فهرست مطالب

نشریه راهبردهای مدیریت در نظام سلامت
سال هفتم شماره 3 (پیاپی 25، پاییز 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/10/04
  • تعداد عناوین: 8
|
  • فائزه والایی شریف، پیوند قاسم زاده* صفحات 206-209

    سردبیر محترم همه گیری ها با اثرات مخرب چشمگیری بر سلامت، اقتصاد، جامعه و امنیت در سطح ملی و جهانی همراه هستند. اثرات منفی پاندمی جدی است و نه تنها جان میلیون ها انسان در جهان را به خطر می اندازد بلکه منجر به زیان اقتصادی زیادی از طریق هزینه های مستقیم و غیرمستقیم می شود. در سراسر دنیا سه گروه، بیشتر در معرض ابتلا و مرگ ومیر ناشی از کووید-19 قرار دارند و بار بیماری به این سه گروه بیش از سایرین تحمیل شده است: 1) افراد سالمند و افراد با بیماری زمینه ای2) افراد محروم ازنظر اجتماعی اقتصادی 3) اقلیت های قومی و نژادی (3-1) سن و بیماری زمینه ای تقریبا نیمی از مرگ و میر های ناشی از کووید-19 را افراد سالمند بالاتر از 60 سال و یا ساکنین خانه سالمندان تشکیل داده اند (2). مناطقی از تهران که جمعیت افراد سالمند بالاتر بوده است، نرخ ابتلا به کووید-19، بستری در بیمارستان و مرگ و میر بیشتری داشته اند (4). علاوه بر سن، بیماری زمینه ای نیز در شیوع و شدت ابتلا به بیماری کووید-19 اثرگذار است (5). طبق یک مطالعه، 10/89درصد مراجعه کنندگان مبتلا به کووید-19 یکی از بیمارستان های تهران، به بیماری زمینه ای مبتلا بودند (6). در زمان پاندمی کووید-19 در ایران شیوع اضطراب و افسردگی در میان مبتلایان به بیماری زمینه ای نسبت به افرادی که بیماری زمینه ای نداشته اند بیشتر بوده است. هم زمان با درگیر شدن سیستم درمانی با همه گیری، بیمارانی که از پیش به بیماری زمینه ای مبتلا بوده اند با احتمال کمتری می توانند خدمات درمانی دریافت کنند. کم شدن دسترسی به خدمات درمانی به نابرابری هایی که در بیماری های زمینه ای وجود دارد و نتایج وخیم ناشی از همه گیری در مناطق محروم دامن می زند (7). وضعیت اجتماعی-اقتصادی شیوع متفاوت بیماری های زمینه ای در طبقات متفاوت اجتماعی-اقتصادی، در بستری از نابرابری های "عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامتی" (SDH) Social Determinants of Health به وجود می آید (5). SDH عوامل غیردرمانی هستند که بر سلامتی اثر گذارند. محل تولد، شرایط محل زندگی و کار، وضعیت اشتغال، تحصیلات، درآمد، دسترسی به خدمات درمانی و تبعیض اجتماعی از عواملی هستند که می توانند بر برابری سلامت افراد جامعه اثرگذار باشند. درواقع، بیماری و سلامتی یک نوع گرادیان را دنبال می کنند؛ هرچه سطح اجتماعی-اقتصادی پایین تر باشد، وضعیت سلامتی بدتر و شیوع بیماری های زمینه ای نیز بیشتر است (5,7,8). تبعات اجتماعی و اقتصادی همه گیری نیز طبقات پایین تر اجتماعی-اقتصادی را بیشتر تحت تاثیر قرار داده است (7,9). پاندمی کووید-19 علاوه بر تحت تاثیر قرار دادن اقتصاد خانواده ها، در اقتصاد دولت ها، مراکز درمانی و بیمه ها نیز اثرات منفی بر جای گذاشته است (10). میزان استرس، اضطراب و افسردگی در دوران پاندمی کووید-19 نیز با وضعیت سلامتی، اقتصادی و سطح تحصیلات پایین تر ارتباط معکوس دارد (11). به سر بردن در شرایط تحریم و ناپایداری اوضاع اقتصادی ایران پیش از همه گیریکووید-19 باعث شد شروع همه گیری به افزایش شکاف طبقاتی میان گروه های مختلف جامعه بیانجامد. به عبارتی، افراد ثروتمند با دارا بودن امنیت شغلی بهتر، شرایط اجتناب از قرار گرفتن در معرض ویروس را داشتند، اما افراد محروم تر، بیشتر در معرض ابتلا یا مرگ ومیر قرار می گرفتند (9). در اوایل همه گیری، کسب وکارهای غیرضروری به مدت 15 روز بسته شدند و تا مدتی فعالیت بسیاری از مشاغل محدود شد (12). به طوری که نتایج اقتصادی منفی همه گیری در گروه های شغلی مختلف به صورت کاهش درآمد و امنیت شغلی بروز پیدا کرد. سن بیش از 50 سال، سطح تحصیلات پایین، اشتغال در بخش خصوصی و مشاغل آزاد، نداشتن محل کسب، فراهم نبودن مرخصی استعلاجی در میان کسب و کار های کوچک و بخش خصوصی از عواملی است که کارکنان را بیشتر در معرض ویروس قرار می دهد (13). شغل نه تنها از طریق میزان درآمد بر وضعیت سلامتی نقش دارد، بلکه به طور مستقیم هم اثر گذار است و یکی از معیار های مهم نابرابری در سلامت تلقی می شود (14). نابرابری های شغلی، کارکنان را در معرض شرایط کاری نابهنجار مانند کار طولانی، دستمزد کم، نا امنی شغلی و افزایش خطر ابتلا به بیماری های زمینه ای قرار می دهد. ازلحاظ روانی، احساس زیر دست بودن به علت اتخاذ شغل های پایین تر در هرم جامعه، پاسخ های فیزیولوژیک استرس را برمی انگیزد و در طولانی مدت منجر به سرکوب ایمنی و ابتلا به بیماری های جسمی و روانی خواهد شد (5). شغل از طریق سطح در آمد به عنوان یکی از شاخص های تعیین کننده اجتماعی سلامتی با سلامت افراد نسبت مستقیم دارد (14). در دوران همه گیری، محدودیت مالی خانواده ها در تامین لوازم محافظت شخصی یکی از دلایل پیروی نکردن افراد از پروتکل های بهداشتی است (15). خطر بیکاری در میان مشاغلی که از حاشیه سود کمتری برخوردارند، بیشتر است ضمن اینکه تبعات اقتصادی همه گیری آن ها را در معرض کاهش درآمد بیشتری قرار می دهد (7). علایم افسردگی و اضطراب نیز در میان افراد بیکار در دوران پاندمی بیشتر از افراد شاغل بوده است (16). در تیرماه سال 1399، هرچه نرخ بیکاری در منطقه ای بیشتر بود، نرخ ابتلا به کووید-19 هم بیشتر بوده است. در مناطقی که نرخ بیکاری بیشتر است، افراد از درآمد کمتر، امنیت شغلی پایین تر و بیمه بیکاری و سلامت کمتری برخوردارند. این افراد علی رغم خطرات تهدیدکننده سلامتی در دوران همه گیری، مجبور به ادامه کار و استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی پرازدحام بوده اند (4). استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی از جمله عواملی است که افراد را در معرض ابتلای بیشتر به کووید-19 قرار می دهد (7). 26/5 درصد موارد ابتلا به کووید-19 به دلیل استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی گزارش شده است (17). مطالعه ای که در دوران همه گیری کووید-19 در تهران انجام شد نشان داد، هرچه مالکیت خودرو در یک منطقه کمتر باشد، میزان ابتلا به کووید-19 بیشتر خواهد بود (7). علاوه بر وضعیت شغلی و میزان درآمد، نابرابری های حوزه مسکن احتمال وقوع تاثیرات منفی بر سلامت افراد را بیشتر می کند و احتمال ابتلا به پاندمی ها مانند کووید-19 از این شرایط مستثنی نیست. عدم کیفیت محل زندگی می تواند منجر به وجود آمدن مشکلاتی نظیر بیماری های تنفسی شود. وجود تراکم جمعیتی زیاد در محله های محروم تر، خانه های کوچک تر و نزدیک به یکدیگر و دسترسی کمتر به فضای سبز، احتمال انتقال ویروس کووید-19 را بیشتر می کند. پیروی از توصیه های پیشگیرانه کووید-19 در حومه شهرها به دلیل امکانات ناکافی زندگی و ازدحام خانوارها تقریبا غیرممکن است. به طورکلی، در مناطق فقیر و محروم شهری، مرگ ومیر ناشی از کووید-19 بیشتر از سایر مناطق بوده است (4,5,15). اقلیت های قومی و نژادی اقلیت های قومی و نژادی نیز با احتمال بیشتری به بیماری های زمینه ای که خطر ابتلا به کووید-19 را افزایش می دهند، مبتلا هستند. این مسیله تصادفی نیست بلکه نتیجه نابرابری های ساختاری و اجتماعی مداوم است (2). برای مثال کارگران افغانستانی به ناچار در دوران پاندمی از وسایل حمل و نقل عمومی برای رسیدن به محل کار استفاده می کنند و حتی باوجود خطر ابتلا به کووید-19 هرروز سرکار حاضر می شوند. همچنین این افراد بیشتر به بیماری های روحی روانی دچار می شوند و کیفیت زندگی آن ها نیز پایین تر است (17). درمجموع، نابرابری هایی که در دوران همه گیری شاهد آن بوده ایم با نابرابری های اجتماعی-اقتصادی و عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامتی در ارتباط است و طبقه محروم اقتصادی و افراد سالمند را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. اتخاذ اقداماتی جهت از بین بردن عواملی که به نابرابری های سلامت و اقتصاد دامن می زنند، ضروری است.

    کلیدواژگان: نابرابری های سلامت، همه گیری، کووید-19
  • محمدعلی سدید، علی تقی پور، الهه هوشمند، زهرا خدادادی، جواد مقری* صفحات 210-220
    زمینه و هدف

    یکی از مهم ترین پیام های حد واسط نظام سلامت که به طور مستقیم سلامت افراد را تحت تاثیر قرار می دهد، دسترسی به خدمات می باشد. افزایش روزافزون تقاضا برای دریافت خدمات از یک سو و عدم کفایت تخت های موجود بر اساس استانداردهای مربوطه در بسیاری از بیمارستان های کشور از سوی دیگر، این ضرورت را ایجاب می کند که از تخت های موجود استفاده بهینه به عمل آید. پژوهش حاضر با هدف بررسی چالش های مدیریت تخت در بیمارستان های آموزشی ریفرال شهر مشهد انجام شد.

    روش پژوهش: 

    این مطالعه از نوع کیفی و به روش تحلیل محتوا انجام شد. جامعه پژوهش مدیران شاغل در سال 1398 در بیمارستان های امام رضا (ع) و قایم (عج)، به عنوان بیمارستان های ریفرال مشهد و همچنین مدیران ستادی بودند. برای نمونه گیری جامعه اولیه پژوهش از روش هدفمند با رویکرد حداکثر تنوع استفاده شد. جمع آوری داده ها تا زمان رسیدن به حد اشباع ادامه یافت. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز هم زمان با گردآوری داده ها، مصاحبه ها پیاده سازی و کدگذاری شد و تحلیل به وسیله نرم افزار MaxQDA 11  انجام پذیرفت.

    یافته ها

    انجام فرآیند مقایسه مداوم داده ها از نظر شباهت ها و تفاوت ها، به کدهای مشابه و قابل ادغام باهم منجر به ایجاد 7 مفهوم اصلی گردید؛ این مفاهیم شامل چالش‎های پذیرش، چالش ‎های اختصاص تخت، چالش ‎های ماندگاری، چالش ‎های ترخیص، چالش ‎های فرایندها، چالش ‎های ساختارها، چالش ‎های نیروی انسانی بود.

    نتیجه گیری

    توجه به چالش های مدیریت تخت در این مطالعه تا حد زیادی می تواند به ساماندهی اورژانس و جریان صحیح بیمار در بیمارستان کمک نماید. با شناخت مشکلات ناشی از مدیریت تخت و حرکت به سمت اصلاح آن ها، نظام سلامت از بهره وری بالاتری برخوردار گشته و دسترسی بیماران به مراقبت های سلامت بدون نیاز به افزایش هزینه، ارتقا خواهد یافت.

    کلیدواژگان: تخصیص منابع، طول مدت اقامت، ضریب اشغال تخت، بیمارستان ها، مدیریت تخت
  • مهتاب کرمی*، معصومه عباسی شوازی، محمدحسن احرامپوش، آرزو دهقانی، امید یوسفیان زاده صفحات 221-233
    زمینه و هدف

    امروزه توسعه کارآفرینی به عنوان موتور محرک پیشرفت اقتصادی، نیازمند داشتن روحیه بالای کارآفرینی است. در دانشگاه ها، دانشجویان به عنوان بنیان های اصلی کارآفرینی به شمار می روند؛ بنابراین پژوهش حاضر به سنجش روحیه کارآفرینی دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد پرداخته است.

    روش پژوهش:

     مطالعه حاضر، مطالعه ای مقطعی است که در سال 1399 انجام شد. 235 نفر از دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی براساس نمونه گیری سهمیه ای و با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد شده سنجش روحیه ی کارآفرینی بود. داده ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی t مستقل، آنووا و رگرسیون از طریق نرم افزار SPSS 21 تحلیل گردید.

    یافته ها

    نمره کل روحیه کارآفرینی با میانگین 62/50 درصد در حد خوب ارزیابی شد. از بین همه ی ابعاد، بعد توفیق طلبی با میانگین 75/50 درصد، بالاترین امتیاز و بعد استقلال طلبی با میانگین 50/50 درصد کمترین امتیاز را کسب نمود. بین نمره کل روحیه کارآفرینی و وضعیت تاهل (0/046 = p)، جنسیت (0/033 = p)، شغل پدر (0/020 = p) و شغل مادر (0/001 = p) تفاوت معنی دار وجود داشت. همچنین آزمون رگرسیون نشان داد جنس، سن و مادر شاغل از عوامل موثر در روحیه کارآفرینی دانشجویان می باشند (0/05 >p).

    نتیجه گیری:

     برنامه ریزی با تمرکز بر روی دانشجویان مرد و دانشجویان با سن بالاتر می تواند روحیه کارآفرینی را در دانشگاه تقویت نماید. همچنین با توجه به افزایش تعداد دانشجویان دختر در دانشگاه ها، ارتقاء ویژگی های کارآفرینی و ایجاد انگیزه در آنان برای خوداشتغالی امری حیاتی است.

    کلیدواژگان: کارآفرینی، آموزش، روحیه، دانشجویان، دانشگاه علوم پزشکی
  • سلیمه لطیفی جلیسه، حسین صفری پلنگی*، حامد خامه چی صفحات 234-247
    زمینه و هدف

    تعارضات بین خواسته های کار و خانواده به عنوان مشکلی گریزناپذیر در سازمان ها و خانواده ها مطرح است. این مسیله به نوبه خود باعث به وجود آمدن فشارهای روانی در زندگی شخصی و کاری افراد می شود. هدف پژوهش حاضر ارایه  الگوی مدیریت تعارض کار- خانواده کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ایران در دوران کرونا بوده است.

    روش پژوهش: 

    مطالعه حاضر، مطالعه ای کیفی بوده که در سال 1400 انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 14 تن از خبرگان موضوعی و اجرایی بود که به صورت قضاوتی- هدفمند انتخاب شدند. مدل تحلیلی پژوهش از نوع قیاسی- استقرایی و مبتنی بر روش کیفی تحلیل مضمون بود. داده ها با روش اسنادی و مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با خبرگان دانشگاه علوم پزشکی ایران جمع آوری شد. روایی محتوی الگوی پژوهش 85 درصد به دست آمد. پایایی باز آزمون 70 درصد و پایایی کدگذار نیز 87 درصد به دست آمد.

    یافته ها: 

    پس از طی مراحل پنج گانه تحلیل مضمون، 67 مضمون پایه و 7 مضمون فراگیر (محرک تنش زای خانوادگی (3 مضمون)، متغیرهای شغلی حمایت گر (11 مضمون)، متغیرهای تعدیل گر (7 مضمون)، مدیریت استرس (12 مضمون)، پیامدهای منفی (17 مضمون)، پیامدهای مثبت (2 مضمون)، محرک های تنش زای کاری (15 مضمون))، احصاء و درنهایت الگوی تعارض کار- خانواده کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ایران طراحی شد.

    نتیجه گیری:

     طبق الگوی تحقیق حاضر، مدیریت تعارض کار-خانواده در دوران کرونا، نیازمند روشی جدید برای کار که مستقل تر، انعطاف پذیرتر و سازگارتر با شرایط فردی و ترجیحات کارمندان نسبت به قبل باشد، موردنیاز است. با توجه به اهمیت پیامدهای منفی تعارض کار- خانواده، معاونت توسعه مدیریت و منابع دانشگاه می تواند از الگوی ارایه شده در این پژوهش برای تهیه برنامه های آموزشی موردنیاز کارکنان، همچنین مدیریت پیامدهای منفی تعارض کار- خانواده و تدوین برنامه های حمایتی و مشاوره ای موردنیاز کارکنان در دوران کرونا استفاده کند.

    کلیدواژگان: تعارض کار- خانواده، دانشگاه علوم پزشکی ایران، کرونا
  • حبیب انصاری سامانی، دنیا شجیرات، نوشین یوشنی* صفحات 248-259
    زمینه و هدف

    رتبه بندی استان ها از منظر دسترسی به خدمات بهداشت و درمان، امکان برنامه ریزی دقیق تر به منظور شناسایی پتانسیل ها و نقاط ضعف و تخصیص منصفانه بودجه های وزارت بهداشت و درمان را فراهم می نماید. لذا مطالعه حاضر باهدف رتبه بندی استان های کشور و نیز بررسی جایگاه استان یزد از منظر دسترسی به شاخص های بخش بهداشت و درمان انجام شد.

    روش پژوهش:

     مطالعه حاضر ازنظر هدف، از نوع کاربردی با ماهیت پیمایشی- توصیفی و ازنظر زمان مقطعی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه استان های کشور است. داده های موردنیاز دسترسی به شاخص های بخش بهداشت و درمان بر اساس اطلاعات سالنامه ی آماری کشور در سال 1398 استخراج شده است. برای انجام بخش تحلیل از روش آنتروپی شانون و تاپسیس و نرم افزار های Excel 2016 و TOPSIS 2016 استفاده شد.

    یافته ها: 

    روش وزن دهی آنتروپی نشان داد؛ شاخص آزمایشگاه تشخیص پزشکی و ژنتیک بالاترین وزن و مراکز توان بخشی کمترین وزن را به خود اختصاص داده اند. روش رتبه بندی تاپسیس نشان داد؛ استان یزد از منظر دسترسی به شاخص های بهداشت و درمان در جایگاه چهارم و استان های خراسان جنوبی و چهارمحال و بختیاری در رتبه های اول و دوم و استان آذربایجان غربی در رتبه آخر قرارگرفته اند.

    نتیجه گیری: 

    شاخص های آزمایشگاه تشخیص پزشکی و ژنتیک، داروساز، پزشک عمومی، مراکز اورژانس و تخت موسسات درمانی به ترتیب دارای بیشترین وزن ها و بیشترین تاثیر در رتبه بندی استان ها از منظر دسترسی به شاخص های بهداشت و درمان هستند. لذا به برنامه ریزان و مسیولان بخش بهداشت و درمان پیشنهاد می شود، جهت رشد رتبه بندی و کاهش نابرابری ها، اولویت ها را با توجه به میزان برخورداری استان های کشور از شاخص های ذکرشده تعیین نمایند.

    کلیدواژگان: شاخص های بهداشت و درمان، آنتروپی شانون، تاپسیس، استان یزد
  • ولی حدادی، جواد محرابی*، محمد عطایی صفحات 260-280
    زمینه و هدف

    غنی سازی شغلی به عنوان یکی از تکنیک های طراحی شغل بر انگیزه بخشی درون شغلی در وظایف و مسیولیت های شغلی تاکید دارد تا بدین طریق به نتایج رفتاری مطلوب دست یافت. هدف این مطالعه طراحی و تبیین مدل غنی سازی مشاغل با تاکید بر بعد رفتاری کارکنان در سازمان تامین اجتماعی بوده است.

    روش پژوهش: 

    روش پژوهش آمیخته و مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی و آزمون معادلات ساختاری در بخش کمی بوده است. داده های کیفی بر اساس مصاحبه های نیمه ساختاریافته با روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی از 14 نفر (خبره دانشگاهی و مدیران و معاونین تامین اجتماعی تهران) و داده های کمی مبتنی بر پرسشنامه 66 سوالی و در طیف لیکرت 5 گزینه ای در میان 327 نفر از کارکنان سازمان تامین اجتماعی تهران با فرمول کوکران و نمونه گیری در دسترس به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های کیفی از رویکرد کدگذاری برای تحلیل متن مصاحبه ها و از آزمون SEM در نرم افزار2 Smart PLS  جهت سنجش فرضیه ها استفاده شد.

    یافته ها

    یافته های کیفی ناظر بر مولفه هایی همچون سیاست گذاری های شغلی (توسعه منابع شغلی، توسعه ساختار کارمندیابی، توسعه برند مشاغل، مدیریت وظایف شغلی)؛ گرایش ها به غنی سازی شغلی (غنی سازی در ویژگی های اصلی شغل، غنی سازی در ویژگی های دانشی شغل، غنی سازی در ویژگی های اجتماعی شغل)؛ ادراکات روان شناختی کارکنان از شغل؛ عوامل محیطی (شرایط محیط شغلی، جو سازمانی، جو تیمی، فرهنگ سازمانی، سبک رهبری)؛ و پاسخ های رفتاری (نگرش ها، عملکرد، انگیزشی، رفاه روان شناختی، رفتاری، شناختی)، در ساختار غنی سازی مشاغل بوده است. یافته های کمی نیز نشان دادند مولفه های سیاست گذاری های شغلی و عوامل محیطی تاثیر به سزایی در پویایی گرایش ها به غنی سازی شغلی دارد. همچنین، گرایش ها به غنی سازی شغلی هم به طورمستقیم و هم غیرمستقیم از طریق ادراکات روان شناختی کارکنان توانسته است مولفه ی پاسخ های رفتاری را متاثر سازد.

    نتیجه گیری

    تاکید پارادایم این پژوهش بر اهمیت نگاه کل گرایانه با قابلیت پویایی به موضوع غنی سازی مشاغل بوده است؛ به گونه ای که، سازمان های بیمه ای جهت افزایش تحقق پذیری غنی سازی مشاغل، نیازمند توجه به 2 عامل سیاست گذاری های شغلی و عوامل محیطی درون سازمانی هستند.

    کلیدواژگان: طراحی شغلی، غنی سازی مشاغل، مدل ویژگی های شغلی
  • سالار قربانی، عزیز رضاپور، محمود عیسوی، سعید باقری فرادنبه*، احمد مویدفر صفحات 281-291
    زمینه و هدف

    یکی از معیارهای سنجش عملکرد دولت ها و بقای آنان، میزان موفقیت در کاهش و ثبات در شاخص فلاکت است. شاخص فلاکت از مجموع تورم و بیکاری به دست می آید. تورم و بیکاری مهمترین عوامل تاثیرگذار بر درآمد خانواده می باشند چنانچه مقدار شاخص فلاکت بالا باشد خانواده ها پول کمتری برای خرید کالاهای مصرفی خود از جمله استفاده از خدمات بهداشت و درمان در اختیار خواهند داشت. لذا این تحقیق ارتباط شاخص فلاکت و پرداخت از جیب بیماران در نظام سلامت ایران را مورد سنجش قرارداده است.

    روش پژوهش: 

    این مطالعه با استفاده از داده های سری زمانی 2019-1998 به بررسی ارتباط شاخص فلاکت و پرداخت از جیب بیماران در نظام سلامت ایران پرداخته است. به این منظور برای بررسی مانایی متغیرها از آزمون دیکی فولر، برای بررسی رابطه علیت بین متغیرها از آزمون علیت تودا-یاماموتو و برای بررسی وجود رابطه بلندمدت از روش خودرگرسیون با وقفه های توزیعی استفاده شد. داده های مورد استفاده از بانک جهانی و مرکز آمار ایران گردآوری شدند، همچنین تحلیل داده ها و نتایج با استفاده از نرم افزار  Eview 9 انجام شده است.

    یافته ها

    بر اساس نتایج بدست آمده از برآورد مدل، یک رابطه علیت دوطرفه بین شاخص فلاکت و پرداخت از جیب بیماران در نظام سلامت ایران وجود داشت. همچنین با افزایش 1 واحد در میزان شاخص فلاکت به میزان 1/27 واحد بر پرداخت از جیب بیماران افزوده شد. ضریب مدل تصحیح و خطا برابر با 0/312 بود؛ که به این معنا است که در هر دوره به میزان 0/312 از عدم تعادل کوتاه مدت برای دستیابی به تعادل بلندمدت تعدیل می گردد. به عبارتی بیش از 3 سال و کمتر از 4 سال طول می کشد تا عدم تعادل های کوتاه مدت از بین رفته و به سمت رابطه بلندمدت خویش برسد.

    نتیجه گیری: 

    با افزایش شاخص فلاکت، پرداخت از جیب بیماران نیز افزایش می یابد. لذا دولت می بایست با اتخاذ سیاست های مناسب در جهت کاهش نرخ بیکاری و تورم، موجب کاهش پرداخت از جیب بیماران در نظام سلامت گردد. پوشش بیمه های پایه برای خدمات ضروری بیماران را افزایش دهد. گستردگی بیمه های تکمیلی درمان در سطح جامعه مخصوصا دهک های پایین نیز افزایش یابد. درواقع می بایست دولت هزینه این بخش از بیمه را برای چهار دهک پایین تقبل نماید تا از این طریق موجب کاهش پرداخت از جیب بیماران گردد.

    کلیدواژگان: شاخص فلاکت، پرداخت از جیب، نظام سلامت، ایران
  • ابوالفضل صادقی آرانی، زهرا صادقی آرانی، روح الله عسکری، فرزان مددی زاده، محمدامین بهرامی، مقداد راحتی، راضیه منتظرالفرج* صفحات 292-300
    زمینه و هدف

    در دیدگاه ارتقای سلامت، مهمترین رسالت بیمارستان ها تغییر نگرش درمان محور به سلامت محور است. بیمارستان های ارتقا دهنده ی سلامت به دنبال نهادینه کردن مفهوم پیشگیری و ارتقای سلامت هستند. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی وضعیت بیمارستان های شهرستان های کاشان و آران وبیدگل در دستیابی به استانداردهای ارتقادهنده سلامت در سال 1399 پرداخته است.

    روش پژوهش: 

    مطالعه حاضر توصیفی بصورت مقطعی در سال 1399 انجام شده است. نمونه آماری مورد مطالعه، 65 نفر از مدیران و مسیولان 4 بیمارستان شهرستان های کاشان و آران و بیدگل بودند (1 بیمارستان دولتی، 3 بیمارستان غیردولتی). داده ها با پرسشنامه ی استانداردهای ارتقادهنده سلامت سازمان جهانی بهداشت جمع آوری گردید. در تجزیه و تحلیل داده ها، برای مقایسه میانگین نمرات عملکرد در بین بیمارستان ها از آزمون های کروسکال والیس و آنووا و برای مقایسه دو به دوی بیمارستان ها از آزمون بونفرونی استفاده گردید. تحلیل ها در نرم افزار   SPSS 22با سطح معنی داری 5 درصد انجام شد.

    یافته ها: 

    یافته های پژوهش نشان داد در استانداردهای سیاست مدیریت، ارزیابی بیمار، اطلاعات بیمار و مداخلات، ارتقای محیط کاری سالم و استمرار در درمان و همکاری، نمره عملکرد بیمارستان های غیردولتی (شامل بیمارستان خصوصی و تامین اجتماعی) به طور معنی دار از بیمارستان دولتی مورد مطالعه بالاتر بودند (0/001 >p). نمره کل استانداردهای ارتقادهنده سلامت در بیمارستان های غیردولتی بالاتر از بیمارستان دولتی بوده و این اختلاف معنی دار بود (0/001>p).

    نتیجه گیری:

     یکی از متغیرهای تاثیرگذار بر کیفیت استانداردهای ارتقاء دهنده سلامت در بیمارستان ها، نوع بیمارستان ازنظر مالکیت (دولتی، غیردولتی) می باشد. به نظر می رسد نوعا در ایران سازمان هایی که از منابع دولتی استفاده می کنند در بهبود و ارتقاء کیفیت خود کمتر از سایر سازمان ها ظاهر شده اند. ازاین رو، لازم است مدیران بیمارستان های دولتی برای پیاده سازی استانداردهای سیاست مدیریت، ارزیابی بیمار، اطلاعات بیمار و مداخلات، ارتقای محیط کاری سالم و استاندارد استمرار در درمان و همکاری برنامه ریزی کرده و نسبت به پایش و ارزیابی آن ها اقدام نمایند.

    کلیدواژگان: ارتقاء سلامت، استاندارد، بیمارستان، کاشان
|
  • Faeze Valaee Sharif, Peivand Ghasemzadeh* Pages 206-209

    Pandemics are associated with significant and destructive national and global impacts on health, economy, society, and security. COVID-19 pandemic has imposed adverse economic consequences on the whole population. This is while the elderly and those with comorbidities, the economically disadvantaged and ethnic minorities were at increased risk of viral infection. Moreover, the mortality rate and the disease burden have been higher in these three groups. Social determinants of health are conditions in which people are born, live, work, grow up, and age. They are among the potential factors affecting health equity in communities. Regarding illness and health, the lower the socioeconomic level, the worse the health condition and the prevalence of underlying chronic conditions would be. In this paper, some of the existing inequalities during the COVID-19 pandemic were investigated. They include age; having comorbidities; and social determinants of health such as employment status, income, living and working conditions, housing, and ethnic minorities. Measures should be taken to eliminate factors that exacerbate existing health and economic inequalities.

    Keywords: Healthcare Disparities, Pandemics, COVID-19
  • MohammadAli Sadid, Ali Taghipour, Elahe Hooshmand, Zahra Khodadadi, Javad Moghri* Pages 210-220
    Background

    Access to services is one of the main intermediate outcomes of health system which directly affects people's health. Increasing demand for services, on the one hand, and insufficiency of existing beds according to the relevant standards in many hospitals in the country, on the other hand, necessitate the optimal use of existing beds. The present study aims to investigate the challenges of bed management in the referral educational hospitals of Mashhad.

    Methods

    This was a qualitative study using content analysis method. The study population consisted of managers working in Imam Reza and Ghaem hospitals, as referral hospitals in Mashhad, and staff managers. Authors continued data collection until saturation was reached. Researchers used in-depth and semi-structured interviews to collect data. For data analysis, the authors transcribed and coded interviews, and at the same time, collected data using MaxQDA 11 software.

    Results

    Data were continuously compared in terms of similarities and differences to similar codes. They can be integrated together, leading to the creation of 7 main concepts. They included challenges regarding admission, bed allocation, sustainability, discharge, process, structure, and human resources.

    Conclusion

    Attention to the challenges of bed management in this study can greatly assist the correct emergency organization and patient flow in the hospital. Authorities need to recognize the problems arising from bed management and movie towards solving them. By doing so, the health system will enjoy higher productivity, and the patients ' access to health care will be enhanced without the need to increase the cost.

    Keywords: Resource allocation, Length of stay, Bed occupancy, Hospitals, Bed management
  • Mahtab Karami*, Masoumeh Abbasi-Shavazi, MohammadHassan Ehrampoush, Arezoo Dehghani, Omid Yousefianzadeh Pages 221-233
    Background

    Today, entrepreneurship development, as an important engine of economic growth, requires a high spirit of entrepreneurship. In universities, students are the mainstay of entrepreneurship. In this way, the present study has measured the entrepreneurial traits of graduate students in Shahid Sadoughi University of Medical Sciences in Yazd.

    Methods

    This was a cross-sectional study conducted in 2020. Authors selected 235 graduate students based on quota sampling and used Cochran's formula. The research tool was a standardized questionnaire to measure entrepreneurial spirit. Data were entered into SPSS 21 statistical software and analyzed using descriptive and inferential statistical tests. This included independent t-test, ANOVA, and regression.

    Results

    The total score of entrepreneurial spirit was evaluated as good with an average of 62.50 %. Among all the dimensions, the achievement seeking dimension got the highest score with an average of 75.50 %, and the independence sought dimension received the lowest score with an average of 50.50 %. There was a significant relationship between the total score of entrepreneurial spirit and marital status (p = 0.046), gender (p = 0.033), father's job (p = 0.020), and mother's job (p = 0.001). The regression model also showed that gender, age, and mother's employment are effective factors regarding the entrepreneurial spirit of students (p < 0.05).

    Conclusion

    Planning with a focus on male and older students can strengthen the entrepreneurial spirit in the university. Of course, considering the increase in the number of female students in universities, it is vital to improve their entrepreneurial characteristics and motivate them for self-employment.

    Keywords: Entrepreneurship, Education, Morale, Students, University of medical sciences
  • Salimeh Latifi Jaliseh, Hossein Safari Palangi*, Hamed Khamechi Pages 234-247
    Background

    Conflicts between work and family wants are inevitable in organizations and families. This, in turn, creates psychological problems in people's personal and working life. The aim of this study is to present a model of work-family conflict management among employees of Iran University of Medical Sciences during COVID-19 pandemic.

    Methods

    This was a qualitative study conducted in 2021. The statistical population of the research included 14 thematic and executive experts who were selected with judgmental-purposive method. The analytical model of the research was deductive-inductive and based on the qualitative method of thematic analysis. Data were collected by document method and through in-depth and semi-structured interviews with experts of Iran University of Medical Sciences. The content validity of the research model was 85%. Retest reliability was 70% and coder reliability was 87%.

    Results

    After five stages of content analysis, 67 basic themes, 7 comprehensive themes (family stress stimulus (3 themes), supportive job variables (11 themes), moderating variables (7 themes), stress management (12 themes), negative consequences (17 themes), positive outcomes (2 themes), work stress stimuli (15 themes)) were counted and added. Finally, a work-family for the staff of Iran University of Medical Sciences was designed.

    Conclusion

    According to the current research model, work-family conflict management in the period of COVID-19 requires a new way of working. It should be independent, flexible and compatible with individual conditions and preferences of employees more than before. Considering the importance of the negative consequences of work-family conflict, the vice-chancellor of management and resource development in the university can use the model presented in this research to prepare training programs needed by employees. He can also manage the negative consequences of work-family conflict and develop support and counseling programs needed by employees to be used during COVID-19 pandemic.

    Keywords: Work-Family conflict, Iran University of Medical Sciences, COVID19
  • Habib Ansari Samani, Donya Shajirat, Nooshin Yoshany* Pages 248-259
    Background

    Ranking provinces in terms of access to healthcare services facilitates a more accurate planning in order to identify the potential and weaknesses and fair allocation of the budgets of the Ministry of Health. Therefore, the present study is carried out with the aim of ranking the provinces of the country and also investigating the position of Yazd province in terms of access to the indicators of the health sector.

    Methods

    In terms of purpose, the present study is considered to be of an applied type with a survey-descriptive nature, and cross-sectional, in terms of time. The statistical population included all provinces of Yazd. The data which is required to access indicators of the health and treatment sector were extracted based on the information of the country's statistical yearbook in 2018. Shannon and TOPSIS entropy method and Excel 2016 and TOPSIS 2016 software were used to perform the analysis.

    Results

    Entropy weighting method showed that medical diagnosis laboratory and genetic index had the highest weight and rehabilitation centers had the lowest weight.TOPSIS ranking method showed that regarding access to healthcare indicators, Yazd province was in the fourth place, and South Khorasan, and Chaharmahal and Bakhtiari provinces were in the first and second places. West Azarbaijan province came in last place.

    Conclusion

    Laboratory indicators of medical diagnosis and genetics, pharmacists, general practitioners, emergency centers and beds in medical institutions respectively have the highest weights and effects in the ranking of provinces from regarding access to health and treatment indicators. Therefore, it is suggested to the planners and officials of the health and treatment sector to determine the priorities according to the extent the provinces benefit the mentioned indicators. This is done in order to increase ranking and reduce the inequalities. In order to reduce imbalance, health policymakers and officials are recommended to consider the developmental rankings of the provinces while allocating resources.

    Keywords: Healthcare Indicators, Shannon's Entropy, Topsis, Yazd Province
  • Vali Haddadi, Javad Mehrabi*, Mohammad Ataee Pages 260-280
    Background

    As a job design technique, job enrichment emphasizes intra-job motivation in job duties and responsibilities to achieve appropriate behavioral outcomes. The present study aims to design and explain a job enrichment model considering the behavioral dimension of employees in Social Security Organization.

    Methods

    The research method was conducted based on qualitative content analysis and testing structural equations from quantitative perspective. Qualitative data were collected by semi-structured interviews with a purposive judgmental sampling. It was conducted on 14 people (academic experts, managers and deputies of Tehran's Social Security Organization). Researchers collected quantitative data by a 66-item questionnaire based on a 5-point Likert scale distributed among 327 employees of Tehran's Social Security Organization. It was done through Cochran's formula and convenience sampling method. Coding approach was used to analyze qualitative data, and the interview scripts and the SEM test in the Smart PLS 2 package were used to test the hypotheses.

    Results

    Qualitative findings focused on components such as job policymaking (developing job resource, recruitment structure, and job brand; and job responsibilities' management); trends in job enrichment (enriching the core job characteristics, job knowledge characteristics, and job social characteristics); employee's job psychological perceptions; environmental factors (working environment conditions, organization and team's climate, organizational culture, leadership style); behavioral responses (attitudes, performance, motivation; behavioral, cognitive, psychological well-beings) in the structure of job enrichment. Quantitative findings also indicated that the components of job policymaking and environmental factors have a significant effect on the dynamics of trends in job enrichment. Trends in job enrichment, in turn, have direct and indirect impacts on the components of behavioral responses through employees' psychological perceptions.

    Conclusion

    This study's paradigm emphasizes the importance of a holistic view with a dynamic capability for job enrichment. Accordingly, 2 factors of job policymaking and intra- organizational environmental factors should be considered by insurance organizations to increase the opportunities for self-realization of job enrichment.

    Keywords: Job design, Jobs enrichment, Job characteristics model
  • Salar Ghorbani, Aziz Rezapour, Mahmoud Eisavi, Saeed Bagheri*, Ahmad Moiedfar Pages 281-291
    Background

    One of the criteria for measuring the performance of governments and their survival is the degree of success in reducing and stabilizing the misery index. The misery index is obtained from the sum of inflation and unemployment. Inflation and unemployment are the most important factors affecting family's income. If the misery index is high, families will have less money to buy their consumer goods, including the use of healthcare services and treatment. Therefore, this research has evaluated the relationship between misery index and patients' out-of-pocket payments in Iran's health system.

    Methods

    Using time series data of 1998-2019, this study has investigated the relationship between misery index and patients' out-of-pocket payments in Iran's health system. For this purpose, the Dickey-Fuller test was used to check the durability of the variables, the Todayamamoto causality test was used to check the causality relationship between the variables, and the autoregression method with distribution breaks was used to check the existence of a long-term relationship. In addition, the data and results were analyzed using Eview 9 software.

    Results

    The results showed that there was a bi-directional causal relationship between the misery index and the out-of-pocket payments of patients in the health system. Furthermore, with increasing 1 unit of misery index 1.27 units of out-of-pocket payments increased. The correction error coefficient was 0.312, which meant this amount was adjusted each period by 0.312 from short-term imbalance to achieve long-term balance. In other words, it takes more than 3 years and less than 4 years to eliminate the short-term imbalances and reach its long-term relationship.

    Conclusion

    As the misery index increases, patients' out-of-pocket payments also increase. Therefore, the government should reduce the out-of-pocket payments of patients in the health system by adopting appropriate policies to reduce unemployment and inflation. Basic insurance coverage for essential services for patients should be increased. The extent of complementary medical insurance should be increased at the community level, especially in the lower deciles. In fact, the government should bear the cost of this part of the insurance for the four lower deciles. This is done in order to reduce the patients' out-of-pocket payments.

    Keywords: Misery Index, Out-of-pocket-payments, Healthcare System, Iran
  • Abolfazl Sadeqi-Arani, Zahra Sadeqi-Arani, Roohollah Askari, Farzan Madadizadeh, MohammadAmin Bahrami, Meghdad Rahati, Razieh Montazeralfaraj* Pages 292-300
    Background

    From the perspective of health promotion, the most critical mission of hospitals is to change the treatment-oriented mindset to a health-oriented one. Health promoting hospitals seek to institutionalize the concept of prevention and health promotion. Therefore, the current research aims to study Kashan, Aran and Bidgol hospitals in achieving health promotion standards in 2020.

    Methods

    The current study is a descriptive correlational study that was conducted cross-sectionally in 2020. The statistical sample studied was 65 managers and officials of 4 hospitals in Kashan, Aran and Bidgol cities (1 government hospital, 3 non-government hospitals). Data were collected using the World Health Organization (WHO)'s health promotion standards questionnaire. The authors used Kruskal-Wallis and one-way ANOVA tests to compare the mean performance scores among the hospitals. Bonferroni test was used for parallel comparison of the hospitals. Data were analyzed using SPSS 22 software with a significance level of 5%.

    Results

    Findings indicated that regarding the standards of management policy, patient assessment, patient information and intervention, promotion of a healthy workplace, continuity of treatment and cooperation, performance score of non-government hospitals (private and Social Security Organization) were significantly higher than the studied government hospital in this study (p < 0.001). The total score of health promotion standards in the non-government hospitals was significantly higher than the government hospital (p < 0.001). This difference was significant.

    Conclusion :

    One of the variables influencing the quality of health promotion standards in hospitals is the type of hospital in terms of ownership (government, non-government). It seems that organizations using government funds, typically, have worked less than other organizations with regard to improving and upgrading their quality. Therefore, managers of government hospitals need to plan for developing standards of management policy, patient assessment, patient information and intervention, upgrading a healthy and standard work environment continuity of treatment and cooperation. Then, authorities need to monitor and evaluate these processes.

    Keywords: Health promotion, Standard, Hospital