فهرست مطالب

پژوهشنامه بختیاری شناسی و اقوام ایرانی
پیاپی 2 (پاییز و زمستان 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/10/11
  • تعداد عناوین: 12
|
  • ستار صادقی* صفحات 5-34

    این سوال مطرح است که در جامعه ای که تا سالهای اخیر زندگی روستایی و عشایری بخش عمده ساختار اجتماعی و فرهنگی آن را تشکیل داده ، شاخص های ایلی و عشایری به کجا انجامیده است؟ بختیاری ها، تا چه حد به شاخص های اجتماعی و فرهنگی ایل پایبند و نگرش آنها به شاخص های ایلی چگونه است؟ این نوشتار در پاسخ به این سوال موضوع را بر نمونه ای از ایل بختیاری ساکن در شهرستان های فارسان ،اردل و کوهرنگ به روش توصیفی، پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه بررسی نموده است. برآیند کلی پژوهش نشان میدهد که با وجود هجوم گسترده و فراگیر تجدد در ایران و به تبع آن در ایل بختیاری ،گرچه ساختار صوری زندگی عشایری بختیاری ها مثل کوچ نشینی و زندگی در سیاه چادر ها دستخوش تغییرات عمده شده (کاهش یافته) بختیاری ها ،هرچند نسبت به گذشته،کمتر، ولی هنوز به ساختار اجتماعی و فرهنگی خود پایبند و ابراز علاقه نموده و براساس آن زیست می کنند. 78/91درصد پاسخگویان معتقدند که یک ایلیاتی باید به دامپروری بپردازد. حدود 74 درحد کاملا موافق، معتقدند که یک ایلیاتی باید به لباس و شیوه زندگی ایل و طایفه خود افتخار کند. یا 73 درصد معتقدند زبان و گویش طایفه و ایل برایش مهم باشد. بقیه معرف ها هم نشان دهنده آن است که بختیاری ها به شاخص هایی که معرف ایلیاتی بودن او و بختیاری بودن اوست در حد بالا، پایبندند.

    کلیدواژگان: بختیاری، ایل، پایبندی، قوم، عشایر
  • اسماعیل جلیل پیران*، جهانگیر صفری صفحات 37-48

     در دوره معاصر شاعران با گرایشهای گوناگون سیاسی و حتی تفاوت در سطح بهره مندی،نتوانسته اند از اشاره کردن به مصداقهای باورهای دینی در اشعار خود روی گردان باشند.پژمان بختیاری از جمله شاعرانی است که هر چند باورهای مذهبی عمیقی ندارد اما در شعر خود از کاربرد مصادیق دین باوری و وصف امامان شیعه بهره برده است. در این مقاله سعی شده است تا سیمایی کلی از باورهای مذهبی در شعر پژمان بختیاری به تصویر کشیده شود و با دسته بندی این باورهای مذهبی، ضد و نقیضها و آشفتگی هایی که در دیوان این شاعر معاصر وجود دارد بررسی شود.این بررسی نشان می دهد که پژمان بختیاری،شاعری کاملا مذهبی نیست اما از زیباییهای مذهب در شعرش بی بهره نیست و به خصوص هنگام دلتنگی و خستگی از جهان مادی بیشتر به مذهب و دین و خداوند توجه دارد و به نوعی قلب خسته و دردمند خویش را به این وسیله تسکین می دهد. 

    کلیدواژگان: پژمان بختیاری، دین، مذهب، خداوند
  • محسن بهرامی نیا*، علیرضا خسروزاده، حسن آتش آب پرور صفحات 49-72

    ارتباطات فرامنطقه ای از دیرباز نقشی تعیین کننده در اقتصاد معیشتی ساکنان مناطق کوهستانی داشته است. چهارمحال و بختیاری در بستر تاریخی آن به عنوان گذرگاهی میان سرزمین های پست جنوب غرب و فلات مرکزی ایران مورد توجه بوده است. یکی از پدیدارهای ملموس در مطالعه انسان و جغرافیای سرزمینی آن مسیرهای گذری است که از دوران تاریخی تا به امروز منطقه بختیاری را از یکسو به دشت های پست و از سوی دیگر به سرزمین های مرکزی ایران متصل کرده است. نوشتار حاضر با اتکا بر شواهد باستان شناسی در پی بازشناسی بخشی از مسیری کاروان رو به نام جاده دزپارت است که شوشتر را به اصفهان متصل کرده است. شواهد باستان شناسی نشان می دهد جاده پیش گفته کمینه از دوران ساسانی تا پیش از صنعتی شدن جوامع مورد استفاده بوده و آن گونه که متون تاریخی اشاره دارند بخشی از جاده کاروان رو و تجاری بوده است. این راه در دوره زمامداری اتابکان لر (جاده اتابکی) از شوشتر (تستر) شروع شده، پس از گذر از تنگه درکش ورکش، دشت شهرکرد و گردنه رخ در نهایت وارد دشت اصفهان (صفاهان) می شده. ساختار زمین شناسی و توپوگرافی حاکم بر منطقه بختیاری ترکیبی از رشته کوه های مرتفع و دره های عمیق ایجاد کرده، و در نتیجه تنها مسیرهای مشخصی را برای عبور و مرور کاروان ها ممکن ساخته است. متون تاریخی و شواهد باستان شناسی همچون کاروانسراهای فرخشهر و شلیل، بناهای سنگی خشکه چین خان اوی، بقایای پل ها و بخشی از جاده سنگ فرش و شمار زیادی محوطه های با پراکندگی سطحی سفال اهمیت دو مسیر ارتباطی پیشنهاد شده را نشان می دهد.

    کلیدواژگان: منطقه بختیاری، جاده دزپارت، شواهد باستان شناسی، متون تاریخی
  • ندا کردونی صفحات 73-102

    ایران، کشوری برخوردار از تنوع فرهنگی است که گروه های متعدد زبانی، مذهبی، قومی در آن، قرن ها است در کنار یکدیگر زندگی نموده و روابط قومی-ملی منحصر به فردی را تجربه نموده اند. ماهیت و کیفیت همزیستی عموما مسالمت آمیز بین گروه های متعدد جامعوی  در ایران، با شکل گیری دولت ملی در آغازین سال های قرن گذشته  و همزمان با تحولات صنعتی ناشی از کشف و استخراج نفت، با تغییراتی همراه بوده است.  در این میان، جنوب ایران که محور این تحولات صنعتی است و از غنای فرهنگی متنوع و ویژه ای (به دلیل زیست گروه های قومی متعدد) برخوردار است، شاهد روندها و رخدادهای ویژه ای حول هویت های قومی و همزیستی ملی بوده است. قوم بختیاری، به عنوان یکی از اقوام ساکن در جنوب ایران، نقش ویژه ای در این روندها ایفا نموده و البته از این روندها، تاثیر پذیرفته است. آنچه که در این میان شایان توجه است، این است که با وجود مطالعات گسترده ی تاریخی، انسان شناسی و جامعه شناسی در خصوص روابط بین قومی و قومی-ملی در ایران، کمتر شاهد آن بوده ایم که  این تنوع فرهنگی ویژه و روابط قومی-ملی در ایران، در یک چشم انداز حقوقی و بر محور انتظارات مشروع برآمده از هویت گروهی مورد مطالعه قرار گیرد. اهمیت اینگونه مطالعات، زمانی روشن تر خواهد شد که بر این امر اهتمام داشته باشم که  بررسی و تعمق در مطالبات و انتظارات گروه های قومی و ماهیت ارتباط با دولت ملی و تغییرات صورت گرفته در آن، می تواند گامی مهم در بقا و رشد همبستگی ملی در جوامع مختلف، از جمله در ایران باشد. با چنین رویکردی، این مقاله در تلاش است که با بررسی و مطالعه ی  روابط قوم بختیاری با دیگر گروه های قومی در جنوب ایران و  با دولت مرکزی، به ویژه همزمان با سالهای آغازین استخراج نفت، در یک چشم انداز حقوقی، بر این مهم تاکید ورزد که چگونه این قوم در کنار تلاش برای حفظ و توسعه هویت فرهنگی خود، توانسته است در حفظ و بقای هویت ملی ایرانی نیز نقش آفرینی نماید. به عبارت دیگر، با واکاوی تغییرات صورت گرفته حول هویت بختیاری، این نوشتار تلاش خواهد کرد که به این پرسش بپردازد که انتظارات مشروع قومی(در اینجا بختیاری) چگونه در چارچوب های ملی، تبیین و تفسیر شده است و چگونه می توان با یک رویکرد حقوقی به این انتظارات پاسخ داد و از آن در جهت انسجام ملی بهره برد.

    کلیدواژگان: حقوق قومی-فرهنگی، انتظارات مشروع، قومیت، ایرانیت، دولت
  • معصومه قاسمی*، حمید رضایی صفحات 103-134

    بختیاری ها از اقوام ایرانی هستند که پیشینه ی کهن تاریخی و فرهنگی ریشه داریدارند و با نگاهی به تاریخ، فرهنگ و ادبیات مکتوب و شفاهی گسترده آن ها میتوان به خوبی از این واقعیت آگاه شد. با توجه به گستردگی حوزه ی فرهنگ عامه ی بختیاری، اشعار و ترانه های آهنگین مردمی در نزد آنان همواره از جایگاه ویژه و ممتازی برخوردار بوده است و گذشت زمان نتوانسته سبب فراموشی کلی این دل سروده ها و نغمه ها شود؛ چرا که این ترانه ها از درون زندگی مردم بختیاری جوشیده و با تاریخ، ادبیات و فرهنگ آن ها پیوندی ناگسستنی دارد.ترانه ها بخشی از ادبیات شفاهی جامعه ما را تشکیل میدهد، که آفریده ذهن مردم است؛ ادبیاتی که از میان مردم شکل گرفته، به کمال رسیده و مطابق با فرهنگ ها، اقوام، زبان ها و متناسب با شرایط اجتماعی، دگرگونی هایی را پذیرفته ودر عین حال دربردارنده ویژگی های خاصی است . از ویژگی های ترانه های عامیانه، سادگی بیان و روانی کلام است، به نحوی که برای درک آن نیازی به تامل نیست و به آسانی قابل فهم است. شاید بتوان سادگی و کوتاهی ترانه را به نوعی با ارزش وقت در جامعه روستایی مربوط دانست... و البته واقع گرایی را نیز از ویژگیهای ترانه های عامیانه، باید دانست.تشبیه، به عنوان یکی از صورت‏های‏ خیال‏انگیز، در خلق تصاویر صرفا زیبا در ادب فارسی فراوان به کار رفته است، درمقاله ی حاضر کارکردهای تشبیه و انواع آن را در کتاب موادی برای مطالعه گویش بختیاری مورد بررسی و تحلیل قرارداده، بسامد هر نوع را مشخص کرده ایم. 

    کلیدواژگان: موادی برای مطالعه گویش بختیاری، شعر عامه، مشبه به، صور خیال، ترانه های بختیاری
  • ولی الله نصیری*، سیمین یاری صفحات 135-151

     پژوهش پیش روی، ما را با آداب ازدواج به سبک دیرین و سنتی آشنا می سازد. آداب بسیاری که با ظهور تجدد و به بهانه ی مدنیت و مدرنیسم، از خاطرها حذف و به خاطره ها پیوسته است. پژوهش حاضر گوشه ای از فرهنگ مذکور را در مشکین شهر - بخشی از قلمرو آذربایجان ایران به تصویر می کشد. هدف از انجام این نوشته انعکاس آداب گذشتگان در نحوه و چگونگی سنت های ازدواج رایج و متداول در زمان گذشته می باشد. روش به کار برده شده در این جستار، توصیفی، اسنادی و میدانی است. این تحقیق مراحل مختلف سیر ازدواج را از خواستگاری تا جشن های زیبای عروسی در زمان گذشته و کنونی مورد بررسی قرار می دهد. اولیا نقش اساسی در این پیوند دارند. این نوشته در نظر دارد برای خوانندگان دیدگاه های روشنی را راجع به آداب و جشن های ازدواج که ممکن است هرگز تکرار نشود ارایه کند.  

    کلیدواژگان: خیاو، ازدواج، مشکین شهر، فرهنگ، سنت
  • مجید ساریخانی*، امین بابادی عکاشه، محمود حیدریان صفحات 153-176

    باستان مردم شناسی مطالعه و بررسی شیوه زندگی امروزی است تا درک فرایند هایی را برای باستان شناسان مقدور کند رویکرد میان رشته ای اتنوآرکیالوژی یا باستان مردم شناسی می تواند اطلاعات بسیار روشنی را از باستان شناسی به دست دهد. یکی از اقوامی که از لحاظ الگوی معماری، معیشت و استقرار شباهت زیادی با نمونه داده های باستان شناسی در ادوار پیش از تاریخ و آغاز تاریخی دارند و مطالعات میان رشته ای در ارتباط با آنها انجام گرفته است، قوم بختیاری است. پژوهش پیش رو سعی دارد تا با استفاده از رویکرد باستان مردم شناسی به معرفی معماری مافه گه بختیاری یکی از جنبه های رفتاری این قوم بپردازد. هدف اصلی این پژوهش معرفی، ثبت و مستندنگاری کامل مافه گه به صورت دقیق و مقایسه ویژگی های ساختاری و فرهنگی آن با شواهد باستانی است. پس از بررسی ویژگی های این اثر با بررسی شواهد باستانی از قبیل نقوش سفالی، آثار مهرها و اثر مهرهای موجود در منطقه گسترش قوم بختیاری به مقایسه جنبه های مشترک این رفتار پرداخته می شود. روش تحقیق توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات اسنادی و شناسایی منابع و متون است. در بخش مطالعات میدانی یا پیمایش سطحی در مناطق بختیاری نشین نیز از روش های مرسوم در انسان شناسی شامل مصاحبه با مردم، بازدید و مشاهده زندگی روزمره مناطق عشایری و همچنین شرکت در مراسم مربوط به خاکسپاری و عزاداری قوم بختیاری به منظور توجه به جزییات و مشاهده شیوه اجرای آداب و رسوم آن ها استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که نصب شاخ بر مافه گه های بختیاری را در شواهد و آثار بجا مانده از فرهنگ و تمدن ایلام باستان، خصوصا معماری معابد آنان عینا قابل مشاهده است.

    کلیدواژگان: ایلام باستان، قوم بختیاری، معماری، قوم باستان شناسی
  • افشین خانبابازاده*، مهناز نظامی عنبران صفحات 177-203

    کنایه ‎ها از مهمترین گونه‎ های ادبی در ادبیات شفاهی هستند که گوینده مشخصی ندارند و می‎توان آن‎ها را در گفتگو مردم جوامع خودش جست‎وجو کرد، آن‎ها اجتماع و فرهنگ و آداب و رسوم جوامع خود را به خوبی نمایان می‎کنند. بدین‎گونه کنایه‎ ها جملات و کلماتی هستند که در زبان مردم جاری می‎شوند و یکی از علل ماندگاری‎شان همین مردم هستند چون در گفتار روزانه‎شان استفاده می‎کنند، کنایه ‎ها صاحب زیبایی بیان هستند و جست‎وجوی معنی اصلی در آنها دارای لذتی خاص می‎باشد، بنابراین بررسی کنایه‎ های موجود در گویش ‎های ایران از اهمیت ویژه ‎ای برخوردار است، بسیاری از کنایه‎ های زبان تالشی مختص قوم تلاش می‎باشد و تعدادی هم با دیگر زبان‎ها مشترک می‎باشد، از آنجایی که این تحقیق بدیع و تازه است و تاکنون در هیچ تحقیقی به طور جداگانه کنایه‎ های موجود در تالشی شمالی پرداخته نشده است پس می‎تواند بخشی عظیمی از فرهنگ و ادب این زبان را به نسل‎های آینده منتقل کند. در این راستا این پژوهش کنایه‎ های عامه زبان تالشی شمالی را جمع آوری و در دو دسته مجزا، آنهایی که در زبان فارسی معادل دارند و آنهایی که در زبان فارسی برای آنها معادلی یافت نشد، بررسی کرده‎ و بعد از آوانویسی کنایه‎ ها، به ترجمه، معنای کنایی و کاربرد آن‎ها پرداخته شده‎است.

    کلیدواژگان: کنایات، زبان تالشی شمالی، زبان فارسی، آوانویسی، معنای کنایی
  • بشیر جم* صفحات 205-226

    ضمیرهای انعکاسی یا تاکیدی مفرد و جمع در زبان فارسی از پیوند تکواژ «خود» با ضمیرهای پیوسته که جزء پی بست ها هستند ساخته می شوند. این مقاله به تحلیل تطبیقی تلفظ ضمیرهای انعکاسی در گویش بختیاری به عنوان یک گونه زبان فارسی در چارچوب نظریه بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 2004 /1993) می پردازد. هدف این پژوهش معرفی فرایندها و محدودیت های مشترک و متفاوت در تلفظ های گوناگون ضمیرهای انعکاسی و تحلیل علت آنها و دست یابی به یک رتبه بندی دربرگیرنده نهایی از محدودیت های مختلف در این گونه بوده است. رتبه بندی های نهایی تبیین کننده همه تلفظ های ضمیرهای انعکاسی در گویش بختیاری می باشند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که افراشتگی پیش خیشومی در ضمیرهای انعکاسی جمع تنها فرایند مشترک بین فارسی گفتاری معیار و گویش بختیاری است. نیز علت اصلی تلفظ متفاوت ضمیرهای انعکاسی در گویش بختیاری حذف همخوان /d/ی واژه «خود» است که زمینه چین فرایند حذف واکه پی بست برای رفع التقای واکه ها می گردد. همچنین، دلیل تلفظ همخوان پی بست /-aS/ به صورت [S] یا [s] در مناطق مختلف بختیاری نشین تبیین شده است. تحلیل ها نسبتا درزمانی است چون تغییرات تلفظی ضمیرهای انعکاسی در تاریخ گویش بختیاری رخ داده ‍اند و امروزه این ضمیرها تلفظ دیگری ندارند.

    کلیدواژگان: گویش بختیاری، ضمیرهای انعکاسی فارسی، افراشتگی پیش خیشومی، لثوی شدگی، حذف واج
  • زهرا خسروی دستگردی*، پیرعلی ناصری کریموند صفحات 227-264

    "زبان" سیستمی ذهنی است که با استفاده از تعدادی محدود نشانه های زبانی (واژگان) و تعدادی محدود قاعدهدستوری، تعدادی نامحدود جمله، جهت ارتباط و انتقال اطلاعات می سازد "زبانشناسی" مطالعه علمی و روشمند زبان (بررسی زبان بر اساس نطریه ای همگانی به گونه ای که بتوان درستی پژوهش را با روش های تجربی آزمود) است، در چند مرحله شامل:1- جرقه فکری 2- مشاهده و طبقه بندی 3- گردآوری و فهرست داده ها 4- فرضیه 5- آزمودن فرضیه ها. "زبانشناسی تاریخی"(=در زمانی) و "زبانشناسی همزمانی"، دو رویکرد پیشنهادی سوسور زبانشناس سوییسی برای مطالعه دستگاه های نشانه شناختی است. "زبانشناسی  تاریخی"، مسایل و تغییرات زبانی را در زمان های مختلف می کاود، درحالی که زبانشناسی همزمانی، روشی است جهت بررسی مسایل و تغییرات زبانی در یک نقطه مشخص زمانی. نظر به اینکه در مطالعات زبانی، مطالعه همزمانی صرف، عملا ممکن نیست، نگارندگان کوشیده اند با کمک دو رویکرد در زمانی و همزمانی، بخشی ازساختار آوایی بختیاری (برخی محدودیت های واج آرایی، خوشه های همخوانی...) را توصیف، تحلیل و تبیین نمایند. نتایج تحقیق که به شیوه توصیفی- تحلیلی و بر پایه روش اسنادی است، نشان می دهد، در نظام ارتباطی بختیاری، محدویت های آوایی موجود در خوشه های همخوانی، در واژگان ساده، مشتق و مشتق - مرکب، بیشتر ازواژگان مرکب است؛ یعنی محدودیت های خوشه ای در واژگان مرکب، بسیار کمتر است؛ درهجای cvcc وجود خوشه ,tr , č* ,b* , p* p* (بجز وام واژه هایی چون pamp...)غیرممکن است؛ یعنی b وp نمی توانندعضو اول خوشه دوهمخوانی باشند؛p حتی نمی تواند عضو دوم خوشه دوهمخوانی باشد، ,b , č.. نمی توانند عضو اول خوشه دو همخوانی باشند و...

    کلیدواژگان: زبانشناسی درزمانی، زبانشناسی همزمانی، محدودیت های نظام آوایی، همخوان های بختیاری
  • افسانه قانی* صفحات 265-303

    در این نوشتار کیفی برای نخستین بار با رویکرد انسان شناسی فرش و شیوه تحلیل محتوی، با تکیه بر شواهد باستان شناسی، اطلاعات میدانی و معانی اسطوره ای سعی برآن بود با هدف تبیین محتوای نقوش قالی های ایلام، معنای پرکاربردترین نقش مایه های قالی های لچک ترنج ایلام به خصوص شمسه، نیلوفر، فرم های انتزاعی آب، قوچک، گوزن، کلاغ، گل های سه و هفت شاخه و انار بازنشانی و در یک مطالعه تطبیقی و با تکیه بر شیوه تحلیل محتوا با رویکردهای ذکر شده، مورد تحلیل قرار گرفته تا بیشتر بتوان به ارزش ها و رابطه های محتوایی این نقوش با فرهنگ بومی دست یافت و به این سوال پاسخ داده شد که معناهای پنهان برخی نقش مایه های قالی های لچک و ترنج ایلام با تکیه بر رویکرد انسان شناسی فرش و تحلیل محتوا کدامند؟ داده های موردنیاز برای این پژوهش از طریق جمع آوری تصاویر قالی های لچک و ترنج و اطلاعات موردنیاز برای تحلیل آنها از طریق مطالعات میدانی و کتابخانه ای فراهم آمد و درنهایت مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن داشت که بافندگان ایلامی با تاثیرپذیری از دستاوردهای فرهنگی محل زیستشان به خلق نقوشی در قالی هایشان همت گماشته اند که سبک و درونمایه نگاره ها، بیشتر بر دستاوردهای باستانی به خصوص منطقه دره شهر ایلام، فرهنگ شفاهی منطقه و معانی اسطوره ای تکیه دارند که معنای بیشتر آن ها به روایت زایش مهر و همکاری آناهیتا در آن باز می گردد. در طی ایجاد نقوش، بافندگان از معانی اسطوره ای و... آگاهی ندارند و صرفا به صورت اجدادی به خلق نقوشی در دستبافته هایشان همت می گمارند که در فرهنگ بومی دارای معانی باارزشی برایشان است.

    کلیدواژگان: انسان شناسی فرش، ایلام، شمسه، طرح لچک و ترنج، قالی، مهر
  • علی رنگچیان*، محمود حاجی نصیری صفحات 305-315

    هنر- صنعت بافت فرش شاید ابتدا در میان جوامع کوچ نشین و عشایر به عنوان نیاز مادی انسان به زیرانداز آغاز شده، و سپس در اقوام و طوایف مختلف، چه در شیوه های بافت، چه در نقوش و چه در نوع و کیفیت مواد اولیه دستخوش تغییر و تحول شده است. قالی بافی هنری است که تار و پودش آیینه فرهنگ و سنتها و ذهنیات و باورهای مردم بوده است. این هنر مانند سایر هنرهای سنتی ایران ریشه در فرهنگ دارد که در درجه نخست کالایی کاربردی محسوب می گردد و عشایر و ایلات از مهمترین حامیان و تولیدکنندگان هنرهای کاربردی در ایران به شمار می آیند. قالی عشایری سندی معتبر برای مطالعه هنر و فرهنگ ایران به شمار می آید و مهمترین عرصه بروز سلیقه مردمان و اقوام مختلف، به ویژه زنان روستایی و عشایری ایران است. به علاوه آگاهی از رسوم و سنتهای نهفته در آن، باعث گشایش پنجره های افزون تری به دنیای پیرامون ما می گردد. تاکنون بیشترین توجه محققان در حوزه فرش روستایی و عشایری به نشانه های تصویری و نقوش فرش ایران بوده، و این بخش از فرش های ایران بیشتر توجه را به خود معطوف داشته است. حال فارغ از مفاهیم پنهان در کیفیت بافت و نقوش، نفس بافت فرش نیز می تواند به عنوان یک سند پراهمیت مورد کنکاش و بررسی قرار گیرد.

    کلیدواژگان: فرش عشایری، قوم بختیاری، رسوم و سنتها، قالی بافی، نقش شیر
|
  • Pages 5-34

    the question arises that in a society where rural and nomadic life has been the major part of its social and cultural structure until recent years, where have tribal and nomadic indicators gone? To what extent do the Bakhtiaris adhere to the social and cultural indicators of the tribe and what is their attitude towards the indicators of the tribe? In response to this question, this article has investigated the issue on a sample of the Bakhtiari tribe living in Farsan, Ardal and Kohrang cities in a descriptive, survey method and using a questionnaire. The general result of the research shows that despite the widespread and comprehensive invasion of modernity in Iran and as a result in the Bakhtiari tribe, although the formal structure of the Bakhtiari nomadic life such as nomadism and living in black tents has undergone major changes (reduced). Bakhtiaris, although less compared to the past, but still adhere to their social and cultural structure and express interest and live based on it. 91.78% of the respondents believe that an Illyrian should engage in animal husbandry. About 74% strongly agree, they believe that an Illyrian should be proud of the dress and way of life of his clan. or 73 percent believe that the language and dialect of the clan and tribe are important to him. The rest of the indicators also show that the Bakhtiaris adhere to the indicators that show that he is an Illyrian and that he is a Bakhtiari at a high level.

    Keywords: Bakhtiari, piebandi, tribe, tribes
  • Esmaeil Jalilpiran *, Jahangir Safari Pages 37-48

    In the contemporary period, poets with different political tendencies and even differences in the level of benefit have not been able to avoid referring to examples of religious beliefs in their poems. Pejman bakhtiari is one of the poets who, although he does not have deep religious beliefs, but in her poetry, he used the examples of religious belief and the description of Shia imams. In this article, an attempt has been made to portray a general image of religious beliefs in Pejman bakhtiari's poetry, and by categorizing these religious beliefs, the contradictions and confusions that exist in the divan of this contemporary poet have been investigated. his study shows that Pejman Bakhtiari is not a completely religious poet, but he is not devoid of the beauty of religion in her poetry, and especially when he is bored and tired of the material world, he pays more attention to religion, religion and God, and in a way he heals his tired and painful heart by this means it relieves. 

    Keywords: Pejman bakhtiari, Religion, God
  • Massome Ghassemi *, Hamid Rezayi Pages 103-134

    The Bakhtiaris are one of the Iranian ethnic groups that have a deep historical and cultural background, and by looking at their history, culture and extensive written and oral literature, this fact can be well understood. Considering the vastness of Bakhtiari's popular culture, folk songs and poems have always had a special and privileged position in their eyes, and the passage of time has not been able to cause the total forgetting of these heartfelt songs and songs. Because these songs are born from the life of Bakhtiari and have an inseparable connection with their history, literature and culture.Songs form a part of the oral literature of our society, which is created by the minds of the masses of people; The literature that was formed among the people, has reached perfection and has accepted some changes according to the cultures, ethnic groups, languages and according to the social conditions, and at the same time it contains certain characteristics. One of the characteristics of folk songs is the simplicity of expression and fluency of words, in such a way that there is no need for reflection to understand it and it is easy to understand. Perhaps the simplicity and brevity of the song can be related to the value of time in the rural society... and of course, realism should also be recognized as one of the characteristics of folk songs.Simile, as one of the imaginative forms, has been used in the creation of purely beautiful images Persian literature.

    Keywords: Materials for studying Bakhtiari dialect, popular poetry, similar to, imaginary images, Bakhtiari songs
  • Valiyollah Nasiri *, Simin Yari Pages 135-151

     The present research introduces us to the ancient and traditional style of marriage. Many customs that have been removed from memories and added to memories with the advent of modernity and under the pretext of civility and modernism. The present research depicts a corner of the mentioned culture in Meshkinshahr - a part of the territory of Azerbaijan, Iran. The purpose of this writing is to reflect the traditions of the past in the manner and manner of common and common marriage traditions in the past. The method used in this research is descriptive, documentary and field. This research examines the different stages of the marriage process from courtship to beautiful wedding celebrations in the past and present. Parents play an essential role in this connection. This article intends to provide the readers with clear views about marriage customs and celebrations that may never be repeated. 

    Keywords: street, marriage, Meshkin Shahr, culture, tradition
  • Majid Sarikhani *, Amin Babadi Akasheh, Majmood Heydarian Pages 153-176

    Ethno-Archeology is the study of modern lifestyles to enable archaeologists to understand processes. The interdisciplinary approach of ethno-archeology can provide very clear information from archeology. One of the tribes that in terms of architectural pattern, livelihood and settlement are very similar to the sample of archaeological data in prehistoric and historical periods and interdisciplinary studies have been done in connection with them, the Bakhtiari people. The present study tries to introduce the Bakhtiari Mafe-Gah architecture, one of the behavioral aspects of this people, using the ethno-Archeology approach. The main purpose of this research is to introduce, record and document the complete Mafe-Gah in detail and compare its structural and cultural features with ancient evidence. After examining the characteristics of this work, by examining the ancient evidences such as pottery motifs, the effects of seals and the effect of seals in the Bakhtiari region, the common aspects of this behavior are compared. The descriptive-analytical research method is based on documentary studies and identification of sources and texts. In the field studies or surface survey in Bakhtiari areas, common methods in anthropology include interviewing people, visiting and observing the daily life of nomadic areas, as well as participating in funerals and mourning ceremonies of Bakhtiari people to pay attention to details. And observation of the manner in which their customs have been used. The results indicate that the installation of horns on Bakhtiari Mafe-Gah can be seen in the evidence and relics of the culture and civilization of ancient Elam.

    Keywords: Ancient Ilam, Bakhtiari people, Architecture, Ethno-Archeology
  • Afshin Khanbabazadeh *, Mahnaz Nezamianbaran Pages 177-203

    Allusions are one of the most important literary genres in oral literature that do not have a specific speaker and can be found in the conversations of the people of their own communities.They show In this way, ironies are sentences and words that flow in people's language, and one of the reasons for their persistence are these people because they use them in their daily speech, ironies have the beauty of expression and search The main meaning in them has a special pleasure.Therefore, the investigation of ironies in Iranian dialects is of special importance, many of the ironies of the Talish language are specific to the Talish people, and some of them are shared with other languages, since this research It is novel and new, and so far no research has addressed the allusions in Northern Talashi separately.Therefore, it can transfer a huge part of the culture and politeness of this language to future generations. In this regard, this research collects the general ironies of the Northern Talashi language and examines them in two separate categories, those that have an equivalent in Persian and those for which no equivalent was found in Persian, and after transliterating the ironies , the translation, meaning of irony and their application have been discussed.

    Keywords: allusions, Northern Talshi language, Farsi language, transliteration, the meaning of irony
  • Afsaneh Ghani * Pages 265-303

    In this qualitative study, for the first time with an anthropological approach to carpet and using content analysis method, relying on archaeological evidence, field information and mythological meanings, the attempt was made to explain the content of the Ilam carpet patterns, the most common motifs in Lachak-Taranj Ilam carpets, especially Shamsa, Niloufar, abstract water forms, Qochaq, gazelle, crow, three and seven-branched flowers, and pomegranate, were reviewed and analyzed in a comparative study and using the mentioned content analysis approach in order to better understand the values and content relationships of these patterns with the native culture. The question of what hidden meanings some of the motifs in medallion and corner rugs have was answered. The necessary data for this research was obtained through collecting images of medallion and corner rugs, field studies of key informants, and library research, and was finally analyzed. The results indicated that Ilam weavers, influenced by the cultural achievements of their environment, have created patterns in their rugs that rely more on ancient achievements, especially in the Ilam Valley region, the region's oral culture, and mythological meanings. The meaning of most of these patterns is related to the story of the birth of love and cooperation between Anahita and Mithra. During the creation of patterns, weavers are not aware of mythical meanings and so on, and simply strive to create patterns in their handwoven fabrics that hold valuable meanings in their native culture.

    Keywords: Ilam, Anthropology of Carpet, Rug, Medallion, Corner design, Shamse (the sun), Mithra