فهرست مطالب

غدد درون ریز و متابولیسم ایران - سال نهم شماره 4 (پیاپی 36، زمستان 1386)

مجله غدد درون ریز و متابولیسم ایران
سال نهم شماره 4 (پیاپی 36، زمستان 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/10/11
  • تعداد عناوین: 16
|
  • سید محمد توانگر، هدیه مرادی تبریز، افسانه رجبیانی، باقر لاریجانی، رامین حشمت، آناهیتا لشکری، خدیجه ادبی، سیده پری سیما عظیمی صفحات 339-344
    مقدمه
    عوامل پیش آگهی دهنده ی متعددی در سرطان های تیروئید نقش دارند که از جمله مهم ترین آن ها مرحله ی بالینی تومور و وجود یا عدم وجود متاستاز دوردست است. nm23 یک ژن سرکوبگر متاستاز است و نقش آن در بسیاری از سرطان ها شناخته شده است. هدف این مطالعه بررسی بروز مارکر سلولی nm23 به روش ایمونوهیستوشیمی در تومورهای خوش خیم و بدخیم تیروئید و ارتباط آن با اندازه ی تومور، تهاجم عروقی و کپسولی و درگیری گره لنفاوی است.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه ی توصیفی، 200 نمونه از بلوک های پارافینی نئوپلاسم های تیروئید مشتمل بر 38 تومور خوش خیم و 162 مورد تومور بدخیم (131 مورد کارسینوم پاپیلری، 12 مورد کارسینوم فولیکولر، 17 مورد کارسینوم مدولری و 2 مورد کارسینوم آناپلاستیک) از نظر بروز مارکر nm23 با ایمونوهیستوشیمی به روش آویدین بیوتین پراکسیداز بررسی شدند. بیش از 10% رنگ آمیزی سیتوپلاسمی در سلول های توموری به عنوان مورد مثبت تلقی شد. ارتباط بین بروز nm23 و اندازه ی تومور، تهاجم عروقی یا کپسولی و درگیری غدد لنفاوی با استفاده از آزمون آماری مجذور خی مورد بررسی قرار گرفت و سطح معنی دار آزمون ها 05/0=p در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در آدنوم فولیکولر 40% موارد و در هرتل سل آدنوم 5/87% موارد nm23 مثبت بودند که تنها در آدنوم فولیکولر با افزایش اندازه ی تومور تعداد موارد مثبت nm23 افزایش یافت (04/0=P). فراوانی موارد مثبت nm23 در کارسینوم پاپیلری 2/67%، در کارسینوم فولیکولر 7/66% و در کارسینوم مدولری 7/64% بود که ارتباط معنی داری بین مثبت بودن nm23 و اندازه ی تومور، تهاجم عروقی، درگیری غده ی لنفاوی و تهاجم کپسول در هیچ کدام از تومورهای بدخیم به دست نیامد. در کارسینوم پاپیلری و مدولری ارزش اخباری منفی nm23 برای درگیری غدد لنفاوی بیش از 80% و در کارسینوم فولیکولر حساسیت و ارزش اخباری منفی nm23 برای تهاجم عروقی حدود 90% بود.
    نتیجه گیری
    عدم ارتباط معنی دار بین nm23 با عواملی که دال بر تهاجم (و احتمالا متاستاز) تومور است، نشان می دهد nm23 علی رغم نقش شناخته شده ی سرکوب متاستاز در بسیاری از تومورها، احتمالا نقش متفاوتی در سرطان های تیروئید دارد که برای یافتن این نقش به مطالعه های بیشتری نیاز است.
    کلیدواژگان: nm23، تیروئید، نئوپلاسم، ایمونوهیستوشیمی
  • بررسی بروز نشانگر سلولی رتینوبلاستوم (Rb) در نئوپلاسم های خوش خیم و بدخیم تیروئید
    سید محمد توانگر، زهرا مستخدمین حسینی، باقر لاریجانی، رامین حشمت، وحید حق پناه، خدیجه ادبی باویل علیایی، آناهیتا لشکری صفحات 345-350
    مقدمه
    عوامل متعددی در پاتوژنز نئوپلاسم های تیروئید نقش دارند. نقش موتاسیون ژن تضعیف کننده ی تومور Rb (رتینوبلاستوم) نیز در پاتوژنز بدخیمی تیروئید مطرح شده است. هدف این مطالعه بررسی میزان بروز ژن Rb در تومورهای تیروئید و ارتباط آن با سایر یافته های بالینی و میکروسکوپی به منظور استفاده ی احتمالی از آن برای افتراق نئوپلاسم های خوش خیم از بدخیم تیروئید و هم چنین به عنوان یک عامل پیش گویی کننده ی است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه ی مقطعی روی 200 نمونه از بلوک های پارافینی ثابت شده در فرمالین از ضایعه های تیروئید شامل 39 مورد تومور خوش خیم و 161 مورد تومور بدخیم رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی به روش آویدین بیوتین پراکسیداز با استفاده از مارکر Rb – 1 انجام شد. واکنش هسته ای بیش از 10% در سلول های توموری به عنوان مورد مثبت تلقی شد.
    یافته ها
    میزان موارد مثبت Rb در آدنوم فولیکولار 2/74%، آدنوم هرتل سل 5/87%، کارسینوم پاپیلاری 2/46%، کارسینوم فولیکولار 7/66%، کارسینوم مدولاری 4/29% و کارسینوم آناپلاستیک 50% بود. 9/76% تومورهای خوش خیم و 9/45% تومورهای بدخیم Rb را با یک طرح هسته ای بروز دادند. اما در بروز ژن Rb بین آدنوم فولیکولار و کارسینوم فولیکولار تفاوت واضحی یافت نشد و میزان بروز ژن Rb ارتباطی با وضعیت درگیری گره های لنفاوی و تهاجم عروقی یا کپسولی نداشت.
    نتیجه گیری
    بروز ژن Rb در تومورهای خوش خیم به طور واضح بیشتر از تومورهای بدخیم بود (001/0=p) که این رابطه در زنان معنی دار بود در حالی که در مردان چنین ارتباطی مشاهده نشد. به نظر می رسد غیرفعال شدن ژن Rb در پاتوژنز بدخیمی در نئوپلاسم های تیروئید نقش دارد و با توجه به شیوع بیشتر تومورهای تیروئید در زنان شاید رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی پروتئین Rb بتواند در افتراق بین تومورهای خوش خیم و بدخیم تیروئید همراه با مورفولوژی کمک کننده باشد ولی در افتراق بین آدنوم فولیکولار و کارسینوم فولیکولار کمک کننده نیست.
    کلیدواژگان: تیروئید، نئوپلاسم، خوش خیم، بد خیم، ژن رتینوبلاستوم، ایمونوهیستوشیمی
  • عارف هومن، مهدی مقربی، نریمان مصفا، فرج تابعی، بابک شفیعی، عیسی نشاندار اصلی صفحات 351-356
    مقدمه
    با توجه به اینکه نارسایی هایی کروموزومی لنفوسیت ها به دنبال تشعشع می تواند خود را به صورت افزایش تعداد سلول های حاوی micro nuclei نمایان کند، در این مطالعه از روش ایمونولوژی (micro nuclei assay) MNA برای ارزیابی صدمه های سیتوتوکسیک تشعشع به سلول های لنفوسیت خون محیطی استفاده شده است. ید رادیواکتیو کاربرد های فراوانی اعم از تشخیص و درمان در پزشکی هسته ای دارد و از طرفی میزان اشعه ی تابیده شده و اثرهای بیولوژیک آن بسیار بالاتر از تابنده های گاما است. با توجه به تاثیر عوامل مختلفی همانند نوع تشعشع، دوز و نژاد در حساسیت به تشعشع و با توجه به اینکه تاکنون مطالعه ی مشابهی در کشور ایران خارج از محیط آزمایشگاه و بالینی برای ارزیابی صدمه های سیتوتوکسیک تشعشع در بیماران مورد تجویز داروهای رادیواکتیو انجام نشده است بررسی مربوطه انجام شد.
    مواد و روش ها
    تعداد 22 بیمار مبتلا به کانسر دیفرانسیه ی تیروئید که تحت درمان با 100 و یا 150 میلی کوری ید 131 رادیو اکتیو بودند، ارزیابی شدند. در این روش لنفوسیت های خون محیطی بعد از کشت توسط روش های ایمونولوژیک جدا سازی شدند و با مقایسه ی تعداد مایکرونوکلئی های لنفوسیت های خون محیطی قبل و یک هفته بعد از درمان با ید رادیواکتیو آسیب های کروموزومی به طور غیرمستقیم ارزیابی شدند.
    یافته ها
    متوسط تعداد مایکرونوکلئی ها در 100 لنفوسیت دو هسته ای در کل افراد مورد مطالعه قبل از درمان با ید رادیواکتیو 2/2±3/6 عدد و یک هفته بعد از درمان 1/3±6/9 بود که این تفاوت از نظر آماری معنی دار است (05/0p<).
    نتیجه گیری
    دوز های بالای ید 131 رادیواکتیو که برای درمان بعد از جراحی بدخیمی های تیروئیدی به کار می رود می تواند منجر به ایجاد شکستگی های کروموزومی می شود و میزان سلول های لنفوسیت حاوی مایکرونوکلئی را به عنوان یک مارکر غیرمستقیم نارسایی های کروموزومی افزایش می دهد که می توانند زمینه ای برای ایجاد ترانسلوکاسیون های بعدی باشند. متوسط افزایش در تعداد لنفوسیت های حاوی میکرونوکلئی بعد از درمان به نسبت قبل در مطالعه ی ما به نسبت چند مطالعه ی معدود و مشابه دیگر متفاوت بود که می تواند بیانگر تاثیر عوامل مداخله گر دیگری اعم از نژاد در میزان حساسیت به تشعشع در افراد مختلف باشد.
    کلیدواژگان: میکرونوکلئی، کانسر تیروئید، ید درمانی، لنفوسیت، تشعشع، نارسایی کروموزومی، آسیب سلولی
  • مجید ولی زاده، لیلا حمزه لو، مهران ستاره، نورالدین موسوی نسب صفحات 357-364
    مقدمه
    شکستگی لگن (هیپ) از عوارض جدی و خطرناک استئوپوروز است که به عنوان یک مشکل مهم بهداشتی شناخته شده است. این مشکل 20% از تخت های بخش ارتوپدی را در بیشتر کشورهای دنیا به خود اختصاص داده است و هزینه های زیادی را به جوامع تحمیل می کند. با توجه به کمبود اطلاعات آماری در کشور، برآن شدیم تا بروز شکستگی هیپ را در زنجان هماهنگ با طرح ملی استئوپوروز در ایران بررسی کنیم.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه پرونده ی همه ی کسانی که از فروردین 1382 تا اسفند 1383 با تشخیص نهایی شکستگی هیپ (اینترتروکانتریک، ساب تروکانتریک، تروکانتریک و گردن فمور) از بیمارستان شفیعیه ی زنجان که تنها مرکز ارجاعی شکستگی هیپ در این استان است ترخیص شده بودند، بررسی شد.
    یافته ها
    از کل 490 مورد شکستگی هیپ، 337 مورد شکستگی، قابل انتساب به استئوپروز و نامتناسب با ترومای وارد شده بودند. از بین شکستگی های قابل انتساب به استئوپروز 69/57% شکستگی ها در مردان و 42/41% شکستگی ها در زنان رخ داده بود، که اغلب ساکن شهر بودند. (1/61%) حداکثر فراوانی شکستگی ها در گروه سنی 79-70 بوده و متوسط سن شکستگی 24/71 بود. (34/71 در مردان و 09/71 در زنان). 8/58% شکستگی ها در اثر زمین خوردن ساده یا سقوط از پله رخ داده بود. 27% شکستگی ها در فصل زمستان رخ داده بود ولی از نظر فصل وقوع شکستگی تفاوت معنی داری در بین فصول مشاهده نشد. متوسط طول مدت اقامت در بیمارستان 12/8 روز بود. از 337 شکستگی قابل انتساب به استئوپروز میزان مرگ در بیمارستان 45/4% بود. برخلاف بسیاری از گزارش های شکستگی هیپ در دنیا که طبق آن ها شکستگی در زنان شایع تر است، در این مطالعه شکستگی در همه ی گروه های سنی در مردان بیشتر از زنان بود. گر چه این اختلاف در گروه های سنی از نظر آماری معنی دار نبود در کل، اختلاف معنی داری در بروز شکستگی بین زن و مرد مشاهده شد که مشابه یافته های مطالعه ی دکتر معیری و همکاران در مورد اپیدمیولوژی شکستگی هیپ در ایران است.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه 50% شکستگی ها قبل از 70 سالگی رخ داده بود به نظر می رسد مداخله های زودرس برای پیشگیری از استئوپروز به خصوص در مردان نیاز است و علت این مساله که شکستگی های استئوپروتیک در مردان شایع تر است، بررسی های بیشتری را می طلبد.
    کلیدواژگان: شکستگی هیپ، استئوپروز، گذشته نگر، زنجان
  • فرهاد حسین پناه، مهدی رامبد، حامدرضا غفاری، فریدون عزیزی صفحات 365-373
    مقدمه
    یافته های متناقضی در مورد نقش ویتامین D در تعیین تراکم استخوان (BMD)، به ویژه در موارد کمبود خفیف تر ویتامین D وجود دارد. هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی ارتباط احتمالی ویتامین D و BMD در یک مطالعه ی جمعیتی در زنان یائسه ی سالم بود.
    مواد و روش ها
    245 زن یائسه که به طور تصادفی از طرح قند و لیپید تهران انتخاب شده بودند، با محدوده سنی 40 تا 80 سال مورد مطالعه قرار گرفتند. BMD مهره های کمری و پروگزیمال استخوان فمور توسط روش dual X-rayabsorptiometry اندازه گیری شد. علاوه بر اطلاعات دموگرافیک و تن سنجی، سطوح سرمی ویتامین D، پاراتورمون (PTH)، کلسیم، فسفر و آلکالن فسفاتاز تعیین شد. از آنالیزهای دومتغیره و چند متغیره برای بررسی ارتباط ویتامین D، BMD و سایر متغیرهای بالینی و بیوشیمیایی استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین سن 7±58 و مدت زمان یائسگی 8/6±4/9 سال بود. میانگین ویتامین D سرم ng/mL 9/24±3/29 بود. در مجموع 2/5٪ (13=n) و 6/37٪ (92=n) زنان سطوح ویتامین D به ترتیب کمتر از ng/mL 10 و ng/mL 20-11 داشتند. ویتامین D با LnPTH ارتباط معکوس داشت (01/0.
    کلیدواژگان: ویتامین D، تراکم توده ی استخوان (BMD)، پاراتورمون (PTH)، یائسه، پوکی استخوان
  • افسانه طلایی، مسعود امینی، سیامک عالیخانی، علیرضا دلاوری، علیرضا مهدوی صفحات 375-382
    مقدمه
    با شیوع روزافزون بیماری های قلبی عروقی به عنوان علت عمده ی مرگ و میر لازم است شاخص هایی برای شناسایی عوامل خطرساز این بیماری ها از جمله فشار خون تعیین شود. اندازه ی دور کمر یکی ازشاخص های شناسایی فشار خون می باشد. از آنجا که نژادهای مختلف حدنصاب های مختلف دور کمر را در ارتباط با فشار خون دارند، لازم است که حدنصاب مناسب دور کمر در ارتباط با فشار خون در ایرانی ها مشخص شود. مطالعه ی حاضر برای تعیین حدنصاب (cutpoint) دور کمر در ارتباط با فشار خون می باشد.
    مواد و روش ها
    83772 نفر شامل 41775 مرد و 41997 نفر زن از افراد 18 سال و بالاتر ساکن در شهرها و روستاهای کل کشور به روش خوشه ایانتخاب شدند. دور کمر افراد به سانتی متر توسط افراد آموزش دیده تعیین شد. عوامل خطرساز بیماری ها قلبی عروقی در این افراد با استفاده از شرح حال، مصاحبه و پر کردن پرسشنامه توسط افراد آموزش دیده و معاینه های کامل شامل اندازه گیری فشار خون، قد، وزن،BMI و نیز آزمایش های کلسترول و قندخون انجام شد.
    یافته ها
    حدنصاب دور کمر برای شناسایی فشار خون با استفاده از آنالیز منحنی روک در ارتباط با فشار خون cm89 برای مردان و cm 93 برای زنان در جمعیت ایرانی تعیین شد. حدنصاب برای مردان در محدوده 83 تا 7/90 و برای زنان 5/84 تا 95 در گروه های سنی مختلف بود.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان داد که حدنصاب دور کمر برای پیش بینی ایجاد فشار خون در ایرانی ها از سایر آسیایی هابیشتر بوده و مشابه مقادیر پیشنهاد شده در جمعیت های سفیدپوست است.
    کلیدواژگان: فشار خون، دور کمر، BMI، حدنصاب (cutpoint)
  • فرزاد حدائق، محمدرضا بزرگ منش، هادی هراتی، نوید سعادت، فریدون عزیزی صفحات 383-393
    مقدمه
    هدف از این مطالعه تعیین شیوع دیابت (جدید و از قبل تشخیص داده شده)، قند ناشتای مختل (IFG)، تحمل گلوکز مختل (IGT) و ترکیب IFG و IGT (IFG/IGT) و ارایه ی یک راهکار موثر برای غربالگری دیابت تازه تشخیص داده شده (پنهان) در یک نمونه ی بزرگ جمعیت شهر تهران بود.
    مواد و روش ها
    در یک جمعیت 9519 نفری از شرکت کنندگان بالای 20 سال مطالعه ی قند و لیپید تهران، شیوع استاندارد شده ی دیابت و دیگر گروه های دچار اختلال تحمل گلوکز بر اساس معیارهای سال 2003 انجمن دیابت آمریکا تعیین شد. تعداد غربالگری مورد نیاز (NNTS) برای تشخیص یک فرد مبتلا به دیابت پنهان با استفاده از مدل های رگرسیون لجستیکی به دست آمد.
    یافته ها
    شیوع دیابت تشخیص داده شده و پنهان، IFG، IGT و IFG/IGT در مردان به ترتیب 1/8، 1/5، 7/8، 4/5 و 0/4% و در زنان به ترتیب 0/10، 7/4، 3/6، 6/7 و 5/4% بود. دیابت پنهان با سابقه ی فامیلی دیابت، نمایه ی توده ی بدن (BMI) بالا (Kg/m2 25 (≥، چاقی شکمی، تری گلیسرید بالا، فشارخون بالا و HDL کلسترول پایین به طور معنی داری مرتبط بود. در مرد ها ترکیبی از BMI بالا، فشارخون بالا و سابقه ی فامیلی دیابت منجر به NNTS 6/1 (7/1-5/1: CI95%(و در زنان وجود سابقه ی فامیلی دیابت و چاقی شکمی منجر به NNTS 2/2 (4/2-1/2: CI95%(شد.
    نتیجه گیری
    تقریبا 32% از جمعیت بزرگسالان تهرانی دیابت یا درجه هایی از اختلال تحمل گلوکز داشتند. نزدیک به 40% کل دیابتی ها از دیابت خود اطلاع نداشتند. به نظر می رسد غربالگری افراد با سابقه فامیلی دیابت، BMI بالا، چاقی شکمی و فشارخون بالا برای تشخیص دیابت پنهان بازدهی بالایی دارد.
  • منوچهر شیروانی، کریم طاهرزاده صفحات 393-397
    مقدمه
    آکرومگالی یک بیماری چند سیستمی با موربیدیتی بالا همراه با کاهش طول عمر بیماران می باشد. در مطالعه ی حاضر یافته های جراحی ترانس اسفنوئیدال در 95 بیمار با میکرو یا ماکروآدنوم هیپوفیز که در طول 9 سال در بخش جراحی اعصاب بیمارستان شهدای تجریش مورد عمل قرار گرفته بودند، بررسی شده است.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت Case series روی تمام بیمارانی که با تشخیص آکرومگالی از ابتدای سال 1376 تا پایان سال 1384 در بخش جراحی مغز و اعصاب بیمارستان شهدای تجریش بستری و از طریق ترانس اسفنوئیدال تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند انجام شده است. تشخیص بیماری با علایم بالینی، بررسی هورمونی، CT اسکن و MRI غده ی هیپوفیز با تزریق به صورت دینامیک تایید شد.
    یافته ها
    48 بیمار زن و 47 مرد با میانگین سنی 12±2/39 سال و نسبت 1/1 بررسی شدند. شایع ترین تظاهر بالینی بزرگی انتها ها و صورت و طول مدت بیماری از شروع علایم تا تشخیص از 10 ماه تا 25 سال با میانگین 43±46 ماه بود. 70 مورد ماکروآدنوم و 25 مورد میکروآدنوم بودند که همه تحت عمل ترانس اسفنوئیدال قرار گرفتند. مرگ و میر وجود نداشت و موربیدیتی شامل دیابت بی مزه ی موقت در 80 مورد و دایم در یک بیمار، رینوره ی مایع مغزی نخاعی در 11 مورد و 4 مورد مننژیت بود که همگی با درمان طبی بهبود یافتند. 79 بیمار مورد پی گیری داشتند که میانگین مدت پی گیری 12±13 ماه بود. براساس GH کمتر از mL/ng 5 بهبودی و بروز درمان در 64% بیماران (76% در میکروآدنوم ها و 62% در ماکروآدنوم ها) و بر اساس GH کمتر از ng/mL5/2 در 51% موارد (65% در میکروآدنوم ها و 44% در ماکروآدنومها) مشاهده شد. در 5 مورد عود بیماری در فواصل زمانی 1 الی 4 سال مشاهده شد که در 4 مورد با عمل جراحی مجدد ترانس اسفنوئیدال کنترل شد و یک مورد نیز مورد رادیوتراپی قرار گرفت.
    نتیجه گیری
    جراحی ترانس اسفنوئیدال یک روش مناسب برای درمان بیماران مبتلا به آکرومگالی محسوب می شود
    کلیدواژگان: آکرومگالی، آدنوم ترشح کننده ی هورمون رشد، جراحی ترانس اسفنوئیدال
  • گلبن سهراب، گیتی ستوده، فریدون سیاسی، تیرنگ نیستانی، عباس رحیمی، مریم چمری صفحات 399-405
    مقدمه
    اغلب بیماران مبتلا به دیابت در طول زمان به فشار خون بالا مبتلا می شوند. آب انار دارای خواص آنتی اکسیدانی و ضد آترواسکلروزی است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مصرف آب انار بر فشارخون افراد مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد.
    مواد و روش ها
    این کارآزمایی بالینی تصادفی در 61 بیمار (4/8±9/54 ساله) مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به بنیاد امور بیماری ها خاص و انجمن دیابت ایران در سال 1384، در دو گروه تصادفی مورد مداخله (30 نفر) و شاهد (31 نفر)، انجام شد. افراد مورد مداخله به مدت 6 هفته روزانه 200 میلی لیتر آب انار خالص بدون هیچ افزودنی دریافت کردند. پرسشنامه های اطلاعات عمومی، بسامد خوراک نیمه کمی و یادآمد خوراک 24 ساعته از طریق مصاحبه ی حضوری گرفته شد اندازه گیری فشار خون و تن سنجی پیش و پس از مداخله انجام شد. آنالیز آماری با استفاده از برنامه SPSS و آزمون های تی زوجی، تی، مجذور خی و آنالیز کوواریانس انجام شد.
    یافته ها
    میانگین نمایه ی توده ی بدن، مواد مغذی دریافتی، نوع داروهای مصرفی و فعالیت بدنی بیماران در طول مطالعه تغییری نداشت. اختلاف آماری معنی داری بین میانگین فشارخون سیستولی (001/0>(P و دیاستولی (05/0>(P پیش با پس از مداخله در گروه مصرف کننده ی آب انار مشاهده شد. هم چنین در گروه مصرف کننده ی آب انار در مقایسه با گروه شاهد کاهش معنی داری در فشار خون سیستولی (02/0>p) و دیاستولی (03/0>p) مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به اثر آب انار در کاهش فشارخون سیستولی و دیاستولی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 می توان آب انار را برای پیشگیری از فشار خون بالا در این بیماران توصیه نمود.
    کلیدواژگان: آب انار، دیابت نوع 2، فشارخون
  • الهام نورصادقی، اصغر قاسمی، مهدی هدایتی، مهناز آذرنیا، صالح زاهدی اصل صفحات 407-413
    مقدمه
    گروهی از بررسی ها نشان می دهند که کمبود منیزیم در عوارض قلبی عروقی مرتبط با دیابت شیرین نقش دارد. از این رو، در این مطالعه اثر طولانی مدت مصرف خوراکی منیزیم در پاسخ دهی آئورت ایزوله به کلرید پتاسیم و فنیل افرین بررسی گردید.
    مواد و روش ها
    60 عدد موش صحرایی نر با نژاد ویستار (250-180 گرم) به دو دسته ی دیابتی و دو دسته ی شاهد تقسیم شدند. یک گروه از هر دسته حیوانات دیابتی و سالم سولفات منیزیم اضافه شده در آب آشامیدنی و گروه دیگر تنها آب معمولی دریافت کردند. در انتهای 8 هفته، آئورت سینه ای با دقت جدا، به حلقه های 3-2 میلی متری تقسیم و به حمام بافت منتقل گردید. پس از آن بافت در معرض غلظت های 10، 20، 40، 60، 80 میلی مولار کلریدپتاسیم و نیز غلظت های9-10، 8-10،7-10، 6-10،5-10 مولار فنیل افرین به صورت تجمعی قرار گرفت و پاسخ های انقباضی با استفاده از ترانس دیوسر ایزومتریک ثبت شد. هم چنین در طول این مدت، هر 2 هفته یک بار، از حیوانات برای اندازه گیری گلوکز پلاسما خونگیری به عمل آمد.
    یافته ها
    پاسخ های انقباضی عروق به کلریدپتاسیم و فنیل افرین در گروه کنترل به طور معنی داری بالا تر از گروه دیابتی بود (05/0P<) و تفاوت معنی داری بین موش های درمان شده با منیزیم و موش های درمان نشده، یافت نشد. داده های حاصل از حداکثر پاسخ انقباضی عروق به به کلرید پتاسیم 31/0±91/2، 18/0±79/2، 16/0±37/2 و 11/0±42/2 و بیشترین پاسخ به فنیل افرین 17/0±25/3، 25/0±12/3، 33/0±57/2 و 21/0±73/2 (گرم به ازای میلی مترمربع) به ترتیب در گروه های شاهد، شاهد دریافت کننده ی منیزیم، دیابتی و دیابتی دریافت کننده ی منیزیم بوده است. از سوی دیگر، بین موش های درمان شده با منیزیم و موش های درمان نشده تفاوت معنی داری در گلوکز پلاسما مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    مصرف خوراکی منیزیم به مدت 8 هفته تاثیر قابل ملاحظه ای در انقباض پذیری آئورت ایزوله ی مدل تجربی دیابت نوع 1 ندارد.
    کلیدواژگان: منیزیم، آئورت سینه ای، موش صحرایی، دیابت، استرپتوزوتوسین
  • اصغر قاسمی، فرزانه فرجی، فراز والایی، کتایون صداقت، صالح زاهدی اصل صفحات 415-422
    مقدمه
    در بسیاری از مطالعه ها تاثیر استرس بر سیستم قلبی عروقی نشان داده شده است اما برگشت پذیری این اثر تاکنون خیلی مورد مطالعه قرار نگرفته است. هدف از این مطالعه تعیین برگشت پذیری تغییرهای ایجاد شده در اثر استرس روانی و فیزیکی بر پاسخ دهی آئورت جدا شده ی موش صحرایی بود.
    مواد و روش ها
    36 سر موش صحرایی نر در سه گروه شاهد، استرس فیزیکی و استرس روانی تقسیم بندی شدند. تمام حیوانات در شرایط متعارف 12 ساعت تاریکی و 12 ساعت روشنایی و دمای 2±23 درجه ی سانتی گراد با دسترسی آزاد به آب و غذا نگهداری شدند. گروه های استرس به مدت سه هفته تحت استرس فیزیکی و روانی با استفاده از Communication Box قرار گرفتند. استرس فیزیکی با اعمال جریان الکتریکی به میزان 1 میلی آمپر، 1 هرتز، با طول 10 ثانیه در هر دقیقه و به مدت یک ساعت، دو بار در روز انجام شد و استرس روانی در اثر مشاهده ی موش های تحت استرس فیزیکی اعمال شد. بعد از یک ماه دوره ی بازگشت از زمان اتمام استرس پاسخ دهی آئورت جدا شده به فنیل افرین و کلریدپتاسیم با استفاده از ترانس دیوسر ایزومتریک بررسی شد.
    یافته ها
    یافته های حاصل از این مطالعه نشان داد که یک ماه دوره ی بازگشت بعد از استرس، سبب برگشت سطح کورتیکوسترون سرم و پاسخ دهی آئورت در موش به حد طبیعی شده است هم چنین وزن غده ی فوق کلیه که در اثر استرس فیزیکی افزایش پیدا کرده بود، یک ماه پس از قطع استرس به حد طبیعی بازگشت.
    نتیجه گیری
    اثرهای استرس روانی و فیزیکی بر تانسیون (انقباض) آئورت جدا شده در موش صحرایی پایدار نیست.
    کلیدواژگان: استرس فیزیکی، استرس روانی، برگشت پذیری، آئورت، موش صحرایی، کورتیکوسترون، تانسیون
  • حسین حیات غیبی، اسحق کریمی، معصومه یوسفی صفحات 423-427
    مقدمه
    شاهدانه گیاهی تغذیه ای و مخدر است. دانه ی کامل گیاه تقریبا حاوی 3 درصد اسید چرب اشباع و 28 درصد اسید چرب غیر اشباع است. این مطالعه با هدف بررسی اثر تغذیه با شاهدانه بر پروفایل لیپید سرم خون موش صحرایی انجام شد.
    مواد و روش ها
    پس از دوره ی انطباق در صبح روز اول مطالعه تغذیه ی حیوانات متوقف شد و پس از 14 ساعت گرسنگی حیوانات با ترکیب زایلازین/کتامین بیهوش شدند و 2 میلی لیتر خون از قلب آن ها گرفته شد. موش ها علاوه بر دسترسی آزاد به غذای معمولی پلت (AIN-93M تعدیل شده) روزانه با g/Kg5 از محلول پودر شاهدانه ی 40 درصد به وسیله گاواژ به مدت 30 روز تغذیه شدند و در روز آخر مطالعه مثل روز نخست از آن ها خونگیری شد. متغیر های لیپیدی با روش های آنزیمی کالریمتری اندازه گیری شد.
    یافته ها
    علی رغم وجود اسید های چرب ضروری (ω3،ω6) که به مقدار زیاد در شاهدانه وجود دارد، تغذیه ی کوتاه مدت با مکمل شاهدانه در موش صحرایی پروفایل لیپید را بهبود نبخشید. تری گلسیرید، کلسترول تام و LDL-C ناشتا افزایش یافت. میزان HDL-C کاهش یافت در واقع هیچ یک از تغییرهای فوق معنی دار (05/0>(P نبود.
    نتیجه گیری
    واریته ی اصفهانی گیاه شاهدانه دارای مقادیر زیادی از ترکیبات مخدره مانند تتراهیدروکانابینول ها (THCs) است که پروفایل لیپید را تعدیل نمی کند. به نظر می رسد که در صورت مصرف طولانی مدت، شاهدانه ی اصفهان منجر به اختلال لیپیدی خون می شود.
    کلیدواژگان: شاهدانه، پروفایل لیپید، موش صحرای نر، تتراهیدروکانابینول
  • مهدی صائب، سعید نظیفی، آزاده بیضایی، رضا قیصری، جعفر جلالی صفحات 429-437
    مقدمه
    چربی های غیر اشباع سطح لپتین سرم را کم می کنند و روغن پسته ی وحشی غنی از اسیدهای چرب غیر اشباع است. با توجه به این اثر و تاثیر متقابل لپتین و هورمون های تیروئید، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مصرف خوراکی روغن پسته وحشی بر میزان لپتین و ارتباط آن با هورمون های تیروئید است.
    مواد و روش ها
    28 قطعه موش صحرایی نر سالم بالغ انتخاب و به شکل تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول به عنوان گروه شاهد رژیم غذایی عادی و سایر گروه ها به میزان 5، 10 و 20 درصد روغن پسته وحشی دریافت کردند. سنجش هورمون های تیروئید (T3-T4) به روش رادیوایمونواسی و سنجش fT3وfT4 و لپتین به روش الیزا انجام شد.
    یافته ها
    با افزایش درصد میزان روغن پسته ی وحشی در جیره ی غذایی با گذشت 60 روز، سطح سرمی لپتین کاهش یافت. در گروه شاهد که رژیم غذایی عادی داشتند، تغییرات قابل ملاحظه نبود. نشان داد اثر روغن پسته ی وحشی بر میزان لپتین سرم موش صحرایی وابسته به دوز نیست. روند کاهش سطح سرمی لپتین در گروه تغذیه شده با روغن پسته ی وحشی 10 درصد نیز از لحاظ آماری معنی دار نبود (05/0P>). اما اختلاف بین گروه ها معنی دار بود. ضریب همبستگی پیرسون بین میزان لپتین و هورمون های تیروئیدی در زمان های مختلف خون گیری محاسبه شد. در گروه شاهد ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت. در گروه دوم (تغذیه با روغن پسته ی وحشی 5 درصد) در مرحله ی سوم خونگیری (روز 30)، بین میزان لپتین با T4 و fT3 همبستگی منفی و معنی دار و بین میزان لپتین و fT4 همبستگی مثبت و معنی دار دیده شد. در گروه سوم (تغذیه با روغن پسته وحشی 10 درصد)، در مرحله پنجم خونگیری (روز 60)، بین میزان لپتین و fT4 همبستگی مثبت و معنی دار و در گروه چهارم (تغذیه با روغن پسته ی وحشی 20 درصد)، در مرحله ی دوم خونگیری (روز 15)، بین میزان لپتین و fT3 همبستگی منفی و معنی دار مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به این که در روغن پسته ی وحشی درصد قابل توجهی اسیدهای چرب غیر قابل اشباع وجود دارد، کاهش سطح لپتین سرم خون موش های صحرایی مورد مطالعه را می توان به اثر اسیدهای چرب غیر اشباع بر سطح لپتین سرم خون مربوط دانست. بنابراین مصرف خوراکی روغن پسته ی وحشی در کاهش سطح سرمی لپتین و LDL - کلسترول سرم موثر است و ارتباط آن با هورمون های تیروئید و پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی مثبت است.
    کلیدواژگان: روغن پسته ی وحشی (بنه)، لپتین، هورمون های تیروئید، موش صحرایی نر
  • مقاله مروری
  • حسین دلشاد صفحات 439-454
    کمبود ید عامل تاخیر رشد و نمو و شایع ترین علت قابل کنترل آسیب های مغزی در دنیای امروزی به شمار می رود که حدود 2 میلیارد نفر (38 درصد کل جمعیت جهان) از 130 کشور دنیا را در معرض خطر قرار داده است. ید در ساختمان هورمون های تیروئید شرکت نموده، کمبود آن منجر به تولید ناکافی هورمون تیروئید می شود. زمانی این کمبود به عنوان یک مشکل ناچیز تصور می شد که تنها باعث بزرگی تیروئید یا گواتر می شد، اما امروزه تاثیر آن بر تکامل مغز در حال رشد و پیشرفت های اجتماعی و اقتصادی بسیاری از کشور ها به خوبی آشکار شده است. تاریخچه ی کمبود ید با مروری بر تاریخ گواتر و کرتینیسم آغاز می شود. اولین گزارش ها در مورد گواتر و کرتینیسم به تمدن های قدیم چینی و هندو و سپس یونان و رم باستان نسبت داده می شود. اولین توصیف جامع این پدیده ها در زمان رنسانس اتفاق افتاد. در قرن 17 و 18 بر مطالعه های علمی افزوده شد و اولین بار در سال 1754 میلادی واژه ی «کرتن» در دایراه المعارف دیدروتز تعریف شد. قرن نوزدهم آغاز کوشش های جدی برای کنترل این مشکل بود، اما در نیمه های دوم قرن بیستم دانش لازم برای پیشگیری و کنترل موثر کمبود ید نصیب بشر شد. فعالیت های امروز بشر در زمینه ی کنترل و پیشگیری اختلالات ناشی از کمبود ید مدیون کارهای دیوید مارین است که در سال 1915 میلادی اعلام نمود: «گواتر آندمیک سهل ترین بیماری شناخته شده ی قابل پیشگیری است». در همان سال هانزینگر استفاده از نمک های یددار را برای کنترل گواتر در کشور سوئیس پیشنهاد کرد. پیشرفت های قابل توجهی در ریشه کن نمودن کمبود ید در چند دهه ی اخیر نصیب بشر شده است. تعداد کشورهای درگیر کمبود ید به عنوان یک مشکل بهداشت عمومی از 110 کشور در سال 1993 به 45 کشور در سال 2003 کاهش یافته است. با وجود این، هنوز 45 میلیون نوزاد در سال پا به دنیایی می گذارند که آن ها را در معرض خطر آسیب های مغزی ناشی از کمبود ید قرار می دهد. پایش برنامه های کنترل و پیشگیری از اختلالات ناشی از کمبود ید و آموزش جامعه دو رکن اساسی برای پایداری کفایت یدرسانی جوامع محسوب می شوند. پیشرفت های به دست آمده در برخی از کشور ها از جمله ایران، چین، کامرون و پرو نشان داده است که دسترسی به دریافت کافی ید و پایداری آن در جامعه امکان پذیر است.
    کلیدواژگان: اختلالات ناشی از کمبود ید (IDD)، گواتر، ید
  • گزارش موردی
  • حاجیه بی بی شهبازیان، مهرنوش ذاکر کیش، ناهید شهبازیان صفحات 455-460
    تومورهای آندروژن ساز آدرنال تومورهای نادری هستند. این تومورها می توانند به صورت آدنوما یا کارسینوما باشند. در مقاله ی حاضر سه بیمار معرفی می شوند که یکی از آن ها دختر 14 سال های است که با هیرسوتیسم و ویریلیسم و آمنوره ی اولیه مراجعه نمود و در بررسی یک آدنوم آندروژن ساز آدرنال در وی تشخیص داده شد. سطح تستوسترون و دهیدرواپی آندرسترون سولفات در این بیمار بسیار بالا ولی سایر هورمون های آدرنال طبیعی بود. بیمار دوم دختر بچه ی هفت سال های است که با هیرسوتیسم، ویریلیسم، چهره ی کوشینگوئید، آکنه، افزایش وزن و توده ی بزرگ شکمی مراجعه نمود و در بررسی های انجام شده کارسینومای آدرنال مولد کورتیزول، تستوسترون و دهیدرواپی آندرسترون سولفات برای وی تشخیص داده شد. بیمار سوم پسربچه ی 10 ماهه ای است که به علت افزایش وزن شدید، چهره ی کوشینگوئید، آکنه و رویش موهای زهار مراجعه کرد و در بررسی انجام شده سطح DHEAS، تستوسترون و کورتیزول بالا ناشی از کارسینوم قشر آدرنال تشخیص داده شد. در این مقاله راجع به علایم، روش های تشخیص، درمان و پیش آگهی این تومورها بحث شده است.
    کلیدواژگان: آندروژن، تومور آدرنال، آدنوما، کارسینوما
  • اخبار همایش ها
    صفحه 461
    مقدمه
    گروهی از بررسی ها نشان می دهند که کمبود منیزیم در عوارض قلبی عروقی مرتبط با دیابت شیرین نقش دارد. از این رو، در این مطالعه اثر طولانی مدت مصرف خوراکی منیزیم در پاسخ دهی آئورت ایزوله به کلرید پتاسیم و فنیل افرین بررسی گردید.
    مواد و روش ها
    60 عدد موش صحرایی نر با نژاد ویستار (250-180 گرم) به دو دسته ی دیابتی و دو دسته ی شاهد تقسیم شدند. یک گروه از هر دسته حیوانات دیابتی و سالم سولفات منیزیم اضافه شده در آب آشامیدنی و گروه دیگر تنها آب معمولی دریافت کردند. در انتهای 8 هفته، آئورت سینه ای با دقت جدا، به حلقه های 3-2 میلی متری تقسیم و به حمام بافت منتقل گردید. پس از آن بافت در معرض غلظت های 10، 20، 40، 60، 80 میلی مولار کلریدپتاسیم و نیز غلظت های9-10، 8-10،7-10، 6-10،5-10 مولار فنیل افرین به صورت تجمعی قرار گرفت و پاسخ های انقباضی با استفاده از ترانس دیوسر ایزومتریک ثبت شد. هم چنین در طول این مدت، هر 2 هفته یک بار، از حیوانات برای اندازه گیری گلوکز پلاسما خونگیری به عمل آمد.
    یافته ها
    پاسخ های انقباضی عروق به کلریدپتاسیم و فنیل افرین در گروه کنترل به طور معنی داری بالا تر از گروه دیابتی بود (05/0P<) و تفاوت معنی داری بین موش های درمان شده با منیزیم و موش های درمان نشده، یافت نشد. داده های حاصل از حداکثر پاسخ انقباضی عروق به به کلرید پتاسیم 31/0±91/2، 18/0±79/2، 16/0±37/2 و 11/0±42/2 و بیشترین پاسخ به فنیل افرین 17/0±25/3، 25/0±12/3، 33/0±57/2 و 21/0±73/2 (گرم به ازای میلی مترمربع) به ترتیب در گروه های شاهد، شاهد دریافت کننده ی منیزیم، دیابتی و دیابتی دریافت کننده ی منیزیم بوده است. از سوی دیگر، بین موش های درمان شده با منیزیم و موش های درمان نشده تفاوت معنی داری در گلوکز پلاسما مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    مصرف خوراکی منیزیم به مدت 8 هفته تاثیر قابل ملاحظه ای در انقباض پذیری آئورت ایزوله ی مدل تجربی دیابت نوع 1 ندارد.
|
  • Dr. M. Tavangar, H. Moradi Tabriz, A. Rajabani, B. Larijani, R. Heshmat, A. Lashkari, Kh. Adabi, P. Azimi Pages 339-344
    Introduction
    Several prognostic factors affect the outcome of thyroid carcinomas including tumor stage and distant metastases. Nm23 is a metastasis suppressor gene and has a crucial role in the control of metastatic potential of several carcinomas. The aim of our study is to evaluate expression of nm23 marker in benign and malignant thyroid neoplasms using the immunohistochemistry method and to elucidate its relationship with tumor size, vascular or capsular invasion and lymph node involvement.
    Materials And Methods
    In a descriptive study, 200 paraffin blocks comprising of 38 benign and 162 malignant thyroid neoplasms stained with nm23 marker were studied. Cytoplasmic staining in more than 10% of cells was considered as positive. The relationship between nm23 and tumor size, vascular or capsular invasion, lymph node involvement was analysed using SPSS 11.5 software (p=0.05).
    Results
    There was 40% positive incidence of nm23 in follicular adenoma, 87.5% in hurthle cell adenoma, 67.2% in papillary carcinoma, 66.7% in follicular carcinoma, and 64.7% in medullary carcinoma. In follicular adenoma, frequency of nm23 positive tumors was directly correlated to tumor size (p=0.04). There are no statistically significant correlation between nm23 and tumor size, vascular or capsular invasion or lymph node involvement in malignant thyroid neoplasms. In papillary and medullary carcinoma, negative predictive value of nm23 for lymphnode involvement was over 80%. Also in follicular carcinoma, sensitivity and negative predictive value of nm23 for vascular invasion were approximately 90%.
    Discussion
    Lack of significant correlation between nm23 and tumor invasiveness (and probably metastasis) factors, demonstrate that although nm23 is a potentially metastasis suppressor gene, whereas in many other tumors it may play a different role in thyroid neoplasms, a role which necessitates further studies to be conducted.
    Keywords: Nm23, Thyroid, Neoplasm, Immunohistochemistry
  • Evaluation of Retinoblastoma Expression in Benign and Malignant Thyroid Neoplasms
    Dr. M. Tavangar Pages 345-350
    Introduction
    Several factors are involved in the thyroid tumourigenic process. The role of Retinoblastoma (Rb) tumor suppressor gene mutation in thyroid carcinogenesis has been discussed. In this study we investigated the expression of Retinoblastoma gene in thyroid neoplasms and its association with clinical and histological findings, to evaluate its ability in distinguishing benign and malignant thyroid neoplasms and as a prognostic factor.
    Materials And Methods
    The present cross sectional study investigated Avidin – Biotin immunohistochemistry using the Dako Rb – 1 clone in a series of 200 formalin – fixed, paraffin – embedded thyroid lesions, including 39 benign and 161 malignant neoplasms. Nuclear immunoreactivity in more than 10% of tumor cells was assessed as positive.
    Results
    Rb was positive in 74.2% of follicular adenoma, 87.5% of hurthle cell adenoma, 46.2% of papillary carcinoma, 66.7% of follicular carcinoma, 29.4% of medullary carcinoma and 50% of anaplastic carcinoma. Overall Rb nuclear immunoreactivity was observed in 76.9% of benign tumors and 45.9% of malignant lesions. No significant difference in Rb expression between follicular adenoma and follicular carcinoma was seen also no association was found between Rb expression and invasiveness in malignant tumors.
    Conclusion
    The results of this study indicate that Rb gene expression in benign thyroid tumors is significantly higher than in malignant ones (P=0.001), an association observed particularly in women. Rb gene inactivation is likely to play a role in malignant evolution of thyroid neoplasms and considering female predominance in thyroid tumors, Rb immunohistochemistry can potentially aid in the distinction between benign and malignant thyroid tumors in conjunction with morphology, but it is not helpful in differentiation between follicular adenoma and follicular carcinoma.
    Keywords: Thyroid, Neoplasm, Benign, Malignant, Retinoblastoma gene, Immunohistochemistry
  • A. Hooman, M. Mogharrabi, N. Mosaffa, F. Tabeie, B. Shafiee, E. Neshandar Asli Pages 351-356
    Introduction
    Cytological radiation damage to lymphocytes can result in augmentation of cells with micronuclei. In this study we investigated cytological radiation damage to peripheral blood lymphocytes using the micronuclei assay (MNA) method. Considering the value of Iodine-131 in diagnostic and therapeutic nuclear medicine and high absorbed dose of I131 radioiodine in comparison with gamma emitters and the effect of type of radiation, dose and species on radiosensitivity of patients, this study was conducted. To evaluating the cytological radiotoxicity of therapeutic radiotracers such as radioiodine I131.
    Materials And Methods
    We studied 22 patients with differential thyroid carcinoma who were referred for treatment with 100 or 150 mci I131. Before and one weak after treatment the peripheral lymphocytes were harvested and isolated by a cytological method and assayed for frequency of micronuclei as a marker of cytological radiotoxicity.
    Results
    The means of micronuclei in one hundred binuclear lymphocytes were 6.3±2.2 before treatment and and 9.6±3.1 after treatment, differences in the number of micronuclei being statistically significant (p value <0.05).
    Conclusions
    High doses of radioiodine therapy used after surgery for differentiated thyroid carcinoma can increase micronuclei among peripheral lymphocytes as an indirect marker of chromosomal aberrations and cytotoxic radiation damage.
    Keywords: Thyroid carcinoma, Radioiodine therapy, Mmicro nuclei, Lymphocyte, Radiation, Chromosomal aberration, Ccytotoxic damage
  • Dr M. Valizadeh, L. Hamzelou, Dr M. Setareh, Dr N. Mosavy Nasab Pages 357-364
    Introduction
    Hip fracture, the most serious complication of osteoporosis, imposes a heavy finanicial burden for treatment on any health system, and accounts for more than 20% of orthopedic beds in many countries. The aim of this study was to determine the incidence rate of hip fracture in Zanjan, Iran over a period of two years, (March 21, 2003 to March 21, 2005).
    Materials And Method
    In this study, we assessed all cases discharged with final diagnosis of hip fracture (Intertrochanteric, Subtrochanteric, Trochanteric and neck fracture) in Zanjan shafiyeh hospital, which is the only referal center for hip fracture in Zanjan province.
    Results
    Of 490 cases of hip fractures, admitted in the last two years, 337 cases were attributable to osteoporosis 57.9% of fractures were in males and 42.1% were in females. Most of the cases were urban residents. The highest incidence rate was observed in the group 70-79 year age group, mean age being 71.24 years, (71.34 -males and 71.09 yr- females). Causes of 58.8% of fractures were simple falls or falls from stairs 27% of fractures occurred in winter but there was no significant difference between seasons. The average time of hospitalization was 8.12 days. In the osteoporotic fracture group, hospital mortality rates were 4.45%.
    Conclusion
    In most reports worldwide, hip fracture is more prevalent in women, whereas in our study, hip fracture in all age groups was more prevalent in men. Since 50% of fractures occurred before the age of 70, early interventions for prevention of osteoporosis, particularly in men are necessary. Prevalence of osteoporotic fracture in men needs further study.
    Keywords: Hip fracture, Osteoporosis, Incidence, Retrospective, Zanjan
  • Dr F. Hosseinpanah, Dr M. Rambod, Dr Hr Ghafari, Dr F. Azizi Pages 365-373
    Introduction
    There are inconsistent data regarding the role of vitamin-D in determining bone mineral density (BMD) especially in less severe vitamin-D deficiency. The aim of this study was to investigate the possible association between 25(OH)D and BMD in healthy free-living postmenopausal women in a population-based study.
    Materials And Methods
    We enrolled 245 postmenopausal women, aged between 40 to 80 years, randomly selected from the Tehran Lipid and Glucose Study. Measurements of BMD were taken at the lumbar spine and upper femur by dual X-ray absorptiometry additional to demographic and anthropometric data, serum 25(OH)D, PTH, calcium, phosphorus and alkaline phosphatase were measured according to the currently used laboratory methods. Bivariate and multivariate analyses were used to explore the association between 25(OH)D, BMD and other clinical and biochemical variables.
    Results
    Mean age and duration of menopause were 58±7 and 9.4±6.8 years, respectively 25(OH)D (29.3±24.9 ng/ml) was <10 ng/ml and 11-20 ng/ml in 5.2% (n=13) and 37.6% (n=92) of women, respectively 25(OH)D correlated inversely with LnPTH (r=-0.25, p<0.01). However no association was found between 25(OH)D level and BMD at any of the skeletal scanning sites in bivariate analysis or multiple linear regression analyses, after adjusting for age, years since menopause, body mass index (BMI), calcium and LnPTH. In the multivariate analyses, BMD correlated inversely with LnPTH, in addition to age and BMI (R2=20%, p=0.03) only in femoral neck, but not at any other sites.
    Conclusion
    This study showed no association between 25(OH)D and BMD in postmenopausal women.
    Keywords: Vitamin D, Bone mineral density, Parathormone (PTH), Postmenopausal women, Osteoporosis
  • A. Talaei, M. Amini, S. Alikhani, A. Delavari, A. Mahdavi Pages 375-382
    Introduction
    Cardiovascular disease is the most important reason for mortality in many countries, and because of its increasing prevalence, it is vital to recognize the related risk factors. Hypertension is a major risk factor for CVD. Waist circumference (WC) cut point is a simple way to recognize hypertension. WC cut off points vary for different races, making it nessecary to determine WC cut off points in Iranians. This study was conducted to determine the waist circumference cut off in related to hypertension in Iran. Methods and Materials: We enrolled 83772 individuals, 41775 men and 41997 women, aged eighteen years and older from cities and villages throughout the country. The cut off point for waist circumference was determined and exams for blood glucose and COL, TG was done.
    Results
    Cut off points for waist circumference were determined for hypertension using the ROC curve analysis, yielding 89 cm for men and 93 cm for women.
    Conclusion
    These results showed that the cut off point for WC in Iran is higher than other Asians and is more similar to whites the present study shows that waist is ciruimference a strong determinant in relation to hypertension.
    Keywords: Hypertansion, Waist, BMI, Cut 0ff
  • Dr F. Hadaegh, Dr M. Bozorgmanesh, Dr H. Harati, Dr N. Saadat, Dr F. Azizi Pages 383-393
    Introduction
    The aim of this study was to determine the prevalences of diagnosed and undiagnosed diabetes mellitus, impaired fasting glucose (IFG), impaired glucose tolerance (IGT), and combined IFG/IGT and to develop an effective screening strategy for undiagnosed diabetes in a large urban Iranian community.
    Materials And Methods
    The study population included 9,519 participants of the Tehran Lipid and Glucose Study, aged ≥ 20 years, with full relevant clinical data. Age-standardized prevalence of diabetes and glucose intolerance categories were reported according to the 2003 American Diabetes Association definitions. The numbers needed to screen (NNTS) to find one person with undiagnosed diabetes were estimated from age-adjusted logistic regression models.
    Results
    The prevalences of diagnosed and undiagnosed diabetes, isolated IFG, isolated IGT, and combined IFG/IGT were 8.1%, 5.1%, 8.7%, 5.4% and 4.0% in men and 10%, 4.7%, 6.3%, 7.6%, and 4.5% in women respectively. Un-diagnosed diabetes was associated with family history of diabetes, increased body mass index (BMI ≥ 25 kg/m2), abdominal obesity, hypertriglyceridemia, hypertension and low HDL-C levels. Among men, a combination of increased BMI, hypertension, and family history of diabetes led to an NNTS of 1.6 (95%CI: 1.57-1.71) and among women a combination of family history of diabetes and abdominal obesity, yielded an NNTS of 2.2 (95%CI: 2.1-2.4).
    Conclusions
    Approximately 32% of Tehranian adults had either diabetes or some degree of other glucose tolerance abnormalities. Nearly 40% of total cases with diabetes were undiagnosed. Screening individuals with family history of diabetes, BMI25 kg/m2, abdominal obesity and hypertension may have substantial advantages.
    Keywords: Type 2 diabetes_IFG_IGT_Undiagnosed diabetes_Screening
  • M. Shirvani, K. Taherzadeh Pages 393-397
    Introduction
    Acromegaly, a multisystem disease, produced by growth hormone (GH) secreting pituitary adenomas, has devastating effects shortening life expectancy thus control of the disease is vital. Surgical removal of adenomas is the primary and standard treatment in these patients. In this study, results of trans-sphenoidal surgery in 95 patients admitted consecutively to the Shohada-e Tadjrish Hospital, over 9 years beginning 1996, were analyzed.
    Materials And Methods
    Data were collected retrospectively from files of all patients admitted to our hospital, over 9 years, and operated using a trans-sphenoidal approach. Clinical and radiological evaluations were reviewed and intra-operative findings, postoperative complications, immediate hormonal assay results and long term follow ups were analyzed.
    Results
    Forty eight patients were female and 47 male (1/1 ratio) with mean age of 39.2 ± 12 years. Acromegalic features were present in almost every patient with a mean duration of 46 ± 43 months. Macroadenomas were discovered in 70 patients and microadenomas in the other 25 there was no mortality. Postoperative complications were as follows: Temporary DI in 80, CSF rhinorrhea in 11 and meningitis in 4 (all were managed conservatively with only one case of permanent DI) 79 patients had follow up (mean 13±12 months) 64% of patients (76% of microadenomas and 62% of macroadenomas) had remission (post-operative GH < 5 ng/mL), but with remission criteria of GH < 2.5 ng/mL there was 51% remission rate (65% of microadenomas and 44% of macroadenomas). In five patients, following initial surgery, there was recurrence after 1 to 4 years, which was controlled in 4 of with a second trans-sphenoidal surgery, with the remaining one case being referred for radiotherapy.
    Keywords: Acromegaly, GH secreting pituitary adenoma, Trans, sphenoidal surgery
  • Sohrab, G. Sotoodeh, F. Siasi, T. Neiestani, A. Rahimi, M. Chamari Pages 399-405
    Introduction
    Diabetes causes hypertension in most diabetic patients. Pomegranate juice is known to have antioxidant and antiatherosclerotic properties the purpose of this study was to determine the effects of pomegranate juice consumption on blood pressure of type 2 diabetic patients.
    Materials And Methods
    In 1384, in a randomized clinical trial study, 61 diabetic patients (54.9±8.4 years old), attending the Special Diabetic Affairs Foundation and the Iranian Diabetic Society, were recruited, and were randomly allocated to either the pomegranate juice consumption or the control group. Patients in the pomegranate juice group consumed 200ml of pomegranate juice (sugar or additives free) daily for six weeks. The questionnaires for general characteristics, semi-quantitative food frequency and 24-hour food recall were completed by interview. Blood pressure and anthropometric measurements, including weight and height, were measured at baseline and at the end of the study. SPSS software was used for data analysis and Paired T-test, Independent T-test, Covariance analysis and Chi Square test were conducted.
    Results
    The mean body mass index, nutrients and fiber intake, drug intake and physical activity of patients did not change during the study. In the pomegranate juice consumption group, the mean systolic blood pressure (P< 0.001) and diastolic blood pressure (P< 0.05) were significantly decreased compared with baseline. The mean systolic blood pressure (P< 0.02) and diastolic blood pressure (P< 0.03) were significantly different between the pomegranate and control groups after intervention.
    Conclusion
    Considering the positive effect of pomegranate juice consumption in reducing systolic and diastolic blood pressure in diabetic type 2 patients it may be recommended for hypertension prevention in these patients.
    Keywords: Pomegranate juice, Diabetes type 2, Hypertension
  • E. Noursadeghi, A. Ghasemi, M. Hedayati, M. Azarnia, S. Zahediasl Pages 407-413
    Introduction
    Some studies suggest that magnesium deficiency contributes to the cardiovascular complications associated with diabetes mellitus. Hence the present study investigated the effects of orally administrated magnesium on isolated aorta contractility in response to KCl and Phenylephrine (Phe).
    Materials And Methods
    Sixty male Wister rats (180–250 g) were divided into two diabetic and two control groups. One sub group of each received magnesium sulfate in their drinking water, while two other groups, had only tap water. After 8 weeks, thoracic aorta was isolated, cut into 2-3 mm rings and mounted in an organ bath. The tissue was then exposed to cumulative doses of KCl (10, 20, 40, 60 and 80mM) and Phe (10-9, 10-8, 10-7, 10-6, and 10-5M) and contractions were measured by an isometric transducer. During the mentioned time, fasting blood samples were drawn every 2 weeks to measure plasma glucose level.
    Results
    Vasoconstrictive responses to KCl and Phe were significantly higher in control groups, compared to diabetic groups (P<.05) and there were no significant differences between Mg-treated and non Mg-treated rats. Maximal contractions to KCl were 2.91±0.31, 2.79±0.18, 2.37±0.16 and 2.42±0.11 and the maximal responses to Phe were 3.25±0.17, 3.12±0.25, 2.57±0.33and 2.73±.21 in control, Mg-treated control, diabetes and Mg-treated diabetic groups, respectively. No significant difference was found in plasma glucose between Mg-treated groups and non mg-treated groups.
    Conclusion
    Oral administration of magnesium for 8 weeks has no effect on isolated aorta contractility in diabetic rats.
    Keywords: Magnesium, Thoracic aorta, Rat, Diabetes, Streptozotocin
  • A. Ghasemi, F. Faraji, F. Valaee, K. Sedaghat, S. Zahedi Asl Pages 415-422
    Introduction
    Although data shows the effects of stress on the cardiovascular system, there is no information on their reversibility. The aim of this study is to determine the reversibility of stress effects on responsiveness of isolated rat aorta.
    Materials And Methods
    Thirty-six male rats were divided into three groups, the control, physical stress, and psychological stress groups. During study animals were kept in 12h/12h light/dark cycles at 23 ± 2 ºC and had free access to food and water. Stress was induced by the Communication Box for three weeks. Physical stress applied with electrical current (1mA, 1Hz, 10 sec/min) applied one hour twice daily. After one month recovery post stress responsiveness of isolated aorta to potassium chloride and phenylephrine were determined.
    Results
    The results of this study showed that one month recovery, following stress reverse, serum corticosterone and isolated aortic contractility in rats, so that no significant differences were observed between the control and stress groups the decreased adrenal weight coused by physical stress also reversed to normal one month after stopping the stress.
    Conclusion
    It can be concluded that effects of physical and psychological stress on isolated aortic tensions is not permanent, and can be reversed.
    Keywords: Physical stress, Psychological stress, Reversibility, Aorta, Rat, Corticosteron, Tension
  • Pages 423-427
    Introduction
    Hemp is considered a nutritional and narcotic plant whole hempseed has almost 3% saturated fatty acids and 28% unsaturated fatty acids. This study aimed at evaluating the effect of hempseed on lipid profiles of male rats.
    Materials And Methods
    After acclimatization, at the beginning of the experiment (day 0) animal feeding was stopped and after 14h fasting the animal was anesthetized by ketamine/xylazine combination and 2ml a heart sample blood was taken. The rats were fed normal diet (modified AIN-93M pellet) and 5g/Kg of hempseed powder solution (HPS 40%) via gavages daily for 30 days and at the end of experiment (day 31) blood samples were taken again. The lipid parameters were measured by enzymatic-colorimetric techniques.
    Results
    In spite of ω3, ω6 unsaturated fatty acids that are highly present in hempseed, short term hempseed feeding of hempseed additive in male rats did not improve lipid profile the mean fasting serum triglyceride, total cholesterol, LDL-C levels increased, while the mean fasting HDL-C decreased. In fact, no (p<0.05) statistical significant changes were observed in levels of the above mentioned parameters.
    Conclusion
    Obviously the Isfahanian variety of the Cannabis plant has high content of an orexigenic, narcotic component (Tetrahydrocannabinol: THC), which does not alter the lipid profiles of rats if used over a long time it may lead to development of dyslipidemia.
    Keywords: Hempseed, Lipid profile, Male rat, Tetrahydrocannabinol
  • Dr M. Saeb, Nazifi, A. Beizaee, Hr Gheisari, J. Jalaee Pages 429-437
    Introduction
    Unsaturated fatty acids are known to decrease serum leptin level. Considering that wild pistachio oil is a rich source of UFA and the reciprocal effects between leptin and thyroid hormones, the aim of the present study was to investigate the impact of dietary wild pistachio oil on serum leptin concentration and its relationship with thyroid hormones.
    Materials And Methods
    We took 28 healthy adult male rats and divided them randomly in to the four groups group 1 a control, and the other 3 groups received a normal diet without, 5, 10 and 20% of wild pistachio oil, respectively. RIA for thyroid hormones assay (T3 and T4) and ELISA for leptin, fT3 and fT4 measurement were used.
    Results
    After 60 days, serum leptin levels reduced with increasing wild pistachio oil concentration in the diet in the control group with normal diet, no significant alterations were seen. This reduction also was not statistically significant in the 10% wild pistachio oil group, whereas differences between groups were significant, indicating the increasing effects of increased amounts of wild pistachio oil percent on the reduction process observed. Pearson correlation coefficients were calculated between leptin and thyroid hormones in the different sampling times. Control group did not have any significant correlation. In group 2 (fed with 5% wild pistachio oil), leptin concentration had a negative significant correlation with T4 and fT3 and a positive significant correlation with fT4 in the third stage of sampling (day 30). A positive significant correlation between leptin concentration and fT4 in the fifth stage of bleeding (day 60) was observed in group 3 (fed with 10% wild pistachio oil). In group 4 (fed with 20 % wild pistachio oil) a significant negative correlation between leptin concentration and fT3 was observed in the second stage of sampling (day 15).
    Conclusion
    Wild pistachio oil has a high content of unsaturated fatty acids, and reductins in serum leptin levels in the rats studied can be due to these acids. Oral consumption of wild pistachio oil has a positive effect on reductiong leptin and LDL-cholesterol thyroid hormones and prevention of cardiovascular diseases.
    Keywords: Wild pistachio oil (Pistacia atlantica subspecies mutica), Leptin, Thyroid hormones, Male rat
  • Dr H. Delshad Pages 439-454
    Introduction
    Iodine deficiency today is a risk factor for delayed growth and development and is the most common preventable cause of brain damage worldwide. Over of 2 billion (38%) of the world’s population from 130 countries are at risk. Iodine deficiency causes inadequate thyroid hormone production, iodine being essential constituent of the thyroid hormone. Iodine deficiency was once considered a minor problem, causing goiter however it is now known that the effects on the developing brain are much more deadly, and constitute a threat to the social and economic development of many countries. The history of iodine deficiency began with the first reports of goiter and cretinism, dating back to the ancient civilizations, the Chinese and Hindu cultures and then to Greece and Rome. The first detailed descriptions of these subjects, and documentation of the word “cretin” appeared in Diderot’s encyclopedia in 1754, to refer to an “imbecile who is deaf, dumb with a goiter hanging down to the waist”, at that time widely present in Switzerland, southern France and Northern Italy. The 19th century marked the beginning of serious attempts to control the problem, however, not until the latter half of the 20th century that the necessary knowledge for effective prevention and control was acquired present-day practice is based on the work of David Marine, who in 1915, declared that “endemic goiter is the easiest known disease to prevent.” In the same year, Hunziger proposed that iodized salt be used for goiter control in Switzerland. Today the number of countries with iodine deficiency as a public health problem has decreased from 110 to 45, between 1993 and 2003. An estimated 41 million annual newborns still come into the world unprotected from brain damage as a result of iodine deficiency. Monitoring of IDD elimination programs and education are two of the crucial elements for sustainability. Successes in some countries, e.g., Iran, China, Cameroon and Peru, show that sustainable optimal iodine nutrition is possible.
    Keywords: Iodin Deficiency Disorder (IDD), Goiter, Iodine
  • Dr H. Shahbazian, Dr M. Zakerkish, Dr N. Shahbazian Pages 455-460
    Adrenal tumors that secrete androgens are rare the tumor may be an adenoma or a carcinoma. This paper discusses the signs and symptoms, diagnostic methods, treatment and prognosis of these tumors, witnessed in 3 cases of androgen producing adrenal tumors. The first case was a 14 year old girl presented with hirsutism and virilism and primary amenorrhea. Testosterone and DHEAS showed very high levels while other adrenal hormones were within in normal limits. A pure androgen producing adrenal adenoma was diagnosed in this patient. The second case was a 7 year old girl with hirsutism, virilism and cushingoid facial features, acne and weight gain and a large abdominal mass. An adrenal carcinoma producing cortisol, testosterone, and DHEAS was diagnosed in this patient. The third case was a 10 month old baby with weight gain cushingoid facial features, acne and growth of pubic hair. High level of DHEAS, testosterone and cortisol due to an adrenocortical carcinoma, detected in this patient.
    Keywords: Androgen, Adrenal Tumor, Adenoma, Carcinoma