فهرست مطالب
نشریه پژوهش های اسلامی خاورشناسان
پیاپی 3 (پاییز و زمستان 1401)
- تاریخ انتشار: 1402/03/08
- تعداد عناوین: 6
-
صفحات 9-34
نخستین بار ونزبرو، سیره ابن اسحاق را به مثابه گونه ای داستانی از تفسیر قرآن برشمرد؛ گونه ای که در آن داستان نقشی محوری و اساسی دارد. در این پژوهش با الهام از این نوع نگاه و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی توام با نقد، ضمن ارزیابی دیدگاه ونزبرو درباره نسبت سیره ابن اسحاق با سنت تفسیر قرآن، به واکاوی چگونگی کاربست آیات در این اثر پرداخته ایم. نتایج تحقیق نشان میدهد در این اثر 127 مورد طرح آیات قرآن در خلال مباحث مختلف دیده میشود. تبیین اسباب نزول با 75 مورد، بخش عمده روایات سیره با محوریت آیات قرآن را تشکیل می دهد. به رغم آنکه ونزبرو ذکر اسباب نزول را عنصری از تفاسیر فقهی برمی شمارد، یافته های این پژوهش نشان می دهد این عنصر چنانکه ریپین هم گفته است، خصیصه ای از گونه داستانی تفسیر بنابر تقسیم بندی گونه های تفسیری پیشاطبری از دید ونزبرو است. ذکر آیات در قالب سخنان و نوشته های شخصیت های داستان، غنابخشی و مزینساختن کلام راوی به آیات الهی، تبیین معنای واژگان بهخصوص الفاظ تکامد، دخیل و غریب، بیان مصادیق آیات و تفسیر آیات قرآن با استشهاد به سایر آیات از دیگر انواع کاربست های آیات در سیره ابن اسحاق به شمار می آید.
کلیدواژگان: سیره ابن اسحاق، سیره ابن هشام، سیره و قرآن، ونزبرو، تفاسیر داستانی -
صفحات 35-68
دایرهالمعارف قرآن (EQ)، در سالهای 2001 تا 2006 در لیدن هلند در شش جلد به چاپ رسید. این پژوهش در راستای کشف رویکرد کلی این دایرهالمعارف، به دو سوال پاسخ میدهد؛ اول اینکه نمای کلی موضوعات مندرج در دایرهالمعارف قرآن چه مواردی را نشان میدهد و دیگر اینکه گستره دینی و ملیتی نویسندگان چه تاثیری بر رویکرد نظری کلی دایرهالمعارف داشته است و برای حصول نتیجه از روش تحلیل محتوا و نرمافزارهای آماری ایکسمایند و اکسل بهره برده است. موضوع مدخلها در تقسیمبندی اولیه به دو بخش معارف قرآن و علوم قرآن و سپس هر یک به شاخههای جزییتری تقسیم شدند. اکثر مدخلهای بخش معارف قرآن مربوط به علوم انسانی است، که در این حوزه، 24% به مسایل اعتقادی، اعم از اسلامی و ادیان دیگر، 22% به تاریخ، 14% به احکام عبادی و 14% به غیر احکام عبادی اختصاص دارند. در بخش شخصیتشناسی، مشخص شد که ملیت بیشتر نویسندگان، آمریکایی بوده و از نظر مذهب تنها 20% مسلمان هستند. همه نویسندگان اعم از اقلیت مسلمان و اکثریت غیرمسلمان دارای مبانی و پیشفرضهای مشترکی هستند و حاصل تولیدات علمی آنها در قالب علم سکولار انجام میشود و در یک نظام طراحی شده واحد از سوی مدیران این اثر، به ایفای نقش میپردازند.
کلیدواژگان: دایره المعارف قرآن، موضوع شناسی، شخصیت پژوهی، تحلیل محتوا -
صفحات 69-89
قرآن کریم، به عنوان منبع اصلی شریعت اسلامی، مورد توجه و اهتمام خاص خاورشناسان بوده است. سرعت انتقال اطلاعات در عصر حاضر و گستره وسیع مطالعات مستشرقان پیرامون قرآن از سوی دیگر ضرورت تبیین دقیق آراء و نظرات آنان را دو چندان میسازد. در این بین میتوان به آلفورد تی ولچ خاورشناس آمریکایی تبار اشاره کرد. در پژوهش حاضر تلاش شده با روش توصیفی-تحلیلی و تمرکز بر موضوع جمع و تدوین قرآن و نیز مصدر وحی، به بازخوانی و بررسی نظرات آلفورد ولچ پرداخته شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از دیدگاه ولچ، جمع و تدوین قرآن در زمان پیامبر (ص) آغاز شده و پس از حیات ایشان ادامه یافته است. او معتقد است مشخص نبودن گوینده و منبع وحی در سور مکی قرآن، عدم وجود نشانهای برای اثبات الهی بودن پیام و تنوع در نزول وحی، دلایلی هستند که وجود عامل انسانی (پیامرسان) در شکلگیری قرآن را تقویت میکند، رویکردی که سبب تمایز رهیافت غربی در مطالعات قرآنی میشود، رویکردی که به دنبال شناخت تاریخ اسلام به مثابه پدیدهای فرهنگی بودهاند و قرآن یکی از نقاط عطف این پدیده فرهنگی است.
کلیدواژگان: منبع وحی، جمع قرآن، قرآن پژوهی، آلفورد تی ولچ -
صفحات 91-117
یکی از آموزههای مهم دین اسلام که بهطور ویژه در مکتب تشیع از جایگاه والایی برخوردار بوده و در مطالعات اخیر خاورشناسان نیز موردتوجه قرار گرفته، باور به مهدویت و ظهور منجی در آخرالزمان میباشد. جیمز دارمستتر از معدود مستشرقانی است که علاوه بر دیدگاههای منحصربهفردش در زمینهی مهدویت، در این زمینه کتاب نیز نگاشته است. اگرچه اندیشمندان معاصر تا حدودی به بررسی و نقد دیدگاههای برخی از خاورشناسان در زمینهی مهدویت پرداختهاند، اما این نوشتار، با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی و بهصورت متمرکز، دیدگاههای جیمز دارمستتر را پیرامون مهدویت به چالش کشیده و به نقد آنها پرداخته است. از بررسی دیدگاه-های دارمستتر برمیآید که میزان دسترسی او به منابع اصیل اسلامی همچون قرآن کریم و حدیث، در نظریه-پردازی او در زمینهی مهدویت تاثیر زیادی گذاشته و سبب شده تا نتواند تصویر درستی از مهدویت ارایه کند. او عقیدهی مهدویت را چیزی بیش از یک داستان خیالی و توهمی که برخاسته از داستانهای اساطیری ایرانیان باستان است، ندانسته و آن را ابزاری در دست حیلهگران برای رسیدن به قدرت معرفی کرده است؛ در صورتی که طبق تصریح قرآن کریم و روایات معصومان (علیهمالسلام) و همچنین منقولات تاریخی، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از نسل پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بوده و در آخرالزمان ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد.
کلیدواژگان: آموزه های اسلامی، جیمز دارمستتر، مستشرقان، موعود، مهدویت -
صفحات 119-140
خاورشناسان در دهه های اخیر و از جمله متولیان تدوین دایره المعارف قرآن لایدن(EQ) مدعی اند که در باره قرآن کریم به خلاف اسلاف خود, رویکردی تعدیل یافته، منصفانه, و عاری از غرض ورزی دارند. و مباحث را به دون هر گونه پیش فرضی دنبال کرده اند. این ادعا اغلب از سوی مخاطب و از جمله مخاطب مسلمان، به ویژه هنگامی که متن مکتوب حاوی جملات محترمانه و نرم باشد، پذیرفته می شود و می تواند به قبول محتوای بر آمده از مقالات به دون هر گونه کنکاش بینجامد. این مقاله در صدد است که در باره صحت سنجی این ادعا به بررسی موضوع اثر پذیری قرآن از فرهنگ زمانه در EQ بپردازد. انتخاب موضوع اثر پذیری از آن جهت است که مهم ترین پیش فرضی که خاورشناسان پیشین در مطالعات قرآنی داشته اند پیش فرض وحیانی نبودن قرآن است و شبهه بر آمدن قرآن از فرهنگ زمانه بر اساس همین شبهه شکل گرفته است؛ بنا بر این لازم است راستی آزمایی ادعای متولیان EQ درd; موضوع مهم و چالشی انجام بشود. انتخاب EQ نیز از آن روست که این اثر اخیرا در ایران به زبان فارسی ترجمه و به دون هر گونه نقد منتشر شده است. راستی آزمایی ادعای فوق می تواند مخاطب را در نحوه مواجهه با محتوای مقالات EQ کمک کند.
کلیدواژگان: مصادر قرآن، خاورشناسان، فرهنگ زمانه، دائره المعارف قرآن (EQ) -
صفحات 141-170
نسبت دین و تمدن و نقش دین در پویایی و ایستایی تمدن، مسیلهای است که بسیاری از اندیشمندان و تمدن شناسان را به ارزیابی آن واداشته است. بررسی دیدگاه خاورشناسان به دلیل گستردگی دامنه تاثیرگذاری دیدگاه آنان بر دیگر اندیشمندان و مراکز علمی درخور توجه است. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و با روش مقایسه تطبیقی و از راه مطالعات کتابخانهای به ارزیابی و مقایسه دیدگاه ویل دورانت به عنوان نماینده واگرایان با برخی خاورشناسان تمدنپژوهی چون فون گرونباوم، هنری لوکاس، آنتونی حورانی در آثارشان پرداخته و دیدگاه دوگانه آنان درباره نسبت دین و تمدن را بررسی نمودهاست. دست آورد پژوهش نشان میدهد برخی خاورشناسان به نسبت همگرایانه دین و تمدن باور داشته و دین را جوهر تمدن میدانند که به دلیل روزآمدی، فرهنگسازی و برقراری پیوند بین زیست مادی و معنوی به بالندگی تمدن کمک میکند. در نظرگاهی دیگر ترس پنهان در دین، همسانی با جادوگری، داشتن خاستگاه بشری، ناسازگاری با دانش و آزادی، زمینه پسرفت و ایستایی تمدنی را فراهم کرده و نگرش ابزاری به دین را در باور واگرایان تقویت کرده است.
کلیدواژگان: دین، اخلاق، تمدن، خاورشناسان، تمدن پژوهان، ویل دورانت