فهرست مطالب

پژوهش نامه اخلاق
پیاپی 60 (تابستان 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/10/26
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سید محمدباقر میرصانع * صفحات 7-28

    یکی از تمایزات ادعایی میان دو علم فقه و اخلاق اسلامی، وجود احکام وضعی در فقه و عدم آن در اخلاق است. بررسی صحت این ادعا پرسش اصلی این مقاله است؛ «آیا احکام وضعی در اخلاق نیست؟». در این مقاله سعی شده با روش تحلیل مفهومی، احکام وضعی فقهی و احکام ارزشی اخلاقی تحلیل و نسبت آنها با هم سنجیده شود. حاصل آنکه احکام ارزشی در اخلاق همانند احکام وضعی در فقه از سه خصوصیت توصیف، ارزش گذاری و اقتضای عمل برخوردار هستند و در واقع احکام ارزشی بخشی از احکام وضعی هستند. در نتیجه نه تنها اخلاق عاری از احکام وضعی نیست، بلکه در حوزه تبیین احکام ارزشی دستاوردهایی دارد که برای تبیین احکام وضعی فقهی نیز مفید است. همچنین در اخلاق اسلامی از برخی احکام وضعی غفلت شده که با طرح دوباره و گسترش آنها می توان به ارتقاء مباحث اخلاق کمک شایانی کرد.

    کلیدواژگان: اخلاق اسلامی، فقه، احکام وضعی، احکام ارزشی
  • مجتبی مصباح، رضا شاه منصوری * صفحات 29-50

    شناخت منشا مطلوبیت، تاثیر ویژه ای در شناخت صحیح از نظام اخلاقی و تربیتی دارد. از این رو صاحب نظران متعددی به این مباحث پرداخته اند. علامه مصباح یزدی منشا مطلوبیت را منحصر در حب ذات دانسته و بازگشت همه گرایشات را به این گرایش می دانند. هدف از این پژوهش تبیین و بررسی حب ذات به عنوان منشا مطلوبیت در دیدگاه علامه مصباح ره و پاسخ به سوالات و اشکالات در این خصوص با روش توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش این که منشا مطلوبیت بودن حب ذات، مسئله ای در مقام ثبوت بوده و این دیدگاه با خودگرایی روانشناختی و اخلاقی در غرب متفاوت است. همچنین این دیدگاه کاملا قابل تطبیق با توحید و خداگرایی بوده و با آن منافاتی ندارد. این معیار با دیگرگرایی منافات ندارد و مستلزم خودخواهی و تبعیت از نفس که نوعا در مباحث اخلاقی ناپسند دانسته می شود، نیست.

    کلیدواژگان: معیارقرب الهی، منشا مطلوبیت، حب ذات، خودگرایی اخلاقی، علامه مصباح یزدی
  • سید عباس موسوی *، بهناز تقوی بیات صفحات 51-67

    ظرفیت ها در تربیت توحیدی همواره سبب توجه اندیشمندان بوده است. شیوه های تربیتی بر مبانی و اصولی از قبیل تفکرات دینی، قومیتی و فلسفی استوار است. عقاید و آموزه ها آثار خود را در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان ها نشان می دهند. لذا بهره مندی از نظرات فیلسوف برجسته جهان اسلام، صدرای شیرازی که برگرفته از عقل، وحی و عرفان است در این راستا رهگشاست. در این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر برخی از اصول فلسفی در مکتب صدرا، مانند فطری بودن بحث توحید و نگاه ویژه به خالق و باور به اینکه تنها وجود مستقل اوست و سایر موجودات عین الربط و تعلق به او هستند؛ همچنین شناخت ساحت وجودی انسان به عنوان وجودی سیال که قابلیت رشد و اشتداد وجودی به صورت حرکت از مرحله نباتی به حیوانی و انسانی و درنهایت عقلانی است بررسی شده است، و نتیجه آن شد که این مکتب می تواند ازجمله کارآمدترین و جامع ترین برنامه ها و روش های تربیت محسوب شود.

    کلیدواژگان: تربیت توحیدی، فطرت، حرکت جوهری، جسمانیه الحدوث، مکتب صدرا
  • فاطمه براتلو * صفحات 69-95

    پژوهش کیفی حاضر با روش فراترکیب به شناسایی ابعاد، مقوله ها و مولفه های مرتبط با «اخلاق در سازمان و مدیریت» در پژوهش های متاثر از آموزه های ادیان توحیدی پرداخته و پس از  تحلیل محتوای 30  منبع (از 236 منبع) با نرم افزار Maxqda به 343 کد توصیفی، 46 مقوله فرعی و 7 مقوله اصلی شامل حضور انگاره های دینی- ایمانی، مدیریت سرمایه های انسانی با توجه به میراث حاصل از آموزه های ادیان، شاکله شخصیتی و عادتواره ها و ویژگی های روانشناختی توصیه شده، نظارت و ارزیابی اخلاقی، پرورش سرمایه های انسانی و توسعه مهارت ها، توسعه شایستگی های مدیریتی معطوف به ارزش های دین بنیان، پای بندی به مرامنامه و یا منشور اخلاق سازمان رسیده است. درک و مفهوم سازی مضامین اخلاقی نهفته در سرمایه های فرهنگی برای سازمان ها مفید بوده و انگاره ای کاربست پذیر است. همچنین ابتنای بر دین به عنوان یک رویکرد تحقیقاتی ظرفیت آن را دارد که با بسط گفتمان انتقادی و عرضه گفتمان های رقیب دین مبنا در شبکه جهانی دانش مدیریت و نظریه سازمان مساهمت نماید.

    کلیدواژگان: اخلاق سازمانی، اخلاق مدیریت، ادیان توحیدی، تحلیل محتوای کیفی، فراترکیب
  • مهدی زمانی * صفحات 97-117

    این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نسبت میان فضائل فلسفی و الهیاتی در حکمت متعالیه ملاصدرا می پردازد. اندیشمندان مسیحی سه فضیلت 1-ایمان، 2-عشق و 3-امید را به عنوان فضائل الهیاتی به فهرست چهار فضیلت اصلی فلاسفه یعنی 1-حکمت، 2-شجاعت، 3-اعتدال (عفت) و 4-عدالت افزودند. ملاصدرا فضیلت اصلی و غائی را ایمان و فضائل چهارگانه معروف را در حکم صراط و وسیله ای می داند که زمینه را برای معرفت و تقرب به خدا فراهم می کند. فضیلت ایمان در اصل از سنخ معرفت و بالاترین مرتبه آن یقین است اما ایمانی که در قلب رسوخ کند، همراه با عشق و اخلاص است. بدین سان فضیلت ایمان در ساحت احساسات به تحقق فضیلت محبت و در ساحت اراده به فضیلت امید (توکل، تسلیم، و در نهایت انقطاع الی الله) در انسان مومن می انجامد. نتیجه آن که ملاصدرا با تبیین نقش برتر و هدایت کننده فضیلت ایمان، از پیروی فیلسوفان یونان و پیروان آنان جدا می شود. 

    کلیدواژگان: فضائل فلسفی، فضائل الهیاتی، حکمت متعالیه، ملاصدرا
  • محمدهادی منصوری * صفحات 119-141

    از اهداف مهم ارسال پیامبران، تعالی اخلاق و معنویت توحیدمحور است. بر پایه آموزه های وحیانی، اهتمام به ادای اجر رسالت یعنی مودت فی القربی، بستر ساز معنویت و اخلاقی است که در بیانیه گام دوم، به مثابه دو راهبرد مهم نیل به تمدن نوین اسلامی معرفی گردید. شهید قاسم سلیمانی، نمونه ای برجسته از تربیت شدگان اسلام است که با پیوند اخلاق و معنویت توحیدمحور در راستای تحقق حرکت انبیاء و امامان b جان خویش را فدا نمود. نوشتار پیش رو با روش توصیفی تحلیلی، کارآمدی مودت در اخلاق و معنویت را با محوریت مکتب سلیمانی با تاکید بر آیات و روایات برمی رسد. بر اساس یافته های پژوهش، مودت فی القربی علاوه بر ایفای نقش بازدارندگی در راستای پاکسازی نفس، نقش تمهیدی در تعالی اخلاق و معنویت در سه محور ارتباط انسان با خدا، اهل بیتb و مردم دارد. در پرتو چنین مودتی شهید سلیمانی با رابطه ای متواضعانه و صادقانه به جامعه خدمت رسانی کرد.

    کلیدواژگان: مکتب شهید سلیمانی، مودت ذی القربی، اجر رسالت، اخلاق و معنویت توحید محور
  • سعید پوردانش *، علینقی لزگی صفحات 143-162

    استاد شهید مرتضی مطهری از جمله متفکران مسلمان است که کوشیده است نشان دهد وجود و حجیت اخلاق متکی بر خداوند است. مساله ی محوری ما در این مقاله آن است که با نگاهی جامع به آثار شهید مطهری و بازسازی بخش های مختلف این آثار نشان دهیم که وی ابتنای وجود اخلاق بر خداشناسی را چگونه و با چه ایده ی وحدت بخشی توضیح می دهد. پاسخی که از متن آثار شهید مطهری به این پرسش می دهیم آن است که «من» انسان یک حقیقت ذومراتب است که مراتب پایین آن را می توان «من» پنداری نامید و مرتبه ی عالی را «من» حقیقی یا برتر.«من» حقیقی زاینده ی اخلاق است و خداوند «من» برتر انسان است. بنابراین، در واقع خداوند مبدا، غایت و پشتوانه ی اخلاق است. بر این اساس، می توان گفت که من حقیقی انسان، مقوله ی پیونددهنده ای است که شهید مطهری از طریق آن ابتنای اخلاق بر خداشناسی را توجیه می کند.

    کلیدواژگان: اخلاق، «من» حقیقی، ناخود، خداشناسی، خودیابی، خودفراموشی، شهیدمطهری
  • محمد خدایاری فرد، کیوان صالحی، روح الله شهابی، مسعود آذربایجانی، محمدحسن آسایش، اعظم آصف نیا، حمیدرضا آیت اللهی، خدایار ابیلی، غلامعلی افروز، سعید اکبری زردخانه، خسرو باقری نوع پرست، رضا پور حسین، حمید پیروی، سعیده تقی زاده، منصوره حاج حسینی، الهه حجازی موغاری، مرجان حسنی راد، سید کمال خرازی، مرضیه دهقانی، سعید زندی، سید سعید سجادی اناری صفحات 163-186

    هدف از این مطالعه، شناسایی عوامل تسهیل گر و بازدارنده گرایش دانشجویان به اخلاق محوری بود. مطالعه با رویکردی کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. داده ها با استفاده از مصاحبه  نیمه ساختارمند با 98 نفر از اعضای هیات علمی، مدیران دانشگاهی، صاحب نظران، کارکنان و دانشجویان که با استفاده از نمونه گیری ملاکی انتخاب شده بودند، گردآوری شد. یافته ها درباره عوامل تسهیل گر به شناسایی هشت عامل شامل عوامل «ساختاری، کارکردی، اجتماعی، فرهنگی، فردی، دینی، مطالعاتی پژوهشی، آموزشی پرورشی» و در عوامل بازدارنده (موانع) به شناسایی 9 مورد شامل موانع «ساختاری، اجتماعی، عملکردی، سیاسی، فردی، کارکردی، مفهومی، اطلاع رسانی شناختی و فرهنگی» منجر شد. نتایج این مطالعه که برآمده از ادراک دامنه وسیعی از کنشگران دانشگاهی بود به شناسایی ابعاد و مولفه های جدید و کامل تری از عوامل مرتبط در گرایش یا عدم گرایش به اخلاق محوری دانشجویان در محیط دانشگاهی منتج می شود و می توان براساس آن در توسعه اخلاق محوری در دانشگاه موفق تر عمل کرد.

    کلیدواژگان: اخلاق محوری، اخلاق دانشگاهی، دانشگاه اخلاق محور، پدیدارشناسی، عوامل تسهیل گر، عوامل
|
  • Seyed Mohammadbaqer Mirsane * Pages 7-28

    One may claim that a clear distinction between jurisprudence and Islamic ethics is that there are non-obligatory rulings in jurisprudence and there are no such rulings in ethics. The main question of this article is to examine the truth of this claim “Are there no non-obligatory rulings in ethics?” This article seeks to analyze and compare the non-obligatory rulings in jurisprudence and value judgments in ethics adopting the method of conceptual analysis. As a result, value judgments in ethics have the three properties of description, evaluation and practical demandingness, just like non-obligatory rulings in jurisprudence; in fact, value rulings may fall under non-obligatory rulings. Accordingly, ethics not only includes non-obligatory rulings, but constitutes notable achievements in value judgments which are useful for explaining jurisprudential non-obligatory rulings. Also, Muslim ethicists have neglected certain non-obligatory judgments, and it would be highly beneficial for improving moral discussions if these non-obligatory judgments were reconsidered and developed

    Keywords: Islamic Ethics, Jurisprudence, Non-Obligatory Rulings, Value Judgments
  • Mojtaba Mesbah, Reza Shahmansoori * Pages 29-50

    Knowing the origin of desirability has a special effect on the correct knowledge of the moral and educational system. Therefore, many experts have addressed these issues. Allameh Misbah Yazdi considers self-love to be the only source of desirability and thinks that all inclinations go back to this tendency. The purpose of this research is to assess and explain self-love as the source of desirability in the view of Allameh Misbah and to answer questions and problems in this regard utilizing a descriptive and analytical method. The findings of this research indicate that self-love is, as a matter of fact, the source of desirability and this point of view is different from psychological and moral egoism in Western thought. Also, this view is completely compatible with monotheism and does not contradict it. This standard does not conflict with altruism and does not require one to be selfish or follow his whims, as they are usually considered objectionable in moral discussions.

    Keywords: Criterion Of Proximity To God, Origin Of Desirability, Self-Love, Moral Egoism, Allameh Misbah Yazdi
  • Abbas Moosavi *, Behnaz Taghavibayat Pages 51-67

    Capacities in monotheistic education have always been considered by scholars. Educational methods are based on foundations and principles such as ethnic, religious and philosophical thoughts. Beliefs and teachings have their impact on the different aspects of individual and social life. Therefore, it is useful in this respect to examine some views of Mullā Ṣadrā, the prominent philosopher of the Islamic world, which are derived from reason, revelation and mysticism. This research adopts a descriptive-analytical approach and draws upon Mullā Ṣadrā’s philosophical principles, for instance, the idea that it is an innate quality to believe in One God or the idea that the Creator is the only independent existence and other beings are nothing other than connection to Him or the idea that man is potentially capable of growth and existential intensity so that he can move from the vegetative stage to the animal and human or even rational stage. As a result, this research shows that Mullā Ṣadrā’s school can be considered as one of the most efficient and comprehensive training programs and methods.

    Keywords: Monotheistic Education, Innate Nature, Trans-Substantial Motion, Coming Into Being With Body, Mullā Ṣadrā
  • Fatemeh Baratlou * Pages 69-95

    Adopting a hybrid method, the present qualitative research identified certain dimensions, categories and components concerning "ethics in organization and management" in researches influenced by the teachings of monotheistic religions. Analyzing the content of 30 sources (out of 236 sources) with Maxqda software, it reached 343 descriptive codes, 46 subcategories and 7 main categories. These categories include the following: religious-faith concepts, human capital management according to the heritage of religious teachings, personality type and habits and favorable psychological characteristics, ethical monitoring and evaluation, human capital cultivation and skill development, development of management competencies promoted by religious values, adherence to the organization’s objectives or code of ethics. It is useful for organizations to understand and conceptualize ethical themes hidden in cultural resources. Also, a religious research approach has the capacity to contribute to the global knowledge network of management and organization theory by expanding the critical discourse and presenting rival discourses based on religion.

    Keywords: Organizational Ethics, Management Ethics, Monotheistic Religions, Qualitative Content Analysis, Hybrid Method
  • Mahdi Zamani * Pages 97-117

    Using a descriptive-analytical method, this article investigates the relationship between philosophical and theological virtues in the transcendent philosophy developed by Mullā Ṣadrā. Christian theorists added three theological virtues: (1) faith, (2) love and (3) hope to the list of the four main virtues of philosophers, i.e. (1) wisdom, (2) courage, (3) moderation (chastity) and (4) justice. Mullā Ṣadrā contends that faith is the main and ultimate virtue and the famous four virtues are the path and means that can provide the basis for knowledge and closeness to God. The virtue of faith may be regarded as a sort of knowledge and its highest level is certainty; but faith that is strengthened in the heart is accompanied by love and sincerity. Accordingly, the virtue of faith leads the faithful to the virtue of love within the scope of emotions, and to the virtue of hope (trust, surrender, and finally attachment exclusively to God) within the scope of will. Hence, explaining the superior and guiding role of the virtue of faith, Mullā Ṣadrā separates himself from the Greek philosophers and their advocates.

    Keywords: Philosophical Virtues, Theological Virtues, Transcendent Philosophy, Mullā Ṣadrā
  • Mohammad Hadi Mansouri * Pages 119-141

    It is an important goal of sending prophets to promote monotheistic morality and spirituality. Based on the revelation’s teachings, to make an effort to fulfill the mission, i.e. the love of relatives, is to lay the foundations for spirituality and morality. Spirituality and morality were introduced as two significant strategies to achieve the new Islamic civilization according to the statement of the second step of the revolution. Martyr Qasem Soleimani is an outstanding example of those educated in Islam, who led a moral and spiritual life and sacrificed his life to realize the movement of prophets and Imams. Applying a descriptive-analytical method, this article examines the effectiveness of love in ethics and spirituality, focusing on the Quran, hadiths, and Soleimani’s school. As specified by the findings of this research, in addition to playing a deterrent role in purifying the soul, “love in relatives” prepares the way for developing morals and spirituality in three areas: man's relationship with God, Ahl al-Bayt, and people. It was in the light of such kindness and love that Soleimani served society with a humble and honest attitude.

    Keywords: The School Of Martyr Soleimani, Love In Relatives, Reward Of The Mission, Monotheistic Morality, Spirituality
  • Saeid Pourdanesh *, Alinaqi Lezgi Pages 143-162

    Murtaḍā Muṭaharī is one of the Muslim thinkers who tried to show that the existence and validity of morality depend on God. The central problem in this article is to show how and with what unifying idea Murtaḍā Muṭaharī explains the dependence of morality on theology; to do so, his work has been completely reconsidered and reconstructed. The answer suggested by our understanding of his idea is that the human "self" is an entity that comes in degrees; it displays itself at two levels: its lower level can be called the imaginary “I” and its higher level can be called the real or superior “I”. It is the true “self” that gives rise to morals and it originates from God. Therefore, God is the origin, goal and ground of ethics. Thus, one may say that the true “self” of a human being is the point of connection, in virtue of which the dependence of ethics on theology is justified by Murtaḍā Muṭaharī.

    Keywords: Morality, True Self, Ego, Theology, Self-Discovery, Forgetting Oneself
  • Mohammad Khodayarifard, Keyvan Salehi, Rouhollah Shahabi, Masoud Azarbayejani, Mohammad Hassan Asayesh, Azam Asefniya, Hamidreza Ayatollahi, Khodayar Abili, Gholamali Afrooz, Saeid Akbarizardkhaneh, Khosrow Bagheri-Noaparast, Reza Pour Hosein, Hamid Peyravi, Saide Taghizade, Mansoureh Haj Hosseini, Elaheh Hejazi Moughari, Marjan Hasani Rad, Seyyed Kamal Kharrazi, Marziye Dehghani Pages 163-186

    This study aimed to identify the facilitating and inhibiting factors of students' tendency towards ethics. A qualitative approach with a descriptive phenomenological method was employed. Data were collected using semi-structured interviews with 98 Iranian faculty members, university administrators, experts, staff, and students who were selected through criterion sampling. The findings suggest that there are eight facilitating factors such as “structural, functional, social, cultural, personal, religious, study-research-driven, and educational" factors, and there are also nine hindering factors (obstacles) such as “structural, social, performance-related, political, personal, functional, conceptual, informative-cognitive, and cultural” factors. Drawing upon the understanding of a wide range of academic activists, this study identifies new and more complete dimensions and components of the factors concerning the tendency or non-tendency of students towards ethics in the university environment. It is recommended to use these results to develop academic ethics in higher education more efficiently.

    Keywords: Adherence To Ethics, Academic Ethics, Ethics-Oriented University, Phenomenology, Facilitating Factors, Inhibiting Factors