فهرست مطالب

نشریه پژوهش در هنر و علوم انسانی
پیاپی 48 (آذر 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/10/27
  • تعداد عناوین: 4
|
  • فاطمه بزی، حسن بلخاری قهی صفحات 1-10

    رنگ در نگارگری ایرانی عالوهبر زیبایی بصری، دارای رمز و نماد است و گاه معنای حکمی و معنوی و اشاره به عالم ملکوت دارد. نگاره های سلطان محمد نقاش، از جمله شاهکارهای نگارگری عصر صفوی بوده که میتوان گفت، رنگ جلوهای عرفانی و روحانی به آثار او بخشیده است. هدف این پژوهش، خوانش دو اثر از سلطان محمد نقاش نگاره معراج پیامبر ص از خمسه طهماسبی و بارگاه کیومرث از شاهنامه طهماسبی براساس مبانی تجلیات نورهای رنگی در آراء عالءالدوله سمنانی است. سوال اصلی بدین صورت است که: رنگهای به کار رفته در نگاره های سلطان محمد نقاش از دیدگاه علاالدوله سمنانی دارای چه معانی و مفاهیمی هستند؟ روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و روش تجزیه و تحلیل کیفی است. شیوه جمع آوری اطالعات نیز به صورت کتابخانه ای میباشد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که شیخ عالءالدوله برای هفت مرتبه در سلوک، انواری رنگی در حاالت روحانی سالک برمیشمرد به طوری که سالک در هر مرتبه، رنگی خاص بر دلش میتابد. او هر لطیفه را با یک رنگ و پیامبر وجودی در عالم کبیر تطبیق می دهد. این رنگها در آثار سلطان محمد نیز به شیوهای هنرمندانه به کار رفته و طیف رنگی آنها قابل انطباق با لطایف سبعه در آرای سمنانی میباشند.

    کلیدواژگان: نمادشناسی رنگ، علاالدوله سمنانی، سلطان محمد، معراج پیامبر، بارگاه کیومرث
  • محمد دبدبه، مرتضی صدیق، مجید رضوان پناه صفحات 11-24

    هیچ انسانی را نمیتوان شناخت که با مظاهر ماهیت هنر به طور کامل بیگانه باشد و هنر و زیبایی هیچ جایگاهی در اندیشه و حیات او نداشته باشد. هنر همراه و همزاد انسان بوده و به همین علت از نخستین روزگاران تاریخ شاهد تزیینات هنرمندان، معماران و نقش آفرینی انسانها در غارها... ، به خصوص طراحی فضاهای داخلی هستیم. اهمیت هنر بینیاز از توضیح و تبیین بوده و میتوان از زوایا و مناظر گوناگون در هر جامعه با اندیشه های وسیع از هنر افراد عنوان نمود. به بیان دیگر، اهمیت و تاثیرگذاری هنر در اندیشه و اجتماع بشری باعث گردیده حوزه های متعددی نظیر: معماری، معماری داخلی، طراحی محیط...[، فلسفه و غیره، از اهمیت به سزایی بهره مند گردند. پژوهش حاضر به لحاظ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی بوده است که با تجزیه و تحلیل و واکاوی کتاب حاضر و همچنین در روند گردآوری و جمع آوری اطالعات داده ها از روش کتب کتابخانه ای و مستندات مکتوب بهره گرفته شده است. نقد و واکاوی صورت گرفته شده روی کتاب »ماهیت هنر و تزیینات در معماری داخلی طراحی و دکوراسیون«؛ پرداختن به موضوع هنر و پاسخ به پرسش ها در شکل گیری هنر و وظیفه آن یکی از زمینه های اصلی و بی همتا در تاریخ بشریت بهشمار که به طورکامل موردواکاوی و ارزیابی ژرفنگر انجامیده برخوردار میباشد. اثر حاضر در پنج فصل که فصل اول - ماهیت هنر؛ فصل دوم - ماهیت رنگ در معماری داخلی  طراحی و دکوراسیون؛ فصل سوم - تزیینات فضا باتوجه به سطوح مختلف دیوار، کف و سقف در طراحی و دکوراسیون داخلی؛ فصل چهارم - تزیینات فضا بااستفاده از مبلمان مختلف در طراحی و دکوراسیون داخلی؛ و فصل پنجم - تزیینات فضا بااستفاده از مصالح مختلف در طراحی و دکوراسیون داخلی؛ را شامل که با نگاه واضح و سریح درپی تالش در راستای تبیین ماهیت هنر در تزیینات بوطیقای فضا در محیط طراحی مدنظر قرار گرفته بهره مند میباشد.

    کلیدواژگان: ماهیت هنر، تزئینات، معماری، معماری داخلی، فلسفه
  • ساینا خلج امیرحسینی، شیما شجاعی، محمد بهزادپور صفحات 25-32

    هدف این مقاله بررسی تفاوت های خاستگاه "اندیشه" و "حکمت" است تا این دو مقوله کنار یکدیگر به منظور درک بهتر و تمیز داده شدن قرار گرفته و بررسی شود که با نمونه موردی مطرح شده خانه طباطبایی ها به روشی توصیفی- تحلیلی و با مطالعه ی کتابخانه ای و بهره گیری از منابع موجود نتیجه حاصل شد که؛ اندیشه ، حکمت نیست و هر یک خاستگاه متفاوتی داشته. اما این به معنی برتری یکی نسبت به آن دیگری نیست و با وجود ریشه و سرچشمه متفاوت نمی توان ویژگی های مشترکی که بین این دو مفهوم وجود دارد را انکار کرد. این مفاهیم بر معماری هر سرزمین اثرگذار بوده و شاخص هایی را به وجود آورده.

    کلیدواژگان: حکمت، اندیشه، معماری، حکمت در معماری، اندیشه در معماری، معناگرایی، معماری ایرانی
  • مهتاب سیدی صفحات 33-44

    مقاله پیش رو سه پارادایم فناورانه در طراحی تجربه موزه را توصیف میکند و تاکید دارد که همه این پارادایم ا در چارچوب جامع بازدیدکننده قرار گرفته اند:  طراحی تجربه »کاربر محور« که بر طراحی مدل سازی تجربه در پاسخ به دیدگاه ها و عالیق بازدیدکنندگان، از طریق روش هایی که از رویکردهای کاربر محور در تعامل انسان و کامپیوتر اقتباس یا الهام گرفته شده است، تاکید میکند ؛  طراحی تجربه »مشارکتی« که تاکید را از محصول به روند طراحی منتقل کرده و از بازدید کننده دعوت می کند تا در طراحی تجربیات شریک شود. و 3 طراحی تجربه »چابک« که در آن دغدغه اصلی پاسخگویی مداوم به اهداف و نیازهای در حال توسعه بازدیدکنندگان و نوآوری در پیشنهاد تجربی به صورت مداوم است. در زمینه طراحی تجربه موزه، هر یک از این پارادایم ها نشان دهنده راهی سیستماتیک برای ارایه ارزش به مردم از طریق تجربیات طراحی شده معنیدار است. این پژوهش به بازتاب انتقادی در مورد اهمیت تصدیق وجود و تایید این پارادایم ها می پردازد که می تواند بر عملکرد موزه های آینده فراتر از پروژه های طراحی واحد تاثیر بگذارد. به طور خاص هدف مطالعه حاضر این است که نشان دهد تا چه اندازه فعالیت در یک الگوی خاص می تواند برای نحوه عملکرد موزه های آینده، چگونگی سازماندهی آنها و نحوه تعامل با عموم مردم دگرگون کننده باشد.

    کلیدواژگان: پارادایم فناورانه، طراحی تجربه، موزه های آینده، بازتاب انتقادی