فهرست مطالب

Advances in Medical and Biomedical Research - Volume:13 Issue: 53, 2006

Journal of Advances in Medical and Biomedical Research
Volume:13 Issue: 53, 2006

  • 72 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/11/30
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مهرداد مدرسی صفحه 1
    زمینه و هدف
    گیاه گلرنگ (Carthamus tinctorius) از دیرباز توسط افراد شناخته شده و از آن به عنوان داروی مسهل، مسکن، معرق، ضدالتهاب، تحلیل برنده تومور و قاعده آور استفاده می شود. شواهد نشان گر آن است که این گیاه به عنوان عامل محرک جنسی و افزایش دهنده قدرت جنسی نیز استفاده می شود و برای درمان ناتوانی جنسی بسیار مفید است. بنابراین تحقیق حاضر به منظور تعیین تاثیر عصاره این گیاه بر محور هورمونی هیپوفیز گناد و تغییرات بافت بیضه طی سال 1382 تا 1383 در مبارکه اصفهان انجام گرفت.
    روش بررسی
    در این تحقیق تجربی چهار گروه موش که هر یک شامل هشت موش نر بالغ بودند به ترتیب به عنوان گروه کنترل و گروه های تیمار 1، 2 و 3 مورد بررسی قرار گرفتند. عصاره گیاه گلرنگ در سه غلظت متفاوت 0.7، 4.1 و 2.8 میلی گرم در روز به صورت داخل صفاقی در یک دوره بیست روزه به موش های گروه تیمار 1، 2 و 3 تزریق شد. هر یک از گروه های تیمار با گروه کنترل از نظر پارامترهایی نظیر وزن بیضه، تغییرات بافت شناسی بیضه، تعداد اسپرم و غلظت هورمون های LH, FSH و تستوسترون موجود در سرم خون با استفاده از آزمون های آماری توکی و آنالیز واریانس مقایسه گردیدند.
    یافته ها
    نتایج تحقیق نشان داد که گیاه گلرنگ می تواند عامل تغییردهنده پتانسیل تولید مثل جنس نر باشد و فعالیت های تولید مثلی را تغییر دهد و نیز بر عملکرد اندوکرین بیضه ها موثر واقع شود، به طوری که تزریق عصاره گلرنگ در دو دوز 1.4 و 8.2 میلی گرم در روز به طور معنی داری سبب افزایش غلظت تستوسترون موجود در سرم گردیده ((P=0.01 و موجب خود کنترل فیدیکی منفی ترشح تستوسترون شد. در نتیجه ی تزریق عصاره این گیاه تغییرات بافتی، تغییر در تعداد اسپرم و وزن بیضه ها چشمگیر نبود.
    نتیجه گیری
    گیاه گلرنگ قادر است با ایجاد تغییر در محور هورمونی هیپوفیز گناد در فعالیت های تولید مثلی موثر واقع شود. انجام تحقیقات بیشتر توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: عصاره گیاه گلرنگ، محور هیپوفیز - گناد، قدرت باروری
  • نورالسادات کریمان، مریم رضاییان، فاطمه نساجی، مهندس ناصر ولایی، لطیف گچکار صفحه 8
    زمینه و هدف
    با توجه به شیوع سندروم قبل از قاعدگی (PMS) و اثرات آن بر کیفیت زندگی اجتماعی و فردی زنان، اقبال عمومی جهت استفاده از درمان های تکمیلی جایگزین و غیر دارویی و گزارشات مختلف مبنی بر تاثیر ورزش در بهبود و عدم بهبود علایم این سندروم، مطالعه حاضر به منظورتعیین تاثیر ورزش بر PMS دانشجویان ساکن خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1383 انجام گرفت.
    روش بررسی
    تحقیق به روش کارآزمایی بالینی (قبل و بعد) و بر روی 35 دختر مبتلا به PMS انجام گرفت. تشخیص سندروم بر اساس چک لیست 30 آیتمی استاندارد شکایات PMS) جسمی خلقی 4 گزینه ای) صورت گرفت. افرادی که کمتر از 30 امتیاز از چک لیست کسب می کردند به عنوان PMS خفیف و افراد دارای بیش از 30 امتیاز به عنوان PMS متوسط و شدید تلقی می شدند. نمونه ها به مدت 2 ماه (در دو سیکل قاعدگی) دو هفته قبل از شروع پریود، روزانه 30 دقیقه پیاده روی و 3 بار در روز نرمش های آموزش داده شده را انجام دادند.
    در شروع هر ماه چک لیست شکایات PMS توسط نمونه ها (برحسب ندارم، خفیف، متوسط، شدید) تکمیل می گردید. کاهش یک نمره از امتیاز نسبت به قبل از مداخله به عنوان بهبود و در غیر این صورت به عنوان عدم بهبود تلقی و وضعیت PMS در انتهای ماه اول ودوم بررسی شد. وضعیت PMS و علایم خلقی قبل از مداخله با یک و دو ماه پس از آن به ترتیب با آزمون زوجی ویلکاکسون و مک نمار مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    شیوع PMS در دختران ساکن خوابگاه 22.2 درصد (16.12 تا 28.3 با حدود اطمینان 95 درصد) به دست آمد. پس از 2 ماه ورزش امتیاز کلی 29 نفر (82.9 درصد) کاهش یافت. 30 نفر (85.5 درصد) پس از 2 ماه ورزش، بهبود علایم خلقی (P=0.001) و 26 نفر (74.4 درصد) بهبود علایم جسمی (P=0.001) داشتند. ورزش موجب بهبود علایم جسمی (درد شکم، درد کمر با (P=0.05) و درد و حساسیت پستان ها ((P=0.08 و علایم خلقی تحریک پذیری، بی قراری، ضعف، خستگی، گریه کردن، افسردگی و میل به خانه ماندن ((P=0.05 و اضطراب ((P=0.08 شد.
    نتیجه گیری
    ورزش موجب بهبود PMS می شود. انجام یک تحقیق تجربی کامل (داشتن گروه کنترل) جهت تعیین تاثیر انواع ورزش به مدت طولانی تر توصیه می شود.
    کلیدواژگان: ورزش، سندروم قبل از قاعدگی (PMS)
  • ابوالفضل رحیمی، فضل الله احمدی، محمود غلیاف صفحه 16
    زمینه و هدف
    توانایی فرد در انجام فعالیت های روزمره یا کار، تفریح، فعالیت های اجتماعی و عملکرد جنسی به طور قابل ملاحظه ای با وجود درد و متعاقب آن فقدان عزت نفس و افسردگی تحت تاثیر قرار می گیرد. از این رو مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر مدل مراقبت پی گیر بر عزت نفس بیماران همودیالیزی طی سال 1383 تا 1384 در شهر همدان انجام شده است.
    روش بررسی
    این پژوهش نیمه تجربی (قبل و بعد) بر روی 38 بیمار مبتلا به بیماری مرحله انتهایی کلیه (ESRD) انجام شد که به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شده بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه عزت نفس کوپراسمیت، پرسش نامه دموگرافیک و چک لیست کنترلی بود. در پرسش نامه کوپر اسمیت که پایایی و روایی آن قبلا تایید شده است، کسب امتیاز صفر تا 33 درصد نشان گر وضعیت ضعیف، امتیاز 34 تا 66 درصد نشان گر وضعیت متوسط و امتیاز 67 درصد و بیشتر از کل امتیاز نشان گر وضعیت خوب از نظر عزت نفس تلقی گردید. در مرحله اول پژوهش)قبل از مداخله)، تنها پرسش نامه های عزت نفس و چک لیست های کنترلی تکمیل شد. پس از اتمام مرحله اول (3 ماه)، بیماران به سه گروه تقسیم شدند و مدل مراقبت پی گیر شامل چهار مرحله آشنا سازی، حساس سازی، کنترل و ارزشیابی اجرا شد و به طور متوسط برای هر گروه 4 تا 6 جلسه (به مدت یک تا 2 ساعت) طی 3 هفته برگزار گردید و در زمان باقی مانده از مرحله دوم (9 هفته) مشاوره های مراقبت پی گیر، کنترل و ارزشیابی انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون های تی زوج و فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که اجرای مدل مراقبت پی گیر تفاوت معنی داری بین میانگین امتیاز عزت نفس نمونه های پژوهش قبل و بعد از مداخله ایجاد کرد (P=0.0001) آزمون فریدمن بین رتبه میانگین های عزت نفس قبل و بعد از مداخله تفاوت معنی داری نشان داد به طوری که این میانگین از 63.6 امتیاز قبل از مداخله به 6.79 امتیاز پس از مداخله افزایش یافت (P=0.0001)
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج پژوهش در خصوص تاثیر مدل مراقبت پی گیر بر میزان عزت نفس بیماران همودیالیزی، به کارگیری و استفاده از این مدل مراقبتی برای سایر بیماران همودیالیزی توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: مدل مراقبت پی گیر، عزت نفس، همودیالیز
  • مرتضی جبارپور بنیادی، امید عمرانی، هرمز آیرملو، فرحناز ریحانی فر، نادر لطفعلیزاده صفحه 22
    زمینه و هدف
    الگوی توارث بیماری آتروفی عضلانی نخاع (SMA)، به صورت اتوزوم مغلوب بوده و فراوانی آن یک در 10000 تولد زنده گزارش شده است. در اکثر این بیماران ژنSMN1 متحمل حذف شدگی در اگزون های 7 و یا 8 می گردد. هدف از این مطالعه بررسی حذف شدگی ژن مذکور در مبتلایان با استفاده از روش های مولکولی در منطقه آذربایجان شرقی طی سال های 1383 تا 1384 می باشد.
    روش بررسی
    افراد مشکوک به نوع سه بیماری آتروفی عضلانی نخاعی بعد از تشخیص بالینی و آزمایشگاهی، جهت مطالعه مولکولی ارجاع داده شدند و پس از استخراج DNA از خون مبتلایان، میزان حذف شدگی اگزون های 7 و 8 ژن SMN1 با استفاده از تکنیک چند شکلی طولی قطعات برش یافته توسط آنزیم های محدود الاثر (PCR-RFLP) مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    از بین 45 بیمار مشکوک به نوع سه بیماری، 9 نفر (20 درصد) دارای حذف شدگی اگزونی در ژن SMN1 بودند. از بین این 9 نفر، یک نفر متحمل حذف شدگی تنها در اگزون هفت و بقیه متحمل حذف شدگی در هر دو اگزون هفت و هشت ژن SMN1 شده بودند.
    نتیجه گیری
    حذف شدگی در ژنSMN1 دردرصد نسبتا پایینی از افراد مشکوک به نوع سه بیماری آتروفی عضلانی نخاعی مشاهده گردید. مطالعات بیشتر و از جمله بررسی توالی های دیگر ژن مذکور پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: آتروفی عضلانی - نخاعی نوع سه (SMA)، ژن PCR-RFLP، SMN1
  • رضا نگارنده، سیده فاطمه اسکویی، فضل الله احمدی، منصوره نیک روش صفحه 29
    زمینه و هدف
    آن چه در پرستاری حمایت از بیمار را ضروری می سازد، آسیب پذیری بیمار است. گرچه هر یک از اعضای تیم بهداشتی می توانند از بیمار حمایت کنند، پرستاران برای تقبل و ایفای این وظیفه تعهد و تمایل بیشتری نشان می دهند. با این که حرفه پرستاری نقش حمایت از بیمار را برای پرستاران پذیرفته است، هنوز در تعریف آن چه که حمایت از بیمار نام می گیرد، اتفاق نظر نیست. از این رو مطالعه حاضر به تبیین مفهوم حمایت از بیمار در تجربیات پرستاران در سال 1383 در تهران پرداخته است.
    روش بررسی
    این پژوهش کیفی به روش نظریه پایه (Grounded Theory) انجام شد. نمونه های پژوهش شامل 24 پرستار (پرستار بالینی، سرپرستار و سوپروایزر) از بیمارستان حضرت رسول اکرم وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران بودند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. تمامی مصاحبه ها ضبط و سپس کلمه به کلمه دست نویس شدند تا مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق با استفاده از روش مقایسه مداوم مطابق با روش استراوس و کوربین (Strauss & Corbin) صورت گرفت.
    یافته ها
    در این پژوهش «ماهیت حمایت از بیمار» یکی از طبقات اصلی بود که پدیدار شد. طبقه مزبور و طبقات فرعی آن به مفاهیمی می پرداخت که از منظر شرکت کنندگان این تحقیق، حمایت نام می گرفت و شامل فرایندها و اعمالی نظیر آگاه کردن و آموختن، ارج نهادن و محترم شمردن، پشتیبانی، حفاظت و تامین استمرار مراقبت ها، پی گیری و هماهنگ کردن بود.
    نتیجه گیری
    پرستاران حمایت از بیمار را وظیفه اخلاقی و از نقش های حرفه ای خود می دانند و بر این باور هستند که آن ها با اعمال و فعالیت های متنوعی به حمایت از بیمار می پردازند. از این رو ضرورت دارد تلاش های هماهنگ شده ای در بخش های آموزش، پژوهش و مدیریت پرستاری برای حرفه ای نمودن این نقش به عمل آید.
    کلیدواژگان: مفهوم حمایت از بیمار، تجربیات پرستاران، گراندد تئوری، ایران
  • زهرا محتشم امیری، حرمت رحیم زاده اشکلک صفحه 39
    زمینه و هدف
    سیگار کشیدن یک مشکل بهداشتی عمده در کل دنیا و مانعی سخت برای پیشرفت در بسیاری از کشورهای در حال توسعه می باشد. اکثر مطالعات نشان داده اند که سن شروع مصرف سیگار قبل از 18 سالگی می باشد و مصرف سیگار دانش آموزان ارتباط نزدیکی با مصرف سیگار در معلمین دارد. از این رو مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع مصرف سیگار در دبیران مرد مدارس متوسطه شهرستان رشت، در سال 1382 انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی، 600 دبیر مرد دبیرستان های سطح شهرستان از طریق پرسش نامه خود ایفا مورد بررسی قرار گرفتند. پرسش نامه شامل دو قسمت اطلاعات زمینه ای و الگوی مصرف سیگار بود. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار SPSS 11.5 و آزمون های آماری کای دو و رگرسیون لوجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    از 582 معلم مورد مطالعه، 119 نفر (20.4 درصد) سیگاری بوده و 55 نفر (4.9درصد) نیز سیگار را ترک کرده بودند. 70.5 درصد بیش از یک نخ سیگار در روز مصرف می کنند. میانگین سن شروع مصرف سیگار 6.5±19.4 سال بود. بین وضعیت تاهل، سطح تحصیلات و نوع رشته تحصیلی، داشتن همکاران سیگاری، ورزش در طول هفته و مشاهده دکتر یا پرسنل بهداشتی در حال سیگار کشیدن با مصرف سیگار معلمین ارتباطی وجود نداشت، اما بین اشتغال به شغل دوم (P=0.03)، داشتن دوستان سیگاری (P=0.0001)، مشاهده سیگار کشیدن معلمین در طول دوره دبیرستان (P=0.04) و سن شروع مصرف سیگار (P=0.0001) با مصرف سیگار ارتباط معنی دار وجود داشت. داشتن دوستان سیگاری با نسبت شانس 2.75 (حدود اطمینان 1.2 تا 6.1) و سن شروع مصرف سیگار قبل از 15 سالگی با نسبت شانس 5.34 (حدود اطمینان 2.38 تا 11.95) بر مصرف سیگار (در حال حاضر) موثر بوده اند.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که مصرف سیگار در معلمین مدارس شایع بوده و باید هر چه سریع تر برنامه های پیشگیری و منع مصرف سیگار در مدارس به اجرا درآید. انجام مطالعات بیشتر توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: سیگار کشیدن، معلمین، مدارس متوسطه، عوامل خطر
  • محمدباقر قوامی، حسین لدنی صفحه 46
    زمینه و هدف
    پشه ها حشرات خون خواری هستند که اهمیت پزشکی و بهداشتی فراوان دارند. برخی از مناطق استان زنجان از مهم ترین پرورشگاه های دائمی پشه ها در ایران هستند. با توجه به تغییر وضعیت استان از جنبه های مختلف در سی سال اخیر، قدمت طولانی مطالعات انجام یافته و ضرورت تدوین برنامه های کنترل بیماری های منتقله از پشه ها، این مطالعه با هدف تعیین فون و وفور پشه ها در استان زنجان طی سال 1381 تا 1382 انجام گرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی پشه های بالغ به شیوه افشانه پیرتروییدی (PSS) و تله نوری و لاروهای آن ها به شیوه دستی از 5 مکان ثابت داخلی و خارجی در نزدیکی زیستگاه های لاروی شهرستان های زنجان، ماهنشان، طارم، خدابنده و ابهر در ده نوبت (از شهریور لغایت مهر 1381 و خرداد لغایت مرداد 1382) به فاصله 15 روز نمونه گیر ی شدند. نمونه های صید شده با میکروسکوپ بررسی و بر اساس کلیدهای استاندارد شناسایی شدند.
    یافته ها
    در این مطالعه 16743 پشه بالغ به شیوه PSS جمع آوری شدند. کمپلکس آنوفل ماکولیپنیس بیش از 74 درصد (12549 عدد) و کولکس تیلری 21.56 درصد (3520 عدد) پشه ها را شامل بودند. کولکس پی پینز، کولیستا لانگئورئولاتا، آنوفل سوپرپیکتوس و کولیستا ساب اوکرا در مجموع 4.2 درصد (674 عدد) نمونه ها را به خود اختصاص دادند. تعداد 3723 لارو از زیستگاه های ثابت صید شد که لاروهای کولکس تیلری 68.25 درصد (2541 عدد)، کمپلکس آنوفل ماکولیپنیس 16 درصد (607عدد)، آنوفل سوپرپیکتوس 313 عدد (8.4 درصد)، کولیستا لانگئورئولاتا 132 عدد (3.2 درصد)، کولکس لاتیسینکتوس 90 عدد (2.8 درصد) و کولکس هورتنسیس 29 عدد (0.8 درصد) بودند. آنوفل هیرکانوس و کولیستا ساب اوکرا نیز به صورت نادر در میان لاروها وجود داشتند. در روش صید با تله نوری 47273 نمونه پشه بالغ صید شد که 87.93 درصد آنها کولکس تیلری و 11.12 درصد آنوفل ماکولیپنیس بودند.
    نتیجه گیری
    انجام بررسی های اکولوژیکی و مولکولی سلولی بر جمعیت های مختلف آنوفل ماکولیپنیس، آنوفل سوپرپیکتوس و کولکس تیلری توصیه می گردد. گونه های آنوفل هیرکانوس، کولکس لاتیسینکتوس، کولکس هورتنسیس، کولیستا لانگئورئولاتا و کولیستا ساب اوکرا بایستی در تشخیص افتراقی گونه های استان مد نظر قرار گیرند.
    کلیدواژگان: آنوفل، کولکس، کولیستا، زنجان، ایران
  • فریده گلبابایی، زهرا حسنی، سیدجمال الدین شاهطاهری، محمود محمودی، آرام تیرگر صفحه 55
    زمینه و هدف
    پراکندگی و انتشار فلزات سنگین در محیط اعم از محیط کار و محیط زیست یکی از معضلات بهداشتی حاصل از فعالیت های بشری است که در بسیاری از جوامع با خطرات جدی برای سلامت عموم مردم و به ویژه کارگران در صنایع تولید یا مصرف کننده آنها همراه است. از این رو مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان مواجهه کارگران با فلزات سنگین، در صنایع ذوب روی شهر زنجان طی سال 1383 تا 1384 انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی در 6 واحد صنعتی شهر زنجان انجام شد و در طی آن تراکم فلزات سنگین سرب، روی، کبالت، کادمیوم، و نیکل در هوا اندازه گیری شد. جمع آوری نمونه ها از طریق نمونه برداری های رو بسته (Closed-face) محتوی فیلترهای غشایی استرسلولزی با قطر منافذ 0.8 میکرون و منطبق با روش موسسه ملی بهداشت و ایمنی شغلی آمریکا (NIOSH) انجام شد. تعیین مقدار فلزات سنگین با استفاده از روش جذب اتمی و پردازش داده ها نیز با کمک نرم افزار آماری SPSS) ویرایش 11.5) صورت پذیرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که میانگین میزان مواجهه کارگران با فلزات سنگین سرب، روی، کبالت، کادمیوم و نیکل به ترتیب 0.058، 2.518، 0.0025، 0.003، 0.0108 میلی گرم بر مترمکعب بوده است. بر اساس نتایج تحقیق، تراکم سرب در 25 درصد از کارگران بیش از حد مجاز تشخیص داده شد، اما مواجهه کارگران با آمیزه ای از فلزات سنگین به طور همزمان پس از محاسبه مخلوط مقادیر، گویای مواجهه بالاتر از حد مجاز در بیش از 75 درصد از کارگران می باشد.
    نتیجه گیری
    علیرغم سابقه نسبتا کم (کمتر از پانزده سال(صنعت ذوب روی در استان زنجان و جوان بودن نیروهای کار، مواجهه بیش از حد مجاز بسیاری از کارگران با فلزات سنگین، احتمال اختلالات سوء ناشی از مواجهه با این فلزات را در سال های آتی افزایش می دهد.
    از این رو به منظور حفاظت از سرمایه های ملی و انسانی کشور، به کارگیری اقدامات پیشگیری هر چه جدی تر در قالب پایش سلامت کارگران و استفاده از روش های کنترلی کارآمد توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: فلزات سنگین، روی، سرب، نیکل، کبالت، کادمیوم، صنعت ذوب روی، مواجهه