فهرست مطالب
نشریه مطالعات تاریخی
پیاپی 73 (تابستان 1400)
- تاریخ انتشار: 1401/10/19
- تعداد عناوین: 6
-
صفحات 5-37
سید ابوالحسن بنیصدر نخستین رییسجمهور ایران بود که تجربه ناموفقی را از خود به یادگار گذاشت و از این طریق درسآموز دولتمردان بعد از خود شد. در مقاله حاضر، زندگی اجتماعی و سیاسی ابوالحسن بنیصدر در دو دوره متفاوت قبل و بعد از انقلاب بررسی شده است. او در پیش از انقلاب و از آغاز جوانی با جبهه ملی همکاری داشت و با افزایش فعالیت مبارزاتی نیروهای مذهبی با آنها نیز همراهی داشت. این روابط، موجب ورود او به حلقه اطرافیان امام در پاریس شد و از آنجا توانست در تحولات سالهای نخست بعد از انقلاب به چهرهای مطرح تبدیل شود. بنیصدر که از همان آغاز سودای ریاست بر دولت را داشت، برنامهریزیشده به پیش رفت و بعد از ورود به شورای انقلاب و نیز نقد دولت موقت بازرگان، توانست در نخستین انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند و به پیروزی برسد. عدم سازگاری و هماهنگی بنیصدر با جریانها و نهادهای مختلف در نهایت مسیر سیاسی او را به بنبست کشانید؛ و او پس از استیضاح در آخرین روز بهار 1360، از مقام خود عزل شد و اندکی بعد از ایران به فرانسه گریخت.
کلیدواژگان: جبهه ملی، کنفدراسیون دانشجویان ایرانی، اتحادیه انجمن اسلامی، انقلاب اسلامی ایران، قانون اساسی، انتخابات، دفتر هماهنگی رئیس جمهور با مردم -
صفحات 38-59
در این مقاله بر اساس اسناد بازیابیشده سفارت آمریکا در تهران به بررسی ارتباط ابوالحسن بنیصدر با ماموران آمریکایی پرداختهایم. اسناد منتشر شده که تا به امروز مجال بازخوانی و بررسی دقیق نیافتهاند، نشان میدهند تعاملات تازهشکلگرفته و در حال تکوین بنیصدر با سیا، با تعاملات چندین ساله افرادی چون عباس امیرانتظام، که مطابق همان اسناد، از سالهای پیش از انقلاب تا دستگیریاش در پاییز 1358 با سفارت آمریکا در تماس بود، تفاوت دارد. سازمان سیا در ماههای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی، پس از ارزیابی بنیصدر و دریافت چراغ سبز از جانب او در چند ملاقاتی که پیش از انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب وی بهعنوان نخستین رییسجمهور ایران داشت، به دنبال ایجاد ارتباط جدی و رسمی با او برآمد. گزارشهای سفارت آمریکا نشان میدهد مهمترین نکتهای که سیا را در استخدام بنیصدر امیدوار ساخته بود، جاهطلبی سیاسی او در کنار عدماعتمادش به انقلاب و انقلابیها بود. مامور سیا معتقد بود این ویژگیها بنیصدر را مجبور میکند «درهایی را باز بگذارد» و حتی اگر ببیند به سودش است، به توطیه علیه جمهوری اسلامی اقدام کند.
کلیدواژگان: ابوالحسن بنی صدر، سفارت آمریکا، جاسوسی، اسناد لانه جاسوسی، سازمان سیا -
صفحات 60-92
این مقاله به بررسی زندگی سیاسی و اجتماعی محمدعلی رجایی، دومین نخستوزیر و رییسجمهور نظام جمهوری اسلامی، پرداخته و به فعالیتها و اقدامات اساسی او در در دو دوره پیش و بعد از انقلاب اسلامی نظر داشته است. رجایی مبارزات مستمری علیه حکومت پهلوی داشت و از همین رو ضمن حفظ استقلال مشی سیاسی – دینی خود، با گروههای مختلفی چون نهضت آزادی، سازمان مجاهدین خلق و هییتهای موتلفه اسلامی همکاری داشت. او با محور قراردادن فعالیتهای فرهنگی و آموزشی با بنیاد رفاه تعاون اسلامی و شرکت انتشار همکاری داشت و دوبار نیز بازداشت و زندانی شد که حدود چهار سال طول کشید. بعد از انقلاب، رجایی عهدهدار مناصب اجرایی متعددی بود. او در فرصت کوتاهی که حدود دو سال به طول انجامید، تلاش کرد با «پیروی از خط امام» و گزینش افراد همسو، رهیافتی انقلابی را در حوزه حکومتداری ارایه دهد که نشانههای آن توجه به رفاه عمومی و گرایش به مذهب بود.
کلیدواژگان: محمدعلی رجایی، هیئت موتلفه اسلامی، شرکت انتشار، بنیاد رفاه تعاون اسلامی، آموزش و پرورش، مجلس اول شورای اسلامی، گروه امت واحده، نخست وزیری -
صفحات 93-138
سرلشکر احمد مقربی در شهریور 1356 به اتهام جاسوسی نظامی برای اتحاد جماهیر شوروی بازداشت و چند ماه بعد خبر اعدام وی منتشر شد. طبق روایت غالب، وی نزدیک به یک دهه به ارسال اطلاعات به شوروی مشغول بود و ماجرای کشف او نیز اتفاقی بوده است. بعد از بازداشت هم چون جرم او محرز و قطعی بود، بلافاصله اعدام شد. اما این پرونده از همان آغاز با ابهامهای متعددی از جمله درباره چگونگی لورفتن مقربی همراه بود. در این مقاله با بررسی ابهامهای اصلی پرونده، روایت و نظریه غالب نقد و دیدگاه متفاوتی مطرح شده است تا بتواند به پرسشها و مسیلههای اصلی از جمله اینکه «سرلشکر مقربی چگونه به استخدام سرویس جاسوسی شوروی درآمد» پاسخ دهد. مطابق یافتههای این تحقیق، سرلشکر مقربی هدفمند به دامن سرویس اطلاعاتی شوروی انداخته شد و لاجرم کشف واقعی هم در کار نبود.
کلیدواژگان: احمد مقربی، ارتش شاهنشاهی، جاسوسی، مستشاران نظامی آمریکا، سرویس اطلاعاتی شوروی(کا گب) -
صفحات 139-177
در این مقاله عملکرد تشکیلات زنان حزب توده بین سالهای 1322 تا 1361 مورد بررسی قرار گرفته است. فعالیت اجتماعی و سیاسی تشکیلات زنان حزب توده به شش دوره کلی تقسیم میشود:
1. از 1322 تا 1327 که با ترور شاه فعالیتهای حزب به مدت دوسال تعطیل شد،
2. از 1327 تا 1329 که تشکیلات زنان بهصورت پنهانی فعالیت داشت،
3. آغاز فعالیت مجدد و شدید تشکیلات در دوران نهضت ملی نفت که از سال 1329 تا کودتای 28 مرداد 1332 ادامه داشت،
4. دوران افول حزب و سرکوب اعضا که با بازداشت یا خروج اعضا از کشور همراه بود،
5. آغاز فعالیت در آلمان شرقی از سال 1336 تا انقلاب اسلامی در سال 1357
6. آغاز فعالیت در ایران از سال 1357 تا تعطیلی حزب توده در سال 1361. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که عملکرد تشکیلات زنان حزب توده چگونه بوده است؟ آیا برحسب ادعای رهبران حزب و تشکیلات زنان، سازمانی برای دفاع از حقوق زنان متناسب با ایدیولوژی چپ ضدسرمایهداری و ضدامپریالیستی بود، یا بازوی پیشبرد حزب برای گسترش سیاستهای تودهای بود؟ مطالعه متون و اسناد منتشرنشده مربوط به فعالیتهای تشکیلات زنان حزب توده نشان میدهد این تشکیلات بازوی حزب توده بود و در طول چند دهه فعالیت، موفقیتی در حوزه زنان نداشت.
کلیدواژگان: حزب توده، تشکیلات زنان حزب توده، سازمان زنان ایران، مریم فیروز -
صفحات 178-192
شورشهای شیخ محمود برزنجی در کردستان عراق و اسماعیل سمکو (اسماعیلآقا سمیتقو) در کردستان ایران دو نمونه تحرکات کردی در اوایل قرن بیستم هستند. در مقاله حاضر به این پرسش پاسخ دادهایم که نقش و سیاستهای انگلیس در آن دو شورش چه بوده است. اسناد نشان میدهد که انگلیس از کارت استقلالطلبی کردها به عنوان یک اهرم فشار بر دولتهای منطقه برای کسب امتیازهای مورد نظر استفاده کرده و پس از رسیدن به اهداف خود، با مشارکت همان دولتها در سرکوب آنها مشارکت داشته است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانهای و اسنادی بوده است؛ که بخش مهمی از این اسناد نویافته هستند.
کلیدواژگان: کردستان، انگلیس، شیخ محمود برزنجی، اسماعیل آقا سمیتقو