فهرست مطالب

نشریه تحقیقات روانشناختی
پیاپی 20 (بهار 1392)

  • تاریخ انتشار: 1393/01/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مقایسه اختلال رفتاری و خودپنداره دانش آموزان پسر خانواده های تک والد و خانواده های عادی دوره ابتدایی
    مهدیه صالحی، سوزان امامی فر، صدیقه حاجی حسنی صفحات 0-0
    از انجام پژوهش حاضر مقایسه اختلال رفتاری و خودپنداره دانش آموزان پسر خانواده های تک والد و خانواده های عادی دوره ابتدایی شهر تهران بوده است روش تحقیق علی مقایسه ای و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره ابتدایی (خانواده های عادی و خانواده های تک والد) منطقه 2 تهران بود که برای انتخاب نمونه مورد نظر از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد و نمونه شامل 122 نفر فرزندان خانواده تک والد (61 نفرسرپرست مادر ،61 نفر سرپرست پدر) و 122 نفر فرزندان خانواده عادی میباشد. ابزار پژوهش پرسشنامه خود پنداره مربوط به مدرسه و پرسشنامه اختلالات رفتاری کانرز (ویژه معلم)بود. نتایج پژوهش نشان می دهد میانگین اختلالات رفتاری در دانش آموزان عادی پایین تر از دانش آموزان تک والد پدر و تک والد مادر است. همچنین بین میانگین اختلالات رفتاری در دانش آموزان تک والد پدر با تک والد مادر نیز تفاوت معنی دار وجود دارد بطوری که میانگین اختلالات رفتاری در دانش آموزان تک والد مادر پایین تر از دانش آموزان تک والد پدر است و همچنین نتایج نشان دادکه خود پنداره تحصیلی در سه گروه دانش آموزان تک والد-مادر، تک والد - پدر و عادی متفاوت است. میانگین خود پنداره تحصیلی در دانش آموزان عادی بالاتر از دانش آموزان تک والد پدر و تک والد مادر است. اما بین میانگین خود پنداره تحصیلی در دانش آموزان تک والد پدر با تک والد مادر تفاوت معنی دار وجود ندارد.
  • ساناز رزمخواه، بتول پاکزاد، قدسی احقر صفحات 1-11

    پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سلامت روان با نگرش به رفتار بزهکاری نوجوانان و جوانان در کمپ های اطراف شهر تهران انجام شد. تعداد 120 نفر از نوجوانان و جوانان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. داده ها با استفاده از پرسشنامه سلامت روان GHQ28 و پرسشنامه نگرش به رفتار بزهکاری جمع آوری و با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و آمار استباط (آزمون همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون چند متغیری) تحلیل شد. نتایج نشان داد بین خرده مقیاس های سلامت روان اضطراب و بی خوابی، افسردگی و خیم، نارسا کنش وری اجتماعی و نشانه های بدنی با نگرش به رفتار بزهکاری رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. از روی نمرات خرده مقیاس های سلامت روان می توان رفتار بزهکاری را پیش بینی کرد. قدرت پیش بینی خرده مقیاس اضطراب و بی خوانی بیشتر از کنش وری اجتماعی، افسردگی و خیم و نشانه های بدنی است.

    کلیدواژگان: اضطراب و بی خوابی، افسردگی وخیم، نارسا کنش وری اجتماعی، نشانه های بدنی، نگرش به رفتار بزهکاری
  • علیرضا جعفری، داریوش مهرافزون صفحات 12-20

    پژوهش حاضر بمنظور بررسی تاثیر آموزش مهارتهای مثبت اندیشی بر کمرویی نوجوانان صورت گرفت. بدین منظور از بین کلیه دانش آموزان مقطع راهنمایی که در سال تحصیلی 88-87 در مدارس این شهر مشغول به تحصیل بودند، تعداد 36 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای و از طریق اجرای چک لیست رفتاری کمرویی بعنوان دانش آموزان کمرو شناسایی و انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل (هرگروه شامل 18 نفر) قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش طی 4 هفته، هر هفته دو جلسه 60- 40 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های مثبت اندیشی قرار گرفتند و چک لیست رفتاری کمرویی بعنوان ابزار پژوهش در هر دو گروه در جلسه اول، جلسه آخر و1 ماه پس از اتمام دوره آموزشی مورد استفاده قرار گرفت. اطلاعات بدست آمده باتوجه به فرضیه های پژوهش با آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. داده های بدست آمده از پژوهش حاضر حاکی از آن بود که در متغیرهای وابستگی، تنهایی، بی تفاوتی، کناره گیری و انفعالی، بین گروه آزمایش وگواه تفاوت معنی داری وجود دارد و فقط در خرده مقیاس طردشدگی تفاوت معناداری میان دو گروه مشاهده نشد. نتایج بدست آمده نشان داد که آموزش مهارتهای مثبت اندیشی موجب کاهش نمره کمرویی دانش آموزان گروه آزمایش شده است.

    کلیدواژگان: مهارت های مثبت اندیشی، کمرویی
  • داود جعفری، مهدیه صالحی، پروانه محمدخانی، سوزان امامی پور، احمد حیدری پهلویان صفحات 21-37

    پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن و درمان فعال سازی رفتاری برای افسردگی در میزان افسردگی و کیفیت زندگی دانشجویان افسرده بود. بدین منظور به شیوه غربال گری تعداد 364 نفر از مجموع دانشجویان دانشگاه آزاد ملایر انتخاب شد و از بین آنها دانشجویانی که حداقل نمره 20 را در آزمون افسردگی بک بدست آوردند انتخاب و در نهایت براساس مصاحبه بالینی ساختار یافته برای DSM به صورت تصادفی و با رعایت اصل معادل سازی به 2 گروه شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن و فعال سازی رفتاری برای افسردگی تقسیم شدند و به مدت 8 جلسه تحت مداخلات درمانی قرار گرفتند. داده های مورد نیاز توسط مقیاس افسردگی بک- نسخه شماره 2- و فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی گردآوری شدند. طرح پژوهش و روش تحلیل داده های پژوهش طرح تحلیل واریانس مختلط بین - درون گروهی(آمیخته) بود. نتایج نشان داد که هر دو مداخله شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن و فعال سازی رفتاری برای افسردگی توانستند میانگین نمرات افسردگی و کیفیت زندگی آزمودنی ها را بهبود دهند. در واقع اثر اصلی زمان به لحاظ آماری معنادار بود (p < %5). یعنی بین میانگین نمرات افسردگی و کیفیت زندگی در طی مراحل اندازه گیری تفاوت معنی داری ملاحظه شد. اما اثر تعامل و همینطور اثر اصلی بین گروهی از نظر آماری معنادار نبودند (p > %5). به عبارتی بین دو گروه در اثربخشی بر افسردگی و کیفیت زندگی تفاوت معنی داری وجود نداشت.

    کلیدواژگان: شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن، فعال سازی رفتاری برای افسردگی، افسردگی، کیفیت زندگی
  • محترم نعمت طاوسی، شهناز اکبرزاده حوری صفحات 37-51

    پژوهش حاضر با هدف آزمون روان سنجی مقیاس‎های هسته ارزشیابی‎های خود (CSEs) انجام شد. 228 نفر از کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران (71 مرد، 157زن) انتخاب شدند و به چهار مقیاس‎ هسته ارزشیابی‎های خود (مقیاس حرمت خود روزنبرگ، مقیاس خودکارآمدی تعمیم‎یافته، مقیاس نوروزگرایی سیاهه شخصیت آیزنک، مقیاس درونی بودن، افراد قدرتمند و شانس)، سنجش رضایت شغلی کلی (بریفیلد و روث، 1951) و مقیاس بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل (JAWS؛ ون‎کتویک و دیگران، 2000) پاسخ دادند. به منظور تعیین روایی عاملی این مقیاس‎ها از روش تحلیل عاملی تاییدی و برای بررسی اعتبار آنها از ضریب آلفای کرونباخ و بازآزمایی استفاده شد. همچنین، به منظور مطالعه روایی همگرای این مقیاس‎ها، ضرایب همبستگی بین رگه‎های هسته ارزشیابی‎های خود با رضایت شغلی و بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل گزارش شد. نتایج تحلیل شاخص های برازش تحلیل عاملی تاییدی، وجود یک سازه مشترک هسته ارزشیابی‎های خود را تایید کرد. ضرایب همبستگی بین چهار مقیاس‎ هسته ارزشیابی‎های خود با سنجش رضایت شغلی کلی و مقیاس بهزیستی عاطفی از روایی همگرای این مقیاس‎ها به طور تجربی حمایت کرد. اعتبار مقیاس‎های هسته ارزشیابی‎های خود مناسب بودند. در مجموع، نتایج پژوهش حاضر شواهدی را برای دفاع از روایی و اعتبار چهار مقیاس به مثابه ابزار بررسی هسته ارزشیابی‎های خود در افراد شاغل ایرانی فراهم آورد.

    کلیدواژگان: هسته ارزشیابی‎های خود، ویژگی های روان سنجی، روایی، اعتبار
  • محمد اجاق، زینب واعظ شهرستانی صفحات 52-65

    تعلیم و تربیت به عنوان فعالیتی که از بدو تولد آدمی تا زمان مرگ او ادامه دارد و به عنوان جریانی مداوم و پیوسته که کل شخصیت فرد را متحول می سازد از دیرباز تا کنون وجود داشته است. در مقاله فوق که به روش کتابخانه ای نگاشته شده، سعی بر آن می باشد که وضعیت تعلیم و تربیت، در ایران باستان مورد بررسی قرار گیرد. آنچه از منابع صحیح و قراین روشن و شواهد به دست می آید، آن است که ایرانیان از دوران مادها دارای خط و کتابت بوده و جای بسی شگفتی است که از 2500 سال قبل در زمان داریوش هخامنشی آموزش عالی و دانشکده هایی برای آموختن علوم نظری و عملی در ایران تاسیس گشته و تا زمان ساسانی به چنان اعتلا و عظمتی رسید که صدها دانشمند و پژوهشگر برای تعلیم و تربیت به آن روی آوردند.

    کلیدواژگان: تعلیم و تربیت، ایران باستان، آموزش، تمدن
  • فریبا حسنی، غلامرضا محمودی، ندا تهرانی صفحات 66-81

    هدف این پژوهش بررسی اثربخشی لگو آموزشی بر افزایش هوش عملی و خلاقیت کودکان پیش دبستانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان 4 تا 6 ساله ای است که در سال تحصیلی 91-90 در یکی از مراکز پیش دبستانی و مهدکودک های منطقه یک آموزش و پرورش شهر تهران حضور دارند. حجم نمونه در این پژوهش جمعا 26 نفر بود (13 نفر گروه آزمایش و 13 نفر گروه گواه) که به صورت نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. در نهایت برای سنجش هوش عملی از آزمون وکسلر و برای سنجش خلاقیت از آزمون تصویری تورنس استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس به آزمون فرضیه های تحقیق پرداخته شد. نتایج نشان داد که لگو آموزشی بر افزایش هوش عملی(05/0= α) و خلاقیت (01/0= α) کودکان 4 تا 6 ساله تاثیر معنادار دارد.

    کلیدواژگان: الگو آموزشی، هوش، خلاقیت
  • میترا نیک آمال، پروانه یارمحمدی، نسرین شادمانفر، لیلا زنگنه صفحات 82-96

    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مقابله با اضطراب، افسردگس و حساسیت بین فردی بر سلامت روانی زنان میانسال انجام شد. آزمودنی ها با روش نمونه گیری تصادفی منظم به دو گروه، گروه آزمایش (20نفر) و گروه گواه (20نفر) در سال 1389 انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه، فرم کوتاه 31 سوال بسته پاسخ سلامت روانی SCL-90-Rدراگوتیس و همکاران (1973) بود. پیش آزمون به طور همزمان در هر دو گروه اجرا شد. سپس دوره آموزشی در 8 جلسه 3 ساعت در هر هفته به گروه آزمایش ارایه گردید. یک هفته بعد از اتمام برنامه ها، مجددا از هر دو گروه به طور همزمان پس آزمون گرفته و یک ماه بعد آزمون پیگیری به طور همزمان انجام شد. به منظور تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده به عمل آمد. یافته ها نشان دادند: برنامه های آموزشی مقابله با اضطراب، افسردگی و حساسیت بین فردی بر سلامت روان زنان میانسال تاثیر مثبت دارد. هم چنین، این برنامه ها بر مولفه های سلامت روان (افسردگی ، اضطراب و حساسیت بین فردی) موثر بود. به عبارتی، برنامه ها می تواند باعث کاهش قابل ملاحظه ی اضطراب، حساسیت بین فردی و افسردگی زنان میانسال شود و سلامت روانی را در آنها ارتقا دهد.

    کلیدواژگان: مقابله، اضطراب، حساسیت بین فردی، افسردگی، سلامت روانی و زنان میانسال