-Divan Daghy) trending NW-SE.These rocks are located under Permian progressive deposits, which are covered by an igneous sole unconformity. Lithological composition of the acidic volcanic rocks ranges from dacite, rhyodacite to rhyolite, and basic volcanic rocks range from basalt to basaltic-andesite, where as plutonic rocks are of quartz-syenite. Major minerals of the acidic volcanic rocks and acidic intrusive bodies are quartz, plagioclase and K-feldspar and of the basic volcanic rocks are plagioclase, pyroxene and olivine. Minor minerals of these rocks are biotite, amphibole, sodic pyroxene, apatite, titanite and zircon. Emplacement of intrusions was in shallow depths as dyke, sill and small stocks and are of A-type. Studies show that acidic volcanic rocks are cognate to intrusive bodies and these rocks are A1 type. Basic volcanic rocks plot in two field on the discriminant diagrams for basalts: oceanic basalts and within plate basalts, therefore two possibilities may reinforced:1) either these basalts are the remanents of early Paleo-Tethys oceanic-crust or 2) these basalts were erupted in post collision and within plate environments perior to acidic eruptions and intruding of acidic masses. With respect to shoshonitic characteristics of these basalts which have been determined on the basis of immobile elements, and considering absence of shoshonitic rocks in oceanic environments the latter idea seems to be more acceptable.
  • Ghasem Ghorbani Pages 265-278
    The study area is located about 110 Km south of Shahrood in north of Central Iran structural zone. There are many cumulate enclaves with ferroanpargasite gabbroic composition within the Middle Eocene basic volcanic rocks in the study area. Amphiboles are one of the most important minerals in gabbroic cumulates and host basaltic rocks. Based on results of electron microprobe analyses, amphibole minerals present in these cumulates, according to leake et al. classification are calcic and show ferropargasite compositions. Plagioclase shows a notably CaO-rich composition and has normal zoning from anorthite in the core to bytownite at the rim. Clinopyroxene composition range between calcic augite and diopsite. According to the amphibole geobarometer of Schmidt, amphiboles in these gabbroic cumulates are crystallized at ~7.5 Kbar corresponding to a depth of ~26 Km. Geothermometry of amphiboles of these rocks also were calculated with different thermometer and range from 830 to 8600C. The low contents of HREE and La/Yb and Dy/Yb ratios of gabbroic cumulstes suggest that their parental magma was probably formed by relatively high degree of partial melting (16 to 18%) of the mantle.
  • M. H. Karimpour, M. Khosravi, M. Pourkhosro, M. R. Haidarian Shahri, S. Saadat Pages 279-294
    The study area is situated within the Lut Block 50 Km northeast of Ferdows. The oldest exposed rocks are Cretaceous limestone. Kerman conglomerate cover the limestone. Dacite-rhyodacite lava and pyroclastic rocks erupted over Kerman conglomerate. Volcanic activities took place at different time in Tertiary. The composition ranges between trachyandesite, andesite, andesite-basalt and rhyolitic tuff. Sub-volcanic diorite, monzodiorite, monzonite, quartz monzonite and granite porphyry intruded the volcanic rocks during Oligo-Miocene time. Both volcanic and intrusive rocks are K-rich calc-alkaline to shoshonitic. Intrusive rocks (except granite porphyry) are I-type granite and belong to magnetite series. The pattern of spider diagrams both volcanic and intrusive rocks are similar. In comparison with mantle, They are enriched in Cs, K, Rb, La and Zr and depleted in Ba, P and Ti. Two groups of alteration zones are recognized: 1- silicified assemblages (silica-sericite-propylitic, silica-propylitic & silica- sericite). This group is related to granitic magma. 2- propylitic-sericitic-argillic group which are associated with monzonite, quartz monzonite-diorite intrusive rocks. Mineralization associated with granite porphyry show Mo, Ag, Pb and Zn anomalies. Mineralization associated with monzonite, quartz monzonite-diorite show signs of porphyry copper. They have Cu, Au, Pb and Zn geochemical anomalies.
  • Ghodrat Torabi, Elham Abdollahi, Nargess Shirdashtzadeh Pages 295-312
    Pillow lavas are one of the important rock units of Nain ophiolite. Rock forming minerals of Nain ophiolite pillow lavas are chloritized olivine, plagioclase, clinopyroxene (augite), Cr-spinel, magnetite, amphibole, chlorite, pumpellyite, epidote, prehnite and calcite. Whole rock geochemical analyses and composition of clinopyroxenes and chromian spinels of these rocks indicate that they are similar to mid-ocean ridge basalts. These lavas are basalt to andesite in composition and produced by high degree of partial melting of a depleted mantle lherzolite. According to their field studies, petrography, mineral and whole rock geochemistry, they have undergone sub-sea floor metamorphism and changed to spilite. Application of clinopyroxene thermometry shows that they have formed at 1058 to 1170 OC.
  • Sh. Kaheni, S. A. Mazaheri, M. H. Karimpour Pages 313-326
    Detailed studies are done in order to investigate the ore body in Sangan mine. Analyses results showed very low amount of gold in mineralized zone, (max 32 ppb). It is indicated that there is a positive relation between Au, S and As whereas there was no special relation between Au and Cu. Therefore Au can not be found along with Cu sulfides such as chalcopyrite. The LREE elements are higher than HREE in the ore body. Pyrrhotite has two generations which are distinguishable under the microscope: It might be formed either with or after magnetite formation. Careful XRD studies indicate that these two generations have different amounts of Fe and S.
  • N. Amel, M. Moayyed, A. Ameri, M. Vosoghi Abedini, M. Moazzen Pages 327-340
    The Plio–Quaternary volcanic eruptions have made basaltic lavas in NW Iran and Azerbaijan. Basaltic lavas with prismatic structure cover the Plio-Pliostocene volcano-sedimentary or Quaternary alluviums. The studied regions are situated in Azerbaijan provinces in areas of Monnavar, Herris, Ahar, Kaleibar, Mahabad, Salmas, Maku, Marand, Sarab and Zunuz. The studied sample rocks are olivine basalt, trachy basalt and basaltic andesite. These rocks have microlithic porphyritic vesicular, hyallo microlithic vesicular porphery and doleritic textures in thin sections. On the basis of chemical analysis, magma that has formed the rocks had alkaline nature with a Na2O/K2O>1 ratio. The tectonic environment for the samples in discriminate diagrams is post collisional volcanic arc setting. The study of Rare earth elements patterns in diagrams show that, common dip of variations have descending trend and indicate basaltic rocks enriched in LREE and depleted in HREE. Other features of the diagrams are small negative anomaly for Eu, Ta, Nb and distinct positive anomaly for U, Th, La, Rb, Ba, and Cs. The study of rare earth elements patterns display that magma originated from an enriched asthenospheric mantle with garnet in source.
  • A. Abedini, A.A. Calagari, B. Hadjalilu Pages 341-356
    Aghadjari bauxite deposit is located in ~15km south of Shahindezh, West-Azarbaidjan province. This deposit was developed as stratiform lenses along the contact of Rutheh and Elika carbonate formations. Bauxitization processes led to the formation of boehmite, diaspore, kaolinite, pyrophyllite, illite, hematite, goethite, anatase, rutile, and quartz. Ferrugenization and deferrugenization mechanisms are two important factors controlling distribution of elements in this deposit. Mafic igneous rocks are the potential protolith. Obtained data show that elements such as Al, Ti, Fe, Zr, Hf, REE, and Nb moved down from the upper horizons to the lower parts of residual system by organic complexes during kaolinization processes. The carbonate bedrocks played dual roles in distribution of elements in this deposit. These rocks neutralized the acidic weathering solutions causing an increase in deposition of iron oxides and hydroxides which in turn due to their adsorption capacity caused considerable concentration of Cr, Co, and LREE in lower parts of the bauxite horizon. On the other hand, the carbonates by forming stable ionic complexes with HREEs caused these elements to drain out of the residual system.