فهرست مطالب

نشریه زن در توسعه و سیاست
سال سوم شماره 3 (پاییز 1384)

  • تاریخ انتشار: 1384/08/11
  • تعداد عناوین: 9
|
  • صادق آیینه وند صفحه 5
    موضوع این مقاله، حضور زن در جامعه اسلامی است. زن در سه حوزه علمی، اجتماعی و اقتصادی مورد بحث قرار گرفته و رابطه بین نگاه حاکمیت اسلامی بر مبنای عمل به سیره نبوی و علوی و حضور اجتماعی زن و برعکس فاصله حاکمان از عمل به سیره مورد توجه این مقاله بوده است. نویسنده سعی داشته که بین آنچه در میراث و تمدن اسلامی که حاصل عملکرد حاکمان است، با آنچه اصل اسلام و بر مبنای عمل به سیره نبوی و علوی است، فرق نهد. در نتیجه، حاصل پژوهش مبین عدم منع برای حضور اجتماعی زنان است و با استناد به سیره، می توان گفت، حضور زن در جامعه اسلامی مورد تایید و تاکید بوده است.
    کلیدواژگان: زن، جامعه اسلامی، عصر نبوی، عصر علوی، سیره
  • علی اصغر سعیدی صفحه 27
    رشد کمی سازمان های غیر دولتی زنان در دهه 1370 خورشیدی، پدیده ای است که رابطه دولت و این سازمان ها را تحت تاثیر قرار داده است. با توجه به تاکید قانون اساسی، برنامه های توسعه، گروه های سیاسی و اجتماعی و نخبگان فکری جامعه بر اهمیت موضوع، رشد کمی این سازمان ها، دلالت بر گسترش کیفی سازمان های غیردولتی ندارد. بررسی آسیب شناسانه این رابطه بر چهار محور همکاری، تعارض، تکمیل و تخاصم، ظرفیت و امکان توانمندسازی افراد در درون این سازمان ها را نشان می دهد. از یک سو دستگاه های مختلف اجرایی دولت، به دنبال قانونمندکردن امور نظارت بر این سازمان ها هستند و از سوی دیگر گروه های اجتماعی و نخبگان فکری معتقدند، دولت نباید به ایجاد تشکل های مردمی مبادرت ورزد، چرا که انجام این کار توان و ظرفیت این سازمان ها را به تدریج تحلیل می برد. همین امر نشان می دهد که تعیین نسبت بهینه رابطه دولت و سازمان های غیردولتی زنان اهمیت بسزایی دارد. این مقاله به بررسی این رابطه می پردازد تا مشخص شود آسیب های این رابطه کدامند و بر اساس چه محوری می توان رابطه ای بهینه را سامان داد تا سازمان های غیر دولتی زنان بتوانند در آن موقعیت، شرایط اجتماعی - اقتصادی زنان را بهبود بخشند. بر این اساس، نتایج بحث های گروه متمرکز با نوع گروه های متفاوت در تهران و شهرستان ها، راهکارهای میان مدتی را در قبال رابطه دولت و سازمان های غیردولتی زنان ارائه داده است. این برنامه با ارائه توصیه هایی، می تواند به مثابه یک زمینه عملی کار میان مدت، تعاون و تشریک مساعی دولت و سازمان های غیردولتی زنان را بهبود بخشد. استمرار رابطه فعلی احتمالا فعالیت ها را محدود و در تغییر ساختاری مسائل زنان نقش چندانی ایفا نخواهد کرد؛ ضمن آنکه تاکیدات قانون اساسی و برنامه های توسعه به مشارکت سازمان یافته زنان در برنامه ها، بی توجه باقی می مانند.
  • سهیلا صادقی فسایی، شیوا کریمی صفحه 59
    برنامه های تلویزیونی خواه آشکار، خواه نهان مملو از گفتمان های جنسیتی هستند. اینکه ما به عنوان زن یا مرد کیستیم و چگونه باید در فضاهای مختلف رفتار کنیم، بخشی از فرهنگ جنسیتی است که توسط نهادهایی چون رسانه بازتولید می شود. در عصر فراواقعیت که تمایز میان امر واقع و مجاز مخدوش گشته است بازنمایی های جنسیتی در سریالهای تلویزیون اهمیت افزون تری یافته است. دلالت های ضمنی و صریح جنسیتی این سریال ها برای تاثیرگذاری نیازی به شناخته شدن در سطح خودآگاه ندارند. برنامه های تلویزیونی بدین ترتیب نقشی مهم در بازآفرینی تصورات جنسیتی جامعه ما دارند. آنها بیان کننده تصورات فرهنگی از نقش های مناسب زنان و مردان، هویت های جنسی و جنسیتی هستند. هدف این مقاله بررسی این مطلب است که آیا در تلویزیون ایران، کلیشه های جنسیتی برگرفته از فرهنگ سنتی ایرانی در حال بازتولید هستند؟ هدف از این گونه تحقیقات تولید دانش جدیدی است که می تواند دربرگیرنده مفاهیم مهمی برای تغییر سیاست های اجتماعی باشد. در این تحقیق مجموعا پنج کلیشه شخصیتی سنتی در فرهنگ سنتی ایرانی شناسایی شد. زن فریبکار، ناقص العقل، بی وفا، منفعل و فرودست و مرد صادق، عاقل، وفادار، فعال و فرادست. از میان این کلیشه ها، کلیشه های زن فریبکار و زن منفعل در حال بازتولید هستند و ناقص العقلی به زن منتسب شده و در مجموع زنان فرودست مردان هستند. در مقابل مردان صادق، عاقل، فعال و در مجموع فرادست زن توصیف می شوند. بی وفایی کلیشه ای فراموش شده است که از گردونه بازتولید خارج شده است. روش بکار رفته در این پژوهش تحلیل محتوای کمی و کیفی می باشد که بطور توامان بکار رفته است.
  • اصغر عسگری خانقاه، حجیه بی بی رازقی نصرآباد، محمد جلال عباسی شوازی صفحه 91
    در جوامعی از جمله ایران که فرزندآوری جزیی از پایگاه و هویت زنان است و داشتن فرزند منبعی از قدرت زن در خانواده و جامعه محسوب می شود، معمولا ناباروری یک مشکل زنانه تلقی می شود. از این رو زنان نابارور با مسائل و مشکلات خانوادگی و اجتماعی بیشتری نسبت به مردان روبرو می باشند. این مقاله در پی بررسی موقعیت زنان نابارور و تاثیرات ناباروری بر جنبه های مختلف زندگی آن ها است. داده های مورد نیاز برای مطالعه از طریق روش های کیفی و به وسیله مصاحبه عمیق با 30 زن نابارور در تهران به دست آمده است. نتایج مطالعه بیانگر این است که در شرایط ناباروری، زنان با مشکلات متعددی روبرو هستند. تعریف افراد جامعه از ناباروری و شیوه برخورد با افراد و یا زوجین نابارور تاثیر مهمی در این زمینه دارد. افزایش آگاهی های عمومی در مورد ناباروری، می تواند تا اندازه ای زنان نابارور را از مشکلات عدیده ای که با آن روبرو هستند مصون داشته و در نهایت به سلامت و پایداری خانواده این افراد کمک نماید.
  • ناصر فکوهی صفحه 115
    یکی از ساز وکارهایی که بیشترین تاثیر را در تغییر وضعیت گروه های اقلیتی و محروم در جوامع کنونی در طول سال های پس از جنگ جهانی دوم داشته، ساز وکاری است با عنوان”تبعیض مثبت“که چه در رابطه با مشروعیت ذاتی آن و چه در رابطه با تاثیر واقعی اش در تغییر موقعیت ها بسیار بحث انگیز بوده است. کاربرد این روش در رابطه با موقعیت زنان در بسیاری از کشورهای جهان و در حوزه های مختلفی همچون ورود زنان به دانشگاه ها، رده های مدیریتی و به طور کلی به مشاغل زنانه موضوع بحث های گوناگونی بوده است که می تواند با توجه به موقعیت خاص زنان در کشور ما و در مقطع کنونی که جامعه ایرانی دگرگونی های عظیم و عمیقی را تجربه می کند مثمر ثمر باشد. در واقع موقعیت زنان در جامعه کنونی ایران در طول سه دهه گذشته تغییرات محسوسی را شاهد بوده است که این امر را می توان به وضوح در حضور و مشارکت اجتماعی گسترده آن ها به ویژه در برخی از عرصه ها همچون دانشگاه ها و حیات روشنفکرانه و خلاقیت ادبی شاهد بود. با این وصف این حضور مؤثر که پیامدهای آن در سال های آتی به دلیل ورود دانشجویان کنونی به حوزه زندگی اجتماعی بیش از پیش افزایش خواهد یافت، دارای مابه ازای مناسب و درخوری در سطح اشتغال نبوده است. اشتغال زنان ایرانی موقعیت نسبتا شکننده ای را نشان می دهد که چه در ارقام مطلق آن در مقایسه با اشتغال مردانه و چه در کیفیت آن یعنی سطح مهارت و میزان اهمیت فرصت های شغلی به دست آمده به وسیله زنان در سلسه مراتب شغلی قابل مشاهده است. این وضعیت را البته نمی توان خاص ایران و حتی خاص کشورهای در حال توسعه دانست. در بسیاری از کشورهای توسعه یافته نیز ورود زنان به حوزه های کاری و به ویژه ارتقاء یافتن آن ها در سلسله مراتب شغلی نه در قالب یک تحول خودکار و آرام بلکه به سختی و با تکیه بر مطالبات و مبارزات برابرخواهانه خود آن ها صورت گرفت. این تلاش ها الزامات پدرسالارانه موجود در جوامع انسانی را به تدریج و در درجه های مختلف به عقب رانده و راه را برای دگرگونی موقعیت خود فراهم کرد. هدف از مقاله کنونی پیش از هر چیز بحث درباره این سازوکار، ریشه های تاریخی آن، چگونگی انطباق یافتن آن با موقعیت زنان در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه و در نهایت قابلیت استفاده از آن با توجه به نقاط قدرت و ضعف آن در وضعیت کنونی ایران است.
    کلیدواژگان: تبعیض مثبت، جنبش های اجتماعی، زنان، عمل مثبت، فمینیسم، مشارکت اجتماعی و مردسالاری
  • سیما سلطانی صفحه 143
    مقاله حاضر نقش زن و حضور او را در کتاب پهلوی ارداویراف نامه بررسی کرده است. کتاب مزبور از کتب دینی زردشتیان است که اگرچه در زمان های متاخر نوشته شده است اما اساس باورهای مطرح شده در آن بی شک به دوران ساسانی باز می گردد و با تدقیق در موضوعات آن می توان به آموزه های دینی آن عصر آشنایی یافت و از آنجا که کتاب فصولی مستقیما در باب زنان و وضعیت گناهان ایشان در دنیای پس از مرگ و شیوه برخورد با آنان دارد، بررسی کتاب از این منظر، غوری است در مسائل زنان در عصر ساسانی. ارداویراف در سفری که به دنیای پس از مرگ دارد با انبوه زنان و مردانی روبرو می شود که به دلایل مختلف به بهشت و یا دوزخ فرستاده شده اند. مقاله با بررسی وضعیت تک تک زنان و گناهان آنان، ضمن تذکر به اهمیت زنان در عصر ساسانی به این نتیجه می رسد که گناهان و پادافره زنان غالبا مبتنی بر جنسیت آنان بوده است و بر خلاف مردان که مشاغل و رفتارهایشان ایشان را مستوجب بهشت یا دوزخ می کند، زنان با دیدی جنسیتی، تنها در موضع زن و غالبا از دید مردان و وظایفی که مردان اجتماع بر دوش آنان نهاده اند به بهشت یا دوزخ فرستاده می شوند. گناهان زنان در ارداویرافنامه: روسپی گری، خیانت به زندگی زناشویی، عدم پرهیز در دوره دشتان (عادت ماهانه)، جادوگری، نافرمانی در شیر دادن به فرزند، سقط جنین، زبان درازی با شوهر و عدول از خویدوده (ازدواج با نزدیکان) در مقاله حاضر مورد بحث قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: عصر ساسانی، اردوایراف نامه، زن و گناه
  • سیما نبی زاده سرابندی صفحه 155
    این مقاله به بررسی مناطق مختلف استان سیستان و بلوچستان از جهت وضعیت آموزش می پردازد. هدف این مقاله رتبه بندی مناطق و نواحی آموزشی از نظر میزان دستیابی دانش آموزان دختر و پسر مقاطع سه گانه تحصیلی به فرصت های آموزشی است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از داده های آماری آخرین سرشماری نفوس و جمعیت کشور بدست آمده است. از این رو سه نوع نابرابری در مورد استان سیستان و بلوچستان مشاهده می شود. نخست، بین استان با میانگین کشوری. دوم، بین مناطق مختلف استان و سوم، میان دختران و پسران. این نابرابری، عموما در مقاطع تحصیلی بالاتر تشدید می شود. برای رتبه بندی مناطق و نواحی از شاخص انتخاب، ضریب جینی و منحنی لورنز استفاده شد و میزان دسترسی به فرصت های آموزشی در قالب پوشش تحصیلی واقعی، نرخ گذر تحصیلی، انجام گرفت. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که وضعیت آموزشی در استان هم در بین نواحی مختلف استان نابرابر است و هم تفاوت های جنسیتی قابل ملاحظه ای دیده می شود. افزون بر این وضعیت استان از میانگین کشوری نیز پایین تر است.
    کلیدواژگان: فرصت های آموزشی، پوشش تحصیلی و نرخ گذر تحصیلی
  • زهرا فهرستی صفحه 177
    مقاله حاضر تلاشی است در جهت نقد و تحلیل کتاب زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش نوشته فاطمه مرنیسی. نویسنده کتاب با تکیه بر دو منبع تاریخی؛ تاریخ طبری و سیره ابن هشام تحلیل های خود را ارائه کرده است. محدودیت منابع مورد استفاده نویسنده و عدم اتقان علمی آنها، همچنین عدم رعایت شاخصه های پژوهش در تحلیل و نقد مطالب، کتاب حاضر را از جهات بی شماری قابل تامل ساخته است. اما لغزش نویسنده در چند جا نمود بیشتری دارد که می توان به موارد زیر اشاره کرد: استنباط اشتباه از آیه 53 سوره احزاب، روش نادرست نویسنده در نقد احادیث مذمت زنان و سرانجام ترسیم چهره ای نادرست از پیامبر اسلام (ص).
    کلیدواژگان: زن، مرنیسی، حجاب و روایت
  • گئورگ زیمل ترجمه: حشمت سادات معینی فر، فرهاد گوشبر صفحه 195
    همانگونه که فریزبی (1981) اعلام کرد زیمل (1918-1858) یک نظریه پرداز غیرمتعارف بود. زمانی که علوم جدید از داشتن مزیت پیشنهاد یک راه حل موقت برای مشکلات و خللی که وجود داشت لذت می بردند و انبوه مسائل و مشکلات اجتماعی گیج کننده بر علم جدید جامعه شناسی فشار می آورد، گئورگ زیمل در جهت تحول نظریه جامعه شناسی تلاش می کرد. به نظر می رسد که زیمل چالش بین مارکس و وبر را در تحلیل سطح کلان اقتصاد سرمایه داری و تاثیر آن بر روابط اجتماعی را با مهارت خاصی به سطح خرد تحلیل کشانده و در مقالات متعدد خود توانسته است توصیف زیبائی از آنچه که نادیده گرفته شده بود را ارائه نماید. این مهارت یکی از برجسته ترین دلایل غیرمتعارف بودن زیمل است. مقاله حاضر دیدگاه زیمل را در خصوص یکی از شاخه های علم جامعه شناسی بیان می دارد.
    کلیدواژگان: جامعه شناسی خانواده
|
  • Page 5
    In this article the presence of women in Islamic society has been addressed. Women has been discussed in three social, economic, and scientific areas. The relation between the Islamic jurisdiction and social presence of women has been studied based on the act and tradition of the Prophet and Imams. Moreover, this article examines how much the Islamic rulers adhere to the Islamic acts and traditions. The author tried to make distinction between what has been resulted from the ruler's acts and what is related to the essence of Islam. The findings show that there is no band on women's presence based on Islamic tradition. So it can be concluded that Islam has emphasized on women's social participation in Islamic society.
  • Page 27
    This paper is trying to offer a better understanding of relationships between government and nongovernmental organizations in Iran. Although the constitutional law, development plans, development practitioners have paid more attention to the importance of NGOs in the society, but still NGOs are not functioning properly. The 1990s has been quite a decade for increasing the numbers of nongovernmental organizations in Iran. It has affected the relationship between the government and the NGOs. The study on challenges of this relation based on cooperation, co-optation, complementarily and confrontation could indicate the possibility of empowerment and capacity building of the NGOs. Although various executive and administrative institutions are willing to exercise legal supervision on the organizations but social groups and elites believe that the government does not establish public communities since it would undermine the organization's power. However, it is important to determine an effective relationship between governmental and non-governmental organizations. This article tries to identify those possible damages which can influence an effective relationship between NGO’s and government. As a result of discussion between focused groups and different groups in Tehran and the other cities, this study offers an optimal approach to the relationship. This approach could strengthen cooperation and collaboration between the government and these organizations. If the current relationship continues, it will probably make a restriction for women to solve their problem fundamentally. Moreover, the emphasis of the Constitution and the Development Plans on women's participation would be ignored.
  • Page 59
    : One of the main classifications in human societies is based on sex. Although this kind of classification is originated from the physiology of human being but it can result in some stereotypes about men and women. Stereotypes are traits which can be attributed to all members of a group without considering the differences between them. In other words stereotypes are part of the thoughts and beliefs of each society which can be reproduced within the mainstream culture and transfer to generation after generation. Sometimes these stereotypes can achieve a strong base in the society as if they are a kind of natural quality. In contemporary societies, mass media including T.V. is one of the most responsible mechanisms for reproducing the culture and its elements. In this article it is tried to answer the following questions: What kind of gender stereotypes are presented in Iranian T.V. programs? Is there any link between these stereotypes and Iranian traditional culture? The method applied in this research is qualitative and quantitative content analysis. The present study demonstrated that while in Iranian traditional culture, women have been described as deceitful, foolish, unfaithful, passive, inferior; men are described as truthful, wise, loyal, active and superior. It is interesting to note that some of these stereotypes such as being deceitful or passive are still reproduced in Iranian T.V. dramas, and being unwise mostly is attributed to women. Generally speaking, women are portrayed as second sex and inferior to men as superior, active, truthful and loyal. These images are even articulated in family structure which is presented in T.V. dramas.
  • Page 115
    After the Second World War one of the most effective ways which could make an important impact on the life of minorities and deprived communities has been positive discrimination. Of course, it has been always controversial in terms of its legitimacy as well as its real impact on changes. Using positive discrimination to promote women's condition in many countries and fields such as entering of women to universities, management positions, and generally to womanly positions has been received great deal of attention, and it could be effective in Iranian society in which women's circumstances is rapidly changing. Although the condition of Iranian women has changed significantly and they are more educated than they were before, this strong social presence has not resulted in having decent job opportunities. So Iranian women are experiencing vulnerable conditions in comparison with the conditions of Iranian men. However, it is not a case just for Iranian women to experience these unfair circumstances since it is typically seen in most developing countries. Surprisingly, even in some developed countries the access of women have been narrowed toward some high profile jobs and they are faced various difficulties when it comes their promotion within the system. This study tries to find out about the historical origins of positive discrimination and it's compatibility with the condition of women in developing and developed countries. It is also tried to find out about the possibility of positive discrimination in terms of its application in Iranian society.
  • Page 143
    In this article the sins and the presence of the women in Ardavirafnameh, a Pahlavi book, has been surveyed. The book is one of the important religious books of Zoroastrianism. Although this book has been written contemporarily but the foundation of the introduced ideas comes from Sasanians period. Since the book has directly addressed some women's issues and state of their sins in The Day of Judgment, studying this book is sort of pondering on women's affairs in Sasanians. Ardaviraf in his journey to The Day of Judgment sees a lot of men and women sent to paradise or hell because of different causes. Examining the every woman's conditions, the article concludes that the women's sins and punishment is related to their sex. Unlike men whose careers and behaviors determine them to be sent to the paradise or hell, women are sent to hell and paradise just for being woman - frequently from men's point of view and those burdens which men imposed on their shoulders. Some of the women's sins which are addressed in Ardavirafnameh are prostitution, disloyalty to matrimony, doing some jobs during their period while they are forbidden to do that, witchcraft, refusing to milk their kids, abortion, having dispute with their husband and avoiding getting married to their blood-related relatives.
  • Page 155
    This study classify the regions and districts according to the access of male and female students to educational opportunities in Sistan and Baloochestan. The necessary information was collected in terms of regions, districts, and sex by referring to the Iranian statistics of Census and population in 1375. We used Gini coefficient and Lorenz curve to rank the regions and measure the access to educational opportunities according to educational studying i.e. transition rate. The results indicate that educational opportunities were not distributed equally in all regions. The male's and female's access rate to education was lower than the average rate of the country. On the other hand, the girls experienced less educational opportunities in comparison with the boys and there is a significant difference between these two sexes.
  • Mernissi, Tradition, Veil, Women Page 177
    This article is an analytical review of the book "The veil and the male elites" written by Fatima Mernissi. The author of the book justifies her elaboration based on two historical references namely Tabari History and Traditions of Ibn Husham. The limitation of references utilized by the author as well as neglecting research standards in analysis and critical review of the issues has made her book unreliable from so many aspects. But the author's failure is more significant on various issues such as instruction of veiling for women according to verse 53 from Ahzab, in Koran. The wrong approach which is applied by Mernissi led her to depict a voyeuristic picture of great prophet.
  • Sociology Of Family Page 195