فهرست مطالب

پژوهش های علوم و فنون دریایی - سال پنجم شماره 1 (بهار 1389)

نشریه پژوهش های علوم و فنون دریایی
سال پنجم شماره 1 (بهار 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/03/31
  • تعداد عناوین: 8
|
  • نصیر نیامیمندی صفحات 1-13

    پراکنش ذخایر صدف های محار مروارید ساز (Pinctada spp.) در خط ساحلی بوشهر(موقعیت جغرافیایی ´38  50 و ´27  29 تا ´41  52 و´ 17  27) در خلال یکسال از  شهریور ماه 1387 تاتیر 1388 و ارزیابی ذخایر گونه Pinctada radiata در چهار ماه سال (شهریور، اسفند، اردیبهشت و تیر) به اجرا گذاشته شد. در این تحقیق مناطق تجمع صدف های محار (زنده و کفه های خالی) در خط ساحلی بوشهر شناسایی گونه های مختلف و زی توده این گونه radiata .P (در سواحل گناوه که صدف به صورت زنده دیده شد) تخمین زده شد. نمونه برداری شهریور ،اسفند،اردیبهشت ،تیراز 4 منطقه و در هنگام جزر کامل دریا انجام گردید. در هر منطقه تعدادی نقاط در خطوط عرضی، به شکلی که کل منطقه را مورد پوشش قرار دهد، انتخاب گردید. نمونه برداری در خطوط عرضی با پرتاب یک یا دو کوادرات (25/. متر مربع) به صورت تصادفی انجام گردید. نمونه ها شناسایی و شمارش شده و برای کارهای آزمایشگاهی بیشتر روی برخی از نمونه ها، تعدادی از هر نمونه در کیسه های پلاستیکی جمع آوری و به آزمایشگاه پژوهشکده میگوی بوشهر منتقل گردید. در این تحقیق پراکنش گونه ها در مناطق مختلف با درصدگیری از کل نمونه بیان گردیده است. وابستگی گونه ای میان مناطق و ایستگاه های نمونه برداری شده، با فرمول سورنسن (Sorensen) محاسبه گردید.. در سواحل مورد بررسی پراکنش صدف های محار در مناطق گلستان، اولی، نایبند و گناوه مشاهده گردید. سواحل گلستان و گناوه بیشترین وابستگی فونی (49 درصد) را نشان دادند، در حالیکه بین سواحل گلستان و نایبند کمترین وابستگی فونی (25 درصد) وجود داشت. در سواحل گناوه صدف محار (P. radiata) به شکل زنده نمونه برداری گردید. میانگین زی توده این گونه در منطقه گناوه حداکثر 5/60 صدف در 100 متر مربع در تیر ماه و حداقل 3 صدف در 100 متر مربع در اسفند ماه تخمین زده شد. میانگین زی توده تخمین زده شده در دوره طول برررسی برای این گونه 7/27 صدف در 100 متر مربع (2/24±) بود.

    کلیدواژگان: صدف مروارید ساز، محار، پراکنش، تراکم، بوشهر، خلیج فارس
  • عبدالرحیم وثوقی، همایون حسین زاده صحافی، احد رجبی* صفحات 13-28

    این تحقیق به منظور شناسایی و بررسی تنوع زیستی سخت پوستان در سازه های زیستگاه مصنوعی منگفت صورت پذیرفت. ابتدا 3 ایستگاه در نظر گرفته شد. نمونه برداری ها دو بار در فصول بهار و تابستان 1388 و با 3 تکرار توسط عملیات غواصی و با استفاده از کوادرات به ابعاد 35 × 35 سانتی متر ، از هر ایستگاه صورت گرفت. در مجموع 10 گونه از سخت پوستان وابسته به دو راسته ده پایان و بارناکل ها شناسایی شد ، راسته بارناکل ها با تعداد 1508 عدد در متر مربع (8/52 درصد) بیشترین فراوانی را داشت. حداکثر فراوانی سخت پوستان 768 عدد در متر مربع در فصل بهار و حداقل آن 211 عدد در متر مربع در فصل تابستان ثبت گردید . نتایج نشان داد که خانواده Palaemonidae از راسته ده پایان با فراوانی 761 عدد در متر مربع (6/26 درصد) در فصول و ایستگاه های نمونه برداری شده نسبت به سایر گونه ها از تراکم بیشتری برخوردار است. نتایج حاصل از آنالیز واریانس یکطرفه مشخص نمود که بین دو فصل از نظر تعداد سخت پوستان اختلاف معنی دار وجود دارد (05/0> P). در بررسی شاخص های زیستی بالاترین میزان شاخص تنوع شانون مربوط به ایستگاه (1) در فصل بهار برابر با 80/1 و کمترین میزان شاخص تنوع شانون برابر با 99/0 مربوط به ایستگاه (3) در فصل تابستان بود. در بررسی شاخص ها مشخص گردید که فصل بهار دارای تنوع گونه ای بیشتری نسبت به فصل تابستان می باشد. با توجه به نتایج شاخص های زیستی مشخص گردید که منطقه در معرض استرس قرار دارد . استرس می تواند بر روی تنوع جمعیت های بسترزی تاثیرگذار باشد.

    کلیدواژگان: شناسایی، تنوع زیستی، سخت پوستان، زیستگاه مصنوعی، بوشهر
  • رویا نزاکتی*، بهروز بهروزی راد، سعید ملماسی، فروز اسماعیلی صفحات 29-40

    محدوده ساحلی میانکاله در بخش جنوب شرقی دریای مازندران، در بر دارنده خلیج گرگان و تالاب میانکاله به عنوان  یکی از تالاب های بین المللی ثبت شده در کنوانسیون رامسر می باشد و از جمله عرصه هایی است که واجد پتانسیل مناسب جهت فعالیت های گردشگری است. از سوی دیگر افزایش روند توسعه اقتصادی به ویژه در فعالیت های نفتی در کشورهای حوزه مورد بررسی، بر لزوم مدیریت و حفاظت از این سواحل می افزاید. هدف از انجام این تحقیق مدیریت خط ساحلی با استعانت از مدل های ارایه شده توسط NOAA و تعیین شاخص حساسیت محیط زیستی (ESI) می باشد. بدین منظور با توجه به بازدیدهای میدانی صورت گرفته، استفاده از تصاویر ماهواره ای و سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS)، تقسیم بندی حساسیت فیزیکی سواحل انجام شد. طبق نتایج حاصل از بررسی پارامترهای فیزیکی انرژی موج، شیب و جنس بستر مشخص شد که در بازه مورد مطالعه، قسمت غربی سواحل میانکاله در طبقه 4 دسته بندی NOAA، جای می گیرد. بخش مرکزی این سواحل در طبقه B9 قرار دارد و محدوده های گمیشان، خواجه نفس، چالاشت و خلیج گرگان دو در طبقه D10 مطابق دسته بندی  NOAA قرار می گیرند. نتایج این بررسی ها بیانگر این مطلب می باشند که در این سواحل، به دلیل پایین بودن تنوع فیزیکی به لحاظ ویژگی های ژیومورفولوژیکی و جنس بستر ساحل، هم چنین وجود منابع زیستی حساس، در صورت بروز آلودگی نفتی، احتمال باقی ماندن آلاینده ها به مدت طولانی وجود دارد که این خود دلیلی بر لزوم توجه بیشتر به مدیریت سواحل در این استان می باشد.

    کلیدواژگان: منطقه ساحلی، شاخص حساسیت محیط زیستی (ESI)، مدیریت منطقه ساحلی، سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS)، میانکاله
  • سودابه عبدالباقیان*، عباس متین فر، شهلا جمیلی صفحات 41-49

    عوامل زیاد و متنوعی بر میزان بقاء و کیفیت نوزادان فرشته ماهی (Pterophyllum scalare) تاثیر دارند، در این راستا نوع غذای مصرفی یکی از تاثیرگذارترین عوامل محسوب می شود. در این تحقیق ، تاثیر3 نوع جیره غذایی، بر میزان شاخصهای ضریب رشد ویژه و افزایش وزن نوزادان فرشته ماهی در یک دوره زمانی 30 روزه مورد مطالعه قرار گرفت . تیمارهای غذایی شامل کرم خونی خشک پودر شده ، سیست پوسته زدایی شده آرتمیا و کرم خونی خشک پودر شده به همراه سیست پوسته زدایی شده آرتمیا بود. هر تیمار ، سه تکرار داشت. برای این کار از 9 دستگاه آکواریوم به ابعاد 30 × 40 × 60 سانتی متر استفاده گردید. دمای آب در 31 درجه سانتی گراد تنظیم گردید. طی این مدت سایر متغیرها شامل دما ، pH و میزان اکسیژن محیط برای همه تیمارها، یکسان و مشابه تنظیم گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که نوع جیره غذایی بر میزان شاخصهای ضریب رشد ویژه (SGR) و افزایش وزن (WG) تاثیر بسزایی داشته و حداکثر میزان شاخص ضریب رشد ویژه مربوط به تیمار غذایی کرم خونی خشک با مقدار 0083/0±0350/0 و حداقل آن مربوط به تیمار غذایی سیست پوسته زدایی شده آرتمیا با مقدار 0075/0 ± 0189/0 بود. حداکثر شاخص افزایش وزن، مربوط به تیمار غذایی کرم خونی خشک برابر 102/73  444/194 و حداقل آن مربوط به تیمار غذایی سیست پوسته زدایی شده آرتمیا برابر 596/39  318/80  بدست آمد .

    کلیدواژگان: فرشته ماهی، Pterophyllum scalare، سیست آرتمیا، کرم خونی خشک، ضریب رشد ویژه، افزایش وزن
  • سارا عبداللهی*، مژگان خدادادی، رحیم پیغان، ابراهیم رجب زاده صفحات 50-67

    این تحقیق به مدت 9 ماه (دی ماه 1387 تا مهر ماه 1388) در فواصل زمانی 15 روز یک بار از آب استخرهای پرورش ماهی در مجتمع پرورش ماهیان گرمابی آزادگان، از 3مزرعه با سابقه تلفات در چند ساله اخیر و یک مزرعه به عنوان شاهد، نمونه برداری انجام شد. فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی آب از جمله دما، pH،  اکسیژن محلول، آمونیاک، نیتریت و فسفر کل اندازه گیری شد. شناسایی و شمارش فیتو پلانکتون نیز صورت گرفت.در این مطالعه تنوع جمعیت فیتوپلانکتون از 2 جنبه کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفت.  جمعا 28 جنس از 4 شاخه ی جلبک های سبز (Chlorophyta) ، جلبک های سبز - آبی  (Cyanophyta) ، دیاتومه ها (Bacillariophyta) و اگلنوفیتا (Euglenophyta) شناسایی شدند. Chlorophyta با داشتن 12 جنس، بالاترین تعداد تنوع جنس های فیتو پلانکتونی را به خود اختصاص داد. نتایج حاصل از ANOVA بین تعداد فیتوپلانکتون شناسایی شده و شمارش شده در استخرهای پرواری نشان داد که بین مزرعه شاهد و سایر مزارع تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0 P >). میزان نیتریت در استخرهای بچه ماهی (نمونه برداری در ماه های دی تا فروردین) بطور متوسط 19/0 میلی گرم در لیتر با انحراف معیار 10/0 بود. در طی این 4 ماه نمونه برداری در تعدادی از ماه ها دارای تفاوت معنی دار بود (05/0 P<). در استخرهای پرواری،  فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی مانند: اکسیژن محلول، دما، آمونیاک، نیتریت و فسفر کل در طول 5 ماه نمونه برداری (اردیبهشت تا شهریور)، در بعضی از ماه ها دارای تفاوت معنی دار هستند (05/0 P<). اکسیژن محلول در استخرهای پرواری در محدوده ی 8-6 میلی گرم در لیتر، دما در محدوده ی 31-24 درجه سانتی گراد  وpH  در محدوده ی 2/9- 5/8 قرار داشت. میزان نیتریت در استخرهای پرواری مورد مطالعه در محدوده ی 01/0- 38/0 میلی گرم در لیترتعیین شد که بطور متوسط برابر 2/0 میلی گرم در لیتر با انحراف معیار 08/0 بود. میزان آمونیاک در استخرهای پرواری مورد مطالعه در محدوده ی 3/0- 5/2 میلی گرم در لیتر قرار داشت و بطور متوسط 8/0 میلی گرم در لیتر با انحراف معیار 05/0 بود. در بین انواع فیتوپلانکتون مشاهده شده گونه هایsp.  Phormidium وsp.  Aphanizomenonاز فیتوپلانکتون سبز- آبی نیز مشاهده شد که به عنوان گونه های سمی گزارش شده اند.

    کلیدواژگان: فاکتور های محیطی، فیتوپلانکتون، استخرهای پرورش ماهی، مجتمع پرورش ماهی آزادگان
  • ابوالفضل عسکری ساری، مژگان خدادادی، محمد کاظمیان، محمد ولایت زاده*، محبوبه بهشتی صفحات 68-80

    تحقیق حاضر در زمستان 1388، به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین منگنز، مس، روی و آهن در بافت های عضله، کبد و آبشش ماهی بیاه (Liza abu) رودخانه های کارون و بهمنشیر استان خوزستان انجام گرفت. جهت استخراج فلزات از بافت های مورد مطالعه از روش هضم شیمیایی مرطوب و تعیین غلظت فلزات سنگین به وسیله دستگاه جذب اتمی صورت پذیرفت. بالاترین غلظت منگنز، مس، روی و آهن 013/0±706/0، 020/0±428/0، 40/0±74/11، 08/0±04/14 میلی گرم در کیلوگرم و پایین ترین غلظت منگنز، مس، روی و آهن 012/0±646/0، 033/0±289/0، 26/0±74/9، و 34/0±81/11 میلی گرم در کیلوگرم به دست آمد. میزان غلظت فلزات روی و منگنز در کبد، آبشش و عضله در نمونه ماهی بیاه رودخانه کارون اختلاف معنی داری با نمونه های ماهی بهمنشیر نداشت(05/0≥P) میزان مس در کبد و عضله در نمونه های هر دو رودخانه دارای اختلاف معنی دار بود(05/0<P)اما میزان مس در کبد و عضله با آبشش اختلاف معنی داری با نمونه های ماهی بهمنشیر نداشت(05/0 ≥P) میزان آهن در آبشش و کبد نمونه های هر دو رودخانه اختلاف معنی داری نداشت)05/0.(P≥ اما در عضله اختلاف معنی داری داشت(05/0<P)

    کلیدواژگان: فلزات سنگین، ماهی بیاه، کارون، بهمنشیر، استان خوزستان
  • سید علی جوزی*، سید محسن حسینی، مهرنوش طبیب شوشتری صفحات 81-106

    این تحقیق با هدف شناسایی و ارزیابی ریسک های احتمالی ناشی از عملیات ساختمانی سد بالارود، به انجام رسید. بدین منظور پس از شناسایی فعالیت ها و محیط زیست محدوده مطالعاتی با توجه به شدت اثر،احتمال وقوع و پیامدهای احتمالی مواجهه آن بر انسان، محیط زیست و تجهیزات، کار شناسایی و طبقه بندی ریسک هادر قالب متدولوژی دلفی به انجام رسید. سپس عوامل مولد ریسک در قالب رویداد های طبیعی، بیوفیزیکی و انسانی طبقه بندی گردید. روش مورد استفاده در این پژوهش، فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بوده، که پس از ایجاد ساختار سلسله مراتبی ریسک های ناشی از سد بالارود، ماتریس های مقایسه های زوجی با توجه به احتمال وقوع خطرو شدت اثر (شاخص های اصلی ریسک)، برای هر یک از معیارها و زیر معیارها نسبت به یکدیگر تشکیل شد. همچنین به منظور دست یابی به وزن نسبی و نهایی هر یک از این عوامل، از طریق وارد کردن مقادیر ترجیحات به نرم افزار Expert Choice اقدام گردید. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که عامل خاکبرداری و خاکریزی با وزن نهایی277/0، مهمترین ریسک زیست محیطی در منطقه مورد مطالعه می باشد. همچنین عوامل حفاری و انفجار با وزن های نهایی160/0و111/0 اولویت های دوم وسوم می باشد. سایر عوامل نیزدر اولویت های بعدی قرار گرفته اند. در ادامه راهکارهایی جهت کنترل و کاهش ریسک های شناسایی شده ارایه گردید .

    کلیدواژگان: ارزیابی ریسک محیط زیستی، مرحله ساخت، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، سد بالارود
  • کمال احمدی*، عباس متین فر، علیرضا میرواقفی، بابک عطائی مهر، مهدی بنایی صفحات 107-117

    امروزه، ورود سموم کشاورزی به آب سطحی یکی از بزرگترین معضلات زیست محیطی است که می تواند حیات آبزیان را به خطر اندازد. تاثیر این آلاینده ها بر سیستم ایمنی ماهی ها موجب تضعیف آن و افزایش حساسیت ماهی ها نسبت به پاتوژن ها گردیده است. دیازینون، یکی از مهمترین سموم ارگانوفسفره است که در بسیاری از مناطق کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد و در آب های سطحی ایران نیز یافت می شود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر سم دیازینون بر سیستم ایمنی ماهی ها و استفاده از عصاره گیاه خار مریم، سیلی مارین در کاهش اثر سوء این سم بر سیستم ایمنی ماهی قزل آلای رنگین کمان است. کاهش سطح پراکسیداز پلاسما، IgM، کمپلمان تام، لیزوزیم در ماهی هایی که در معرض دیازینون قرار داشته اند به خوبی نشان دهنده تاثیر سم دیازینون بر سیستم ایمنی ماهی ها در طولانی مدت است. حال آنکه در ماهی هایی که با مکمل سیلی مارین تغذیه شده و در مواجه با سم قرار گرفته اند، تغییر معنی داری(05/0 <P)  در مقایسه با ماهی های گروه کنترل مشاهده نگردید، که این امر نشان دهنده تاثیر تقویتی و حفاظتی سیلی مارین بر سیستم ایمنی ماهی های قزل آلای رنگین کمان است.

    کلیدواژگان: دیازینون، سیلی مارین، قزل آلای رنگین کمان، سیستم ایمنی
|
  • N. Niamaimandi Pages 1-13

    Study on distribution of pearl oysters (Pinctada spp.) throughout the period of September 2008 – 2009 and stock assessment of Pinctada radiata in the four months (September, March, May and July) of the year were carried out in Bushehr coastal areas (from 50˚ 38´ - 29˚ 27´ to 52˚ 41´ – 27˚ 17´). The objectives of this study were identifying location of pearl oysters (Pinctada spp.) and also estimation of abundance of Pinctada radiata (live shell) in Bushehr coasts.  Regular samples were obtained at some months of a year from in four areas at low tide. Some transects were selected at random direction in every area, to cover all the shell beds. In each transects one or two sampling quadrats (0.25 m2) were placed at random. Samples (empty and live bivalves) were identified and counted. Some of the samples were transferred to a bag and taken back to the institute lab for identification and further analysis. In this study the percentage of samples was used to show the distribution of the species in different areas. Faunal corelation between stations was calculated by Sorensen formula. In the studied areas, distribution of oyster shell was identified in the Golestan, Ouli, Nayband and Ganaveh. Maximum faunal corelation (49%) was found between Golestan and Ganaveh while Golestan and Nayband showed minimum faunal corelation (25%). In the shore line area of Genaveh live oyster, Pinctada radiata were sampled. The abunce estimation of this species was maximum in July (Tir) 60.5 shells per 100 m2 and minimum in March (Esfand) 3 per 100 m2. Mean abundance for this species was estimated to be 27.7 ± 24.2 shells per 100 m2.

    Keywords: Distribution, Pearl oyster, Pinctada radiata, Bushehr, Persian Gulf
  • A. Vosoughi, H. Hosseinzadeh Sahafi, A. Rajabi * Pages 13-28

    The present study aimed at identification and assessment of biodiversity of crustacea of Mongoft Artificial Reefs in BushehrProvince and was conducted in 2009. Seasonal samples were collected in spring and summer, with 3 replication in 3 stations by diving operations , using a quadrate with dimensions of 35 × 35 cm. In total 10 species of crustacea identified were related to  two orders Decapoda and Cirripedia. Barnacles with 1508 number per m2 (52.8 %) had the highest frequency. Maximum frequency of crustacea, 768 / m2 , in spring and the minimum number of 211 was recorded in summer.   Results showed that Palaemonidae family of Decapoda with 761 n / m2 ( 26.6 % ) in the seasons and sampling stations was more abundant compared to other species. ANOVA results identified between the two seasons numbers of Custacea. ( P<0.05). In review of the biological indices, highest Shannon diversity index value was in station 1 in spring with the amount of 1.80  and lowest Shannon diversity index value in  the station 3 in summer with the amount of 0.99. Indices used to determine that spring species diversity was more than summer. Considering the values obtained for biological indices it can be concluded that the region may be exposed to stress.

    Keywords: identification, Biodiversity, Crustacea, Artificial Reefs, Bushehr, Persian Gulf
  • R. Nezakati *, B. Behrouzirad, S. Malmasi, F. Esmaili Pages 29-40

    Miankale coastal area is located in southeastern part of Caspian Sea. The area, which contains GorganGulf and Miankale Wetland, is recorded as an international wetland in Ramsar Convention. It has high potential for tourism activities. Moreover, the increasing trend of economic development, especially oil activities in adjacent countries reveals the necessity of management and conservation of these coasts. The aim of this study is management of the coastal area by applying NOAA models and Environmental Sensitivity Index (ESI). Physical sensitivity division of coasts has been done based on field surveys and using satellite images and Geographical Information System (GIS). The assessment of physical factors including wave energy, slope and bed substance in the region under study showed that the western parts of Miankale coasts are categorized in the forth class of NOAA classification and the central part of these coasts is regarded in 9B class. Gomishan, Khajeh Nafas, Chalasht and Gorgan Gulf2 are classified as 10D according to NOAA classification. The results of this study indicated that not only physical diversity, including geomorphologic characteristics and the bed substrate of these coasts, is low but also there are sensitive biological resources in the region. For these reasons, if oil pollution occurs, pollutants may remain in coastal areas for a long time. Therefore, more attention should be paid to manage the coastal areas in this region.

    Keywords: coastal area, Environmental Sensitivity Index (ESI), coastal area management, Geographical Information System (GIS), Miankale
  • S. Abdolbaghiyan *, A. Matinfar, Sh. Jamili Pages 41-49

    There are several factors affecting Angel fish fry's (Pterophllum scalare ) survival and quality and the type of diet as the most important factor. In this study, the effect of three different diets of food on special growth rate (SGR) and weight growth (WG) during 30 days has been studied. Food treatments including dried blood worm, Artemia decapsulated cysts and dry blood worm together with Artemia decapsulated cyst. For each food diet three replications took place. For this research 9 aquaria with 60×40×30 centimeter dimension were allocated to the treatments .Temperature of the water was set in 31 degree centigrade. Other factors such as temperature, pH and oxygen were similar for all treatments.
    The results of this search showed that the type of food affects the Angel fish fry's SGR and WG and the maximum SGR belonged to dry blood worm food treatment resulting 0.0350 ± 0.0083. And the minimum amount belonged to Artemia decapsulated cyst resulting in 0.0189 ± 0.0075. For the weight growth (WG) the maximum belonged to dry blood worm as 194.444 ± 73.102 and the minimum belonged to Artemia decapsulated cyst which is 80.318 ± 39.596.

    Keywords: Angel fish, Pterophllum scalare, Artemia cyst, dry blood worm, special growth rate, weigh growth
  • S. Abdollahi *, M. Khodadadi, R. Peyghan, E. Rajabzadeh Pages 50-67

    In the present study within nine months (from January to September) water of Azadegan freshwater ponds was sampled in every 15 days intervals (2 times monthly). Samples were taken from 4 ponds in which 3 ponds had mortality history and one pond was considered as control. Determination of physicochemical factors such as temperature, pH, dissolved oxygen, ammonia, nitrite and total phosphorus were performed and also recognition and counting of phytoplankton was done by using slide chamber and invert microscope. In this study a total of 28 genera belonging to 4 phyla of phytoplankton such as green algae (Chlorophyta), blue-green algae (Cyanophyta) , Diatoms (Bacillariophyta) and (Euglenophyta) were recognized. Most abundant phytoplankton was belonged to Cyanophyta phylum. But Chlorophyta phylum had the most variety of the genera. The one-way ANOVA test showed that there is no significant difference between phytoplankton densities in ponds. The mean NO2 concentration in wintering ponds was 0.12±0.19 that changed significantly during the season. In culture ponds the physico-chemical factors such as oxygen, pH, temperature, ammonia, nitrite and TP had changed significantly during the study. In culture ponds, the oxygen, temperature, pH, nitrite and ammonia ranges were 6-8 mg/l, 24-31 C, 8.5-9.2, 0.38-0.01 mg/l, 2.25-0.2 mg/l respectively. During the present study three spicies of cyanobacteria namely, Phormidium sp. ,  Aphanizomenon sp.  and Oscillatoria sp. were  identified which some other studies showed them as potential toxic or in the case of heavy bloom of  Oscillatoria, there has been massive fish mortality in the ponds.

    Keywords: Environmental factors, Phytoplankton, culture ponds, Azadegan Site
  • A. Askary Sary, M. Khodadadi, M. Kazemian, M. Velayatzadeh *, M. Beheshti Pages 68-80

    We assessed concentration of heavy metals Mn, Cu, Zn and Fe in the muscle, liver and gill tissues of Liza abu in Karoon and Bahmanshir Rivers in Khoozestan Province in winter 2009. Metals were extracted from the tissues using wet digestion method. Concentration of the heavy metals were measured by Atomic Absorption Spectrophotometer. The highest concentration of Mn, Cu, Zn and Fe was 0.706±0.013, 0.428±0.020, 11.74±0.40, 14.04±0.08 mg/Kg. and the determined lowest concentration of Mn, Cu, Zn and Fe was 0.646±0.012, 0.289±0.033, 9.74±0.26, 11.81±0.34 mg/Kg. respectively The results showed concentration of heavy metals Mn and Zn in the muscle, liver and gill of Liza abu in Karoon and Bahmanshir Rivers found no significant difference between them (P≥0.05). Cu in the muscle and liver showed a significant difference (P≤0.05), but in gill there was no significant difference (P≥0.05). Fe in the liver and gill showed no significant difference (P≥0.05) but in the muscle there was a significant difference (P≤0.05).

    Keywords: Heavy metals, Liza abu, Karoon, Bahmanshir, Khoozestan Province
  • S. A. Jozi *, S. M. Hosseini, M. Tabib Shoshtare Pages 81-106

    This study attempts to determine and assess the Risks due Construction of Balaroud Dam.After the recognition of the activities and the environment of the field under the study with regard to the magnitude of the effects, the likelihood of the possible consequences for humans, the environment and the working equipments were identified and the classification of the risks based on the delfi method was conducted and the risk-creating factors were classified naturally, biophysically, and anthropogenically. The methodology used was analytical Hierarchy Process. After the creation of the hierarchy of risks; paired comparison matrices were formed with regard to the risk of danger and effect magnitude. Moreover, to obtain the relative and final weight of each of these factors, preferences amounts were given to the expert choice software. results show that cut and fills with the final weight of 0. 277 is the most import risk in the region. Also, drilling and explosion with the final weights of 0.60 and 0.111 are of second and third priority. Other factors are lower in priority. Measures to control and reduce risks are alsoprovided.

    Keywords: Environmental risk assessment, construction phase, analytical hierarchy process, Balaroud Dam
  • K. Ahmadi *, A. Matinfar, A. R. Mirvaghefei, B. Ataeimehr, M. Banaee Pages 107-117

    To date, discharge of agriculture pesticides into surface water is one of the biggest environment problems that can threaten the aquatic life. Impact of pollutants on the fish immune system can result in sensitivity and becoming vulnerable to pathogens. Diazinon, one organophosphate pesticides that used in many agriculture areas of Iran, is found in surface water. The purpose of this study was to evaluate effects of diazinon on fish immune system and use of Milk thistle plant extract, Silybum mariamum, in to reducing adverse effects of this toxin on the immune system of rainbow trout. Significantly reduced plasma levels of peroxidase, IgM, total complement, lysozyme of fish that had been exposed to diazinon have well illustrated the impact of diazinon on immune system in long periods. While, no significant change was observed in the fish nourished by complementary diet and challenged by toxin compared with control fish group that indicated this protective and amplified effect of silymarin on immune system of rainbow trout.

    Keywords: diazinon, silymarin, Rainbow trout, immune system