فهرست مطالب

علوم کشاورزی و منابع طبیعی - سال دوازدهم شماره 3 (پیاپی 47، امرداد - شهریور 1384)

نشریه علوم کشاورزی و منابع طبیعی
سال دوازدهم شماره 3 (پیاپی 47، امرداد - شهریور 1384)

  • 166 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1384/08/30
  • تعداد عناوین: 17
|
  • آبیاری
  • جمال الدین ولی سامانی، پرویز فتحی صفحه 1
    هدایت آبی اشباع و تخلخل موثر، مهمترین پارامترها در طراحی فاصله زهکش ها بوده و توجیه اقتصادی و فنی پروژه های زهکشی به شدت تحت تاثیر آنها قرار دارد. نوسانات سطح ایستابی در اطراف زهکش ها تابعی از هدایت آبی اشباع و تخلخل موثر خاک می باشد. مدل های تحلیلی مختلفی برای شبیه سازی نوسانات سطح ایستابی توسط محققین ارایه گردیده است. در این تحقیق مدل های تحلیلی گلور – دام، کومار و همکاران، سینگ و همکاران، آپادهایا و همکاران و تاپ و مودی به عنوان مدل های شبیه سازی در روش مساله معکوس انتخاب و دقت آنها در پیش بینی همزمان هدایت آبی اشباع و تخلخل موثر مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور واسنجی و ارزیابی مدل های فوق الذکر، یک مدل فیزیکی زهکشی در آزمایشگاه طراحی و ساخته شد سپس نوسانات سطح ایستابی و خصوصیات هیدرولیکی خاک در آن اندازه گیری گردید. از داده های محققین دیگر نیز برای واسنجی و ارزیابی مدل های فوق الذکر استفاده شد. مدل های مذکور، در دو حالت با فرض تخلخل ثابت و متغیر، ارزیابی و مقادیر بهینه هدایت آبی و تخلخل موثر به دست آمد. نتایج نشان داد که روش مساله معکوس روشی کارا در پیش بینی هدایت آبی و تخلخل موثر می باشد. در تمامی مدل های فوق الذکر، استفاده از روش مساله معکوس با فرض متغیر بودن تخلخل موثر، باعث افزایش دقت پیش بینی خصوصیات هیدرولیکی خاک گردید. همچنین، در تمامی حالت ها مدل تحلیلی تاپ و مودی نوسانات سطح ایستابی و در نتیجه هدایت آبی و تخلخل موثر را با دقت بالاتری پیش بینی نمود.
    کلیدواژگان: زهکشی، مدل تحلیلی، روش مسئله معکوس، هدایت آبی اشباع، تخلخل مؤثر
  • حمیدرضا سالمی، داود افیونی صفحه 11
    به منظور بررسی واکنش ارقام جدید و تجارتی گندم و یک لاین امید بخش به تیمارهای مختلف کم آبیاری، تحقیقی بصورت طرح آماری کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. سه تیمار میزان آب آبیاری شامل 100، 80 و 60 درصد تبخیر و تعرق محصول در کرت های اصلی و شش رقم گندم در کرت های فرعی قرار گرفت. صفات عملکرد و اجزای عملکرد دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، شاخص برداشت و ارتفاع بوته اندازه گیری شد. نتایج دوساله نشان داد که تاثیر میزان های مختلف آب آبیاری بر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، ارتفاع بوته، وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله و کارآیی مصرف آب (WUE) در سطح یک درصد (0.01?P) معنی دار شد ولی تاثیر این میزان ها بر صفات تعداد سنبله در متر مربع و شاخص برداشت معنی دار نگردید. ارقام مورد بررسی تفاوت کاملا معنی داری (0.01?P) از نظر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، ارتفاع بوته، وزن هزار دانه و تعداد دانه در سنبله داشتند. البته تفاوت این ارقام در خصوص تعداد سنبله در متر مربع و شاخص برداشت معنی دار نبود. میانگین مقادیر WUE در تیمار 60 درصد تبخیر و تعرق محصول، حداکثر و برابر 1.433 کیلوگرم بر متر مکعب به دست آمد. همچنین رقم 18 – 73 – M دارای بالاترین مقدار WUE بود. بعد از این رقم، ارقام پیشتاز و بک کراس روشن بیشترین مقدار WUE را دارا بودند. از اینرو در مناطق خشک و نیمه خشک، ارقام مذکور تحت مدیریت 40 درصد کسر آبیاری بر سایر ارقام برتری دارند.
    کلیدواژگان: گندم، کم آبیاری، اجزای عملکرد، عملکرد دانه
  • برآورد مشخصات پرش هیدرولیکی واگرا با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی
    مهدی اسمعیلی ورکی، محمود امید، محمدحسین امید صفحه 21
    در این تحقیق یک رهیافت شبکه عصبی مصنوعی (ANN) با ساختار پرسپترون چند لایه برای مدل کردن عمل ثانویه و طول پرش هیدرولیکی واگرا در مقاطع ذوزنقه ای و مستطیلی که از حالت های خاص و پیچیده پرش هیدرولیکی می باشد، بکار گرفته شده است. تعداد 3000 داده تئوری و آزمایشگاهی عمق ثانویه و طول پرش مستقیم و واگرا مربوط به مقاطع مستطیلی و ذوزنقه ای، برای گستره وسیعی از شیب های جانبی و زوایای واگرایی مورد استفاده قرار گرفت. در توسعه مدل ANN، هفده ساختار پرسپترون چند لایه، با تعداد لایه های پنهان و نرون های مختلف، مورد ارزیابی قرار گرفتند. در هر مورد، ساختاری که بالاترین مقدار R2 را تولید می کرد به عنوان مدل بهینه گزینش گردید. برای مقاطع مستطیلی مستقیم و واگرا، مناسبترین مدل ANN برای عمق ثانویه به ترتیب ساختارهای 1-2-2 و 1-1-4 با 1 و 9 نرون در هر لایه پنهان و R2، به ترتیب برابر با 0.98 و 0.89 بود. برای مقاطع ذوزنقه ای مستقیم و واگرا، مناسب ترین مدل ANN برای عمق ثانویه به ترتیب ساختارهای 1-2-3 و 1-2-5 با 9 و 5 نرون در هر لایه پنهان و R2، به ترتیب برابر با 0.99 و 0.94 و برای طول پرش، ساختارهای 1-2-4 و 1-2-5 با 9 و 6 نرون در هر لایه پنهان و R2، به ترتیب برابر با 0.90 و 0.85 بود. مقادیر بالای به دست آمده برای R2 در هر 8 مورد، بیانگر همبستگی نزدیک بین مقادیر خروجی مدل ANN و داده های تئوری و آزمایشگاهی می باشد.
    کلیدواژگان: پرش هیدرولیکی، پرش هیدرولیکی واگرا، حوضچه آرامش، شبکه عصبی مصنوعی
  • صنایع غذایی
  • مرتضی خمیری، حمید بهادر قدوسی، سیدعلی مرتضوی، علی خامستان، درخشان احمد، فخری شهیدی صفحه 33
    هدف از این تحقیق بررسی پراکندگی گونه های مختلف بیفید و باکتریوم ها و تعیین گونه های برتر بود که بیشترین توزیع آنها در بین تعدادی از افراد ایرانی می باشد. برای این کار از نمونه های مدفوع افراد استفاده شد. با بررسی هزاران کلنی رشد یافته بر روی محیط بیرنز، 50 سویه بیفید و باکتریوم از 90 نفر در چهار گروه سنی جدا شد. 70 درصد نمونه های آزمایش شده دارای بیفید و باکتریوم بوده است. خصوصیات فیزیولوژی و بیوشیمیایی این باکتری ها با استفاده از تست های مرفولوژیک، بیوشیمیایی و آنزیمی بررسی گردید. 62 درصد از باکتری های بررسی شده به عنوان بیفید و باکتریوم لانگوم، 22 درصد بیفید و باکتریوم بیفیدوم و 2 درصد بیفید و باکتریوم کتنولاتوم شناسایی شدند. 14 درصد از این باکتری ها از نظر الگوی تخمیر کربوهیدرات ها مشابه هیچیک از بیفید و باکتریوم های شناخته شده نیستند و برای اولین بار گزارش می شوند. نتایج نشان می دهد که بیفید و باکتریوم لانگوم و بیفید و باکتریوم بیفیدوم بیشترین فراوانی را در بین گونه های ایرانی دارا می باشند و بر این اساس برای تهیه فرآورده های لبنی حاوی بیفید و باکتریوم، استارترهای واجد این گونه ها پیشنهاد شده است.
    کلیدواژگان: بیفیدوباکتریوم، پروبایوتیک، سویه های ایرانی، جداسازی و شناسایی
  • جلال محمدزاده، فاطمه فخرالدین صفحه 45
    زمان برداشت و شرایط نگهداری زیتون پس از برداشت از عوامل مهمی هستند که نه تنها بر میزان روغن بلکه بر کیفیت آن نیز تاثیر بسزایی دارند. شرایط اقلیمی و منطقه ای از عواملی هستند که سبب شده زمان برداشت در هر منطقه متفاوت باشد. بدین منظور رقم های برتر زیتون منطقه گرگان (میشن، بلیدی و روغنی) انتخاب و از اواسط شهریور تا اوایل دی ماه هر دو هفته یکبار (با انتخاب شش درخت از هر رقم) نمونه برداری و در هر مرحله خصوصیات کمی و کیفی آنها اندازه گیری شد. نتایج حاصله طی دو سال آزمایش نشان داد در رقم میشن مقدار روغن در ماده خشک در نیمه دوم آبان ماه تا اول آذر به حداکثر مقدار خود 44.2 درصد،و در رقم های بلیدی و روغنی در اول آذر ماه این مقادیر به ترتیب به 52.1 درصد و 50.2 درصد رسیده است و از این تاریخ به بعد افزایشی در مقدار روغن حاصل نشده است. مقدار روغن در ماده تر تا آخر دوره دارای سیر افزایشی بوده و در هر سه رقم از اول آذر ماه این افزایش معنی دار نبوده، و بدلیل کاهش رطوبت میوه حاصل شده است. مقدار اسیدیته در زمان های مختلف برداشت افزایش تدریجی داشته و از اوایل آذر با شدت بیشتری افزایش یافته است. بنابراین با توجه به تغییرات درصد روغن و اسیدیته بهترین زمان برداشت در ارقام مذکور اول آذر ماه می باشد.
    کلیدواژگان: زیتون، زمان برداشت، کیفیت روغن
  • مهدی کاشانی نژاد، هاشم پورآذرنگ، سیدعلی مرتضوی، یحیی مقصودلو صفحه 52
    در این پژوهش مهمترین ارقام سیب (زرد لبنانی، قرمز لبنانی و عباسی) به روش غوطه وری تحت فشار تیمار شدند که برای این منظور از یک مخزن 6 متری پرشده با محلول 4 درصد کلرورکلسیم استفاده شد. با غوطه وری نمونه های سیب در اعماق مختلف مخزن (0، 1، 2، 3، 4 و 5 متری) میزان نفوذ کلسیم کنترل گردید. یک نمونه نیز به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. پس از غوطه وری، نمونه های تیمار شده به مدت 5 ماه در سردخانه با دمای 1±، درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 3± 87 درصد نگهداری شدند. با نمونه برداری در زمان های مختلف (بلافاصله پس از تیمار، ماه های اول، سوم و پنجم نگهداری در سردخانه)، مهمترین خصوصیات انبارداری همچون رطوبت، pH، مواد جامد محلول (بریکس)، درصد قند احیا، کلسیم و سفتی نمونه ها بررسی شد. نتایج آزمایش نشان داد که نمونه های تیمار شده، pH، مواد جامد محلول و درصد قند احیا پایین تری نسبت به نمونه شاهد داشتند در حالی که میزان سفتی بافت، تردی و رطوبت آنها بالاتر بود. برای رقم زرد لبنانی غوطه وری در عمق 2 متری (تقریبا 0.2 اتمسفر) و برای ارقام قرمز لبنانی و عباسی غوطه وری در عمق 4 متری (تقریبا 0.4 اتمسفر) تغییرات انبارداری را بهتر کنترل کرد و غوطه وری در اعماق بالاتر سیب ایجاد صدمات پوستی و داخلی گردید.
    کلیدواژگان: کلرور کلسیم، نفوذ تحت فشار، سیب، دوام انباری
  • گیاهپزشکی
  • فرزاد مجیدی شیلسر. کریم کمالی، فرامرز علی نیا، جعفر ارشاد، فریدون پاداشت. محمدجوان نیکخواه صفحه 62
    قارچ Beauveria bassiana یکی از عوامل کنترل کننده کرم ساقه خوار نواری برنج در شالیزارهای شمال کشور محسوب می گردد. با توجه به نمونه برداری هایی که طی سالهای 1379-1380 انجام شد فعالیت این قارچ در دو ماه از فصل زراعی (تیر و مرداد) روی آفات مهم برنج به ویژه کرم ساقه خوار مشاهده نگردید. شاید این موضوع با تاثیر سموم شیمیایی رایج که از زمان نشاءکاری تا مرحله خوشه دهی گیاه برنج استفاده می شوند ارتباط داشته باشد. در این راستا اثر آفت کش هایی از قبیل بنومیل، ادی فنفوس و تری سیکلازول، دیازینون، کارباریل، بوتاکلر و اکسادیازون در غلظت های? .?،0، 1، 5، 25، 125، و 625 میلی گرم در کیلو گرم ماده موثر بر رشد شعاعی میسلیوم و جوانه زنی اسپور قارچ B.bassiana مطالعه شد. این بررسی تحت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. تجزیه آماری نشان داد که در میان آفت کش های مذکور قارچ کش بنومیل در غلظت های 25 و 125 میلی گرم در کیلوگرم بترتیب باعث متوقف شدن رشد میسلیومی و جوانه زنی اسپور B.bassiana شده است، اما دیگر آفت کش ها رشد میسلیوم و جوانه زنی اسپور قارچ فوق را کاهش داده و موجب به تعویق افتادن فعالیت آن شدند. بنابراین می توان به یکی از عوامل محدود کننده فعالیت قارچ B.bassiana در شالیزارها، استفاده از آفت کش هایی که برای کنترل عامل بیماری بلاست، آفت ساقه خوار و علف های هرز مزارع برنج مصرف می شود اشاده نمود.
    کلیدواژگان: برنج، آفت کش های شیمیایی، کرم ساقه خوار نواری برنج، Beauveria bassiana، رشد شعاعی میسلیوم، جوانه زنی اسپور
  • سعید نصر الله نژاد، علیرضا کیانی صفحه 72
    به منظور بررسی تاثیر روش های مختلف آبیاری بر روی میزان آلودگی بیماری های مهم پنبه طی سال های 1375 و 76 در ایستگاه تحقیقاتی هاشم آباد گرگان انجام شد. این طرح شامل سه تیمار آبیاری (نشتی، بارانی کلاسیک و آبفشان قرقره ای) در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد. شدت آلودگی تیمارها به بیماری ورتیسیلیوم، رایزوکتونیا و لکه موجی آلترناریا در تیمارهای مختلف طی دو سال مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های به دست آمده بر اساس آزمون چند دامنه ای دانکن آنالیز گردیدند. نتایج نشان داد میزان آلودگی پنبه به بیماری ورتیسیلیوم در تیمار آبیاری بارانی کلاسیک با دو روش دیگر در سطح 5 درصد اختلاف معنی داری داشت. اما بین تیمارهای آبفشان قرقره ای و نشتی اختلاف معنی داری مشاهده نگردید. میزان آلودگی به ورتیسیلیوم در تیمار آبیاری آبفشان قرقره ای بیشتر از تیمار آبیاری نشتی و تیمار نشتی بیشتر از تیمار آبیاری بارانی کلاسیک بود. اختلاف بین تیمارهای مختلف آبیاری از نظر شدت آلودگی گیاه پنبه به بیماری آلترناریا در سطح 5 درصد معنی دار بود. نتایج نشان داد آلودگی در تیمار بارانی کلاسیک بیشتر از تیمار آبفشان قرقره ای و تیمار آبفشان قرقره ای بیشتر از تیمار نشتی می باشد. ضمنا میزان آلودگی بوته های پنبه در تیمارهای مورد آزمایش به قارچ رایزوکتونیا طی دو سال اندک و قابل صرفنظر کردن بود.
    کلیدواژگان: پنبه، ورتیسیلیوم، آلترناریا، روش های آبیاری
  • منابع طبیعی
  • سیدحمیدرضا صادقی، حمیدرضا مرادی، ملیحه مزین، مهدی وفاخواه صفحه 81
    تعیین پارامترهای هیدرولوژی از نظر ایمنی، جنبه اقتصادی طرح و عملکرد سازه های هیدرولیکی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از پارامترهای مهم در این زمینه روانآب است که اندازه گیری آن با محدودیت های مختلفی روبروست و به همین جهت استفاده از مدل های هیدرولوژیکی در برآورد هیدروگراف سیل را ایجاب می کند. این تحقیق در صدد مقایسه روش های مختلف تجزیه و تحلیل آماری و انتخاب بهترین روش جهت دستیابی به مدل بارش – روانآب برای حوزه آبخیز کسیلیان با مساحت 66.75 کیلو متر مربع واقع در استان مازندران می باشد. برای انجام این تحقیق 15 ویژگی از هایتوگراف، 11 ویژگی از هیدروگراف و همچنین 12 پارامتر زمانی رابط بین هیدروگراف و هایتوگراف برای 49 رگبار در حوزه آبخیز کسیلیان در نظر گرفته شد. آزمون رگرسیون به روش دو متغیره و به شکل های مختلف خطی، لگاریتمی، معکوس، درجه دوم، درجه سوم، نمایی، توانی، ترکیبی، مدل های منحنی رشد و S و چند متغیره نشان داد که مدل های درجه سه، خطی، ترکیبی و توانی به ترتیب بیشترین توانایی در تعیین مدل های بارش – روانآب را داشتند. همچنین بررسی نتایج مربوط به رگرسیون چند متغیره نشان داد که روش تجزیه و تحلیل عاملی موجب کاهش دقت می گردد. از میان سه روش دیگر نیز در بعضی موارد روش گام به گام و در برخی دیگر روش پسرو بهتر عمل کرده است، ولی نتایج روش گام به گام و پیشرو عینا مشابه بوده اند.
    کلیدواژگان: مدل بارندگی - روانآب، مدل های رگرسیونی، تجزیه و تحلیل عاملی، کسیلیان، ایران
  • مسعود کورکی نژاد، مجید اونق، عادل سپهری صفحه 91
    شناسایی مناطق مستعد وقوع زمین لغزش از طریق پهنه بندی توان خطر با مدل های تجربی مناسب، یکی از اقدامات اولیه در کاهش خسارت احتمالی و مدیریت خطر است. هدف اصلی این مقاله مقایسه کارآیی و مدل پهنه بندی خطر زمین لغزش موسوم به حائری – سمیعی و مورا – وارسون در حوضه آبخیز سیاه رودبار است. بدین جهت نقشه خطر زمین لغزش هر دو مدل در مقیاس 1:50000 و به صورت کروپلت راستری با ابعاد شبکه سلول 1×1 سانتی متر (به عنوان برآورد خطر نسبی) تهیه گردید. همچنین زمین لغزه های موجود از طریق مشاهدات زمینی و مورفومتری، به عنوان شاهد زمینی (مرجع خطر) نقشه بندی شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین عدد خطر و کلاس خطر مدل حائری – سمیعی با تعداد، مساحت و حاصل ضرب تعداد در مساحت زمین لغزه های آبخیز همبستگی و ارتباط معنی داری در سطح یک درصد (0.01>P) وجود دارد، ولی این همبستگی در مدل مورا – وارسون معنی دار نمی باشد. این ارتباط نماینده برتری مدل منطقه ای حائری – سمیعی برای آبخیز سیاه رود است و نقشه خطر حاصل از آن با نقشه پراکنش زمین لغزه های موجود انطباق فضایی بالایی دارد.
    کلیدواژگان: زمین لغزش، پهنه بندی خطر، مدل حائری - سمیعی، کارآیی مدل، آبخیز سیاه رودبار
  • علیرضا میکائیلی، اصغر عبدلی، سیدمهدی امینی نسب صفحه 100
    آگاهی از پیچیدگی ها و فرآیندهای اکولوژیک، نقش بسزایی در شناسایی ارزش و اهمیت رودخانه ها ایفا می نماید. یکی از موارد مهم و مورد نیاز در بررسی اکولوژی رودخانه، مطالعه ساختار فیزیکی است تا موقعیت توپوگرافیک و طبیعی رودخانه مشخص گردد و در نهایت روابط میان عوامل زیستی و غیر زیستی آن که تنوع زیستی را تحت تاثیر قرار می دهد، مشخص گردند. این مقاله حاصل فعالیت ها و پژوهش های سال های 1380-1379 است. در بررسی و تعیین عوارض رودخانه از روش های علمی بکار گرفته شده در طی عملیات میدانی، استفاده شده است. بر این اساس هر یک از موارد تعریف و اندازه گیری شد. طول رودخانه مادرسو در محدوده پارک ملی گلستان 19913 متر اندازه گیری شد که 84.6 درصد آن را مناطق کم عمق و 15.4 درصد، معادل 3067.15 متر آن را مناطق گودالی تشکیل می دهند که سبب ایجاد تنوع فیزیکی و زیستی در رودخانه شده است. تعداد، طول و عرض گودال ها از سرچشمه تا پائین دست رودخانه (تنگراه) متغیر است که بیشترین تعداد گودال در فواصل (17-16 کیلومتر) از رودخانه حدود 29 عدد و کمترین آن در سرچشمه در فواصل (1-0 کیلومتر) و 2 عدد ثبت شد. بیشترین طول گودال حدود 11.57 متر و کمترین آن 4.1 متر ثبت گردید. بیشترین عرض گودال 3.75 متر و کمترین آن 1.86 متر، حداکثر عمق گودال ها 120 سانتی متر و کمترین آن 50 سانتی متر اندازه گیری شد. بستر غالب رودخانه، قلوه سنگی و تعداد کل گودال ها 370 عدد ثبت شده است. تغییرات عرض رودخانه نامنظم (بطور متوسط 6-5 متر) بود و غالبا شرق به غرب می باشد. مقدار آب در طول سال تغییرات زیادی داشته و دارای انشعابات فرعی (همگرا و واگرا) فراوانی در مسیر خود بود. تغییرات شیب رودخانه بین 2-1.5 درصد متغیر بود. نتایج حاصل از این مطالعه امکان تهیه نقشه فیزیکی رودخانه را با مقیاس 1:1000 و 1:50000 فراهم می کند. این اطلاعات می تواند به بررسی و ارزیابی روابط بین تنوع فیزیکی و زیستی رودخانه و در نهایت دستیابی به مدیریت اکولوژیکی مطلوب در رودخانه کمک فراوانی نماید.
    کلیدواژگان: مورفولوژی، ساختار فیزیکی، اکولوژی، رودخانه، مادر سو، محیط زیست، پاک ملی گلستان
  • خاک شناسی
  • فرشید نوربخش، محمدرضا بحرینی صفحه 112
    این مقاله به بررسی ارتباط بین شاخص بیولوژیک قابلیت جذب نیتروژن (Nava) و برخی خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیو شیمیایی خاک می پردازد. بدین منظور 20 نمونه خاک از نقاط مختلف استان اصفهان تهیه و ویژگی هایی چون درصد اندازه ذرات، درصد کربن آلی (OC)، نیتروژن کل (TN)، ظرفیت تبادل کاتیونی (CEC)، کربنات کلسیم معادل (CCE)، هدایت الکتریکی عصاره اشباع (ECe) و نسبت جذب سدیم (SAR) در آنها اندازه گیری شد. شاخص بیولوژیک قابلیت جذب نیتروژن، فعالیت آنزیم های ال – آسپاراژیناز و اوره آز نیز محاسبه گردید. بررسی همبستگی های ساده خطی نشان داد که Nava با کربن آلی و نیتروژن کل ارتباط مستقیم و با هدایت الکتریکی عصاره اشباع و نسبت جذب سدیم ارتباط معکوس دارد. همچنین بین Nava و فعالیت آنزیم های ال – آسپاراژیناز و اوره آز نیز ارتباط مستقیم مشاهده شد. بین Nava و درصد اندازه ذرات، ظرفیت تبادل کاتیونی، کربنات کلسیم معادل و pH خاک ها همبستگی معنی داری ملاحظه نگردید. همبستگی چند متغیره گام به گام نشان داد که به جز کربن آلی، هیچ پارامتر دیگری وارد مدل نشده و تغییرات کربن آلی قادر است حدود 77 درصد تغییرات Nava را تبیین نماید. چنین استنباط می شود که مقدار مواد آلی خاک نقش مهمی در تعیین شاخص بیولوژیک قابلیت جذب نیتروژن داشته باشند.
    کلیدواژگان: شاخص بیولوژیک قابلیت جذب نیتروژن، معدنی شدن نیتروژن، فعالیتهای آنزیمی
  • محمدعلی بهمنیار صفحه 120
    عملکرد در گندم می شود، اما پتاسیم و سولفات کلسیم موجب تقلیل صدمات ناشی از شوری می گردند. این تحقیق به منظور بررسی اثرات شوری آب آبیاری و کاربرد پتاسیم و گچ بر رشد و عملکرد گندم (Triticum aestivum L. cv. Tejan) انجام شد. بدین منظور چهار سطح پتاسیم (صفر، 0.4، 0.8 و 1.2 گرم اکسید پتاسیم در گلدان) از منبع سولفات پتاسیم، سه سطح گچ (صفر، 1.75 و 3.5 گرم گچ در گلدان) و پنج سطح از هدایت الکتریکی آب آبیاری 0.8 دسی زیمنس بر متر (آب چاه) 3، 6، 9 و 12 دسی زیمنس بر متر (مخلوط آب چاه و آب شور دریا) در شرایط گلدانی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی بر روی عملکرد و اجزا عملکرد در سال زراعی 82-1381 مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزایش شوری آب آبیاری موجب کاهش ارتفاع، طول سنبله، طول و عرض برگ پرچم، وزن ماده خشک، تعداد پنجه، تعداد دانه در خوشه، وزن دانه در هر خوشه، وزن هزار دانه و عملکرد گندم گردید (0.01>P). مصرف پتاسیم در تیمارهای مختلف با تقلیل اثرات شوری موجب بهبودی اجزا عملکرد و تولید دانه شد. اثر متقابل پتاسیم و شوری بر ماده خشک، عملکرد دانه و وزنه هزار دانه در سطح یک درصد معنی دار شد. بعلاوه، مصرف گچ نیز بر وزن ماده خشک، تولید دانه و وزن هزار دانه تاثیر مثبت و معنی داری داشته است. اثر متقابل شوری و گچ بر وزن ماده خشک و وزن هزار دانه تاثیر معنی دار داشته و همچنین تاثیر متقابل رژیم آبیاری، پتاسیم و گچ بر عملکرد دانه و وزن هزار دانه در سطح یک درصد معنی دار شد.
    کلیدواژگان: گندم، آب شور، پتاسیم، گچ
  • زراعت
  • محمدجعفر بحرانی، عبدالله سیدی صفحه 128
    به منظور ارزیابی تاثیر تراکم بوته و شیوه مصرف کود نیتروژن بر عملکرد و اجزا آن در ذرت دانه ای (Zea mays L.)(هیبرید 704 SC) آزمایشی به صورت طرح کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی بختاجرد داراب اجرا گردید. تیمارها شامل تراکم بوته در 3 سطح (5.33، 6.67 و 8.89 بوته در متر مربع) به عنوان فاکتور اصلی و شیوه مصرف کود نیتروژنه در 5 سطح (مصرف کل کود پیش از کاشت، نیمی پیش از کاشت و بقیه به صورت سرک، یک سوم پیش از کاشت و بقیه به صورت سرک، یک چهارم پیش از کاشت و بقیه به صورت سرک و کل کود به صورت سرک) به عنوان فاکتور فرعی بودند. کل میزان کود نیتروژنه مصرف شده معادل 240 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار بود. کودهای سرک به نسبت مساوی در مراحل رشدی 7-5 برگی، 14-12 برگی و ظهور گل تاجی مصرف شدند. تراکم بوته تاثیر معنی داری بر تعداد بلال در هر بوته و شاخص برداشت نداشت (0.05>P). بیشترین عملکرد دانه (14008 کیلوگرم در هکتار) در تراکم 6.67 بوته در متر مربع به دست آمد. همچنین شیوه مصرف کود تاثیر معنی داری بر تعداد دانه در هر بلال، وزن هزار دانه، عملکردهای دانه و پروتئین دانه داشت، به نحوی که بالاترین میزان آنها در روش مصرف یک چهارم کود پیش از کاشت و بقیه به صورت سرک به دست آمد. در مجموع تراکم 6.67 بوته در متر مربع و شیوه مصرف یک چهارم کود نیتروژنه پیش از کاشت و بقیه به صورت سرک حداکثر عملکردهای دانه و پروتئین را نیز تولید کرد.
    کلیدواژگان: تراکم بوته، شیوه مصرف کود، کود سرک نیتروژنه و اجزاء عملکرد دانه
  • سعدالله هوشمند، احمد ارزنی، سید علی محمد میرمحمدی میبدی صفحه 136
    بر مبنای نتایج دو آزمایش ارزیابی درون شیشه ای و مزرعه ای، هشت ژنوتیپ گندم دوروم [Triticum turgidum L. subsp. Durum (Desf.) Husn.] شامل سه ژنوتیپ متحمل و یک ژنوتیپ حساس از هر آزمایش انتخاب و در این بررسی استفاده شد. واکنش ژنوتیپ ها نسبت به شوری طی دو دوره 10 و 20 روزه در مرحله گیاهچه ای با اعمال سه سطح شوری شامل شاهد 0، 75 و 150 میلی مول نمک طعام در لیتر در سال 1380 در دانشگاه صنعتی اصفهان بررسی گردید. میزان تولید ماده خشک در بوته، سرعت رشد نسبی، میزان آب نسبی، میزان تجمع سدیم، پتاسیم و نسبت +Na/+k در اندام هوایی گیاه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که تولید ماده خشک بوته در هر دوره 10 و 20 روزه تنش به طور معنی داری (0.01>P) تحت تاثیر ژنوتیپ و سطوح سطوح شوری قرار دارد و افزایش سطوح شوری باعث کاهش تولید ماده خشک در گیاه می گردد. سرعت رشد نسبی گیاه و همچنین میزان آب نسبی در ژنوتیپ ها با نسبت های متفاوت تحت تاثیر سطوح شوری کاهش یافت. افزایش سطوح شوری طی دو دوره تنش شوری باعث افزایش غلظت سدیم و کاهش غلظت پتاسیم و نسبت +Na/+K در ژنوتیپ های مورد بررسی گردید. بعد از 20 روز و در تیمار 150 میلی مول نمک، میانگین ماده خشک ژنوتیپ های متحمل کشت درون شیشه ای (97.2 میلی گرم در بوته) بطور معنی داری بیش از میانگین ژنوتیپ های متحمل مزرعه ای (85.6 میلی گرم در بوته) بود. ژنوتیپ های دیپر – 6 و پریون – 1 (متحمل کشت درون شیشه ای)، با داشتن غلظت کمتر سدیم، نسبت بالاتر +Na/+K و همچنین سرعت رشد نسبی بیشتر نسبت به سایر ژنوتیپ ها تحمل بیشتری را نسبت به غلظت های بالای شوری نشان دادند. بطور کلی نتایج حاصل نشان داد که ژنوتیپ های انتخابی از روش کشت درون شیشه ای گندم دوروم، در مرحله گیاهچه ای نیز نمود مطلوبی داشته اند.
    کلیدواژگان: گندم دوروم، تحمل به شوری، نسبت K / NA، ماده خشک و سرعت رشد نسبی
  • عبدالمهدی بخشنده، عبدالامیر راهنما صفحه 147
    به منظور بررسی وضعیت پنجه زنی، تغییرات عملکرد و اجزا عملکرد ارقام گندم در تراکم های متفاوت بذر و تاریخ های مختلف کاشت. این تحقیق در تاریخ های کاشت 15/9/، 15/10/ و 15/11/77 در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی به روش کرت های خرد شده اجرا گردید به نحوی که شش رقم امیدبخش گندم فلات، اترک، زاگرس، دوروم 13، دوروم 12 و چین آلتار در کرت های اصلی و پنج تراکم 50، 100، 200، 400، 800 بذر در واحد سطح در کرت های فرعی قرار داشتند. نتایج اثرات ساده نشان داد با افزایش تاخیر در کاشت تعداد پنجه در بوته کاهش، درصد تلفات پنجه افزایش، تعداد سنبله در واحد سطح، تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه کاهش یافت. همچنین با افزایش تراکم بذر تعداد پنچه در بوته کاهش، درصد تلفات پنجه، و تعداد سنبله در واحد سطح افزایش یافت. با افزایش تراکم بذر در کلیه تاریخ های کاشت تعداد دانه در سنبله و عموما وزن هزار دانه کاهش یافت. بین عملکرد دانه ارقام در هر تاریخ کاشت تفاوت معنی داری ملاحظه نشد، ولی بین سطوح مختلف تراکم بذر تفاوت معنی دار وجود داشت و با افزایش تراکم بذر عملکرد دانه افزایش یافت، با در نظر گرفتن اثرات متقابل و وجود حرف مشترک در تراکم 400 و 800 بذر در واحد سطح در تاریخ کاشت اول می توان نتیجه گرفت که تراکم بذر توصیه شده در هر تاریخ کاشت متفاوت است و با افزایش تاخیر در کاشت افزایش می یابد.
    کلیدواژگان: تاریخ کاشت، تراکم بذر، ارقام گندم، تغییرات پنجه، عملکرد، اجزاء عملکرد
  • شیلات و محیط زیست
  • ضیاء کردجزی، ابوالقاسم کمالی، رجب محمدنظری، فرهاد یغمایی صفحه 155
    در این تحقیق رفتار لارو و وضعیت ماده سیاه رنگ موجود در روده (ملانین پروپکا) لارو تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) از زمان شروع تغذیه فعال از روز 9، 10، 11، 12 و 13 (ام) پس از تفریخ با غذای زنده (ناپلئوس آرتمیا) در حرارت های 0.8± 17.7 و 0.4±18.1 درجه سانتی گراد مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعه تغییرات رفتاری لاروهای تاسماهی ایرانی نشان داد که در درجه حرارت های بالا به ترتیب از روز پنجم و ششم بیشتر لاروها نور گریز می شوند و رفتار بنتیک از خود نشان می دهند، و به ترتیب از روز دهم و سیزدهم، غالب و حتی تمام لاروها از حالت بنتیک خارج شده و در سطح و ستون آب به شنا مشغول می شوند. مشاهده روزانه دستگاه گوارش نشان داد، اگر در زمان روی آوردن لاروها به تغذیه فعال غذای مناسب و کافی در اختیار آنان قرار گیرد، با وجودی که لاروها در بخش اعظم روده خود ماده سیاه رنگ دارند، قادر به شکار و خوردن غذا هستند. پس نتایج این تحقیق نشان می دهد، دفع ماده سیاه رنگ روده نمی تواند معیار مناسبی برای تعیین زمان شروع تغذیه فعال در لارو تاسماهی ایرانی (قره برون) باشد.
    کلیدواژگان: لارو، رفتار، ملانین پروپکا، تاسماهی ایرانی