فهرست مطالب

تحقیقات علوم قرآن و حدیث - سال بیستم شماره 2 (پیاپی 58، تابستان 1402)

مجله تحقیقات علوم قرآن و حدیث
سال بیستم شماره 2 (پیاپی 58، تابستان 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/06/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • میثم افشاری*، غلام حسین اعرابی، محمدکاظم رحمان ستایش صفحات 1-22

    اعتبارسنجی روایات کتاب مستطرفات السرایر در بخش انتهایی کتاب،  موضوع این پژوهش است. ابن ادریس حلی از محدثان قرن هفتم هجری- که می توان آن را دوران آغاز تغییر معیار صحت احادیث دانست- تعدادی از روایات را از منابع حدیثی دیگر استخراج و به صورت عمدتا مرسل در کتاب خود درج کرده است. به منظور اعتباربخشی به این روایات، نظرات موافقی  از جانب برخی معاصران وجود دارد. برخی از ایشان با اتکاء بر ادعای ابن ادریس که در تالیف کتاب خود به خبر واحد اعتناء نکرده است و یا با مدنظر قرار دادن سلسله اجازات ابن ادریس تا شیخ طوسی و یا اشاره به روش ابن ادریس در دستیابی به  احادیث به صورت وجاده، سعی در اعتبار بخشی روایات این کتاب دارند. پس از بررسی ساختار کتاب مستطرفات السرایر و واکاوی ادله صحت روایات، مشخص گردید که صحیح دانستن تمامی روایات این کتاب از منظر سندی ناصواب است ؛ بسیاری از آن ها از ارسال خارج نمی شود و بسیاری دیگر به علت ضعف و ناشناسی روات معتبر نیستند. از سویی قراین صحت نزد قدما که احتمالا مورد کاربست ابن ادریس قرار گرفته اند، برای ما ناشناس است و بر اساس آن نمی توان به صحت تمام روایات این کتاب حکم راند. علاوه بر آن اگر به یک قرینه قدمایی دست یابیم، نمی توان آن را برای تمامی روایات مستطرفات به کار برد، زیرا اگر چه مستطرفات السرایر مجازا یک کتاب انگاشته می شود، اما در حقیقت مجموعه ای از چند کتاب متفاوت است.

    کلیدواژگان: ابن ادریس حلی، مستطرفات السرائر، اعتبارسنجی، حدیث صحیح
  • سعید امینائی*، جعفر نکونام، مهراب صادق نیا صفحات 23-45

    تغییراتی در رووس آیات رخ داده که برخی مفسران و ادیبان علت آنها را رعایت مشاکله فواصل دانسته اند. چنین تحلیلی، این پرسش را ایجاد کرده که آیا ممکن است خدای متعال، در قرآن تغییری با غرضی صرفا لفظی ایجاد کند؟ در نوشتار حاضر به این پرداخته شده که چه رویکردهایی در قبال این مساله وجود داشته و سیر تاریخی این رویکردها چگونه است، خاستگاه، پیش فرض ها و ادله هر رویکرد چیست و چه انتقاداتی به روش استدلال و ادله هر رویکرد وارد است. روش تحقیق در بخش گزارش و تبیین دیدگاه ها، توصیفی و در بخش انتقادی، تحلیلی (تحلیل پیش فرض ها و روش های استدلال) است. موافقان اغراض صرفا لفظی، اغراض زیباشناختی لفظی را حکیمانه می دانند و معتقدند هیچ مانعی برای اراده این اغراض بدون اراده غرض معنایی وجود ندارد. اما مخالفان معتقدند عدم اراده معنا در فواصل آیات با قدرت و حکمت الهی سازگار نیست. برخی از این گروه حتی تغییراتی را که در متون عادی بدون غرض معنایی رخ می دهد، در قرآن معنادار می دانند و چنین باوری را نتیجه ضروری اعتقاد به اعجاز بیانی قرآن تلقی می کنند. دیدگاه مخالفان از دو جهت قابل نقد است. نخست اینکه از جهت روش نمی توان با پیش فرض ها و استدلال های کلامی و بدون بررسی پدیدارشناسانه درباره زبان قرآن سخن گفت. از منظر شیوه استدلال نیز می توان تبیینی زبان شناختی از پدیده «تغییر در فواصل با غرض لفظی» ارایه داد که با قدرت و حکمت خدا و اعجاز قرآن سازگار باشد. نتیجه پژوهش حاضر این است که دلیل قاطعی برای منع اراده اغراض صرفا لفظی در قرآن وجود ندارد.

    کلیدواژگان: فواصل آیات، رووس آیات، غرض لفظی، غرض معنایی، زبان قرآن
  • منصور پهلوان، رامین طیاری نژاد* صفحات 47-69

    قرآن کریم به معرفی «آیات» و مصادیق و کارکردهای آن پرداخته است. «الفت قلوب» نشانه ای از این دست آیات است که کثیری از اندیشمندان ناظر به وضعیت تاریخی زمانه نزول، از آن به اعجاز اجتماعی یاد کرده اند. کشف الگوی مفهومی برای تحلیل پدیده الفت قلوب، مسیله مهمی است که تاکنون مغفول مانده است. این تحقیق درصدد است با بررسی آیات مشتمل بر الفت قلوب و بهره گیری از روش اکتشافی تحلیل محتوای مضمونی در واکاوی زنجیره آیات همسو و نیز با رویکردی پدیدارشناختی به شیوه تاثیرگذاری قرآن در مخاطب عصر نزول، الگوی مفهومی الفت قلوب و نسبت آن با آیت مندی قرآن را تبیین نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد قرآن در بیش از 300 آیه به ترسیم «نظامی از آیات» با مصادیق و کارکردهای گوناگون پرداخته است؛ بسیاری از آیات با کارکردهای «تعقلی»، «تفقهی»، «تذکری»، «تفکری»، «تعلمی» و... معرفی شده اند، ولی کارکرد «هدایتی» تنها برای دو آیه یعنی «قرآن» و «الفت قلوب» به کار رفته است. ظهور هدایت خاص قرآنی که از طریق استماع تلاوت به قلب منتقل و در آنجا محقق می شود، با «لینت قلب» در ساحت فردی و «الفت قلوب» در ساحت اجتماعی همراه است. الفت قلوب امری خارق عادت، غیروابسته به شیون مادی و متفاوت با اتحادهای مرسوم اجتماعی است. این پدیده به عنوان بروز اجتماعی اعجاز قرآن، از الگوی معینی تبعیت می کند که در این پژوهش مورد تبیین قرار گرفته است.

    کلیدواژگان: قرآن کریم، اعجاز قرآن، الفت قلوب، هدایت، تحلیل محتوا
  • حسن زرنوشه فراهانی*، محمد عترت دوست، علی عباسی صفحات 71-93

    بهره گیری مناسب از فرصت معنوی ماه مبارک رمضان، نیازمند شناخت آن و شیوه صحیح مواجهه با آن است که در کلام معصومان (علیهم ‏السلام) مورد اشاره قرار گرفته است. از جمله آنها می توان به دعاهای شماره 44 و 45 صحیفه سجادیه با عنوان دعای ورود به ماه مبارک ‏رمضان و دعای وداع با ماه رمضان اشاره کرد. در این پژوهش تلاش شده با استفاده از روش تحلیل مضمونی و با دو رویکرد کمی و کیفی ‏در سه گام تجزیه، تشریح و ترکیب، به استخراج مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر این دعاها پرداخته و راهکارهای مطرح در این دعاها ‏به منظور کشف الگوی بندگی خدا در ماه رمضان از منظر امام سجاد (علیه السلام) تبیین شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که از منظر ‏آن امام معصوم، بهرهمندی از فرصت بندگی خدا در ماه مبارک رمضان نیازمند آدابی و شرایطی است که با رعایت آن ها، آثار و برکاتی ‏معنوی هم در دنیا و هم در آخرت برای انسان به ارمغان می آید. این آداب ذیل دو دسته فردی و اجتماعی در متن مقاله تبیین شده و در ادامه، ‏آثار عمل کردن به آنها نیز در دو حوزه دنیوی و اخروی، تشریح شده است. در پایان مقاله نیز مجموع یافته های تحقیق به صورت یک ‏نمودار جهت گویاسازی مطالب و الگوگیری برای بهره مندی بیشتر، ترسیم گشته است.‏

    کلیدواژگان: صحیفه سجادیه، دعای ورود به ماه رمضان، دعای وداع با ماه رمضان، روش تحلیل مضمون، آداب بندگی خدا
  • ابراهیم ابراهیمی*، فاطمه دست رنج صفحات 95-117

    از جمله رویکردهای کاربردشناسانه در زبان که امکان بازخوانی متون دینی را به مثابه گفتمان فراهم می آورد، رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، ساحت های مجاهدت با عنایت به آیاتی که به صورت مصرح و یا غیر مصرح به جهاد اشاره دارند بر پایه رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در سطوح سه گانه توصیف، تفسیر و تبیین، مورد بررسی قرار گرفت، تا بتوان با در نظر داشتن ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و ارزشی که متن در بستر آن به وجود آمده است، به دریافت تازه ای از گفتمان مجاهدت در قرآن دست یافت. شبکه گفتمانی جهاد در مواجهه با نظم گفتمانی موجود در جامعه جاهلی زمان نزول و نیز ادوار پسینی نزول، با قرار دادن اصل دفاع و نیز مقاتله و مجاهده در راه خدا، به عنوان دال مرکزی گفتمان جهاد در قرآن، مجموعه ای از عناصر و ارزش های مفهومی را باز تعریف کرده و از طریق این نظام ارزشی جدید، ساحت های مجاهدت تبیین و بسیاری از حوزه های معنایی در گردش در جامعه را تغییر داده است. مهم ترین این تغییرات باز تولید مناسبات قدرت در جامعه است که مناسبات اجتماعی را نظمی تازه می بخشد و مناسبات قدرت را ذیل نظام های معنایی و معرفتی دوگانه ای چون حق و باطل، الله و طاغوت، ایمان و کفر و غیره باز تعریف می نماید. تغییر و اصلاح اندیشه و باورهای درونی و ترسیم هنجارها در نهایت مخاطب گفتمان را به سوی کنش اجتماعی مناسب در راستای نظام های بهنجار سوق می دهد.

    کلیدواژگان: تحلیل گفتمان، فرکلاف، آیات جهاد، ساحت های مجاهدت
  • سید علیرضا حسینی شیرازی* صفحات 119-139

    حضور چشمگیر راویان تضعیف شده در جای جای منابع حدیثی شیعه و از آن میان، احادیث فقهی، چگونگی مواجهه با این احادیث را دست خوش دشواری کرده است. پیامد این دشواری در دو عرصه خودنمایی می کند؛ یکی، باطل انگاشتن حجم قابل توجهی از احادیث راه یافته بن منابع حدیثی و دیگری سردرگی در تحلیل رفتار برخی بزرگان در مواجهه عملی با احادیث راویان ضعیف. به هنگام گذر از داده های به دست رسیده در لابلای منابع حدیثی و اعتبارسنجی پیشینیان، با دو پدیده روبرو می شویم؛ رفتار عملی اصحاب با راویان ضعیف در عرصه ی نگاشته های حدیثی و دیگری، نگاه توصیفی به راویان در منابع اعتبارسنجی. جدا دیدن این دو پدیده و توجه نداشتن به ارتباط بنیادینی که میان نآآآن ها برقرار است، می تواند به پیمودن بیراهه هایی در مطالعات حدیث شناختی بیانجامد. نوشتار حاضر به بررسی رفتار شیخ صدوق در عمل به برخی احادیث منفرد فقهی الزامی که سهل بن زیاد در سند آن واقع شده، پرداخته است. هدف از این نوشتار، کشف منطق علمی حاکم بر عمل به چنین احادیثی است. این پژوهش نشان می دهد که تکیه بر منابع حدیثی-به ویژه کتاب النوادر- از سوی شیخ صدوق یکی از عوامل دستیابی به احادیث صادر از معصومان علیهم السلام است که ضعف راوی را تحت الشعاع قرار داده و باور و عمل به روایات راوی ضعیف را به دنبال داشته است.

    کلیدواژگان: شیخ صدوق، سهل بن زیاد، حدیث منفرد، کتاب النوادر، راویان ضعیف
  • هاجر بنائی، سید مهدی لطفی* صفحات 141-168

    تحف العقول عن آل الرسول (ص) اثر حسن بن شعبه حرانی یکی از منابع روایی اخلاقی شیعه است که درباره مولف و زمان نگارش و خاستگاه روایات آن اقوال گوناگونی وجود دارد. برخی از علمای متاخر و پژوهشگران معاصر، مولف را از علمای ستودنی شیعه اهل حلب در قرن چهارم می دانند. عده ای از این دسته، وی را همان مولف حقایق اسرار الدین تلقی کرده اند. بعضی نیز او را فردی ناشناخته و نصیری مذهب از قرن ششم برشمرده اند. با وجود این، هویت مولف محل سوال است و ابهام هایی وجود دارد. دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد مولف شیعه و اهل حلب است که دست کم در قرن هشتم زیسته است. مبانی فقهی و کلامی مولف، باور پژوهشگران مبنی بر نصیری بودنش را نفی و شیعه بودنش را تایید می کند. همچنین، بررسی سیر تاریخی حلب و تطبیق آن با گفتمان های حاکم بر کتاب از دلایلی است که انتساب مولف به حلب را تصدیق می کند. مولف امامی مذهب، لین الحدیث، زاهد و دنیاگریز است. او اهل البیت (ع) را خلیفه خدا و معصوم می داند و به بعث و عقیده شیعه در جبر و اختیار باورمند است. گفتنی است شناسایی هویت مولف تحف العقول در تاریخ امکان پذیر نیست.

    کلیدواژگان: ابن شعبه حرانی، تحف العقول، هویت مولف، خاستگاه روایات، نصیریه
  • الهه شاه پسند*، مژگان عظیمیان صفحات 169-203

    گزارش ها درباره قرایت رایج در هر کدام از بلاد اسلامی در سده های متقدم، اندک و گاه غیردقیقند. لذا بررسی شواهد عینی برجای مانده از آن دوران ضروری است. یکی از مهم ترین شواهد عینی، قرایت مضبوط در مصاحف کهن هر منطقه است. این پژوهش به منظور کشف قرایت قرن چهارم ایران، به بررسی قرایت مضبوط در سه قرآن کامل و سه گروه جزوه قرآنی موجود در آستان قدس رضوی پرداخته است. بدین منظور، جدولی مشتمل بر 1001 کلمه تهیه شد. بعد از تهیه آمار میزان شباهت قرایت مضبوط در این کلمات با هریک از قرایات ده گانه و نیز موارد برجای مانده از اختیار ابوحاتم و ابوعبید که طبق اخبار در ایران آن زمان رایج بوده اند، این نتیجه حاصل شد که در سده چهارم، قرایت یا اختیار یک شخص خاص در ایران رایج نبوده است؛ چراکه قرایت این مصاحف نه تنها با هم، بلکه با قرایت یکی از قاریان معروف نیز کاملا هماهنگ نیست؛ در عین حال، این مصاحف در مرحله رسم مصحف بیشترین شباهت را به مصحف بصره و کمترین شباهت را به مصحف شام دارند. در مرحله ضبط قرایت نیز به قرایت ابوعمرو و اختیار ابوعبید شباهت قابل توجهی دارند. درواقع، قرایت این مصاحف یک اختیار بر پایه قرایت عراقی ابوعمرو است که یکی از ملاک های آن، «مطابقت با قرایت بیشتر قاریان ده گانه» بوده است، و همین، توجیه گر میزان قابل توجه شباهت آن با دو اختیار ابوعبید و ابوحاتم، به خصوص اختیار ابوعبید است.

    کلیدواژگان: اختلاف مصاحف امصار، اختیار قرائت، ابوعمرو، ابوعبید و ابوحاتم، قرائات ده گانه
|
  • Meysam Afshari *, Golamhossein Arabi, Mohammad Kazem Rahman Setayesh Pages 1-22

    The authenticity of Mustatrafāt al-Sarā’ir, which is the final part of the Book of Al-Sarā’ir, is the subject of this study. Ibn Idris Hillī, one of the hadith scholars of the seventh century AH, a period that can be considered as the beginning of the change in the standard of authenticity of hadiths, took a number of hadiths from other hadith sources and included them in his book. In order to authenticate these hadiths, there are positive opinions from some contemporaries. They try to authenticate the hadiths of this book either by relying on the claim of Ibn Idris who did not pay attention to the single news, or by considering Ibn Idris’s series of permissions, or by referring to Ibn Idris's method of obtaining hadiths by finding (wijādah). After examining the structure of the book Mustatrafāt al-Sarā’ir and analyzing the evidence for the authenticity of the hadiths, it is concluded that with regard to the sanad, it is not correct to consider its hadiths completely authentic. Also, we are unaware of the authenticity proofs of the early scholars, which were probably also used by Ibn Idris. Accordingly, we cannot judge the authenticity of all the hadiths present in the book. Furthermore, an early sign cannot be used for all the hadiths of Mustadrafāt, because although Mustadrafāt al-Sarā’ir is considered a single book, it is actually a collection of several different books.

    Keywords: Ibn Idris Hillī, Mustadrafāt al-Sarā’ir, Validation, Authentic Hadith
  • Saeed Aminaee *, Jaafar Nekonam, Mehrab Sadeq Nia Pages 23-45

    Sometimes there are changes in the beginnings of the verses, which some commentators and linguists see as the reason for these changes in the intervals of the verses. Such an analysis raises the question of whether it is possible for God to make a change in the Quran that has only a verbal purpose? This article discusses this: “What are the approaches to this issue?”, “What is the historical trajectory of these approaches?”, “What are the origins, presuppositions, and arguments of each approach?”, and “What are the criticisms of the justification methods and arguments of each approach?" The research method is descriptive in the presentation and explanation of views and analytical in the critical part (analysis of presuppositions and methods of argumentation). The supporters of purely verbal purposes consider verbal aesthetic purposes to be meaningful and believe that there is no obstacle to the will of these purposes without the will of a meaningful purpose. Opponents believe that the absence of a purpose in the intervals of verses is incompatible with the power and wisdom of God. The latter sometimes consider even the changes that occur in ordinary texts without a meaningful purpose to be meaningful in the Qur'an. They regard such a belief as a necessary consequence of faith in the expressive miracle of the Qur'an. The opponents are criticised in two respects: First, it is methodologically impossible to speak about the language of the Qur'an with presuppositions and verbal arguments without phenomenological investigation. Second, it is possible from the argumentation to provide a linguistic explanation for the phenomenon of "interval change with verbal intention" that is compatible with the power and wisdom of God and the miracles of the Qur'an. In conclusion, there is no decisive reason to prohibit will for purely verbal purposes in the Quran.

    Keywords: Intervals of Verses, Beginning of the Verses, Verbal purpose, Semantic purpose, The Language of the Qur’an
  • Mansor Pahlavan, Ramin Tayyarinejhad * Pages 47-69

    The Holy Quran has introduced "verses" and their examples, types and functions in several verses. "Ulfat Qulub" is one of these verses. This has led many thinkers of the historical situation of the time of revelation to refer to it as a social miracle. Discovering a conceptual model for analyzing the phenomenon of heart failure is an important issue that has been neglected so far.This study intends to study the verses containing the heart and use the heuristic method of thematic content analysis in the emergence and analysis of the chain of verses and also with a phenomenological approach to the effect of the Qur'an on the audience of the time of revelation, the conceptual model of heart and its relationship with Qur'anic items. To explain.The findings of the research show: 1) The word "verse" and its derivatives in more than 300 verses have been referred to different examples and "reason", "thanksgiving", "remembrance", "thinking", "contemplation", "learning", "Piety", "faith" and "guidance" are among the functions of the verses. 2) None of the divine verses and miracles are characterized by "guidance" and "guidance" is only a specific function of the two verses, namely "the Qur'an" and "the hearts". 3) The three themes of "listening", "recitation" and "heart" form the conceptual network of the method of guiding the Qur'an. Accordingly, the specific guidance of the Qur'an is transmitted to the heart through listening to the recitation and is realized there. 4) The attachment of hearts is an extraordinary thing,.....

    Keywords: Holy Quran, Quran Miracle, Heartfelt, guidance, content analysis
  • Hasan Zarnooshe Farahani *, Mohammad Etrat Doost, Ali Abbasi Pages 71-93

    Proper use of the spiritual opportunity of the holy month of Ramadan requires knowing it and the correct way to face it, which is mentioned in the words of the Innocents (peace be upon them). Among them, we can refer to the prayers number 44 and 45 of the Sajjadiyyah book entitled the prayer of entering the holy month of Ramadan and the prayer of farewell to the month of Ramadan. In this research, an attempt was made to extract the basic, organizing, and comprehensive themes of these prayers by using the thematic analysis method and with two quantitative and qualitative approaches in the three steps of analysis, description, and composition, and the strategies proposed in these prayers in order to discover the model of servitude. May God be explained in the month of Ramadan from the perspective of Imam Sajjad (peace be upon him). The findings of the research show that from the point of view of the infallible Imam, benefiting from the opportunity to serve God in the holy month of Ramadan requires manners and conditions that, by observing them, will bring spiritual works and blessings to man both in this world and in the hereafter. These customs are explained under two categories, individual and social, in the text of the article, and in the following, the effects of acting on them are also described in both worldly and hereafter spheres. At the end of the article, the total research.

    Keywords: Sajjadiyeh book, prayer for entering the month of Ramadan, prayer for leaving the month of Ramadan, method of analyzing the theme, manners of God', s service
  • Ebrahim Ebrahimi *, Fatemeh Dastranj Pages 95-117

    One of the pragmatic approaches in language that makes it possible to read religious texts as a discourse is the critical discourse analysis approach. In the present study, using a descriptive-analytical method, the areas of struggle in the Qur'an with regard to the verses that explicitly or implicitly refer to jihad and based on Fairclough's critical discourse analysis approach at three levels of description, interpretation and explanation, case It was analyzed and examined in order to obtain a new understanding of the discourse of Mujahideen in the Qur'an, taking into account the social, cultural and value structures in which the text is based. Jihad Discourse Network in the face of the discourse order in the ignorant and polytheistic society at the time of revelation and the subsequent periods of revelation, by placing the principle of defense and struggle in the way of God, as the central sign of jihad discourse in the Qur'an, a set of elements and Has redefined conceptual values, and through this new value system, areas of struggle have been redefined. The discourse of mujahedeen in the Qur'an led to the redefinition of new conceptual and value structures at the time of revelation and, consequently, in later periods, and changed many semantic domains in circulation in society. The most important of these changes is the reproduction of power relations in society.

    Keywords: Discourse analysis, Fairclough, Verses of Jihad, areas of struggle
  • Sayyed Alireza Hosayni Shirazi * Pages 119-139

    The significant presence of weakened narrators everywhere in Shia hadith sources, including jurisprudential hadiths, has made it difficult to deal with these hadiths. When going through the data obtained in the hadith sources and validation of the predecessors, we come across two phenomena; The practical behavior of companions with weak narrators in the field of hadith and other writings, a descriptive look at narrators in validation sources.Seeing these two phenomena separately and not paying attention to the fundamental relationship between them can lead to going astray in hadith studies. The present article examines the behavior of Shaykh Sadouq in the implementation of some obligatory jurisprudential hadiths that Sahl bin Ziyad found in its chain of transmission. The purpose of this article is to discover the scientific logic that governs the practice of such hadiths.This research shows that relying on hadith sources - especially the Book of Al-Nawader - by Sheikh Sadouq is one of the factors of obtaining hadiths issued by the innocents, peace be upon them, which overshadowed the narrator's weakness and acted on the traditions of the weak narrator.- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

    Keywords: Sheikh Saduq, Sahl Ibn Ziyad, Single Hadith, Al-Nawadir Book, Weak Narrators
  • Hajar Banaei, Seysed Mehdi Lotfi * Pages 141-168

    The TUHAF AL-UQOUL by Hassan Ibn Shuba Harani is one of the sources of Shiite moral narration that there are different sayings about the author and the time of its writing and origin. The narrations of some scholars and scholars consider the author to be one of the praiseworthy Shiite scholars of Aleppo in the fourth century. Some consider him to have the truth of Israr al-Din. Some have described him as an unknown and religious figure from the sixth century. However, the identity of the author is in question. The findings of this study show that he is a Shiite and a native of Aleppo who lived at least in the eighth century. The jurisprudential and theological principles of the author deny that he is a Nasserite and confirm that he is a Shiite. Also, the study of the historical course of Aleppo and its adaptation to the statements of the book is one of the reasons that confirms the author's attribution to Aleppo. The author of the pious Imam is the line of hadith, ascetic and worldly. He considers the Ahl al-Bayt (AS) as the caliph of God and infallible and believes in the resurrection and the Shiite belief in predestination. It should be noted that it is not possible to identify the author of the gift of minds in history.

    Keywords: Harani, TUHAF AL-UQOUL, The Author', s Identity, The Origin of Narrations, Nasiriyah
  • Elaheh Shahpasand *, Mozhgan Azimiyan Pages 169-203

    The accounts of the Quranic readings prevalent in the various Islamic countries in the early centuries are scanty and sometimes inaccurate. Therefore, it is necessary to examine the objective evidence that remains from this period. One of the most important objective evidences is the readings recorded in the ancient manuscripts of each region. In order to determine the readings of the Quran in 4th century Iran, this study examines the recorded readings in three complete Quranic manuscripts and three groups of Quranic manuscripts in the library of Āstan-e Quds-e Radawī. By creating a table of 1001 words and statistically recording the similarity of the recorded readings of these words in each manuscript with ten readings, as well as the remaining cases from the authority of 'Abū Hātam and 'Abū ‘Ubayd, which were reportedly common in Iran at the time, it is concluded that in the fourth century the reading of a particular person was not common in Iran. For the readings of these codices are not only compatible with each other, but also with the reading of one of the famous readers. Their calligraphy most resembles the Basra codex and least resembles that of the Levant. At the stage of recording the readings, they are also remarkably similar to the readings of 'Abū ʿAmr and 'Abū ‘Ubayd. In fact, the readings of these codices are based on the Iraqi reading of ʾAbū ʿAmr, whose criteria include "agreement with the reading of most of the ten readers." This justifies the remarkable degree of similarity with both readings of ʾAbū ‘Ubayd and ʾAbū Hātam, especially that of the ʾAbū ‘Ubayd.

    Keywords: Differences of Amsār’s Mushafs, Choice of Reading, ʾAbū ʿAmr, ʾAbū ‘Ubayd, ʾAbū Hātam, Ten Qur’anic Readings