فهرست مطالب
Hormozgan Medical Journal
Volume:6 Issue: 4, 2003
- تاریخ انتشار: 1381/10/11
- تعداد عناوین: 8
-
صفحات 1-7مقدمههلیکوباکترپیلوری یک باکتری گرم منفی است که با محیط اکولوژیک موکوس معده سازگار یافته است. این باسیل گرم منفی به خاطر صفات خاص خود قادر به شروع و تداوم یک وضعیت مزمن آسیب به مخاط معده می باشد.روش کاربه منظور تعیین ارزش سیتولوژی تماسی (تماسی) در تشخیص عفونت هلیکوباکترپیلوری مخاط معده، از دو نمونه بیوپسی آنترال بدست آمده از طریق اندوسکوپی هر یک از 100 بیماری که به دلیل شکایات مختلف گوارشی در بیمارستان شهید محمدی بندرعباس تحت اندوسکوپی دستگاه گوارش فوقانی قرار گرفته بودند، چهار اسمیر تماسی تهیه شده و با چهار روش مختلف رایت، گیمسا، پاپانیکلائووگرم رنگ آمیزی شدند. نتایج از لحاظ وجود یا عدم وجود هلیکوباکترپیلوری با نتایج حاصله از دو روش استاندارد طلائی هیستوپاتولوژی و اوره آز سریع به طور جداگانه مقایسه بخش پاتولوژی، بیمارستان شهید محمدی، دانشکاه علوم پزشکی هرمزگاننتایجدر مقایسه با هیستوپاتولوژی، از چهار نوع روش مختلف رنگ آمیزی، روش رایت از بیشترین میزان حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت، ارزش اخباری منفی و کارایی برخوردار بود. میزان کارایی این چهار روش از 72% تا 80% متغیر بود در حالیکه در مقایسه با استاندارد طلایی (تست اوره آز سریع)، روش رایت از بیشترین حساسیت، ارزش اخباری منفی و کارایی و روش گرم از بیشترین ویژگی و ارزش اخباری مثبت برخوردار بودند. در همین رابطه کارایی سه روش رایت، گیمسا و گرم در مقایسه با استاندارد طلایی 83% و کارایی روش پاپانیکلائو 79% بدست آمد.
بحث: با توجه به نتایج فوق، تهیه اسمیرهای تماسی و رنگ آمیزی آنها با هر یک از چهار روش فوق به عنوان روشی حساس، ساده، سریع و مقرون به صرفه توصیه می شود.
کلیدواژگان: هلیکوباکترپیلوری، سیتولوژی، رنگ آمیزی، بیوپسی -
صفحات 9-14مقدمهبیماری صرع یکی از معضلات عمده طب اطفال می باشد. طبق آمارهای جهانی شیوع بیماری صرع در کودکی حدود 5 تا 8 در هزار نفر جمعیت گزارش شده است. از طرفی حدود 20 تا 30 درصد صرع ها نسبت به داورهای ضدصرع رایج مقاومت نشان می دهند. به همین دلیل در سراسر جهان تلاش گسترده ای در جهت یافتن راه هایی برای کمک به این بیماران در جریان است. یکی از روش های جدید درمانی استفاده از ایمونوگلوبولین وریدی در درمان این بیماران می باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات درمانی IVIG در کنترل تشنجات اطفال انجام گرفته است.روش کاردر این مطالعه که به روش مورد شاهد انجام گرفته است طی دو سال از اول اردیبهشت 77 لغایت پایان 79، 17 بیمار به عنوان مورد وارد طرح شدند. فرکانس تشنجات همه بیماران که 13 پسر و 8 دختر می باشند، 8 هفته قبل از شروع درمان با IVIG ثبت شد و پس از آن نیز طی یک دوره 7 ماهه، 15 نوبت ایمونوگلوبولین وریدی دریافت نمودند. فرکانس تشنجات 8 هفته بعد از آخرین نوبت دریافت IVIG بیماران به عنوان شاهد در نظر گرفته شد و مورد مقایسه قرار گرفت نتایج حاصله با استفاده از آزمون t برای داده های زوج شده و آزمون ناپارامتری ویلکاکسون، مورد آزمون قرار گرفت و 05/0p< معنی دار تلقی گردید.نتایجنتایج آزمون t حاکی از کاهش معنی دار مدت تشنج قبل نسبت به بعد از آخرین دریافت IVIG می باشد (05/0p<). بر اساس نتایج آزمون ناپارامتری ویلکاسون کاهش فرکانس قبل و بعد از درمان نیز در سطح 05/0p< معنی دار است. همه بیماران طی سال های گذشته جهت کنترل تشنج از داروهای مختلف ضدصرع استفاده نموده بودند و در 13 نفر آنها نیز از رژیم کتوژنیک استفاده شده بود که در کنترل تشنج موفقیت آمیز نبود. از 17 بیمار در 3 مورد تشنج متوقف گردید در 7 مورد کاهش بیش از 50% در فرکانس تشنج بوجود آمد وضعیت عمومی در 10 مورد نسبت به قبل بهبودی نشان داد.
بحث: از آنجایی که IVIG بهترین اثر را در بهبودی برخی از انواع صرع مثل LGS و اسپاسم شیرخواران نشان داده است، استفاده از روش IVIG در بیماران صرع مقاوم، در صورتی که سایر درمان ها در کنترل تشتنج آنها تاثیری نداشته باشند، پیشنهاد می شود.
کلیدواژگان: تشنج، ضد تشنج ها، ایمونوگلوبولین، وریدی، کودک -
عوامل موثر برابتلاء به مالاریا در شهرستان های غرب استان هرمزگانصفحات 15-24مقدمهامروزه بیماری مالاریا از اولویت های بهداشتی دنیا به شمار می رود و علیرغم بکارگیری تمامی روش های کنترل و مبارزه، بعنوان یکی از مهم ترین تهدیدهای جوامع بشری محسوب می شود. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل کاهش دهنده و افزایش دهنده بیماری مالاریا در مناطق مالاریاخیز استان هرمزگان انجام گرفته است.روش کارمطالعه از نوع مورد شاهد برای بررسی عوامل مؤثر بر ابتلا به مالاریا در شهرستان های میناب، جاسک و رودان در استان هرمزگان طی سال 1380 انجام شد. در این مطالعه 384 نفر مبتلا به مالاریا به عنوان مورد و 753 نفر غیرمبتلا بعنوان شاهد و به صورت تصادفی ساده انتخاب و مورد پرسش قرار گرفتند و نتایج بوسیله نرم افزارهای آماری EPI6 و STATA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایجنتایج حاصله نشان می دهد که عدم استفاده از توری درب و پنجره با خطر نسبی 65/3 و بدنبال آن اقامت در روستاهای قمر یا سیار با خطر نسبی 83/3، عدم استفاده از کولر گازی با خطر نسبی 61/2 از مهم ترین عوامل ابتلا به بیماری مالاریا محسوب می شوند. این نتایج حاکی است ساکنین افغانی در مناطق مورد مطالعه 44/2 برابر بیشتر از ساکنین ایرانی به مالاریا مبتلا می شوند در حالی که نگهداری دام در منزل و سابقه سمپاشی در 6 ماه گذشته تاثیر معنی داری در ابتلا به بیماری مالاریا نداشتند.
بحث: تاثیر عوامل متعدد در گسترش، بقاء و بازگشت مجدد بیماری مالاریا نه تنها نیاز به کنترل و آموزش مستمر و همکاری های برون بخشی تمامی بخش های توسعه، بلکه مشارکت فعال جامعه و بخش خصوصی را طلب می کند.
کلیدواژگان: مالاریا، خطر، خطر نسبی -
صفحات 25-30مقدمهشواهد سرولوژیک نشان دهنده شیوع بالای توکسوپلاسموز در تمام نقاط دنیا می باشد. بیماری توکسوپلاسموز در زنان باردار اکثرا بدون علایم می باشد و معمولا در شرایط اقلیمی گرم و نواحی پست شایع تر از نواحی سرد و کوهستانی است. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت بیماری توکسوپلاسموز در این منطقه جنوبی و گرمسیری کشور بوده است.روش کاردر این مطالعه مقطعی – توصیفی شیوع آنتی بادی های IgG و IgM ضدتوکسوپلاسما در 418 نمونه خون به روش ELISA مورد بررسی قرار گرفت. از زنان بارداری که از دیماه 1378 تا تیرماه 1379 به بیمارستان شریعتی مراجعه کردند به روش نمونه گیری سیستماتیک نمونه گیری بعمل آمد و پرسشنامه مورد نظر شامل سن، محل سکونت، نحوه مصرف گوشت و نگهداری گربه در منزل تکمیل شد.نتایجدر این مطالعه شیوع کلی موارد مثبت IgG و IgM ضد توکسوپلاسما به ترتیب 2/34% و 9/7% به دست آمد. یافته های حاصل نشان دهنده عدم ارتباط موارد مثبت آنتی بادی ها با سن و محل سکونت (شهر یا روستا) بود ولی بین نگهداری گربه در منزل (001/0p<) و نحوه مصرف گوشت (خام یا نیم پخته) با موارد مثبت آنتی بادی ها ارتباط معنی دار به دست آمد (05/0p<). در این تحقیق مشخص شد که 9/57% خانم های باردار سرونگاتیو بوده و بنابراین استعداد ابتلاء به توکسوپلاسموز حاد را داشتند.
بحث: بنظر می رسد تماس با گربه و نحوه مصرف گوشت (خام یا نیم پخته) در انتقال توکسوپلاسما در بیماران نقش مهمی ایفا می کند. آموزش راه های سرایت بیماری به عامه مردم و انجام آزمایش توکسوپلاسموز قبل از بارداری می تواند در کاهش شیوع آن مؤثر باشد.
کلیدواژگان: توکسوپلاسما گوندی، بارداری، آنتی بادی -
صفحات 31-35مقدمهرشد و نمو به عنوان یکی از شاخص های سلامتی از ابتدای تولد تا پایان دوره بلوغ همواره مورد توجه بوده است. رشد معمولا به افزایش در اندازه بدن و نمو به تغییرات در کارکردها گفته می شود. با توجه به عدم انجام مطالعه ای در خصوص شاخص های مذکور در بندرعباس، این مطالعه با هدف تعیین شاخص های رشدی قدی و وزنی در کودکان 2 تا 5 ساله ساکن شهر بندرعباس انجام گرفته استروش کارمطالعه از نوع مقطعی توصیفی بر روی 400 کودک (200 پسر و 200 دختر) انجام شده است. نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای از چهار ناحیه شهر بندرعباس انتخاب شدند. پس از اندازه گیری قد و وزن هر کودک پرسشنامه ای حاوی سؤالاتی از قبیل تحصیلات، شغل، نسبت فامیلی، تعداد فرزندان، عادات غذایی و سابقه بیماری جهت بررسی فاکتورهای مؤثر بر شاخص های رشدی توسط والدین کودکان تکمیل شد و نتایج با استفاده از روش های توصیفی و استفاده از آزمون t و آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و منحنی رشد کودکان با منحنی استاندارد NCHS مورد مقایسه قرار گرفت.نتایجبر اساس نتایج حاصله وزن کودکان مورد مطالعه در تمامی گروه های سنی از مقادیر استاندارد کمتر بود. قد پسرهای 2 ساله منطبق بر منحنی استاندارد بود اما در سایر گروه های سنی کوتاه تر از استاندارد بود. در همین رابطه هیچ الگوی مشخصی از قد دخترها در مقایسه با منحنی استاندارد مشاهده نشد. در این مطالعه رابطه معنی داری بین تحصیلات پدر و مادر و شغل پدر و قد و وزن کودکان مشاهده گردید.
بحث: منحنی رشد کودکان 5-2 ساله شهر بندرعباس منطبق بر منحنی رشد استاندارد نیست با این وجود مطالعات جامع تر در خصوص تهیه منحنی رشد و نمو در مناطق مختلف جهت سیاستگزاری های بهداشتی و پیگیری آن از طرف مسئولین ضروری بنظر می رسد.
کلیدواژگان: قد، وزن، منحنی رشد -
صفحات 37-43مقدمهبیماری های پوستی وابسته به کار از مهمترین و شایعترین بیماری های شغلی می باشند. عکاسان در طی پروسه ظهور عکس با انواع مواد شیمیایی تماس پیدا می کنند و همین امر باعث می شود که این افراد مستعد ابتلا به انواع بیماری های پوستی (درماتیت تماسی، لوکودرما، لیکن پلان،...) باشند.روش کاردر این مطالعه مقطعی با روش نمونه گیری تصادفی ساده 100 عکاس انتخاب شده و با استفاده از پرسشنامه و معاینه بالینی مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعاتی از جمله سن، جنس، سابقه کار، وجود بیماری پوستی وابسته به کار، آتوپی، آلرژی و استفاده از دستکش کسب شد و نتایج با استفاده از روش های توصیفی و محاسبه خطر نسبی ارائه شد.نتایجاز کل افراد مورد مطالعه 86 نفر مردو 14 نفر زن بودند. 33% افراد درماتوز داشتند، که در 24% آنها درماتیت تماسی، 2% لوکودرما و 3% هایپرپیگمانتاسیون ناخنها دیده شد. در 43 مورداز چاپ دستی و در 57 مورد از چاپ کامپیوتری استفاده می شد. در عکاسانی که چاپ دستی داشتند نسبت به عکاسانی که چاپ کامپیوتری داشتند به طور معنی داری بیماری پوستی بیشتر بود. (001/0p<،، 4/7=خطر نسبی). از کل افراد 41 نفر از دستکش استفاده نمی کردند، در این افراد نسبت به افرادی که از دستکش استفاده می کردند بیماری پوستی به طور معنی داری بیشتر بود. (05/0p<، 11/4= خطر نسبی).
بحث: در کل بنظر می رسد برای پیشگیری از بیماری پوستی عکاسان در طی پروسه ظهور عکس، استفاده از دستکش مناسب و فراهم کردن تهویه کافی، اساسی و الزامی باشد. از سوی دیگر آموزش این افراد در مورد خطرات مواد شیمیایی که با آن در طی پروسه ظهور فیلم سروکار دارند، نحوه صحیح کار و تماس هر چه کمتر با مواد شیمیایی بخصوص در عکاسان تازه کار ضروری است.
کلیدواژگان: بیماری شغلی، درماتیت تماسی، درماتیت شغلی -
صفحات 45-50مقدمهلارنگوسکوپی و لوله گذاری داخل تراشه می تواند سبب افزایش فشار داخل چشم شود بنابراین در بیماران با جراحت باز چشمی، حتی افزایش موقت فشار داخل چشم می تواند خطرناک باشد. هدف این تحقیق بررسی اثرات لیدوکائین و فنتانیل وریدی بر فشار داخل چشم حین لارنگوسکوپی و لوله گذاری می باشد.روش کاراین مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی و بصورت دوسوکور بر روی 90 بیمار با A.S.A I-II (وضعیت فیزیکی بیمار بر اساس طبقه بندی انجمن متخصصین بیهوشی امریکا) در محدوده سنی 15 تا 50 سال با توزیع مساوی هر دو جنس انجام پذیرفت. بیماران بطور تصادفی به سه گروه 30 نفره تقسیم شدند. گروه اول هیچگونه پیش دارویی دریافت نکردند و به عنوان شاهد در نظر گرفته شدند، گروه دوم از داروی فنتانیل با دوز 5 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بصورت وریدی پنج دقیقه قبل از لارنگوسکوپی و لوله گذاری استفاده کردند و برای گروه سوم از داروی لیدوکائین با دوز 5/1 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بصورت وریدی سه دقیقه قبل از لارنگوسکوپی و لوله گذاری استفاده شد. القای بیهوشی در هر سه گروه مشابه هم انجام شد و سپس فشار داخل چشم در زمان های قبل از لارنگوسکوپی و لوله گذاری، 30 ثانیه بعد از لارنگوسکوپی و لوله گذاری، یک دقیقه بعد از لارنگوسکوپی و لوله گذاری و سه دقیقه بعد از لارنگوسکوپی و لوله گذاری بوسیله تونومتر شیوتز اندازه گیری شد. از روش آنالیز واریانس برای مقایسه متغیر های فشار داخل چشم استفاده شد و 05/0p< معنی دار تلقی گردید.نتایجنتایج بدست آمده در گروه شاهد نشاندهنده افزایش فشار داخل چشم از 46/1±2/12 میلی متر جیوه در مرحله اول به 92/2±1/26 میلی متر جیوه در مرحله دوم بود (0001/0p<). در این گروه افزایش قابل ملاحظه ای در فشار داخل چشم در مرحله سوم و چهارم نسبت به مرحله دوم مشاهده نشد. همچنین فشار داخل چشم در هر دو گروه دریافت کننده فنتانیل و دریافت کننده لیدوکائین در طی دومین، سومین و چهارمین مرحله در مقایسه با اولین مرحله اندازه گیری افزایش قابل ملاحظه ای نیافت.
بحث: نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان دهنده آن است که برای جلوگیری از افزایش فشار داخل چشم در حین لارنگوسکوپی و لوله گذاری استفاده از فنتانیل و لیدوکائین می تواند مؤثر باشد.
کلیدواژگان: فشار داخل چشم، لارنگوسکوپی، لوله گذاری داخل تراشه، لیدوکائین، فنتانیل، بیهوشی -
صفحات 51-58مقدمهبخش پرتونگاری با تهیه تصاویر با کیفیت مناسب نقش ارزنده ای درتشخیص بسیاری از بیماری ها به عهده دارد. تصویر خوب با به کارگیری معیارهای صحیح تکنیکی و وضعبت مناسب بیمار حاصل می شود. نهایتا عملکرد پرسنل بخش پرتونگاری مستقیما در تعیین کیفیت پرتونگاری ها نقش اصلی را ایفا میکند.روش کاراین مطالعه به منظور تعیین عملکرد پرسنل شاغل در بخشهای پرتونگاری بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمان صورت گرفت. ابزار گردآوری داده ها چک لیست پژوهشگر ساخته بود که بعد از بدست آوردن ضرایب روایی و پایایی مناسب مورد استفاده قرار گرفت. تمامی 39 نفر پرسنل مرکز پرتونگاری وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمان مور مطالعه قرار گرفتند. در مورد هر یک از پرسنل 29 مورد عملکرد (در دو حیطه تکنیکی و حفاظتی) در سه شیفت جداگانه مشاهده و ثبت گردید.نتایجنتایج نشان داد بیشتر شاغلین مؤنث (5/61 %) و در گروه سنی بالای 40 سال (59%) و تکنیسین و کمک تکنیسین (8/53%) بودند. در مجموع درصد نمره کسب شده پرسنل در حیطه تکنیکی در سه شیفت صبح، عصر و شب به ترتیب 5/47%،2/46%، 9/45% بود که کمتر از درصد نمره کسب شده حیطه حفاظتی شیفت های مذکور (به ترتیب3/60%، 4/56%،8/55%) بود. مقایسه نمره دو حیطه تکنیکی، حفاظتی و کل نمره دو حیطه بر حسب متغیرهای فردی فقط در مورد متغیر پست سازمانی در هر سه مورد تفاوت معنی داری را نشان داد (بترتیب 0001/0p<، 05/0p<، 0001/0p<)، به طوری که میانگین نمره کاردانها و کارشناسها در همه موارد بیش از تکنیسینها و کمک تکنیسینها بود.
بحث: در مجموع کیفیت عملکرد پرسنل مطلوب نبود و نیاز به آموزش مستمر، نظارت و ارزیابی توسط مسئولین مربوطه ضروری بنظر میرسد. اهمیت دادن به مسئله حفاظت در برابر اشعه، در دسترس بودن وسائل مورد نیاز و نظارت مستمر بر نحوه استفاده از این وسائل و رعایت سایر نکات ایمنی، نقش عمده ای در کاهش دوز جذبی بیماران دارد.
کلیدواژگان: پرتونگاری، بخش رادیولوژی، بیمارستان، پرسنل، بیمارستان، کارآیی