فهرست مطالب

فصلنامه ذهن
پیاپی 1 (بهار 1379)

  • تاریخ انتشار: 1379/03/11
  • تعداد عناوین: 11
|
  • سخن نخست
    صفحه 1
    رویان فلسفه در زهدان معرفت شناسی رویید و بالید و در دامان هستی شناسی، برومندی یافت و تناور شد و اینک بار دیگر به بستر ذهن شناسی، زبان پژوهی و ورانشناسی بازگشته است.(1) هم از این روست که شناختارپژوهی از دیرباز واجد منزلتی بدیل ناپذیر بوده و اکنون که در هیات دانشی مستقل و دراز دامن سامان پذیرفته است از اهمیت و خطورتی دوچندان و بیش از پیش، برخوردار شده است، زیرا از آن جهت که موضوع این دانش، مقوله ی «معرفت» - که از اهم و اشرف حقایق است - می باشد دارای اهمیت ذاتی ویژه یی است و از آن حیث که بدون شناخت «شناخت»، فلسفه - بلکه سایر علوم نیز - ممکن نخواهد شد، این فرخنده فن، حائز خطورت مقدمی بی مانندی است. (توضیح اینکه: رسالت فلسفه و دیگر دانش ها - شناخت هرچه که باشد - در اثبات موضوع و تثبیت حجیت خود وامدار معرفت پژوهی اند)؛ پیش از این گفته می شد: فلسفه علم اعلی است، اینک باید اذعان کرد که فلسفه ی معرفت، علم اولی و اعلی است، زیرا با پیدایش فلسفه های مضاف اکنون بسیاری از علوم و فنون و مقولات انسانی به موضوع معرفت شناسی - به معنای عام(2) - بدل شده اند.
  • آیت الله مهدی حائری یزدی(ره) ترجمه: حسن میری صفحه 4

    آنچه از منظر خوانندگان فرهیخته ذهن می گذرد، ویراسته بخشی از سلسله نشست های پژوهشی - آموزشی است که با حضور استادان و دانشوران گرامی حضرات: آیت الله محمدتقی مصباح یزدی استاد برجسته حوزه علمیه، حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا فیاضی مدرس متبحر حکمت صدرایی در حوزه علمیه قم، دکتر محمد لگن هاوزن مدرس و اندیشور و آقای مصطفی ملکیان مدرس فاضل دانشگاه، در مو سسه امام خمینی (حوزه علمیه قم) به منظور تبیین تاریخی و تطبیقی مباحث معرفت شناسی برای طلاب حوزه علمیه قم تشکیل یافته است.
    برخی از مطالب که در این گفت وگوها به آنها اشاره می شود عبارتند از: اهمیت، تاریخچه و خاستگاه معرفت شناسی، تمایز معرفت شناسی از روان شناسی ادراک و وجودشناسی علم، معنای عام و خاص معرفت شناسی، اهمیت و موضوع معرفت شناسی در حکمت اسلامی، همراه بودن مباحث معرفت شناسی با اغراض سیاسی، لزوم توجه به گرایش های فکری نویسندگان تاریخ معرفت شناسی، موارد استعمال واژه اپیستمی و تفاوت آن با واژه Knowledge، اطلاقات دوازده گانه علم در منابع دینی و حکمت اسلامی، بیان فهرستی از مباحث اساسی و محوری در معرفت شناسی غرب (تبیین ماهیت علم، ویژگی های عالم، تعیین ماهیت معلوم، امکان علم، گستره علم و تقسیمات علم).
    فصلنامه ذهن با ستایش از این گام ارزنده علمی و سپاسگزاری از مو سسه امام خمینی این مجموعه را به شما گرامیان تقدیم می دارد.

  • عبدالحسین خسروپناه صفحه 30

    صدق و کذب در زمره مهمترین مباحث معرفت شناسی به شمار آمده است و از دیرباز محل توجه بوده است. این بحث در ابتدا بیشتر درباره تعیین معیار صدق و کذب بود اما کم کم اندیشمندان با نگاهی دوباره به تامل درباره چیستی صدق و کذب پرداختند. قدیمی ترین نظریه ای که درباره چیستی صدق ارائه شده، «نظریه مطابقت» است. این نظریه با وجود طرفداران بسیار در سده های اخیر با چالشهایی روبرو شد که موجب گردید تا نظریه های دیگری در باب صدق ارائه شود. مهمترین این نظریه ها عبارتند از تلائم، پراگماتیسم، نسبیت و کاهشگرا. نوشتار حاضر به طور مختصر به ارائه نظریه های صدق می پردازد. در هر مورد پس از بیان نظریه، نقدهای فشرده آن از منظر صاحبنظران غربی و مسلمان بیان می شود.

  • آیت الله مهدی حائری یزدی(ره) ترجمه: سیدمحسن میری صفحه 47

    بحث از ویژگی های علم حضوری و تفکیک آن از علم حصولی و نیز نقش مهم آن در معرفت شناسی اسلامی بعنوان مبنایی ترین معرفت و شالوده علم حصولی از ویژگی ها و امتیازات فلسفه اسلامی نسبت به سایر دیدگاه هاست. آنچه در این مقاله آمده است در تبیین و تحلیل مباحثی از این دست می باشد.
    با توجه به اینکه تفاوت علم حضوری با حصولی اساسا باین دلیل است که یکی به نظام وجود و دیگری به نظام مفهوم تعلق دارد، این مقاله به برخی وجوه تفاوت علم حصولی با حضوری می پرازد. یکی از تفاوتها مرجع خارجی داشتن اولی و عدم آن در دومی است که نتیجه آن این خواهد بود که صدق و کذب به معنای مطابقت و عدم مطابقت ذهن با عین تنها در مورد علم حصولی قابل طرح باشد؛ اگر چه معنایی دیگر از حق و صدق بر علم حضوری قابل اطلاق خواهد بود. تفاوت دیگر این است که در علم حضوری برخلاف حصولی، تقسیم به تصور و تصدیق ناموجه خواهد بود.
    بیان همین مطلب سبب می شود که نویسنده دانشمند(ره) نحوه پیوند و ارتباط اشیا را مورد بررسی قرار دهد و بر آن شود که گاهی این پیوند، به گونه ای معرفت شناختی است که در واقع انسان بواسطه ذهن خود با بسیاری از اشیا دیگر ارتباط می یابد و گاهی ارتباط فراتر از مفهوم و ذهن است و به عبارتی پیوندی وجودی و مربوط به علم حضوری است. وی با بهره گرفتن از تعبیر «اضافه اشراقی» به تبیین این امر می پردازد.

  • آلوین پلنتینجا ترجمه: انشاالله رحمتی صفحه 63

    معرفت شناسی اصلاح شده، موضعی در معرفت شناسی دینی است که برخلاف دیدگاه قرینه گرایی معتقد است باور به خداوند می تواند عقیده ای واقعا پایه باشد. براساس دیدگاه قرینه گرایی، باور به خداوند فقط هنگامی موجه است که قرینه کافی بر آن اقامه شده باشد. مبنای دیدگاه قرینه گرایی، تمایز عقاید پایه و غیرپایه است. بر این مبنا از آنجا که عقیده به خداوند در زمره قضایای یقینی پایه یعنی اولیات و محسوسات نیست بنابراین تنها برمبنای استدلال، پذیرفتنی است. معرفت شناسی اصلاح شده بر معیار سنتی تفکیک باورهای پایه از غیرپایه شکل می گیرد و اظهار می دارد هیچ الزامی وجود ندارد که ما تنها قضایای اولی و محسوسات را پایه بدانیم. همچنین معرفت شناسی اصلاح شده، مباحثی را در باب انواع وضعیت معرفت ایجابی از جمله عقلانیت باطنی و مجوز مطرح می کند. در این مقاله، پلنتینجا پس از ارائه مطالب فوق، با توضیح عقلانیت باطنی و مجوز و بیان شرایط آنها و نیز تطبیق آنها بر باور به خداوند، مدعای خود را نتیجه می گیرد.

  • صفحه 74
  • شهرام انصاری ترجمه: شهرام انصاری صفحه 88

    نوشتار حاضر، حاصل گفت وگویی است که میان کارل پوپر،() و چند تن از صاحب نظران (رمان سکسل،() روپرت ریدل،() فریدریخ والنر() و پاول واینگارتنر(» صورت گرفت. این گفت وگوها عمدتا پیرامون برخی دیدگاه های پوپر است. پوپر علم را جستجوی حقیقت از راه انتقادی می داند به این بیان که ما نظریه هایی را می سازیم و با این پرسش که «آیا این نظریه صحیح است یا خیر؟» به تحقیق در جهان می پردازیم. البته به عقیده وی ما هیچگاه به یقین نخواهیم رسید و همین خطاپذیری علم است که دانشمند را از سیانتیست (علم پرست) جدا می کند. همچنین وی معتقد است که تاریخ علم، نظریه وی را تایید می کند. پس از توضیح این مطالب از سوی پوپر، افراد حاضر در این گفت وگو به اظهار نظر می پردازند و ضمن قبول دیدگاه های وی به برخی نکات اشاره می کنند. از جمله مباحثی که در این گفت وگو به آن پرداخته می شود تمایز الهیات از علم است و اظهار می شود ابطال پذیری و محتوای تجربه گزاره ها اساس تمایز میان متافیزیک و علم را تشکیل می دهد که این تمایز با تمایزی که حلقه وین گذاشت اختلاف دارد. همچنین در این گفت وگو از نقش متافیزیک سخن به میان آمده و گفته می شود باید با متافیزیک محترمانه رفتار شود.

  • و.و. کواین ترجمه: علیرضا قائمی نیا صفحه 113

    جستار «صورت طبیعی دادن به معرفت شناسی» یکی از مشهورترین و مهمترین مقالات معرفت شناختی است که در قرن بیستم به صحنه معرفت شناسی پای نهاده و مورد نقد و انتقادات بسیاری نیز واقع شده است. «کواین» در این مقاله گونه ای معرفت شناسی را مطرح می کند که «معرفت شناسی صورت طبیعی یافته»Epistemology) Naturalized) نام گرفته است. البته او در این مقاله تعریفی از این معرفت شناسی ارائه نمی دهد ولی از محتوای مقاله چنین بر می آید که معرفت شناسی صورت طبیعی یافته، معرفت شناسی ای است که جایگاه اصلی خود را یافته و در روانشناسی درون علوم طبیعی به مثابه بخشی و فصلی از درآمده است. معرفت شناسی در گذشته همتراز با فلسفه اولی، برفراز علوم طبیعی قرار داشت و از منظر بیرونی به بررسی مبانی علوم طبیعی می پرداخت اما اینک برنامه معرفت شناسی سنتی کاملا نقش بر آب شده است لذا کواین معرفت شناسی ای را بنا می نهد که نه از بیرون، بلکه از درون به بررسی مبانی علوم طبیعی می پردازد. این معرفت شناسی، خود از نتایج برخی از علوم طبیعی؛ یعنی روانشناسی سود می جوید، بنابراین، معرفت شناسی صورت طبیعی یافته از جهتی در درون علوم قرار دارد، زیرا از نتایج برخی از این علوم سود می جوید و از جهتی دیگر، برفراز علوم طبیعی قرار دارد به این دلیل که در پرتو نتایج به دست آمده، به مداقه در مبانی این علوم می پردازد.

  • ایان باربور ترجمه: پیروز فطورچی صفحه 135

    اهمیت تاریخی و معاصر فیزیک، بسیار است زیرا بسیاری از مسلمات آن توسط علوم اخذ شده و تاثیر زیادی نیز بر فلسفه و الهیات نهاده است. در فیزیک نیوتنی، سه فرض اصالت واقع، موجبیت و تحویل گرایی، پذیرفته شده بود که هر سه فرض از ناحیه فیزیک قرن بیستم و به ویژه نظریه کوانتوم مورد معارضه قرار گرفت. این بدان دلیل بود که جهان اتمی بر وفق مفاهیم فیزیک کلاسیک و پدیده های مشاهده پذیر، توضیح دادنی نبود. درباره ارتباط مفاهیم فیزیک کوانتومی با واقعیت جهان و نیز جایگاه نظریه ها در علم، دیدگاه های اصالت واقع کلاسیک، ابزارانگاری و اصالت واقع نقادانه، تعبیر و تفسیرهای گوناگونی را ارائه داده اند. در این نوشتار، «ایان باربور» همچون دیگر طرفداران اصالت واقع نقادانه قایل است که براساس نظریه کوانتوم، مشاهده گر همواره در روند مشاهده، شریک و سهیم است و مرز قاطعی میان مشاهده گر و شی مشاهده شده وجود ندارد. وی به کارگیری ایده مکملیت درباره علم و دین را نقد می کند.

  • حسن معلمی ترجمه: حسن معلمی صفحه 146

    کتاب «نگاهی به معرفت شناسی در فلسفه اسلامی» کاری است جدید در بررسی نظریات فلاسفه اسلامی در باب معرفت شناسی که به سفارش و همکاری گروه معرفت شناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی توسط محقق ارجمند حجت الاسلام آقای حسن معلمی تحقیق و تالیف گردیده و در دسترس علاقه مندان به مباحث معرفت شناسی قرار گرفته است. این کتاب در نگاهی تاریخی به سیر تکاملی مباحث معرفت شناسی و سهم هر فیلسوف در حل مشکل شناخت، حاصل تلاش فیلسوفان مسلمان در پاسخگویی به شبهات معرفت شناسی در غرب را بررسی می کند.
    هر چند معرفت شناسی در فلسفه اسلامی همیشه بطور ضمنی مطرح بوده است اما با این وصف امروز پاسخگوی مشکلات و شبهات فراوانی که از فلسفه های جدید غرب برآمده است می باشد. این نکته نشانگر این است که مبانی فلسفه اسلامی بگونه ای است که اگر معرفت شناسی در فلسفه اسلامی بطور مستقل مطرح شود به مطالب ارزشمند فراوانی می توان نائل شد و این معنا در کارهای فیلسوفان معاصر اسلامی همچون علامه طباطبائی و شهید مطهری و دیگر بزرگان به وضوح قابل مشاهده است.

  • ایان باربور ترجمه: فرشاد فرشته صنیعی صفحه 153

    این کتاب، نوشته ایان گریم باربور است. وی دارای مدرک دکترای فیزیک از دانشگاه شیکاگو و درجه تخصصی الهیات از دانشگاه ییل است. ایشان در طول سالیان متمادی علاوه بر استادی فیزیک و ادیان در زمینه فلسفه، متافیزیک و الهیات به پژوهش پرداخته است و از چهره های فعال در شکل گیری منسجم و پیشرفت حوزه پژوهشی علم و دین به شمار می آید. باربور به جهت نقش برجسته ای که در این حوزه ایفا نموده است جایزه بزرگ تمپلتون را در سال 1999 دریافت نمود. وی نخستین متن جامع در زمینه مباحث علم و دین را در سال 1966 نگاشت که در ایران با عنوان «علم و دین» ترجمه شد. اهمیت این کتاب به اندازه ای بود که آن را پدید آورنده حوزه مباحث جدید «علم و دین» به شمار آورده اند و تا مدتها برای دانشجویان و کسانی که به نحوی پیامدهای الهیاتی - فلسفی علوم معاصر را بررسی می کردند، متن درسی بود. او دومین کتاب خود را در این زمینه پس از حدود بیست و پنج سال در دو مجلد با نام های «دین در عصر علم: اخلاق در عصر فن آوری» به ترتیب در 1990 و 1993 منتشر کرد. توجه به نظریه های جدید علمی و بررسی پیامدهای اخلاقی فن آوری جدید از ویژگی های کتاب دوم است. کتاب حاضر با نام «دین و علم»، «مسائل تاریخی و معاصر» آخرین اثر باربوراست که در 1997 منتشر شد. این کتاب در حقیقت، آمیزه سنجیده ای است که در تدوین آن، پژوهش های علمی متاخر، پژوهش های دینی و کلامی اخیر، و تجربه طولانی تدریس و تحقیق وی مد نظر بوده است. باربور در مقدمه کتاب، غرض خود را از نگاشتن آن، کندوکاو برای تعیین جایگاه دین در دوران علم و نیز ارائه تفسیری از دین معرفی می کند که بتواند هم پاسخگوی ایمان مذهبی باشد و هم علوم معاصر را مد نظر قرار دهد.