فهرست مطالب
- سال سیزدهم شماره 2 (پیاپی 29، پاییز و زمستان 1401)
- تاریخ انتشار: 1402/01/20
- تعداد عناوین: 12
-
-
صفحه 7
فیلسوف مسلمان در زمینه شناخت خدا با چالشی روبهروست: از طرفی، خدای متعال و پیشوایان دین او را به خداشناسی دعوت کردهاند؛ و ازطرفدیگر، آموزههایی وجود دارند که تفکر درباره خدا را منع کردهاند. این امر سبب شده است که در اذهان این سوال مطرح شود که آیا اساسا روش فلاسفه در مواجهه عقلانی با این مسیله درست است؟ اگر روش فلاسفه درست است، پس با این آموزهها چه باید کرد؟ همین چالش ما را بر آن داشت که به واکاوی این ابهام بپردازیم تا معلوم شود که آیا اصلا امکان شناخت خدا هست؟ و اگر هست، تا چه حد؟ آیا فقط صفات خدا را میتوان شناخت یا رسیدن به کنه ذات هم امکان دارد؟ پس برای مشخص شدن دقیق ابعاد این چالش، در چند مرحله به کاوش خواهیم پرداخت. در مرحله اول با بیان مختصری سه دیدگاه قابل طرح در این زمینه را تبیین میکنیم؛ در مرحله دوم، به بررسی ادله این دیدگاهها میپردازیم و در مرحله نهایی با نقد دیدگاههای رقیب، دیدگاه برگزیده خویش را اثبات میکنیم، مبنی بر اینکه امکان شناخت اوصاف و افعال الهی وجود دارد؛ هرچند شناخت اکتناهی خدا امکانپذیر نیست.
کلیدواژگان: ذات الهی، اکتناه، تفکر درباره خدا، خداشناسی، آموزه های دینی -
صفحه 25
طرفداران نظریه اختیار انسان به شبهه معروف «ناسازگاری علم ازلی الهی با اختیار» پاسخهای نقضی و حلی دادهاند. یکی از پاسخهای حلی، پاسخ مبتنی بر قاعده «تابعیت علم از معلوم» است. مفاد قاعده مذکور این است که علم تابع معلوم است و نمیتواند تاثیری در وجوب یا امتناع فعل داشته باشد. سریان این قاعده به علم خداوند، مورد انکار عدهای قرار گرفته است. پژوهش حاضر که بهروش توصیفی تحلیلی سامان یافته، بعد از گزارش و تبیین پاسخ یادشده، دیدگاههای مختلف در تمامیت یا عدم تمامیت این راهحل را بررسی کرده و نشان داده است که منشا مخالفت با راهحل مذکور، انکار ورود قاعده تابعیت علم از معلوم در «علم فعلی» است، که علم پیشین الهی هم از همین سنخ است؛ اما از دو راه میتوان از این پاسخ دفاع کرد: متعلق علم پیشین را معلوم خارجی ندانیم یا اینکه عمومیت قاعده تابعیت و عدم تاثیرگذاری علم بر معلوم را مسلم بدانیم و به علم پیشین الهی هم تسری دهیم.
کلیدواژگان: تابعیت علم از معلوم، علم فعلی، علم انفعالی، علم پیشین الهی، علم ازلی -
صفحه 41
کلارک پیناک (از موسسین الهیات گشوده) معتقد است، اگرچه همه الهیدانان (اعم از سنتی و گشوده) متفقاند که خداوند دارای «علم مطلق» است و بر مبنای علم به گذشته، اکنون و آینده است که میداند چه خواهد کرد، لکن الهیدانان گشوده معتقدند که هیچ موجودی (حتی خداوند) نمیتواند بهنحو «پیشین» بداند که انسان آزاد دقیقا در آینده چه فعلی انجام خواهد داد؛ زیرا: اول، علم به آینده منطقا ناممکن است (چون یا ناموجود است یا بکلی مبتنی بر امکان است)؛ دوم، «از پیش دانستن فعل اختیاری» در تعارض با آزادی انسان و خداست؛ سوم، این امر در تعارض با دو آموزه «تدبیر الهی» و «اعتماد به خداوند» است. در مقابل، با نگاهی بر آثار متکلمان امامیه درمییابیم که نقدهایی جدی بر دیدگاه پیناک وارد است؛ ازجمله به دلایل متعدد منطقی و روایی، خداوند عالم به خود و غیر خود است و این علم موجب سلب اراده او و انسان نیست و با دیگر آموزههای وحیانی، ازجمله «تدبیر» و «اعتماد»، تعارضی ندارد. در این مقاله، مولف با روش توصیفی تحلیلی درصدد نقد دیدگاه پیناک درباره «علم پیشین خداوند به آینده» از منظر متکلمان امامیه است.
کلیدواژگان: آزادی، الهیات گشوده، پیناک، جبر، علم پیشین، متکلمان امامیه -
صفحه 57
چگونگی معرفت به خداوند از مباحث و دغدغههای مهم همه مکاتب عرفانی است که با رهیافت سایر حوزههای فکری تفاوت معناداری دارد. این معرفت عرفانی درصدد دستیابی به معرفت بیواسطه است که از آن با عنوان معرفت شهودی یاد میکنند. از میان عارفان و حکمای دو سنت بزرگ مسیحیت و اسلام میتوان دیونیسیوس و سهروردی را یاد کرد که در این موضوع نظرات مشترکی دارند. ایشان بر ذومراتب بودن شناخت خدا باور دارند و مراتب آن را با توجه به قرب و بعد انسان میسنجند. نخستین گام در معرفت خداوند، مرتبه ایجاب است که همان شناخت و راهیابی به خداوند از طریق معرفت عقلانی (الهیات ایجابی) است؛ و در مرتبه بعد، سلب هرگونه نقص از خداوند (الهیات سلبی) است. مراتب معرفت خدا در آثار سهروردی و دیونیسیوس بهواسطه نور، با مراتب هستی، انسان و فرشتگان مرتبط میشود. سهروردی و دیونیسیوس معتقدند که میزان قرب و بعد اشیا و انسانها نسبتبه تابش انوار الهی، به قابلیت قابل بستگی دارد. دیونیسیوس مرتبه سلب سلب و رسیدن به مرتبهای را که از آن با عنوان ظلمت الهی یاد میکند، بالاترین سطح معرفتی میداند. درواقع این ظلمت، حاصل روشنی و وفور نوری است که راه دیدن و ادراک را بر چشم و عقل انسان میبندد تا اینکه به تاریکی ورای عقل وارد شود؛ جایی که بهقول سهروردی، معرفت در معروف گم شود.
کلیدواژگان: خدا، معرفت سلبی، سلب سلب، ظلمت الهی، نورالانوار، دیونیسیوس، سهروردی -
صفحه 73
مسیله اصلی این پژوهش، چیستی علم دینی با مطالعه موردی دیدگاه ابنحزم قرطبی است. یافته اصلی این پژوهش که بهشیوه کتابخانهای در جمعآوری مطالب و توصیف و تحلیل عقلانی دادهها بهنگارش درآمده آن است که از دیدگاه ابنحزم، ملاک دینی بودن علم این است که علم از طریق منبع یا غایت خود با دین در ارتباط باشد و همین مطلب وجه تمایز ابنحزم با دیدگاه برخی از اندیشمندان معاصر مانند آیتالله جوادی آملی است که ملاک دینی بودن علم را به موضوع یا همان معلوم میدانند. ابنحزم براساس اهداف بشری، علوم را به دو دسته دنیوی و اخروی تقسیم میکند و علم اخروی را بهنام «علم شریعت» معرفی مینماید. بهاعتقاد او، علم شریعت بهعلاوه همه علومی که در خدمت علم شریعت هستند، به میزانی که به علم شریعت خدمت میکنند، علم دینی بهشمار میآیند؛ درحالیکه وی از اشتراک لفظی معنای دنیا و آخرت غافل بوده است.
کلیدواژگان: ابن حزم، علم، معرفت، علم شریعت، علم دینی، دنیا، آخرت -
صفحه 89
یکی از مباحث کلامی که در دوران متاخر تحت تاثیر فرهنگ جدید غربی بیشازپیش به آن پرداخته شده، مسیله «قلمرو دین» است. بحث قلمرو دین از آن رو مهم است که میتواند بهروشنی در فهم متون دینی ما را یاری کند و قرینهای برای فهم صحیح ما از دین محسوب شود. در این مقاله تلاش شده است تا رویکرد یکی از جوامع مهم روایی شیعه، یعنی کتاب شریف «اصول کافی» به موضوع «قلمرو دین» با روش گردآوری خانواده حدیثی بررسی شود. براساس این روش، از کنار هم قرار دادن مجموع روایات هممضمون در اصول کافی مطابق یک معیار کلی، «گستره حضور دین در عرصههای مختلف زندگی بشر تا جایی است که با سعادت نهایی انسان گره خورده باشد». بیان این نکته حایز اهمیت است که در نوشتار پیشرو امکان بررسی قلمرو دین از منظر دروندینی مفروض گرفته شده است.
کلیدواژگان: دین، قلمرو دین، روایات، اصول کافی، حداقلی، حداکثری، جامعیت (اعتدالی) -
صفحه 107
قلمرو دین یکی از مباحثی است که در میان متکلمان و فیلسوفان دین حایز اهمیت بوده و در زمان معاصر با عنوانهایی نظیر نیاز بشر به دین، انتظار بشر از دین، و گستره شریعت نیز مورد بحث واقع شده است. مسایل اصلی در قلمرو دین این است که دین چیست؟ چه ارکان و اجزایی دارد و تا چه حد میتواند در زندگی بشر دخالت داشته باشد؟ شان دین بیان چه نوع مسایلی است؟ آیتالله مصباح یزدی قلمرو دین را بیان امور مربوط به سعادت ابدی انسان میدانند. دیدگاه ایشان برخی ابهامات را بهدنبال داشته است که این مقاله بهروش کتابخانهای و با رویکرد تحلیلی به بررسی آنها میپردازد؛ ابهاماتی مانند سکولار شدن دین؛ خروج بسیاری از متون دینی از قلمرو دین؛ عدم تشخیص گزارههایی که به سعادت انسان ارتباط دارد؛ چگونگی تشخیص ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم گزارهها و... . نوشتار حاضر این ابهامات را تبیین و بررسی میکند. مهمترین یافته این مقاله آن است که این ابهامات عمدتا ناشی از عدم درک درست این دیدگاه است.
کلیدواژگان: تعریف دین، قلمرو دین، دیدگاه آیت الله مصباح یزدی، علم دینی، علم و دین، اسلامی سازی علوم -
صفحه 121
حدیث ازجمله منابع مهم شکلگیری باورهای کلامی و اعتقادی مسلمین است. لذا دقت در اصالت و پالایش منابع آن ضروری است. صحیح مسلم نزد غالب اهلسنت دومین اثر معتبر حدیثی است که توسط مسلمبن حجاج نیشابوری، از محدثان بزرگ اهلسنت (261206ق) نگاشته شده است و مانند صحیح بخاری، جایگاه بلندی دارد و روایات موجود در آن، بدون بررسی مورد پذیرش سنیان قرار میگیرد. این جایگاه مستلزم سلامت و صحت راویان، سلسله اسناد و متن روایات است. ازآنجاکه براساس اسناد قطعی، پدیده تحریف (بهرغم زشتی و پیامدهای منفی کلامی، فقهی و...) به منابع فراوانی از متون اسلامی، اعم از روایی، اعتقادی، تاریخی و... نفوذ کرده است، این سوال مطرح میشود که آیا کتاب یادشده از تحریف در امان مانده است تا کاملا قابل اعتماد بوده باشد؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع معتبر و مختلف اهلسنت بهمنظور پاسخ به همین سوال صورت پذیرفته و مهمترین نتیجه آن، اثبات رخنه پدیده نامیمون تحریف در این کتاب مهم و محوری بوده است. این تحریفات، بهصورت مستقیم و غیرمستقیم دارای ریشهها و پیامدهایی در مباحث کلامی هستند و نیازمند دقت و موشکافی بیشتر اهل تحقیقاند.
کلیدواژگان: جایگاه اهل بیت (ع)، صحیح مسلم، حدیث ثقلین، حدیث سفینه، تحریف حقیقت -
صفحه 135
در کتابهای کلامی، یکی از مباحث مطرحشده در بحث امامت، اصطلاح «نص جلی» و «نص خفی» است. این دو اصطلاح که در ذیل مسیله راههای تعیین امام مورد بحث قرار میگیرد، در آثار کلامی فرق مختلف، اعم از معتزله، اشاعره، زیدیه و امامیه مطرح شده است. در بین فرق مختلف اسلامی، تنها متکلمان امامیهاند که معتقدند امیرمومنان (ع)، هم با نص جلی و هم با نص خفی بهعنوان جانشین بلافصل پیامبر (ص) تعیین شده است. این مقاله با روش تحلیلی کتابخانهای، ضمن اشاره به معیار نص جلی و نص خفی از دیدگاه متکلمان امامیه، دلایل آنها بر اثبات این اعتقاد را تبیین میکند و به اشکالات مخالفان این عقیده پاسخ میدهد. در پایان، ضمن انتخاب معیار منتخب برای نص جلی و نص خفی، اثبات خواهد شد که برخلاف نظر بیشتر متکلمان، حدیث غدیر از مصادیق نص جلی است، نه نص خفی.
کلیدواژگان: امامت، امیرمومنان(ع)، نص جلی، نص خفی، امامیه، متکلمان، حدیث غدیر -
صفحه 153
در زمینه کیفیت و چگونگی تصرفات تعلیمی و آموزشی انسان در موجوداتی که بهظاهر فاقد شعورند، همچون جمادات، نباتات و حیوانات، اتفاق آرایی در میان اندیشمندان اسلامی وجود ندارد. یافتههای تحقیق به روش اسنادی و تحلیل محتوایی براساس مبانی کلامی و فلسفی الهامگرفته از آیات قرآن اثبات میکند که مرتبه علمی و منزلت تعلیمی انسان نسبتبه موجودات طبیعی، واسطه فیض و عامل تسهیل و ایجاد بهبود در فرایند تکمیل آنهاست. تعلیم و تعلم مرتبه عالی و منحصربهفرد تصرفات است که در موجودات جمادی، نباتی و حیوانی، از سوی خداوند تکوینی و از سوی بشر تسخیری است و با شعور یا عدم شعور موجودات طبیعی سازگار است. انسان بهاذن الهی با نفوذ و سیطره علمی به حدود، قابلیتها، روابط و قوانین حاکم بین موجودات، از آنها کشفالمحجوب کرده، ظرفیتهای پنهان آنها را از قوه به فعل تبدیل میکند و از این طریق، هم نیازمندیهای خود را برآورده میسازد و هم سایر موجودات را به کمال میرساند.
کلیدواژگان: مقام تعلیمی، تصرفات تسخیری، مراتب علم، موجودات طبیعی، چگونگی و چرایی تعلیم -
صفحه 171
علامه طباطبایی در سه گام به غایتمندی افعال میپردازند: گام نخست اثبات غایتمندی هر حرکتی؛ گام دوم اثبات غایتمندی فاعلهای کمالپذیر در حرکتهای عرضی و جوهری؛ و گام سوم اثبات غایتمندی فاعلهای کمالناپذیر. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، بعد از تحلیل عبارات علامه به این نتیجه رهنمون میشویم که تعریف جامع غایت عبارت است از «کمال و تمامی که مراد و مقصود بالذات فاعل برای انجام فعل است». در ادامه با توجه به تقارن معنایی غایت و مصلحت، به بحث مصلحت در افعال الهی و انسانی میپردازیم و درنهایت به این نتیجه میرسیم که غایت و مصلحت، در افعال انسانی بهجهت کمال مفقودی که دارند، خارج از فعل است؛ اما در افعال الهی، نفس فعل الهی است. مطابق این برداشت، دیدگاه اشاعره که افعال الهی را دارای مصالح نمیدانند، همچنین دیدگاه معتزله که افعال الهی را دارای مصالح مربوط به خلایق میدانند، مردود میشود.
کلیدواژگان: غایت، مصلحت، کمال، افعال الهی، افعال غیرالهی، علامه طباطبائی -
صفحه 189
اساس همه معارف، اصل شناخت «وجود» است. صدرالمتالهین علم را از سنخ وجود و ایمان را از سنخ علم میداند؛ لذا پیرو طرح نظریه تشکیک در وجود، تشکیک را در علم و نیز در ایمان جاری میداند؛ یعنی معرفت نفوس به متعلقات ایمانی، همان شناخت به متعلقات فلسفی و وجودی است و در این ساحت میتوان معرفت فلسفی را از سنخ معرفت دینی دانست. لذا حقایق وجودیهای مانند خدا، نبی، معاد و حشر، از متعلقات معرفت فلسفی یا حکمت است که صدرالمتالهین علم به آنها را معادل معرفت دینی یا ایمانی میداند. صدرا برای این نوع معرفت، طبق تشکیک وجود مراتب مختلفی را ذکر میکند که برخی از این مراتب، حقیقی و برخی غیرحقیقیاند. به بیان وی، نفس انسانی در اثر طی کردن مراتب مختلف حسی، خیالی و عقلی، و همچنین اکتساب صور مختلف در علم حصولی و نیز علم مکاشفهای، بهتدریج مراتب استکمال را (هم در معرفت فلسفی و هم معرفت دینی) طی میکند و از قوه به فعلیت میرسد. البته این امر در کنار قراین دیگری چون استعمال اسامی مختلف حکمت، نور و فقه، نشان میدهد که نفوس انسانی در اثر استکمال در مراتب خود، هم به معرفت فلسفی و هم معرفت دینی دست مییابند که خود نشان از پیوند و ارتباط وثیق میان معرفت دینی و فلسفی دارد.
کلیدواژگان: معرفت، استکمال نفس، معرفت فلسفی، معرفت ایمانی، صدرالمتالهین