فهرست مطالب

ایلات و عشایر - سال هفتم شماره 2 (پاییز و زمستان 1396)

نشریه ایلات و عشایر
سال هفتم شماره 2 (پاییز و زمستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1401/07/09
  • تعداد عناوین: 6
|
  • ولی الله نصیری * صفحات 1-24

    واکاوی فرهنگ مردمان در حوزه های متفاوت بسیار حایز اهمیت است، یکی از مهم ترین فرهنگ ها، هنر موسیقی محلی هر قوم و قبیله است. هنری که شاعر در آن، زندگی مردمان آن قوم را به بهترین وجه به شعر می آورد. بزرگترین قوم ایران یعنی بختیاری ها، دارای آداب و رسوم و موسیقی خاص خود می باشند، که در این مقاله به نقش موسیقی در زندگی جمعی مردم و هم چنین، به نقش زندگی مردم در شکل گیری و ساخت هنر موسیقیایی و شعرهای محلی آن ها پرداخته می شود. بیان آداب، رسوم، هنجارهای اجتماعی و فرهنگی از مهم ترین مولفه هایی است که در هنر موسیقی بختیاری توسط مسعود بختیاری به شعر در آمده، و آن را در قالب موسیقی محلی ریخته و در اختیار مردم قرار داده است. مسعود بختیاری که خود از معلمان و شاعران بزرگ این قوم می باشد، با استعداد و نبوغی که در شعرسرایی محلی همراه با واژگان اصیل بختیاری داشتند، توانستند زندگی مردم را در قالب شعرهای حماسی، عاطفی و مردم شناسانه بسرایند. ایشان، روح جمعی، احساسات اجتماعی، وجدان جمعی، روح قبیله ای، تعاون، همکاری و همیاری، دلیری، شجاعت، سخاوت، عشق، محبت، تلاش مردان و زنان قبیله و آداب و رسوم را به شعر و موسیقی می آورد. این نوع از موسیقی توانسته است مناسبات و ارتباطات هنر موسیقی با شخصیت فرهنگی یک قوم را به بهترین وجه بیان کرده، و آن چه در این جایگاه مهم است زنده و پویا کردن این نوع فرهنگ بوده که در بازاندیشی و بازآفرینی آن، به فرهنگ کشور غنی بخشیده، و در این زمینه، اندیشمندان نبایستی از هیچ کوششی دریغ کنند.

    کلیدواژگان: اجتماع، موسیقی، بختیاری، انسجام، همیاری
  • محمدتقی فاضلی *، عبدالعزیز موحد نساج صفحات 25-50

    بشر برای انتقال و اخذ پیام و ایجاد ارتباط با همنوعان خود از وسیله ای به نام زبان استفاده کرده است. زبان مهمترین وسیله و ابزار ارتباط به شمار می آید و زبان به عنوان نهاد اجتماعی است. بدین معنی که افراد یک اجتماع به منظور آگاهی از مقاصد و نیات یکدیگر و برقراری ارتباط با همدیگر عناصر آن را برقرار کرده اند، به عبارت دیگر نقش و وظیفه ی آن در همه ی اجتماع یکسان است، شکل آن الزاما در همه ی جوامع یکسان نیست نحوه ی عمل آن در همه ی اجتماع با اجتماع دیگر آشکارا تفاوت دارد، از نظرزبانشناسان عوامل جغرافیایی و اجتماعی در پیدایش گویش ها موثرند. از آنجا که در بسیاری ازگویش ها و لهجه ها تغییرات و تحولات زبانی یکسان نیست. مثلا تحولات زبانی در زبان معیار؛ فارسی تهرانی در مرکز سریعتر از سایر گویش های ایرانی که در مناطق جغرافیایی دور افتاده مانند بختیاری و لری و دزفولی و غیره صورت می گیرد. مردم خوزستان به یکی از گویش های ایرانی سخن می گویند که جزء گویش های جنوب غربی ایران محسوب می شود. مانند گویش های شوشتری-لری- لکی و... در این جستار سعی شده است به بررسی فرایند های واجی و آوایی و تبدیل و دگرگونی واج ها به واج های دیگر با توصیف به روش علمی در گویش بختیاری و مقایسه با فارسی دری (زبان معیار) پرداخته شود. همچنین برخی از تحولات آوایی دیگر مطابق موازین زبان شناسی به این گویش پرداخته شده است، مانند: قلب- ابدال – افزایش- همگونی- ناهمگونی – و... . البته بررسی این فرایندها شاید بتواند بخشی از سیر تحولات زبان فارسی را بازگو نماید

    کلیدواژگان: زبان، گویش بختیاری، فرایند آوایی(واجی)
  • غلامعلی ایزدی * صفحات 51-64

    در این پژوهش برآن شده ام تا نوستالژی در شعر گویشی بختیاری را بررسی نمایم و از این رهگذر به احساسات اجتماعی مردمان بختیاری که در اشعار گویشی شان انعکاس یافته است، نگاهی بیفکنم؛ احساساتی چون بیگانگی نسبت به دنیای حاضر، بی رغبتی به زندگی صنعتی شهری و طبیعت گرایی که غالب بختیاری ها را وامی دارد تا دنیای مطلوب خویش را در گذشته با شکوهشان جستجو کنند و سادگی و صفای زندگی ساده ایلی و کوچ نشینی را بر دردسرهای زندگی شهری ترجیح دهند و با این قبیل اشعار، دمی از جهان و کار جهان برآسایند.

    کلیدواژگان: فرهنگ، اسطوره، طبیعت گرایی، بختیاری، نوستالژی
  • مهدی خنده رو *، احمد رضایی صفحات 65-92

    عادت واره بوردیو یکی از مفاهیمی است که در جامعه دانشگاهی ما کمتر به آن توجه شده است. به طوری که مقالات بسیار کمی در این زمینه وجود دارد. عادت واره قومیت یکی از این مفاهیم است. هدف از این مقاله شناسایی مفهوم عادت واره به ویژه عادت واره قومیت و کاربرد آن در تحلیل قومیت در جامعه ایران می باشد. روش تحقیق این مقاله اسنادی و کتابخانه ای بوده است. یافته های نشاندهنده آن است که عادت واره قومیت در نحوه پوشش، راه رفتن، صحبت کردن و حتی بدن قومی ظهور می کند. با این حال درباره عادت واره قومی محققانی کار کرده اند، اما کارهای محققان آن پیوستگی لازم را ندارد. عادت واره قومیت نیز در کارهای محققان حضور کمرنگی دارد. می توان گفت هنوز درباره ی عادت واره قومیت نیاز است تا کارهای بیشتری انجام شود تا این مفهوم به انسجام برسد.

    کلیدواژگان: بدن، قومیت، روشنفکران، عادت واره، تضاد ذهنی
  • وحید قلی زاده، سمیره صی محمدی *، حسین مهدیزاده صفحات 93-110

    این مقاله با هدف ارزیابی کیفیت زندگی روستاهای دهستان باراندوز چای شمالی استان آذربایجان غربی از طریق بررسی ابعاد و شاخص های کیفیت زندگی انجام گرفته است. جامعه ی مورد مطالعه ی این پژوهش را 12 روستای بالای 30 خانوار دهستان باراندوز چای شمالی تشکیل دادند. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 180 نفر برآورد شد که نمونه های مورد نظر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که روستاهای دهستان باراندوز چای شمالی در مجموع از لحاظ ابعاد کیفیت زندگی در چهار طبقه قرار می گیرند که در طبقه اول روستاهای قرالر کوه و شمس حاجیان با بالاترین سطح کیفیت زندگی قرار گرفته اند و در طبقه دوم؛ روستاهای قره آغاچ، قورت لو، برهانلو، دیزج تکیه و سارالان قرار دارند. همچنین در طبقه سوم روستای قطلو جای گرفته است و روستاهای ساریبگلوی معین، گوگ تپه، فقیه بگلو و بندایی با پایین ترین سطح کیفیت زندگی در طبقه چهارم جای گرفتند.

    کلیدواژگان: کیفیت زندگی، توسعه روستایی، شاخص های ذهنی، دهستان باراندوز چای شمالی
  • مهرانگیز محمودی کوهی، شبنم حاتم پور * صفحات 111-132

    قوم بختیاری ادبیات شفاهی پرباری دارد اما در دهه های اخیر به دلایل فرهنگی متعدد بسیاری از سنت ها و ادبیات شفاهی آن ها رو به فراموشی نهاده است از آنجایی که تاکنون هیچ گونه بررسی ساختاری بر روی قصه های بختیاری صورت نگرفته است. هدف پژوهش حاضر گردآوری این بخش از زندگی این قوم و ریخت شناسی قصه های بختیاری براساس الگوی ولادیمیر پراپ است. در این پژوهش 24 قصه پریان بختیاری از میان 53 قصه گویشی، انتخاب گردید و بر اساس الگوی ریخت شناسی پراپ بررسی شد. شیوه پژوهش کیفی است و پژوهشگر با ابزار مصاحبه تمام قصه ها را از 35 نفر گویشور سالمند با میانگین سنی 67 سال جمع آوری نموده است. داده ها با روش تحلیل محتوا مورد تجزیه قرار گرفتند. و چهار قصه بسیار معروف بختیاری به عنوان نمونه در این مقاله آورده شد.نتایج این تحقیق نشان می دهد که قصه های پریان بختیاری به میزان قابل توجهی از الگوی پراپ پیروی می کنند. کارکرد موجود در این قصه ها خارج از 31 کارکرد پراپ نیست. اغلب این قصه ها با خویشکاری نیاز و غیبت و مصیبت آغاز می شوند و با خویشکاری های رفع کمبود ، پاداش ، پیروزی و ازدواج پایان می پذیرند این قصه ها بیشتر ساختاری ساده و شبیه به هم دارند و اغلب یک، دو و سه حرکتی هستند و همچنین این بررسی نشان داد که قصه های بختیاری شامل تیپ های مختلف قصه های ایرانی از قبیل حکایت های افسانه ای ، جانوران ، اسطوره ای و جن و پری است.

    کلیدواژگان: ادبیات شفاهی، قصه های عامیانه، ریخت شناسی، پراپ، قوم بختیاری