فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی مازندران - پیاپی 55 (آذر و دی 1385)

مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران
پیاپی 55 (آذر و دی 1385)

  • 208 صفحه، بهای روی جلد: 5,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/12/15
  • تعداد عناوین: 25
|
  • مقالات پژوهشی
  • محمد خادملو، ابوالقاسم عجمی، علیرضا خلیلیان، نیلوفر معتمد صفحات 1-7
    سابقه و هدف
    فقر آهن و کم خونی وابسته به آن یک مشکل شایع و مهم در دوران بارداری در کشورهای مختلف منجمله در ایران می باشد. علی رغم تجویز سولفات آهن به عنوان یک داروی مکمل در طول بارداری؛ هنوز کم خونی یک مشکل شایع در کشور ما می باشد. هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر مقادیر هفتگی و روزانه مکمل آهن بر روی شاخص های هموگلوبین و فریتین در زنان باردار تحت پوشش مراکز بهداشتی- درمانی روستایی می باشد.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه کارآزمایی در عرصه شاهد دار تصادفی شده 150 زن از میان زنان باردار مراجعه کننده به چندین مرکز بهداشتی- درمانی روستایی شهرستان ساری انتخاب و به دو گروه دریافت کننده آهن روزانه و هفتگی تقسیم بندی شدند. برای گروه آهن روزانه؛ یک قرص فروس سولفات حاوی (50 میلی گرم آهن المنتال) به صورت روزانه و برای گروه آهن هفتگی، هفته ای دو قرص فروس سولفات حاوی (100 میلی گرم آهن المنتال) تجویز شد. هموگلوبین و فریتین قبل ازشروع ارایه مکمل آهن و پس از اتمام 12هفته ارایه مکمل آهن اندازه گیری شد و عوامل زمینه ای مثل سابقه زایمان، سابقه سقط، سطح سواد، سابقه کم خونی و سابقه بارداری قبلی همسان سازی شد. اطلاعات جمع آوری شده توسط نرم افزار کامپیوتری SPSS10 و با استفاده از آزمون T مستقل و زوج مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    پس از 12 هفته میانگین تغییرات هموگلوبین درگروه روزانه و هفتگی به ترتیب 0.45 ± 0.57، 0.49 ± 0.76 در گرم در دسی لیتر بود که در بین دو گروه این تغییرات معنی نبوده است (P>0.05). میانگین تغییرات فریتین در گروه روزانه و هفتگی به ترتیب 6.39 ± 1.40 گرم در دسی لیتر و 6.8 ± 1.37 گرم در دسی لیتر بود که در بین دو گروه این تغییرات معنی دار نبوده است (P>0.05).
    استنتاج
    با توجه به نتایج به دست آمده و پذیرش بیش تر زنان باردار در گروه هفتگی و مصرف تعداد کم تری قرص فروس سولفات در این گروه پیشنهاد می شود از رژیم هفتگی به جای رژیم روزانه استفاده شود.
    کلیدواژگان: کم خونی، سولفات آهن، زن باردار
  • فریدون سرگلزایی اول، علیقلی سبحانی، محمدرضا عرب، غلامحسین سرگزی صفحات 8-17
    سابقه و هدف
    این پژوهش به منظور مطالعه و شناسایی فراساختمان سلول هایی که ترمیم ضایعات ایجاد شده در استخوان آهیانه موش صحرایی را پس از کاشت ترکیب اکتاکلسیم فسفات و ژلاتین ماده زمینه ای استخوان برعهده دارند، طراحی و اجرا گردید.
    مواد و روش ها
    دراین پژوهش، از 16 سرموش صحرایی بالغ نر از نژاد اسپراگ داولی استفاده گردید. سپس حیوانات به گونه تصادفی به دو گروه یکسان مورد و شاهد، تقسیم گشته و ضایعه ای به قطر پنج میلی متر برروی استخوان آهیانه هر کدام از آن ها ایجاد گردید. در گروه مورد پنج میلی گرم از ترکیب اکتاکلسیم فسفات/ داربست ژلاتینه استخوان (Octacalcium phosphate/Bone matrix gelatin) به نسبت یک به چهار در محل ضایعه کاشته و به وسیله پوشش مخصوص کنترل خونریزی (surgical) پوشانده شد. در گروه شاهد هیچ ماده ای در محل ضایعه کاشته نشد و فقط توسط (surgicel) پوشانده شد. حیوانات در طی روزهای هفتم و چهاردهم پس از عمل، کشته شده و نمونه های لازم برداشت گردید. نمونه ها پس از عمل ثبوت به وسیله روش های معمول بافت شناسی، آماده و از آن ها برش های نیمه نازک و نازک تهیه گردید و پس از انجام رنگ آمیزی به وسیله ذره بین های نوری و الکترونی، مورد مطالعه قرار گرفت.
    یافته ها
    مطالعه فراساختمان سلول های مسوول روند ترمیم ضایعه در گروه مورد، مقدار اندکی سلول های غضروفی نابالغ ترشح شده را در مرکز ضایعه در روز هفتم پس از کاشت نشان داد. در روز چهاردهم پس از کاشت، سلول های نابالغ استخوانی فعال در مجاورت و نزدیک به حاشیه ضایعه دیده شد که نشان دهنده پیشرفت روند استخوان سازی در این گروه می باشد.
    استنتاج
    در گروه مورد، ضایعه ایجاد شده از راه استخوان سازی درون غشایی ترمیم یافت.
    کلیدواژگان: استئوبلاست، کندروبلاست، اکتاکلسیم فسفات، ماتریکس ژلاتینه استخوان، استخوان پاریتال
  • میترا جبل عاملی، مریم نوریان نجف آبادی صفحات 18-26
    سابقه و هدف
    کاتاراکت در میان سالمندان شیوع بالایی دارد. 46 درصد از افراد بالای 75 سال ازکاتاراکت رنج می برند. جراحی کاتاراکت، شایع ترین شیوه درمان در بیماران سالمند می باشد. از سوی دیگر، بیماران مسن اغلب دچار بیماری های دیگر هم هستند. پس انتخاب روش بی هوشی مناسب با کم ترین عوارض و خطرات توجهات ویژه ای را می طلبد. مطالعه حاضر با هدف بررسی و مقایسه سه روش بی هوشی، طرح ریزی و اجرا گردید.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت مشاهده ای- مقطعی با نمونه گیری آسان در تابستان 1383 بر روی 120 بیمار در 3 گروه 40 نفری شامل بی هوشی عمومی، بی حسی موضعی + آرامبخش، بی حسی منطقه ای + آرامبخش در مرکز پزشکی فیض اصفهان انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بود. برای مقایسه میانگین متغیرهای کمی از آزمون آنالیز واریانس یک سویه و برای مقایسه فراوانی نسبی متغیرهای کیفی از آزمون مجذور کای استفاده شد. مقادیر P<0.05 معنی دار تلقی گردید.
    یافته ها
    میانگین نمره رضایت مندی جراح، رضایت مندی بیمار، میانگین شدت تهوع بعد از عمل و میانگین نمره درد بیمار بین سه گروه، اختلاف معنی داری دارد (P<0.001). فراوانی نسبی بروز استفراغ بعد از عمل بین سه گروه، اختلاف معنی داری ندارد (P=0.33).
    استنتاج
    با توجه به نتایج این پژوهش، روش بی حسی موضعی همراه با تجویز آرام بخش های ملایم از راه ورید به عنوان روش مطمئن و موثر برای جراحی کاتاراکت، پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: کاتاراکت، تاپیکال انستزی، لوکال انستزی، بی هوشی عمومی، رضایت مندی
  • عطیه مخلوق، اسدالله مخلوق، بابک باقری، علیرضا فتاحیان صفحات 27-34
    سابقه و هدف
    مواد حاجب پرتونگاری باعث کاهش عملکرد کلیه بالاخص در بیماران پرخطر می شوند. با افزایش استفاده از مواد حاجب مربوط به پرتوشناسی در روش های تشخیصی و مداخله ای درمانی، و نیز به دلیل سن بالای بیماران و وجود بیماری های همراه، اختلالات کلیوی ناشی از ماده حاجب تبدیل به یکی از شایع ترین علل نارسایی حاد کلیوی ناشی از درمان (Iatrogenic) شده است؛ به طوری که امروزه سومین علت مهم آن محسوب می گردد. این پژوهش در راستای بررسی اثر تئوفیلین بر روی اختلالات کلیوی ناشی از پرتونگاری با ماده حاجب شرایین کرونر در بیماران پرخطر، طراحی و اجرا شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی بر روی هفتاد بیمار در معرض خطر وقوع اختلالات کلیوی ناشی از ماده حاجب که نامزد پرتونگاری عروق کرونر بودند، انجام شد. بیماران به طور تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. از 24 ساعت قبل تا 48 ساعت پس از پرتونگاری با ماده حاجب به بیماران گروه مورد قرص تئوفیلین 200mg هر12ساعت، و به بیماران گروه شاهد نیز یک عدد قرص دارونما هر 12ساعت داده شد. کراتینین سرم، ازت اوره خون (BUN)، سدیم و پتاسیم و میزان پالایش گلومرولی (GFR) در روز قبل از پرتونگاری با ماده حاجب، و نیز در روز سوم پس از پرتونگاری، اندازه گیری و با استفاده از آزمون آماری t زوج و آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    در طی مدت مطالعه، متوسط Cr سرم و BUN سدیم و پتاسیم به طور واضح در هیچ یک از دو گروه تغییر نکرده و هیچ بیماری دچار اختلال کلیوی ناشی از ماده حاجب (افزایش Cr سرم به میزان حداقل 0.5mg/dl یا 25 درصد نسبت به مقادیر پایه) نگردید. متوسط GFR در گروه مورد پس از پرتونگاری با ماده حاجب نسبت به قبل از پرتونگاری تغییر واضحی نکرد. اما در گروه شاهد متوسط GFR پس از پرتونگاری با ماده حاجب نسبت به قبل از پرتونگاری کاهش یافته و تفاوت معنی داری را از نظر آماری نشان داد.
    استنتاج
    با توجه به یافته های پژوهش، به نظر می رسد که تئوفیلین در پیشگیری و کاهش اختلالات کلیوی ناشی از ماده حاجب نقش داشته باشد که اثبات این موضوع به مطالعات بیش تر و گسترده تری نیاز دارد.
    کلیدواژگان: ماده حاجب، نفروپاتی، آنژیوگرافی، تئوفیلین
  • ماه منیر دانش، زهره شاه حسینی، کبرا عابدیان کاسگری صفحات 35-41
    سابقه و هدف
    با توجه به این که خونریزی های ناشی از طولانی شدن مرحله سوم زایمان، شایع ترین علت مرگ و میر زنان در کشورهای در حال توسعه می باشد، این مطالعه به منظور بررسی و مقایسه تاثیر تزریق حجم های مختلف نرمال سالین داخل ورید بندناف در مقایسه با گروه شاهد بر کوتاه شدن مرحله سوم زایمان در زنان مراجعه کننده به زایشگاه بیمارستان امام خمینی ساری انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش تجربی بر روی 120 مورد زایمان طبیعی یک قلو انجام پذیرفت. نمونه ها براساس جدول اعداد تصادفی در سه گروه تزریق 20cc نرمال سالین (40 نفر)، تزریق 30cc نرمال سالین (40 نفر) و شاهد (40 نفر) قرار گرفتند. در دو گروه مورد، تزریق نرمال سالین 5 دقیقه پس از زایمان جنین، داخل ورید بندناف انجام شد و در گروه شاهد هیچ مداخله ای انجام نپذیرفت. جهت تفسیر یافته ها از آزمون آماری آنالیز واریانس، کای دو فیشر و آزمون t استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج پژوهش حاکی از آن است که روش تزریق 20و30 میلی لیتر نرمال سالین داخل ورید بندناف در مقایسه با گروه شاهد، طول مرحله سوم زایمان را کاهش می دهد. همچنین آزمون آنالیز واریانس یکطرفه نشان می دهد که بین میانگین طول مرحله سوم زایمان درگروه تزریق30 میلی لیتر نرمال سالین باگروه 20 میلی لیتر نرمال سالین تفاوتی وجودندارد. گرچه این زمان در گروه تزریق 30 میلی لیتر نرمال سالین اندکی کوتاه تر از گروه تزریق 20 میلی لیتر نرمال سالین می باشد.
    استنتاج
    تزریق حجم های مختلف نرمال سالین داخل ورید بند ناف برای کوتاه کردن مرحله سوم زایمان تفاوتی با یکدیگر نداشته ولیکن در مقایسه با گروه شاهد به کوتاه کردن مرحله سوم زایمان کمک می کند.
    کلیدواژگان: اداره فعال مرحله سوم زایمان، نرمال سالین، ورید بند ناف
  • طوبی غضنفری، سمیه شاهرخی، محسن ناصری، محمدرضا جلالی ندوشن، رویا بارانی، مژگان کاردر صفحات 42-49
    سابقه و هدف
    امروزه از روش های درمانی متعددی همانند جراحی، شیمی درمانی، پرتودرمانی، هورمون درمانی و ایمنی درمانی برای درمان ملانوما بدخیم استفاده می شود، ولی متاسفانه در اکثر موارد پاسخ به درمان بسیار ضعیف بوده و اغلب همراه با اثرات جانبی نامطلوب می باشد. عدم پاسخ مطلوب به درمان و رشد سریع این بیماری محققین را به تلاش جهت دستیابی به داروهای موثرتر با اثرات جانبی کم تر واداشته است. این مطالعه با هدف بررسی اثر عصاره آبی ترکیب گیاهی ACA1 بر سلول های ملانومایی انسان رده SK-MEL3 با الهام از طب سنتی و با استفاده از یک گیاه بومی ایرانی طراحی گردیده است.
    مواد و روش ها
    رده سلولی مورد استفاده از بانک سلولی انستیتوپاستور ایران تهیه و تحت شرایط کنترل شده کشت داده شد. پس از چند مرتبه عبور سلول ها در فلاسک های کشت، سلول ها به صفحات کوچک 96 خانه منتقل گردیدند؛ به طوری که در هر خانه 000/20 سلول در محیط RPMI حاوی 10 درصد FBS قرار گرفت. سلول ها در مجاورت غلظت های مختلف (5، 2، 1، 0.2، 0.1، 0.05، 0.02، 0.01 mg/ml) ACAl که در RPMI دارای FBS حل شده بود، قرار گرفتند کشت یکسری از سلول ها با تمامی شرایط، بدون حضور دارو به عنوان کنترل در فاصله های زمانی 24، 48 و 72 ساعت انجام شد و میزان اثر کشندگی سلولی با استفاده از آزمون (sigma) MTT بررسی شد.
    یافته ها
    یافته های این مطالعه نشان می دهد که ACA1 دارای اثر کشندگی وابسته به غلظت و زمان بر رده سلول سرطانی ملانومای انسان می باشد و این اثر با بیش ترین غلظت به کار رفته (5 mg/ml) در 24 ساعت 47 درصد، در 48 ساعت 65 درصد و در 72 ساعت 71 درصد بوده است.
    استنتاج
    برای نتیجه گیری قطعی، انجام مطالعات بیش تر بر رده های سلولی دیگر و مدل های حیوانی و پس از آن مطالعات کارآزمایی بالینی ضروری می باشد.
    کلیدواژگان: ملانوما، SKMEL، 3، ACA1
  • عبدالکریم مهروز، محمد انصاری، احمد شریف تبریزی صفحات 50-56
    سابقه و هدف
    طی سال های اخیر، نایتریک اکساید (NO) به عنوان مولکول دخیل در شروع سردردهای میگرنی مطرح شده است. این رادیکال آزاد از طریق مسیر پیام رسانی NO/cGMP و انبساط عروق مغز به ویژه سرخرگ های بزرگ درون جمجمه، در بروز سردردهای میگرنی دخالت می کند. در این تحقیق، تاثیر عصاره آبی دو گیاه دارویی مرزنجوش (Origanum vulgare) و اکلیل الملک (Melilotus officinalis) که در طب سنتی و طب جدید اثر درمانی و تسکینی آنها بر میگرن مورد تاکید قرار گرفته، بر میزان NO تولید شده توسط سلول های اندوتلیوم عروقی کشت شده، مورد مطالعه قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    25 گرم پودر از قسمت مورد استفاده هر گیاه با 200 میلی لیتر آب مقطر مخلوط شد. بعد از تصفیه و خشک کردن، عصاره نهایی به دست آمد. سلول های mouse endothelioma F-2 cell line در محیط DMEM (محیط تغییر یافته Eagle) محتوی 10 درصد FCS و 2-1 درصد پنی سیلین- استرپتومایسین تکثیر یافتند. غلظت نایتریت به عنوان شاخصی از تولید نایتریک اکساید با روش گریس و با دستگاه ELISA در nm 540 اندازه گیری شد.
    یافته ها
    غلظت های 400 و 200،100 از عصاره مرزنجوش به ترتیب، 9/33 درصد(p<0.001)، 8.25 درصد (p<0.01) و 13.1 درصد (p<0.05) میزان NO را نسبت به گروه شاهد کاهش داد. برخلاف انتظار ما، عصاره های گیاه اکلیل الملک به جای کاهش میزان NO، مقدار آن را به طور چشمگیری افزایش داد. غلظت های 400 و 200، 100 از عصاره این گیاه به ترتیب 72.9 درصد(p<0.001)، 5.36 درصد (p<0.001) و 12.7 درصد (p<0.05) میزان NO را افزایش داد.
    استنتاج
    با توجه به نتایج به دست آمده و نظریه نایتریک اکسایدی میگرن شاید بتوان گفت، عصاره آبی مرزنجوش اثر خود را احتمالا از طریق کاهش میزان NO انجام می دهد و عصاره آبی اکلیل الملک اثر خود را با مکانیسم دیگری اعمال می کند.
    کلیدواژگان: نایتریک اکساید، Origanum vulgare و Melilorns officinalis، میگرن، سلول های اندوتلیوم
  • ابراهیم نصیری، سهراب پاداشی، محمدحسین کریمان مجد صفحات 57-64
    سابقه و هدف
    عارضه ناخوشایند آگاهی و بیداری در طی بی هوشی عمومی به طور بالقوه به عنوان یک نگرانی مهم و قابل توجه در بیماران محسوب می شود؛ به گونه ای که بیش از 50 درصد بیماران نگران آن هستند. این عارضه ممکن است در شرایط مختلف بیماران و چگونگی مصرف داروهای بی هوشی فرق بکند. با توجه به محدودیت های خاص برای دریافت بعضی از داروها در سزارین این مطالعه با هدف تعیین میزان آگاهی در خانم های بارداری که جهت سزارین در طی سال 83 در بیمارستان های آموزشی علوم پزشکی مازندران تحت بی هوشی عمومی قرار گرفتند، انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک بررسی مقطعی است که در آن کلیه بیماران بالاتر از 18 سال و کلاس یک ASA که طی سال83 جهت جراحی سزارین تحت بی هوشی عمومی به روش معمول قرار گرفتند و در طی عمل جراحی و بعد از عمل فاقد هر گونه مشکل قلبی- عروقی و اعصاب مرکزی و تنفسی و شنوایی بودند، در مرحله 24 ساعت بعد از عمل (که کاملا در حالت بیداری بودند) با استفاده از برگه جمع آوری اطلاعات که حاوی ده سوال دموگرافیک و چهارده سوال اختصاصی مرتبط با نشانه های آگاهی، بیداری طی عمل جراحی و بی هوشی بود، مورد مصاحبه قرار گرفتند. نتایج با استفاده از جداول نشان داده شد و برای آنالیز آماری از آزمون کای دو استفاده شد.
    یافته ها
    138 نفر(64 درصد) از بیماران در مرحله قبل از بی هوشی دیازپام و یا میدازولام دریافت کردند. هیچ یک از بیماران صدای گریه بچه را در طی بی هوشی عمومی نشنیدند. یکی از شایع ترین وضعیت های مربوط به آگاهی در طی بی هوشی عمومی مربوط به شنیدن گفت و گوی کارکنان و صدای وسایل و دستگاه ها بوده است (سه درصد) (5 و 0.6)، فاصله اطمینان 95 درصد) و بیش ترین وضعیت مربوط به آگاهی در حین بی هوشی مربوط به احساس عدم توانایی برای حرکت کردن حین بی هوشی، 8 درصد بوده است (11.5 و 4.3)، فاصله اطمینان 95 درصد) خواب دیدن در حین بی هوشی سزارین حدود 2.3 درصد (4.27 و 0.33)، فاصله اطمینان 95 درصد) بوده است.
    استنتاج
    آگاهی در این مطالعه به صورت خواب دیدن و عدم توانایی برای حرکت کردن حین بی هوشی بوده است. محدودیت مصرف بعضی از داروهای مرتبط با بی هوشی عمومی در جراحی سزارین موجب شیوع نسبتا بالای آن شده است. در واقع استفاده از علایم بالینی برای تعیین عمق بی هوشی کافی نیست و نیاز به استفاده از ابزارهای پایشی دقیق برای کنترل عمق بی هوشی وجود دارد.
    کلیدواژگان: بی هوشی عمومی، بیداری، خواب دیدن طی بی هوشی، یادآوری خاطرات بی هوشی
  • احمد علیزاده، سیاوش اعتمادی رضا علی محمدپور صفحات 65-71
    سابقه و هدف
    پیشرفت های تکنولوژی اسپیرومتری را به یک وسیله قابل اعتماد، نسبتا ساده و در دسترس جهت تشخیص و پیگیری اختلالات ریوی تبدیل نموده است. یکی از مسایل بنیادین دراستفاده از این آزمون، مقایسه مقادیر به دست آمده از شخص با مقادیر استاندارد می باشد. مقادیراستاندارد تحت تاثیر فاکتورهای متعددی قرار دارد به طوری که امروزه تاکید می شود که هر مرکز این مقادیر را با مطالعه بر روی افراد سالم منطقه خود به دست آورد. بنابراین محققین شاخص های مهم اسپیرومتری افراد سالم ساکن شهر ساری (FVC-FEV1-FEV1/FVC-FEF25-75) را با چند استاندارد جهانی (ITS-Eccs-Knudson-Morris) مقایسه کرده تامشخص گردد با کدام یک از آنها مطابقت بیش تری دارد.
    مواد و روش ها
    پس از برآورد تعداد نمونه با روش نمونه گیری تصادفی، 507 نفر از ساکنین شهر ساری انتخاب شدند. ابتدا مشخصه های دموگرافیک نمونه ها ثبت و سپس با دستگاه اسپیرومتر مدل fukuda sangyo ساخت کشور ژاپن، آزمون اسپیرومتری بر اساس معیارهای ATS صورت گرفت. نتایج با استفاده از نرم افزار spss و آزمون های زوجی و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد میانگین پارامترها در مردان بیش تر از زنان و حداکثر مقدار در گروه سنی 20 تا 30 سال بود. هم چنین همبستگی شدیدی بین قد با پارامترها وجود داشت به طوری که با افزایش قد پارامترهای اندازه گیری شده افزایش می یافت. اما این همبستگی در ارتباط با وزن و پارامترها وجود نداشت. هم چنین نتایج نشان داد که این پارامترها بیشترین همبستگی را با استاندارد Eccs دارند.
    استنتاج
    نتایج نشان داد پارامترهای جامعه مورد مطالعه با سطح اطمینان 99 درصد با استاندارد Eccs از همبستگی بالایی برخوردار می باشد و استانداردهای دیگر از جمله (ITS-Knudson-Morris) در مراحل بعدی قرار دارند. پیشنهاد می شود تحقیقات وسیع تری در این خصوص صورت گیرد.
    کلیدواژگان: استاندارد، اسپیرومتری، بالغین، ساری
  • محمدحسین تازیکی، شهریار سمنانی، محمدجعفر گلعلی پور، ناصر بهنام پور، صادق علی تازیکی، سیامک رجایی، خداداد ایزد، تقی گرزین صفحات 72-77
    سابقه و هدف
    خودکشی از علل مهم مرگ و میر در جهان است. فراوانی خودکشی در مناطق مختلف ایران و جهان متفاوت است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی خودکشی و ارتباط آن با جنس، سن، سطح تحصیلات، نوع خودکشی و ابزار خودکشی در استان گلستان در سال 1382 انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی- مقطعی بر روی 1857 بیمار اقدام کننده به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان های استان گلستان در طی سال 1382 انجام شد. داده ها از طریق پرسشنامه های طراحی شده و انجام مصاحبه با بیمار و بستگان، گردآوری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    فراوانی خودکشی در کل جمعیت، مرد و زن به ترتیب 117.8 و 88.5 و 147.4 در صد هزار نفر تعیین گردید. میزان خودکشی در گروه سنی 24-20 سال 285.5 در صد هزار نفر بود. بیش ترین میزان خودکشی در فصل بهار بود و 31 درصد از جمعیت مورد مطالعه، سطح تحصیلات متوسطه داشتند و 48 درصد از موارد اقدام به خودکشی با استفاده از داروهای شیمیایی و مواد مخدر انجام گرفت. براساس قومیت، میزان خودکشی در قومیت فارس بومی، ترکمن و سیستانی به ترتیب 177 و 79.6 و 270 در صدهزار نفر تعیین شد.
    استنتاج
    این مطالعه نشان داد که میزان خودکشی در این منطقه در مقایسه با سایر مناطق ایران و کشورهای دیگر بالا می باشد و مطالعات تکمیلی به منظور سبب شناسی آن ضروری می باشد.
    کلیدواژگان: خودکشی، قومیت، جنس، همه گیری شناسی
  • عبدالحکیم تیرگری، علی اصغر اصغرنژاد فرید، سیداکبر بیان زاده، علیرضا عابدین صفحات 78-86
    سابقه و هدف
    امروزه توجه به رابطه هیجان، شناخت و هم سازی بین آنها که در مفهوم نو ظهور هوش هیجانی ابعاد تازه ای به خود گرفته است، در هر دو حوزه مطالعات نظری و عملی جایگاه ویژه ای دارد. از حیطه های مرتبط با این موضوع، وارسی رابطه بین هوش هیجانی و سازگاری (رضامندی) زناشویی است. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی تفاوت سطوح هوش هیجانی و رضامندی زناشویی، و تعیین سطح رابطه معنی داری بین آنهاست.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر از نوع پژوهش توصیفی- تحلیلی است که به بررسی مقایسه ای سطوح هوش هیجانی و رضامندی زناشویی و رابطه بین آنها در دو گروه از همسران ناسازگار (25 زوج) و سازگار (25زوج) پرداخته است. ابزار پژوهش، پرسشنامه های EQ-i وENRICH و مشخصه های جمعیت شناختی بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل های آمار توصیفی و آزمون های F،r، و توکی بر مبنای برنامه نرم افزاری SPSS-10 انجام شد.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان داد که نمره هوش هیجانی و رضامندی زناشویی و هم چنین نمرات مولفه های سازنده آنها، بین همسران ناسازگار با سازگار تفاوت معنی داری داشت. در بررسی رابطه بین هوش هیجانی و رضامندی زناشویی نتایج نشان داد که تنها در همسران سازگار رابطه معنی دار وجود دارد و هم چنین این رابطه در زنان سازگار و شوهران سازگار نیز صادق بود.
    استنتاج
    بین عوامل و مولفه های هوش هیجانی و سازگاری (رضامندی) زناشویی و تفاوت سطوح برخوردرای از ظرفیت های آن، در همسران سازگار با ناسازگار رابطه وجود دارد بنابراین کفایت هوش هیجانی زوجین به عنوان سازه ای بنیادین و اثر گذار بر روند بهبود و تقویت روابط زناشویی رضامندانه به شمار می رود، به نظر می رسد بتوان از طریق تصریح نقش هوش هیجانی در بهسازی روابط بین فردی و زناشویی با هدف کمک به همسران ناسازگار اقدامی موثر انجام داد.
    کلیدواژگان: هوش هیجانی، رضامندی زناشویی، سازگاری روان شناختی
  • ذبیح الله یوسفی، علی اکبر قنبری صفحات 87-92
    سابقه و هدف
    خدمات ارایه چای نوشیدنی در قهوه خانه های سنتی، در شهر ساری، همانند دیگر شهرهای کشور، جمعیت بسیار زیادی را تحت پوشش خود دارد. قهوه خانه های سطح شهرها از تشطک برای نگهداری و شستشوی استکان و نعلبکی استفاده می کنند. با توجه عدم رعایت بهداشت فردی و طبقه اجتماعی غالب مراجعین به این اماکن و نیز عدم رعایت معیارهای بهداشت فردی قهوه چی ها میزان آلودگی به کلیفرم آب این تشطک ها مورد بررسی قرار می گیرد.
    مواد و روش ها
    مطالعه از نوع توصیفی مقطعی و 16 درصد از 140 امکنه (20 قهوه خانه) جهت نمونه برداری انتخاب شد. پس از منطقه بندی شهر، نمونه برداری از مناطق مختلف به صورت پراکنده و از هر منطقه ای یک یا چند قهوه خانه به صورت تصادفی انتخاب شد. و جهت مقایسه نتایج حاصله نسبت به اماکن خارج شهر، چند نمونه نیز از قهوه خانه های مسیر جاده واقع در جاده خزرآباد، جویبار و نکا نیز انتخاب شدند. نمونه برداری در 3 مرحله زمانی؛ اسفند 82، فروردین و اردیبهشت 83 و مرحله سوم در خرداد 83 به عمل آمد. جهت نمونه برداری بدون اطلاع قبلی به قهوه خانه مورد بررسی مراجعه و از تشطک های زیر سماور با استفاده از دستکش یک بار مصرف نمونه برداری انجام و در جوار یخ با کلد باکس به آزمایشگاه جهت کشت حمل شد. روش آزمایش تخمیر 9 لوله ای بود.
    یافته ها
    از 60 نمونه گرفته شده، 44 مورد (6/66 درصد کل نمونه ها) دارای آلودگی کلیفرم بودند. همچنین 32 نمونه (3/33 درصد کل نمونه ها) دارای آلودگی به کلیفرم مدفوعی بودند. تعداد باکتری ها در 100 سی سی از نمونه گرفته شده از 0 تا بیش از1100 متغیر بود. در سه سری از نمونه برداری انجام یافته، مشاهده شد، هر چه هوا گرم تر می شده بر میزان آلودگی افزوده شد. هم چنین میزان آلودگی در نمونه های اماکن داخل و خارج شهر به یک اندازه بود.
    استنتاج
    نتایج نشان داد که تنها دو مورد از مکان های نمونه برداری شده در سه مرحله نمونه برداری، فاقد آلودگی بوده اند و در بقیه موارد، حداقل در یک مرحله نمونه برداری آلودگی وجود داشت. نتایج این تحقیق هشدار به مسوولین نظارت بهداشتی جهت کنترل دقیق تر اماکن تهیه و توزیع مواد غذایی است.
    کلیدواژگان: قهوه خانه، تشطک زیر سماور، کلیفرم
  • مصطفی انصاری، شهرام همایونفر، قاسم شفیعی صفحات 93-99
    سابقه و هدف
    روش استاندارد برای تشخیص هیپرتروفی بطن چپ، اکوکاردیوگرافی است ولی تست دیگری که در سال های اخیر به عنوان نشانه ای برای هیپرتروفی مورد ارزیابی قرار گرفته اندازه گیری نسبت البومین به کراتینین در یک نمونه ادراری می باشد. در این مطالعه آینده نگر تفاوت میزان نسبت البومین به کراتینین ادراری در بیماران مبتلا به فشارخون با هیپرتروفی بطن چپ و بیماران مبتلا به فشارخون بدون هیپرتروفی بررسی می شود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه 124 بیمار مبتلا به فشار خون بالا مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از انجام E.C.G (12 lead) و اکوکاردیوگرافی، بیماران به دو گروه؛ با هیپرتروفی بطن چپ و بدون هیپرتروفی بطن چپ تقسیم شدند. قندخون ناشتا، اوره و کراتینین سرم و نمایه توده بدن (BMI) اندازه گیری شد و تست ادراری آلبومین و کراتینین درخواست گردید. آلبومین ادرار با روش نفلومتری اندازه گیری شد.
    یافته ها
    حساسیت و ویژگی بررسی UACR بالای 100 در بیماران مبتلا به هیپرتروفی بطن چپ با 32.5 Ravl>11mm درصد و 92 درصد، با شاخص کورنل 37.1 و 87.7 درصد و با Rv6>25 یا Rv5، 33.8 و 92 درصد بود. مقایسه نسبت آلبومین به کراتینین ادرار UACR نشان داد در گروه با هیپرتروفی بطن چپ (براساس LVM index) فراوانی موارد UACR>100 بیشتر از گروه بدون هیپرتروفی بطن چپ است.
    استنتاج
    می توان از UACR در تشخیص و غربالگری بیماران دارای هیپرتروفی بطن چپ استفاده کرد. ضمنا با همراه کردن ECG به UACR، حساسیت بالاتری به دست خواهد آمد.
    کلیدواژگان: فشارخون، هیپرتروفی بطن چپ، پروتئین در ادرار
  • زهره فرشی، مرضیه لری پور، احمدرضا صیادی صفحات 100-106
    سابقه و هدف
    اگرچه بحث بر سر لزوم یا عدم لزوم ناشتا ماندن زائو در هنگام زایمان یک بحث دامنه دار و جدال برانگیز در بین صاحبنظران مامایی و هوشبری است، تقریبا اکثر مراجع معتبر مامایی، برقراری راه وریدی برای همه زنان در هنگام زایمان را لازم نمی دانند. از طرفی در اکثر مراکز بیمارستانی استفاده از راه وریدی، متداول بوده، به همین علت در موارد کاملا غیرضروری نیز بالاجبار برقرار می شود و سبب کاهش تحرک و راحتی زائو، افزایش هزینه و افزایش احتمال انتقال عوامل بیماری زای منتقله از راه خون خواهد شد. در راستای سیاست کلی وزارتخانه در جهت کاهش هر چه بیش تر تزریقات وریدی، این تحقیق به منظور مشخص کردن موارد واقعا ضروری از یک طرف و از طرف دیگر، میزان استفاده ای که فعلا از این راه وریدی متداول جهت تجویز داروهای مختلف در طول زایمان می شود، انجام شد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک پژوهش توصیفی است که در مرکز آموزشی- درمانی نیک نفس رفسنجان انجام شد. جامعه پژوهش را کلیه خانم های بارداری که جهت انجام زایمان طبیعی در بیمارستان بستری شده و نهایتا به طور طبیعی زایمان کردند، تشکیل می دادند. ابزار جمع آوری داده ها یک فهرست کنترل پژوهشگر ساخته بود که با مراجعه به بخش زایمان تکمیل شده و سپس داده ها وارد رایانه شده و با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    متوسط سن، تعداد حاملگی و تعداد زایمان به ترتیب 25.9، 2.3 و1.1 بود. در هنگام مراجعه، اتساع دهانه رحم به طور متوسط 5.1 سانتی متر بود. از این زمان مراجعه کنندگان به طور متوسط 3 ساعت و 42 دقیقه تا زمان زایمان در بخش زایشگاه بستری بودند. میانگین فاصله مراجعه تا برقراری راه وریدی فقط 34.3 دقیقه و میانگین مایع مصرف شده در تمام مدت زایمان از طریق راه وریدی فقط 365 میلی لیتر بود. بر طبق موارد ذکر شده در منابع معتبر مامایی 87.3 درصد واحدهای پژوهش هیچ نیازی برای دریافت راه وریدی نداشتند. از کل واحد های پژوهش فقط 21.7 درصد از طریق راه وریدی سنتوسینون دریافت نکردند، حال آنکه 36 درصد با دستور پزشک و 42.3 درصد بدون دستور پزشک سنتوسینون گرفتند. فقط 6.5 درصد افراد پژوهش، به جز سنتوسینون داروی دیگری دریافت کردند. به طور متوسط در هر ساعت 115.72 میلی لیتر سرم دریافت شد. در 76.3 درصد موارد سرم تجویزی رینگر بود.
    استنتاج
    با توجه به اندک بودن مقدار مایع دریافت شده در هنگام زایمان و استفاده غالب از سرم رینگر مشخص می شود، این راه وریدی اثر چندانی برای پیشگیری از کاهش قندخون و کم آبی ندارد، برای تجویز سایر داروها استفاده زیادی از آن نمی شود و راه آماده ای را برای تجویز بی مورد و گسترده سنتوسینون فراهم می کند که خود می تواند منجر به عوارض مختلف از جمله افزایش بیلی روبین خون نوزادی شود.
    کلیدواژگان: زایمان طبیعی، کاتتر وریدی
  • کریم الله حاجیان، بهزاد حیدری صفحات 107-117
    سابقه و هدف
    چاقی یکی از عواقب نامطلوب تغییر در رفتار و شیوه زندگی شهر نشینی است. این مطالعه برای تعیین شیوع چاقی و برخی عوامل مرتبط با آن در جمعیت شهری 20 تا 70 ساله استان مازندران انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه 3600 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ایدر جمعیت شهری مناطق مرکزی استان در 4 شهر ساری، قائم شهر، بابل و آمل در سال 1383 مورد بررسی قرار گرفتند. معیارهای تن سنجی (قد، وزن) به روش استاندارد اندازه گیری شد و نیز از طریق پرسشنامه، و انجام مصاحبه اطلاعات در مورد سن، جنس، سطح سواد، شغل، وضعیت تاهل، سن ازدواج، سابقه چاقی والدین، تحرک فیزیکی از نظر شغلی، تحرک فیزیکی در اوقات فراغت، دفعات و ساعات ورزش در هفته، سابقه حاملگی و زایمان در زنان جمع آوری گردید. چاقی و اضافه وزن به روش استاندارد پیشنهادی سازمان بهداشت جهانی (WHO) بر اساس توزیع نمایه توده بدنی (BMI) تعیین گردید. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از مدل رگرسیونی لجستیک انجام گرفت و نسبت شانس خطر چاقی با توجه به سن محاسبه گردید.
    یافته ها
    میزان کلی شیوع چاقی و اضافه وزن به ترتیب 18.8 و 34.8 درصد (در زنان به ترتیب 27.8 و 33.5 درصد و در مردان به ترتیب 9.9 و 36.2 درصد) بود. شیوع چاقی با افزایش سن تا 60 سالگی افزایش معنی داری را در هر دو جنس نشان داد. نتایج مدل رگرسیونی نشان داد که نسبت شانس تا 60 سالگی افزایش داشته و بعد از آن تمایل به کاهش دارد. نسبت شانس چاقی (با تطابق سنی) در زنان تقریبا 3.6 برابر مردان بود (P<0.0001). نسبت شانس (تطبیق داده شده) با افزایش سطح سواد، به طور معنی دار تمایل به کاهش داشت؛ به گونه ای که در افراد لیسانس و بالاتر 0.19 کاهش نشان داد (P<0.0001). شانس (تطبیق داده شده) خطر چاقی در افراد با والدین چاق، 2.4 برابر و در افراد متاهل 2.2 برابر بود. شانس خطر چاقی با افزایش سن ازدواج به طور معنی داری کاهش یافت و در زنان با افزایش زایمان ها، به طور معنی داری افزایش را نشان داد. نسبت شانس (تطبیق داده شده سنی) چاقی با تحرک فیزیکی در اوقات فراغت، تحرک شغلی و ساعت ورزش در هفته تمایل به کاهش داشت.
    استنتاج
    نتایج این مطالعه، بر افزایش خطر شیوع چاقی در جمعیت شهری استان دلالت می کند. یافته های این بررسی نشان داد که تحرک فیزیکی پایین، سطح سواد پایین، ازدواج زود رس، جنسیت زن، و تعداد زایمان ها و افزایش سن باعت افزایش خطر چاقی می گردد. بنابراین، برای جلوگیری از چاقی و عوارض مرتبط با آن، استراتژی های چندگانه مبتنی بر جمعیت و برنامه های مداخله ای در کنترل رفتارهای تغذیه ای و مقابله با تغییرات در الگوی زندگی شهری را می طلبد.
    کلیدواژگان: چاقی، اضافه وزن، نمایه توده بدنی
  • زهرا بصیرت، مجید شربنداران، فاطمه منتظر صفحات 118-124
    سابقه و هدف
    کلامیدیا تراکوماتیس از شایع ترین علل بیماری های منتقله از راه جنسی در اکثر کشورها می باشد. این ارگانیسم ممکن است برای مدت طولانی در بافت تناسلی باقی مانده و آسیب مخفی ولی پیشرونده در لوله ها ایجاد کند. این مطالعه به ارزیابی مقایسه ای آنتی بادی های کلامیدیایی در نازایی با علل لوله ای و غیر لوله ای پرداخته است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مورد- شاهدی 28 بیمار نازا با فاکتور لوله ای و 28 بیمار نازای دیگر با فاکتور غیرلوله ای و 30 فرد بارور، وارد مطالعه شدند. وجود یا عدم وجود فاکتور لوله ای با دید مستقیم توسط لاپاراسکوپی تایید شد، سپس عیار آنتی بادی ضدکلامیدیایی IgA و IgG در تمام افراد به روش Elisa در یک آزمایشگاه اندازه گیری شد. اطلاعات لازم جمع آوری گردید و از طریق نرم افزار آماری SPSS و آزمون های آماری دقیق فیشر (Fisher''s exact)، مجذور کای (chi-square) و آزمون تی (T-test)، من ویتنی (Mann – Whitney) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    عیار مثبت IgG افراد نازا با فاکتور لوله ای بیش تر بوده، لیکن بین سه گروه اختلاف معنی داری وجود نداشته است (P=0.294) ولی عیار مثبت IgA در موارد نازایی با علل غیرلوله ای شایع تر بوده است (P=0.007). عیارهای مثبت و منفی (P=0.224) IgA و (P=0.273) IgG در بیماران بارور و نابارور اختلاف معنی داری نداشته است. همچنین عیارهای مثبت و منفی IgA و IgG در بیماران با سابقه مثبت یا منفی بیماری های التهابی لگن (PID) اختلاف معنی داری نداشتند (P>0.05).
    استنتاج
    عیار مثبت آنتی بادی IgA و IgG با نازایی به علت فاکتور لوله ای ارتباط نداشته است.
    کلیدواژگان: نازایی، فاکتور لوله ای، آنتی بادی کلامیدیایی
  • لیلا شفیع پور، احمد احمدزاده، ویدا شفیع پور، علیرضا خلیلیان صفحات 125-130
    سابقه و هدف
    دیابت بیماری شایعی است که با ایجاد عوارض چشمی منجر به کاهش بینایی و کوری می گردد و رتینوپاتی دیابتی یکی از عوامل اصلی نابینایی در جهان و شایع ترین علت موارد جدید کوری میان افراد20 تا 74 ساله در کشورهای غربی محسوب می شود. شناخت میزان درگیری افراد دیابتی به عوارض چشمی از اولویت های بهداشتی جامعه است و هدف از این مطالعه تعیین شیوع رتینوپاتی و عوامل خطر مربوط به آن در نزد بیماران دیابتی مراجعه کننده به بیمارستان امام شهرستان ساری می باشد.
    مواد و روش ها
    540 بیمار دیابتی مراجعه کننده به مرکز دیابت بیمارستان امام خمینی وارد این مطالعه شدند. از بیماران فوق، شرح حال گرفته شد و معاینه فیزیکی با کنترل فشار خون، قد و وزن و تعیین شاخص توده بدنی انجام شد. آزمون های آزمایشگاهی HbA1C همراه با اوره و کراتینین سرم و دفع ادراری پروتئین و بررسی چربی سرم انجام گرفت. همه بیماران فوق تحت بررسی چشمی استاندارد شامل آزمون تیزبینی، فشار داخل چشم و معاینه با دستگاه اسلیت لامپ قرار گرفتند. پس از اتساع مردمک، توسط همکاران چشم پزشک، معاینه ته چشم صورت گرفت و براساس طبقه بندی ETDRS درجه بندی شد. در این مطالعه، آزمون های آماری Student-t-test، آزمون Chi-square و آزمون غیرپارامتری Mann-Withney با (P<0.05) انجام گرفت و آزمون های رگرسیون جهت وابستگی متغیرها انجام شد.
    یافته ها
    540 بیمار دیابتی شامل 150 مرد (27.8 درصد) و 390 زن (72.2 درصد) وارد مطالعه شدند که 12 نفر (2.22 درصد) دیابت نوع یک و 528 نفر (97.7 درصد) دیابت نوع دو داشتند. 185 نفر (34.3 درصد) دارای رتینوپاتی دیابتی بودند. 5 نفر (71.4 درصد) از افراد دارای نوع یک دیابت و 180 نفر (34.09 درصد) از افراد دارای نوع دو دیابت، دارای رتینوپاتی دیابتی بودند. شیوع رتینوپاتی غیر پرولیفراتیو 172 نفر (31.9 درصد) بوده است.
    استنتاج
    شیوع کلی رتینوپاتی دیابتی 34.3 درصد بوده است وتفاوت آماری معنی داری را در میزان عوامل خطرسازی نظیر شاخص توده بدنی، مدت ابتلا به دیابت، نحوه کنترل دیابت، وضعیت کنترل قند، سطح HbA1C، اوره و کراتینین سرم و پروتئینوری و فشارخون سیستمیک و وضعیت چربی سرم نشان داده است.
    کلیدواژگان: رتینو پاتی دیابتی، دیابت، عوامل خطر
  • انسیه فولادی، ماه منیر دانش، فهیمه کشفی، صغری خانی، رضا علی محمدپور تهمتن صفحات 131-137
    سابقه و هدف
    از جمله فاکتورهای خطر بالقوه در ایجاد مشکلات زناشویی، اختلاف دیدگاه زوجین نسبت به نازایی است. مطالعات کاهش کلی در سازگاری زناشویی زوجین را در زمینه مشکل ناباروری نشان داده است. این مطالعه با هدف شناسایی دیدگاه زنان و مردان نازا نسبت به نازایی و سازگاری زناشویی در مراجعین به مرکز نازایی رویان تهران انجام شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی از طریق نمونه گیری مستمر،160 زوج نازا که جهت پیگیری، تشخیص و درمان نازایی به مرکز درمانی رویان تهران(1384) مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند داده ها با پرسشنامه های دیدگاه اعتماد به نفس کوبر اسمیت و سازگاری زناشویی اسپانیر جمع آوری گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که مردان نیز همانند زنان، به داشتن فرزند علاقه زیادی داشته و آن را مهم ترین موضوع زندگی خود می دانند و نیز در پیگیری، تشخیص و درمان نازایی تلاش کرده و جهت صحبت با همسر خود در مورد بچه دار شدن تمایل زیادی دارند. هم چنین اختلاف معنی داری بین اعتماد به نفس و سازگاری زناشویی مردان و زنان وجود نداشت اما ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد بین دیدگاه زنان و مردان و سازگاری زناشویی آنان ارتباط معنی دار وجود دارد.
    استنتاج
    در نظر گرفتن علاقه زنان و مردان و میزان سعی و تلاش و تمایل آنها جهت صحبت با همسر در مورد فرزند دار شدن و اعتماد به نفس و سازگاری زناشویی آنها می تواند به عنوان بخشی از ارزیابی های روان شناختی توسط روان شناسان مورد استفاده قرار گیرد. افزایش علاقه و درگیری زوجین در درمان ناباروری می تواند باعث تغییرات مثبت در روابط آنان شده و سبب شود نازایی اثر منفی روی زوجین نداشته باشد.
    کلیدواژگان: نازایی، دیدگاه، اعتماد به نفس، سازگاری زناشویی
  • آذر کبیرزاده، عایه زمانی کیاسری، ابراهیم باقریان فرح آبادی، بنیامین محسنی ساروی، فرشاد حسن زاده کیانی صفحات 138-144
    سابقه و هدف
    توانایی های متخصصان بیهوشی در ایفای نقش های مهم در شرایط بحرانی از نظر اقدامات اورژانسی قلبی و عروقی، موجب شده که حضور آنان مورد توجه قرار گیرد. در این مطالعه میزان تاثیر اقامت متخصص بیهوشی بر مرگ و میر بیماران بستری دربخش مراقبت های ویژه مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ساری در طی سال های 1379 لغایت شهریور 1383 مورد بررسی قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    در این بررسی پرونده بیماران گروه مورد (بیماران فوت شده در زمان حضور متخصص بیهوشی) با بیماران گروه شاهد (بیماران فوت شده در زمان عدم حضور متخصص بیهوشی) مورد بررسی قرار گرفته و مشخصه های دموگرافیک و پزشکی جمع آوری و ثبت گردید و متغیرهای مداخله گر همگن در دو گروه، مانند تجهیزات بررسی نشد. داده ها با نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و آزمون های T، Z و X2 آنالیز شدند.
    یافته ها
    یافته های پژوهش در بخش مراقبت های ویژه نشان داد، میزان مرگ و میر مردان (61.9 درصد) و زنان (38.1 درصد) بیش تر بود. باحضور متخصص بیهوشی در بخش، مدت اقامت کل بیماران از 14 روز به 11 و میزان مرگ بیماران از 24 درصد به 14 درصد کاهش یافت. هم چنین نتایج نشان داد ارتباط معنی داری بین سن و مرگ، سن با علت مرگ و علت پذیرش و علت فوت با سرویس ارجاع دهنده وجود داشت.
    استنتاج
    یافته های پژوهش نشان داد حضور متخصص بیهوشی در کاهش میزان مرگ و میر بیماران تاثیر دارد. بدیهی است که با وجود محدودیت تعداد تخت بخش مراقبت های ویژه و درخواست پذیرش جهت بیماران مختلف، انتخاب بیماران باید بر مبنای اندیکاسیون های کلاسیک صورت گیرد. به ویژه در شرایط مساوی، بیمارانی که شرایط بهره مندی بیشتری از بخش را دارند و احتمال مرگ آنها کمتر و پیش آگهی بهتری در صورت بستری در بخش را دارند، در اولویت پذیرش قرار گیرند.
    کلیدواژگان: متخصص بیهوشی، بخش مراقبت های ویژه، مرگ و میر
  • ویدا شفیع پور، اکرم نجف آبادی صفحات 145-151
    سابقه و هدف
    علی رغم تمام پیشرفت های حاصل درجراحی قلب هنوز بیماران زیادی با عوارض و مشکلات فراوان ناشی از عمل جراحی مواجه هستند لذا در درجه اول پیشگیری از بیماری قلب مورد توجه بوده و اگر بیمار توسط عمل جراحی درمان شود حفظ زندگی بعد از عمل نیز از اهمیت به سزایی برخوردار است. لذا باید به این گروه از بیماران آموزش های لازم جهت حفظ زندگی بعد از عمل داده شود. آموزش بیماران باید براساس بررسی و تعیین نیازهای آموزشی آنان و بر مبنای جنس صورت پذیرد و اطلاعات لازم دقیقا براساس نیازهای بیان شده از طرف بیماران ارایه گردد. این مطالعه با هدف تعیین و مقایسه نیازهای آموزشی هنگام ترخیص از دیدگاه بیماران زن و مرد تحت عمل بای پس عروق کرونر انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر از نوع توصیفی است که در آن پژوهشگر با استفاده از پرسشنامه نیازهای آموزشی 100 زن و 100 مردی که برای اولین بار تحت عمل بای پس عروق کرونر قرارگرفتند را تعیین و سپس این نیازها، در 6 حیطه (سطح و نوع فعالیت، درمان دارویی، رژیم غذایی، عوارض و درمان، بهبود کیفیت زندگی و مراقبت از پوست) با هم مقایسه گردیده است.
    یافته ها
    نتایج آماری بیانگر آن بود که بیش ترین نیاز آموزشی مردان و زنان نیاز به دریافت اطلاعات درمورد فعالیت بعد از عمل بوده است، در حالی که کم ترین نیاز آموزشی در مردان نیاز به آموزش درمورد بهبود کیفیت زندگی و در زنان نیاز به دریافت اطلاعات درمورد رژیم غذایی می باشد. همچنین یافته ها نشان داد بین نیازهای آموزشی زنان و مردان در حیطه های مختلف به جز نیاز به آموزش در مورد داروهای مصرفی اختلاف معنی دار وجود داشته است (P<0.0001).
    استنتاج
    با توجه به یافته های پژوهش نیازهای آموزشی زنان و مردان تحت عمل بای پس عروق کرونر در حیطه های مختلف باهم اختلاف معنی دار داشت. لذا لازم است به هنگام آموزش این بیماران، تفاوت جنس مدنظر قرار داده شود تا تفاوت ها و تشابهات نیازهای آموزشی مردان و زنان در هنگام ترخیص مشخص شده و پرستاران با توجه به نیازهای خاص آنان برنامه ریزی صحیح را فراهم آورند.
    کلیدواژگان: نیازهای آموزشی، بای پس عروق کرونر، جنس، ترخیص
  • علی یزدان پناه نوذری، حسین جلاهی صفحات 152-160
    سابقه و هدف
    ارزشیابی عملکرد یادگیرندگان، یکی از مولفه های مهم و حساس در فرآیند یاددهی- یادگیری است. هر قدر فعالیت ها و امور مختلف از حساسیت و تاثیر بیش تری بر زندگی برخوردار باشند، ارزشیابی آن ها نیز باید دقیق تر و بر پایه اصول و معیارهای منطقی تری انجام گیرد. پرورش منش های فکری نیز یکی از مولفه های اساسی است که در رشته های پزشکی به دلیل ظرافت خاصشان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار می باشد. در این پژوهش الگویی برای پرورش منش های تفکر یادگیرندگان طراحی شده است که ارزشیابی اصیل به عنوان رکنی کلیدی در الگو معرفی شده است و در این مقاله بدان پرداخته می شود.
    مواد و روش ها
    پژوهش از منظر هدف، توسعه ای است زیرا چنین الگویی تا کنون برای طراحی برنامه های درسی وجود نداشته است و طراحی آن منجر به توسعه دانش برنامه درسی خواهد شد. از منظر روش گردآوری اطلاعات نیز تحلیلی است. بدین صورت که از طریق تحلیل وضعیت ارزشیابی های موجود در برنامه های درسی و بررسی دیدگاه ها و نظرگاه های گوناگون در این زمینه به ارایه راهکارهای اساسی پرداخته شده است.
    یافته ها
    یافته های پژوهش، حاکی از این است که ارزشیابی های رایج در اکثر مواقع پاسخ محور می باشد؛ بدین معنی که یادگیرندگان، به جای تولید پاسخ و به کارگیری قابلیت ها و منش های فکری، به ارایه پاسخ های مشخص و مورد انتظار یاددهندگان می پردازند که این پاسخ ها نیز عمدتا در جزوات و کتب درسی موجود می باشد.‍ اما ارزشیابی اصیل، شکلی از ارزشیابی است که در آن، یادگیرندگان به جای به خاطر سپاری صرف اطلاعات، از آن ها برای حل مسایل و انجام تکالیف معنادار مربوط به زندگی واقعی استفاده می کنند و بدین صورت ارزشیابی آموخته های یادگیرندگان نیز فرصتی برای پرورش منش های مناسب فکری آنهاست.
    استنتاج
    به نظر می رسد با توجه به پیچیدگی های زندگی امروزی و مسایل پیش بینی نشده فراوانی که در زمینه های مختلف بروز پیدا می کند و نیاز وافر افراد به یادگیری مادام العمر و ایجاد مهارت های فرآیندی در آنها، و نیز با توجه به پیچیدگی های موجود در رشته های پزشکی که مستلزم به کارگیری منش های برتر فکری و اتخاذ تدابیر فی البداهه در مواقع اضطراری است، پرورش منش های فکری یادگیرندگان از اولویت های اساسی است که باید در کانون توجه برنامه های درسی قرار گیرند. ارزشیابی، به ویژه ارزشیابی اصیل به عنوان بعدی اساسی در برنامه های درسی می تواند در پرورش منش های مذکور نقشی مهم ایفا نماید. در رشته های پزشکی استفاده از این شیوه ارزشیابی که بر کاربرد آموخته ها در حل مسایل مربوط به زندگی واقعی مبتنی است از اهمیت مضاعفی برخوردار است که ارزشیابی بالینی عینی ساختارمند (OSCE) از این گروه می باشد و در ارزشیابی عملکردی از آن استفاده می شود.
    کلیدواژگان: منش تفکر، ارزشیابی اصیل
  • مقاله گزارش کوتاه
  • مسعود گلپور صفحات 161-165
    سابقه و هدف
    آکنه ولگاریس یک اختلال پوستی بسیار شایع به صورت التهاب مزمن غدد پیلوسباسه نواحی پوست صورت، قفسه سینه و پشت می باشد که تقریبا همه افراد را برای یک بار در زندگی مبتلا می سازد. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی آکنه ولگاریس در مدارس راهنمایی و دبیرستان شهر ساری در سال تحصیلی83-1382می باشد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی مقطعی می باشد که بر روی 400 دانش آموز راهنمایی و دبیرستان صورت گرفت. نمونه ها به روش خوشه ایطبقه بندی بر اساس جنس تعیین و سپس بر اساس نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. کلیه افراد مورد مطالعه بر اساس شاخص های معتبر بالینی و تشخیصی تنظیم شده توسط یک متخصص بیماری های پوست از نظر ابتلا به آکنه ولگاریس مورد معاینه دقیق قرار گرفتند. داده ها با پرسشنامه حاوی متغیرهای دموگرافیک، اپیدمیولوژیک و بالینی جمع آوری و ثبت گردید.
    یافته ها
    400 نمونه با میانگین سنی 15 ± 1.51 سال و محدوده سنی 18-12 سال در این مطالعه شرکت نمودند. (40.75 درصد) 163 نفر مبتلا به بیماری آکنه ولگاریس بودند که (30.6 درصد) 50 نفر مذکر و (69.4 درصد) 113 نفر مونث بودند، هم چنین (92.02 درصد) 150 نفر از آنها دارای بیماری خفیف و (7.98 درصد) 13 نفر دارای بیماری متوسط بودند. بیش ترین میزان شیوع در سن 16 سالگی ((62.65 درصد)52 نفر) و کم ترین میزان آن در سن 12 سالگی (2(7.4) نفر) بود.
    استنتاج
    باتوجه به فراوانی بالای این بیماری در سنین بلوغ به ویژه در میان جنس مونث، تدوین مطالعات اپیدمیولوژیک مستمر در این زمینه می تواند مبنایی برای مطالعات مداخله ای بهداشتی درمانی، علی الخصوص بهداشت روانی در زمینه مشکلات روحی ایجاد شده به تبع این بیماری و ارتقا سطح سلامتی جامعه باشد.
    کلیدواژگان: آکنه ولگاریس، فراوانی، دانش آموزان، ساری، ایران
  • مقالات گزارش مورد
  • عبدالرسول علایی، زینب میایی صفحات 166-170
    سنگ های بسیار ریز یا میکرولیتیازیس (microlithiasis) بیضه، حالت ناشایعی است که عمدتا به طور اتفاقی با استفاده از امواج ماوراصوت (ultrasound) تشخیص داده می شود. بیماری در سال 1970 توسط گارت، پرایب (Priebe،Garret) گزارش شد. میزان شیوع در افرادی که با شکایت درد کیسه بیضه تحت بررسی با امواج ماوراصوت قرار گرفته اند، حدود 6/0 درصد است. میکرولیتیازیس بیضه، ناشی از ویژگی آهکی شدن (snow storm testis) ریز و منتشر در نسج بیضه ها است که در امواج ماوراصوت به صورت کانون های پر پژواک، منقوط و متعدد و بدون سایه صوتی خلفی مشخص می شود. همراهی آن با بیماری های مختلف از جمله نهان بیضگی (Cryptorchidism)، بدخیمی ها و بیمارهای غیر بدخیم ذکر شده است. در میکرولیتیازیس بیضه، خطر بروز بدخیمی 21 برابر می گردد. به علت همراهی میکرولیتیازیس بیضه با بدخیمی بیضه، این بیماری مدنظر محققان قرار گرفته است. لذا در بیماران مبتلا به میکرولیتیازیس بیضه آموزش معاینه کیسه بیضه توسط خود فرد و بررسی سالانه با امواج ماوراصوت جهت بیماریابی پیشنهاد می گردد. در این گزارش پسر بچه ای 14 ساله با میکرولیتیازیس بیضه چپ معرفی می گردد که سابقه عمل جراحی تثبیت (orchiopexy) بیضه راست ناشی از نهان بیضگی داشته است.
    کلیدواژگان: میکرولیتیازیس بیضه، کریپتور کدیسم، بدخیمی، اولتراسونوگرافی
  • درماتوفیبروسارکوم پروتوبرنس / معرفی یک بیمار با عوده ای مکرر
    مسعود گلپور صفحات 171-175
    سابقه و هدف
    درماتو فیبروسارکوم پروتوبرنس (DFSP) نوعی سارکوم غیرشایع پوستی با منشا فیبروبلاست های موجود در درم می باشد که به صورت ندول جلدی بدون درد تظاهر می یابد. از ویژگی های این تومور تهاجم موضعی، عود مجدد بعد از درمان و متاستاز اندک آن می باشد. جهت تشخیص بیماری از پاتولوژی و ایمنوهیستوشیمی استفاده می گردد. روش ارجح درمان، جراحی وسیع است. در مقاله حاضر بیمار مبتلا به DFSP معرفی شده و اقدامات انجام گرفته جهت تشخیص و درمان آن ذکر می گردد.
    مواد و روش ها
    بیمار خانم 46 ساله با سابقه 14ساله ضایعه تومورال در قسمت فوقانی- قدامی شانه چپ و عود مکرر تومور در این ناحیه بوده که چهار نوبت تحت جراحی و خروج توده قرار گرفت. در بررسی پاتولوژی و ایمنوهیستوشیمی انجام گرفته روی نمونه بافتی بیمار، تشخیص DFSP تایید گردید.
    استنتاج
    مطالعات انجام گرفته در گذشته DFSP را نوعی بدخیمی غیرشایع پوستی معرفی می کنند که تشخیص و درمان مناسب و به موقع تومور می تواند پیش آگهی بیماری را بهبود بخشد.
    کلیدواژگان: درماتو فیبرو سارکوم پروتوبرنس، پاتولوژی، cd34
  • سپیده پیوندی، نرگس مسلمی زاده صفحات 176-181
    آسیب دستگاه ادراری- تناسلی از عوارض زایمان طبیعی می باشد. این مقاله شامل گزارش یک مورد نادر از آسیب دستگاه ادراری- تناسلی در جریان انجام یک زایمان طبیعی است. خانمی27 ساله 4 روز پس از زایمان طبیعی به علت اتساع شکم و علایم تحریک صفاق و نارسایی کلیوی مراجعه می کند. سابقه جراحی قبلی در ایشان وجود نداشت. عکس ساده شکم تجمع مقدار زیادی مایع در صفاق (Ascites) را نشان داد. در زمان برش دیواره شکم (Laparatomy)، 5.3 لیتر ادرار در حفره صفاق وجود داشت و یک پارگی حدود 3 سانتی متری در گنبد مثانه دیده شد. عمل ترمیم مثانه انجام گرفت. بررسی مطالعات نشان داد که این مورد، چهارمین مورد پارگی مثانه به دنبال زایمان طبیعی در خانمی است که سابقه سزارین قبلی ندارد. در هر بیماری که پس از زایمان به علت تجمع مایع در حفره صفاق و نارسایی کلیوی مراجعه می کند تشخیص پارگی داخل صفاق مثانه را نباید از نظر دور داشت.
    کلیدواژگان: پارگی مثانه، صدمات سیستم ادراری تناسلی، زایمان واژینال طبیعی
|
  • M. Khademloo, A. Ajami, A.R. Khalilian, N. Motamed Pages 1-7
    Background and
    Purpose
    Iron deficiency and its related anemia is a common Iranian pregnant women problem. This study evaluated the efficacy of daily and weekly ferrous sulfate supplementation in pregnant women.
    Materials And Methods
    150 pregnant women enrolled into this randomized controlled field trial. They were received 50 mg elemental iron daily in control group and 100 mg elemental iron weekly in other group for 12 weeks duration. Serum ferritin and serum hemoglobin was measured at the start and immediately after 12 weeks of the study. Collected data were analyzed with SPSS10 software.
    Results
    After 12 weeks of Iron supplementation, no significant differences were observed in serum hemoglobin (gr/dl) and serum ferritin (g/dl) levels in daily and weekly groups (p>0.05). Also the frequency of anemia after 12 weeks in two groups was not significantly different (p>0.05).
    Conclusion
    According to the results and tendency of pregnant women to the weekly regime and less consumption of ferrous sulfate pills in this group, weekly regime is reccomended for suplementation.
    Keywords: Anemia, pregnant women, supplement iron sulfate
  • F. Sargolzaei Aval, A.Gh Sobhani, M.R. Arab, Gh.H. Sargazi Pages 8-17
    Background and
    Purpose
    This study was designed to identify the cells involved in the healing of the parietal bone defects after implantation of octacalcium phosphate (OCP) combined with bone matrix gelatin (BMG).
    Materials And Methods
    Sixteen young male Sprague Dawley rats (5-6 weeks age) were used. A full thickness standardized trephine defects, 5mm in diameter, was made in the rat parietal bone and OCP combined with BMG (in ¼ ratio) was implanted into the defect. No OCP/BMG particles were implanted in control group that was otherwise treated identically. Cellular identification was carried out on days 7th and 14th after implantation, by light and transmission electron microscopy.
    Results
    Ultrastractural identification of cells involved in the healing of the defects in experimental group on day 7th after implantation, showed full secretory chondroblasts and also showed the integration of newly formed matrix with the defect margins. On day 14th after implantation the results revealed the typical osteoblasts that are active in the defect margins.
    Conclusion
    In experimental group, bone defects were healed through intramembranous ossification route.
    Keywords: Ultrastracture, osteoblast, chondroblast, octacalcium phosphate, bone matrix gelatin, parietal bone, rat
  • M. Jabal Ameli, M. Noryan Najaf Abadi Pages 18-26
    Background and
    Purpose
    Cataract surgery is the most frequent surgery in old patients. Forty six percent of people older than 75 years of age have cataract. These elderly patients frequently have associated diseases. It is important to select the best anesthetic method with least complications. This study compared 3 anesthetic methods. Regarding to patients, and surgens, comfort, frequency of nausea and vomiting in the patients undergoing cataract surgery.
    Materials And Methods
    This cross sectional observational study with simple sample recruitment was performed on 120 patients divided in three groups of 40 cases, with general anesthesia, topical anesthesia +light IV sedation and local anesthesia + light IV sedation in summer 2004 in Feiz Medical Center. Data collected using check list. One way Anova and Chi-square tests were used to compare mean qualitative and frequency of qualitative variables. The level of statistical significance was set at P< 0.05.
    Results
    There were significant differences in mean score of surgeons, and patients, comfort, mean severity of nausea after surgery and mean score of pain between 3 groups (P<0.001). There was no significance difference in frequency of vomiting after surgery between 3 groups (P=0.33)
    Conclusion
    It has been suggested that topical anesthesia +light IV sedation is a safe and effective method for cataract surgery.
    Keywords: Cataract, topical anesthesia, local anesthesia, general anesthesia, comfort
  • A. Makhlouq, A. Mohseni, B. Baqerii, A. Fatahiyan Pages 27-34
    Background and
    Purpose
    Contrast-induced nephropathy (CN) is one of the most common causes of iatrogenic acute renal failure. In fact CN is the third leading cause of new ARF in hospitalized patients. Radiocontrast-associated ARF is a significant problem in patients with cardiovascular disease. The risk factors for cardiovascular disease also predispose these patients to an increased risk of renal failure. Various strategies have been suggested for preventing CN. Since adenosine may play a role in pathogenesis of CN, theophylline, an adenosine receptor antagonist, has been investigated as a means to reduce the risk of this complication.
    Materials And Methods
    The effects of oral theophylline (200 mg b.d) & placebo (b.d) 24 h before and for 48 h after coronary artery angiography were studies on serum Cr, BUN, Na+, K+& GFR of 70 high risk patients for CN whom were divided into two equal groups. All patients were hydrated well.
    Results
    No differences were observed in average serum Cr, BUN, Na+, K+& GFR before angiography between the two groups. After angiography, the average serum Cr, BUN, Na+ & K+ did not also change significantly in either groups, however, the changes of average GFR was different in two groups. Following angiography, patients in the theophylline group had no significant change in average GFR (83.01 ± 26.73 vs 81.36 ± 24.91 ml/min), but patients in the control group showed a statistically significant fall in average GFR (86.10 ± 34.88 VS 80.70 ± 30.43 ml/min) (P<0.05).
    Conclusion
    Although in our study we had no significant raise in Cr and contrast-induced nephropathy, but since the average GFR fall significantly in control group, in contrast to case group we concluded that theophylline prevents from some changes in renal function which produced by high osmolality contrast agents, and may have some degree of benefits to reducing CN in high risk patients.
    Keywords: ntrast, induced nephropathy, theophylline, angiography
  • M.M. Danesh, Z. Sahhosseini, K. Abedian Kasgary Pages 35-41
    Background and
    Purpose
    Since bleeding due to prolongation of the third stage of labor is one of the most common causes of mortality in the developing countries, we decided to conduct a comparative study on the effects of normal saline injection into umbilical vein on the shortening of the third stage of labor.
    Materials And Methods
    This study was an experimental scientific research in order to compare the effects of different dosages of intraumblical venous injection of normal saline on the third stage of labor in women who admitted to lmam hospital in Sari. A total of 120 matched pregnant women who had normal delivery without any complications were divided into three equal groups of 40 subjects in each. Twenty and 30 ml normal saline was administered to groups 1 and 2, and the third group was considered as control. In control group the third stage of labor was accomplished without any intervention.
    Results
    This research showed that the injection of 20 or 30 ml normal saline intravenously into the umbilical cord shortened the duration of labor. Also the length of the third stage of labor with the injection of 30 ml normal saline was shorter than that in 20 ml normal saline group but this difference was not statistically significant.
    Conclusion
    The results of our study suggest a clinically important beneficial effect of intraumblical normal saline injection in the treatment of retained placenta.
    Keywords: Umbilical vein, normal saline, third stage of labor
  • T. Ghazanfari, S. Shahrokhi, M. Naseri, M.R. Jalali Nadoushan, R. Yaraie, M. Kardar Pages 42-49
    Background and
    Purpose
    Different methods such as surgery, chemotherapy, radiotherapy, hormone therapy and immunotherapy are used for treatment of melanoma cancer. Unfortunately they dont always have desirable results and they may have unfavorable side effects. Researchers try to find new, more effective drugs with low side effects. In this study we evaluated the cytotoxic effect of ACA-1, a water extract of a traditional Iranian medicinal herbs on a melanoma cell line SKMEL-3.
    Materials And Methods
    The SKMEL3 cell line was obtained from Pasture institute, Tehran, Iran and cultured in RPMI media supplemented with 10% FBS. Equal number of cells were added to a 96 well microplate and were incubated with various doses of ACA1 (5,2,1,0.2,0.1,0.05,0.02 and 0.01 mg/ml) for 24, 48 and 72 hours in parallel. The cytotoxic effects of the drug was evaluated using MTT assay.
    Results
    The Results showed that ACA1 has significant cytotoxic effects with dose and time dependent manner on SKMEL3. The optimum dose (5 mg/ml) showed 47% cytotoxicity in 24 h, 65% cytotoxicity in 48 h and 71% cytotoxicity in 72 h.
    Conclusion
    Based on the results of this research, ACA1 is a suitable candidate for chemotherapy of melanoma patients. Further studies are necessary in order to find effective drugs, their effects on other cell lines and approved in vivo models and clinical trials.
    Keywords: Melanoma, SKMEL, 3, ACA1, taditional herbs
  • A.K. Mahrooz, M. Ansari, A. Sharif Tabrizi Pages 50-56
    Background and
    Purpose
    During recent years, nitric oxide (NO) has been considered as a molecule involved in migraine headaches. This free radical involves in initiation of migraine headaches via NO/cGMP signaling pathway and vascular relaxation specially big intracranial arteries. Therefore, we studied the effects of aqueous extract of Origanum vulgare and Melilotus officinalis prescribed in migraine treatment in traditional & modern medicine, on NO level in cultured endothelial cells.
    Materials And Methods
    Each crude herb (25g) was mixed with 200 ml distilled water. End extract obtained after filtering and drying. Endothelial cells propagated in DMEM medium containing 10% FCS and 1-2% penicillin-streptomycin. The nitrite concentration was measured as an indicator of nitric oxide production according to the Griess reaction and with ELISA in 540 nm.
    Results
    Concentrations of 100, 200 and 400 g/ml of Origanum vulgare, reduced NO levels compared with control to 13.1 % (p<0.05), 25.8% (p<0.01) and 33.9% (p<0.001) respectively. However, despite our expectation melilotus officinalis increased NO level. The concentrations of 100, 200 and 400 g/ml of the herb, increased NO levels to 12.7 (p<0.05), 36.5% (p<0.001) & 72.9% (p<0.001) respectively.
    Conclusion
    We concluded that aqueous extract of Origanum vulgare probably decreases migraine headaches by reducing NO and aqueous extract of Melilotus officinalis does not act through this mechanism.
    Keywords: Nitric oxide (NO), Origanum vulgare, Melilotus officinalis, Migraine, Endothelial cells
  • E. Nasiri, S. Padashi, M.H. Kariman Majd Pages 57-64
    Background and
    Purpose
    Awareness during general anesthesia is a frightening experience that often causes patients to panic and feel helpless even when there is no pain and no feel of body movement and manipulation by the surgeon. Awareness monitoring is still complicated and controversial. Now a days this is based on electroencephalography data such as the bispectral index (BIS) or spectral edge frequency (SEF). However, there are not such divices for awareness monitoring during anesthesia at our medical centers. The postoperative interview is most frequently used for awareness monitoring. The validity of this method is questionable however, given the imperfect relation between awareness and memory.
    Materials And Methods
    After approval by the Mazandaran University human investigation committee, we consented and included women ASA I whom undergon caesarian section under general anesthesia. The anesthetic procedure was standardized. Anesthesia was induced with thiopentone after loss of the evelash reflex, the lungs were ventilated with 100% oxygen. Patients were interviewed 24h after operation. The principal investigators classified each patient report as awareness condition for example dreaming, feeling manipulation and etc. p<0.05 was considered as significant.
    Results
    One of the most common intraoperative awareness was related to hearing the sound of conversations between personnel or divices and instruments (2.8%). The most frequent condition of awareness during anesthesia was being unable to move the body (7.9%). Dreaming during general anesthesia for caesarian section was observed in 2.3% of the patients.
    Conclusion
    The limited use of drug during caesarian section leads to slight increase in awareness during general anesthesia. We conclude that it is important to monitor awareness during surgery. Our data showed that post operative interview is a useful method when BIS or SEF tools for monitoring of awareness during general anesthesia are not available.
    Keywords: General anesthesia, awareness, caesarian
  • A. Alizadeh, S. Etemadi Nezhad, R.A. Mohammadpour Pages 65-71
    Background and
    Purpose
    Spirometry is a powerful method in assessment and management of many respiratory disorders. Technological improvement has made it a reliable, relatively simple and available method in clinical settings. Native spirometric standard values are necessary for the interpretation of pulmonary function test. In this study, important spirometric values (FVC,FEV1, FEV1/ FVC, FEF25-75) of healthy adults > 18 years old in Sari city were compared with those of predicted standard equations to determine the nearest values.
    Materials And Methods
    Five hundred and seven healthy adults (245 males, 262 females) selected by random sampling, with no previous history of smoking and without chronic or acute respiratory problems were subjected to spirometry with calibrated Fukudo Sangyo spirometer. The methodological guidelines of the American Thorasic Society were observed to perform spirometry. The results were analyzed by SPSS, paired t- test and Pearson correlation.
    Results
    The results indicated that the mean values of males are more than those of females. The highest values are from the 20-30 years age group.The correlation coefficient of height with the measured values is very high (99% confidence interval) but for the weight is low. The nearest standard predicted values to the measured values were from Eccs.
    Conclusion
    According to the results and correlation coefficient test, measured values have the highest correlation with Eccs predicted values with 99% confidence interval and the Eccs standard seems to be the most proper standard for Sari community, more researches are recommended though.
    Keywords: Standard, spirometric, adult
  • M.H. Taziki, Sh Semnani, M.J. Golalipour, N. Behnampour, A.S. Taziki, S. Rajaee, Kh Iezad, T. Gorzin Pages 72-77
    Background and
    Purpose
    Suicide is one of the most important causes of death in the world. The prevalence of suicide varies in different parts of Iran and the world. This study was done to determine the prevalence and types of suicide and its relation to gender, age and education in Golestan prevalence in North of Iran.
    Materials And Methods
    This cross-sectional study was carried out on 1857 patients admitted to general hospitals in Golestan province during 2003. The data were collected through questionnaires filled by health workers and analyzed using SPSS software.
    Results
    The prevalence of suicide was 117.8, 88.5 and 147.4 per 10000 in general population, males and females respectively. The rate of suicide in 20-24 age groups was 285.8 per 10000. The highest rate of suicide was observed in spring. Thirty one percent of samples had high school education. 48 percent of suicide attempts were with drugs and opium. Considering the ethnicity, the rate of suicide was 177 among native Fars, 79.6 in Turkman and 270 in Sistani per 10000, respectively.
    Conclusion
    This study has shown that the rate of suicide is higher in this province comparing to other studies in some parts of Iran and other countries.
    Keywords: Suicide, ethnicity, gender, epidemics, prevalence
  • A. Tirgari, A.A. Asgharnezhad Farid, S.A. Bayanzadeh, A.R. Abedin Pages 78-86
    Background and
    Purpose
    Particular attention is paid to relation between emotion and cognition and complementary aspects of them has found a new dimention in both theorethical and practical domains which introduced by a concept called "Emotional Intelligence" (EI). An important aspect of this subject is to survey the relation between EI and marital adjustment (satisfaction). The purpose of this study was to determine the levels of EI and marital satisfaction, and their correlation among discordant and well-adjusted couples.
    Materials And Methods
    This study was a descriptive-analytical research designed to compare the levels of EI and marital satisfaction and relation between them in two groups of discordant (25) and well-adjusted (25) married couples. All subjects completed EQ-i, ENRICH, and a demographic sheet. Statistical analysis were done by ANOVA, Tukey and Pearson,s correlation coefficient (r) using SPSS-10 program.
    Results
    A significant difference was between EI and marital satisfaction and their component scores among discordant and well adjusted couples. Moreover, there was only a significant relation between EI and marital satisfaction of the well adjusted couples, this was also observed in well adjusted wives and husbands scores.
    Conclusion
    This project demonstrated the relation between EI and marital satisfaction as well as the different levels of them in both groups of discordant and satisfied couples. Also, the study indicated that the EI competencies are a basic and efficacient construct for improving the quality of satisfied marital relationships. Therefore, considering the efficacy and role of EI in the domain of interpersonal and marital relationships, it may aid to resolve or eliminate the problems of discordant couples.
    Keywords: Emotional intelligence, marital satisfaction, psychological adjustment
  • Z. Yousefi, A.A. Ghanbari Pages 87-92
    Background and
    Purpose
    Most traditional tea shop owners use a bowl to wash tea cups in Sari city (North of Iran). There are more than 140 traditional tea shops in the city. Unfortunately most people drinking at these shops as well as health authorities do not pay attention to the health criteria of the shop. The objective of this study was to examin the tea cups washing water of traditional tea shops for contamination to fecal coliform in Sari city.
    Materials And Methods
    Twenty traditional tea shops (16%) were randomly selected for this study in different areas of the city. Multistage (3 stages) samples were taken from tea set of the shops. All samples were collected from the tea sets of the shops without prior notice. The samples were transferred to the laboratory in cold box as quickly as possible.
    Results
    Forty four samples from a total of 60 (66.6%) were positive for total coliforms. Also 32 samples (33.3%) were positive for fecal coliforms. Number of bacteria in the samples varied from zero to over 1100 per 100 cc sample. The study showed that in warmer situations the contamination was higher. The results showed that the differences between contamination rates in both groups of internal and external traditional tea shops were insignificant.
    Conclusion
    The results showed that only two samples in multistage sampling were not contaminated and in all other samples at least in one stage of sampling, contamination was detected. The results of this study is an important message for food administration.
    Keywords: Tea cups washing water, tea shops, coliforms, Sari
  • M. Ansari, Sh Homaunfar, Gh Shafiei Pages 93-99
    Background and
    Purpose
    Echocardiography and routine E.C.G are standard methods for left ventricular hypertrophy (LVH). However, urine albumin to creatinine ratio (UACR) recommended by recent investigations is more available and less expensive than echocardiography for detection of LVH.
    Materials And Methods
    According to inclusion and exclusion criteria, 124 hypertensive patients (62 cases with LVH and 62 cases without LVH) were selected and divided into two groups. Eechocardiography and routine E.C.G were done for all patients. Urine albumin (nephlometric methods) and creatinine were measured and in patients with urine albumin>100mg/dl, ACR was calculated.
    Results
    No significant differences were observed in mean B.U.N and creatinine, FBS and BMI between two groups. The comparison of UACR between two groups indicates that the frequency of patients with UACR> 100 mg/g in group with LVH, was more than the group without LVH (sensitivity 32.5% and specificity 92%). By combination of these tests a higher sensitivity was obtained (with Cornell criteria 37.1%).Thus, if UACR > 100 is combined with one of the markers of E.C.G for LVH diagnosis, more cases would be detected.
    Conclusion
    Albumin to creatinine ratio in a randomized urine sample, in hypertensive patients. with LVH is higher than patients without LVH and UACR>100 can be applied for diagnosis of LVH More over by combination of E.C.G to ACR a higher sensitivity would be obtained.
    Keywords: Hypertension, left ventricular hypertrophy, proteinuria
  • Z. Qareshi, M. Lori Pour, A.R. Sayadi Pages 100-106
    Background and
    Purpose
    Although the necessity of NPO condition during normal labour is a controversial subject among obstetricians and anesthesiologists, the most valid midwifery references emphasize on necessity of vein catheter use in all cases during normal labour. Now a days, most hospitals routinely use vein catheter even in cases with no indication and this may lead to decrease of motility and comfort of parturient, increase in cost and probability of blood transmitted pathogens. According to the policy of the ministry of health on decreasing venous injection, this study carried out to assess the real necessity of vein catheter and describing various drugs during labour.
    Materials And Methods
    This is a descriptive-analytical study carried out in Niknafs hospital of Rafsanjan. 380 pregnant women hospitalized for normal delivery and actually delivered normally were selected. Proper questinaires were filled in labour unit and the data analyzed using SPSS software.
    Results
    The mean age, gravidity and parity were 25.9, 2.3 and 1.1 respectively. In average, the patients had 5.1cm cervix dilatation when they were admitted and after that they stayed in labour unit until delivery which took an average time of 3 hours and 34.3 minuites. The mean time between admission and start of vein catheter use was just 33.3 minuits. The mean volume of infused fluid during labour via vein catheter was 365 ml. According to valid midwifery texts, there was no indication for vein catheter use in 87.3% of subjects. Only 21.7% of the subjects did not get syntocinon via vein catheter whereas 36% with physician order and 42.3% without physician order received syntocinon. Except for that, only 6.7% of the patients got other drugs. The type of fluid in 76.3% of the cases was ringer lactate solution. In average they received 115.72 ml fluid per hour.
    Conclusion
    Regarding the small average amount of received fluid (mostely ringer lactate solution), it can be concluded that vein catheter does not have that much effect on preventing hypoglycemia and dehydration, it is not useful very much for prescribing other drugs and it provides a ready way for useless and wide syntocinon use that can lead to various side effects like neonatal hyper bilirobinemia. Therefor, it is essential to restrict the use of vein catheter to cases with real indication and appropriate time.
    Keywords: vein catheter, normal labour
  • K. Hajian, B. Heydari Pages 107-117
    Background and
    Purpose
    Obesity is an undesirable outcome of changing of life style and behavior. In order to control obesity associated diseases, this study was aimed to determine the prevalence of obesity and its associated factors in population aged 20 to 70 years in urban areas of the province of Mazandaran, in North of Iran.
    Materials And Methods
    A population based cross-sectional study with a sample of 3600 subjects using cluster sampling techniques, was conducted in urban areas of four cities: Sari, Gaemshahr, Babol and Amol. In each city, 30 random clusters were selected based on cumulative family health number under coverage of different urban health centers using systematic sampling techniques. In each cluster, 15 men and 15 women aged 20 to 70 years were selected and assessed. The anthropometric measures (height, weight) were measured with standard methods and the social, demographic and some life style data were collected with interview using a designed questionnaire. In assessment of obesity, a standard recommended WHO method based on BMI distribution was used. The logistic regression model was used to estimate the age adjusted odds ratio and its 95% confidence interval and the P-value <0.05 was considered as significant level.
    Results
    The mean (±SD) age of men and women were 38.5±14.2 and 37.5 ±13.0 years respectively. The overall prevalence of obesity and overweight were 18.8% and 34.8% respectively (27.8%, 33.5% for men and 9.9% and 36.2% for women). The pattern of obesity was significantly different with age in both genders. The results of logistic regression model showed that the odds ratio of obesity for age increased up to 60 years and then it tended to decrease slightly (P<0.0001). The age adjusted odds ratio for obesity was greater roughly 3.6 times in women compared with men (P<0.0001). The adjusted odds ratio decreased with increasing the level of education (P<0.0001) while the odds ratio was 0.19 for education at university level (P<0.0001). The adjusted odds ratio was tended to decrease with occupational activities, physical activity level in leisure time and exercise level.
    Conclusion
    The results of this study indicate an increased rate of obesity and overweight in urban population. With respect to these findings, low level of physical activity and education, parity, family history of obesity, marriage at earlier age, gender and aging were responsible for obesity. Therefore, community based multiple strategies are required to combat the increasing rate of obesity and its subsequent complications.
    Keywords: Obesity, overweight, body mass index
  • Z. Basirat, M. Sharbatdaran, F. Montazar Pages 118-124
    Background and
    Purpose
    Chlamydia trachomatis infection is one of the most prevalent bacterial sexually transmitted infection in most countries. This organism may stay in genital tract for long time and cause subtle yet progressive damage in fallopian tubes. In this study we evaluate the correlation between chlamydia antibodies and tubal and other factors of infertility.
    Materials And Methods
    In this case control study, 28 patients with tubal factor infertility, 28 patients with non tubal factor infertility and 30 normal patients were enroled. Presence or absence of tubal factor was assessed by direct vision via laparscopy, then titres of IgA and IgG were evaluated in all of them using ELISA method in the same labratory. Data were recoded and analyzed using SPSS software and chi-square, Fisher's exact, T-test and Mann- Whitney test.
    Results
    Positive titre of IgG was higher in tubal factor infertility but it was not statistically significant between three groups (p>0.294). Positive titres of IgA were more common in non tubal factor infertility (p=0.007). Though positive and negative titres of IgA (P=0.224) and IgG (P=0.273) were not statistically different in fertile and infertile patients. Positive and negative titres of IgA and IgG were also not statistically different in patients with or without PID (p>0.05).
    Conclusion
    No correlation was found between the positive titres of IgG and IgA against Chlamydia and tubal factor infertility.
    Keywords: Infertility, tubal factor, chlamydia antibody
  • L. Shafiepour, A. Ahmadzadeh, V. Shafiepour, A.R. Khalilian Pages 125-130
    Background and
    Purpose
    Diabetes is a common disease with opthialmic complications which leads to partial vision loss and blindness. Diabetic retinopathy is one of the main causes of blindness in the world and the most common new blindness among 20-74 years-old patients in Westem countries. Diagnosis of ophthalmic complications in diabetic patients is an important priority of the health system and the purpose of this study was to determine the prevalence of retinopathy and risk factors in diabetic patients attending to Imam Khomeini hospital in Sari.
    Materials And Methods
    Five hundred and forty diabetic patients attending to diabetics center of Imam Khomeini hospital enrolled for this study. Medical history was taken and the patients undergone physical exam with blood pressure control, height and weight and BMI, Laboratory tests (HbA1C) including serum urea and keratinin and proteinuria and serum lipid. Standard ophthalmic exams including: visual acuity, intra ocular pressure, slit lamp exam, dilated pupils were examed by ophthalmologist and ETDRS grading was done. Data were analyzed using t-test, x2, Mann Withney test and regression analysis. P value of < 0.05 was considered for significancy.
    Results
    Five hundred and forty diabetic patients including 150 men and 390 women were studied. One hundred and eighty five patients 5 with type one diabetes and 180 with type two diabetes had diabetic retinopathy.
    Conclusion
    The prevalence of diabetic retinopathy was 34.3%. There were significant differences in range of risk factors such as BMI, duration of diabetes, diabetic control, blood sugar control, level of HbA1C, serum urea and keratinin, proteinuria, blood pressure, level of serum lipid (P<0.05).
    Keywords: Diabetic retinopathy, diabetes, risk factor
  • E. Fooladi, M.M. Danesh, F. Kashfi, S. Khani, R.A. Mohammadpor Pages 131-137
    Background and
    Purpose
    The rate of infertility is estimated 12-21% in Iranian couples. Cooperation of couples is needed for treatment. One potential risk factor for the development of marital problems is difference between partners in their approach to infertility. The aim of this study was to know the infertile couple's approach to infertility and marital adjustment.
    Materials And Methods
    In this cross sectional study, 160 infertile couples reffering to Royan infertility center of Tehran were enrroled. The data concerning the infertility approach and marital adjustment were recorded in, Copper Smith self esteem and Dyadic adjustment scale (DAS) questionaire. SPSS soft ware was used for the ststistical analysis of the data.
    Results
    Findings showed that having children was very important to both husbands and wives and both involved in and wanted to talk about trying to have a baby. There was no difference between self esteem and marital adjustment in men and women. There was ststistically significant difference between approach to infertility and marital adjustment in both husbands and wives.
    Conclusion
    Husbands’ and wives’ approach to infertility and marital adjustment can be used by psychologists in evaluation of infertile couples. Increase of couple interest and involvement in infertility treatment may lead to positive change in couples communication about infertility and to a more positive effect of infertility on the marriage.
    Keywords: Infertility, marital adjustment, approach
  • A. Kabirzadeh, A. Zamani Kiasari, E. Bagheriyan Farah Abadi, B. Mohseni Saravi, F. Hasanzadeh Kiabi Pages 138-144
    Background and
    Purpose
    Anesthesiologists have become the first priority since they can play an important role in crisis situations to support respiratory and cardiac urgencies. In this survey, the effects of the resident anesthesiologists were studied on the death of patients having been hospitalized in the Intensive Care Unit of Imam Khomeini training and treatment center, Sari from 2000 to August 2004.
    Materials And Methods
    In this survey, the subjects of the "case group" (passed-away patients during the residency of the anesthesiologist) have been compared to the subjects of the "control group" (having no resident anesthesiologist). The following variables were considered for analysis: age, gender, hospitalization reasons, the original ward, reason of and the service of reference to the Intensive Care Unit, the cause of death, hospitalization period in the original ward and Intensive Care Unit, as well as the number of the visits paid by anesthesiologist. Other interfering variables (such as facilities) were not taken into account, since they had been the same for both groups. Data were analyzed using the SPSS software and the descriptive and analytical (X2,Z,T) statistical tests.
    Results
    The findings of this survey showed that men have died more than women (61.9% vs 38.1%) in the intensive care unit. The total hospitalization period reduced from 14 to 11 days, having an anesthesiologist residing in this ward. It was revealed that the presence of an anesthesiologist reduced the death rate from 24% to 14%.
    Conclusion
    According to the findings of this survey, it has been revealed that the presence of an anesthesiologist can have an outstanding effect on the reduction of the death rate. It is taken for granted that choosing patients must be done in accordance with Classic Indications since there are limited number of beds in ICU and the admission request for different patients. In equal situations, those patients who have better opportunity and less mortality probability and better prognosis in this unit have priority.
    Keywords: Mortality, anesthesiology, intensive care unit, ventilation
  • V. Shafiepour, A. Najaf Yarandi Pages 145-151
    Background and
    Purpose
    Patients education should be done according to assessment and determination of their educational needs and their gender. The purpose of this study was to determine and compare educational needs from the view point of men and women with coronary artery bypass at discharge time.
    Materials And Methods
    This was a descriptive-comparative study. Questionnaire was used to determine the educational needs of 100 men and 100 women who had undergone CABG for the first time in six domains (activity, medication, diet, treatment & complication, enhancing quality of life and skin care) and then compared the results.
    Results
    The findings showed that the immediate educational needs of patients were information about their activity while the least important mensُ need was information about improving quality of life and for women it was information about diet. Findings showed that there was a significant difference between mensُ and womensُ educational needs except medication (P<0. 0001).
    Conclusion
    Accordings to the results of this research there was a significant difference between mensُ and womensُ educational needs, therefore attention should be paid to the specific educational requirements of different genders. So it is highly recommended that the educational needs of men and women are determined and adequate and proper education should be given to them at the time of discharge.
    Keywords: coronary artery bypass, educational needs, discharge, Sex
  • A. Yazdanpanah Nozari, H. Jalahi Pages 152-160
    Background and
    Purpose
    Assessment of learners’ performance is an important factors in teaching-learning process. When a factor is sensitive and has high influence on life, their assessment should be done precisely. Thinking dispositions are very important factors in medical education because of its specific condition. In this study a model is designed for fostering thinking dispositions of learners in which authentic assessment is an important element.
    Materials And Methods
    Objective based research is developmental, and such a model was not designed for curricula. Data collection and comparing approaches about assessment and analyzing current assessments offered applied proposals.
    Results
    Based on research findings, the current assessments are response-based, that is students instead of product of response, only offers the specific response which the teachers expects but authentic assessment is a form of assessment in which students are asked to perform real-word tasks that demonstrate meaningful application of essential knowledge and skills.
    Conclusion
    Because of the difficulties and unexpected problems in life and individuals needs to lifelong learning and conditions in medical course that require decision making in specific times, we must pay attention to reach thinking dispositions and it should be included in curriculum. Authentic assessment as an important aspect of curriculum can help fostering thinking dispositions of learners. Using this kind of assessments which focus on application of information and skills to solve real-word tasks have more important role in medical courses.
    Keywords: effective method, thinking dispositions
  • M. Golpour Pages 161-165
    Background and
    Purpose
    Acne vulgaris is a very common cutaneus disorder as chronic inflammation of sebaceous glands of the skin of face, chest and back that affects everyone almost once in life time. The goal of this study was to determine the prevalence of Acne vulgaris in schools of Sari in 2003-2004.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional-analytical study, stratified sampling method was used, to divide male and female groups, and then a multistage random sampling was performed. All of the samples were examined for Acne vulgaris by a dermatologist, according to reliable clinical and diagnostic criteria. Questionnaires containing demographic, epidemiologic and clinical variables were filled in accordingly.
    Results
    Two hundred samples from each stratum (400 overall), with a mean age of 15±1.51 and range of 12 of 18 years were selected. One hundred and sixty three subjects (40.75 %) were affected, 50 (30.6 %) male and 113 (69.4 %) female with the condition being mild in 150 (92.02 %) and moderate in 13 (7.98 %) of the patients. The highest prevalence was in 16 years olds 52 (62.65 %) and the lowest was 2 (7.4 %) in 12 years olds.
    Conclusion
    According to the relatively high prevalence of Acne vulgaris in puberty, especially in females, performing continuous epidermiologic studies can be a good step for interventional studies, and preventing psychologic problems caused by the disease and hence increasing the health level of the community
    Keywords: Acne vulgaris, Student, Sari, Iran
  • A.R. Alaee, Z. Miabi Pages 166-170
    Testicular microlithiasis (TM) is an uncommon condition with reported prevalence of 0.6% in patients referred for scrotal ultrasound. Testicular microlithiasis was first reported by Priebe and Garret in 1970 and defined as multiple tiny calcification throughout the testis. The condition appears as characterstic small nonshadowing hyperechoic stippling foci in testicular parenchyma. Several associations have been reported with testicular microlithiasis. Considrable accrued evidence points to an association between testicular microlithiasis, intra tubular germ cell neoplasia and testicular tumor. This topic is of considerable attention to researchers. We recommend annual ultrasonic follow up and patient education about self- examination and bio-humeral evaluation for ruling out concurrent tumors.
    Keywords: Testicular microlithiasis, cryptorchidism, malignancy, ultrasound
  • M. Golpour Pages 171-175
    Dermatofibrosarcoma protuberans (DFSP) is a rare coetaneous sarcoma that originates from fibroblasts of dermis and presents as a non tender coetaneous nodule. Local slow invasion, recurrence after therapy and low risk of metastasis are its main specifications. Pathology and immunohistochemistry are used to diagnose and wide surgery is the best approach for treatment. We present a case of recurrent DFSP and review the diagnostic and therapeutic modalities of this rare tumor. The patient was a 46 year old woman with 14 years history of a tumoral lesion in antero-superior part of her left shoulder and several recurrences after 4 excisional surgery for her lesion. Pathological and immunohistochemical surveys confirmed the diagnosis of DFSP. Previous studies performed on DFSP showed that it is a rare malignant coetaneous lesion that early diagnosis and appropriate treatment can lead to a better prognosis.
    Keywords: Dermatofibrosarcoma protuberans, pathology, CD34
  • S. Peyvandi, N. Moslimizadeh Pages 176-181
    Injuries to the genitourinary organs are complications of vaginal delivery. We report a patient with no history of surgery presented 4 days postpartum with distended tender abdomen and peritoneal sign and renal failure. Abdominal X-Ray showed a large amount of ascites. In laparotomy 3.5 liter of urine was in cavity and laceration of 3 cm in the dome of bladder was seen. Repair was done. By reviewing the record, this is the fourth case of bladder rupture after normal vaginal delivery without previous history of cesarean section. In the postpartum patient presenting with ascites and azotemia, intraperitoneal bladder rupture should be suspected.
    Keywords: Bladder rupture, urogenital injury, normal vaginal delivery