فهرست مطالب

مطالعات نقد ادبی - پیاپی 54 (بهار و تابستان 1402)

نشریه مطالعات نقد ادبی
پیاپی 54 (بهار و تابستان 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/06/30
  • تعداد عناوین: 10
|
  • الهه فیضی مقدم، محمد عارف*، محمدرضا شریف زاده صفحات 9-33

    هدف این مقاله، خوانش بیش متنی مظاهر دگردیسی در آثار غلامحسین ساعدی بر مبنای نظریه ژراژ ژنت است. بیش متنیت یکی از اقسام پنج گانه ترامتنیت ژنتی ست که به اقتباس، برگرفتگی و تاثیر متن پیشین بر متن پسین می پردازد. این نظریه شامل دو دسته کلی، همانگونگی (تقلید) و تراگونگی (تغییر و دگرگونگی) است. دگردیسی از مهم ترین عوامل شگفت آور در اساطیر، قصص عامیانه و افسانه ها است. در این فرآیند تغییراتی به طور ناگهانی یا تدریجی در ظاهر و گاه در باطن موجودات شکل گرفته و آنها از صورتی به صورت دیگر تبدیل می شوند و به پیکری نو با کنش های متفاوت دست می یابند. همچنین گاهی در ساختار ترکیبی جلوه یافته و به صورت مخلوقاتی مرکب از انسان، حیوان، گیاه و جماد نمایان می گردند. ادبیات خاستگاه و سرچشمه حضور این مظاهر است و در طی زمان بر یکدیگر تاثیرات دوسویه و متقابل داشته اند. این اثرگذاری و اثرپذیری بزنگاهی است که می توان با رویکرد بیش متنی به آن پرداخت، به ویژه در ادبیات معاصر ایران که در این زمینه کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مظاهر دگردیسی در سیزده داستان، یک رمان، شش نمایشنامه و سه فیلمنامه غلامحسین ساعدی حضور دارند. در این مقاله با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی این مظاهر در سه گروه دگردیسی به طور جداگانه مشخص و طبقه بندی گردیده و براساس تحلیل محتوای کیفی ارزیابی شده است. در نهایت با استناد به چارچوب نظری بیش متنیت میزان تاثیرپذیری مظاهر مورد بحث در آثار ساعدی از ادبیات کهن و افسانه های عامیانه مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که غلامحسین ساعدی این مظاهر را گاهی با تاثیر مستقیم و گاهی به طور غیرمستقیم از ادبیات باستانی، روایات مذهبی و باورها و افسانه های عامیانه (پیش متن) در آثار داستانی و نمایشی خود (بیش متن) استفاده نموده است، اما در اغلب موارد از خلاقیت و تخیل خود برای خلق آنها و در جهت پیش برد فضای داستان بهره برده است.

    کلیدواژگان: ادبیات داستانی، ادبیات نمایشی، بیش متنیت، دگردیسی، غلامحسین ساعدی
  • سعیده خجسته پور، محمدعلی گذشتی*، عبدالحسین فرزاد صفحات 35-58

    «سبک شناسی فمینیستی» از جمله رویکردهای فرهنگی- اجتماعی دانش سبک شناسی است که «سارا میلز» در این زمینه الگویی مطرح می کند و این شیوه را بهترین روش برای بررسی و تحلیل موضوع فمینیسم و اثربخشی آن در متون ادبی با استفاده از ابعاد و جنبه های زبان شناختی آنها می داند. در نوشتار حاضر با بهره گیری از این الگو، به این پرسش پاسخ می دهیم که مشخصه های زنانه نویسی چیست و در رمان مورد بحث چگونه نمود پیدا می کند. میلز معتقد است نویسندگان زن، مولفه های گوناگون زبانی را در ساختار و محتوای آثارشان با تاثیرپذیری از ویژگی های زنانه، عواطف و دیدگاه های جنسیتی خود استفاده می کنند و از این رو در تحلیل آثارشان باید به سه سطح تحلیل بر پایه واژگان، جمله ها و گفتمان توجه داشت. بنابراین با این نگاه و با بهره گیری از الگوی پیشنهادی سارا میلز و نظرهای صاحب نظران این حوزه، رمان «سووشون» سیمین دانشور انتخاب و بررسی شد. این پژوهش در حوزه سبک شناسی عملی و با روش توصیفی-کتابخانه ای و تحلیل های مبتنی بر آن بر پایه مولفه های الگوی سارا میلز و با هدف یافتن مشخصه های زنانه نویسی در اثر منتخب انجام گرفت. یافته های پژوهش با نمود ویژگی های زنانه نویسی در رمان مذکور عبارتند از:.در سطح واژگان: کاربرد متعدد تعابیر زنانه در فارسی، واژه های متعلق به حوزه زنان، کاربرد رنگ واژه ها، تعدد شخصیت های زن؛ در سطح جملات: کاربرد فراوان جملات ساده خبری، توصیفی، کوتاه، احساسی، جزیی نگری. کاربرد نشانه های فرازبانی سه نقطه و خط تیره، وجه عاطفی کم بسامد، جملات پرسشی به شکل حدیث نفس. در سطح گفتمانی: زاویه ی دید سوم شخص (دانای کل) بیرونی، شخصیت اصلی: یوسف و زری، متن روایی، راوی  نویسنده،  لحن مودبانه و صمیمی، درون مایه ای با اندیشه های فمینیستی. زمان و مکان وقوع داستان دوره ی پهلوی اول، شیراز و روستاهایش.

    کلیدواژگان: زنانه نویسی، سبک شناسی فمینیستی، سارا میلز، رمان، سووشون، سیمین دانشور
  • علی کشاورز قدیمی، جواد طاهری*، لیدا نامدار صفحات 59-74

    رمان مدرن شکل نوینی از نوشتار است که همواره در پی یافتن احساسات، تاثرات روحی مبهم و فرار انسان ها و سپس انتقال آن ها از زاویه دید عینی و بی طرفانه ای که نه به روایت گر و نه به خواننده تعلق دارد. نوشتاری که شفافیت، تبیین ارزش ها، اصول دستور سنتی، توصیف های انسان مدارانه، سیاست و... از ساحت آن رخت بربسته باشد. عواملی مانند عدم قطعیت، نبود روابط علی معلولی، ارایه موضوعات جدید، آشنایی زدایی از مفاهیم سنتی متن، ابهام و پیچیده گویی، حضور جدی خواننده مولفه هایی است که در ساختار و ساختمان این فرم ادبی نوین وجود دارد که تعدادی از این مولفه ها قابل مقایسه در رمان تنگسیر صادق چوبک است. به نوعی زبان و نوشتار چوبک در تنگسیر به قصد مفهوم سازی جدید است که رویکردی آمیخته دارد تا اصالت زبان سنتی را به چالش بکشد. فرم و تکنیک های منحصر به فرد چوبک در تنگسیر اعم از زمان ترکیبی، پیرنگ خطی و گسسته، شروع چند ابزاری، فرجامی بسته، شخصیت های تحول یافته ، ارایه مفهوم جدید، گفت وگوهای تک نفره مولفه هایی است که می توان آن را در دو ساختمان کلاسیک و نوین داستان نویسی مقایسه کرد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مولفه های رمان مدرن و کلاسیک در تنگسیر صادق چوبک به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد چوبک نویسنده ای نوگراست چون با تاثیر از ادبیات نوین جهان و نبوغ ذاتی خویش توانسته است فرم جدیدی از نوشتار را  ارایه دهد که تا آن زمان مسبوق به سابقه نیست.  هم چنین یافته های پژوهش نشان می دهد چوبک در رمان تنگسیر گاهی از زمان ترکیبی بهره جسته و  آن را به سیلان ذهن نزدیک کرده است که شیوه ای کاملا جدید است و حتی سعی بر آن داشته است که پیرنگ خطی را در بخش هایی از رمان شکسته و آن را به صورت گسسته و هنری ارایه نماید.

    کلیدواژگان: تنگسیر، صادق چوبک، زمان ترکیبی، شخصیت های تحول یافته، پیرنگ خطی و هنری
  • فاطمه خداکرمی* صفحات 75-88
    با آغاز زندگی، مرگ، بعنوان قانون هستی و حقیقت لاینفک حیات بشری، بر زندگی انسان ها سایه می افکند. به قول هایدگر هستی انسان آغشته به نیستی است. ترس و نگرانی از گذر زمان و به پایان رسیدن زندگی دنیوی همواره دغدغه اصلی بشر بوده است. رهایی از مرگ و یافتن آب حیات و گیاه جوانی برای نامیرا شدن بن مایه خلق اسطوره های جهانی شده اند. یکی از مسایل مطرح شده در اساطیرجهانی، تلاش بشر برای رهایی از رنج و ناکامی و رسیدن به رویین تنی و نامیرایی است. حماسه گیل گمش با قدمتی چهارهزار ساله، یکی از جامع ترین و زیباترین آثار ادبیات سومری و بابلی است که به عنوان یک حماسه جهانی و یک اثر اگزیستاشیالیستی بشری، روایت گر تکامل "انکیدو" و در نهایت تن دادن "گیل گمش" به حیات اخروی است. کانون این افسانه اساطیری هراس از مرگ و تحمل رنج های بسیار برای یافتن گیاه جوانی است. قهرمان این کهن ترین حماسه بشری، به مانند سایر قهرمانان جاودانه جوی، در جستجوی راز جاودانگی و نامیرایی است. مقاله حاضر با روش تحلیلی- توصیفی ضمن پرداختن به تلاش نافرجام قهرمان داستان برای نامیراشدن و آگاهی از حقیقت زندگی، به فلسفه جاودانگی و بقا روح و عالم پس از مرگ از منظر اسطوره می پردازد.
    کلیدواژگان: گیاه جوانی، زندگی جاوید، جهان پس از مرگ، اسطوره بین النهرین، حماسه گیل گمش
  • هادی محمدی، جواد مهربان، محمد بدیع زاده صفحات 89-116

    سنت حسنه وقف نامه نویسی در طول تاریخ با قلم کاتبان و دبیران مسلط به زبان و ادبیات پارسی جاودانه شده است. با بررسی و نقد ادبی نثر متون مقدمه ی وقف نامه ی خواجه عتیقی که از دل نسخه های خطی برون آوری شده است؛ ویژگی های ادبی نثر وقف نامه ها، نمادی از جلوه های پر شور فرهنگی - اجتماعی و لبریز از لطافت احساسات و عواطف مردمان ایرانی است که تلاش داشته اند با بهره گیری از زیبایی های فصاحت، بلاغت و دانش علم معانی بیان، آن همه لطایف تعبیر و ظرایف ترکیب و مضامین روح انگیز جاری در کلام و سخن را به خدمت گرفته تا فاخرترین دستبافت قریحه ادبی خویش را، بر قامت نیت واقفان بزرگ اندیش عصر خویش دوخته و نیک بپوشانند. بدون شک با بررسی جنبه های ادبی و نقد نثر مقدمه وقف نامه ی خواجه ی عتیقی که از گذشتگان به ما رسیده است پرده از رخ تلاش های خاموش ادبی کاتبان و دبیران این نوع آثار در طول تاریخ کنار خواهد رفت و آن را در ردیف آثار مهم ادبی قرار خواهد داد. امید است با ارزش گذاری بر پژوهش های ادبی در زمینه نقد نثر وقف نامه ها، اقدامات ارزشمند و سترگ ادبی کاتبان و دبیران متون منثور مقدمه های وقف نامه ها مورد اهتمام و ارج گذاری نهاده شود .

    کلیدواژگان: نقد ادبی، نثر وقف نامه، خواجه عتیقی
  • فاطمه عزیزمحمدی* صفحات 117-132
    در این پژوهش دو داستان کوتاه گودمن برون جوان و نقاب سیاه کشیش اثر ناتاناییل هاثورن[1] با بررسی مفهوم مذهب، گناه و رستگاری براساس دیدگاه کالوینیسم همچون تباهی مطلق، انتخاب قطعی، لطف اجباری، جبران مشروط، مداومت پرهیزگاران ارزیابی و تبیین می شود. همچنین دیدگاه نظریه جان کالون را در ارتباط با حوزه ادبی و چگونگی استفاده از آن برای شرح آثار ناتاناییل هاثورن را روشن می نماید. چارچوب نظری که برای این تحقیق در نظر گرفته شده است بررسی مفاهیم کالوینیسم بر دو داستان کوتاه هاثورن، گودمن برون جوان و نقاب سیاه کشیش است. همچنین این تحقیق می کوشد که به دو سوال بسیار مهم و اساسی پاسخ گوید. نخستین سوال بررسی کامل مفهوم کالوینیسم و چگونگی پیدایش آن و دومین سوال این است که چگونه می توان کالوینیسم را در داستان های کوتاه مذکور هاثورن به طور عملی به کار برد. در نهایت، این تحقیق به نتایج و اهدافی که ذکر می شود دست یافته است. این تحقیق در واقع نوعی مطالعه دقیق تر دو داستان کوتاه هاثورن در دو بعد تیوری و عملی است. ابتدا در بخش تیوری تاریخچه ای دقیق و کلی از مذهب کالوینیسم و چگونگی تشکیل این مذهب ارایه گردیده و سپس به بررسی جایگاه هاثورن به عنوان نویسنده ای مذهبی در آثار وی پرداخته شده است. در بخش عملی، مفاهیم کالوینیسم آثار مذهب کالوینیسم را در جامعه پیوریتن بر داستانهای کوتاه هاثورن تبیین و موشکافانه نقش نیو انگلند بعنوان محیط اصلی داستانهایش بررسی شده است. حاصل پژوهش نشان می دهد که هاثورن در بیشتر داستانهایش چه کوتاه و چه بلند از این موضوع استفاده کرده است و مفهوم کالوینیسم نه تنها می تواند آثار هاثورن را تبیین، بلکه می تواند جنبه های تاریک پیوریتنیسم را شفاف سازد.
    کلیدواژگان: تباهی مطلق، انتخاب قطعی، لطف اجباری، مداومت پرهیزگاران، کالوینیسم
  • زهرا سادات طاهری قلعه نو* صفحات 133-158

    این مقاله به بررسی و نقد ترجمه کتاب سبک‏شناسی نوشته پل سیمپسون می‏پردازد که نسرین فقیه ملک مرزبان آن را به فارسی ترجمه و انتشارات دانشگاه الزهرا منتشر کرده است. سیمپسون در این کتاب با رویکرد تازه‏ای به سبک‏شناسی نگریسته است. در این مقاله ترجمه کتاب را از چهار منظر نقد ظاهری و صوری، ساختاری، محتوایی و زبانی بررسی می‏کنیم. در نقد ظاهری و صوری به وزن، حجم و قطع کتاب، صفحه‏آرایی، نمودارها، قلم و اندازه حرف‏ها، صحافی و شیرازه‏بندی، جنس کاغذ و جلد، طرح جلد و پشت جلد می‏پردازیم و در نقد ساختاری نظام طبقه‏بندی خاص کتاب؛ در نقد محتوایی ویژگی‏های ترجمه و در نقد زبانی نشانه‏های سجاوندی یا ویرایشی، کاربرد فعل اشتباه، حرف اضافه و ضمیر، دوگونه‏نویسی، ضبط صورت غیررایج اعلام را بررسی می‏کنیم. ارزیابی محتوایی بیشتر معطوف به بررسی دقت و صحت ترجمه و معادل‏گزینی‏ها است. وجود اشکالات ویرایشی و نگارشی، ضعف در معادل‏گزینی‏ها، دوگونه نویسی و در موارد بسیاری عدم ترجمه از نقاط ضعف این کتاب است. کتاب سبک‏شناسی افق‏های فکری جدیدی پیش روی خوانندگان فارسی‏زبان می‏گشاید.

    کلیدواژگان: سبک‏شناسی، نقد ترجمه، پل سیمپسون، نسرین فقیه ملک‏مرزبان
  • فاطمه مقدری، عبدالرضا جمال زاده*، نفیسه فیاض بخش صفحات 159-184
    هدف مقاله پیشروی بررسی تاثیر آموزه شفاعت در رفتار اخلاقی و اجتماعی مبتنی بر نظر ملاصدرا و آیات قرآنی است که با روش توصیفی و تحلیل اسنادی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای انجام شده است. براساس آیات قرآنی و نظر داشت اندیشه "صدرالمتالهین شیرازی"، مسیله شفاعت برمبنای قاعده امکان اشرف فیوضات الهی، تابش نوری از حضرت الهیه بر عالم ممکنات به واسطه ممکن الوجود اشرف به ممکنات اخس در سیر مراتب و قوس نزولی به مادون از عقول، نفوس و طبایع کلی تسری می یابد و در سلسله بازگشت از انبیا، اولیای و علما بر طبایع نفوس و عقول تجلی می یاید تا در این سیر، به شکل رفتار اخلاقی بر فعل انسانی در جامعه بشری ظهور می یابد و زمینه تعالی و تکامل ذهنی و عملی را برای ساخت سبک زندگی بر معیار ارزش های الهی فراهم می آورد.
    کلیدواژگان: شفاعت، فیض الهی، ملاصدرا، اخلاق، رفتار اجتماعی
  • محمدطاهر حبیبی* صفحات 185-209
    براساس مطالعات زبانشناسی، زبان های ایرانی نو از تنوع بسیاری برخوردار بوده که همین امر سبب شده تا حدود و مرزهای زبان های مختلف و گویش های متنوع ایرانی به راحتی قابل تفکیک نباشد. گردآوری و بررسی زبان ها و گویش های ایرانی فواید بسیاری دارد که از جمله مهمترین آن ها، آگاهی از چگونگی دگرگونی های آوایی، صرفی، نحوی، معنایی و واژگانی در طول زمان و مناطق مختلف و طبقه بندی دقیق تر زبان ها و گویش ها و شناخت روابط میان آن ها می باشد. از آنجایی موضوع این پژوهش زبان لری (خرم آبادی) بوده و در خصوص اینکه آیا لری زبان مستقلی است یا گویشی از زبان فارسی، نظرات مختلفی مطرح گردیده است در پژوهش حاضر تلاش شده است برای دستیابی به وجوه افتراق و مشابهت های زبان فارسی و لری، ضمن اشاره ای گذرا و مجمل به تاریخ زبان های ایرانی و ارتباط زبان لری با دوره های مختلف تاریخی و زبانی، به بررسی تطبیقی دستوری این دو زبان از لحاظ ساختار فعل پرداخته شود. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و پیشینه تحقیق توسعه ای ترویجی می باشد. روش گرد آوری داده ها نیز اسنادی - کتابخانه ای و روش تحلیل داده ها کیفی است. زبان های ایرانی جدید به دو دسته زبان های ایرانی جدید شرقی و غربی تقسیم می گردند که زبان لری جزء دسته دوم یعنی زبان های ایرانی جدید غربی می باشد. با بررسی های به عمل آمده و یافته های این پژوهش، در میان زبان های ایرانی جدید شاخه غربی، زبان لری بیشترین قرابت را از لحاظ دایره واژگان و دستور زبان (ساختار فعل) با زبان فارسی دارد.
    کلیدواژگان: تطبیق دستور زبان فارسی و لری، ساختار فعل در زبان لری
  • سروناز جاویدان، محمدعلی گذشتی*، علی اصغر حلبی صفحات 211-230
    «تحلیل انتقادی گفتمان» به مطالعه ی ایدیولوژی حاکم بر متن و روابط قدرت میان مشارکان آن می پردازد. از دیدگاه پژوهش حاضر به نظر می رسد منشآت قایم مقام فراهانی به دلیل ابعاد سیاسی، تاریخی، اجتماعی و ادبی آن، در بستر این رویکرد قابل مطالعه است. این پژوهش با تکیه بر نظریه ی نقش گرای هلیدی و با نگاه به بافت موقعیتی این اثر با توجه به عوامل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و تاریخی، آگاهی لازم نسبت به تعامل موجود در متن و نیز تاثیر و تاثر عاملان گفتمان، شکل گرفته است. نظریه پردازان حوزه تحلیل انتقادی گفتمان از جمله نورمن فرکلاف، تیون ای وندایک و راجر فاولر از نظریه نقش گرایی هلیدی به عنوان ابزاری برای تحلیل متن بهره گرفته اند. این نظریه ابزاری را در اختیار پژوهشگر قرار می دهد که به ایدیولوژی حاکم بر متن و شیوه هایی که سخنور برای انتقال اندیشه خود برمی گزیند، دست یابد و به یاری فرانقش های اندیشگانی، بینافردی و متنی در سطح زبان اتفاق می افتد. نامه 21 منشآت قایم مقام فراهانی نامه ای سیاسی است که از جانب فتحعلی شاه قاجار خطاب به تزار روس نگاشته شده است. با توجه به اوضاع فرهنگی و سیاسی عهد قاجار و طبقه بندی های اجتماعی نسبت به جایگاه نویسنده و گیرنده، این نامه از مقام فروتر به مقام برتر تنظیم شده و از میان نقش های ارتباطی زبان، نقش ترغیبی زبان در ساختار متنی آن غلبه دارد. با توجه به جهان بینی حاکم بر نامه، دیدگاه دینی نمود برجسته تری و مشارک اصلی گفتمان در این نامه پادشاه است که شیوه نامدهی، نشان از غلبه قدرت و ایدیولوژی وی در این اثر دارد.
    کلیدواژگان: منشآت، قائم مقام فراهانی، تحلیل انتقادی گفتمان، کارکرد تجربی زبان