فهرست مطالب

فصلنامه تحقیقات آفات گیاهی
سال چهاردهم شماره 1 (بهار 1403)

  • تاریخ انتشار: 1403/03/27
  • تعداد عناوین: 7
|
  • آمنه اسدی، محمد قدمیاری*، سمر رمزی جهرمی صفحات 1-17
    شپشک آردآلود چای Pseudococcus viburni  (Signoret)  یکی از آفات مهم باغ های چای و مرکبات در استان های شمال ایران است. در تحقیق حاضر اثر چند حشره کش با پایه گیاهی و فرمولاسیون میکروامولسیون عصاره برگ و ریشه Sophora pachycarpa روی شپشک چای در شرایط آزمایشگاهی به روش غوطه وری برگ بررسی شد. میزان LC50  حشره کش های ماترین، عصاره فلفل قرمز، اسانس دارچین و سیر، روغن چریش، صابون روغن نارگیل، روغن کرچک، عصاره فرموله شده برگ و ریشه گیاه S. pachycarpa و اسپیرومسیفن روی حشرات کامل شپشک آردآلود چای به ترتیب 2157، 1538، 2825، 5608، 4746، 6585، 4493، 5357 و 2676 میلی گرم ماده فرموله شده /لیتر محاسبه شد. همچنین میزان LC50 حشره کش های فوق روی پوره سن سوم این حشره به ترتیب 2188، 1555، 2809، 5559، 4703، 5842، 3457 ، 5195 و 1856 میلی گرم ماده فرموله شده/ لیتر محاسبه شد. آزمون های زیست سنجی نشان داد که بیشترین کارایی متعلق به حشره کش های عصاره فلفل قرمز، ماترین و اسانس دارچین و سیر بود. تیمار پوره های سن سوم شپشک آردآلود چای تیمار شده با حشره کش های گیاهی مورد آزمایش، فعالیت آنزیم های سم زدا از جمله آلفا- و بتا- استرازها، استیل کولین استراز، گلوتاتیون اس-ترانسفراز(GST)  و سامانه MFO را تحت تاثیر قرار داد. حشره کش های عصاره فلفل قرمز، اسانس دارچین و سیر و عصاره فرموله شده برگ S. pachycarpa سبب کاهش فعالیت آنزیم های آلفا-استراز ها شدند. از آنجا که عصاره فلفل قرمز، ماترین و اسانس دارچین و سیر مرگ و میر قابل ملاحظه ای روی پوره ها و حشرات کامل شپشک آردآلود چای داشتند، این حشره کش ها می توانند در مدیریت تلفیقی شپشک آردآلود چای مدنظر قرار گیرند.
    کلیدواژگان: آفت کش های گیاهی، آنزیم های سم زدا، سمیت، عصاره تلخه بیان
  • عسگر عباداللهی* صفحات 19-33
    شپشه آرد (Tribolium confusum du Val) یکی از مهم ترین سخت بالپوشان آفات محصولات انباری به خصوص دانه های غلات و آرد است. استفاده مکرر از آفت کش های شیمیایی در مدیریت حشرات آفت آثار ثانویه بی شماری مانند آلودگی محیط زیست، تهدید سلامتی انسان و موجودات غیرهدف و توسعه مقاومت آفات را در پی داشته است. در پژوهش حاضر، سمیت تدخینی و تاثیر ضد تغذیه ای اسانس رزماری روی حشرات کامل شپشه آرد بررسی شد. به دلیل ارتباط اجزای شیمیایی اسانس های گیاهی با خواص زیستی آن ها، ترکیبات اسانس رزماری با استفاده از گاز کروماتوگرافی-طیف سنج جرمی بررسی شد. اسانس رزماری سرشار از ترکیبات ترپنی شامل مونوترپن های هیدروکربنه (72/28 درصد)، مونوترپنوئیدها (03/57 درصد)، سسکوئی ترپن های هیدروکربنه (09/3 درصد) و سسکوئی ترپنوئیدها (25/3 درصد) بود. غلظت 5/73 میکرولیتر بر لیتر هوا از اسانس موجب تلفات 0/90 درصدی آفت بعد از 24 ساعت شد که طی 48 ساعت تا 100 درصد نیز افزایش پیدا کرد. استفاده از مقادیر LC40 و LC50 24 ساعته اسانس رزماری (به ترتیب برابر با 7/26 و 5/35 میکرولیتر بر لیتر هوا) باعث کاهش شاخص های تغذیه ای آفت شامل شاخص مصرف، نرخ مصرف نسبی و نرخ رشد نسبی بعد از 5 و 10 روز شد. همچنین، شاخص بازدارندگی تغذیه ای مقادیر بیان شده به ترتیب 7/40 و 9/45 درصد بعد از پنج روز و 4/53 و 5/59 درصد بعد از 10 روز برآورد شد. بنابراین، اسانس رزماری می تواند به عنوان یکی از عوامل در دسترس و کارآمد در مدیریت شپشه آرد برای انجام پژوهش های تکمیلی معرفی شود.
    کلیدواژگان: اسانس رزماری، ترکیبات ترپنی، سمیت، شپشه آرد، فعالیت ضد تغذیه ای
  • جلیل حاجی زاده*، رضا حسینی صفحات 35-44

    در سال 1402 نمونه هایی از برگ و سرشاخه های خرمالوی وحشی (Diospyros lotus L.) آلوده به کنه های پهن خانواده تارسونمیده (Tarsonemidae) از شهرستان رشت، استان گیلان جمع آوری شدند. پس از تهیه اسلایدهای میکروسکوپی از نمونه ها ، کنه ها با استفاده از منابع معتبر تاکسونومیک شناسایی شدند. برای اولین بار گونه Polyphagotarsonemus latus (Banks, 1904) از روی خرمالوی وحشی از استان گیلان شناسایی شد. علائم خسارت این کنه به صورت بدشکلی، پیچیدگی، تیره و ضخیم شدن برگ و بدشکلی سرشاخه ها و جوانه ها مشاهده شد. خسارت این آفت روی سرشاخه ها و برگ های جوان بسیار شدید است. این اولین گزارش از وجود کنه پهن زرد (Polyphagotarsonemus latus) روی خرمالوی وحشی در ایران است. همچنین، کنه های شکارگر زیر نیز همراه با این کنه آفت از روی خرمالوی وحشی جمع آوری و شناسایی شدند.

    کلیدواژگان: ایران، خرمالوی وحشی، شکارگر، کنه تارسونمیده، گزارش جدید
  • الهه تمنادار، شهناز شهیدی نوقابی*، روح الله صابری صفحات 45-60
    استفاده از ریزپوشانی در فرموله کردن عوامل زیستی مانند باکتری های آنتاگونیست نقش مهمی در افزایش کارایی و ماندگاری این عوامل در شرایط نامساعد محیطی دارد. در این تحقیق، تاثیر کپسوله کردن باکتری Pseudomonas fluorescens UPF5 با آلژینات-وی پروتئین به همراه نانوذرات اکسید سیلیس و روی بر بعضی عناصر مهم گیاه گوجه فرنگی، تعداد و طول دوره تخم گذاری و طول دوره زندگی شب پره مینوز گوجه فرنگی Tuta absoluta Meyrick (Lepidoptera: Gelechidae) بررسی شد. آزمایش های گلخانه ای در شرایط دمایی 2±27 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5 ± 60 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی صورت گرفت. تعیین مقدار برخی عناصر مهم در گیاه گوجه فرنگی در چهار تیمار شامل: 1) گیاه تیمار شده با باکتری کپسوله شده، 2) گیاه تیمار شده با نانوذرات اکسید روی+سیلیس، 3) گیاه تیمار شده با باکتری فاقد پوشش و 4) گیاه تیمار شده با آب + آلوینات + وی پروتئین (شاهد) انجام شد. نتایج نشان داد که تیمار گیاه با باکتری کپسوله شده باعث افزایش به ترتیب 2/10، 8/13 و 6/1 برابری میزان عناصر فسفر، پتاسیم و آهن نسبت به میزان این عناصر در گیاه شاهد شد. علاوه بر این، طول دوره قبل از تخمگذاری بالغ (APOP)، کل دوره قبل از تخمگذاری (TPOP) و طول عمر در حشراتی که روی گیاهان تیمار شده با باکتری کپسوله شده تغذیه شدند بیشتر بود؛ اما تعداد تخم ها در مقایسه با حشرات تغذیه شده از گیاهان شاهد کمتر بود. نتایج نشان داد استفاده از باکتری باعث بهبود رشد گیاه و افزایش مقاومت آن در برابر T. absoluta  شد.
    کلیدواژگان: باکتری کپسوله شده، آفت، عناصر ضروری گیاه، مقاومت گیاه گوجه فرنگی
  • نوشین زندی سوهانی*، ابراهیم تامولی طرفی صفحات 61-72
    نگهداری در سرما یک روش مفید برای افزایش دوره زنده مانی زنبورهای پارازیتوئید محسوب می شود، هرچند ممکن است بر توانایی زنده مانی و تخمریزی موفق آنها تاثیر منفی داشته باشد. در این مطالعه تاثیر نگهداری مراحل زیستی لارو و شفیره زنبور پارازیتوئید Aenasius bambawalei در دمای 4 درجه سلسیوس به مدت دو و چهار هفته بر طول دوره رشدی، نرخ ظهور و طول عمر افراد بالغ، نسبت جنسی و مشخصات مرفومتریک آنها مورد بررسی قرار گرفت. بیشترین میزان ظهور حشرات بالغ (72%) در شفیره هایی که به مدت دو هفته در سرما نگهداری شدند مشاهده شد. در ماده ها کوتاه ترین (4/8 روز) و طولانی ترین (4/11 روز) طول دوره رشدی پس از نگهداری در سرما، به ترتیب در شفیره و لاروهای سن آخرکه به مدت دو هفته درسرما نگهداری شده بودند، مشاهده شد. این روند در نرها نیز مشابه  بود و شفیره ها و لاروهایی که به مدت دو هفته معرض سرما نگهداری شده بودند، به ترتیب کوتاهترین (10 روز) و طولانی ترین (8/11 روز) طول دوره رشدی را نشان دادند. نسبت جنسی  و طول عمر افراد بالغ با افزایش طول دوره سرمانگهداری مراحل نابالغ به طور معنی داری کاهش یافت. همچنین طول ساق پای عقب و طول شاخک در مقایسه با تیمار شاهد کاهش نشان داد. براساس این نتایج، سرمانگهداری شفیره ها به مدت دو هفته برای افزایش زنده مانی حشرات بالغ توصیه می شود؛ زیرا نگهداری طولانی مدت شفیره ها و همچنین نگهداری مرحله لاروی زنبور پارازیتوئید A. bambawalei در سرما بر شایستگی های حشرات بالغ تاثیر منفی دارد.
    کلیدواژگان: زنده مانی، شپشک آردآلود پنبه، کنترل بیولوژیک، مرفومتریک، نسبت جنسی
  • مجید محمودی*، غلامرضا گل محمدی صفحات 73-86
    هدف تحقیق حاضر تیمار بذر پنبه با آفت کش و محلول پاشی گیاهچه با ترکیبات گیاهی مناسب است به نحوی که در کنترل آفات مکنده اول فصل در مزارع پنبه موثر باشد. در این پژوهش تاثیر تیمارها شامل:  1-تیمار بذر با تیامتوکسام (کروزر®)، 2-تیمار بذر با تیودیکارب (لاروین®)، 3-تیمار بذر با ایمیداکلوپرید (گائوچو®)، 4-محلول پاشی صابون حشره کش حاوی روغن نارگیل (پالیزین®)، 5-محلول پاشی حشره کش گیاهی حاوی عصاره فلفل (تنداکسیر®)، 6-محلول پاشی ایمیداکلوپراید (کنفیدور®) و 7-شاهد، بر آفات مکنده اول فصل گیاهچه پنبه بررسی شد. این بررسی در قالب طرح آزمایشی بلوک های کامل تصادفی با پنج تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی داراب طی دو سال (1399 و 1400) انجام شد. تیمار دوم و سوم فقط در سال دوم آزمایش به کار رفتند. نتایج سال اول نشان داد که تیمار بذر پنبه با کروزر® نسبت به دیگر تیمارها که به صورت محلول پاشی به کار رفتند، گیاهچه پنبه را تا یکماه بعد از کاشت، عاری از شته پنبه (Aphis gossypii Glover) نگه داشت. نتایج تجزیه آماری 41 روز بعد از کاشت نشان داد موثرترین روش کنترل تریپس پیاز (Thrips tabaci Lindeman) مربوط به تیمار بذر با کروزر® است. نتایج سال دوم آزمایش نشان داد که تیمار بذور پنبه با حشره کش های کروزر®، لاروین® و گائوچو® باعث کاهش معنی دار تراکم جمعیت پوره سفیدبالک پنبه [Bemisia tabaci (Gennadius)] تا انتهای دوره نمونه برداری (41 روز بعد از کاشت) شد. محلول پاشی گیاهچه با ترکیب های گیاهی (پالیزین® و تنداکسیر®) در هر دو سال در ابتدا اثر معنی داری بر کاهش جمعیت شته و سفیدبالک گذاشتند، ولی با افزایش زمان نسبت به دیگر تیمارها اثر آنها کمتر شد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، تیمار بذر با کروزر® نه تنها باعث کنترل بیشتر آفات مکنده گیاهچه پنبه (تریپس پیاز، شته پنبه و سفیدبالک پنبه) شد، بلکه از لحاظ اقتصادی، سلامتی کاربر و اثرهای زیست محیطی نیز می تواند گزینه بهتری باشد.
    کلیدواژگان: پالیزین®، تریپس، سفیدبالک، شته، کروزر®
  • الهه حمزه ای، امین صدارتیان جهرمی، کتایون خردمند* صفحات 87-98
    در پژوهش حاضر، تاثیر استفاده از مکمل های غذایی مختلف بر میزان تولید بلاستوسپور قارچ بیمارگر Beauveria bassiana (Bals.) Vuill. (جدایه IRAN 1395C) مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله نخست، تاثیر عصاره فرآورده های کشاورزی مختلف مانند سبوس برنج، سبوس گندم، سبوس جو، سبوس ذرت و ضایعات سیب زمینی بر میزان تولید بلاستوسپور مورد بررسی قرار گرفت. یافته های به دست آمده نشان داد که محیط حاوی عصاره سبوس برنج بهترین شرایط را برای اسپورزایی فراهم نمود. سپس، مکمل های پروتئینی مختلف مانند پودر آب پنیر، سویا و پودر سفیده تخم مرغ با غلظت 4 درصد به محیط کشت تهیه شده از عصاره سبوس برنج اضافه شده و تاثیر آن ها بر میزان تولید بلاستوسپور ارزیابی شد. استفاده از این مکمل ها تاثیر مثبتی در افزایش میزان تولید بلاستوسپور نداشتند. در مرحله پایانی، تاثیر افزودن نمک های کلرید مختلف (KCl، MgCl2 و CaCl2) به محیط کشت منتخب بر افزایش میزان تولید بلاستوسپور مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که استفاده از کلرید کلسیم (CaCl2) در مقایسه با سایر نمک های مورد مطالعه اثربخشی بیشتری در افزایش میزان تولید بلاستوسپور داشته است. سرانجام، زهرآگینی بلاستوسپورهای به دست آمده در محیط مایع و کنیدیوم های برداشت شده از محیط کشت جامد نسبت به کنه تارتن دولکه ای Tetranychus urticae Koch مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون زیست سنجی نشان داد که قدرت زهرآگینی بلاستوسپورهای به دست آمده در محیط مایع (LC50 = 3.29 × 106 Blastospore/ml) اختلاف معنی داری با کنیدیوم های تولید شده در محیط جامد (LC50 = 3.23 × 106 Conidium/ml) ندارد. یافته های حاضر حاکی از آن است که محیط های کشت مایع می توانند در توسعه برنامه های تولید انبوه قارچ بیمارگر B. bassiana مورد استفاده قرار گیرند.
    کلیدواژگان: بلاستوسپور، زهرآگینی، قارچ های بیمارگر، کنترل بیولوژیک، محیط کشت طبیعی
|
  • A. Asadi, M. Ghadamyari *, S. Ramzi Pages 1-17
    Tea mealybug, Pseudococcus viburni (Signoret) is one of the important pests of tea and citrus orchards in Northern provinces of Iran. In the current study, the effect of several plant-based insecticides and microemulsion formulaion of Sophora pachycarpa leaf and root extract were investigated against tea mealybug under laboratory conditions by leaf dip method. The LC50 values of matrine, pepper extract, cinnamon and garlic essential oil, neem oil, coconut oil soap, castor oil, formulated leaf and root extracts of S. pachycarpa, and espiromesifen were determined as 2157, 1538, 2825, 5608, 4746, 6585, 4493, 5357 and 2676 mg formulated/l on adult of the tea mealybug, respectively. In addition, the LC50 of aforementioned compounds was calculated as 2188, 1555, 2809, 5559, 4703, 5842, 3457, 5195 and 1856mg formulated/l for third instar nymph of this insect, respectively. The bioassays showed that pepper extract, matrine, and cinnamon and garlic essential oil were most efficient treatments against tea mealybug. Treatments of third instar nymphs by the insecticides also affected the activity of detoxifying enzymes including alpha- and beta-esterases, acetylcholinesterase, glutathione S-transferase (GST) and MFO system. Pepper extract, cinnamon and garlic essential oil, and formulated leaf extract of S. pachycarpa decreased the activities of α-esterase. Since the pepper extract, matrine, cinnamon and garlic essential oil showed significant mortality against nymphs and adults of the tea mealybug these insecticides can be considered in the integrated management of the tea mealybug.
    Keywords: Botanical Pesticides, Detoxification Enzymes, Extract Of Sophora Pachycarpa, Toxicity
  • A. Ebadollahi * Pages 19-33
    The flour beetle (Tribolium confusum du Val) is one of the most important coleopteran pests on stored products, especially cereal grains and flour. Frequent application of chemical pesticides in insect pest management has resulted in numerous side effects such as environmental contamination, threat to human health and non-target organisms, and the development of pest resistance. In the present study, the fumigant toxicity and anti-nutritional effects of rosemary essential oil on flour beetle adults were investigated. Due to the relationship between the chemical compositions of essential oils with their biological effects, the compounds of rosemary essential oil were studied by gas chromatography-mass spectrometry. Rosemary essential oil was rich in terpenic compounds, including the hydrocarbon monoterpenes (28.72%), monoterpenoids (57.03%), hydrocarbon sesquiterpenes (3.09%), and sesquiterpenoids (3.25%). The concentration of 73.5 µl/l air of essential oil caused 90.0% mortality of the pest after 24 h, which was increased to 100% by 48 h. The use of 24-h LC40 and LC50 values of essential oil, respectively equal to 26.7 and 35.5 µl/l air, reduces the nutritional indices of the pest, including consumption index, relative consumption rate, and relative growth rate after 5 and 10 days. In addition, the feeding deterrence index of the mentioned values was estimated at 40.7 and 45.9% after 5 days and 53.4 and 59.5% after 10 days, respectively. Therefore, rosemary essential oil can be introduced as one of the available and efficient agents in the management of flour beetle for further research.
    Keywords: Antifeedant Activity, Flour Beetle, Rosemary Essential Oil, Terpenic Compounds, Toxicity
  • J. Hajizadeh *, R. Hosseini Pages 35-44

    During 2023, samples of leaves and branches of lilac persimmon (Diospyros lotus L.) infested with broad mites (Tarsonemidae) were collected from Rasht city, Guilan province. After preparation of microscopic slide from mite specimens, they were identified using reliable taxonomic references. Polyphagotarsonemus latus (Banks, 1904) was identified for the first time from Guilan province on lilac persimmon. The damage symptoms of this pest mite were observed in the form of deformity, curling, darkness, and thickening of leaves and deformity of branches and buds. The damage of this pest is severe on the branches and young leaves. This is the first report of the presence of yellow broad mite (Polyphagotarsonemus latus) on lilac persimmon in Iran. The following predator mites were also collected and identified in association with this pest mite on lilac persimmon.
    Mesostigmata, Phytoseiidae: Euseius stipulatus (Athias–Henriot, 1960), Neoseiulus barkeri Hughes, 1948, Phytoseius plumifer (Canestrini & Fanzago, 1876), Transeius wainsteini (Gomelauri, 1968); Prostigmata, Cunaxidae: Lupaeus martini (Den Heyer, 1981); Trombidiidae:  Allothrombium pulvinum Ewing, 1917.

    Keywords: Iran, Lilac Persimmon, New Record, Predator, Tarsonemidae
  • E. Tamanadar, Sh. Shahidi-Noghabi *, R. Saberi Pages 45-60
    Using microcapsulation in formulation of biological agents such as antagositic bacteria plays an important role in increasing the efficiency and stability of these agents in the adverse environmental conditions. In the present study, the effect of encapsulation of Pseudomonas fluorescens VUPF5 bacteria with alginate-whey protein and silica and zinc oxide nanoparticles was investigated on some important elements of the tomato plant, the number of eggs, oviposition period and the Longevity of the tomato moth Tuta absoluta Meyrick (Lepidoptera: Gelechidae). Greenhouse experiments were carried out at 27±2 °C, relative humidity of 60±5% and photoperiod of 16:8 h light:dark. The amount of some importatnt nutrients in tomato plant were measured in four treatments including: 1) plant treated with capsulated bacteria, 2) plant treated with zinc oxide + silica nanoparticles, 3) plant treated with uncoated bacteria, and 4) plant treated with water + alginate + whey protein (control). The results indicated that treatment of the plants with the capsulated bacteria caused an increase of  10.2, 13.8 and 1.6 times the amount of phosphorus, potassium and iron elements respectively compared to control plants, Moreover, length of the adult pre-oviposition period (APOP), the total pre-oviposition period (TPOP), and the Longevity were longer in the insects were fed on the plants treated with the capsulated bacteria. But, the number of eggs were fewer compared with insects fed on the control plants. The results showed that the bacteria improved plant growth and increased its resistance against T. absoluta.
    Keywords: Capsulated Bacteria, Pests, Plant Essential Elements, Tomato Plant Resistance
  • N. Zandi Sohani *, E. Tamoli Torfi Pages 61-72
    Cold storage is a valuable technique for extending the survival time of parasitoid wasps, but it may have a detrimental impact on their survival and successful oviposition. In this study, we investigated the effect of cold storage of the larval and pupal stages of Aenasius bambawalei at 4°C for two and four weeks on their post-storage developmental time, adult emergence and longevity, female sex ratio, and morphometric characteristics. The highest emergence rate (72%) was observed in pupae after two weeks of cold treatment. In females, the shortest (8.40 days) and the longest (11.40 days) developmental time were seen in pupae and larvae exposed to two weeks of cold treatment, respectively. This trend was also similar in males, and the pupae and larvae subjected to two weeks of cold treatment showed the shortest (10 days) and the longest (11.8 days) developmental period, respectively. The sex ratio and adult longevity decreased significantly with the increase of immature stages’ cold storage period. Additionally, the length of the hind tibia and antennae decreased compared to the control. Based on these findings, we recommend two weeks of A. bambawalei pupae cold storage to increase the survival time of the parasitoid, as cold storage of larvae as well as long period cold storage of pupae, may have negative effects on the adult's fitness.
    Keywords: Biological Control, Cotton Mealybug, Morphometric, Sex Ratio, Survival
  • M. Mahmoudi *, G. R. Gol Mohammadi Pages 73-86
    The purpose of the current research is treatment of cotton seeds with appropriate pesticides and foliar application with plant compounds in a way that be effective in control of first-season sap sucking pests in cotton fields. This experiment was designed to study the effect of several treatments including: 1-seed treatment with Thiamethoxam (Cruiser®), 2-seed treatment with Thiodicarb (Larvin®), 3-seed treatment with Imidacloprid (Gaucho®), 4-foliar application of insecticidal soap containing coconut oil (Palizin®), 5-foliar application of botanical insecticide containing pepper extract (Tondexir®), 6-foliar application of imidacloprid (Confidor®), and 7-control for control of first-season sap sucking pests in cotton fields. This research was carried out in a randomized complete block design with five replications at Darab Agricultural Research Station during two years (2020 and 2021). Seed treatments with Larvin® and Gaucho® were applied only in the second year of experiment. The results of the first year of the experiment showed that the cotton seed treatment with Cruser® kept the cotton seedlings free from the cotton aphid (Aphis gossypii Glover) until one month after the sowing date compared to other treatments that were applied as foliar spraying. The results of statistical analysis 41 days after sowing date showed that the most effective control method of onion thrips (Thrips tabaci Lindeman) is seed treatment with Cruiser®. The results of the second year of the experiment showed that Cruzer®, Larvin®, and Gaucho®, which were impregnated with cotton seeds, caused a significant decrease in the population density of cotton whitefly nymph [Bemisia tabaci (Gennadius)] until the end of the sampling period (41 days after sowing date). Foliar spraying of seedlings with herbal compounds (Palizin® and Tondexir®) in both years initially had a significant effect on reducing the population of aphids and whiteflies, but with increase of the time, their effect was less than other treatments. Based on the results of the present research, seed treatment with Cruzer® not only offers more control against cotton seedling sucking pests (onion thrips, cotton aphid and cotton whitefly), but also can be a better option in terms of economy, user's health and environmental effects.
    Keywords: Aphids, Cruiser®, Palizin®, Thrips, Whitefly
  • E. Hamzehei, A. Sedaratian-Jahromi, K. Kheradmand * Pages 87-98
    In the present study, the effects of different supplementary ingredients on blastospore production of entomopathogenic fungus Beauveria bassiana (Bals.) Vuill. Strain IRAN 1395C were evaluated. In the first step, effects of extracts of different agricultural products including rice bran, wheat bran, barley bran, maize bran, and potato waste on blastospore production were evaluated. Our findings revealed that the medium containing rice bran extract provides the best conditions for sporulation. Then, different supplementary proteins including whey, soybean, and egg white with a concentration of 4% were added into the rice bran medium, and their effects on blastospore production were investigated. Different proteins had no positive effects on sporulation. In the last step, effects of adding different chloride salts (KCl, MgCl2, and CaCl2) to the selected culture medium on the increase of blastospore production was studied. The results obtained indicated that use of calcium chloride (CaCl2) had the highest effectiveness on blastospore production than other salts tested. Finally, the pathogenicity of blastospores obtained from liquid medium and conidia harvested from solid culture was compared on Tetranychus urticae Koch. The bioassay output revealed no statistical differences between the pathogenicity of blastospore obtained in liquid medium (LC50 = 3.29 × 106 Blastospore/ml) with conidium produced in solid medium (LC50 = 3.23 × 106 Conidium/ml). The present findings revealed that liquid media could be so helpful for developing mass rearing programs of B. bassiana.
    Keywords: Biological Control, Blastospore, Entomopathogenic Fungi, Natural Media, Pathogenicity