فهرست مطالب

Journal of Reproduction & Infertility
Volume:6 Issue: 3, 2005

  • تاریخ انتشار: 1384/04/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مرجان فیروزه، لیلی صفدریان صفحات 223-232
    زمینه و هدف
    از حدود نیم قرن پیش گنادوتروپین های اگزوژن با روش های متنوعی، جهت القا تخمک گذاری در درمان اختلالات تخمک گذاری و انجام روش های فن آوری کمک باروری استفاده می شوند. بدلیل کاربرد وسیع دو روش کاهش مرحله ای و روش با دوز ثابتhMG در القا تخمک گذاری، هزینه بالا و عوارض زیاد ناشی از درمان و نیز عدم دستیابی به نتایج مشترک در خصوص ارجحیت یکی از این دو روش در مطالعاتی که قبلا انجام شده است این مطالعه با هدف مقایسه دو روش از لحاظ مقدار داروی لازم، نیاز به افزایش دوز دارو در حین درمان، ضخامت و الگوی اندومتر و میزان حاملگی به دنبال درمان، انجام شده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه همگروهی تاریخی، تعداد 245 سیکل از هر روش از پرونده بیماران نابارور بیمارستان شریعتی تهران در سال های 83-1382، مورد بررسی قرار گرفتند. تمامی بیماران کمتر از 35 سال سن داشته، کاندیدای اهدا تخمک و مبتلا به PCOS و یا آمنوره هیپوتالامیک نبودند. بعد از سرکوب هیپوفیز با پروتکل طولانی مدت آگونیست GnRH،hMG در روش کاهش مرحله ای با تجویز 4-2 آمپول 150 واحدی شروع و در چندین مرحله کاهش دوز به میزان نصف آمپول هر 3-2 روز، بر پایه یافته های سونوگرافیک انجام شد. در روش ثابت همان دوز ابتدایی 4-2 آمپول 150 واحدی بدون کاهش در طول سیکل ادامه یافت. بعد از تزریق hCG، اووسیت های حاصل، در روش ZIFT به کار گرفته شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS وآزمون هایt-test، c2 و Fishers exact استفاده شد. 05/0≥p سطح معنی دار آماری در نظر گرفته شد.
    نتایج
    از نظر تعداد اووسیت های حاصل، کیفیت زایگوت، ضخامت اندومتر و میزان حاملگی، دو روش ذکر شده، تفاوت معنی دار آماری نداشتند. روش کاهش مرحله ای به طور معنی داری با الگوی اندومتر سه خطی بیشتر و الگوی اکوژن کمتری همراه بود (P=0.001). روش کاهش مرحله ای نسبت به روش ثابت با متوسط تعداد آمپول مصرف شده کمتر (4/26 عدد در برابر 2/32 عدد آمپول، 000/0=p) و موارد کمتر نیاز به افزایش دوز در حین انجام درمان (به ترتیب 42 سیکل (1/17%) در برابر 99 سیکل (4/40%)، 000/0=p) همراه بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به عدم تفاوت معنی دار بین دو روش از نظر میزان حاملگی و نتیجه درمانی، روش کاهش مرحله ای با مصرف تعداد کمتر آمپول hMG، در بیماران بررسی شده، روش مناسبتری به نظر می رسد. بدیهی است برای حصول به یک نتیجه قطعی، نیاز به بررسی های بیشتر با در نظر گرفتن دیگر شرایط از جمله ابتلا به PCOS، آمنوره هیپوتالامیک و... وجود دارد.
    کلیدواژگان: تحریک تخمک گذاری، گنادوتروپین یائسگی انسانی، روش با دوز ثابت، روش با دوز کاهش یابنده، ناباروری، فن آوری کمک باروری، ZIFT
  • صدیقه آیتی، فاطمه وحید رودسری، محمدتقی شاکری صفحات 233-339
    زمینه و هدف
    15-10% زوجین دچار ناباروری می باشند و 40-30% موارد ناباروری خانمها به دلیل اختلال در تخمک گذاری رخ می دهد. با افزایش سن، ذخیره تخمدانی کاهش می یابد. این مساله باعث کاهش در تخمک گذاری و کاهش کیفیت تخمک و در نتیجه ناباروری می شود. یکی از روش های غربالگری کاهش ذخیره تخمدانی، انجام تست چالش کلومیفن سیترات (CCCT) می باشد که در صورت غیرطبیعی بودن این آزمایش، می توان کاهش شانس بارداری با روش های کمک باروری را پیش بینی کرد. در این تحقیق ارتباط خصوصیات بالینی بیماران نابارور با نتیجه CCCT بررسی شده است.
    روش بررسی
    این مطالعه در 75 خانم نابارور مراجعه کننده به مرکز درمان ناباروری بیمارستان منتصریه مشهد صورت گرفت. برای این خانمها CCCT به عنوان بخشی از ارزیابی ناباروری انجام شد. سن در زمان مراجعه، وزن، قد، نوع و مدت ناباروری، فاصله سیکلها و مدت خونریزی قاعدگی، سن شروع قاعدگی، وجود هیرسوتیسم (پرمویی) در بیماران و سن یائسگی در مادر بیمار ثبت شد. در پایان داده های مطالعه با استفاده از آزمون های آماری t و c2 تحلیل و پردازش شد. P<0.05 به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
    نتایج
    از 75 خانم تحت مطالعه، 7/46% تست غیرطبیعی کلومیفن سیترات داشتند. خانم های با تست چالش کلومیفن غیرطبیعی به طور واضح، مسن تر بودند (P=0.003). خانم های با تست غیرطبیعی شاخص توده بدنی (BMI) کمتری در مقایسه با خانم های با تست طبیعی داشتند، ولی این تفاوت از لحاظ آماری معنی دار نبود. ارتباط معنی داری بین سن اولین قاعدگی، فاصله سیکلها، مدت، نوع ناباروری و پرموئی با نتیجه تست چالش کلومیفن سیترات وجود نداشت. از نظرسابقه یائسگی زیر 50 سال در مادر بیمار، ارتباط معنی داری بین دو گروه وجودداشت (P=0.013).
    نتیجه گیری
    خانمهای ناباروری که سن بالا، ناباروری ناشناخته وسابقه یائسگی درسن پائین تراز50 سال در مادرشان دارند با شیوع بالاتری با تست غیرطبیعی ‍‍CCCT مواجه بودند. تست غیرطبیعی پیشگویی کننده خوبی جهت کاهش ذخیره تخمدانی می باشد که اطلاعات با ارزشی برای بیمار از نظر شانس میزان حاملگی و برای تیم درمانی جهت تصمیم گیری نوع روش های تحریک تخمک گذاری با دوزهای بالاتر و یا استفاده از روش های اهداء تخمک دراختیار می گذارد.
    کلیدواژگان: تست چالش کلومیفن سیترات، ناباروری، سن، ذخیره تخمدانی، تحریک تخمک گذاری، روش های کمک باروری
  • مهدیه مجییان، الهه صالحی، بهناز انجذاب، افسر سادات طباطبایی صفحات 240-246
    زمینه و هدف
    خونریزی بعد از زایمان یکی از علل عمده مرگ و میر مادران به خصوص در کشورهای در حال توسعه می باشد. شیوع این خونریزی در زایمان طبیعی 4-2% و در سزارین 6% گزارش شده است. آتونی رحم مسوول 90- 75% موارد خونریزی بعد از زایمان می باشد که در صورت عدم انجام اقدامات مناسب در جهت اصلاح آن، احتمال مرگ و میر مادر افزایش خواهد یافت. اکسی توسین یکی از داروهای رایج و کم عارضه در کنترل آتونی رحم می باشد. هدف این مقاله مقایسه دو رژیم با دوز بالا و دوز پایین اکسی توسین در پیشگیری از آتونی رحم می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه به شیوه کارآزمایی بالینی بر روی 566 نفر از زنان باردار مراجعه کننده جهت زایمان طبیعی و سزارین به بیمارستان های شهید صدوقی و مجیبیان یزد از مهر تا اسفند 82 انجام شد و افراد مورد مطالعه به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. هر دو گروه از نظر عوارض خطر آتونی و متغیرهای زمینه ای مشابه بودند. به گروه اول 20 واحد و به گروه دوم 100 واحد اکسی توسین در 500 ml سرم رینگر، یک دقیقه بعد از خروج کامل جنین به مدت نیم ساعت انفوزیون شد و میزان خونریزی، انقباض رحمی، فشار خون، نیاز به تزریق خون و میزان هماتوکریت بیمار در مرحله سوم و چهارم زایمان ثبت گردید. نتایج توسط نرم افزار آماری SPSS، آمار توصیفی و آزمون های آماریc2 در سطح معنی داری 05/0 مورد بررسی قرار گرفت.
    نتایج
    در گروه با دوز پایین 16 مورد (7/5%) آتونی و در گروه با دوز بالا 2 مورد آتونی (7/0%) مشاهده گردید (P<0.001). میزان نیاز به برداشتن جفت با دست در گروه با دوز پایین 10 مورد (5/6%) و در گروه با دوز بالا 1 مورد (6/0%) گزارش شد (P<0.005). همچنین میزان هماتوکریت در گروه با دوز پایین (4/41%) به طور معنی داری از گروه با دوز بالا (1/17%) کاهش بیشتری داشت (P<0.001)، اما افت فشار خون با وجود این که در گروه با دوز پایین (6/13%) نسبت به گروه با دوز بالا (8/8%) بیشتر بود از لحاظ آماری تفاوت معنی داری نداشتند (P<0.072).
    نتیجه گیری
    انفوزیون دوز بالای اکسی توسین (mU/min 3330 در مقایسه با mU/min 666) به مدت 30 دقیقه بعد از زایمان سبب کاهش میزان آتونی، کاهش نیاز به برداشتن جفت با دست و کاهش افت هماتوکریت در خونریزی بعد از زایمان می گردد. این رژیم عارضه جانبی خاصی برای بیمار ندارد. لذا بر اساس نتایج این مطالعه استفاده از اکسی توسین با دوز بالا در مقایسه با انواع پروستاگلاندینها و متیل ارگونوین، دارویی ارزان، در دسترس و کم عارضه می باشد و خصوصا در کشورهای در حال توسعه مقرون به صرفه و کارآمد خواهد بود.
    کلیدواژگان: آتونی رحم، اکسی توسین، سزارین، زایمان طبیعی، خونریزی بعد از زایمان، برداشت دستی جفت از رحم، مرحله سوم زایمان، مرحله چهارم زایمان
  • عالیه تربی زاده، فاطمه وحید رودسری صفحات 247-253
    زمینه و هدف
    آمنوره هیپوگونادوتروپیک یکی از انواع آمنوره اولیه است که در اثر کاهش ترشح GnRh از هیپو-تالاموس ایجاد می شود و موجب ناباروری می گردد. با توجه به اینکه ناباروری یکی از مشکلات مهم 15-10% زوجین می باشد، مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع آمنوره هایپوگونادوتروپیک در بیماران نابارور و میزان حاملگی آنها در پاسخ به درمان انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه مقطعی- تحلیلی به منظور بررسی میزان بروز آمنوره هایپوگونادوتروپیک در میان زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری منتصریه مشهد از فروردین 1379 لغایت 1381 صورت گرفت. از مجموع 2150 مراجعه کننده که تحت بررسی قرار گرفتند 35 مورد آمنوره هایپوگونادوتروپیک داشتند. 3 مورد به علت عدم پیگیری ازمطالعه حذف شدند. اطلاعات جمع آوری شده شامل سن بیمار، طول مدت ناباروری، وضعیت قاعدگی، سابقه عمل جراحی یا بیماری های زمینه ای، چگونگی رژیم غذایی و مصرف دارو بود. همچنین معاینات ژنیکولوژی، آزمایشات هورمونی و سونوگرافی های لازم انجام و نتایج در پرسشنامه ای ثبت شد. بیماران سه دوره تحت درمان القاء تخمک گذاری قرار گرفتند. جهت تایید حاملگی اندازه گیری b-hCG سرم و سونوگرافی واژینال مورد استفاده قرار گرفت. اطلاعات حاصل از پرونده جمع آوری و ثبت شد، سپس از طریق نرم افزار SPSS و با استفاده از روش های آماری تحلیلی مانند تست t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سطح معنی داری P<0.05 تلقی شد.
    نتایج
    محدوده سنی بیماران بین 35–20 سال و مدت ناباروری آنان بین 14-5/1 سال متغیر بود میزان شیوع آمنوره هایپوگونادوتروپیک در این مطالعه 6/1% بود. تمامی بیماران سطح سرمی FSH و LH کمتر از ml/5 mIU داشتند. میانگین سطح پرولاکتین 21.7±34.8 mIU/ml و سطح TSH 1.2±0.6 mIU/ml بود. به دنبال درمان، 14 مورد حاملگی (معادل 7/43%) ایجاد شد.
    نتیجه گیری
    شیوع ناباروری به علت آمنوره هیپوگونادوتروپیک به میزان 16 در هزار نفر بود. این نوع ناباروری از مواردی است که به خوبی با درمان های رایج تحریک تخمک گذاری قابل درمان است و در این مطالعه با وجود مدت کم دوره درمان (3 سیکل) در 7/43% موارد بارداری روی داد. انتظار می رود با افزایش طول مدت درمان موفقیت بیشتری به دست آید.
    کلیدواژگان: آمنوره اولیه، هایپوگونادوتروپیک، ناباروری، گونادوتروپین، یائسگی، پرولاکتین، تلقیح داخل رحمی
  • بررسی تاثیر عمل کولپورافی بر رضایتمندی جنسی زنان
    نورالسادات کریمان، مرضیه تارویردی، ماهیار آذر، حمید علوی مجد صفحات 254-260
    روش بررسی
    تحقیق به روش کارآزمایی بالینی (نیمه تجربی) و از نوع قبل و بعد، روی 67 نفر خانم مبتلا به افتادگی ارگان های لگنی مراجعه کننده به بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال 1382 انجام گرفت. کلیه نمونه ها متاهل و دارای فرزند بودند. سابقه طلاق، سابقه جراحی های لگنی و پستان، سابقه مصرف داروهای مخدر و افسردگی در خود و همسر، سابقه بیماری زمینه ای داخلی در خود و همسر و مشکلات جنسی در همسر نداشتند. هیچیک از این افراد در زمان مطالعه به عفونت های ادراری و تناسلی مبتلا نبودند. کلیه نمونه ها به علت ابتلاء به پرولاپس لگنی اندیکاسیون جراحی کولپورافی داشتند. جراحی توسط 4 جراح با روش یکسان و در تمامی نمونه ها به صورت کولپورافی قدامی، خلفی و یا قدامی- خلفی صورت گرفت. روش نمونه گیری به صورت غیرتصادفی بود. رضایت جنسی در نمونه ها قبل از جراحی و 16-12 هفته بعد از جراحی با استفاده از پرسشنامه رضایتمندی جنسی تعیین و داده های تحقیق با استفاده از آزمون های آماری ویلکاکسون و مک نمار مورد بررسی قرار گرفت و سطح معنی داری α=0.05 در نظر گرفته شد.
    نتایج
    در 60 نفر از زنان مورد بررسی که 12 تا 16 هفته بعد از جراحی مراجعه کرده بودند (7 نفر از زنان از مطالعه حذف شدند)، تعداد دفعات روابط جنسی، تمایلات جنسی، میزان رسیدن به اوج لذت جنسی و آرامش بعد از مقاربت به دنبال عمل جراحی کولپورافی افزایش و میزان خشکی واژن، دیسپارونی، درد و گرفتگی در ناحیه لگنی بعد از مقاربت کاهش یافته بود. ولی در مجموع رضایتمندی جنسی زنان براساس پرسشنامه PISQ و پرسشنامه 20 موردی رضایت جنسی قبل و بعد از عمل جراحی از نظر آماری تفاوت معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    در بررسی طی مدت 3 ماه پس از جراحی کولپورافی مشکلات جنسی بیماران تحت مطالعه بهبود یافته بود اما رضایتمندی جنسی بعد از جراحی تغییری نکرده بود. براساس این نتایج عمل کولپورافی در رضایت جنسی زنان در پیگیری 3 ماهه تاثیر نداشته است؛ البته این مدت زمان پیگیری جهت نتیجه گیری کلی کفایت نمی کند و نیاز به انجام مطالعه و پیگیری طولانی مدت تر (12-6 ماه بعد از جراحی) دارد.
    کلیدواژگان: جراحی کولپورافی، افتادگی ارگان های لگنی، سیستوسل، رکتوسل، پرولاپس سرویکس، رضایت جنسی
  • اسماعیل فلاح، جعفر مجیدی، رضا نوازش، حسین کوشاور، نسرین مهدی پورزارع صفحات 261-269
    زمینه و هدف
    با توجه به شیوع قابل ملاحظه انگل توکسوپلاسما در سطح جهان و امکان سقط جنین، زایمان زودرس و ناهنجاری های مادرزادی در کودکانی که از مادران آلوده به این انگل به دنیا می آیند، اطلاع از جمعیت زنان غیرایمن به انگل توکسوپلاسما، ضروری به نظر می رسد. لذا تعیین میزان شیوع و اندازه گیری عیار آنتی بادی های ضد توکسوپلاسمایی قبل از حاملگی گام مفیدی است تا میزان موارد مثبت آنتی بادی های IgM و IgG ضد توکسوپلاسمایی و همچنین رابطه این موارد مثبت با تعدادی از متغیرهای اپیدمیولوژیک عفونت از جمله سن، نگهداری گربه، مصرف گوشت نیم پز، میزان تحصیلات و... تعیین گردد تا بتوان میزان بروز توکسوپلاسموز مادرزادی و عوارض ناشی از آن را کاهش داد. با توجه به عوارض متعدد توکسوپلاسموز از جمله سقط جنین، زایمان زودرس، تغییرات مرضی سیستم اعصاب مرکزی و... پیشگیری از ابتلا به عفونت مادرزادی ضروریست. یکی از راه های پیشگیری ممانعت از آلوده شدن گروه های در معرض خطر به خصوص زنان در سنین باروری (45-14 ساله) با آموزش بهداشت می باشد. از اهداف اختصاصی تحقیق حاضر، شناسایی دختران سرم منفی در یکی از مناطق استان آذربایجان شرقی است تا با استفاده از آن بتوان جهت ارائه آموزش های لازم و اقدامات مورد نیاز جهت پیشگیری از ابتلا به این انگل برنامه ریزی نمود.
    روش بررسی
    تعداد 1000 نمونه خون از دانش آموزان دبیرستانی شهرستان جلفا در سال 83- 1382 به مدت 10 ماه به روش تصادفی جمع آوری و با روش ایمونوفلورسانس غیرمستقیم آزمایش شد. در این پژوهش تیتر 1:20 و بالاتر، مثبت در نظر گرفته شد. همچنین پرسشنامه ای تنظیم و در اختیار جامعه مورد نظر قرار گرفت و اطلاعاتی از قبیل سابقه تماس با گربه، سابقه خوردن گوشت های نیم پز، خوردن جگر خام و... جمع آوری گردید. روش آماری c2برای ارتباط بین یافته های اپیدمیولوژیک عفونت و عیار آنتی بادی به کار گرفته شد و نتایج حاصله با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل آماری شد. سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد.
    نتایج
    میزان آنتی بادی IgG ضد توکسوپلاسما با روش ایمونوفلورسانس غیرمستقیم در 8/21% افراد مورد مطالعه مثبت بود. در 198نفر (8/91%) عیار پادتن با روش ایمونوفلورسانس غیرمستقیم 1:20 تا 1:100، و در 20 نفر (2%) عیار پادتن افراد بیش از 1:100 بود. بیشترین درصد عفونت در افرادی که گربه در منزل نگهداری می نمودند (5/37%) و دانش آموزانی که دارای علایم عمومی (تب، لنفادنوپاتی و بثورات جلدی) بودند (7/37%) تعیین گردید. آزمون آماری c2 نشان داد که بین عفونت و تماس با گربه، خوردن جگر خام و علایم بیماری رابطه معنی داری وجود دارد (001/0>p).
    نتیجه گیری
    براساس نتایج حاصله ملاحظه می شود که تیتر آنتی بادی در 2/78% از افراد جامعه مورد نظر، منفی بود؛ یعنی این افراد فاقد هرگونه مصونیت اکتسابی در مقابل این عفونت می باشند. بنابراین احتمال توکسوپلاسمیک شدن فرزندان این افراد وجود دارد. پیشنهاد می شود که آزمایش توکسوپلاسموز به یکی از آزمایشات اجباری قبل از بارداری تبدیل شود و همچنین آموزش بهداشت برای مادران جهت پیشگیری از تولد اطفال دارای ناهنجاری های مادرزادی مورد تاکید قرار گیرد.
    کلیدواژگان: اپیدمیولوژی، توکسوپلاسموز، دانش آموزان دختر، گربه، جگر خام، بارداری، پیشگیری، ایمونوفلورسانس غیرمستقیم
  • فهیمه کشفی، محمدباقر طباطبایی، امیر جمشید خاموشی، سعید حسینی، علی صادق پورطبایی، علیرضا قوی دل صفحات 270-274
    زمینه و هدف
    در بیماران دارای دریچه مصنوعی قلب، جهت جلوگیری از عوارض ترومبوآمبولی به داروهای ضد انعقاد نیاز می باشد. اما علیرغم مصرف این داروها حملات ترومبوآمبولی همواره در این بیماران دیده می شود. به علت وجود حالت افزایش انعقادپذیری خون در حین حاملگی خطر ترومبوز دریچه مصنوعی افزایش می یابد. ادامه مصرف وارفارین در طی حاملگی و یا جایگزین نمودن آن با هپارین می تواند مخاطراتی برای جنین و مادر داشته باشد؛ لذا در زنان در سنین باروری با دریچه مصنوعی، توصیه عمومی پیشگیری از بارداری است. هدف از انجام این مطالعه تعیین بهترین روش های پیشگیری از بارداری در بیماران با دریچه مصنوعی مکانیکی قلب می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی که در مرکز قلب شهید رجایی و در نیمه اول سال 1383 انجام شد 155 بیمار زن متاهل با سابقه عمل جراحی تعویض دریچه مکانیکی قلب در سنین باروری در طی سال های 82-1353 مورد مطالعه قرار گرفتند. برای هر بیمار پرسشنامه ای مشتمل بر مشخصات فردی، تاریخچه باروری قبل و بعد از عمل جراحی و تاریخچه بیماری و جراحی بر اساس اطلاعات خود بیمار و پرونده پزشکی وی توسط یک پژوهشگر تکمیل شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    بیماران در فاصله سنی 55-24 سال (با میانگین 6.09±39.67 سال) قرار داشتند. شایعترین عمل جراحی در این بیماران تعویض دریچه میترال (4/57%)، دریچه آئورت و میترال (2/23%) و تعویض دریچه آئورت به تنهایی (2/14%) بود. 9% بیماران سابقه حاملگی قبل از عمل جراحی قلب نداشتند اما 91% آنها 8-1 حاملگی را تجربه کرده بودند. 5/35% زنان تحت عمل بستن لوله بعد از عمل جراحی قلب قرار گرفته و 8/16% همسرشان تحت عمل وازکتومی قرار گرفته بود. 5/33% روش طبیعی، 7/9% کاندوم، 9% IUD، 2.6% قرص های پیشگیری از بارداری، 3/1% پروژسترون تزریقی، 5/4% هیسترکتومی و 5/4% هیچگونه روش پیشگیری نداشتند. 4/17% بیماران از دو روش پیشگیری در طی دوران بعد از عمل جراحی قلب استفاده می کردند. 38 نفر (5/24%) از بیماران بعد از عمل جراحی قلب تجربه 5-1 حاملگی را داشتند که 9/57% حاملگی ناخواسته بود. 82/81% حاملگی های ناخواسته در گروه زنان استفاده کننده از روش طبیعی و 09/9% در گروه مصرف کنندگان IUD و 09/9% در گروه مصرف کنندگان کاندوم رخ داده بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به درصد حاملگی ناخواسته مشاهده شده در این مطالعه و خطراتی که حاملگی در این بیماران مادر و جنین را تهدید می کند، آموزش و استفاده از مطمئن ترین روش های پیشگیری که بستن لوله در زن یا وازکتومی همسر می باشد بعد از عمل جراحی جهت بیماران فوق توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: روش های پیشگیری از بارداری، حاملگی پرخطر، بیماری های دریچه قلبی، داروهای ضد انعقاد، تعویض دریچه مکانیکی قلب
  • گیتی ازگلی، ناهید صیادیان، ماهیار آذر، حمید علوی مجد صفحات 275-282
    زمینه و هدف
    عقیم سازی در زنان، بعد از مصرف قرص های ضد بارداری خوراکی، دومین روش پیشگیری از بارداری مورد استفاده در کشور می باشد، ولی با این وجود عملکرد جنسی متعاقب استفاده از این روش کمتر مورد توجه قرارگرفته است. اثرات عقیم سازی روی افراد بسیار متفاوت است. تاثیرات منفی آن ناشی از علاقمندی به حفظ قدرت باروری است و تاثیرات مثبت آن ناشی از رفع ترس از حاملگی ناخواسته و قطع عوارض استفاده از سایر روش های پیشگیری از بارداری است. مطالعات گذشته نگر معمولا نشان دهنده تغییرات مثبت یا منفی در وضعیت فعالیت جنسی بعد از عقیم سازی اند؛ ولی مطالعات آینده نگر، بیشتر نشان دهنده عدم تغییر و یا بهبودی در وضعیت عملکرد جنسی می باشند.
    با توجه به اهمیت عملکرد جنسی و درصد بالای استفاده از عقیم سازی در میان روش های پیشگیری از بارداری در ایران و با توجه به کمبود اینگونه پژوهشها در کشور، مطالعه حاضر با هدف بررسی تغییرات عملکرد جنسی زنان عقیم شده در مراجعین به بیمارستان های منتخب شهر تهران در سال 1383 صورت گرفت.
    روش بررسی
    مطالعه روی 106 خانم داوطلب عمل عقیم سازی در بیمارستان های منتخب شهر تهران قبل از عمل و 3 ماه پس از عقیم سازی انجام شد. کلیه نمونه ها ایرانی و با نمره اضطراب و افسردگی کمتر از 2 (با آزمون SCL90) بودند و در دوران غیرنفاسی (حداقل یک سال بعد از آخرین زایمان) عقیم سازی شده بودند. شوهران تمامی نمونه های مورد بررسی نیز تنها یک همسر داشتند. گردآوری داده ها با مصاحبه ساختار یافته بود که فرم های آن شامل دو بخش سوالات دموگرافیک (18 سوال) و بخش عملکرد جنسی (16 سوال) در مورد مراحل میل جنسی، انگیزش جنسی، ارگاسم، مرحله فرونشینی و رضایت جنسی بود. اعتبار فرم های اطلاعات با روش اعتبار محتوا و اعتماد آن از طریق آزمون کرونباخ آلفا سنجیده شد. فرم های مصاحبه قبل از عمل عقیم سازی و 3 ماه بعد از آن توسط یک کارشناس ارشد مامایی تکمیل شد. داده های تحقیق با استفاده از آزمون تی زوجی و با کمک نرم افزار SPSS(10) بررسی و سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد.
    نتایج
    یافته های پژوهش نشان داد میانگین سنی خانمها 4.2±33.7 سال بود و اکثر خانمها بی سواد (6/56%) و خانه دار (7/87%) بودند و شغل همسر اکثر آنها (9/51%) آزاد بود. میانگین تعداد حاملگی خانمها 1.3±3.7 و میانگین تعداد فرزندان آنها 0.9±3.2 نفر و آخرین روش پیشگیری از بارداری مورد استفاده قبل از عقیم سازی در اکثر افراد (34%) قرص بود. درآمد ماهیانه خانواده در اکثر خانمها (1/32%) بین 150–100 هزار تومان و اکثر آنها (7/54%) دارای منزل شخصی بودند. بررسی ها نشان داد که در میانگین درصد نمرات مراحل مختلف نزدیکی جنسی شامل میل جنسی، انگیزش جنسی، ارگاسم و عملکرد جنسی بعد از عمل عقیم سازی نسبت به قبل از آن تغییرات معنی داری وجود نداشت؛ اما میانگین درصد نمرات مرحله فرونشینی و احساس رضایت جنسی به طور معنی داری افزایش داشت (p<0.05) و به ترتیب از 20.7±68.2 به 21.4±71.6 و 20.5±60.1 به 21.5±64.3رسیده بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که سه ماه بعد از عمل عقیم سازی، عملکرد جنسی نسبت به قبل از عمل در کل تغییری نکرده بود و به جز مرحله فرونشینی و احساس رضایت جنسی که بعد از عمل عقیم سازی بهبود یافته بودند. باقی مراحل افزایشی جزئی نسبت به قبل از عمل در پیگیری سه ماهه نشان دادند. با توجه به اینکه عوامل مختلفی همچون فرهنگ، مذهب، ویژگی های فردی، شیوه زندگی و تصویر ارائه شده از زن در رسانه های گروهی و نیز عوامل دیگری به غیر از روش جلوگیری از بارداری، به عنوان یک امر کاملا شخصی و منحصر به فرد بر عملکرد جنسی تاثیر دارند، یافته ها قابل توجیه می باشند. انجام مطالعات مشابه با پیگیری طولانی تر پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: عقیم سازی زنان، عملکرد جنسی زن، ارگاسم، انگیزش جنسی، میل جنسی، لوله بستن زنان