نشریه پژوهش در هنر و علوم انسانی
پیاپی 51 (اسفند 1401)

به طورکلی تاثیر فلسفه و مبانی نظری در روند طراحی معماران در حال حاضر بسیار کم دیده میشود، درحالیکه با توجه به بعد معرفت شناسی آثار معماری مبانی نظری در تولید فضاها منبع خوبی برای الهام و ایده های بدیع و نو باشد. به همین دلیل در این مقاله به تاثیر دیالکتیک لوفور در تولید فضاهای معماری پستمدرن پرداخته شده است. در این مقاله سعی شده است با روش مطالعات کتابخانه ای و مطالعات تطبیقی و تحلیل آنها به نتیجه کلی دست یافت. نتایج حاصل از این پژوهش نشاندهنده آن است که تبلور دیالکتیک لوفور در الیه هایی از فضاهای معماری پست مدرن دیده میشود؛ و از این طریق به بیان ایده هایی منسجم که برگرفته از تاثیر دیالکتیک لوفور در فضاهای معماری دوران پستمدرن است، سعی شده است.

صنایع دستی به تولیداتی هنری گفته می شود که به منظور استفاده های تزیینی یا کاربرد در زندگی روزمره، به وسیله دست یا ابزرارهای ساده ساخته میشوند. صنایع دستی را میتوان در زمره هنرهای کاربردی دانست. از یک سو دارای عناصر خلاق و مبدعانه هنری هستند و از سوی دیگر به منظور استفاده های فردی یا اجتماعی، به صورت تک محصول و یا فرآوردهای انبوه تولید میشوند. صنایع دستی ایران، بخش مهمی از فرهنگ سرزمین ما هستند و فرآورده های آن، سهم قابل توجهی از اقتصاد بومی در بازارچه های سنتی ایران را به خود اختصاص میدهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر حضور صنایع دستی ایران در نمایشگاه جهانی انجام شده است. این پژوهش یک تحقیق کیفی-آماری از نوع مطالعات کاربردی است. در این پژوهش به صورت میدانی، با روش فیش برداری و همچنین با انجام مصاحبه با شرکت کنندگان مجرب در این نمایشگاه ها، اطالعات مورد نظر گردآوری شده است و به روش استدلال منطقی و با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده، حاکی از این بوده است که با تشویق، کمک و راهنمایی صنعتگران دستی و همچنین بالا بردن سطح اطالعات تخصصی و حرفهای آنها و با توجه به زمینه های متفاوت فرهنگی موجود، با ایجاد شناخت در عرصه تجارت جهانی میتوان به جایگاه معتبری در سطح بین المللی دست یافت. همچنین حفظ و تقویت صنایع دستی و تجلی آن به صورت یکی از ارکان اصلی حیات فرهنگی کشورمان و ایجاد همبستگی میان صنعتگران دستی در تمام کشور میتواند در مناطق امروزی و مدرن نیز قابلیت عرضه داشته باشد و برای تولیدکنندگان صنایع دستی راهگشا باشد.

مروزه در اغلب جوامع، تغییر، تحول و پایداری در آموزش یکی از مهمترین سیاستها در حوزه آموزش است و این موضوع بیانگر نیاز مبرم جوامع به تغییر و تحول پایدار در آموزش و یادگیری است. در این راستا یکی از شیوه های یادگیری مورد استفاده، یادگیری تلفیقیترکیبی است که فناوریهای نوین خصوصا فناوری اطالعات و ارتباطات ICT در آن کاربرد بسیار دارد. یادگیری ترکیبی با داشتن مزیت های هر دو رویکرد آموزش سنتی و الکترونیکی یک رویکرد موثر برای افزایش اثربخشی یادگیری، سهولت دسترسی به مواد آموزشی و افزایش اثربخشی هزینه ها می باشد. همچنین به دلیل ارایه فرصتهای مختلف به منظور یادگیری، موجب می شود که در کنار افزایش جذابیت آموزش، به تفاوتهای فردی فراگیران نیز به طور مناسبی توجه شود. هرچند این آموزش نسبت به آموزش های سنتی و الکترونیکی دارای محدودیت های کمتری می باشد ولی برخی از چالش هایی که در این آموزش نیز وجود دارد را نمی توان نادیده گرفت. این پژوهش که به شیوه مروری و با استفاده از منابع مکتوب کتابخانه ای و اینترنتی تدوین شده است تالش دارد با شناخت چالشهای موجود در یادگیری ترکیبی راهکارهای کاربردی الزم را ارایه نماید.

بسیاری بر این عقیده اند که سبک راچپوت هند سبکی است محلی که بعد از قرون وسطی و رکود 000 ساله نقاشیهای آجانتا و الوار به موازات سبک مغولی در شبه قاره هند توسعه یافتهاست. در اکثر تقسیم بندیها این سبک را از سبک هند و ایرانی مغولی جدا کرده و آن را متعلق به نقاشیهای خالص محلی هندی دانسته اند، که ریشه هایش در آثار هندی های باستان و به ویژه نقاشیهای غارهای آجانتا مشاهده میشود. این پژوهش ابتدا تاریخچه مختصری از نقاشیهای باستانی هند ارایه میدهد و به برخی از فعالیتهای نقاشی در فاصله 900 ساله رکود آن اشاره خواهد داشت سپس مشخصات سبک راچپوت و شباهتها و تفاوت های آن با نقاشی های پیش از خود و نقاشیهای مغول را بیان مینماید تا زمینه مناسبی جهت بررسی ریشه های ایرانی در این نقاشی ها فراهم گردد. همچنین به دالیل این تاثیر گذاریها اعم از مهاجرت، تولید نسخ خطی مصور توسط ایرانیان و صدور آن به دربارهای فارسی زبان هند و اینکه این تاثیر پذیریها بیشتر از مکاتب و سبکهای فارس مانند مکتب شیراز آل این جو و آل مظفر و سبک های ایالتی بهبهان میباشد اشاره خواهد کرد و به مطالعه تطبیقی برخی نمونه ها و بیان مشترکات خواهد پرداخت.

صحنه آرایی فعالیتی است بی اندازه خلاق و در عین حال دقیق و قانونمند و محدود چرا که خالقیت طراح وابسته به متنی است که مجاز به گریز از قراردادها و معیارهای آن نمی باشد. هدف از انجام این پژوهش تاثیر نقش رنگ و نور در طراحی صحنه و زیباسازی اجراها می باشد. نوع پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی بوده و روش گردآوری اطالعات برپایه مطالعات کتابخانه ای است. نتایج پژوهش نشان داد یکپارچه سازی ترکیب با رنگ، هنرمند را قادر به جلب نظر تماشاچیان به نقاط کانونی هر صحنه در طی پیشرفت اجرا می سازد. تماشاچی از طریق چشمان هنرمند آنچه را که منظور روایت داستانی ضمیمه گردیده است، می بیند و می تواند معنی ضمنی آن را تصور کند. اشیاء و عناصر به خودی خود صحبت نمی کنند آنها باید در رابطه ای با فضا و یکدیگر قرار داده شوند که دارای معنا و فصاحت گردند. جهت خلق ترکیبی راضی کننده، صحنه نگار باید هم آن را حس کند. تحت کنترل درآوردن فضا به نمایش، آزادی در اندازه و رنگ می دهد تا که، همانند زندگی ایستای نقاشی، اشیاء انتخاب شوند و تغییر شکل یابند. در این مقاله به بررسی این می پردازیم که رنگ و نور به چه میزان در زیبا سازی اجراها نقش به سزایی دارد. واستفاده از رنگ برای خالصه سازی و انگیزش زندگی احساسی و عاطفی نمایش اغلب اولین و حقیقی ترین واکنش به یک متن به چه میزان می باشد و در آخر به این نتیجه میرسیم که رنگ می تواند برای نشان دادن و به ظهور رساندن ارتعاش عاطفی و حسی نمایش مورد استفاده قرار گیرد.

در گذشته، ریاضیات بیشتر به مجموعه ها و توابعی مربوط میشد که بتوان روش های حساب کلاسیک را در آنها به کار برد. فراکتالها شکلهایی هستند که بر خالف شکل های هندسی اقلیدسی به هیچ وجه منظم نیستند و میزان بینظمی آنها، در همه مقیاسها یکسان است. نشان یکی از اصلیترین مباحث هنر گرافیک است. این پژوهش در نظر دارد نقش فراکتال را در نشانه های فرهنگی ایرانی شهرداری ها بررسی کند. در این پژوهش به دنبال یافتن کاربردهای فراکتال در نشانهای فرهنگی ایرانی بوده است. این سوال مطرح است که چرا فراکتال را در هنر ایرانیان بیشتر میتوان دید و به نظر میرسد که از هندسه فراکتال به عنوان یکی از ابزارهای مهم و با مبنای علمی و بخشی از بینش و فرهنگ ایرانی در راستای هنر گرافیک بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطالعات به صورت کتابخانه ای و منابع اختصاصی بیشتر به صورت مقاله است. فراکتال قابلیت تصویر چند جزیی را دارا است، میتوان آن را به تکه هایی تقسیم و هر تکه یک کپی از کل تصویر را در زمینه های دیگر ارتباط تصویری مانند طراحی نشان قابلیت استفاده زیادی را دارا است، به همین دلیل فراکتالها کاربردهای بسیاری در علوم و هنر پیدا کرده اند.