فهرست مطالب

نشریه مطالعات نقد ادبی
پیاپی 17 (زمستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/12/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محمدعلی گذشتی، حمیدرضا اردستانی رستمی صفحات 1-15
    فردوسی و شاهنامه او را می توان حاصل دو فرهنگ یا آبشخور فکری دانست؛ یک سوی فرهنگ ایرانی و دیگر سوی فرهنگ اسلامی . هنگامی که او آهنگ سرودن شاهنامه را در سر می پرورانده، نزدیک به چهارصد سال از ورود اسلام به ایران گذشته است و بی گمان اندیشه های اسلامی بر او تاثیر و نفوذ داشته است. به جز تفکرات اسلامی، باورهای ادیان کهن و آداب باستانی، قطعا بر فردوسی و اثر او تاثیر گذاشته است. در این فرصت تلاش بر آن است که نفوذ کیش زروانی از ادیان باستانی را بر فردوسی و شاهنامه پیش کشیم و تصویرهای زروانی در شاهنامه و ناخودآگاه ذهن شاعر را به نمایش گذاریم. می توان گفت: مسایلی چون اعتقاد به حاکمیت دراز مدت شر در هستی، تقدیرگرایی فردوسی، ستیزه گری با زنان و نوع ارتباط دین و شاهی در شاهنامه، از تاثیر زروانیه بر بخش ناهشیار یا احتمالا هشیار ذهن شاعر برخاسته است.
    کلیدواژگان: فردوسی، شاهنامه، زروانیه، شر، جبر، زن، شاهی و دین
  • مریم صادقی گیوی صفحات 16-38
    خرد گرایی مهم ترین اندیشه ی فردوسی در شاهنامه است ؛ فردوسی ، خرد را مهم ترین ملاک در راهبرد ها و راهکارهای زندگی انسان می داند و بر آن است که وجه ممیزه ی انسان در آفرینش ، خرد است و بر همین اساس نیز شخصیت و عملکرد شاهان و پهلوانان ایرانی را تبیین و ارزیابی می نماید .فردوسی ، شاهنامه را در قرن چهارم با هدف تبیین اندیشه های سیاسی و اجتماعی جامعه ی ایران پیش از اسلام ، می سراید و خرد را عامل تکمیل و تعیین کننده ی اعمال قدرت و مشروعیت سلطنت می داند . درقرن چهارم، با سیاست های نسبتا تساهل آمیز سامانیان و ایجاد شرایط نسبی رفاهمندانه ی اجتماعی و اقتصادی، خرد گرایی به اوج می رسد و شاهنامه ی فردوسی به عنوان خردنامه ی ایرانی ، آفریده می شود . مهم ترین عوامل تثبیت اندیشه ی خرد ورزی، تحکیم اندیشه های اعتزالی و گرایش به حکمت و فلسفه و انسان گرایی برای تبیین عقلانی اصول دین اسلام و گسترش آن در این قرن است.
    کلیدواژگان: فردوسی، خردگرایی، خرد سیاسی، معتزله
  • عنایت الله فاتحی نژاد صفحات 39-56

    مقدمه تغزلی قصاید کهن عربی که اصطلاحا « نسیب» خوانده می شود ، از اجزاء و بخشهایی از قبیل گریه براطلال ، وصف آثار به جای مانده از منزلگاه معشوق سفرکرده ، شرح جدایی معشوق و توصیف کجاوه وی و حرکت کاروان معشوق تشکیل شده است که به نوعی اشاره به شیوه زندگی قبیله ای است . همه شاعران جاهلی بجز صعالیک در نسیب قصاید خود از این ساختار کلیشه ای و چارچوب کلی پیروی کرده اند وحتی واژگان و ترکیبها و تشبیهاتی که به کار برده اند ، همه تقلیدی و تکراری است

    کلیدواژگان: شاعران جاهلی، نسیب، صعالیک، معلقات، اطلال
  • وجیهه ترکمانی باراندوزی صفحات 57-78
    عدالت از واژگان مورد توجه حکیم سنایی است که از سر اعتقاد و آگاهی از تاثیر وجوه عدالت بر جامعه، بارها این واژه ی والا را در آثار و اشعار خود به کار برده است. واقع بینی توام با آرمان گرایی حکیم سنایی سبب گردیده تا وی در عین حال که به تصویر جامعه ی آرمانی و مطلوب می پردازد از توجه به واقعیت های دنیای سیاست و رابطه ی نیروهای موجود در جامعه غافل نباشد. این متفکر و شاعر بزرگ به خاطر آشنایی با آراء و اندیشه های سیاسی ایران و اسلام بر تاثیر شگرف عدالت ورزی از سوی حکام بر ابعاد مختلف جامعه آگاهی داشته و کوشیده است با انعکاس آرای سیاسی در اشعارش در قلمرو نظری سیاست دخالت کند و از آنجا که با سلطان و وزیران و سرآمدان سلسله ی دوم غزنویان و سلجوقیان روابط حسنه داشته و مورد توجه آنان بوده است با استفاده از موقعیت مناسب، به القای اندیشه های خود در اشعار و آثارش بپردازد و حاکمان را به دادورزی و عدالت گستری دعوت نماید. در این مقاله سعی می شود نحوه ی کاربرد واژه ی عدالت از سوی حکیم سنایی از سه رهیافت اعتقاد، آرمان و واقعیت مورد تحلیل قرار گیرد و با اتکاء به شواهد و نمونه های شعری، هر یک از رویکردها و رهیافت های سنایی از این مقوله تبیین و تشریح گردد. آرمان گرایی سنایی نسبت به مفهوم عدالت در بخش اشعار و قصاید مدحی در مورد شاهان و بزرگان دربار متبلور است و واقعیت گرایی او در قصاید اجتماعی وی آشکار است درواقع این شاعر کوشیده است ضمن بیان اعتقادات و احساسات خود در اشعارش به بیان واقعیات موجود در جامعه نیز بپردازد.
    کلیدواژگان: سنایی، عدالت، خداوند، دین، سیاست
  • یدالله بهمنی مطلق، ملاحت نجفی عرب صفحات 79-100

    راوندی مورخ و شاعر نیمه ی دوم قرن ششم و اوایل قرن هفتم با وجود شهرتش از باب راحه الصدور اما زندگی و شخصیتش چنان که باید شناخته شده نیست. انتشار بدون مقدمه ی فارسی راحه الصدور گواه این مدعاست. نگارنده در این مقاله می کوشد زوایای مختلف زندگی و شخصیت علمی این مورخ بزرگ را بر پایه ی راحه الصدور از دیدگاه های مختلف بررسی نماید. و در باب ادوار زندگی، تحصیلات، اعتقاد، اندیشه و ارزش و جایگاه علمی و ادبی و تاثیر او از دیگران و اثر گذاریش بر دیگران سخن بگوید. راوندی از فردوسی در بین شاعران قبل از خود از همه بیشتر تاثیر پذیرفته و در بین معاصرانش به مجیر بیلقانی ارادت بیشتری دارد. تعصبات شدید مذهبی و دلبستگی اش به ابوحنیفه گاه او را از راه انصاف دور می کند و به خرافه گویی وا می دارد.

    کلیدواژگان: راوندی، راحه الصدور، زندگی، اعتقاد
  • احمد بهشتی، گیتی داودی صفحات 101-128
    در مقاله حاضر، نظریه اخلاقی ارسطو با توجه به کتاب «اخلاق نیکوماخس » مورد بررسی قرار گرفته است، از جمله آثار مهمی که از ارسطو به یادگار مانده و همواره مورد توجه و محل تامل ارباب اندیشه بوده همین کتاب اوست، مفهوم محوری اخلاق ارسطو، مفهوم سعادت است. سیر او در اخلاق بسوی مطلوبی است که فی نفسه مطلوب باشد نه آنکه به دلیل چیزی دیگر. به بیان بهتر، ارسطو در پی خیر برین بود. استناد عمده ارسطو از اخلاق نیکوماخس بر معیارهایی است که نزد عامه مردم به سایقه های فطری انسانی پذیرفته شده است. وی اغلب موارد در تشخیص درستی و نادرستی آنها به ذوق سلیم و مدح و ذم عامه مردم تکیه می کند. ارسطو انسان سعادتمند را انسان فضیلت مند می داند و تحلیل وی از فضیلت تاثیری چنان شگرف داشته که آخرین نمود این تاثیر را می توان در نظریه اخلاقی موسوم به «اخلاق فضیلت مدار» که در فلسفه اخلاق جدید رواج دارد، یافت.
    کلیدواژگان: فضیلت، حدوسط، سعادت، خیر برین، کمال
  • مهدی پرهام، فرزاد قائمی صفحات 128-145
    یکی از کهن الگوهای مشترک در همه فرهنگهای بشری که جلوه هایی نزدیک به هم در اساطیر، ادیان و متون ادبی اقوام مختلف بشر دارد، "کهن الگوی شهر پردیسی" است که تصویری خیالی برگرفته از خاطره ازلی انسان از بهشت است و آرزوی تحقق جهانی با شرایط بهتر و آرمانی، مهم ترین مضمون آن به شمار می رود. از نمودهای اصلی این کهن الگو در فرهنگهای بشری، اعتقاد به شهر آرمانی است که جلوه ای ادبی را در میان انواع مختلف ادبی به وجود آورده است که از آن به "ادبیات آرمانشهری" تعبیر کرده اند. آنچه در همه این نمونه ها مشترک است، وجود روحی کهن الگویی منبعث از حافظه ناهشیار جمعی است و آنچه عامل تفاوت در این انواع است، زمینه های فرهنگی، اساطیری، آیینی، مذهبی، فکری و سیاسی متفاوتی است که در پس زمینه هر متن وجود دارد. نمودهای معروف کهن الگوی شهر پردیسی در فرهنگ کهن ایرانی و ادبیات کلاسیک فارسی، در پنج عنوان قابل تقسیم بندی هستند: 1- نمود های کهن الگوی شهر پردیسی در اساطیر ایران باستان و شاهنامه فردوسی 2- نمود های کهن الگوی شهر پردیسی در معماری ایران باستان 3- قرایتهای فلسفی از کهن الگوی شهر پردیسی در قالب مدینه فاضله 4- آثار تفسیری- تعلیمی و روایت ادبی سفر شاه سالک به پردیس زمینی 5- ناکجاآباد عرفانی؛ تفسیری انتزاعی از کهن الگوی شهر پردیسی 6- فرهنگ و ادبیات شیعی و قرایت مذهبی از کهن الگوی شهر پردیسی در این جستار، پس از مقدمه ای درباره کهن الگوی شهر پردیسی در ناخودآگاه جمعی بشر، انواع و نمودهای آن در فرهنگ ایرانی و ادبیات کلاسیک فارسی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
    کلیدواژگان: کهن الگوی شهر پردیسی، آرمانشهر، بهشت، اسطوره، ادبیات آرمانشهری
  • غلامرضا ذات علیان، مروارید دادور صفحات 146-161
    مقاله حاضر حاصل مطالعه ای است در زمینه داستان تخیلی سنتی اروپایی بعنوان یک گونه ادبی، ماهیت و مشخصاتش، تاریخچه شکل گیری آن، بستر فرهنگی و اجتماعی اش, موضوعاتی که درون مایه آن را تشکیل می دهند و سبک روایی و نوشتاری آن. پس از بررسی معنای لغوی امر تخیلی و چگونگی ورود آن به دنیای ادبیات، از تاریخچه و ریشه های پیدایش این گونه ادبی در نیمه دوم قرن هجدهم و شکوفایی آن در نیمه اول قرن نوزدهم سخن گفته شده و نویسندگان بنام این سبک ادبی با نگاهی گذرا به آثارشان معرفی شده اند. پس از بررسی حوزه هایی که داستان تخیلی در آنها گام بر می دارد, موضوعات اصلی این داستان و ارایه نمونه هایی از بکارگیری این موضوعات در آثار ادبی نویسندگان بنام سبک تخیلی, چرایی تفاوت این گونه ادبی با داستانهای شگفت انگیز و عجیب مورد بحث قرار گرفته است. در ادامه به سبک نگارش داستان تخیلی، فرم روایی آن و طبقه بندی کلی موضوعی این گونه ادبی پرداخته شده است. در هر بخش از مقاله با توجه به موضوع بحث به نمونه هایی از آثار نویسندگان بنام سبک تخیلی ارجاع شده است. در پایان از سرانجام این سبک و تغییر مسیر آن در قرن بیستم سخن به میان آمده است.
    کلیدواژگان: داستان تخیلی، گونه ادبی، سبک نگارش